confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
در سلسله کتابهای فجر الاسلام، ضحی الاسلام، ظهر الاسلام و یوم الاسلام او سیر تحول عقلانیت در تاریخ اسلام را بررسی و مکاتب و فرقههای گوناگون اسلامی را در این خصوص مورد بررسی قرار میدهد. | در سلسله کتابهای فجر الاسلام، ضحی الاسلام، ظهر الاسلام و یوم الاسلام او سیر تحول عقلانیت در تاریخ اسلام را بررسی و مکاتب و فرقههای گوناگون اسلامی را در این خصوص مورد بررسی قرار میدهد. | ||
=چکیده آراء و اندیشه احمد امین= | |||
از احمد امین به عنوان مورخ تاریخ جنبش عقلگرایی اسلامی یاد میشود. وی در نوشتههای خود از تحلیل علمی قابل توجهی استفاده کرده و به روش انتقادی - تحلیلی روی آورده است که در نوشتههای اندیشمندان آن دوره کمتر دیده میشود. احمد امین که در زمینههای گوناگون مانند تاریخ اسلامی، [[سیاست]]، نقد ادبی، [[اخلاق]] و [[فلسفه]] قلم زده است، سعی میکرد مسائل را از سه جنبه اجتماعی، علمی و دینی بررسی نماید. احمد امین با نوشتن کتابی در مورد شخصیتهای بزرگ اصلاحگرای اسلامی مانند سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده، شیفتگی خود را به این جریان نشان میدهد. در بسیاری از نوشتههای وی این شیفتگی و مجذوبیت به چشم میخورد. حوادث مصر پس از [[جنگ جهانی اول]] و مبارزات ضد استعماری مردم این کشور که با قیام 1919 آغاز گردید، در نوشتههای احمد امین انعکاس زیادی داشت. نوشتههای او در مورد استقلال، همگرایی منطقهای و نظریه جامع و کارکردی پارلمانها، شعارهای نسل وی در آن زمان به حساب میآید. وی به طور دقیق خواستهها و آرمانهای نسل خود را با روشی بدیع مطرح میکند و راهحلهای خود را جهت رسیدن به این آرمانها ارائه میدهد. | |||
احمد امین از یکسو منتقد وضعیت موجود در روابط بین کشورها است (وضعیتی که در آن سود نسبی در برابر سود مطلق اولویت دارد و نظامیگری و رقابت تسلیحاتی به عنوان تنها راه دستیابی به صلح و امنیت در نظر گرفته میشود) و از سوی دیگر این وضعیت را ثابت نمیداند و قائل به امکان تغییر است و این تغییر را نیز با اقدامات فرهنگی امکانپذیر میداند. به همین دلیل نظریه او یک نظریه هنجاری و کارکردی است و از این جهت که به اخلاق نیز میپردازد در زمره [[آرمانشهرگرا]]ها و یا [[ایدئالیست]]ها قرار میگیرد. نقطه تمرکز احمد امین از نظر هستیشناسی فرهنگ و جامعه به عنوان یک کلیت است و این کلیتگرایی و یکپارچهانگاری در اغلب آثار او مشهود است. او اگرچه مسئله رهبران را مورد بحث و بررسی قرار میدهد اما در این اثر خود نیز تکیه او به ویژگیهای عام رهبران است و آنها را به مثابه واحدهای مشابه در نظر میگیرد. از نظر روششناسی، او با رویکردی تلفیقی به مطالعه [[اسلام]] با استفاده از ابزار مدرن جامعهشناسی و تاریخ میپردازد، مسئلهای که او را در زمره جامعهشناسان تاریخی قرار میدهد. | |||
نظریه هنجارگرای او در مورد کشورهای منطقه از همکاری فراتر رفته و سطوح بالای همگرایی را دربر میگیرد و بر لزوم و امکانپذیری تشکیل جامعه اسلامی تأکید میکند. اصطلاحی که تا پیش از [[جنگ جهانی دوم]] کاربرد فراوانی داشت اما پس از این [[جنگ]] به اصطلاح [[وحدت اسلامی]] و یا [[وحدت عربی]] تغییر یافت. او در کتاب یوم الاسلام که دو سال پیش از مرگش در سال 1952 به نگارش درآورد مینویسد: | |||
«نیاز به جامعه اسلامی امروز بیش از گذشته است چرا که [[مسلمانان]] با وجود حملات به آنها و بحرانهای اخیر هنوز متفرق هستند. این در حالی است که اروپاییها حتی سیاستهای خود را علیه [[کشورهای اسلامی]] متحد و یکپارچه ساختهاند. یکی از اروپاییها به وضوح این مسئله را مطرح میسازد و مینویسد این نهضت اسلامی تلاش کرد با [[چین]] و [[روسیه]] به توافق برسد و در این راه موفق بود و هم اکنون تنها یک دشمن دارد و آن هم [[اروپا]] است. شرق به پاخواسته است و غرب باید برای رویارویی با آن آماده باشد. اروپا امروز یک چالش مهم دارد و آن جامعه اسلامی است<ref>حمد امین، یوم الإسلام، پیشین، ص 213.</ref>». | |||
=درگذشت= | =درگذشت= |