confirmed، مدیران
۳۷٬۶۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
وی در ۱۳۲۵ق وارد مدرسه «القضاء الشرعی» شد که یکی از ممتازترین مدارس مصر بود و [[محمد عبده]] همان سال آن را تاسیس کرده بود. او در این مدرسه، به فراگیری [[علوم اسلامی]] و [[فقهی]] و ادبیات و تاریخ در کنار علوم جدید همچون جغرافیا، فیزیک، حسابان و هندسه پرداخت. وی در ۱۳۳۰ق با نمره عالی فارغالتحصیل شد و در همان مدرسه به تدریس [[اخلاق]] مشغول شد. مهمترین استفاده او از مدرسه «قضا» آشنایی با عاطف بک برکات ناظر مدرسه بود. شخصیت علمی او تاثیر ویژهای بر امین گذارد و به او آموخت که روششناسی تجزیه و تحلیل دادهها را در قبال دین به کار برد؛ حتی اگر این دادهها این روش را رد کنند. در این دوره او به یادگیری زبان انگلیسی پرداخت<ref>Ahmad Amin, Islamic Encyclopedi, 2010: http://www.islamicencyclopedia.org/Default.spx?Page=Ahmad-Amin&NS=&AspxAutoDetectCookieSupport=1.</ref>. | وی در ۱۳۲۵ق وارد مدرسه «القضاء الشرعی» شد که یکی از ممتازترین مدارس مصر بود و [[محمد عبده]] همان سال آن را تاسیس کرده بود. او در این مدرسه، به فراگیری [[علوم اسلامی]] و [[فقهی]] و ادبیات و تاریخ در کنار علوم جدید همچون جغرافیا، فیزیک، حسابان و هندسه پرداخت. وی در ۱۳۳۰ق با نمره عالی فارغالتحصیل شد و در همان مدرسه به تدریس [[اخلاق]] مشغول شد. مهمترین استفاده او از مدرسه «قضا» آشنایی با عاطف بک برکات ناظر مدرسه بود. شخصیت علمی او تاثیر ویژهای بر امین گذارد و به او آموخت که روششناسی تجزیه و تحلیل دادهها را در قبال دین به کار برد؛ حتی اگر این دادهها این روش را رد کنند. در این دوره او به یادگیری زبان انگلیسی پرداخت<ref>Ahmad Amin, Islamic Encyclopedi, 2010: http://www.islamicencyclopedia.org/Default.spx?Page=Ahmad-Amin&NS=&AspxAutoDetectCookieSupport=1.</ref>. | ||
=فعالیتها= | |||
احمد به همکاری با بزرگانی چون: [[طه حسین]]، [[احمد الزیات]]، [[مصطفی عبدالرازق]] و دیگران در چاپ مجله «السفور» پرداخت. او همچنین از نویسندگان برجسته مجله «الرساله» بود این فعالیت ژورنالیستی درهای جدیدی را به روی او گشود و او را قادر ساخت مقالات اجتماعی، فکری و ادبی بنویسد؛ و آنها را در یک کتاب ۱۰ جلدی با عنوان «[[فیض الخاطر]]» گردآوری کند. این کتاب شهرت زیادی برای او به ارمغان آورد<ref> احمد امین، فیض الخاطر، بیروت: دارالشروق، 1372 ق.</ref>. | |||
وی از ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲ م در کسوت قضاوت کار خود را آغاز کرد. تجربه قضاوت به او قدرت دقت و تامل دقیق داد. احمد امین از ۱۳۶۴ق/ ۱۹۴۵ م به دعوت طه حسین به هیئت علمی دانشگاه قاهره پیوست و در دانشکده ادبیات به تدریس «نقد ادبی» مشغول شد. او در این زمان دائرة المعارف عرف و سنتهای مصری را به نگارش درآورد. وی با اینکه مدرک دکترا به دست نیاورده بود اما توانست به دلیل پژوهشهای بسیار به درجه استادیار، استاد و سپس مدیر دانشکده ادبیات در سال (۱۳۵۸ق/ ۱۹۳۹ م) دست یابد. مدیریت او بر این دانشکده دو سال به طول انجامید، سپس او از این سمت استعفا داد چرا که مدیریت را مانعی مهم در راه کسب علم و پژوهش خود میدانست. او در این زمان جمله مشهوری را همواره تکرار میکرد: «من از استاد کمترم و از مدیر بالاترم<ref> حسین احمد امین، فی بیت احمد امین، قاهره: مکتبة مدبولی، 1989 م، ص 13.</ref>». | |||
احمد امین علاوه بر تدریس در دانشگاه از ابتدای تاسیس «کمیته تالیف، ترجمه و نشر» تا زمان [[مرگ]] خود به مدت چهل سال بر آن اشراف داشت. این کمیته تاثیر مهمی بر فرهنگ عربی داشت و تولیدات فکری [[اروپا]] را در هر رشته علمی ترجمه میکرد و همچنین ذخایر سنت اسلامی را به صورت مکتوب منتشر میساخت. این کمیته در این مدت حدود ۲۰۰ کتاب از نویسندگان مختلف منتشر کرد. این کمیته همچنین مجله «فرهنگ» را منتشر میساخت. این مجله در سال ۱۹۳۹ ق فعالیت خود را آغاز کرد. امین سردبیری مجله را به عهده داشت و هر هفته مقالهای را در آن منتشر میکرد. این مجله به معرفی جریانهای سیاسی جدید و حمایت از جریان اجتماعی در ادبیات میپرداخت و انتشار آن ۱۴ سال به طول انجامید. او همچنین در مجله مشهور «[[الرساله]]» نیز مقاله مینوشت، و مناظرات خود را با متفکران بزرگ دوران خود در آن چاپ میکرد. از آن جمله مناظره و گفتوگوی او با [[زکی نجیب محمود]] است که در مقالهای از پژوهش در مورد [[سنت]] انتقاد کرده بود و معتقد بود تفکر اروپایی به دلیل برتری از نظر عنصر زمان شایستگی بیشتری برای نشر دارد. امین از این موضع انتقاد میکند و مینویسد: غرب نوزایی و نهضت خود را بر میراث فرهنگ [[روم]] و [[یونان]] بنا کرد. همچنان که خاورشناسان نخستین کسانی بودند که به انتشار سنت پرداختند. | |||
امین در سال ۱۳۵۹ق/ ۱۹۴۰ م عضو «مجمع اللغة العربیه» شد و در آنجا نیز فعالیتهای ادبی فراوانی داشت. پیش از آن نیز او عضویت در مجمع عربی [[دمشق]] در سال ۱۹۲۶ و مجمع علمی [[عراق]] را پذیرفته بود. وی وظیفه فرهنگسرا را ایجاد اصطلاحات و کلمات نمیداند بلکه از نظر او وظیفه این نهاد ایجاد فرهنگ لغت تاریخی ادبی بزرگ است. او همچنین به عضویت شورای عالی دارالکتب در سال ۱۹۳۹ انتخاب شد<ref>احمد امین، حیاتی، قاهره: مکتبة النهضة المصریة، 1961 م، به نقل از: فرهنگ لغت ویکیپدیا.</ref>. | |||
در سال ۱۹۴۵ وی مدیر معاونت فرهنگی وزارت معارف شد و در این معاونت ایده «دانشگاه مردمی» را مطرح کرد. به اعتقاد او مردم حق فراگیری دانش را دارند. او «دانشگاه مردمی» را تاسیس کرد و به این مسئله همواره میبالید و آن را «دختر عزیزم» مینامید. پس از آن او مدیریت بخش فرهنگی [[اتحادیه عرب]] را نیز به عهده گرفت. | |||
=پانویس= | =پانویس= |