۸۷٬۶۵۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنى عباس' به 'بنىعباس') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==شرح حال موسس== | ==شرح حال موسس== | ||
عبدالجبار بن عبدالرحمان ازدی در زمان [[منصور دوانیقی]] عامل خراسان بود و قبل از آن متصدی امور شرطه خلیفه در [[بغداد]] بود. | عبدالجبار بن عبدالرحمان ازدی در زمان [[منصور دوانیقی]] عامل خراسان بود و قبل از آن متصدی امور شرطه خلیفه در [[بغداد]] بود. وی در سال 142 هجری قمری بر خلیفه طغیان کرد و طرفداران [[بنىعباس|بنیعباس]] را میکشت و مردم را دعوت به [[شیعیان علوى|شیعیان علوی]] میکرد. <ref>مشکور، محمد جواد،فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی،سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 330 با ویرایش و اصلاحات در عبارات</ref> | ||
منصور نامهای به او نوشت و قسم خورد که او را خواهد کشت. عبدالجبار در سال | منصور نامهای به او نوشت و قسم خورد که او را خواهد کشت. عبدالجبار در سال ۱۴۱ هجری قمری از طرف منصور از مقامش خلع شد. پس از آن وی علیه منصور عصیان و سرکشیاش را آشکار کرد. منصور حکومت [[خراسان]] را به اسد بن عبدالله خزاعی واگذار کرد و دفع عبدالجبار را بر عهده او نهاد. اسد در مرو با عبدالجبار روبرو شد و پس از جنگی که درگرفت، عبدالجبار شکست خورد و سپس دستگیر شد، اسد او را به نزد منصور فرستاد و به امر خلیفه گردنش را زدند و جسدش را بر دار کردند و به نقلی اول دست و پایش را بریدند، سپس سرش را جدا کردند. مورخان سال واقعه عصیان عبدالجبار را با اختلاف بین 141 تا 148 نوشتهاند. در این شورش اعراب یمانی که بیشتر به خاندان [[على بن أبیطالب|علی بن أبیطالب]] (ع) ارادت داشتند او را یاری می کردند. | ||
گردیزی به ارتباط عبدالجبار با سپیدجامگان اشاره کرده است. سپیدجامگان در آن روزگار، طرفدار [[ابومسلم|ابومسلم]] بودند. | |||
گردیزی مینویسد چون عبدالجبار مقابل منصور ایستاد او را بر مردی به نام برازبنده بن بمرون دلالت کردند و این مرد ادعا میکرد که او ابراهیم بن عبدالله هاشمی است. عبدالجبار شخصی را فرستاد و با او بیعت کرد و علم سپید بر افراشت و مردم را به اطاعت از برازبنده خواند و از «[[خزاعیان]]» جمعی را به قتل رساند. منصور لشکریانی به فرماندهی حرب بن زیاد و پسرش مهدی به دفع عبدالجبار فرستاد. در این نبرد آن مرد که خود را عبدالله هاشمی میخواند، یعنی برازبنده به دست حرب کشته شد و عبدالجبار گریخت و در ششم ماه ربیع الاول سال 142 اسیر شد و او را نزد منصور برده وی را به قتل رساندند. برازبنده که خود را یکی از خاندان هاشمی معرفی میکرد چنان که از نامش پیداست، مردی ایرانی و از سپیدجامگان بود.<ref>مشکور، محمد جواد،فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی،سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 330 با ویرایش و اصلاحات در عبارات</ref><ref> طبری محمد بن جریر، تاریخ طبرى تاریخ الامم و الملوک، 13 مجلد، لیدن، سال 1876- 1901 میلادی، ج 10، ص 128- 134.</ref> | |||
<ref>ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، تونبرگ، لیدن سال 76- 1866، ج 5، ص 418- 498- 505.</ref> <ref>یعقوبی ابن واضح، تاریخ یعقوبى، بیروت، سال 56- 1955 میلادی، نجف سال 1358 هجری قمری، ج 2 ص 371.</ref> <ref>گردیزی ابو سعید، زین الاخبار، به سعى و اهتمام محمد ناظم، برلین سال 1928 میلادی، تهران سال 1327 هجری شمسی، قسمت تاریخ ساسانیان تا صفاریان به اهتمام سعید نفیسى، طهران 1333، ص 123 | <ref>ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، تونبرگ، لیدن سال 76- 1866، ج 5، ص 418- 498- 505.</ref> <ref>یعقوبی ابن واضح، تاریخ یعقوبى، بیروت، سال 56- 1955 میلادی، نجف سال 1358 هجری قمری، ج 2 ص 371.</ref> <ref>گردیزی ابو سعید، زین الاخبار، به سعى و اهتمام محمد ناظم، برلین سال 1928 میلادی، تهران سال 1327 هجری شمسی، قسمت تاریخ ساسانیان تا صفاریان به اهتمام سعید نفیسى، طهران 1333، ص 123 | ||
</ref> | </ref> | ||
<ref>حبیبی عبدالحی، تاریخ افغانستان بعد از اسلام، تهران، نشر دنیاى کتاب سال 1363 هجری شمسی، ص 312</ref> | <ref>حبیبی عبدالحی، تاریخ افغانستان بعد از اسلام، تهران، نشر دنیاى کتاب سال 1363 هجری شمسی، ص 312</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |