confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
=سفر براى تحصیل دانش= | =سفر براى تحصیل دانش= | ||
هشام، به عنوان یک پژوهشگر شیعى، سعى میکرد | هشام، به عنوان یک پژوهشگر شیعى، سعى میکرد پرسشهاى خود را با امام صادق(ع) در میان نهد و از آن حضرت پاسخ دریافت کند. داستان زیر بر درستى این سخن گواهى میدهد: | ||
روزى، [[ابن ابی العوجاء]] یکى از دانشمندان مخالف [[اسلام]]، پرسشى در باره تعدد زوجات مطرح کرد و گفت: [[قرآن]] از سویى در آیه سوم [[سوره نساء]] میگوید: «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنى و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحدة; با زنان پاک [[مسلمان]] [[ازدواج]] کنید، با دو یا سه یا چهار زن; و اگر میترسید میان آنها به [[عدالت]] رفتار نکنید، پس به یک همسر بسنده کنید.» | روزى، [[ابن ابی العوجاء]] یکى از دانشمندان مخالف [[اسلام]]، پرسشى در باره تعدد زوجات مطرح کرد و گفت: [[قرآن]] از سویى در آیه سوم [[سوره نساء]] میگوید: «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنى و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحدة; با زنان پاک [[مسلمان]] [[ازدواج]] کنید، با دو یا سه یا چهار زن; و اگر میترسید میان آنها به [[عدالت]] رفتار نکنید، پس به یک همسر بسنده کنید.» | ||
از سوى دیگر در آیه129 همین سوره میفرماید: «و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم; هرگز نمیتوانید میان زنان به عدالت رفتار کنید، هر چند کوشش کنید.» با ضمیمه کردن آیه دوم به آیه اول | از سوى دیگر در آیه129 همین سوره میفرماید: «و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم; هرگز نمیتوانید میان زنان به عدالت رفتار کنید، هر چند کوشش کنید.» با ضمیمه کردن آیه دوم به آیه اول در مییابیم که تعدد زوجات در اسلام ممنوع است; زیرا تعدد زوجات مشروط به عدالت است و عدالت هم ممکن نیست. پس تعدد زوجات در اسلام [[حرام]] است. | ||
هشام از پاسخ باز ماند. پس از ابن ابی العوجاء فرصت خواست و براى گرفتن پاسخ به [[مدینه]] شتافت. هشام سخن ابن ابی العوجاء را براى حضرت باز گفت. امام فرمود: منظور از عدالت در آیه سوم سوره نساء، عدالت در [[نفقه]] و رعایت حقوق همسرى و طرز رفتار و کردار است; و مراد از عدالت در آیه129 این سوره عدالت در تمایلات قلبى است. بنابراین تعدد زوجات در اسلام حرام نیست و با شرایطى جایز است. | هشام از پاسخ باز ماند. پس از ابن ابی العوجاء فرصت خواست و براى گرفتن پاسخ به [[مدینه]] شتافت. هشام سخن ابن ابی العوجاء را براى حضرت باز گفت. امام فرمود: منظور از عدالت در آیه سوم سوره نساء، عدالت در [[نفقه]] و رعایت حقوق همسرى و طرز رفتار و کردار است; و مراد از عدالت در آیه129 این سوره عدالت در تمایلات قلبى است. بنابراین تعدد زوجات در اسلام حرام نیست و با شرایطى جایز است. | ||
هشام از سفر برگشت و پاسخ را در اختیار ابن ابی العوجاء قرار داد. او [[سوگند]] یاد کرد که این پاسخ از (هشام) تو نیست<ref> | هشام از سفر برگشت و پاسخ را در اختیار ابن ابی العوجاء قرار داد. او [[سوگند]] یاد کرد که این پاسخ از (هشام) تو نیست<ref>منتهی الآمال، ج 2، ص 251. </ref>. | ||
هشام این گونه براى کسب علم و معارف اسلام تلاش میکرد. امام صادق(ع) نیز متقابلا هشام را از کوثر زلال ولایت سیراب میساخت. امام در برابر پرسشهاى هشام، با بردبارى پاسخ میداد و قانعش میساخت. نمونههایى از این پرسش و پاسخها در کتابهاى توحید [[شیخ صدوق]] و علل الشرایع دیده میشود. | هشام این گونه براى کسب علم و معارف اسلام تلاش میکرد. امام صادق(ع) نیز متقابلا هشام را از کوثر زلال ولایت سیراب میساخت. امام در برابر پرسشهاى هشام، با بردبارى پاسخ میداد و قانعش میساخت. نمونههایى از این پرسش و پاسخها در کتابهاى توحید [[شیخ صدوق]] و علل الشرایع دیده میشود. | ||
=هشام ترازوى امامت و الگوى شیعیان= | |||
[[امام صادق(ع)]] میفرمود: هشام بنحکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابودکننده نظرهاى باطل دشمنان ماست. کسى که از او پیروى کند، از ما پیروى کرده است و کسى که با او مخالفت کند، با ما مخالفت ورزیده است<ref> هشام بنحکم، صفایى، ص 14.; رجال نجاشى، ص433; فهرستشیخ طوسى، ص 355.</ref>. | |||
=هشام در محضر امام کاظم(ع)= | |||
پایههاى اعتقادى و شخصیت والاى علمى هشام در مکتب امام صادق(ع) استوار شد. چون پیشواى ششم، در سال 148 به [[شهادت]] رسید، هشام به [[امام کاظم(ع)]] روى آورد; از محضر آن معصوم والامقام کامیاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جاى گرفت. او نزد هفتمین امام(ع) چنان جایگاهى یافت که تاریخنگاران وى را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت خاص آن حضرت شمردهاند<ref>معجم رجال الحدیث، ج19، ص 271.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |