۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'میفرماید') |
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=معانی عدل= | =معانی عدل= | ||
در فرهنگهای لغت عربی برای عدل معانی یا کاربردهایی ذکر شده است که مهمترین آنها عبارتند از: تعادل و تناسب، تساوی و برابری، اعتدال یا رعایت حد وسط در امور، استوار و استقامت.<ref>معجم مقابیس اللغة، ابن فارس، ج ۴، ص ۲۴۶. </ref><ref>شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۷۵۳.</ref> <ref>شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج ۳، ص ۴۹۴.</ref><ref>فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۵۱_۵۲.</ref><ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۵. </ref> میتوان گفت: جامع معانی یا کاربردهای یاد شده این است که هر چیزی در جایگاه متناسب خود قرار گیرد به گونهای که سهم مناسب و شایسته خود را از هستی و کمالات آن دریافت کند و به حق و سهم دیگران تجاوز نکند. بنابراین میتوان گفت: سخن امام علی (علیهالسّلام) که در تعریف عدل فرموده است: «العدل یضع الامور مواضعها»<ref>دشتی، محمد، نهج البلاغه، ج۱، ص۳۸۲، حکمت ۴۳۷. </ref> دقیقترین تعبیر | در فرهنگهای لغت عربی برای عدل معانی یا کاربردهایی ذکر شده است که مهمترین آنها عبارتند از: تعادل و تناسب، تساوی و برابری، اعتدال یا رعایت حد وسط در امور، استوار و استقامت.<ref>معجم مقابیس اللغة، ابن فارس، ج ۴، ص ۲۴۶. </ref><ref>شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۷۵۳.</ref> <ref>شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج ۳، ص ۴۹۴.</ref><ref>فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۵۱_۵۲.</ref><ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۵. </ref> میتوان گفت: جامع معانی یا کاربردهای یاد شده این است که هر چیزی در جایگاه متناسب خود قرار گیرد به گونهای که سهم مناسب و شایسته خود را از هستی و کمالات آن دریافت کند و به حق و سهم دیگران تجاوز نکند. بنابراین میتوان گفت: سخن امام علی (علیهالسّلام) که در تعریف عدل فرموده است: «العدل یضع الامور مواضعها»<ref>دشتی، محمد، نهج البلاغه، ج۱، ص۳۸۲، حکمت ۴۳۷. </ref> دقیقترین تعبیر دراینباره است. عبارت: «وضع کل شیء فی موضعه و اعطاء کل ذی حق حقه» نیز که فلاسفه در تعریف عدل به کار بردهاند،<ref>حکیم سبزواری، ملا هادی، شرح الاسماء الحسنی، ص۵۴. </ref> بیانگر معنای یاد شده است. | ||
مولوی معنای مزبور را این گونه به نظم آورده و به تمثیل کشیده است: | مولوی معنای مزبور را این گونه به نظم آورده و به تمثیل کشیده است: | ||
عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش ظلم چه بود؟ وضع در نا موضعش | عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش ظلم چه بود؟ وضع در نا موضعش | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==دیدگاه سدید الدین حمصی== | ==دیدگاه سدید الدین حمصی== | ||
شیخ سدید الدین حمصی (قرن ششم هجری) | شیخ سدید الدین حمصی (قرن ششم هجری) دراینباره گفته است: | ||
«سخن درباره عدل، سخن در افعال الهی است و این که همه افعال خداوند پسندیده و نیکوست و از قبایح پیراسته است و چیزی را که به مقتضای حکمت لازم است، ترک نمیکند. (الکلام فی العدل فی افعاله تعالی، و انها کلها حسنة، و تنزیهه عن القبائح و عن الاخلال بالواجب فی حکمته)»<ref>حمصی رازی، محمود بن علی، المنقذ من التقلید، ج۱، ص۱۵۰. </ref> | «سخن درباره عدل، سخن در افعال الهی است و این که همه افعال خداوند پسندیده و نیکوست و از قبایح پیراسته است و چیزی را که به مقتضای حکمت لازم است، ترک نمیکند. (الکلام فی العدل فی افعاله تعالی، و انها کلها حسنة، و تنزیهه عن القبائح و عن الاخلال بالواجب فی حکمته)»<ref>حمصی رازی، محمود بن علی، المنقذ من التقلید، ج۱، ص۱۵۰. </ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==دیدگاه سایر متکلمان== | ==دیدگاه سایر متکلمان== | ||
متکلمان عدلیه (اعم از شیعه و معتزله) اذعان دارند که در توحید و عدل وامدار [[امام علی|امام علی (علیهالسّلام)]] میباشند. تعریفی را که آنان برای عدل الهی ذکر کردهاند در حقیقت برگرفته از سخنی است که امام علی (علیهالسّلام) | متکلمان عدلیه (اعم از شیعه و معتزله) اذعان دارند که در توحید و عدل وامدار [[امام علی|امام علی (علیهالسّلام)]] میباشند. تعریفی را که آنان برای عدل الهی ذکر کردهاند در حقیقت برگرفته از سخنی است که امام علی (علیهالسّلام) دراینباره دارند. از آن حضرت از توحید و عدل سؤال شد. در پاسخ فرمود: | ||
التوحید الا تتوهمه، و العدل الا تتهمه؛<ref>دشتی، محمد، نهج البلاغه، ج۱، ص۳۸۶، حکمت ۴۷۰. </ref> توحید آن است که درباره خداوند با وهم و پندار داوری نکنی، و عدل آن است که خداوند را به کارهای ناروا متهم نسازی». (شایسته است در شرح این سخن امام به شرح ابن ابی الحدید، و شرح ابن میثم بحرانی بر نهج البلاغه رجوع شود.) | التوحید الا تتوهمه، و العدل الا تتهمه؛<ref>دشتی، محمد، نهج البلاغه، ج۱، ص۳۸۶، حکمت ۴۷۰. </ref> توحید آن است که درباره خداوند با وهم و پندار داوری نکنی، و عدل آن است که خداوند را به کارهای ناروا متهم نسازی». (شایسته است در شرح این سخن امام به شرح ابن ابی الحدید، و شرح ابن میثم بحرانی بر نهج البلاغه رجوع شود.) | ||
نظیر این سخن از امام صادق (علیهالسّلام) نیز روایت شده است، چنان که فرموده است: | نظیر این سخن از امام صادق (علیهالسّلام) نیز روایت شده است، چنان که فرموده است: | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
==تنزه و پیراستگی== | ==تنزه و پیراستگی== | ||
تنزه و پیراستگی فاعل از افعال قبیح و ناروا: فخرالدین رازی | تنزه و پیراستگی فاعل از افعال قبیح و ناروا: فخرالدین رازی دراینباره گفته است: | ||
«الثالث: الحکمة عبارة عن کونه مقدسا عن فعل مالا ینبغی؛ سومین معنای حکمت عبارتست از تقدس خداوند از انجام آنچه نارواست». | «الثالث: الحکمة عبارة عن کونه مقدسا عن فعل مالا ینبغی؛ سومین معنای حکمت عبارتست از تقدس خداوند از انجام آنچه نارواست». | ||
آن گاه دو آیه ذیل را شاهد آورده است. | آن گاه دو آیه ذیل را شاهد آورده است. |