پرش به محتوا

شیخ محمود شلتوت (آیت شجاعت) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
بدون شک هیچ کس همچون سران استکبار از اختلاف بین مسلمانان لذّت نمى‌برند. علامه شلتوت ضمن هشدار به مسلمانان مى‌گوید: «خداوند متعال از امّت اسلامى خواسته که وحدت کلمه داشته باشند و از گروه گرایى و تحزّب که توان و قدرت همدیگر را تضعیف و فرسوده مى‌کند، بپرهیزند که کشورهاى استعارگر از تفرقه مسلمانان بهترین بهره بردارى را به نفع خود کرده اند. اخبار تقریب، ش 49و50، ص 41)».
بدون شک هیچ کس همچون سران استکبار از اختلاف بین مسلمانان لذّت نمى‌برند. علامه شلتوت ضمن هشدار به مسلمانان مى‌گوید: «خداوند متعال از امّت اسلامى خواسته که وحدت کلمه داشته باشند و از گروه گرایى و تحزّب که توان و قدرت همدیگر را تضعیف و فرسوده مى‌کند، بپرهیزند که کشورهاى استعارگر از تفرقه مسلمانان بهترین بهره بردارى را به نفع خود کرده اند. اخبار تقریب، ش 49و50، ص 41)».
استعمار هیچ گاه راضى نمى‌شود، امّت اسلام یک‌پارچه شود؛ زیرا مى‌داند که در آن صورت، امّت واحد در مقابل مطامع آن‌ها خواهند ایستاد و به آن‌ها اجازه نخواهند داد تا منافع آن‌ها را تاراج کنند؛ بنابراین در برابر هر تلاشى که به وحدت مسلمانان بینجامد، مى‌ایستد. در این باره مرحوم میرزا خلیل کمره اى خاطره اى از شلتوت نقل مى‌کند که مسلمان به عمق توطئه‌هاى استعمار پى مى‌برد. وى مى‌نویسد: «اینجانب و هیأت همراه در سفر به مصر در دو نوبت با شیخ جامع ازهر، محمود شلتوت دیدار داشتم، یک نوبت در جامع ازهر و یک نوبت در منزل شخصى ایشان. در این دیدار، شیخ الازهر ما را از حقایق امورى مطلع فرمود و رازى را فاش کرد که پایه مداخله بیگانگان و تأثیر نفوذ آنان را در امور ممالک شرق حتى در امور بین مذاهب اسلام روشن ساخت. عالم عظیم مصر فرمود: من از دیر زمانى حدود سى سال قبل درصدد دیدن فقه امامیه برآمدم و از عراق و ایران کتاب‌هاى فقهى امامیه را خواستم؛ ولى تا این اخیر که مصر از زیر زنجیر استعمار بیرون آمد، کتاب‌ها نمى‌رسید و سانسور مى‌شد تا بعد از فتح کانال کتب شما آمد و من مطالعه کردم. حجت بر من تمام شد و آن فتوا را دادم بدون این که تحت تأثیر هیچ مقامى یا سخنى بروم. بى‌آزار شیرازى، 1379 ش، ص 195؛ به نقل از رابطه عالم اسلام، ناصرالدین کمره اى، ص 7).
استعمار هیچ گاه راضى نمى‌شود، امّت اسلام یک‌پارچه شود؛ زیرا مى‌داند که در آن صورت، امّت واحد در مقابل مطامع آن‌ها خواهند ایستاد و به آن‌ها اجازه نخواهند داد تا منافع آن‌ها را تاراج کنند؛ بنابراین در برابر هر تلاشى که به وحدت مسلمانان بینجامد، مى‌ایستد. در این باره مرحوم میرزا خلیل کمره اى خاطره اى از شلتوت نقل مى‌کند که مسلمان به عمق توطئه‌هاى استعمار پى مى‌برد. وى مى‌نویسد: «اینجانب و هیأت همراه در سفر به مصر در دو نوبت با شیخ جامع ازهر، محمود شلتوت دیدار داشتم، یک نوبت در جامع ازهر و یک نوبت در منزل شخصى ایشان. در این دیدار، شیخ الازهر ما را از حقایق امورى مطلع فرمود و رازى را فاش کرد که پایه مداخله بیگانگان و تأثیر نفوذ آنان را در امور ممالک شرق حتى در امور بین مذاهب اسلام روشن ساخت. عالم عظیم مصر فرمود: من از دیر زمانى حدود سى سال قبل درصدد دیدن فقه امامیه برآمدم و از عراق و ایران کتاب‌هاى فقهى امامیه را خواستم؛ ولى تا این اخیر که مصر از زیر زنجیر استعمار بیرون آمد، کتاب‌ها نمى‌رسید و سانسور مى‌شد تا بعد از فتح کانال کتب شما آمد و من مطالعه کردم. حجت بر من تمام شد و آن فتوا را دادم بدون این که تحت تأثیر هیچ مقامى یا سخنى بروم. بى‌آزار شیرازى، 1379 ش، ص 195؛ به نقل از رابطه عالم اسلام، ناصرالدین کمره اى، ص 7).
=نقش شلتوت در دارالتقریب =
جماعت تقریب مذاهب اسلامى در کشور مصر و در شهر قاهره در سال 1360 قمرى (1948 م) با هدف تقریب بین مذاهب اسلامى تأسیس شد. مؤسسان این مجموعه عبارتند از علامه محمدتقى قمى، شیخ محمود شتلوت، شیخ محمد مصطفى مراغى، مصطفى عبدالرزاق، عبدالمجید سلیم.
این جماعت بعد تعطیل، و در ایران، جمعیتى با همان هدف به نام مجمع تقریب مذاهب اسلامى تأسیس شد. این جمعیت تا کنون منشأ خدمات فراوان در زمینه تقریب و همبستگى مذاهب اسلامى بوده است.
علامه شلتوت این تشکیلات را مى‌ستاید و درباره آن مى‌گوید: «این نهضت «تشکیل دارالتقریب» که بر اساس اندیشه جمع آورى مذاهب مختلف اسلامى صورت گرفت. طولى نکشید که از حقایق استوار و علمى در جهان و تاریخ فکر اسلامى به شمار آمد. همچنین بر آن روح اصلاح طلبى، محبت و برادرى میان مسلمانان سایه افکند. بى‌تردید این خود به منظور تحقق بخشیدن به کلام خداوند بود آن جا که فرمود: فقط افراد با ایمانند که با هم طرح برادرى مى‌ریزند. حال میان برادران خود صلح برقرار کنید و از خدا بترسید؛ باشد که مورد رحمت او واقع شوید. مردم و دین، ص 9).
شلتوت جوّ دارالتقریب را جوّ دوستى و برادرى مى‌داند و در این باره مى‌گوید: «در آن جا ]=دارالتقریب[ مصرى، کنار ایرانى، لبنانى، عراقى و پاکستانى مى‌نشیند و در آن جا شافعى، حنبلى با شیعى یا زیدى گرد یک میز آمده، طنین صداهایشان به هم مى‌پیچد. در آن جا دانش، اخلاق، تصوّف، فقه و سایر مباحث مطرح است و علاوه، روح برادرى، مهر، دوستى، حق یابى و... بر سراسر آن جا حکفرما است. مردم و دین، ص 16)».
شیخ محمدتقى قمى که خود از بنیان‌گذاران دارالتقریب است، درباره نقش کم‌نظیر شیخ محمود شلتوت مى‌نویسد: «استاد بزرگ، شیخ محمود شلتوت در آن روز که در تکوین و پیدایش جمعیت تقریب با ما مشارکت کرد، یکى از علماى بزرگ و استاد دانشگاه الازهر بود. او همواره با همکاران و همفکران خود به سوى تقریب گام برمى داشت. در یکى از جلسات، پیشنهاد نمود که تسنن و تشیع را در جمع شریک بدانیم و به جاى تعبیر به فرقه یا طایفه همه آن‌ها را مذاهب اسلامى بنامیم. آن گاه که معاون دانشگاه الازهر گردید، همچنان به همکارى خود در دارالتقریب ادامه داد.... بى‌آزار شیرازى، 1377 ش،  ص69)».
