۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
'''فصلنامه اندیشه تقریب (شماره ششم)''' در دومین سال و با هدف استحكام بخشيدن به وحدت ميان مسلمانان و نيز طرح مباحث انديشهاى در زمينه مشكلات و چالشهاى فراروى جهان اسلام، در حوزههاى مختلف فقهى، حقوقى، كلامى، فلسفى، تاريخى و ... منتشر شده است. این شماره در فصل بهار سال 1385 و با اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است.</div> | '''فصلنامه اندیشه تقریب (شماره ششم)''' در دومین سال و با هدف استحكام بخشيدن به وحدت ميان مسلمانان و نيز طرح مباحث انديشهاى در زمينه مشكلات و چالشهاى فراروى جهان اسلام، در حوزههاى مختلف فقهى، حقوقى، كلامى، فلسفى، تاريخى و ... منتشر شده است. این شماره در فصل بهار سال 1385 و با اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است.</div> | ||
=سرمقاله= | =سرمقاله= | ||
''' | * '''پیامبر اعظم(صلىاللهعلیهوآله) حلقه وحدت'''<br> | ||
'''سال پیامبر اعظم(صلىاللهعلیهوآله)'''<br> | |||
بهار سال 1385 هجرى شمسى با نام پر برکت [[پیامبر اعظم|پیامبر اعظم(صلىاللهعلیهوآله)]]، نویدبخش رحمت و عزّت، وحدت و یک پارچگى [[امت اسلامی|امت اسلامى]]، آغاز شد. گرچه همه هستى بر مبناى '''«لولاک لما خلقت الافلاک»''' به یمن وجود اوّل مخلوق، نور مقدس نبى ختمى مرتبت که مرکز ظهور اسم اعظم است آفریده شده است، اما نامگذارى سال جدید به نام «پیامبر اعظم(صلىاللهعلیهوآله)» ضمن پاسداشت مقام والاى آن حضرت، پاسخى به تلاشهاى مذبوحانه دشمنان صلح و دوستى و وابستگان و مزدوران استکبار جهانى است که نمىتوانند یا نمىخواهند نور اسلام و درخشش آن را نظارهگر باشند؛ آنان که همانند خفّاشان به سیاهى مىروند، و همواره کوله بار پلشتى به همراه دارند.<br> | |||
جا دارد به این بهانه، همه امت اسلامى، هر یک به تناسب درک و معرفت خود، ویژگىهاى پیامبر اعظم(صلىاللهعلیهوآله) را که در قرآن کریم و سنّت قطعى آمده است، سرلوحه زندگى خود قرار دهند و جانهاى تشنه را سیراب سازند.<br> | |||
* '''1ـ صاحب خُلق عظیم'''<br> | |||
عظمت روح، مقام معنوى و برجستگىهاى اخلاقى پیامبر رحمت و کرامت به گونهاى است که خداوند وى را چنین ستایش مىکند: «وَ إِنَّک لَعَلى خُلُق عَظِیم؛ به راستى که تو را خویى والا و اخلاقى سترگ است». <ref>قلم/4.</ref><br> | |||
آرى، پیامبرى که براى مقصدى بزرگ برانگیخته شد، با برخوردارى از «خلق بزرگ» است که نیروى مقاومت در برابر تمام ناملایمات را دارا گشته و با هیچ مشکلى از انجام وظیفه شانه خالى نمىکند و از میدان ارشاد خلق بیرون نمىرود.<br> | |||
مگر نه آن است که «بزرگترین زحمت و سختترین رنج و تعب هادیان راه حق، معاشرت با جاهلان و دعوت بىخردان بوده و هست. و از این جهت، اینها باید متّصف به بزرگترین اخلاق حسنه باشند و باید قوّه رفق و مدارا و حسن عشرت، در آنها به طورى باشد که با تمام جهالت جاهلان و بىخردان، مقاومت کنند. زودرنجى و کدورت و امراض عصبى، بکلّى با این شغل شریف منافى است». <ref>امام خمینى، شرح حدیث عقل و جهل، ص 317ـ316.</ref><br> | |||
