پرش به محتوا

دین حنیف: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''دین حنیف'''؛ عنوان دینی  است که مطابق با [[فطرت]] انسان  بوده و  پیامبران الهی از [[آدم (ع)]] تا [[حضرت محمد مصطفی|خاتم (ص)]] مأمور به تبلیغ آن شدند.  
'''دین حنیف'''؛ عنوان دینی  است که مطابق با [[فطرت]] انسان  بوده و  پیامبران الهی از [[آدم (ع)]] تا [[حضرت محمد مصطفی|خاتم (ص)]] مأمور به تبلیغ آن شدند.  
==حنیف در اصطلاح عام و خاص==
==حنیف در اصطلاح عام و خاص==
حنیف در اصطلاح عام، صفتی است برای تمام ادیان الهی که هیچ انحرافی در آن نیست و از خطا و نیز مخلوط شدن با سایر آیین‌های غیر الهی به دور است. و حنیف در اصطلاح خاص توصیفی برای حضرت ابراهیم و دین او می‌باشد.  
حنیف در اصطلاح عام، صفتی است برای تمام ادیان الهی که هیچ انحرافی در آن نیست و از خطا و نیز مخلوط شدن با سایر آیین‌های غیر الهی به دور است. و در اصطلاح خاص توصیفی برای حضرت ابراهیم و دین او می‌باشد.  
==معنای لغوی حنیف==
==معنای لغوی حنیف==
حنيف از ماده « ح ن ف » به معناي هدايت به استقامت و راه مستقيم است.<ref>راغب اصفهاني، محمد، مفردات الفاظ القرآن، بيروت، دارالكاتب العربي، بي تا، ص 133</ref>.همچنین حنیف به معناي كسي است كه از آيين ها و روش های منحرف چشم مي‌پوشد و متوجه آيين حقيقي مي‌شود. حضرت امام باقر ـ عليه‎ السلام ـ مي فرمايد: حنيف كلمه جامعي است كه هيچ چيز را باقي نمي‌گذارد حتي كوتاه كردن شارب و گرفتن ناخن و ...  
حنيف از ماده « ح ن ف » به معناي هدايت به استقامت و راه مستقيم است.<ref>راغب اصفهاني، محمد، مفردات الفاظ القرآن، بيروت، دارالكاتب العربي، بي تا، ص 133</ref>.همچنین حنیف به معناي كسي است كه از آيين ها و روش های منحرف چشم مي‌پوشد و متوجه آيين حقيقي مي‌شود.  
<ref>ابن منظور، لسان العرب، بیروت، نشر دارصادر، سال 1414 هجری قمری، ج 9، ص 57</ref>
<ref>ابن منظور، لسان العرب، بیروت، نشر دارصادر، سال 1414 هجری قمری، ج 9، ص 57</ref>
==معنای اصطلاحی حنیف==
==معنای اصطلاحی حنیف==
حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که از آیین ها و روش های منحرف چشم می پوشد و متوجه آیین حقیقی می شود. حضرت امام باقر ـ علیه‌ السلام ـ می فرماید: « حنیف کلمه جامعی است که هیچ چیز را باقی نمی گذارد حتی کوتاه کردن شارب و گرفتن ناخن و... ».
حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که از آیین ها و روش های منحرف چشم می پوشد و متوجه آیین حقیقی می شود. حضرت [[امام باقر علیه‌ السلام]] می‌فرماید: «حنیف کلمه جامعی است که هیچ چیز را باقی نمی گذارد حتی کوتاه کردن شارب و گرفتن ناخن و... ».
<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۱۷.</ref>     
<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۱۷.</ref>     
==پیشینه==
==پیشینه==
پیروان دین حنیف قبل از بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جزیرة العرب دارای جایگاه دینی ممتازی بودند که به توحید و دوری از اموری همانند شرک و بت پرستی و انجام آدابی چون حج شهرت داشتند. در آن زمان، بت پرستی و پرستش خدایان چندگانه رواج فراوانی داشت و پای‌بندی به توحید و دوری از شرک اندک بود. گرچه ادیان یهود و مسیحیت نیز که پرچم‌دار توحید بودند، در آن جامعه حضوری آشکار داشتند و پیروان آن خود را از بت پرستی دور می‌دانستند، اما یکی دیگر از ادیان مطرح، دین حنیف بود که در مکه و برخی مناطق دیگر پیروانی داشت.