محمّدتقى قمى در جاى دیگرى درباره سابقه همکارى شلتوت و دارالتقریب مى‌گوید: «شیخ محمود شلتوت 17 سال عضو دارالتقریب بود. او در پنج سال آخر عمر، رئیس الازهر شد و همواره چه پیش از آن و چه پس از شیوخیت الازهر تلاش خستگى ناپذیر براى تقریب شیعه و سنّى داشت. جمهورى اسلامى، 19 / 10 / 79، ویژه نامه، ص 9)».
شیخ محمود شلتوت تاریخچه جمعیت تقریب را در نوشته اى مبسوط بیان مى‌کند که خلاصه آن چنین است: «مسلمانان باید افتخار کنند که عملاً در تقریب و نزدیک ساختن مذاهب خود به یک دیگر از دیگران سبقت جسته اند... . آرزو داشتم ماجراى تقریب را برادر دانشمندم، پیشواى مصلح، محمدتقى قمى مى‌نوشت تا بتواند از این دانشمند مجاهد که از خود و فداکارى‌هایش در راه این دعوت سخن نمى‌گوید تعریف کند.
او نخستین کسى بود که دیگران را به سوى این دعوت فراخواند، و به سبب آن به این کشور مهاجرت کرد و بذر تقریب را افشاند. از آغاز با آن و در کنار آن زیست و با نبوغ، اخلاص، دانش سرشار، شخصیت بارز، عزم راسخ، شکیبایى بر حوادث و پایدارى در برابر گردش روزگار به پرورش آن همت گماشت تا این که به یارى پرودگار به چشم خود آن را به صورت درختى ریشه دار و برومند دید که پیوسته به اذن پرودگار ثمر مى‌دهد و در سایه آن دانشمندان و متفکران این کشور و سایر کشورها به سر مى‌برند. موضوع را از سوى دیگر عنوان مى‌کنیم و مى‌گوییم: چه کسى به این دعوت و رموز و دقایق آن و از نخستین مؤسس آن آگاهى بیشترى دارد.
این جانب از روز نخست شخصاً به اندیشه تقریب همچون برنامه استوارى ایمان آوردم و از همان آغاز از پیدایى آن در فعالیت‌ها و اقدام‌ها در ارتباط با تقریب سهیم بودم.
هنگام ریاست دانشگاه الازهر فرصتى فراهم شد تا فتوایى مبنى بر جواز پیروى از مذاهب ریشه دار و اصیل اسلامى که شیعه دوازده امامى هم جزء آن‌ها است، صادر کنم. و این همان فتوایى است که در دارالتقریب به امضاى ما رسید و با اطلاع ما توزیع شد. همان فتوایى که آوازه بلند آن در کشورهاى اسلامى طنین افکند، و دیدگان افراد پاک و باایمان که هدفى جز حق و تقریب و مصلحت امت نداشتند، روشن گشت. از طرفى پرسش‌ها و جدال‌ها درباره آن شروع شد، و من که به درستى فتوا ایمان داشتم، با عزمى راسخ، هرگاه براى کسانى که درباره آن توضیح مى‌خواستند، نامه مى‌فرستادم، و آن را تأیید مى‌کردم، و به اشکالات معترضین هم جواب مى‌گفتم، و نیز مقالاتى که منتشر مى‌شد در سخنرانى‌ها تأیید مى‌کردم تا این که به یارى خدا این فتوا در میان مسلمانان در شمار اصول مسلم و به صورت یک حقیقت پا برجا درآمد؛ ولى افراد متعصب و کوته فکر که همچنان در انحطاط فکرى و اختلافات طایفه اى و نزاع سیاسى به سر مى‌برند، درباره آن به القاى شبهه و تصورات بیهوده پرداختند.