* '''2ـ مظهر رحمت و مهربانى'''<br> | |||
از ویژگىهاى دیگر پیامبر اسلام(صلىاللهعلیهوآله)، رحمت و مهربانى، دلسوزى و رأفت نسبت به مردم است. خداوند او را چنین مىستاید: «فَبِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ....؛ با لطف و رحمت و عنایت خداوند، با مردم نرم و ملایم شدى...؛ <ref>آلعمران/159.</ref> و نیز از آنجا که آن حضرت صاحب خلق عظیم، مظهر رحمت واسعه و کرامت مطلقه الهیه است، نسبت به هدایت مردم، رأفت و شفقت مىورزد. خداى تعالى در معرّفى آن حضرت مىفرماید: «لَقَدْ جاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ؛ همانا رسولى از خودتان برایتان آمد که آنچه شما را به سختى مىاندازد بر او سخت و دشوار است، بسیار هوا خواه شما و بر مؤمنان دلسوز و مهربان است» <ref>توبه/128.</ref>؛ و نیز درباره شدت شفقت و رأفت آن بزرگوار بر همگان، مىفرماید: «لَعَلَّک باخِعٌ نَفْسَک أَلاّ یکونُوا مُؤْمِنِینَ؛ اى رسول ما! تو چنان در اندیشه هدایت خلقى که خواهى جان عزیزت را از غم این که ایمان نمىآورند، هلاک سازى»<ref>شعراء/3.</ref> و یا در جاى دیگر مىفرماید: «فَلَعَلَّک باخِعٌ نَفْسَک عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً؛ اى رسول! نزدیک است که تو اگر امت به قرآن ایمان نیاورند، جان عزیزت را از شدت حزن و تأسف بر آنان هلاک سازى» <ref>کهف/6.</ref><br> | |||
حضرت امام خمینى(رحمةالله) با یادآورى این نکته، آورده است: «.. سبحان الله، تأسّف به حال کفّار و جاحدین حق و علاقهمندى به سعادت بندگان خدا، کار را چقدر به رسول خدا(صلىاللهعلیهوآله) تنگ نموده که خداى تعالى او را تسلیت دهد، و دل لطیف او را نگهدارى کند که مبادا از شدت همّ و حزن به حال این جاهلان بدبخت، دل آن بزرگوار پاره شود و قالب تهى کند». <ref>امام خمینى، پیشین، ص 165ـ164.</ref><br> | |||
* '''3ـ مقام عبودیت'''<br> | |||
هدایت انبیا بر محور توحید و راهنمایى خلق به عبودیت حق تعالى است. پیامبر اسلام(صلىاللهعلیهوآله) با رسیدن به عبودیت مطلقه، مقام خاص اکمل خلق الله را به دست آورد. امام خمینى(رحمةالله) دراینباره چنین مىفرماید: «عبودیت مطلقه از اعلا مراتب کمال و ارفع مقامات انسانیت است که جز اکمل خلق الله محمد(صلىاللهعلیهوآله) بالاصاله و دیگر اولیاى کمّل بالتبعیة، کسى دیگر را از آن نصیبى نیست، و دیگران را پاى عبودیت لنگ است و عبادت و عبودیت آنها معلّل است. و جز با قدم عبودیت نتوان به معراج حقیقى مطلق رسید، و لهذا در آیه شریفه فرماید: «سُبْحانَ الَّذِى أَسْرى بِعَبْدِهِ». قدم عبودیت قبل از توجه به رسالت است و ممکن است اشاره به آن باشد که مقام رسالت نیز در نتیجه جوهره عبودیت است». <ref>(امام خمینى، آداب الصلوة، ص 10).</ref><br> | |||
* '''4ـ اسوه حسنه و حلقه وحدت'''<br> | |||
