۸۷٬۱۹۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|- | |- | ||
|سال وفات | |سال وفات | ||
|اول | |اول جمادی الآخر سال 1380 هجری قمری / 1960 میلادی | ||
|- | |- | ||
|زادگاه | |زادگاه | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=تولد= | =تولد= | ||
سید احمد بن محمد بن صدیق غُماری معروف به ابن صدیق <ref>زرکلی، الاعلام، ج1، ص153، بی جا، دار العلم للملایین، چاپ پانزدهم، 2002 م.</ref> از علمای کشور مغرب است که در روز جمعه 27 رمضان 1320 ه ق در منطقه [[تِطوان]]<ref>از مناطق تاریخی کشور مراکش (مغرب).</ref> به دنیا آمد. او از سمت پدر به [[امام حسن مجتبی]] (علیهالسلام)<ref>السید أحمد بن محمد بن الصدیق بن أحمد بن محمد بن قاسم ابن محمد بن محمد (مرتین) بن عبدالمؤمن بن محمد بن عبدالمؤمن بن علی بن الحسن بن محمد بن عبداللَّه بن أحمد بن عبداللَّه بن عیسی بن سعید بن مسعود بن الفضیل بن علی بن عمر بن العربی بن علال بن | سید احمد بن محمد بن صدیق غُماری معروف به ابن صدیق <ref>زرکلی، الاعلام، ج1، ص153، بی جا، دار العلم للملایین، چاپ پانزدهم، 2002 م.</ref> از علمای کشور مغرب است که در روز جمعه 27 رمضان 1320 ه ق در منطقه [[تِطوان]]<ref>از مناطق تاریخی کشور مراکش (مغرب).</ref> به دنیا آمد. او از سمت پدر به [[امام حسن مجتبی]] (علیهالسلام)<ref>السید أحمد بن محمد بن الصدیق بن أحمد بن محمد بن قاسم ابن محمد بن محمد (مرتین) بن عبدالمؤمن بن محمد بن عبدالمؤمن بن علی بن الحسن بن محمد بن عبداللَّه بن أحمد بن عبداللَّه بن عیسی بن سعید بن مسعود بن الفضیل بن علی بن عمر بن العربی بن علال بن موسی بن أحمد بن داود بن إدریس الأزهر بن إدریس الأکبر (فاتح المغرب) بن عبداللَّه الکامل بن الحسن المثنی بن الحسن السبط بن علی وفاطمة الزهراء(سلام الله علیهم) بنت مولانا رسول اللَّه (صلی اللَّه علیه وآله وسلم).</ref> منتسب میشود. نسب احمد از سمت مادر نیز به [[احمد بن عجیبه حسنی]] از عرفا و مفسرین مطرح مراکش منتهی میشود چرا که مادرش، نوه احمد بن عجیبه میباشد. | ||
=شروع حفظ قرآن و تحصیل علم= | =شروع حفظ قرآن و تحصیل علم= | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==الف: دیدگاههای احمد در مورد مسائل گوناگون== | ==الف: دیدگاههای احمد در مورد مسائل گوناگون== | ||
===تقلید از مذاهب در نگاه احمد=== | ===تقلید از مذاهب در نگاه احمد=== | ||
او با مسئله تقلید بشدت مخالف بود و تقلید از مذاهب را مردود | او با مسئله تقلید بشدت مخالف بود و تقلید از مذاهب را مردود میدانست. و لذا در همین راستا بسیاری از آیات و روایاتی که در مذمت تقلید و اتباع کورکورانه وارد شده بود را بر فقهایی که بر مذهب خاصی تعصب دارند، تسری میداد. بدین معنا که احمد غماری، اینگونه از فقها را تحت شمول حکم آن آیات و روایات معرفی میکرد. جالب تر آنکه مخالفتش با تقلید از مذاهب به گونهای جدی بود که کتابی نیز با عنوان "الإقلید فی تنزیل کتاب اللَّه علی أهل التقلید" تالیف کرد. | ||
احمد بن صدیق در جایی تصریح میکند با مطالعه و فحص به این نتیجه رسیده است که نباید از احدی از مخلوقات خدا اعم از شافعی و غیر او تقلید نمود. و اگر ما کتب آن بزرگان را مطالعه میکنیم به جهت تقلید از آنان نیست بلکه به این جهت است که علمی از ایشان یاد بگیریم. | احمد بن صدیق در جایی تصریح میکند با مطالعه و فحص به این نتیجه رسیده است که نباید از احدی از مخلوقات خدا اعم از شافعی و غیر او تقلید نمود. و اگر ما کتب آن بزرگان را مطالعه میکنیم به جهت تقلید از آنان نیست بلکه به این جهت است که علمی از ایشان یاد بگیریم. | ||
او با کتب فروعی نظیر کتاب "مختصر خلیل" که خالی از دلیل هستند، بشدت مخالفت میکرد وتوصیه میکرد کسی سراغ مطالعه آن کتب نرود. | او با کتب فروعی نظیر کتاب "مختصر خلیل" که خالی از دلیل هستند، بشدت مخالفت میکرد وتوصیه میکرد کسی سراغ مطالعه آن کتب نرود. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
===بناء بر قبور=== | ===بناء بر قبور=== | ||
وهابیت به شدت با مسئله بناء بر قبور مخالف هستند<ref>چنانکه بن باز تصریح میکند: «أن البناء | وهابیت به شدت با مسئله بناء بر قبور مخالف هستند<ref>چنانکه بن باز تصریح میکند: «أن البناء علی القبور من شأن النصاری والیهود، ومن أعمالهم الخبیثة، وأنهم بهذا من شرار الخلق، فینبغی للمؤمن الحذر من ذلک، وأن لا یتشبه بأعداء اللَّه الیهود والنصاری بالبناء علی القبور، واتخاذ المساجد علیها، ووضع الصور فوقها، کل هذا من أعمالهم الخبیثة، ومن وسائل الشرک» الإفهام فی شرح عمدة الأحکام، ص358.</ref>. حال آنکه احمد بن محمد غماری در جهت اثبات مشروعیت بناء بر قبور کتابی با عنوان "[[احیاء المقبور من ادله جواز بناء المساجد والقباب علی القبور]]" تالیف کرده است. نکته جالب تر آن است که برخلاف علمای وهابی مسلک که بارها تاکید کردهاند باید قبههایی که بر روی قبور بزرگان ایجاد شده است تخریب شوند<ref>چنانکه محمد بن عبدالوهاب به وضوح تصریح میکند: «أما بناء القباب علیها فیجب هدمها» فتاوی ومسائل، ص70.</ref> احمد غماری در کتاب فوق الذکر، به مشروعیت ساخت قبه بر روی قبور نیز میپردازد. | ||
===اعتراض به وهابیت بابت تخریب قبور بقیع=== | ===اعتراض به وهابیت بابت تخریب قبور بقیع=== | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
===تصوف=== | ===تصوف=== | ||
یکی از مسائلی که علمای وهابیت با آن بشدت مخالفت کردهاند، طریقتهای تصوف است. چنانکه بن باز مینویسد: «الواجب | یکی از مسائلی که علمای وهابیت با آن بشدت مخالفت کردهاند، طریقتهای تصوف است. چنانکه بن باز مینویسد: «الواجب علی کل مسلم أن یسلک طریق نبینا محمد علیه الصلاة والسلام، الذی درج علیه أصحابه رضیالله عنهم، ثم سلف الأمة من التابعین، وأتباعهم من الأئمة الأربعة وغیرهم، هذا هو الواجب. أما الطرق التی أحدثها الناس ویسمونها الطرق الصوفیة، هذه لا یجوز سلوکها، ولا یلزم أحد سلوکها: لا نقشبندیة ولا قادریة ولا تیجانیة، ولا خلواتیة ولا شاذلیة ولا غیر ذلک، جمیع الطرق لا یجوز سلوک شیء منها، لأنها محدثة»<ref>بن باز، عبدالعزیز، فتاوی نور علی الدرب، ج3، ص190.</ref> بر مسلمانان واجب است که بر طریق پیامبراکرم (صلیالله علیه وآله) و سلف امت باشند. اما سلوک در طرقی که خود مردم آنها را احداث کردهاند و به نام طرق صوفیه نام گذاری شدهاند، جایز نیست. چه نقشبندیه، چه قادریه، چه تیجانیه، چه خلواتیه، و چه شاذلیه و چه دیگر طرق؛ سلوک در هیچ کدام از این طرق جایز نیست. | ||
بن باز در موضعی دیگر نیز طرقی نظیر شاذلیه، برهانیه و قادریه را از طریقتهای مبتدعه بحساب آورده است که لازم است پیروان این طریقتها، آنها را ترک کنند.<ref>الطرق الصوفیة | بن باز در موضعی دیگر نیز طرقی نظیر شاذلیه، برهانیه و قادریه را از طریقتهای مبتدعه بحساب آورده است که لازم است پیروان این طریقتها، آنها را ترک کنند.<ref>الطرق الصوفیة علی العموم طرق مبتدعة، مرغنیة أو شاذلیة أو برهانیة أو قادریة، أو تیجانیة أو غیر ذلک، کل هذه الطرق مبتدعة». بن باز، عبدالعزیز، فتاوی نور علی الدرب، ج3، ص190.</ref> | ||
بنابراین مشخص میشود که وهابیت، پیروی از طریقتهای صوفیه را نامشروع میدانند. حال آنکه طبق سخنی که در مورد مذهب غماری از ابوخبزه (شاگرد وی) نقل کردیم، مشخص شد که احمد غماری نه تنها از پیروان، بلکه از شیوخ طریقت شاذلیه در کشور مراکش بحساب میآید.<ref>همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ابوخبزه در مورد استادش احمد غماری چنین مینویسد: «و هو سلفی فی العقیده و الاتباع و محاربه التقلید و التمذهب....متصوف غارق فی وحده الوجود شاذلی درقاوی شیخ طریقه متمیزه بمدینه طنجه» مقدمه کتاب توجیه الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم والإفطار، ص17.</ref> | بنابراین مشخص میشود که وهابیت، پیروی از طریقتهای صوفیه را نامشروع میدانند. حال آنکه طبق سخنی که در مورد مذهب غماری از ابوخبزه (شاگرد وی) نقل کردیم، مشخص شد که احمد غماری نه تنها از پیروان، بلکه از شیوخ طریقت شاذلیه در کشور مراکش بحساب میآید.<ref>همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ابوخبزه در مورد استادش احمد غماری چنین مینویسد: «و هو سلفی فی العقیده و الاتباع و محاربه التقلید و التمذهب....متصوف غارق فی وحده الوجود شاذلی درقاوی شیخ طریقه متمیزه بمدینه طنجه» مقدمه کتاب توجیه الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم والإفطار، ص17.</ref> | ||
جالب تر اینکه همانطور که گفته شد، بن باز و دیگر علمای وهابی مسلک ادعا کردهاند طریقتهای صوفیه، به سلف امت نمیرسد و لذا مبدعه هستند. حال آنکه ابن صدیق غماری در جهت اثبات انتساب طریقتهای صوفیه به امیرالمومنین علی (علیهالسلام) کتابی با عنوان "البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیه | جالب تر اینکه همانطور که گفته شد، بن باز و دیگر علمای وهابی مسلک ادعا کردهاند طریقتهای صوفیه، به سلف امت نمیرسد و لذا مبدعه هستند. حال آنکه ابن صدیق غماری در جهت اثبات انتساب طریقتهای صوفیه به امیرالمومنین علی (علیهالسلام) کتابی با عنوان "البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیه إلی علی (علیهالسلام)" تالیف کرده است. | ||
===مناقب امیرالمومنین علی (علیهالسلام)=== | ===مناقب امیرالمومنین علی (علیهالسلام)=== | ||
یکی دیگر از موارد اختلاف احمد بن محمد بن صدیق غماری باعلمای وهابی مسلک در مسئله قبول روایات دال بر فضائل امیرالمومنین علی(علیهالسلام) است. بدین معنا که وهابیون احادیثی نظیر 2 حدیث ذیل را رد کردهاند:<br> | یکی دیگر از موارد اختلاف احمد بن محمد بن صدیق غماری باعلمای وهابی مسلک در مسئله قبول روایات دال بر فضائل امیرالمومنین علی(علیهالسلام) است. بدین معنا که وهابیون احادیثی نظیر 2 حدیث ذیل را رد کردهاند:<br> | ||
<big>الف: حدیث طیر:</big> در سنن کبری نسائی روایتی در منقبت امیرالمومنین علی (علیهالسلام) وارد شده است که «برای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرغی آورده بودند. آنحضرت فرمود: خدایا، محبوبترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد ولی حضرت رسول (صلیالله علیه وآله) او را نپذیرفت، بعد عمر آمد. او را هم نپذیرفت ولی وقتی امیرالمومنین علی (علیهالسلام) آمد، نبی مکرم اسلام (صلیالله علیه وآله) اجازه فرمود تا داخل شود.<ref>عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، أَنَّ النَّبِیَّ | <big>الف: حدیث طیر:</big> در سنن کبری نسائی روایتی در منقبت امیرالمومنین علی (علیهالسلام) وارد شده است که «برای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرغی آورده بودند. آنحضرت فرمود: خدایا، محبوبترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد ولی حضرت رسول (صلیالله علیه وآله) او را نپذیرفت، بعد عمر آمد. او را هم نپذیرفت ولی وقتی امیرالمومنین علی (علیهالسلام) آمد، نبی مکرم اسلام (صلیالله علیه وآله) اجازه فرمود تا داخل شود.<ref>عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآله وسَلَّمَ کَانَ عِنْدَهُ طَائِرٌ فَقَالَ: «اللهُمَّ ائْتِنِی بِأَحَبِّ خَلْقِکَ إِلَیْکَ یَأْکُلُ مَعِی مَنْ هَذَا الطَّیْرِ» فَجَاءَ أَبُو بَکْرٍ فَرَدَّهُ، وَجَاءَ عُمَرُ فَرَدَّهُ، وَجَاءَ عَلِیٌّ (علیهالسلام) فَأَذِنَ لَهُ». سنن نسائی، ج7، ص410، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 ه ق.</ref> | ||
البانی و دمشقیه از جمله وهابی مسلکانی هستند که این روایت را رد کردهاند.<ref>دمشقیه با استناد به تضعیف حدیث طیر توسط البانی، در صدد تضعیف سند این روایت است. دمشقیه، عبدالرحمن، احادیث یحتج بها الشیعه، ص217.</ref> | البانی و دمشقیه از جمله وهابی مسلکانی هستند که این روایت را رد کردهاند.<ref>دمشقیه با استناد به تضعیف حدیث طیر توسط البانی، در صدد تضعیف سند این روایت است. دمشقیه، عبدالرحمن، احادیث یحتج بها الشیعه، ص217.</ref> | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
عبدالله بن محمد بن صدیق غماری (برادر احمد) در جهت اثبات صحت حدیث عرضه اعمال و همچنین شرح این حدیث کتابی با عنوان" نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال" تالیف کرده است. جالب است احمد بن صدیق، در ابتدای این کتاب، تغریظی نوشته است که این نشان میدهد احمد، صحت حدیث عرضه اعمال را قبول دارد، جدا از اینکه او در این تغریظ به البانی بابت ضعیف شمردن حدیث عرضه اعمال به این صورت حمله میکند: ان الالبانی ضعف حدیث عرض الاعمال و سلک فی تضعیفه مسلکا یخالف الصناعه الحدیثیه و یخالف ما کتبته فی تعالیقه و کتبه الاخری؛ ذلک انه یذکر فی کثیر من تعالیقه الحدیث الضعیف و والواهن ثم یصححه او یحسنه لشواهده ولکن لما کان الحدیث عرض الاعمال یخالف رایه، ضعفه بحجه واهیه...... وعلی هذا فتصحیحه و تضعیفه انما هو علی حسب مزاجه و هواه. و تلک الطریقه غیر مرضیه عندالله و عندالعلماء بالحدیث.»<ref>نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال، ص4، مصر، مکتبه القاهره، 1427 ه ق.</ref> البانی حدیث عرضه اعمال را ضعیف کرده است. البته راهی که او در جهت این تضعیف، پیموده است راهی مخالف صناعتهای حدیثی بوده است. البانی بسیاری از روایات ضعیف و سست را به بهانه وجود شواهدی برصحت و حسن سند آن، تصحیح و یا حسن میشمارد ولی وقتی که به حدیث عرضه اعمال میرسد چون این حدیث با عقیده اش مخالف است، آن را با دلیلی واهی، تضعیف میکند..... بنابراین معلوم میشود که تصحیح و تضعیف البانی وابسته به مزاج و هوی و هوس او است (یعنی هر روایتی را که دلش بخواهد تصحیح میکند و هر روایتی که به میلش نباشد تضعیف خواهد شد.)، طریقهای که نه مورد رضایت خداست و نه علمای حدیث شناس. | عبدالله بن محمد بن صدیق غماری (برادر احمد) در جهت اثبات صحت حدیث عرضه اعمال و همچنین شرح این حدیث کتابی با عنوان" نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال" تالیف کرده است. جالب است احمد بن صدیق، در ابتدای این کتاب، تغریظی نوشته است که این نشان میدهد احمد، صحت حدیث عرضه اعمال را قبول دارد، جدا از اینکه او در این تغریظ به البانی بابت ضعیف شمردن حدیث عرضه اعمال به این صورت حمله میکند: ان الالبانی ضعف حدیث عرض الاعمال و سلک فی تضعیفه مسلکا یخالف الصناعه الحدیثیه و یخالف ما کتبته فی تعالیقه و کتبه الاخری؛ ذلک انه یذکر فی کثیر من تعالیقه الحدیث الضعیف و والواهن ثم یصححه او یحسنه لشواهده ولکن لما کان الحدیث عرض الاعمال یخالف رایه، ضعفه بحجه واهیه...... وعلی هذا فتصحیحه و تضعیفه انما هو علی حسب مزاجه و هواه. و تلک الطریقه غیر مرضیه عندالله و عندالعلماء بالحدیث.»<ref>نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال، ص4، مصر، مکتبه القاهره، 1427 ه ق.</ref> البانی حدیث عرضه اعمال را ضعیف کرده است. البته راهی که او در جهت این تضعیف، پیموده است راهی مخالف صناعتهای حدیثی بوده است. البانی بسیاری از روایات ضعیف و سست را به بهانه وجود شواهدی برصحت و حسن سند آن، تصحیح و یا حسن میشمارد ولی وقتی که به حدیث عرضه اعمال میرسد چون این حدیث با عقیده اش مخالف است، آن را با دلیلی واهی، تضعیف میکند..... بنابراین معلوم میشود که تصحیح و تضعیف البانی وابسته به مزاج و هوی و هوس او است (یعنی هر روایتی را که دلش بخواهد تصحیح میکند و هر روایتی که به میلش نباشد تضعیف خواهد شد.)، طریقهای که نه مورد رضایت خداست و نه علمای حدیث شناس. | ||
همچنین احمد بن صدیق در کتاب برالوالدین، به روایت «تعرض الأعمال یوم الاثنین و یوم الخمیس | همچنین احمد بن صدیق در کتاب برالوالدین، به روایت «تعرض الأعمال یوم الاثنین و یوم الخمیس علیالله تعالی و تعرض علی الأنبیاء و علی الآباء والأمهات یوم الجمعة فیفرحون بحسناتهم و یزدادون و جوههم بیضا و نزهة فاتقواالله ولا تؤذوا موتاکم» اشاره میکند<ref>برالوالدین (مطالع البدور فی جوامع اخبارالبرور)، ص64، مکتبه القاهره، چاپ چهارم، 1427 ه ق.</ref> که این نشان میدهد که او مسئله عرضه اعمال بر اموات را قبول کرده است. | ||
===قبول یا رد احادیث راویان شیعه=== | ===قبول یا رد احادیث راویان شیعه=== | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
غماری معتقد است اگر جرح بر تعدیل مقدم باشد دیگر راوی ثقهای باقی نمیماند چرا که هر راوی قطعا از سوی عالمی رجالی، دچار جرح شده است. در اینصورت همه روات دروغگو قلمداد خواهند شد و به جرح همه آنان حکم میشود. بنابراین قاعده تقدم جرح بر تعدیل، بصورت مطلق قبول نمیگردد.<ref>همان، ص57.</ref> | غماری معتقد است اگر جرح بر تعدیل مقدم باشد دیگر راوی ثقهای باقی نمیماند چرا که هر راوی قطعا از سوی عالمی رجالی، دچار جرح شده است. در اینصورت همه روات دروغگو قلمداد خواهند شد و به جرح همه آنان حکم میشود. بنابراین قاعده تقدم جرح بر تعدیل، بصورت مطلق قبول نمیگردد.<ref>همان، ص57.</ref> | ||
===روایت عثمان بن حنیف <ref>أَنَّ رَجُلًا ضَرِیرَ الْبَصَرِ | ===روایت عثمان بن حنیف <ref>أَنَّ رَجُلًا ضَرِیرَ الْبَصَرِ أَتَی النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآله وسَلَّمَ، فَقَالَ: ادْعُ اللَّهَ أَنْ یُعَافِیَنِی، قَالَ: «إِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ لَکَ، وَإِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ ذَاکَ، فَهُوَ خَیْرٌ». فَقَالَ: " ادْعُهُ، فَأَمَرَهُ أَنْ یَتَوَضَّأَ، فَیُحْسِنَ وُضُوءَهُ، وَیُصَلِّیَ رَکْعَتَیْنِ، وَیَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّد(صلی الله علیه وآله) نَبِیِّ الرَّحْمَةِ....» مسند احمد بن حنبل، ج27، ص478، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 ه ق.</ref> از منظر احمد بن صدیق=== | ||
یکی از ادلهای که موافقین مشروعیت توسل به ذات صالحین، بدان استناد کردهاند، روایت مشهور عثمان بن حنیف است. این روایت در بسیاری از آثار وهابیت، تضعیف شده است<ref>چنانکه بن عثیمین از علمای مشهور وهابیت، در مورد این روایت می گوید «وما ورد فی ذلک من حدیث ضعیف: "أسألک بنبیک نبی الرحمة"....» فتح ذی الجلال والاکرام، ج 2، ص455.</ref> حال آنکه احمد بن صدیق در مورد این روایت چنین تصریح میکند: «اما الحدیث عثمان بن حنیف فصحیح باتفاق الحفاظ و ممن نص علی صحته منهم الترمذی و ابن خزیمه، و ابن حبان، و الحاکم و زاد انه علی شرط الشیخین»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص58، قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> حدیث عثمان بن حنیف به اتفاق همه حفاظ، حدیثی صحیح میباشد. ترمذی، ابن خزیمه، ابن حبان و حاکم نیشابوری از جمله علمایی هستند که به صحت آن اذعان کردهاند. حتی حاکم نیشابوری این روایت را علی شرط الشیخین<ref>یعنی روایتی که بخاری و مسلم در صحیحین از تمام روات آن، روایت نقل کردهاند.</ref> دانسته است. | یکی از ادلهای که موافقین مشروعیت توسل به ذات صالحین، بدان استناد کردهاند، روایت مشهور عثمان بن حنیف است. این روایت در بسیاری از آثار وهابیت، تضعیف شده است<ref>چنانکه بن عثیمین از علمای مشهور وهابیت، در مورد این روایت می گوید «وما ورد فی ذلک من حدیث ضعیف: "أسألک بنبیک نبی الرحمة"....» فتح ذی الجلال والاکرام، ج 2، ص455.</ref> حال آنکه احمد بن صدیق در مورد این روایت چنین تصریح میکند: «اما الحدیث عثمان بن حنیف فصحیح باتفاق الحفاظ و ممن نص علی صحته منهم الترمذی و ابن خزیمه، و ابن حبان، و الحاکم و زاد انه علی شرط الشیخین»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص58، قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> حدیث عثمان بن حنیف به اتفاق همه حفاظ، حدیثی صحیح میباشد. ترمذی، ابن خزیمه، ابن حبان و حاکم نیشابوری از جمله علمایی هستند که به صحت آن اذعان کردهاند. حتی حاکم نیشابوری این روایت را علی شرط الشیخین<ref>یعنی روایتی که بخاری و مسلم در صحیحین از تمام روات آن، روایت نقل کردهاند.</ref> دانسته است. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
غماری در مورد حدیث رد سلام نیز تصریح میکند: این روایت، از چند طریق وارد شده است که با نظر به مجموع طرق آن میتوان آن را روایتی فوق صحیح دانست. او در ادامه این کلامش نیز مینویسد: «و اما شواهد اصله فطرقها تزید علی العشرین، فلا یشک فی صحته مع هذا الا جاهل او معاند»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص69، قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> از آنجایی که طرق نقل این روایت به بیش از 20 طریق میرسد، بنابراین کسی که در صحت آن شک میکند یا جاهل است و یا معاند. | غماری در مورد حدیث رد سلام نیز تصریح میکند: این روایت، از چند طریق وارد شده است که با نظر به مجموع طرق آن میتوان آن را روایتی فوق صحیح دانست. او در ادامه این کلامش نیز مینویسد: «و اما شواهد اصله فطرقها تزید علی العشرین، فلا یشک فی صحته مع هذا الا جاهل او معاند»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص69، قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> از آنجایی که طرق نقل این روایت به بیش از 20 طریق میرسد، بنابراین کسی که در صحت آن شک میکند یا جاهل است و یا معاند. | ||
===تصحیح روایت مالک الدار<ref>أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِی زَمَنِ عُمَرَ، فَجَاءَ رَجُلٌ | ===تصحیح روایت مالک الدار<ref>أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِی زَمَنِ عُمَرَ، فَجَاءَ رَجُلٌ إِلَی قَبْرِ النَّبِیِّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآله و سَلَّمَ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، اسْتَسْقِ لِأُمَّتِکَ فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَکُوا، فَأَتَی الرَّجُلَ فِی الْمَنَامِ فَقِیلَ لَهُ: " ائْتِ عُمَرَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ، وَأَخْبِرْهُ أَنَّکُمْ مُسْتَقِیمُونَ وَقُلْ لَهُ: عَلَیْکَ الْکَیْسُ، عَلَیْکَ الْکَیْسُ "، فَأَتَی عُمَرَ فَأَخْبَرَهُ فَبَکَی عُمَرُ ثُمَّ قَالَ: یَا رَبِّ لَا آلُو إِلَّا مَا عَجَزْتُ عَنْهُ» مصنف ابن ابی شیبه، ج6، ص356</ref> توسط غماری=== | ||
یکی دیگر از روایاتی که احمد بن صدیق به صحت آن تصریح کرده است حدیث مالک الدار است. او در این راستا به تصحیح این روایت توسط اشخاصی نظیر ابن حجر عسقلانی اشاره میکند.<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص74، قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> | یکی دیگر از روایاتی که احمد بن صدیق به صحت آن تصریح کرده است حدیث مالک الدار است. او در این راستا به تصحیح این روایت توسط اشخاصی نظیر ابن حجر عسقلانی اشاره میکند.<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص74، قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
===ابن تیمیه از نگاه غماری=== | ===ابن تیمیه از نگاه غماری=== | ||
غماری معتقد بود که ابن تیمیه شخصی ناصبی میباشد. وی در کتاب «المداوی لعلل الجامع الصغیر وشرحی المناوی» پس از بیان روایت «کُلُّ نسبٍ وصِهْرٍ مُنقطع یومَ القیامِة إلا | غماری معتقد بود که ابن تیمیه شخصی ناصبی میباشد. وی در کتاب «المداوی لعلل الجامع الصغیر وشرحی المناوی» پس از بیان روایت «کُلُّ نسبٍ وصِهْرٍ مُنقطع یومَ القیامِة إلا نَسَبِی، وصِهْرِی»<ref>هر نسب و خویشاوندی، در روز رستاخیز گسستنی است، مگر نسب و خویشاوندی من.</ref>، تصریح میکند:«إن النقل فی مثل هذه الأحادیث عن الذهبی وأمثاله کابن تیمیة مما لا ینبغی، فإن هؤلاء النواصب یودون أن لا یصح حدیث فی فضل آل البیت (علیهم السلام)»<ref>غماری، احمد، المداوی لعلل الجامع الصغیر وشرحی المناوی، ج5، ص76، مصر، دار الکتبی، چاپ اول، 1996 م.</ref> همانا کلام افرادی نظیر ابن تیمیه در مورد این روایت، درست نیست. چرا که این ناصبیها دوست دارند هیچ حدیثی در فضل آل البیت (علیهم السلام) صحیح نباشد. | ||
غماری در کتاب "البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة | غماری در کتاب "البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة إلی علی(علیهالسلام)" شدیدترین حملات را به ابن تیمیه وارد میکند و او را "امام ضالین و شیخ مجرمین" معرفی میکند.<ref>غماری، احمد، البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة إلی علی(علیهالسلام)، ص57، قاهره، السعاده، چاپ اول، 1389 ه ق.</ref> | ||
ناگفته نماند که غماری در بسیاری از آثارش بر ابن تیمیه طعن وارد کرده است که از باب اختصار به 2 نمونه بالا اکتفاء میشود. جالب تر آنکه او وهابیت را متولد افکار ابن تیمیه | ناگفته نماند که غماری در بسیاری از آثارش بر ابن تیمیه طعن وارد کرده است که از باب اختصار به 2 نمونه بالا اکتفاء میشود. جالب تر آنکه او وهابیت را متولد افکار ابن تیمیه میدانسته است که در قسمت بعدی بدان تصریح میشود. | ||
===دیدگاه احمد غماری در مورد محمد بن عبدالوهاب و پیروان او=== | ===دیدگاه احمد غماری در مورد محمد بن عبدالوهاب و پیروان او=== | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
1- الائتساء فی إثبات نبوة النساء؛<br> | 1- الائتساء فی إثبات نبوة النساء؛<br> | ||
2- الأجوبة الصارفة لإشکال حدیث الطائفة؛<br> | 2- الأجوبة الصارفة لإشکال حدیث الطائفة؛<br> | ||
3- الإجازة للتکبیرات السبع | 3- الإجازة للتکبیرات السبع علی الجنازة؛<br> | ||
4- اختصار مکارم الأخلاق لابن أبی الدنیا؛<br> | 4- اختصار مکارم الأخلاق لابن أبی الدنیا؛<br> | ||
5- الأخبار المسطورة فی القراءة فی الصلاة ببعض السورة؛<br> | 5- الأخبار المسطورة فی القراءة فی الصلاة ببعض السورة؛<br> | ||
6- إرشاد المربعین | 6- إرشاد المربعین إلی طرق حدیث الأربعین. أی "فی من حفظ علی أمتی أربعین حدیثا"؛<br> | ||
7- الأربعون المتتالیة بالأسانید العالیة؛<br> | 7- الأربعون المتتالیة بالأسانید العالیة؛<br> | ||
8- الأربعون البلدانیة للطبرانی استخرجها من المعجم الصغیر؛<br> | 8- الأربعون البلدانیة للطبرانی استخرجها من المعجم الصغیر؛<br> | ||
9- إزالة الخطر عمن جمع بین صلاتین فی الحضر من غیر مرض ولا خطر؛<br> | 9- إزالة الخطر عمن جمع بین صلاتین فی الحضر من غیر مرض ولا خطر؛<br> | ||
10- أزهار الروضتین فیمن | 10- أزهار الروضتین فیمن یؤتی أجره مرتین؛<br> | ||
11- الاستئناس بتراجم فضلاء فاس. (وهو اختصار "سلوة الأنفاس" مع الذیل علیها)؛<br> | 11- الاستئناس بتراجم فضلاء فاس. (وهو اختصار "سلوة الأنفاس" مع الذیل علیها)؛<br> | ||
12- إسعاف الملحین ببیان حال حدیث: "إذا ألف القلب الإعراض عن اللَّه | 12- إسعاف الملحین ببیان حال حدیث: "إذا ألف القلب الإعراض عن اللَّه ابتلی بالوقیعة فی الصالحین"؛<br> | ||
13- الاستعاضة بحدیث: "وضوء المستحاضة"؛<br> | 13- الاستعاضة بحدیث: "وضوء المستحاضة"؛<br> | ||
14- الاستعاذة والحسبلة ممن صحح حدیث البسملة. أی حدیث "کل أمر ذی بال لا یبدأ فیه بسم اللَّه فهو أقطع"؛<br> | 14- الاستعاذة والحسبلة ممن صحح حدیث البسملة. أی حدیث "کل أمر ذی بال لا یبدأ فیه بسم اللَّه فهو أقطع"؛<br> | ||
15- الإفضال والمنة برؤیة النساء للَّه فی الجنة؛<br> | 15- الإفضال والمنة برؤیة النساء للَّه فی الجنة؛<br> | ||
16- إقامة الدلیل | 16- إقامة الدلیل علی حرمة التمثیل؛<br> | ||
17- الإقلید فی تنزیل کتاب اللَّه | 17- الإقلید فی تنزیل کتاب اللَّه علی أهل التقلید؛<br> | ||
18- الإقناع بصحة الصلاة خلف المذیاع؛<br> | 18- الإقناع بصحة الصلاة خلف المذیاع؛<br> | ||
19- الإلمام بطرق المتواتر من حدیثه علیه الصلاة والسلام؛<br> | 19- الإلمام بطرق المتواتر من حدیثه علیه الصلاة والسلام؛<br> | ||
20- الأمالی المستظرفة | 20- الأمالی المستظرفة علی الرسالة المستطرفة. فی أسماء کتب السنة المشرفة؛<br> | ||
21- | 21- الأمالی الحسینیة؛<br> | ||
22- إیاک من الاغترار بحدیث: "اعمل لدنیاک"؛<br> | 22- إیاک من الاغترار بحدیث: "اعمل لدنیاک"؛<br> | ||
23- إیضاح المریب من تعلیق إعلام الأریب؛<br> | 23- إیضاح المریب من تعلیق إعلام الأریب؛<br> | ||
24- الاستنفار لغزو التشبه بالکفار؛<br> | 24- الاستنفار لغزو التشبه بالکفار؛<br> | ||
25- الإقلید فی تنزیل کتاب اللَّه | 25- الإقلید فی تنزیل کتاب اللَّه علی أهل التقلید؛<br> | ||
26- البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة | 26- البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة إلی علی(علیهالسلام)؛<br> | ||
27- البحر العمیق فی مرویات ابن الصدیق؛<br> | 27- البحر العمیق فی مرویات ابن الصدیق؛<br> | ||
28- درء الضعف عن حدیث: "من عشق فعف"؛<br> | 28- درء الضعف عن حدیث: "من عشق فعف"؛<br> | ||
29- قطع العروق الوردیة من صاحب البروق النجدیة؛<br> | 29- قطع العروق الوردیة من صاحب البروق النجدیة؛<br> | ||
30- المداوی لعلل المناوی فی شرحیه | 30- المداوی لعلل المناوی فی شرحیه علی الجامع الصغیر؛<br> | ||
31- المستخرج | 31- المستخرج علی الشمائل المحمدیة للترمذی؛<br> | ||
32- المعجم الوجیز للمستجیز؛<br> | 32- المعجم الوجیز للمستجیز؛<br> | ||
33- بذل المهجة. منظومة تائیة فی ستمائة بیت فی التاریخ؛<br> | 33- بذل المهجة. منظومة تائیة فی ستمائة بیت فی التاریخ؛<br> | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۱۹: | ||
=مقابله با وهابیت= | =مقابله با وهابیت= | ||
احمد بن محمد بن صدیق در بسیاری از آثارش به ابن تیمیه، وهابیت و اعتقادات باطل این فرقه، حمله میکند که از جمله این آثار میتوان به 6 کتاب زیر اشاره نمود:<br> | احمد بن محمد بن صدیق در بسیاری از آثارش به ابن تیمیه، وهابیت و اعتقادات باطل این فرقه، حمله میکند که از جمله این آثار میتوان به 6 کتاب زیر اشاره نمود:<br> | ||
1- إحیاء المقبور بأدلة بناء المساجد والقباب | 1- إحیاء المقبور بأدلة بناء المساجد والقباب علی القبور؛<br> | ||
جناب غماری، در کتاب "احیاء المقبور من ادله جواز بناء المساجد والقباب علی القبور"، ساخت بنا و قبه بر روی قبوربزرگان را علاوه بر آنکه ازمصادیق تعظیم شعائر الهی تلقی کرده است، همچنین معتقد است چنین کارهایی موجب جلب مصلحت برای صلحاء (افزایش زائر) و دفع مفسده برای ایشان(جلوگیری از اهانت و نبش قبر) خواهد شد. | جناب غماری، در کتاب "احیاء المقبور من ادله جواز بناء المساجد والقباب علی القبور"، ساخت بنا و قبه بر روی قبوربزرگان را علاوه بر آنکه ازمصادیق تعظیم شعائر الهی تلقی کرده است، همچنین معتقد است چنین کارهایی موجب جلب مصلحت برای صلحاء (افزایش زائر) و دفع مفسده برای ایشان(جلوگیری از اهانت و نبش قبر) خواهد شد. | ||
البته در کتاب مذکور، اختلاف دیگری نیز بین غماری و وهابیت به چشم میخورد. با این بیان که وهابیت ساخت مسجد بر روی قبور را ممنوع میدانند<ref>محمد بن عبدالوهاب مینویسد: «أنه لا یشرع بناء المساجد | البته در کتاب مذکور، اختلاف دیگری نیز بین غماری و وهابیت به چشم میخورد. با این بیان که وهابیت ساخت مسجد بر روی قبور را ممنوع میدانند<ref>محمد بن عبدالوهاب مینویسد: «أنه لا یشرع بناء المساجد علی القبور» مفید المستفید فی کفر تارک التوحید، ص292</ref> ولیکن غماری با بیان این مسئله که هیچ یک از سازندگان مسجد بر روی قبور، به دنبال عبادت آن قبور نیستند، درصدد اثبات مشروعیت چنین کاری است. | ||
2- الجواب المفید للسائل المستفید؛<br> | 2- الجواب المفید للسائل المستفید؛<br> | ||
در این کتاب، نامههای احمد بن صدیق، جمعآوری شدهاست. احمد در بعضی از این نامهها، حملات تندی بر محمد بن عبدالوهاب وپیروان او کرده است. همانطور که در مطالب پیشین بدان اشاره شد احمد غماری، محمد بن عبدالوهاب را شاخ شیطان تلقی کرده است<ref>غماری، احمد، الجواب المفید، ص11، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423 ه ق.</ref>. | در این کتاب، نامههای احمد بن صدیق، جمعآوری شدهاست. احمد در بعضی از این نامهها، حملات تندی بر محمد بن عبدالوهاب وپیروان او کرده است. همانطور که در مطالب پیشین بدان اشاره شد احمد غماری، محمد بن عبدالوهاب را شاخ شیطان تلقی کرده است<ref>غماری، احمد، الجواب المفید، ص11، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423 ه ق.</ref>. | ||
3- فتح الملک العلی بصحة حدیث: "باب مدینة العلم | 3- فتح الملک العلی بصحة حدیث: "باب مدینة العلم علی(علیهالسلام)"؛<br> | ||
کتاب مذکور نیز از جمله آثاری بحساب میآید که احمد بن صدیق در جهت اثبات صحت حدیث «انامدینه العلم و علی بابها» نگاشته است. یکی از عباراتی که ابن صدیق غماری در این کتاب بدان تصریح کرده است «ان مدار صحه الحدیث | کتاب مذکور نیز از جمله آثاری بحساب میآید که احمد بن صدیق در جهت اثبات صحت حدیث «انامدینه العلم و علی بابها» نگاشته است. یکی از عباراتی که ابن صدیق غماری در این کتاب بدان تصریح کرده است «ان مدار صحه الحدیث علی الضبط و العداله، و رجال هذا السند کلهم عدول ضابطون»<ref>غماری، احمد، فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی(علیهالسلام)، ص13.</ref> ملاک صحت احادیث، دایر مدار ضبط و عدالت راویان آن است. و باید گفت: تمامی راویان روایت باب العلم، هم عادلند و هم قدرت ضبط دارند. این دیدگاه غماری به مذاق وهابیان خوش نیامده ولذا صریحا با آن به مخالفت پرداخته اند. البانی در سلسله الاحادیث الصحیحه به ادعای صحت حدیث از سوی احمدغماری اینگونه واکنش نشان میدهد: «وقد خفی علی الشیخ الغماری کثیر من هذه الحقائق، فذهب إلی تصحیح الحدیث فی رسالة له سماها " فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی " والرد علیه یتطلب تألیف رسالة، والمرض والعمر أضیق من ذلک،.»<ref>البانی، محمد ناصرالدین، سلسلة الأحادیث الضعیفة والموضوعة، ریاض، دار المعارف، چاپ اوّل، 1412ق.</ref> از آنجایی که بسیاری ازحقائق از غماری پنهان شده است، او کتابی در جهت اثبات صحت حدیث باب العلم تالیف کرده است. رد دیدگاههای غماری در کتاب مذکور، نیازمند نگارش کتابی مستقل در این زمینه است. حال آنکه با توجه به بیماری و بالا رفتن سن، قدرت تالیف چنین کتابی را ندارم. | ||
4- قطع العروق الوردیه؛<br> | 4- قطع العروق الوردیه؛<br> | ||
خط ۲۳۴: | خط ۲۳۴: | ||
جالب است که این نکته نیز اشاره شود غماری در این کتاب تصریح کرده است: از آنجایی که وهابیت، طالب حق نیستند به ادلهای که توسط مخالفین شان ارائه میشود نیز به چشم اینکه مطلبی بفهمند، و بصیرتی پیدا کنند، نگاه نمیکنند. بلکه آنان گمراه کننده و گمراه شده هستند و تنها چیزی که برای آنان اهمیت دارد، ترویج گمراهی است.<ref>همان، ص82.</ref> | جالب است که این نکته نیز اشاره شود غماری در این کتاب تصریح کرده است: از آنجایی که وهابیت، طالب حق نیستند به ادلهای که توسط مخالفین شان ارائه میشود نیز به چشم اینکه مطلبی بفهمند، و بصیرتی پیدا کنند، نگاه نمیکنند. بلکه آنان گمراه کننده و گمراه شده هستند و تنها چیزی که برای آنان اهمیت دارد، ترویج گمراهی است.<ref>همان، ص82.</ref> | ||
5- البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة | 5- البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة إلی علی(علیهالسلام)؛<br> | ||
همانطور که در مطالب گذشته بدان اشاره شد علمای وهابی، طریقتهای صوفیه را از امور محدثه و جدیدی تلقی کردهاند که در عصر سلف امت سابقه نداشته است. در مقابل احمد بن صدیق غماری با نگارش کتاب «البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة | همانطور که در مطالب گذشته بدان اشاره شد علمای وهابی، طریقتهای صوفیه را از امور محدثه و جدیدی تلقی کردهاند که در عصر سلف امت سابقه نداشته است. در مقابل احمد بن صدیق غماری با نگارش کتاب «البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة إلی علی (علیهالسلام)» درصدد این مطلب است که همه طریقتهای تصوف به امیرالمومنین علی (علیهالسلام) منتهی میشوند.<br> | ||
البته ناگفته نماند که یکی از مهمترین اغراضی که موجب شد احمد بن صدیق این کتاب را تالیف کند مقابله با افکار باطل ابن تیمیه دربرخی از مسائل مربوط به تصوف بوده است.<ref>غماری، احمد، البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیه الی علی(علیهالسلام)، ص21 (از مباحث مقدماتی کتاب)، قاهره، السعاده، چاپ اول، 1389 ه ق.</ref> چنانکه در مواضع متعددی از این کتاب مشاهده میشود که احمد برخی از ادعاهای ابن تیمیه را دروغ و برخی دیگر را غلط معرفی میکند. به باور احمد، ابن تیمیه در مقام جدل و مناظره، عالمانه و منصفانه سخن نمیگوید بلکه از هر طریقی اعم از تدلیس و یا استفاده از سخنان کذب قصد دارد بر خصم پیروز گردد.<ref>همان، ص163.</ref> | البته ناگفته نماند که یکی از مهمترین اغراضی که موجب شد احمد بن صدیق این کتاب را تالیف کند مقابله با افکار باطل ابن تیمیه دربرخی از مسائل مربوط به تصوف بوده است.<ref>غماری، احمد، البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیه الی علی(علیهالسلام)، ص21 (از مباحث مقدماتی کتاب)، قاهره، السعاده، چاپ اول، 1389 ه ق.</ref> چنانکه در مواضع متعددی از این کتاب مشاهده میشود که احمد برخی از ادعاهای ابن تیمیه را دروغ و برخی دیگر را غلط معرفی میکند. به باور احمد، ابن تیمیه در مقام جدل و مناظره، عالمانه و منصفانه سخن نمیگوید بلکه از هر طریقی اعم از تدلیس و یا استفاده از سخنان کذب قصد دارد بر خصم پیروز گردد.<ref>همان، ص163.</ref> |