confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
بررسی فراز و فرود رابطهی [[ناپلئون]] با ایدئولوژیستها، یکی از موضوعات جذاب و آموزنده در آن مقطع تاریخی است. | بررسی فراز و فرود رابطهی [[ناپلئون]] با ایدئولوژیستها، یکی از موضوعات جذاب و آموزنده در آن مقطع تاریخی است. | ||
=تاریخچه ایدئولوژی= | =تاریخچه ایدئولوژی= | ||
خط ۶۷: | خط ۶۶: | ||
از سوی دیگر بدیهی است که تنها یک ایدئولوژی آن هم ایدئولوژی انسانی و نه گروهی، ایدئولوژی یگانه و نه مبتنی بر تقسیم و تجزیه انسان، ایدئولوژی فطری و نه سودگرایانه میتواند ماهیت انسانی داشته باشد و بر مبنای ارزشهای انسانی تکیه کند<ref>همان، ص 60.</ref>. | از سوی دیگر بدیهی است که تنها یک ایدئولوژی آن هم ایدئولوژی انسانی و نه گروهی، ایدئولوژی یگانه و نه مبتنی بر تقسیم و تجزیه انسان، ایدئولوژی فطری و نه سودگرایانه میتواند ماهیت انسانی داشته باشد و بر مبنای ارزشهای انسانی تکیه کند<ref>همان، ص 60.</ref>. | ||
=ویژگیهای ایدئولوژی= | |||
با استفاده از کلمات استاد مطهری میتوان ویژگیهای ذیل را برای ایدئولوژی برشمرد: | |||
# | |||
# ایدئولوژی بر مبنای [[جهانبینی]] است. جهان بینی نظر درباره جهان است آنچنان که هست(دیدگاه توصیفی) وایدئوژی نظر درباره انسان است آنچنانکه باید باشد. (دیدگاه هنجاری یا دستوری)<ref> مطهری، مرتضی، تکامل اجتماعی انسان، تهران، صدرا،1372، ص115.</ref> | |||
# تبیین ایدئولوژی جامع و وضع قانون صحیح برای انسان تنها توسط [[خداوند]] که عالم به مصالح فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی اوست میسر است<ref>همو، پیرامون جمهوری اسلامی، تهران، صدرا،1367، ص153.</ref>. | |||
# ایدئولوژی هم نیازمند پایههای فلسفی است وهم محتاج پایه ایمانی. پایه فلسفی مبانی ایدولوژی را منطقی و مستدل میسازد و پایه ایمانی آرمانساز است و به عواطف انسان وگرایشهای او مرتبط میشود<ref> همو، تکامل اجتماعی انسان، ص116.</ref>. | |||
# ایدئولوژی پذیرفتنی و جذب شدنی است نه گردن نهادنی. با توجه به نکته سوم ایدئولوژی مبتنی بر [[ایمان]] است و ایمان حقیقتی است که با زور و به خاطر مصلحت تحقق پذیر نیست؛ بنابراین ایدئولوژی نیز با زور و اجبار محقق نمیشود. شاید انسان به اجبار به مطلبی گردن نهد اما ایدئولوژی گردن نهادنی نیست<ref>همو، مجموعه آثار، ج 2، ص 57.</ref>. | |||
# ایدئولوژی برنامهای جامع است که اختصاص به شرایط زمانی و مکانی خاص ندارد<ref>همو، اسلام ومقتضیات زمان، ج2، ص107.</ref>. یعنی چنین نیست که هرفردی با تغییرشرایط زمانی ومکانی نیاز به ایدئولوژی های مختلف داشته باشد. البته این حکم درباره ایدئولوژی فلسفی که مبتنی بر اصول اولیه و بدیهیات اولیه است یا ایدئولوژی مذهبی که برپایه [[وحی]] و [[نبوت]] است جاری میشود اما ایدئولوژی علمی که برپایه جهان بینی ناپایدار علمی است از چنین امتیازی بهرهمند نیست<ref>همو، مجموعه آثار، ج2ص61.</ref>. | |||
# | |||
# گذشته ازاینکه انسان در شرایط مختلف به ایدئولوژی های متعدد نیازمند نیست، خود ایدئولوژی نیزبا تکامل و تحول جامعه دگرگون نمیشود. در فرهنگ اسلامی آنچه در بستر تغییرات زمانی و مکانی و شرایط فرهنگی تحول و تکامل میپذیرد اجتهاد اسلامی است نه ایدئولوژی اسلامی<ref> همو، همان ،62.</ref>. | |||
# | |||
# انسان همواره به ایدئولوژی نیازمند است و پیشرفت علوم نه تنها احتیاج او به ایدئولوژی را برطرف نمیکند بلکه افزونتر نیز میسازد<ref>همو، همان، صص55-56.</ref>. با استفاده از کلمات استاد مطهری میتوان گفت دیدگاههایی که ایدئولوژی را توجیه کننده وضعیت موجود دانسته یا آن را محدود به گروهی خاص میکنند ناصواب هستند. همچنین کسانی که ایدئولوژی را ابزاری برای تحقق اهداف حکومت ها تلقی مینمایند و یا ایدئولوژی را خادم مشروع دانستن رفتار جوامع میدانند نگاهی ابزاری و مادی به مقولاتی چون سیاست، قدرت، جامعه، هدف زندگی و...داشته و به همین دلیل چنین برداشتهای نادرستی از ایدئولوژی و نقش آن در جامعه دارند. | |||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس| | {{پانویس|3}} | ||
[[رده:اصطلاحات جامعهشناسی]] | [[رده:اصطلاحات جامعهشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه سیاسی]] | [[رده:فلسفه سیاسی]] |