پیروان دین حنیف قبل از [[بعثت پیامبر]](صلی الله علیه و آله) در [[جزیرة العرب]] دارای جایگاه دینی ممتازی بودند که به توحید و دوری از اموری همانند شرک و بت پرستی و انجام آدابی چون حج شهرت داشتند. در آن زمان، بت پرستی و پرستش خدایان چندگانه رواج فراوانی داشت و پای‌بندی به توحید و دوری از شرک اندک بود. گرچه ادیان یهود و مسیحیت نیز که پرچم‌دار توحید بودند، در آن جامعه حضوری آشکار داشتند و پیروان آن خود را از بت پرستی دور می‌دانستند، اما یکی دیگر از ادیان مطرح، دین حنیف بود که در [[مکه]] و برخی مناطق دیگر پیروانی داشت.
مولای متقیان سلام الله علیه وضعیت اعتقادی و فرهنگی مردم جزیرة العرب پیش از اسلام را چنین ترسیم کردند: پدران رفتند و پسران جای آنان را گرفتند تا آن که خداوند، محمد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد و سلسله رسالت را به پایان رساند و وعده حق را محقق کرد. طومار نبوت او به مهر پیامبران ممهور، و نشانه‌های او در کتاب آنان مذکور و مقدم او بر همه مبارک و موجب سرور گردید؛ درحالی که مردم هر دسته به کیشی گردن نهاده و هر گروه پی خواهشی افتاده و در خدمت آیینی ایستاده، یا خدای را همانند آفریدگان دانسته، یا صفتی که سزای او نیست بدو بسته، یا به بتی پیوسته و از خدای گسسته بودند. پروردگار آنان را بدو از گمراهی به رستگاری کشاند و از تاریکی نادانی رهانید. <ref>نهج البلاغه، خطبه اول، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، ص6.</ref> و این هنگامی بود که مردم به بلاها گرفتار بودند و رشتة دین سست و نااستوار و پایه های ایمان ناپایدار، چراغ هدایت بی نور، دیدهای حقیقت بینی کور، همگی به خدا نافرمان، فرمانبر و یاور شیطان، از ایمان رو گردان، پایه های دین ویران، شریعت بی نام و نشان، راههایش پوشیده و ناآبادان؛ دیو را فرمان بردند و به راه او رفتند و چون گله که به آبشخور رود پی او گرفتند.  
مولای متقیان سلام الله علیه وضعیت اعتقادی و فرهنگی مردم جزیرة العرب پیش از [[اسلام]] را چنین ترسیم کردند: پدران رفتند و پسران جای آنان را گرفتند تا آن که خداوند، [[محمد(صلی الله علیه و آله)]] را مبعوث کرد و با وجود او، سلسله رسالت را به پایان رساند و وعده حق را محقق کرد. طومار نبوت او به مهر پیامبران ممهور، و نشانه‌های او در کتاب آنان مذکور و مقدم او بر همه مبارک و موجب سرور گردید؛ درحالی که مردم هر دسته به کیشی گردن نهاده و هر گروه پی خواهشی افتاده و در خدمت آیینی ایستاده، یا خدای را همانند آفریدگان دانسته، یا صفتی که سزای او نیست بدو بسته، یا به بتی پیوسته و از خدای گسسته بودند. پروردگار آنان را از گمراهی به رستگاری کشاند و از تاریکی نادانی رهانید. <ref>نهج البلاغه، خطبه اول، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، ص6.</ref> و این هنگامی بود که مردم به بلاها گرفتار بودند و رشتة دین سست و نا استوار و پایه های [[ایمان]] ناپایدار، چراغ هدایت بی نور، دیدهای حقیقت بینی کور، همگی به خدا نافرمان، فرمانبر و یاور شیطان، از ایمان رو گردان، پایه های دین ویران، شریعت بی نام و نشان، راه‌هایش پوشیده و نا آبادان؛ دیو را فرمان بردند و به راه او رفتند و چون گله که به آبشخور رود، پی او گرفتند.  
<ref>نهج البلاغه، خطبه اول، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، خطبه2، ص8.</ref>  
<ref>نهج البلاغه، خطبه اول، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، خطبه2، ص8.</ref>  
==وجه تسمیه دین حنیف==
==وجه تسمیه دین حنیف==
قرآن کریم حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ را حنیف معرفی می‌کند و می‌فرماید: « ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ. <ref>سوره آل عمران، آیه۶۷.</ref>  ابراهیم یهودی و نصرانی نبود، بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.
قرآن کریم [[حضرت ابراهیم]] ـ علیه‌ السلام ـ را حنیف معرفی می‌کند و می‌فرماید: « ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ. <ref>سوره آل عمران، آیه۶۷.</ref>  ابراهیم یهودی و نصرانی نبود، بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.
از جمله تلاش های یهود و نصاری این بود که سعی داشتند حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ را که در میان تمام پیروان مذاهب و ادیان از او به عظمت یاد می شود، از خود بدانند. یهودیان و مسیحیان مدعی بودند که او از ما و پیرو آیین ما است، اما قرآن کریم در آیه‌ای که بیان شد، به آنان پاسخ می دهد که ادعای تان‌ نادرست است، چون حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ سال ها قبل از حضرت موسی و عیسی ـ علیهما السلام ـ بوده و تورات و انجیل نیز سال‌ها بعد از او نازل شده است و معقول نیست که پیامبر پیشین پیرو ادیانی باشد که وقت نزول آن فرا نرسیده است. خداوند متعال در ادامه آیه حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ را موحدی پاک و تسلیم در برابر خدا معرفی می‌کند و می‌گوید: او هرگز چون شما برای خداوند شریکی قائل نشد.
از جمله تلاش های [[یهود]] و [[نصاری]] این بود که سعی داشتند حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ را که در میان تمام پیروان مذاهب و ادیان از او به عظمت یاد می‌شود، از خود بدانند. [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] مدعی بودند که او از ما و پیرو آیین ما است، اما قرآن کریم در آیه‌ای که بیان شد، به آنان پاسخ می دهد که ادعای تان‌ نادرست است، چون حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ سال ها قبل از [[حضرت موسی]] و [[حضرت عیسی]] ـ علیهما السلام ـ بوده و [[تورات]] و [[انجیل]] نیز سال‌ها بعد از او نازل شده است و معقول نیست که پیامبر پیشین پیرو ادیانی باشد که وقت نزول آن فرا نرسیده است. خداوند متعال در ادامه آیه حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ را موحدی پاک و تسلیم در برابر خدا معرفی می‌کند و می‌گوید: او هرگز چون شما برای خداوند شریکی قائل نشد.
حضرت امام صادق ـ علیه‌ السلام ـ می‌فرماید:‌ « حنیفیت حضرت حضرت ابراهیم، اسلام است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۳، ص۱.</ref>
حضرت [[امام صادق ـ علیه‌ السلام]] ـ می‌فرماید:‌ « حنیفیت حضرت حضرت ابراهیم، اسلام است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۳، ص۱.</ref>
مسلمانان نیز، چون از آیین های خالص و پاک حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ پیروی و روش های آن حضرت را دنبال می‌کنند، از این رو می‌توان گفت که دین حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ اسلام ( تسلیم شدن در برابر خداوند متعال و توصیه کامل ) بوده و آن حضرت پیرو دین اسلام می‌باشد. قرآن می‌فرماید که دین خدا یکی است و آن اسلام ( تسلیم حق شدن و فرمانبرداری از خداوند متعال ) است. « إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» <ref>سوره آل عمران، آیه۱۹.</ref> دین در نزد خدا اسلام است.
مسلمانان نیز، چون از آیین های خالص و پاک حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ پیروی و روش های آن حضرت را دنبال می‌کنند، از این‌رو می‌توان گفت که دین حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ اسلام ( تسلیم شدن در برابر خداوند متعال و توصیه کامل ) بوده و آن حضرت پیرو دین اسلام می‌باشد. قرآن می‌فرماید که دین خدا یکی است و آن اسلام (تسلیم حق شدن و فرمانبرداری از خداوند متعال ) است. « إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» <ref>سوره آل عمران، آیه۱۹.</ref> دین در نزد خدا اسلام است.
بنابراین، دین حنیف، آیین پاک و خالص و تسلیم در برابر حق و اعتقاد به توحید کامل است که تمام پیامبران بزرگ الهی از جمله حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ و حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ به چنین آیین و دینی بودند. <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار‌الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، ۱۳۹۷ ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref>
بنابراین، دین حنیف، آیین پاک و خالص و تسلیم در برابر حق و اعتقاد به توحید کامل است که تمام پیامبران بزرگ الهی از جمله حضرت ابراهیم ـ علیه‌ السلام ـ و حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ به چنین آیین و دینی بودند. <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار‌الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، ۱۳۹۷ ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref>
همچنین نوشته‌اند: دین حنیف دینی است بدون انحراف و کژی زیرا که «حنف» در اصل به معنای میل است و حنیف کسی است که پیرو دین حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) باشد و آیین او را از آن‌رو حنیف گفته‌اند که به باطل میل نداشته است.<ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۱.</ref>  
همچنین نوشته‌اند: دین حنیف دینی است بدون انحراف و کژی، زیرا که «حنف» در اصل به معنای میل است و حنیف کسی است که پیرو دین حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) باشد و آیین او را از آن‌رو حنیف گفته‌اند که به باطل میل نداشته است.<ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۱.</ref>  
==دین حنیف در قرآن==
==دین حنیف در قرآن==
کلمه حنیف ده بار در قرآن تکرار شده و جمع آن یعنی کلمه حنفاء نیز دو بار آمده است. <ref>ر.ک. سوره حج، آیه ۳۱؛ سوره بینه، آیه ۵.</ref> از ده مورد یاد شده دوبار در توصیف کلمه دین آورده شده  <ref>ر.ک. سوره یونس، آیه ۱۰۵؛ سوره روم، آیه ۳۰.</ref>
کلمه حنیف ده بار در قرآن تکرار شده و جمع آن یعنی کلمه حنفاء نیز دو بار آمده است. <ref>ر.ک. سوره حج، آیه ۳۱؛ سوره بینه، آیه ۵.</ref> از ده مورد یاد شده دوبار در توصیف کلمه دین آورده شده  <ref>ر.ک. سوره یونس، آیه ۱۰۵؛ سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و پنج مورد حال یا صفت از دین و ملت ابراهیم است.<ref>سوره بقره،‌آیه ۱۳۵؛ سوره آل عمران، آیه ۹۵؛ سوره نساء، آیه ۱۲۵؛ سوره انعام، آیه ۱۶۱؛ سوره نحل، آیه ۱۲۳</ref> در این آیات به تبعیت از دین حضرت ابراهیم -دینی که از همه دین‌های باطل به سوی دین حق مایل بوده- امر شده است.  
و پنج مورد حال یا صفت از دین و ملة ابراهیم است.<ref>سوره بقره،‌آیه ۱۳۵؛ سوره آل عمران، آیه ۹۵؛ سوره نساء، آیه ۱۲۵؛ سوره انعام، آیه ۱۶۱؛ سوره نحل، آیه ۱۲۳</ref> در این آیات به تبعیت از دین حضرت ابراهیم -دینی که از همه دین‌های باطل به سوی دین حق مایل بوده- امر شده است.  
کلمه حنیف دوبار نیز در توصیف خود حضرت ابراهیم آورده شده است. به عنوان مثال خداوند در توصیف اعتقادات او می‌فرماید:«ما کانَ إِبراهیم یهُودیاً وَلا نَصْرانیاً ولکنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً وَما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین» <ref>سوره آل عمران، آیه 67</ref>  یعنی: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه حنیف و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.و به نوعی دیگر، همین معنا را در آیه دیگر تکرار کرده و می‌فرماید:«إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یک مِنَ الْمُشْرِکین» ابراهیم امتی مطیع فرمان خدا حنیف بود و از مشرکان نبود.<ref>سوره نحل، آیه ۱۲۰.</ref>