آرزو داشتم مى‌توانستم از کسان بسیارى سخن بگویم که براى این دعوت اسلامى از خودگذشتگى نشان دادند. کسانى که با آن‌ها مباحثات علمى و تبادلات نظرى و فکرى داشتیم و با آن‌ها مکاتبه مى‌کردیم. در پیشاپیش آنان مرجع بزرگ، مرحوم، حاج آقا حسین بروجردى ـ احسن اللّه فى الجنة مثواه ـ و دو شخصیت بزرگ دیگر، شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء و سید عبدالحسین شرف الدین موسوى رحمهمااللّه قرار داشتند. در آغاز محیط عمومى پر از سرزنش‌ها و تهمت‌هاى آمیخته به افترا و سوء ظن فرقه‌ها نسبت به یک دیگر گردید و تشکیل جماعت تقریب از مذاهب مختلف اسلامى (مذاهب چهارگانه تسنن و دو مذهب شیعه امامى و زیدى) پیروزى آشکارى بود که کینه توزان را برانگیخت، و دعوت تقریب از جانب افراد متعصب و متحجر مورد هجوم و حمله قرار گرفت. سنى‌ها خیال مى‌کردند که دارالتقریب مى‌خواهد آن‌ها را شیعه کند و شیعى‌ها تصور مى‌کردند که ما تصمیم داریم آن‌ها را سنى نماییم. این‌ها و سایرین که در حقیقت هدف و رسالت تقریب را درنیافته بودند و یا نمى‌خواستند دریابند، گفتند: تقریب مى‌خواهد مذاهب را الغا کند و یا آن‌ها را درهم ادغام نماید. ما خداى را سپاسگزاریم که اندیشه تقریب نقطه تحولى در تاریخ فکر اصلاحى اسلامى گشته، و تأثیر عمیق و وسیعى از خود به یادگار گذاشته است. مسلمانان باید افتخار کنند که عملاً و فکراً در ایجاد وحدت کلمه و تقریب مذاهب خود به یک دیگر، از دیگران سبقت جسته، و در سایه اخلاص و تفکر صحیح اداره کنندگان و دیگر مسلمانان معاصر، در این راه پیروز شدند.
از خداى بزرگ ادامه موفقیت این دعوت را مسألت مى‌داریم؛ باشد که مجد و شکوه اسلام و مسلمین باز گردد، و فرموده خداوند عزّ و جلّ درباره آنان تحقق یابد که مى‌فرماید: «کنْتُمْ خَیرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ؛ شما بهترین امتى بودید که به سود انسان‌ها پدیدار شده اند؛ ]چه این که[ امر به معروف و نهى از منکر مى‌کنید و به خدا ایمان دارید».
«قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللّهِ عَلى بَصِیرَة أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی؛ بگو این راه من است. من و پیروانم، با بصیرت کامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مى‌کنیم».
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکمْ لِما یحْییکمْ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامى که شما را به سوى چیزى مى‌خواند که شما را حیات مى‌بخشد!»
والسلام علیکم و رحمة الله. بى‌آزار شیرازى، 1377 ش، ص 57)
=ارتباط با عالمان شیعه =
==1. ارتباط با آیت الله بروجردى ==
یکى از اقدام‌هایى که شلتوت در راه وحدت مسلمانان انجام داد، ارتباط مستمر با عالمان دیگر مذاهب به ویژه عالمان شیعه است. او به عالمان شیعه به خصوص حضرت آیت الله بروجردى ارادت داشت و بارها او را مورد تکریم و احترام قرار داد؛ براى نمونه، هنگامى که با خبر شد محمدتقى قمى قصد دارد به ایران سفر کند، نامه اى براى آیت الله بروجردى نگاشت و همراه آقاى قمى فرستاد. وى در بخشى از این نامه که حاوى ابراز ارادت به آیت الله بروجردى است، بشارت مى‌دهد که گام‌هاى آیت الله بروجردى در راه پیوند مذاهب اسلامى، بسیار موثر و راهگشا است. بى‌آزار شیرازى، 1377 ش، ص 316؛ مکتب اسلام، خرداد، 1340، ص 60).
==2. نماز جماعت به امامت کاشف الغطاء ==
شیخ محمود شلتوت در سفرى که به قدس شریف، براى شرکت در کنفرانس اسلامى فلسطین داشت، به همراه دیگر عالمان، نماز جماعت را به امامت آیت الله کاشف الغطاء خواند. وى این صحنه زیبا را که سنّى و شیعه در صفى واحد ایستاده اند، این گونه وصف مى‌کند: «چه زیبا است سیماى مسلمانان که نمایندگان آنان در کنفرانس اسلامى فلسطین در مسجدالاقصى جمع شدند و با یکى از بزرگان مجتهدین شیعه امامى، استاد با فضیلت، شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء نماز جماعت خواندند بى آن که فرقى باشد میان کسى که خود را سنّى مى‌نامد و یا کسى که خود را شیعه مى‌خواند و همگى صفوف واحدى را پشت سر یک امام تشکیل دادند که پروردگار واحدى را مى‌خوانند و به سوى یک قبله روى دارند. بى آزار شیرازى، 1379 ش، ص 41).
=فتواى تاریخى =
مهم‌ترین اقدام شیخ محمود شلتوت در طول حیات زندگى اش، صدور فتوا مبنى بر جواز تعبّد و پیروى از فقه مذاهب معتبرى مثل شیعه امامیه است. شلتوت با این اقدام، گام بسیار مهمّى در راه تقریب مذاهب سنّى و شیعى برداشت.
==پیشینه فتوا==
هنگامى که شیخ عبدالمجید سلیم، ریاست دانشگاه الازهر را برعهده داشت، تصمیم گرفت تا فتوایى مبنى بر جواز پیروى از مذهب اهل بیت(علیهم‌السلام) صادر کند. او مى‌خواست این کار را انجام دهد؛ ولى از طرف عناصر استکبار و استعمار، کتابى توهین آمیز درباره مقدسات اهل سنّت منتشر و بین اعضاى دارالتقریب پخش شد.
این کتاب که به یکى از عالمان شیعه نسبت داده شده بود، بدون تاریخ و بدون ذکر محل و نام چاپخانه در اختیار اعضا قرار گرفت و موجى از ناراحتى و بدبینى درباره مذهب شیعه را در پى داشت.
بدون تردید دست استعمار در پس این پرده در جریان بود.  عبدالمجید سلیم که با این توطئه از پیش طراحى شده رو به رو شد نتوانست با وضعیت بحرانى و دشمنى که درباره شیعه پدید آمده بود، این فتوا را صادر کند؛ بدین لحاظ منصرف شد و منتظر فرصتى دیگر بود؛ ولى دست اجل فرصت را از عبدالمجید گرفت و سال‌ها بعد شاگردش شیخ محمود شلتوت این فتوا را صادر کرد.
شاید تقدیر این بود که این فتوا به وسیله شیخ محمود شلتوت صادر و نام او در جهان اسلام پرآوازه شد.
فتواى شیخ محمود شلتوت داراى سه عنصر اصلى است:
1. هیچ مسلمانى ملزم نیست حتماً تابع یکى از مذاهب چهارگانه فقهى اهل سنّت باشد؛ بلکه هر مسلمانى در انتخاب هر یک از مذاهب فقهى آزاد است؛
2. انتقال از یک مذهب فقهى به مذهب فقهى دیگر جایز است؛
3. هر مسلمانى اگر چه سنّى باشد مى‌تواند طبق فقه شیعه امامیه عمل کند. نجف آبادى، 1364 ش، ص 175).
==متن فتوا==
سرانجام در روز بابرکت 17 ربیع الاول 1378قمرى همزمان با میلاد سعید امام صادق(علیه‌السلام)رئیس فقه جعفرى و سالروز میلاد حضرت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و با حضور نمایندگان مذهب شیعه امامى،زیدى،شافعى، حنبلى، مالکى و حنفى، شیخ محمود شلتوت فتوایى مبنى بر جواز پیروى از مکتب تشیع را صادر کرد.
متن فتوا به این صورت است:
«مکتب جعفرى، معروف به مذهب امامى اثنا عشرى، مکتبى است که شرعاً پیروى از آن مانند پیروى از مکتب‌هاى اهل سنت جایز مى‌باشد؛ بنابراین، سزاوار است که مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروایى که نسبت به مکتب معینى دارند، دورى گزینند؛ زیرا دین خدا و شریعت او تابع مکتبى نبوده و در احتکار و انحصار مکتب معینى نخواهد بود؛ بلکه همه صاحبان مذهبان مجتهد بوده و اجتهادشان مورد قبول درگاه باریتعالى است و کسانى که اهل نظر و اجتهاد نیستند مى‌توانند از هر مکتبى که مورد نظرشان است تقلید نموده و از احکام فقه آن پیروى نمایند، و در این مورد فرقى میان عبادات و معاملات نیست. بى‌آزار شیرازى، 1377 ش، ص345)».
شیخ محمود شلتوت
صدور این فتوا توجّه همگان را در جهان اسلام به خود جلب کرد. اکثر متفکران که این واقعه را انقلابى مهم در روابط بین شیعه و سنّى مى‌دیدند، از این فتوا حمایت کردند؛ ولى برخى از کوته فکران و تفرقه پراکنان او را به سبب این اقدام به باد انتقاد و بر او خرده گرفتند که چرا مذهب شیعه را به رسمیت شناخته است.
==انگیزه‌هاى صدور فتوا==
یکى از علل مهمّ صدور این فتوا، مطالعه کتاب‌هاى فقهى عالمان شیعه و تدبّر و تحقیق در ادلّه آن‌ها از طرف شیخ محمود شلتوت بود. دیدگاه شلتوت بر آن بود که برخى احکام فقه شیعه از لحاظ ادله بر فقه اهل سنت برترى دارد؛ از این رو در برخى از احکام به ویژه قوانین مربوط به خانواده از قبیل ازدواج، طلاق، ارث و مانند این‌ها مطابق با فقه شیعه فتوا داده است. اکنون صورت فتواى تاریخى او که به خط خود او است، در آستان قدس رضوى نگهدارى مى‌شود.
شیخ شلتوت در همین جهت اقدام‌هاى موثرى براى تحقق اتحاد و پیوند اعتقادى میان شیعه و سنى انجام داد. یکى از آن اقدام‌ها تاسیس فقه مقارن در دانشگاه الازهر و تنظیم آیین نامه اى براى آن بود. در کلاس درس فقه مقارن، موضوعاتى از قبیل حکم سه طلاقه، طلاق معلق، مسأله رضاع، ارث، طهارت و مانند این‌ها تدریس مى‌شد.
=آثار =
شیخ محمود شلتوت در طول حیات با برکت خود توانست بیش از بیست کتاب و مقاله علمى در مجامع گوناگون ارائه کند و به این ترتیب میراثى ماندگار از خود به یادگار گذارد تا تشنگان معرفت از آن استفاده کنند.
کتاب‌هاى او عبارتند از:
1. تفسیر القرآن الکریم، مجمع التقریب بین المذاهب الاسلامیة، تهران، 1379 ش.
این کتاب سلسله مقالاتى در مجله «رسالة الاسلام» بود که طى چهارده سال به چاپ رسید. بعد همه آن‌ها جمع آورى و به صورت کتاب منتشر شد.
2. مقارنة المذاهب فى الفقه
موضوع این کتاب چنان که از نامش پیدا است، درباره تقریب بین مذاهب اسلامى است.
شلتوت در این کتاب درباره فقه مقارن بحث مى‌کند و دیدگاه فقهى همه مذاهب اسلامى درباره مسأله اى فقهى را آورده؛ سپس رأى و نظر مذهبى را پذیرفته که متناسب با زمان و مکان و همراه با دلائل و براهین باشد. اخبار تقریب، ش 46 ـ 45، ص 30).
3. من توجیهات الاسلام، مطبوعات الادارة العامة للثقافة الاسلامیة، 1959 م.
