confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
در توضیح بیشتر میتوان گفت: قرآن که در طول 23 سال تدریجاً در [[مکه]] و [[مدینه]] و در حالات مختلف مثلاً در جنگ و صلح و ..... بر پیامبر [[نازل]] شده است و از طرفی دربارهی همهی امور از حِکَم و مواعظ گرفته تا مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی و هنری سخن گفته است، در عین حال یک یکنواختی و همسویی شگفتی در این کتاب آسمانی به چشم میخورد و هیچ اختلافی مشاهده نمیشود. ولی اگر این کتاب، توسط دست بشری ساخته شده بود در آن موارد متعددی از اختلاف و ناهماهنگی مشاهده میشد؛ زیرا انسان همواره از نقصی برخوردار است. | در توضیح بیشتر میتوان گفت: قرآن که در طول 23 سال تدریجاً در [[مکه]] و [[مدینه]] و در حالات مختلف مثلاً در جنگ و صلح و ..... بر پیامبر [[نازل]] شده است و از طرفی دربارهی همهی امور از حِکَم و مواعظ گرفته تا مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی و هنری سخن گفته است، در عین حال یک یکنواختی و همسویی شگفتی در این کتاب آسمانی به چشم میخورد و هیچ اختلافی مشاهده نمیشود. ولی اگر این کتاب، توسط دست بشری ساخته شده بود در آن موارد متعددی از اختلاف و ناهماهنگی مشاهده میشد؛ زیرا انسان همواره از نقصی برخوردار است. | ||
=فصاحت و بلاغت(اعجاز بیانی)= | |||
در این باره نیز از سوی قرآن تحدی صورت گرفته، هر چند که در آیات تحدی، تعبیری که دال بر اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت باشد به روشنی دیده نمیشود، ولی آیات پنجگانهی تحدی، ناظر بر این وجه از اعجاز میباشد؛ زیرا همانطور که میدانیم پیامبران معجزاتی هماهنگ و هم سنخ با آنچه که در زمان آنها مشهور بود، میآوردند تا اعجاز آن اثبات گردد. مثلاً در زمان [[حضرت موسی(ع)]] که [[سحر]] و جادوگری به اوج خود رسیده بود معجزهی ایشان همسان با سحر یعنی تبدیل عصا به اژدها بود. بر این اساس آنچه هم که در زمان نزول قرآن در میان اعراب رواج داشت، برتری فصاحت و بلاغت آنها دست کم بر امتهای معاصر خود بود، لذا معجزهی پیامبر هم باید دارای این وجه از وجوه اعجاز باشد و مخاطبان خود را از اين طریق به تحدی دعوت کند<ref>همان، ص165.</ref>. | |||
در مورد معنای لغوی بلاغت آمده است: «به نهایت رساندن معنا و اکمال آن»<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 1، ص302.</ref>، یا بلاغت: «یعنی رساندن معنا به بهترین قالبهای الفاظ» و فصاحت به معنای «شیوایی کلمات و روانی تلفظ آنها و گوشنواز بودن سخن». | |||
برخی از محققان اعجاز بیانی را در سه شکل زیر عنوان کردهاند: | |||
الف- فصاحت در الفاظی که بر معنایی حمل میشوند و عاری از پیچیدگی و روان و گویا هستند. | |||
ب- بلاغت در معنا که محتوای بهترین سیاق ارائه شده است. | |||
ج- پایه ریزی نظم و سیاق بر بهترین شکل نظم<ref>مؤدب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص160.</ref>. | |||
[[علامه طباطبایی]] نیز اعجاز بیانی را در سه بخش بیان میکند: | |||
# تسلط بر زبان، واژهها و شناخت آنها | |||
# قدرت بیان | |||
# قدرت فکر و لطافت ذوق<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص71.</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |