۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:فصلنامه اندیشه تقریب شماره ششم.jpg |بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره ششم]] | [[پرونده:فصلنامه اندیشه تقریب شماره ششم.jpg |بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب شماره ششم]] | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
=چکیده:= | =چکیده:= | ||
ایران و مصر به عنوان دو کانون اصلى تمدن شرق، از گذشته با یکدیگر مراوده داشته و در پیشبرد تاریخ و تمدن بشرى نقشى حیاتى ایفا کردهاند. در طول تاریخ، مردم ایران و مصر همواره به همکارى روزافزون تمایل نشان مىدادند. آشنایى با پیشینه تاریخى و فرهنگى روابط دو کشور مىتواند ما را در درک موقعیتها و ضرورتهاى کنونى کمک نماید. این مقاله به بررسى مناسبات ایران و مصر در دورانهاى قدیم و پس از اسلام و در قرن اخیر و نیز نقش روحانیون در روابط دو کشور، حرکت اصلاحى [[سید جمالالدین اسدآبادی|سید جمالالدین حسینى]] [اسدآبادى]، و شیخ محمدتقى قمى پرداخته و در پایان نیز نقش [[ایران]] و [[مصر]] در چالش جهانىشدن و گفتوگوى تمدنها را بررسى مىنماید. <br> | ایران و مصر به عنوان دو کانون اصلى تمدن شرق، از گذشته با یکدیگر مراوده داشته و در پیشبرد تاریخ و تمدن بشرى نقشى حیاتى ایفا کردهاند. در طول تاریخ، مردم ایران و مصر همواره به همکارى روزافزون تمایل نشان مىدادند. آشنایى با پیشینه تاریخى و فرهنگى روابط دو کشور مىتواند ما را در درک موقعیتها و ضرورتهاى کنونى کمک نماید. این مقاله به بررسى مناسبات ایران و مصر در دورانهاى قدیم و پس از اسلام و در قرن اخیر و نیز نقش روحانیون در روابط دو کشور، حرکت اصلاحى [[سید جمالالدین اسدآبادی|سید جمالالدین حسینى]] [اسدآبادى]، و [[قمی، شیخ محمد تقی|شیخ محمدتقى قمى]] پرداخته و در پایان نیز نقش [[ایران]] و [[مصر]] در چالش جهانىشدن و گفتوگوى تمدنها را بررسى مىنماید. <br> | ||
کلیدواژهها: تقریب بین مذاهب، روابط حرکت اصلاحى، جهانى شدن، گفتوگوى تمدنها<br> | کلیدواژهها: تقریب بین مذاهب، روابط حرکت اصلاحى، جهانى شدن، گفتوگوى تمدنها<br> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۶: | ||
=روابط ایران و مصر در دوران پس از اسلام= | =روابط ایران و مصر در دوران پس از اسلام= | ||
پس از پیدایش و ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان و گسترش آن به سمت شرق و غرب، مردم ایران و مصر نیز به اسلام گرویدند. در نیروهاى رزمى ارتش اسلام که براى فتح مصر آماده مىشدند، شمارى از ایرانیان حضور داشتند که بیشتر آنها خراسانى بودند. بعدها گروهى از ایرانیان با مهاجرت به مصر، در این کشور اقامت نمودند. شمارى از فرزندان سلمان فارسى (از اصحاب بزرگوار پیامبر(صلىاللهعلیهوآله)» در مصر و شمارى دیگر در ایران مىزیستند. در آن دوره همه مسلمانان بر محور اسلام گرد آمده بودند و مسئله هویت قومى یا وابستگى جغرافیایى، امرى فرعى تلقى مىشد. به همین دلیل، نشانههاى فراوانى از تبادل فرهنگى، سیاسى، علمى و اقتصادى میان کلیه ملتهاى اسلامى از جمله ایران و مصر وجود دارد. <br> | پس از پیدایش و ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان و گسترش آن به سمت شرق و غرب، مردم ایران و مصر نیز به اسلام گرویدند. در نیروهاى رزمى ارتش اسلام که براى فتح مصر آماده مىشدند، شمارى از ایرانیان حضور داشتند که بیشتر آنها خراسانى بودند. بعدها گروهى از ایرانیان با مهاجرت به مصر، در این کشور اقامت نمودند. شمارى از فرزندان سلمان فارسى (از اصحاب بزرگوار پیامبر(صلىاللهعلیهوآله)» در مصر و شمارى دیگر در ایران مىزیستند. در آن دوره همه مسلمانان بر محور اسلام گرد آمده بودند و مسئله هویت قومى یا وابستگى جغرافیایى، امرى فرعى تلقى مىشد. به همین دلیل، نشانههاى فراوانى از تبادل فرهنگى، سیاسى، علمى و اقتصادى میان کلیه ملتهاى اسلامى از جمله ایران و مصر وجود دارد. <br> | ||
«[[لیث بن سعد]]» امام فقه وحدیث متولد سال 94 هجرى که آوازهاش در میان مردم مصر پیچیده بود ایرانى الاصل است. «کندى» در کتاب «ولاة مصر» تصریح مىکند که بسیارى از استانداران مصر در دوره او ایرانى بودند. وى حتى زادگاه این افراد را هم ذکر مىکند، مثلاً مىگوید: «عون بن یزید» از اهالى گرگان و «هرثمة ابن أعین» از اهالى بلخ است. <br> | |||
مورخان از چند شاعر ایرانى یاد کردهاند که از قرن چهارم هجرى به بعد به مصر عزیمت کرده، در آن جا تأثیرگذار بودند، مانند: ابونواس که بعضى وى را بزرگتر ین شاعر دوران عباسیان به شمار آوردهاند. ناصرخسرو قبادیانى شاعر و حکیم مشهور نیز در قرن پنجم هجرى از مصر دیدن کرد و مدتى در این کشور اقامت نمود. وى به عنوان«حجت» جزیره خراسان و در راستاى تبلیغ | مورخان از چند شاعر ایرانى یاد کردهاند که از قرن چهارم هجرى به بعد به مصر عزیمت کرده، در آن جا تأثیرگذار بودند، مانند: ابونواس که بعضى وى را بزرگتر ین شاعر دوران عباسیان به شمار آوردهاند. ناصرخسرو قبادیانى شاعر و حکیم مشهور نیز در قرن پنجم هجرى از مصر دیدن کرد و مدتى در این کشور اقامت نمود. وى به عنوان«حجت» جزیره خراسان و در راستاى تبلیغ «[[اسماعیلیه]]»، از سوى «المستنصربالله» خلیفه فاطمى به ایران اعزام گردید. ناصرخسرو در سفرنامه خود، مطالب ارزندهاى درباره مصر، نیل، نحوه زندگى مردم و بناها و ساختمانهاى موجود در این کشور بیان کرده است. <br> | ||
سعدى از دیگر شاعران ایرانى است که در زمان ایوبیان مدتى در مصر اقامت نموده بود. رهاورد این سفر، مجموعهاى از داستانهاى پندآموزى است که شیخ اجل آنها را در بوستان و گلستان آوردهاست. <br> | سعدى از دیگر شاعران ایرانى است که در زمان ایوبیان مدتى در مصر اقامت نموده بود. رهاورد این سفر، مجموعهاى از داستانهاى پندآموزى است که شیخ اجل آنها را در بوستان و گلستان آوردهاست. <br> | ||
فخرالدین عراقى شاعر و صوفى مشهور در قرن هفتم هجرى به مصر رفت و مورد تکریم سلطان واقع شد و به منصب «شیخ الشیوخى» رسید. شیخ الشیوخ در آن دوران به رئیس خانقاه گفته مىشد. نخستین خانقاه در زمان ایوبیان در مصر ساخته شد و از آن زمان به بعد، امرا و وزراى مصر در احداث خانقاه با یکدیگر به رقابت برخاسته، اموال فراوانى را وقف آن کردند. در دوران ممالیک، تعداد خانقاهها افزایش یافت. این خانقاهها در حال حاضر یکى از نشانههاى معمارى مصرى است که تأثیر معمارى ایرانى در آن کاملاً آشکار است. <br> | فخرالدین عراقى شاعر و صوفى مشهور در قرن هفتم هجرى به مصر رفت و