confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
=ترازوی امامت و الگوی شیعیان= | =ترازوی امامت و الگوی شیعیان= | ||
[[امام صادق(ع)]] میفرمود: هشام | [[امام صادق(ع)]] میفرمود: هشام بن حکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابود کننده نظرهای باطل دشمنان ماست. کسی که از او پیروی کند، از ما پیروی کرده است و کسی که با او مخالفت کند، با ما مخالفت ورزیده است<ref> هشام بنحکم، صفایی، ص 14.; رجال نجاشی، ص433; فهرست شیخ طوسی، ص 355.</ref>. | ||
=در محضر امام کاظم(ع)= | =در محضر امام کاظم(ع)= | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
چنانکه اشاره شد، هشام در پرتو انوار تابناک اهل بیت(ع) شاگردان بسیاری تربیت کرد که بعضی از آنان گوی سبقت از همگان ربودند. [[محمد بن ابی عمیر]] یکی از آنان شمرده میشود که مورد اعتماد و احترام علمای بزرگ [[امامیه]] قرار گرفته، از چهرههای درخشان شیعه است. صفوان بن یحیی کوفی، حماد بن عثمان، یونس بن یعقوب، علی بن منصور و یونس بن عبدالرحمن از دیگر شاگردان هشام به شمار میآیند. [[یونس بن عبدالرحمن]] فقیهی نامور و یاور مخصوص امام کاظم(ع) بود<ref> هشام بن حکم، عبدالله نعمه، ص 62.</ref>. [[علی بن منصور]] در علم کلام دانشوری برجسته بود و درسهای [[توحید]] و [[امامت]] را در مجموعهای با عنوان «تدبیر» گرد آورد<ref> در مورد شرح حال او به مقاله نگارنده در شماره 15 ماهنامه کوثر رجوع شود.</ref>. | چنانکه اشاره شد، هشام در پرتو انوار تابناک اهل بیت(ع) شاگردان بسیاری تربیت کرد که بعضی از آنان گوی سبقت از همگان ربودند. [[محمد بن ابی عمیر]] یکی از آنان شمرده میشود که مورد اعتماد و احترام علمای بزرگ [[امامیه]] قرار گرفته، از چهرههای درخشان شیعه است. صفوان بن یحیی کوفی، حماد بن عثمان، یونس بن یعقوب، علی بن منصور و یونس بن عبدالرحمن از دیگر شاگردان هشام به شمار میآیند. [[یونس بن عبدالرحمن]] فقیهی نامور و یاور مخصوص امام کاظم(ع) بود<ref> هشام بن حکم، عبدالله نعمه، ص 62.</ref>. [[علی بن منصور]] در علم کلام دانشوری برجسته بود و درسهای [[توحید]] و [[امامت]] را در مجموعهای با عنوان «تدبیر» گرد آورد<ref> در مورد شرح حال او به مقاله نگارنده در شماره 15 ماهنامه کوثر رجوع شود.</ref>. | ||
=آثار= | |||
چهره درخشان مکتب ولایت، علاوه بر فعالیتهاى گسترده در دانشاندوزى و تبلیغ، حدود سى جلد کتاب در موضوعات مختلف علمى به رشته نگارش کشید. «الامامه» و [[جبر و اختیار]] در علم کلام و «الفاظ» در [[اصول فقه]] بخشى از یادگارهاى آن دانشمند برجسته است<ref>هشام بنحکم، عبدالله نعمه، ص59.</ref>. | |||
=در معرض اتهام= | |||
موقعیت و لیاقت هشام در محضر امام صادق و امام کاظم(ع) چنان بود که گروهى بدان حسد ورزیدند و شایعات گوناگون علیه او رواج دادند. متاسفانه این شایعات سودمند واقع شد و حتى بعضى از شیعیان نیز در باره اعتقادات هشام در تردید فرو رفتند. وقتى این نسبتهاى ناروا به اوج خود رسید، م[[وسى مشرقى]] خدمت [[امام رضا(ع)]] حضور یافت و گفت: آیا هشام را دوست بداریم یا از او بیزارى بجوییم؟ امام رضا(ع) فرمود: هشام را دوست بدارید. وقتى که به شما چنین گفتم، عمل کنید. اکنون برو و به شیعیان بگو امام مرا به ولایت و دوستى هشام فرمان داد<ref> رجال نجاشى، ص433.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |