۸۷٬۷۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گفته اند' به 'گفتهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
===1-طبقات مفسران اهل سنت=== | ===1-طبقات مفسران اهل سنت=== | ||
علامه طباطبائی ره در کتاب " القرآن فی الاسلام "تحت عنوان: التفسیر وظهوره وتطوره" معتقد است علم تفسیر از زمان پیامبر ص شروع گردید و بعد از صحابه تا کنون ادامه یافته است.<ref>القرآن فی الاسلام ص 52-53: بدأ التفسیر وبیان معانی ألفاظ القرآن وعباراته من عصر الرسول | علامه طباطبائی ره در کتاب " القرآن فی الاسلام "تحت عنوان: التفسیر وظهوره وتطوره" معتقد است علم تفسیر از زمان پیامبر ص شروع گردید و بعد از صحابه تا کنون ادامه یافته است.<ref>القرآن فی الاسلام ص 52-53: بدأ التفسیر وبیان معانی ألفاظ القرآن وعباراته من عصر الرسول صلی الله علیه وآله وسلم ، وکان هو المعلم الأول للقرآن الکریم وتوضیح مقاصده وحل ما غمض من عباراته ، قال تعالی ( وأنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم ). وقال: ( هو الذی بعث فی الأمیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة ) وفی عصر النبی وبأمر منه اشتغل جماعة من الصحابة بقراءة القرآن وحفظه وضبطه ، وهم الذین یسمون بالقراء . وبعد الصحابة استمر المسلمون فی التفسیر ولا زال حتی الآن فیهم مفسرون .</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
ایشان مفسران اهل سنت را در شش طبقه قرار داده و نسبت به طبقه اول مینویسد: | ایشان مفسران اهل سنت را در شش طبقه قرار داده و نسبت به طبقه اول مینویسد: | ||
جمعی از صحابه نظیر ابی بن کعب و ...بعد از رحلت نبی اکرم ص به تفسیر قرآن مشغول شدند. <ref>القرآن فی الاسلام ص-53اشتغل جماعة من الصحابة بالتفسیر بعد أن ارتحل الرسول | جمعی از صحابه نظیر ابی بن کعب و ...بعد از رحلت نبی اکرم ص به تفسیر قرآن مشغول شدند. <ref>القرآن فی الاسلام ص-53اشتغل جماعة من الصحابة بالتفسیر بعد أن ارتحل الرسول صلی الله علیه وآله وسلم إلی الرفیق الأعلی ، ومنهم أبی بن کعب وعبدالله بن مسعود وجابر بن عبدالله الأنصاری وأبو سعید الخدری وعبدالله بن الزبیر وعبدالله بن عمر وأنس وأبو هریرة وأبو موسی ، وکان أشهرهم عبدالله بن عباس .</ref> | ||
ایشان منهج صحابه را در تفسیر قرآن، بیان روایات نبوی در ذیل ایات دانسته و معتقدند که اسناد و دلالات بسیاری از انها مبتلا به ضعف است . <ref>القرآن فی الاسلام ص53: کان منهج هؤلاء فی التفسیر أنهم ینقلون ما یسمعوه من النبی | ایشان منهج صحابه را در تفسیر قرآن، بیان روایات نبوی در ذیل ایات دانسته و معتقدند که اسناد و دلالات بسیاری از انها مبتلا به ضعف است . <ref>القرآن فی الاسلام ص53: کان منهج هؤلاء فی التفسیر أنهم ینقلون ما یسمعوه من النبی صلی الله علیه وآله وسلم فی معانی الآیات بشکل أحادیث مسندة وبلغت هذه الأحادیث کلها إلی نیف وأربعین ومائتی حدیث أسانید کثیر منها ضعیفة ومتون بعضها منکرة لا یمکن الرکون إلیها</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
بعلاوه انکه بسیاری از این روایات تفسیری در زمینه شان نزول ایات بوده و مشتمل بر داستانهائی است که از عالمان یهود نقل شده است. از طرفی در برخی از روایاتی که از امثال ابن عباس نقل شده است استشهاد به اشعار عربی شده است که این امور بیانگر ان است که استناد چنین روایاتی به پیامبر ص قابل اثبات نمیباشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص54-53وربما ذکر هؤلاء تفسیر بعض الآیات | بعلاوه انکه بسیاری از این روایات تفسیری در زمینه شان نزول ایات بوده و مشتمل بر داستانهائی است که از عالمان یهود نقل شده است. از طرفی در برخی از روایاتی که از امثال ابن عباس نقل شده است استشهاد به اشعار عربی شده است که این امور بیانگر ان است که استناد چنین روایاتی به پیامبر ص قابل اثبات نمیباشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص54-53وربما ذکر هؤلاء تفسیر بعض الآیات علی أنه تفسیر منهم بدون اسناده إلی الرسول صلی الله علیه وآله وسلم ، فعد المفسرون من متأخری أهل السنة هذا القسم أیضا من جملة الأحادیث بحجة أن الصحابة أخذوا علم القرآن من النبی ویبعد أن یفسروا من عند أنفسهم . ولکن لا دلیل قاطع علی کلامهم هذا ، بالإضافة إلی أن کمیة کبیرة من الأحادیث المذکورة واردة فی أسباب نزول الآیات وقصصها التاریخیة ، کما أن فیها أحادیث غیر مسندة منقولة عن بعض علماء الیهود الذین أسلموا ککعب الأحبار وغیره .</ref> | ||
ایشان بعد از طبقه اول مفسران اهل سنت – صحابه –- اشاره کرده و نسبت به طبقه دوم – تابعین – که شاگردان صحابه بودند مینویسد: | ایشان بعد از طبقه اول مفسران اهل سنت – صحابه –- اشاره کرده و نسبت به طبقه دوم – تابعین – که شاگردان صحابه بودند مینویسد: | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
ایشان طبقه سوم مفسرین اهل سنت را بعنوان شاگردان تابعین دانسته و در معرفی انان و نیز منهج تفسیری شان مینویسد: | ایشان طبقه سوم مفسرین اهل سنت را بعنوان شاگردان تابعین دانسته و در معرفی انان و نیز منهج تفسیری شان مینویسد: | ||
اینان که شاگردان تابعین میباشند منهج تفسیری شان بر نقل روایات تفسیری از پیامبر ص یا از صحابه بود؛ هر چند گاهی نیز این روایات را بدون اسناد و درقالب اراء خویش بیان میکردند در حالی که متاخرین – در اثر عدم اگاهی - با انها معامله حدیث نبوی میکردند. <ref>القرآن فی الاسلام ص55- ( الطبقة الثانیة ) هم التابعون ، وهم تلامذة مفسری الصحابة ، وهم مجاهد وسعید بن جبیر وعکرمة وضحاک . ومن هذه الطبقة أیضا الحسن البصری وعطاء بن أبی رباح وعطاء بن أبی مسلم وأبی العالیة ومحمد بن کعب القرطی وقتادة وعطیة وزید بن أسلم وطاوس الیمانی. ( الطبقة الثالثة ) تلامذة الطبقة الثانیة ، کربیع بن انس وعبدالرحمن بن زید بن أسلم وأبوصالح الکلبی ونظرائهم. کان من منهج التابعین فی التفسیر أنهم ینقلونه أحیانا بصورة أحادیث عن الرسول الکریم أو الصحابة ، وأحیانا ینقلونه بشکل نظریات خاصة بلا اسنادها | اینان که شاگردان تابعین میباشند منهج تفسیری شان بر نقل روایات تفسیری از پیامبر ص یا از صحابه بود؛ هر چند گاهی نیز این روایات را بدون اسناد و درقالب اراء خویش بیان میکردند در حالی که متاخرین – در اثر عدم اگاهی - با انها معامله حدیث نبوی میکردند. <ref>القرآن فی الاسلام ص55- ( الطبقة الثانیة ) هم التابعون ، وهم تلامذة مفسری الصحابة ، وهم مجاهد وسعید بن جبیر وعکرمة وضحاک . ومن هذه الطبقة أیضا الحسن البصری وعطاء بن أبی رباح وعطاء بن أبی مسلم وأبی العالیة ومحمد بن کعب القرطی وقتادة وعطیة وزید بن أسلم وطاوس الیمانی. ( الطبقة الثالثة ) تلامذة الطبقة الثانیة ، کربیع بن انس وعبدالرحمن بن زید بن أسلم وأبوصالح الکلبی ونظرائهم. کان من منهج التابعین فی التفسیر أنهم ینقلونه أحیانا بصورة أحادیث عن الرسول الکریم أو الصحابة ، وأحیانا ینقلونه بشکل نظریات خاصة بلا اسنادها إلی أحد ، فعامل متأخروالمفسرین مع هذه الأقوال معاملة الأحادیث النبویة واعتبروها أحادیث موقوفة.ویطلق علی الطبقتین الأخیرتین لفظة قدماء المفسرین .</ref> | ||
ایشان مولفین علم تفسیر را طبقه چهارم مفسران اهل سنت دانسته و در معرفی منهج تفسیری شان مینویسد: | ایشان مولفین علم تفسیر را طبقه چهارم مفسران اهل سنت دانسته و در معرفی منهج تفسیری شان مینویسد: | ||
روش تفسیری اینان نقل اقوال صحابه و تابعین در کتب تفسیری شان بوده و عده کمی از انان نظیر ابن طبری گاه دیدگاه خویش را در کیفیت جمع روایات تفسیری بیان نمودهاند . <ref>القرآن فی الاسلام ص 56: ( الطبقة الرابعة ) أوائل المؤلفین فی علم التفسیر ، کسفیان ابن عیینة ووکیع بن الجراح وشعبة بن الحجاج وعبد بن حمید وغیرهم ومن هذه الطبقة أیضا ابن جریر الطبری صاحب التفسیر المشهور.ومنهج هذه الطبقة من المفسرین کان نقل أقوال الصحابة والتابعین بشکل أحادیث فی مؤلفاتهم التفسیریة بدون ذکر آرائهم الخاصة إلا أن ابن جریر فی تفسیره قد یبدی رأیه فی ترجیح بعض الأحادیث | روش تفسیری اینان نقل اقوال صحابه و تابعین در کتب تفسیری شان بوده و عده کمی از انان نظیر ابن طبری گاه دیدگاه خویش را در کیفیت جمع روایات تفسیری بیان نمودهاند . <ref>القرآن فی الاسلام ص 56: ( الطبقة الرابعة ) أوائل المؤلفین فی علم التفسیر ، کسفیان ابن عیینة ووکیع بن الجراح وشعبة بن الحجاج وعبد بن حمید وغیرهم ومن هذه الطبقة أیضا ابن جریر الطبری صاحب التفسیر المشهور.ومنهج هذه الطبقة من المفسرین کان نقل أقوال الصحابة والتابعین بشکل أحادیث فی مؤلفاتهم التفسیریة بدون ذکر آرائهم الخاصة إلا أن ابن جریر فی تفسیره قد یبدی رأیه فی ترجیح بعض الأحادیث علی بعضها وکیفیة الجمع بینها .</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اینان هر چند توانستند با تفاسیر علمی شان علم تفسیر را از جمود خارج نموده و تحولی در این علم ایجاد کنند اما انصاف ان است که بسیاری از مطالبی که انان بعنوان تفسیر قرآن گفتهاند معانی قرآن نبوده بلکه به ان تحمیل گردیده است . <ref>القرآن فی الاسلام ص-59والخدمة التی قدمتها هذه الطبقة | اینان هر چند توانستند با تفاسیر علمی شان علم تفسیر را از جمود خارج نموده و تحولی در این علم ایجاد کنند اما انصاف ان است که بسیاری از مطالبی که انان بعنوان تفسیر قرآن گفتهاند معانی قرآن نبوده بلکه به ان تحمیل گردیده است . <ref>القرآن فی الاسلام ص-59والخدمة التی قدمتها هذه الطبقة إلی علم التفسیر هی اخراجه من جموده واخضاعه للدرس والبحث ، ولکن الانصاف یقتضی القول بأن کثیرا من المباحث التی کتبها هؤلاء حملت علی القرآن حملا ولا تدل علیها الآیات .</ref> | ||
ایشان معتقد است روش تفسیری اهل سنت تا قبل از طبقه ششم بر ان بود که به روایات تفسیری مشتمل بر احادیث نبوی و اقوال صحابه و تابعین اعتماد نموده و هر نوع مخالفت با ان را اجتهاد در مقابل نص | ایشان معتقد است روش تفسیری اهل سنت تا قبل از طبقه ششم بر ان بود که به روایات تفسیری مشتمل بر احادیث نبوی و اقوال صحابه و تابعین اعتماد نموده و هر نوع مخالفت با ان را اجتهاد در مقابل نص میدانستند. این امر سبب پیدایش طبقه ششم از مفسرین گردید. <ref>القرآن فی الاسلام ص-59: الطبقات التی ذکرناها هی طبقات المفسرین من السنة ورأینا أن لهم منهجا خاصا فی التفسیر ساروا علی ضوئه من حین نشأته ، فجعلوه أحادیث نبویة وأقوال للصحابة والتابعین ولم یجیزوا اعمال النظر فیها لأنه یکون من قبیل الاجتهاد مقابل النص ولکن لما ظهر التناقض والتضارب والدس والوضع فیها بدأت الطبقة السادسة تعمل رأیها فیها وتجتهد . أما المنهج الذی اتخذته الشیعة فی تفسیر القرآن الکریم فیختلف مع منهج السنة ، ولذا یختلف تقسیم طبقاتهم مع الطبقات المذکورة .</ref> | ||
===2-طبقات مفسران امامیه=== | ===2-طبقات مفسران امامیه=== | ||
علامه معتقد است روش تفسیری شیعه با اهل سنت در متفاوت بوده از اینرو طبقات مفسرین امامیه نیز با طبقات مفسرین اهل سنت متفاوت خواهد بود . بدین معنا که شیعه در تفسیر قرآن فقط روایات پیامبر و اهل بیتش ع را حجت دانسته و اقوال صحابه و تابعین را در صورتی که مشتمل بر روایت نبوی نباشد حجت نمی داند .<ref>القرآن فی الاسلام ص60-59 تعتقد الشیعة - بنص من القرآن الکریم - حجیة أقوال النبی | علامه معتقد است روش تفسیری شیعه با اهل سنت در متفاوت بوده از اینرو طبقات مفسرین امامیه نیز با طبقات مفسرین اهل سنت متفاوت خواهد بود . بدین معنا که شیعه در تفسیر قرآن فقط روایات پیامبر و اهل بیتش ع را حجت دانسته و اقوال صحابه و تابعین را در صورتی که مشتمل بر روایت نبوی نباشد حجت نمی داند .<ref>القرآن فی الاسلام ص60-59 تعتقد الشیعة - بنص من القرآن الکریم - حجیة أقوال النبی صلی الله علیه وآله وسلم فی التفسیر ، وتری أن الصحابة والتابعین کبقیة المسلمین لا حجیة فی أقوالهم الا ما ثبت أنه حدیث نبوی . وقد ثبت بطرق متواترة فی حدیث الثقلین أن أقوال العترة الطاهرة من أهل بیته علیهم السلام هی تالیة لأقوال الرسول ، فهی حجة أیضا</ref> | ||
ایشان انگاه به تبیین طبقات مفسرین شیعه و منهج تفسیری انان پرداخته و در معرفی طبقه اول مینویسد: | ایشان انگاه به تبیین طبقات مفسرین شیعه و منهج تفسیری انان پرداخته و در معرفی طبقه اول مینویسد: | ||
طبقه نخست کسانی هستند که روایات تفسیری را از پیامبر ص و اهل بیت ع نقل نمودهاند .<ref>القرآن فی الاسلام ص60 ( الطبقة | طبقه نخست کسانی هستند که روایات تفسیری را از پیامبر ص و اهل بیت ع نقل نمودهاند .<ref>القرآن فی الاسلام ص60 ( الطبقة الأولی ): الذین رووا التفسیر عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم وأئمة أهل البیت علیهم السلام وأدرجوا الأحادیث فی مؤلفاتهم المتفرقة ، کزرارة ومحمد بن مسلم ومعروف وجریر وأشباههم. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
روش تفسیری این دو طبقه با یکدیگر مشابه میباشد بدین معنا که هر دو طبقه به نقل احادیث در کتب تفسیری شان اکتفا نموده و اراء خویش را در ذیل انها بیان نکردهاند . <ref>القرآن فی الاسلام ص60 -61( الطبقة الثانیة ) أوائل المؤلفین فی التفسیر ، کفرات بن إبراهیم الکوفی وأبی حمزة الثمالی والعیاشی وعلی بن إبراهیم القمی والنعمانی وطریقة هؤلاء فی تفاسیرهم تشبه طریقة الطبقة الرابعة من مفسری أهل السنة ، فقد رووا الأحادیث المأثورة عن الطبقة | روش تفسیری این دو طبقه با یکدیگر مشابه میباشد بدین معنا که هر دو طبقه به نقل احادیث در کتب تفسیری شان اکتفا نموده و اراء خویش را در ذیل انها بیان نکردهاند . <ref>القرآن فی الاسلام ص60 -61( الطبقة الثانیة ) أوائل المؤلفین فی التفسیر ، کفرات بن إبراهیم الکوفی وأبی حمزة الثمالی والعیاشی وعلی بن إبراهیم القمی والنعمانی وطریقة هؤلاء فی تفاسیرهم تشبه طریقة الطبقة الرابعة من مفسری أهل السنة ، فقد رووا الأحادیث المأثورة عن الطبقة الأولی وأدرجوها مسندة فی مؤلفاتهم ولم یبدوا آراءهم الخاصة فی الموضوع .</ref> | ||
ایشان در ادامه به عدم ضبط دقیق قاصله زمانی ایندو طبقه مینویسد: از انجا که عصر ائمه ع حدود سیصد سال بطول انجامید و روش مفسرین طبقه دوم امامیه در تمامی این مدت اکتفا به نقل احادیث و اجتناب از ارائه نظریات خویش بود از اینرو تبیین فاصله زمانی دقیق این طبقه با طبقه چهارم مفسران اهل سنت امری دشوار میباشد . <ref>القرآن فی الاسلام ص61: ومن الواضح أن الزمن الذی کان یمکن الأخذ فیه عن الأئمة علیهم السلام کان طویلا بلغ نحوا من ثلاثمائة سنة ، فکان من الطبیعی أن لا یضبط الترتیب الزمنی لهاتین الطبقتین بصورة دقیقة ، بل کانتا متداخلتین من الصعوبة بمکان التفریق الدقیق بینهما .</ref> | ایشان در ادامه به عدم ضبط دقیق قاصله زمانی ایندو طبقه مینویسد: از انجا که عصر ائمه ع حدود سیصد سال بطول انجامید و روش مفسرین طبقه دوم امامیه در تمامی این مدت اکتفا به نقل احادیث و اجتناب از ارائه نظریات خویش بود از اینرو تبیین فاصله زمانی دقیق این طبقه با طبقه چهارم مفسران اهل سنت امری دشوار میباشد . <ref>القرآن فی الاسلام ص61: ومن الواضح أن الزمن الذی کان یمکن الأخذ فیه عن الأئمة علیهم السلام کان طویلا بلغ نحوا من ثلاثمائة سنة ، فکان من الطبیعی أن لا یضبط الترتیب الزمنی لهاتین الطبقتین بصورة دقیقة ، بل کانتا متداخلتین من الصعوبة بمکان التفریق الدقیق بینهما .</ref> | ||
ایشان طبقه سوم مفسرین شیعه را عالمانی می داند که با تخصص های علمی خاص شان نظیر ادبیات ، کلام ، حدیث و ... به تفسیر قرآن می پرداختند.<ref>القرآن فی الاسلام ص 61-62 ( الطبقة الثالثة ) أصحاب العلوم المختلفة ، کالشریف الرضی فی تفسیره الأدبی والشیخ الطوسی فی تفسیره الکلامی | ایشان طبقه سوم مفسرین شیعه را عالمانی می داند که با تخصص های علمی خاص شان نظیر ادبیات ، کلام ، حدیث و ... به تفسیر قرآن می پرداختند.<ref>القرآن فی الاسلام ص 61-62 ( الطبقة الثالثة ) أصحاب العلوم المختلفة ، کالشریف الرضی فی تفسیره الأدبی والشیخ الطوسی فی تفسیره الکلامی المسمی بالتبیان والمولی صدرالدین الشیرازی فی تفسیره الفلسفی والمیبدی الکونابادی فی تفسیره الصوفی والشیخ عبد علی الحویزی والسید هاشم البحرانی والفیض الکاشانی فی تفاسیرهم نور الثقلین والبرهان والصافی. وهناک جماعة جمعوا فی تفسیرهم بین العلوم المختلفة ، ومنهم الشیخ الطبرسی فی تفسیره مجمع البیان الذی یبحث فیه عن اللغة والنحو والقراءة والکلام والحدیث وغیرها - انتهی –</ref> | ||
نتیجه انکه طبقات مفسرین بین فر یقین بدلیل اختلاف در مبانی و مناهج تفسیری شان متفاوت میباشد . | نتیجه انکه طبقات مفسرین بین فر یقین بدلیل اختلاف در مبانی و مناهج تفسیری شان متفاوت میباشد . |