پیامبر اکرم(صلىاللهعلیهوآله) براى همه مؤمنان، اسوه و الگویى زیبا است. گفتار، کردار، سیره و سلوک آن حضرت، آموزنده، راهگشا و هدایتگر است: «لَقَدْ کانَ لَکمْ فِى رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یرْجُوا اللّهَ وَ الْیوْمَ الآْخِرَ وَ ذَکرَ اللّهَ کثِیراً؛ مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مىکنند» <ref>احزاب/21.</ref> پس بر همه حق جویان و عاقبت اندیشان است که در تمام امور، از آن حضرت پیروى کنند و در سیرت، به سیره وى در آیند و در حکمت، به قرآن و سنت آن حضرت درآویزند تا زنجیره وحدت امت، گسسته نگردد و امت اسلامى، امت سرشار از شایستگى و فضیلت گردد.<br> | |||
سخن پایانى را به رهنمودهاى مقام معظم رهبرى دراینباره مزین مىنماییم که فرمود:<br> | |||
«امروز روز اتحاد دنیاى اسلام است. شما ببینید براى به هم زدن همین اتحاد ضعیف کنونى، دشمن چقدر سرمایهگذارى مىکند. اوضاع عراق را نگاه کنید، اوضاع دیگر مناطق اسلامى هم کم و بیش با همان توطئهها دست به گریبان است، براى این که بین طوایف اسلامى، فِرق اسلامى، اقوام اسلامى و ملّتهاى اسلامى، به بهانههاى مختلف اختلاف بیندازند: اینها، آنها را بکشند، آنها، اینها را بکشند، اینها، بُغض آنها را در دل بپرورانند، آنها، متقابلا کینه اینها را به دل بگیرند، نتیجه این بشود که از دشمن اصلى دنیاى اسلام، طراحان تسلط و سیطره بر این منطقه از دنیا، غافل بمانند.<br> | |||
اگر دنیاى اسلام متحد باشد، نباید امروز فلسطین تنها بماند، نباید امروز دولت برخاسته از رأى ملت فلسطین زیر فشار قرار بگیرد و به قطع کمکها، در صورتى که از اصول خود منصرف نشود، تهدید بشود. دنیاى اسلام بایستى با صداى واحد و با کلمه واحده، حمایت خودش را از ملت فلسطین و مسئولان فلسطینى اعلام کند و از پافشارى آنها بر اصولشان پشتیبانى کند.<br> | |||
... وجود مقدس نبى مکرم و رسول اعظم اسلام (صلىاللهعلیهوآله) مهمترین نقطه ایجاد وحدت است... . دنیاى اسلامى مىتواند در این نقطه به هم پیوند بخورد؛ اینجا، جایى است که عواطف همه مسلمانها در آنجا متمرکز مىشود؛ این، کانون عشق و محبت و دنیاى اسلام است... قلمهاى پول گرفته از صهیونیستها، همین کانون را مورد توجه قرار مىدهند و به آن اهانت مىکنند، براى این که اهمیت اهانت به امت اسلامى و تحقیر دنیاى اسلام، کمکم از بین برود. این، نقطه اصلى است. سیاستمداران، نخبگان علمى و فرهنگى، نویسندگان، شعرا و هنرمندان ما روى این نقطه تکیه کنند و همه مسلمانها با این شعار به هم نزدیک شوند. موارد مورد اختلاف را در نظر نگیرند، یکدیگر را متهم نکنند، یکدیگر را تکفیر نکنند و یکدیگر را از حوزههاى دین خارج نکنند. دلها در سراسر امت اسلامى، به یاد پیامبر و به عشق پیغمبر طراوت پیدا مىکند، همه ما دلباخته و عاشق آن بزرگواریم.<br> | |||
... مسئولان فرهنگى، نویسندگان و علما باید از طرح مسایل اختلافآفرین و تفرقهافکن بپرهیزند. هم سنى و هم شیعه، همه باید روى این نقطه اتحاد تکیه کنند. و توقّع از علما و زبدگان و نخبگان سیاسى است که... اهمیت اتحاد مسلمانان را بفهمند و توطئه دشمنان را براى شکستن این اتحاد و همدلى بفهمند».<br> | |||
<ref>بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در سالروز میلاد پیامبر اعظم(صلىاللهعلیهوآله)و امام جعفر صادق(علیه السلام)، 27/1/1385.</ref><br> | |||
ویرایش