مؤلف در این کتاب به تصحییح و توضیح برخى مفاهیم دینى، بیان موضعگیرى‌هاى اسلام درباره پاره اى از مشکلات اخلاق جامعه مى‌پردازد.
بخش‌هایى از این کتاب با عناوین «مردم و دین»، «اخلاق»، «در کشتزار اجتماع»، «اسلام و یادبودها» به وسیله سید خلیل خلیلیان به فارسى ترجمه و به وسیله انتشارات شرکت سهامى انتشار در تهران در سال 1344 شمسى چاپ شده است.
4. الفتاوى، چاپ هجدهم،دارالشروق، قاهره، 1421ق این کتاب، مجموعه اى از سؤالات فقهى است که در طول حیات شیخ محمود شلتوت از او پرسیده شده و او به آن‌ها پاسخ داده است.
این اثر یکى از مهم‌ترین آثار شیخ محمود در عالم اسلام شمرده مى‌شود که بسیار مورد توجه برادران اهل سنّت در کشورهاى مختلف اسلامى است.
5. من هدى القرآن، دارالکتاب العربى لطباعة و النشر، قاهره، 360 صفحه.
این کتاب در پنج فصل به نام‌هاى «الى القرآن الکریم، منهج القرآن فى بناء المجتمع، القرآن و المرأة، الاسلام و العلاقات الدولیه، فى السلم و الحرب تدوین شده است.
6. الاسلام عقیدة و شریعة، دارالقلم، قاهره.
این کتاب یکى از مهم‌ترین کتاب‌هاى شلتوت و داراى سه فصل به نام‌هاى عقیده، شریعت و مصادر شریعت است.
شلتوت در فصل اوّل این کتاب به بررسى موضوعاتى از قبیل بیان و تبیین اساسى اسلام (توحید، نبوّت، معاد، قضا و قدر و...) و در فصل دوم به تشریح عبادات، احکام اجتماعى خانواده، میراث و... مى‌پردازد و در پایان مصادر شریعت (قرآن، سنّت و رأى و نظر) را مورد بررسى قرار مى‌دهد.
7. الى القرآن الکریم، دارالهلال، قاهره. همچنین تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1364ش. (184ص).
شلتوت هدف قرآن را سه موضوع مى‌داند (دانستن عقاید براى زدودن دل از شرک و بت پرستى، اخلاق براى تهذیب و تزکیه نفس و بالا بردن شأن و جایگاه انسان و دانستن احکام براى سپرى کردن زندگى سالم.) (الى القرآن الکریم، مقدمه، ص 6).
وى در این کتاب، قرآن را از این زوایه مى‌نگرد و در این باره بحث مى‌کند.
1. یسألونک (و هى اجابات عن أسئلة فى شتى الموضوعات)؛
2. منهج القرآن فى بناء المجتمع؛
3. المسؤولیة المدنیة و الجنائیة فى الشریعة الاسلامیه؛
4. القران و القال؛
5. القرآن و المرأة؛
6. تنظیم العلاقات الدولیة الاسلام؛
7. الاسلام و الوجود الدولى للمسلمین؛
8. تنظیم النسل؛
9. رسالة الازهر؛
10. فقه القرآن و السنّه؛
11. القتال فى الاسلام.
بر خى از کتاب‌هاى شلتوت به زبان فارسى نیز ترجمه شده است؛ مانند:
أ. اسلام آیین زندگى، مؤلف محمود شلتوت، مترجم عبدالعزیز سلیمى، تهران، نشر احسان، 1382ش، 749ص.
ب. سیرى در قرآن کریم: نگاهى به اصلى‌ترین مفاهیم بیست و شش سوره از قرآن، محمود شلتوت، ترجمه حسین سیدى، مشهد، شرکت به نشر، 1377ش، 240ص.
=غروب خورشید قاهره =
سرانجام این شخصیت بزرگ اسلام در تاریخ 27 رجب سال 1383 قمرى به دیار باقى شتافت و جامعه اسلامى را داغدار کرد.