مورد تکریم سلطان واقع شد و به منصب «شیخ الشیوخى» رسید. شیخ الشیوخ در آن دوران به رئیس خانقاه گفته مىشد. نخستین خانقاه در زمان ایوبیان در مصر ساخته شد و از آن زمان به بعد، امرا و وزراى مصر در احداث خانقاه با یکدیگر به رقابت برخاسته، اموال فراوانى را وقف آن کردند. در دوران ممالیک، تعداد خانقاهها افزایش یافت. این خانقاهها در حال حاضر یکى از نشانههاى معمارى مصرى است که تأثیر معمارى ایرانى در آن کاملاً آشکار است. <br> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۰: | ||
پس از پایان جنگ جهانى اول و تقسیم سلطنت عثمانى، مناسبات دو کشور گسترش یافت و علاوه بر امور تجارى، در روابط فرهنگى ایران و مصر نیز تحرکى پدید آمد. این روند نقش مؤثرى در ارتقاى سطح دیپلماتیک دو کشور داشت و در سال 1317 شمسى سفارت ایران درقاهره به سفارت کبرا تبدیل شد. در دوران فاروق، تدریس زبان فارسى در دانشگاههاى مصر رواج پیدا کرد و با اعزام اساتید زبان فارسى از سوى ایران به مصر، روابط فرهنگى و علمى طرفین گسترش بیشترى یافت. <br> | پس از پایان جنگ جهانى اول و تقسیم سلطنت عثمانى، مناسبات دو کشور گسترش یافت و علاوه بر امور تجارى، در روابط فرهنگى ایران و مصر نیز تحرکى پدید آمد. این روند نقش مؤثرى در ارتقاى سطح دیپلماتیک دو کشور داشت و در سال 1317 شمسى سفارت ایران درقاهره به سفارت کبرا تبدیل شد. در دوران فاروق، تدریس زبان فارسى در دانشگاههاى مصر رواج پیدا کرد و با اعزام اساتید زبان فارسى از سوى ایران به مصر، روابط فرهنگى و علمى طرفین گسترش بیشترى یافت. <br> | ||
جدایى خواهر شاه مصر از شاه ایران اگر چه موجب ناراحتى خانوادگى حاکم مصر گردید، ولى در خط مشى کلى سیاست خارجى دو کشور تأثیرى نداشت. با فروپاشى نظام پادشاهى در مصر و به قدرت رسیدن «افسران آزاد»، درسیاست مصر تغییراتى عمده در صحنههاى داخلى و خارجى به وجود آمد و سرهنگ «ناصر» با رویکرد به افسانه قومیت عربى و صدور افکار ملىگرایى به منطقه خلیج فارس، نظام پهلوى را به چالش کشانید. در چنین شرایطى روابط دو کشور سیر نزولى به خود گرفت تا این که سرانجام در 24 مرداد 1339 روابط دیپلماتیک قطع گردید. <br> | جدایى خواهر شاه مصر از شاه ایران اگر چه موجب ناراحتى خانوادگى حاکم مصر گردید، ولى در خط مشى کلى سیاست خارجى دو کشور تأثیرى نداشت. با فروپاشى نظام پادشاهى در مصر و به قدرت رسیدن «افسران آزاد»، درسیاست مصر تغییراتى عمده در صحنههاى داخلى و خارجى به وجود آمد و سرهنگ «ناصر» با رویکرد به افسانه قومیت عربى و صدور افکار ملىگرایى به منطقه خلیج فارس، نظام پهلوى را به چالش کشانید. در چنین شرایطى روابط دو کشور سیر نزولى به خود گرفت تا این که سرانجام در 24 مرداد 1339 روابط دیپلماتیک قطع گردید. <br> | ||
در پى شکست مصیبتبار اعراب در جنگ 1967م که بر اثر سیاستهاى جاهطلبانه و یا اشتباه سرهنگ ناصر رخ داد، ناصر در سیاستهاى منطقهاى و جهانى خود تغییراتى داد. ضمن این که حمایت ظاهرى ایران از اعراب در سال 1967 فرصت خوبى براى بهبود روابط فراهم کرد و بر اثر میانجىگرى کویت و تماسهاى طرفین، روابط ایران و مصر بار دیگر روند صعودى پیدا کرد تا این که در هفتم شهریور 1349 (اوت 1970) دو کشور با صدور اعلامیهاى تصمیم به ارتقاى سطح روابط با سفارت گرفتند، اما یک ماه پس از صدور اعلامیه تجدید رابطه بین دو کشور، «ناصر» فوت کرد | در پى شکست مصیبتبار اعراب در جنگ 1967م که بر اثر سیاستهاى جاهطلبانه و یا اشتباه سرهنگ ناصر رخ داد، ناصر در سیاستهاى منطقهاى و جهانى خود تغییراتى داد. ضمن این که حمایت ظاهرى ایران از اعراب در سال 1967 فرصت خوبى براى بهبود روابط فراهم کرد و بر اثر میانجىگرى کویت و تماسهاى طرفین، روابط ایران و مصر بار دیگر روند صعودى پیدا کرد تا این که در هفتم شهریور 1349 (اوت 1970) دو کشور با صدور اعلامیهاى تصمیم به ارتقاى سطح روابط با سفارت گرفتند، اما یک ماه پس از صدور اعلامیه تجدید رابطه بین دو کشور، «ناصر» فوت کرد.<ref>تکیهاى، 1375، ص96.</ref> <br> | ||
با روى کار آمدن انور سادات، سیاستهاى مصر در عرصه خارجى تا حدود زیادى به موضعگیرىهاى رژیم شاه نزدیک شد که روىگردانى سادات از بلوک شرق به سمت بلوک غرب و در پیش گرفتن سیاست اقتصادى مبتنى بر «بازار آزاد» از آن جمله است. سادات پس از جنگ اکتبر 1973 سیاست سازش و همکارى با اسراییل را دنبال کرد. مناسبات ایران و مصر پس از این جنگ، با اعلام آمادگى ایران براى همکارى در بازسازى مصر و افزایش تماسهاى دو جانبه به اوج خود رسید. <br> | با روى کار آمدن انور سادات، سیاستهاى مصر در عرصه خارجى تا حدود زیادى به موضعگیرىهاى رژیم شاه نزدیک شد که روىگردانى سادات از بلوک شرق به سمت بلوک غرب و در پیش گرفتن سیاست اقتصادى مبتنى بر «بازار آزاد» از آن جمله است. سادات پس از جنگ اکتبر 1973 سیاست سازش و همکارى با اسراییل را دنبال کرد. مناسبات ایران و مصر پس از این جنگ، با اعلام آمادگى ایران براى همکارى در بازسازى مصر و افزایش تماسهاى دو جانبه به اوج خود رسید. <br> | ||
شاه از سیاست سادات در زمینه رفع بحران خاورمیانه از راه سازش با اسراییل حمایت همه جانبه نمود و در واقع گسترش روابط بازرگانى و تجارى دو کشور، به منزله حمایت مادى از این سیاست بود. در تاریخ معاصر، روابط شاه و سادات دو عنصر کاملاً وابسته به امپریالیسم غرب، عصر طلایى مناسبات تهران قاهره به شمار مىآید. پرداخت وامهاى کلان از سوى ایران به مصر، انعقاد قراردادهاى گوناگون صنعتى، تجارى و سرمایه گذارىهاى مشترک در عرصههاى مختلف جهان گردى و انرژى، همگى از گرمى روابط طرفین حکایت مىکرد. البته آمریکا از شاه براى ترغیب سادات جهت گشودن باب مذاکرات مستقیم با اسراییل بهرهبردارى کرد. گفته مىشود مهمتر ین محورهاى مذاکرات شاه و کارتر، در پایان سال 1977 همین موضوع بود. <br> | شاه از سیاست سادات در زمینه رفع بحران خاورمیانه از راه سازش با اسراییل حمایت همه جانبه نمود و در واقع گسترش روابط بازرگانى و تجارى دو کشور، به منزله حمایت مادى از این سیاست بود. در تاریخ معاصر، روابط شاه و سادات دو عنصر کاملاً وابسته به امپریالیسم غرب، عصر طلایى مناسبات تهران قاهره به شمار مىآید. پرداخت وامهاى کلان از سوى ایران به مصر، انعقاد قراردادهاى گوناگون صنعتى، تجارى و سرمایه گذارىهاى مشترک در عرصههاى مختلف جهان گردى و انرژى، همگى از گرمى روابط طرفین حکایت مىکرد. البته آمریکا از شاه براى ترغیب سادات جهت گشودن باب مذاکرات مستقیم با اسراییل بهرهبردارى کرد. گفته مىشود مهمتر ین محورهاى مذاکرات شاه و کارتر، در پایان سال 1977 همین موضوع بود. <br> | ||
پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران، در سال 1979 مناسبات سیاسى دو کشور به دلیل امضاى قرارداد کمپ دیوید توسط مصر، به دستور امام خمینى(رحمةالله)، قطع گردید و با پذیرش شاه مخلوع از سوى مصر روابط دو کشور متشنج شد. پس از آغاز جنگ ایران و عراق، نخست مصر هر دو طرف را محکوم کرد و مخالفت خود را با «این جنگ بیهوده میان دو کشور مسلمان و همسایه» ابرازنمود، اما مصر از این که عراق مىتوانست سدى در مقابل گسترش انقلاب اسلامى باشد، بسیار خشنود بود. با توجه به این امر | پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران، در سال 1979 مناسبات سیاسى دو کشور به دلیل امضاى قرارداد کمپ دیوید توسط مصر، به دستور امام خمینى(رحمةالله)، قطع گردید و با پذیرش شاه مخلوع از سوى مصر روابط دو کشور متشنج شد. پس از آغاز جنگ ایران و عراق، نخست مصر هر دو طرف را محکوم کرد و مخالفت خود را با «این جنگ بیهوده میان دو کشور مسلمان و همسایه» ابرازنمود، اما مصر از این که عراق مىتوانست سدى در مقابل گسترش انقلاب اسلامى باشد، بسیار خشنود بود. با توجه به این امر بود که مصر پس از شدتیافتن جنگ، کمکهاى نظامى بسیارى به عراق کرد. <ref>مجیب المصرى،ص 97.</ref> <br> | ||
رشد جنبش اسلام خواهى در منطقه به طور اعم و در مصر به طور اخص که پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران روند قابل توجهى داشت موجب گردید مقامات مصرى، جمهورى اسلامى ایران را به دخالت در امور داخلى کشور خود متهم کنند! ولى هیچگاه نتوانستند مدرک و سندى در این مورد ارایه نمایند. با این حال، دولت مصر با عنوان کردن این اتهام، در تاریخ سیزدهم اسفند ماه 1366 اقدام به بستن «دفتر حفاظت منافع جمهورى اسلامى ایران» در قاهره نمود. <br> | رشد جنبش اسلام خواهى در منطقه به طور اعم و در مصر به طور اخص که پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران روند قابل توجهى داشت موجب گردید مقامات مصرى، جمهورى اسلامى ایران را به دخالت در امور داخلى کشور خود متهم کنند! ولى هیچگاه نتوانستند مدرک و سندى در این مورد ارایه نمایند. با این حال، دولت مصر با عنوان کردن این اتهام، در تاریخ سیزدهم اسفند ماه 1366 اقدام به بستن «دفتر حفاظت منافع جمهورى اسلامى ایران» در قاهره نمود. <br> | ||
با پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلى، جمهورى اسلامى ایران در یک حرکت بشردوستانه و به طور یک جانبه، اسراى مصرى را که در طول جنگ در کنار نیروهاى عراقى به اسارت درآمده بودند، از طریق وساطت شیخ محمد غزالى، روحانى برجسته مصرى، آزاد کرد. پس از پایان جنگ دوم خلیج فارس و آزادسازى کویت توسط نیروهاى متفقین به رهبرى آمریکا، بار دیگر نقشه سیاسى خاورمیانه دگرگون شد. این دگرگونىها و تحولات، زمینه مناسبى براى نزدیکى تهران و قاهره فراهم آورد و در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه 1370 دفاتر حفاظت منافع دو کشور در تهران و قاهره گشایش یافت. از آن زمان تاکنون مقامات دو کشور ـ عمدتاً وزراى خارجه ـ طى تماسها و گفتوگوهاى دو جانبه در صدد