کلمه حنیف دوبار نیز در توصیف خود حضرت ابراهیم آورده شده است، به عنوان مثال خداوند در توصیف اعتقادات او می‌فرماید:«ما کانَ إِبراهیم یهُودیاً وَلا نَصْرانیاً ولکنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً وَما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین» <ref>سوره آل عمران، آیه 67</ref>  یعنی: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه حنیف و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.و به نوعی دیگر، همین معنا را در آیه دیگر تکرار کرده و می‌فرماید:«إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یک مِنَ الْمُشْرِکین» ابراهیم امتی مطیع فرمان خدا حنیف بود و از مشرکان نبود. <ref>سوره نحل، آیه ۱۲۰.</ref>
از مجموع موارد استعمال کلمه حنیف در قرآن چنین برمی‌آید که مراد از آن، توحید فطری و روش و نگرش انبیاء الهی مخصوصاً حضرت ابراهیم(ع) بوده و به نوعی نقطه مقابل شرک و مشرکان شمرده می‌شده است. از آیه ۷۹ [[سوره انعام]] و ۳۰ [[سوره روم]] و آیات دیگر برمی‌آید که بین حنیفیت و فطرت یعنی نگرش پاک و بی‌آلایش و گرایش غریزی و فطری نسبت به آفریدگار جهان پیوندی وجود دارد. همچنین بارها حضرت ابراهیم حنیف شمرده شده است. از آیات ۱۳۵ بقره و ۶۷ آل عمران دو نکته برمی‌آید: 1: حنیفیت نه یهودیت است نه مسیحیت 2: با مسلم بودن (در معنای قبل از «اسلامی» آن) مترادف است.<ref>خرمشاهی بهاء الدین، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه مربوط به قرآن کریم، ص۲۱.</ref>
از مجموع موارد استعمال کلمه حنیف در قرآن چنین برمی‌آید که مراد از آن، توحید فطری و روش و نگرش انبیاء الهی مخصوصاً حضرت ابراهیم(ع) بوده است و به نوعی نقطه مقابل شرک و مشرکان شمرده می‌شد. از آیه ۷۹ سوره انعام و ۳۰ سوره روم و آیات دیگر برمی‌آید که بین حنیفیت و فطرت یعنی نگرش پاک و بی‌آلایش و گرایش غریزی و فطری نسبت به آفریدگار جهان پیوندی وجود دارد. همچنین بارها حضرت ابراهیم حنیف شمرده شده است. از آیات ۱۳۵ بقره و ۶۷ آل عمران دو نکته برمی‌آید: 1: حنیفیت نه یهودیت است نه مسیحیت 2: با مسلم بودن (در معنای قبل از «اسلامی» آن) مترادف است.<ref>خرمشاهی بهاء الدین، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه مربوط به قرآن کریم، ص۲۱.</ref>
==دین حنیف در روایات==
==دین حنیف در روایات==
در احادیث کلمه حنیف و حنیفیه، فراوان به کار رفته و منشأ آن فطرت دانسته شده است. امام باقر(ع) می‌فرماید:الحنیفیة من الفطرة التی فطر اللّه الناس علیها لا تبدیل لخلق اللّه...؛ حنیفیت از فطرتی است که خداوند مردم را بر آن خلق کرده و در خلق الهی تبدیل نیست. <ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۱۲؛</ref> <ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۸۱</ref>
در [[احادیث]] کلمه حنیف و حنیفیه، فراوان به‌کار رفته و منشأ آن فطرت دانسته شده است. [[امام باقر(ع)]] می‌فرماید:الحنیفیة من الفطرة التی فطر اللّه الناس علیها لا تبدیل لخلق اللّه...؛ حنیفیت از فطرتی است که خداوند مردم را بر آن خلق کرده و در خلق الهی تبدیل نیست.<ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۱۲؛</ref> <ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۸۱</ref>
مهم‌ترین کاربرد حنیفیت در احادیث، اطلاق آن به مجموعه‌ای از سنت‌های بهداشتی است که خداوند آنها را بر حضرت ابراهیم نازل کرده بود و بعدها برخی از آنها در میان اعراب جاهلی نیز مورد عمل واقع می‌شد. <ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۲۳۷</ref> <ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۳.</ref> تا این که توسط پیامبر اکرم(ص) همه آنها دوباره احیا شدند. <ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۵۶.</ref>
مهم‌ترین کاربرد حنیفیت در احادیث، اطلاق آن به مجموعه‌ای از سنت‌های بهداشتی است که خداوند آنها را بر حضرت ابراهیم نازل کرده بود و بعدها برخی از آنها در میان اعراب جاهلی نیز مورد عمل واقع می‌شد.<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۲۳۷</ref> <ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۳.</ref> تا این که توسط پیامبر اکرم(ص) همه آنها دوباره احیا شدند. <ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۵۶.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
confirmed
۵٬۹۷۷

ویرایش