پس از فوت این عالم جلیل القدر که گام‌هاى بسیار بزرگى در راه تقریب بین مذاهب اسلامى برداشت، شخصیت‌هاى بزرگى پیام تسلیت فرستادند؛ از جمله حضرت آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانى، صاحب کتاب وزین الذریعه به نمایندگى از عالمان نجف اشرف به رجال تقریب پیام تسلیتى فرستاد. همچنین به مناسبت تکریم از شخصیت، آثار و افکار شیخ محمود شلتوت و آیت الله بروجردى، کنگره بزرگداشتى از طرف مجمع تقریب مذاهب اسلامى و مرکز حوزه علمیه قم به مدّت دو روز در تهران و قم، در تاریخ 19 / 10 / 79 برگزار شد و تا تاریخ 21 / 10 / 79 ادامه یافت و تجدید عهدى بین عالمان فریقین بود.
در این کنگره، هیأتى علمى از کشور مصر به سرپرستى شیخ محمود عبدالغنى عاشور، قائم مقام شیخ الازهر شرکت داشتند. از جمله شخصیت‌هاى بزرگ مصرى که در این کنگره حضور داشت و مقاله اى علمى درباره زندگى شیخ محمود شلتوت ارائه کرد، استاد دکتر نصر فرید محمّد واصل مفتى اعظم مصر بود. جمهورى اسلامى، 19 / 10 / 79، ویژه نامه، ص 9).
=منابع و مآخذ=
آیت الله مکارم شیرازى، ماهنامه مکتب اسلام،
احمدى، مهدى، محمد عبده: رایت اصلاح (طلایه داران تقریب 4)، جمعیت تقریب مذاهب اسلامى، 1383.
ازغندى، علیرضا، روابط خارجى ایران 1357 - 1320، نشر توس، 1376 ش.
الاسلام عقیدة و شریعه، دارالقلم، قاهره.
المنجد فى الاعلام، لبنان، چاپ 27، 1982 م.
برآورد استراتژیک مصر، انتشارات مؤسسه فرهنگى مطالعات و تحقیقات بین المللى ایران، تهران، 1381 ش.
بى‌آزار شیرازى، کریم، شیخ محمود شلتوت طلایه دار تقریب، مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى، 1379 ش.
خرمشاهى، بهاء الدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، انتشارات دوستان، اوّل، 1377 ق.
خفاجى، محمد عبدالمنعم، الازهر فى ألف عام، بیروت، مکتبة الکلیات الحدیثه.
روحانى (زیارتى)، سید حمید، بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، تهران.
شتلوت، محمود، در کشتزار اجتماع، سید خلیل خلیلیان، شرکت سهامى انتشار، 1344 ش، تهران.
شریعتمدارى، حسین، روزنامه کیهان، 1372 ش.
شلتوت، محمود، اخلاق، سید خلیل خلیلیان، شرکت سهامى انتشار، 1344 ش، تهران.
ــــــــــــــــــ ، اسلام و یادبوها، سید خلیل خلیلیان، شرکت سهامى انتشار، تهران.
ــــــــــــــــــ ، مردم و دین، سید خلیل خلیلیان، انتشارات الهام، تهران.
صالحى نجف آبادى، مجموعه مقالات، نشر دانش اسلامى، 1364 ش.
غروى، سید محمّد، مع علماء النجف الاشرف، دارالثقلین، بیروت، اوّل، 1420 ق.
ماهنامه اخبار تقریب، مجمع تقریب مذاهب اسلامى.
مجاهد، زکى محمّد، الاعلام الشرقیه، دارالغرب الاسلامى، بیروت، دوم، 1994 م.
مهاجرى، مسیح، روزنامه جمهورى اسلامى، 1379 ش.
نبوى، مرتضى، روزنامه رسالت، 1374 ش.
نهج البلاغة، ترجمه محمد دشتى،
همبستگى مذاهب اسلامى، ترجمه و نگارش کریم بى‌آزار شیرازى، تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى، 1377 ش.


=پانویس=
=پانویس=
۱٬۷۴۱

ویرایش