بهبود مناسبات برآمده و مىکوشند سطح آن را ارتقا دهند | با پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلى، جمهورى اسلامى ایران در یک حرکت بشردوستانه و به طور یک جانبه، اسراى مصرى را که در طول جنگ در کنار نیروهاى عراقى به اسارت درآمده بودند، از طریق وساطت شیخ محمد غزالى، روحانى برجسته مصرى، آزاد کرد. پس از پایان جنگ دوم خلیج فارس و آزادسازى کویت توسط نیروهاى متفقین به رهبرى آمریکا، بار دیگر نقشه سیاسى خاورمیانه دگرگون شد. این دگرگونىها و تحولات، زمینه مناسبى براى نزدیکى تهران و قاهره فراهم آورد و در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه 1370 دفاتر حفاظت منافع دو کشور در تهران و قاهره گشایش یافت. از آن زمان تاکنون مقامات دو کشور ـ عمدتاً وزراى خارجه ـ طى تماسها و گفتوگوهاى دو جانبه در صدد بهبود مناسبات برآمده و مىکوشند سطح آن را ارتقا دهند <ref>احمدهاشم، 1372، ص 78.</ref> <br> | ||
طى یک دهه گذشته دو کشور در مسایل بینالمللى زیر همکارى خوبى با یکدیگر داشتهاند: <br> | طى یک دهه گذشته دو کشور در مسایل بینالمللى زیر همکارى خوبى با یکدیگر داشتهاند: <br> | ||
# هماهنگى مواضع دو کشور در مسئله بوسنى و کمک به مسلمانان آن کشور؛<br> | |||
# موضعگیرى نزدیک دو کشور درباره NPT (پیمان منع گسترش سلاحهاى کشتار جمعى)؛ | |||
# رایزنىهاى دو کشور در مسئله حقوق بشر که به تغییر رأى مصر نسبت به قطع نامه حقوق بشر علیه ایران از مثبت به ممتنع انجامید؛<br> | |||
# همکارى دو کشور در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامى و شرکت «عمرو موسى» وزیر خارجه مصر در اجلاس تهران و در پیش گرفتن مواضع مشترک در بسیارى از مسایل مطرح شده در کمیتههاى کنفرانس. | |||
<br> | |||
در سطح همکارىهاى منطقهاى نیز دو کشور در موارد بسیارى مواضع مشترک دارند که از آن جمله مىتوان به موارد زیر اشاره کرد: <br> | در سطح همکارىهاى منطقهاى نیز دو کشور در موارد بسیارى مواضع مشترک دارند که از آن جمله مىتوان به موارد زیر اشاره کرد: <br> | ||
# ضرورت جلوگیرى از گسترش سلاحهاى کشتار جمعى رژیم صهیونیستى؛ | |||
# حمایت از تمامیت ارضى عراق و جلوگیرى از تجزیه آن؛ | |||
# طرح خلع سلاح هستهاى و کشتار جمعى در خاورمیانه. | |||
در بعد روابط دو جانبه مىتوان به همکارىهاى زیر اشاره کرد: | در بعد روابط دو جانبه مىتوان به همکارىهاى زیر اشاره کرد: | ||
الف ـ همکارىهاى اقتصادى: روند بهبود مناسبات اقتصادى پس از گشایش مجدد دفاتر حفاظت منافع دو کشور با جدیت دنبال شده است. <br> | الف ـ همکارىهاى اقتصادى: روند بهبود مناسبات اقتصادى پس از گشایش مجدد دفاتر حفاظت منافع دو کشور با جدیت دنبال شده است. <br> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
سید جمال در اواخر سال 1285 قمرى براى اولین بار از [[هند]] وارد مصر شد. مدت اقامت وى در این سفر فقط چهل روز بود، اما سید در این مدت کوتاه با الازهر آشنا شد و از آنجا عازم حج گردید. این مراجعت زودهنگام سید موجب تأثر طلاب الازهر شد. <br> | سید جمال در اواخر سال 1285 قمرى براى اولین بار از [[هند]] وارد مصر شد. مدت اقامت وى در این سفر فقط چهل روز بود، اما سید در این مدت کوتاه با الازهر آشنا شد و از آنجا عازم حج گردید. این مراجعت زودهنگام سید موجب تأثر طلاب الازهر شد. <br> | ||
در سفر دوم که با آغاز محرم 1287 ق آغاز شد، سید در ظاهر به قصد اقامت درازمدت به قاهره رفت. این بار او در «سراى ابراهیم بیک مویلگى» در نزدیکى «مسجد سیدنا الحسین» اقامت نمود، ولى بعد به خان الخلیلى رفت و به درخواست طلاب [[الازهر الشریف|الازهر]] به تدریس کلام، فلسفه، فقه و نجوم پرداخت. <br> | در سفر دوم که با آغاز محرم 1287 ق آغاز شد، سید در ظاهر به قصد اقامت درازمدت به قاهره رفت. این بار او در «سراى ابراهیم بیک مویلگى» در نزدیکى «مسجد سیدنا الحسین» اقامت نمود، ولى بعد به خان الخلیلى رفت و به درخواست طلاب [[الازهر الشریف|الازهر]] به تدریس کلام، فلسفه، فقه و نجوم پرداخت. <br> | ||
طبق نوشته مورخان و یادداشتهاى سید در پشت جلد کتابها، وى کتابهاى «زوراء» تألیف شیخ جلال الدین دوانى در تصوف، «شرح قطب بر شمسیه» در منطق، «هدایه» و «اشارات و حکمت الاشراق» در فلسفه، «شرح العقائد العضدیه» جلالالدین دوانى در کلام و «تذکره» شیخ طوسى در علم هیئت قدیم را تدریس مىکرد. | طبق نوشته مورخان و یادداشتهاى سید در پشت جلد کتابها، وى کتابهاى «زوراء» تألیف شیخ جلال الدین دوانى در تصوف، «شرح قطب بر شمسیه» در منطق، «هدایه» و «اشارات و حکمت الاشراق» در فلسفه، «شرح العقائد العضدیه» جلالالدین دوانى در کلام و «تذکره» شیخ طوسى در علم هیئت قدیم را تدریس مىکرد.<ref>مجموعه تقریرات درس وى در شرح عقاید، بعدها به نام شیخ عبده در مصر چاپ شده است.</ref> <br> | ||
از شاگردان مشهور سید مىتوان به [[شیخ محمد عبده]]، شیخ عبدالکریم سلمان، شیخ ابراهیم لقانى و شیخ ابراهیم حلباوى اشاره نمود. <br> | از شاگردان مشهور سید مىتوان به [[شیخ محمد عبده]]، شیخ عبدالکریم سلمان، شیخ ابراهیم لقانى و شیخ ابراهیم حلباوى اشاره نمود. <br> | ||
سید براى این گروه، علوم رسمى حوزوى و الازهرى تدریس مىکرد، اما گروه دیگرى هم بودند که در فرصتهاى مناسب از درس سید در علوم اجتماعى و سیاسى استفاده مىکردند و این دروس دورهاى، گاهى در منازل افراد عرضه مىشد و شاگردان معروف این دورهها: محمود سامى البارودى، عبدالسلام مویلحى و برادرش ابراهیم مویلحى، سعد زغلول، على مظهر، سلیم نقاش، ادیب اسحاق و دیگران بودند. <br> | سید براى این گروه، علوم رسمى حوزوى و الازهرى تدریس مىکرد، اما گروه دیگرى هم بودند که در فرصتهاى مناسب از درس سید در علوم اجتماعى و سیاسى استفاده مىکردند و این دروس دورهاى، گاهى در منازل افراد عرضه مىشد و شاگردان معروف این دورهها: محمود سامى البارودى، عبدالسلام مویلحى و برادرش ابراهیم مویلحى، سعد زغلول، على مظهر، سلیم نقاش، ادیب اسحاق و دیگران بودند. <br> | ||
«احمد امین» در کتاب خود ضمن شرح حال سید مىنویسد: «سید از تدریس در مصر چه مىخواست؟» و سپس پاسخ مىدهد: «سید از تدریس علومالازهرى و غیرحوزوى، دو هدف داشت: هدف اول بیدارى طلاب و روشن شدن اذهان الازهریان بود تا آنان را با دنیاى جدید آشنا کند، به ویژه با فلسفه که پس از دوران فاطمیان در مصر، تعطیل و تحریم شده بود». | «احمد امین» در کتاب خود ضمن شرح حال سید مىنویسد: «سید از تدریس در مصر چه مىخواست؟» و سپس پاسخ مىدهد: «سید از تدریس علومالازهرى و غیرحوزوى، دو هدف داشت: هدف اول بیدارى طلاب و روشن شدن اذهان الازهریان بود تا آنان را با دنیاى جدید آشنا کند، به ویژه با فلسفه که پس از دوران فاطمیان در مصر، تعطیل و تحریم شده بود». <ref>امین، ص 293.</ref> شیخ محمد عبده در مقدمه رساله «الواردات فی سرّ التجلیات» مىنویسد: «من وقتى سراغ فلسفه را گرفتم، در الازهر به من گفتند فلسفه حرام است: «کلما سألت اجابونی بان الاشتغال بها حرام تا این که خورشید حقایق ظهور کرد و به وجود حضرت الحکیم الکامل و الحق القائم استادنا السید جمالالدین الافغانی لطایفى از آن بر ما آشکار شد و از او در این باب خواستار شدیم و شکر خدا را که اجابت کرد...» <ref>حسینى، 1379، ص 43.</ref> | ||
بر اساس همین تأثیر روحى و معنوى است که به نقل از «زعماء الاصلاح | بر اساس همین تأثیر روحى و معنوى است که به نقل از «زعماء الاصلاح في العصر الحدیث» شیخ درباره سید مىگوید: «ان أبی وهبنی حیاة یشارکنی فیها على ومحروس السّید جمالالدین وهبنی حیاة أشارک فیها محمداً وابراهیم و موسى و عیسى و الاولیاء و القدیسین...» <ref>امین، پیشین.</ref> <br> | ||
در همین دوران بود که عبده، رساله «نیجریه»<ref>«رساله نیجریه» یا ناتورالیسم سید که در زمان اقامت وى در هند تألیف و منتشرشده و بارها به زبانهاى مختلف چاپ شده است، توسط شیخ محمد عبده با همکارى ابوتراب، شاگرد سید، به عربى ترجمه گشته که اخیراً در ضمن «رسائل فى الفلسفة والعرفان»، تحت عنوان الرد على الدهریین با توضیحات براى بار دوم به چاپ رسیده است.</ref> را با همکارى ابوتراب شاگرد ایرانى سید به عربى ترجمه و با مقدمه مشروحى در قاهره چاپ نمود. <br> | در همین دوران بود که عبده، رساله «نیجریه»<ref>«رساله نیجریه» یا ناتورالیسم سید که در زمان اقامت وى در هند تألیف و منتشرشده و بارها به زبانهاى مختلف چاپ شده است، توسط شیخ محمد عبده با همکارى ابوتراب، شاگرد سید، به عربى ترجمه گشته که اخیراً در ضمن «رسائل فى الفلسفة والعرفان»، تحت عنوان الرد على الدهریین با توضیحات براى بار دوم به چاپ رسیده است.</ref> را با همکارى ابوتراب شاگرد ایرانى سید به عربى ترجمه و با مقدمه مشروحى در قاهره چاپ نمود. <br> | ||
هدف دوم سید از ارایه درسهاى عمومى، بیدارى مردم مصر و نقد حکومت استبدادى و افشاى مظالم استعمار بود. سید به صراحت از اشغال کشورهاى اسلامى مغرب، تونس و الجزایر به دست فرانسه و اشغال مصر و سودان و دیگر بلاد اسلامى به دست انگلستان به شدت انتقاد مىکرد و درهمین راستا سرانجام «حزب الوطنى» را در مصر تأسیس کرد که مرحوم «سید محمد رشید رضا» در کتاب «تاریخ الاستاذ الامام»، از آن به نام الحزب الوطنى الحر یاد مىکند. <br> | هدف دوم سید از ارایه درسهاى عمومى، بیدارى مردم مصر و نقد حکومت استبدادى و افشاى مظالم استعمار بود. سید به صراحت از اشغال کشورهاى اسلامى مغرب، تونس و الجزایر به دست فرانسه و اشغال مصر و سودان و دیگر بلاد اسلامى به دست انگلستان به شدت انتقاد مىکرد و درهمین راستا سرانجام «حزب الوطنى» را در مصر تأسیس کرد که مرحوم «سید محمد رشید رضا» در کتاب «تاریخ الاستاذ الامام»، از آن به نام الحزب الوطنى الحر یاد مىکند. <br> |
ویرایش