۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
عبدالله بن سبا در اصل از [[یمن|یمن]] و از یهودان [[صنعا]] بود و اظهار [[اسلام]] میکرد و به [[حجاز]] و [[بصره]] و [[کوفه]] آمد و در زمان [[عثمان]] به [[دمشق]] سفر کرد. اهل آن شهر او را بیرون کردند به [[مصر]] رفت و در انقلابی که علیه عثمان روی داد، از سردستگان مخالفان او به شمار میرفت و بعد از سال 40 هجری قمری درگذشت. پیروان عبدالله بن سبا نخستین کسانی بودند که قایل به غیبت [[حضرت على|حضرت علی]] و [[رجعت]] او به این جهان شدند و گفتند او کشته نشده و نمیمیرد تا زمین را که از ستم و بیدادگر انبار شده، پر از دین و داد کند. در مناقب و رجال کشی روایت شده که هفتاد مرد از قوم زط از سبائیه پیش حضرت علی (ع) آمده و او را به زبان خود خدا خواندند و بر وی سجده کردند. حضرت فرمود: «ویلکم لا تفعلوا انما انا مخلوق مثلکم». یعنی وای بر شما این کار را نکنید که من مثل شما آفریدهای بیش نیستم. چون از این عمل خودداری نکردند، حضرت علی (ع) فرمود: گودالهایی دراز کندند و در آن آتش ریختند و قنبر را گفت که: ایشان را برگرفته و به آتش اندازد و بدین ترتیب ایشان را هلاک ساخت. از بزرگان [[شیعه|شیعه]] که قصه او را روایت کردهاند [[محمد بن قولویه|محمد بن قولویه]] و [[شیخ طوسى|شیخ طوسی]] و کشّی و دیگران هستند که غالب آن روایات به [[امام محمد باقر (ع)]] و [[امام جعفر صادق (ع)]] میرسد. بنابراین، روایات و کتابهای «فرق الشیعة» [[نوبختى|نوبختی]] و «المقالات و الفرق» اشعری و تواریخ اسلام، عبدالله بن سبا بر خلاف گمان کسانی که فکر کردهاند که چنین شخصی وجود نداشته و منشأ قصه او از طریق [[سیف بن عمر تمیمى|سیف بن عمر تمیمی]] (در گذشته در 170 ه) در ذکر حوادث سال 30 هجری بوده است، شخصی تاریخی است، زیرا | عبدالله بن سبا در اصل از [[یمن|یمن]] و از یهودان [[صنعا]] بود و اظهار [[اسلام]] میکرد و به [[حجاز]] و [[بصره]] و [[کوفه]] آمد و در زمان [[عثمان]] به [[دمشق]] سفر کرد. اهل آن شهر او را بیرون کردند به [[مصر]] رفت و در انقلابی که علیه عثمان روی داد، از سردستگان مخالفان او به شمار میرفت و بعد از سال 40 هجری قمری درگذشت. پیروان عبدالله بن سبا نخستین کسانی بودند که قایل به غیبت [[حضرت على|حضرت علی]] و [[رجعت]] او به این جهان شدند و گفتند او کشته نشده و نمیمیرد تا زمین را که از ستم و بیدادگر انبار شده، پر از دین و داد کند. در مناقب و رجال کشی روایت شده که هفتاد مرد از قوم زط از سبائیه پیش حضرت علی (ع) آمده و او را به زبان خود خدا خواندند و بر وی سجده کردند. حضرت فرمود: «ویلکم لا تفعلوا انما انا مخلوق مثلکم». یعنی وای بر شما این کار را نکنید که من مثل شما آفریدهای بیش نیستم. چون از این عمل خودداری نکردند، حضرت علی (ع) فرمود: گودالهایی دراز کندند و در آن آتش ریختند و قنبر را گفت که: ایشان را برگرفته و به آتش اندازد و بدین ترتیب ایشان را هلاک ساخت. از بزرگان [[شیعه|شیعه]] که قصه او را روایت کردهاند [[محمد بن قولویه|محمد بن قولویه]] و [[شیخ طوسى|شیخ طوسی]] و کشّی و دیگران هستند که غالب آن روایات به [[امام محمد باقر (ع)]] و [[امام جعفر صادق (ع)]] میرسد. بنابراین، روایات و کتابهای «فرق الشیعة» [[نوبختى|نوبختی]] و «المقالات و الفرق» اشعری و تواریخ اسلام، عبدالله بن سبا بر خلاف گمان کسانی که فکر کردهاند که چنین شخصی وجود نداشته و منشأ قصه او از طریق [[سیف بن عمر تمیمى|سیف بن عمر تمیمی]] (در گذشته در 170 ه) در ذکر حوادث سال 30 هجری بوده است، شخصی تاریخی است، زیرا چنانکه گفتیم، شیعه اخبار مربوط به عبدالله بن سبا را از راویان خود مانند کشی و [[شیخ طوسى|شیخ طوسی]] نقل کردهاند و آنان نیز آن اخبار را از [[ائمه (ع)]] نقل نمودهاند. در کتاب «البدء و التاریخ» سبائیه، طیاریه نیز خوانده شدند. ایشان میپنداشتند که نخواهند مرد و مرگ ایشان طیران جانهای آنان در تاریکی آخر شب است و حضرت علی (ع) زنده است و در ابرها زندگی میکند و هرگاه بانگ رعد بشنوند میگویند که علی (ع) در حال غضب است و ایشان قایل به «[[تناسخ]]» و رجعت اند. | ||
==اعقتادات== | ==اعقتادات== | ||
عبدالله بن سبا اولین کسی بود که آهنگ واجب بودن امامت علی (ع) را علنی کرد و از دشمنان وی بیزاری جست. از این جااست که مخالفان شیعه بر آنند که بنیاد رافضیگری از [[یهودیت|یهودیت]] آمده است. باری چون خبر شهادت حضرت علی (ع) در [[مداین|مداین]] به عبدالله بن سبا رسید به آن کسی که خبر آورده بود گفت: تو دروغ میگویی، علی نمرده است اگر مغز او را در هفتاد انبان میکردی و هفتاد گواه بر قتل او میگرفتی بازهم باور نمیکردم، او کشته نشده و نخواهد مرد تا آن که سراسر زمین از آن او شود. در «فرق الشیعة» نوبختی آمده است که چون حضرت علی (ع) به شهادت رسید، گفتند «او نمرده و نمیرد و کشته نشود تا این که تازیان را با چوب دست خود براند. ایشان نخستین دسته ای بودند که پس از حضرت محمد (ص) قایل به توقف امامت حضرت علی (ع) شدند. نو بختی اضافه میکند که عبدالله بن سبا در آغاز یهودی بود و سپس مسلمان شد و این سخنان گزاف را از زمانی که یهودی بود درباره [[یوشع بن نون|یوشع بن نون]] جانشین [[موسى|موسی]] میگفت! و چون مسلمان شد همان سخنان را درباره علی (ع) از سر گرفت. | عبدالله بن سبا اولین کسی بود که آهنگ واجب بودن امامت علی (ع) را علنی کرد و از دشمنان وی بیزاری جست. از این جااست که مخالفان شیعه بر آنند که بنیاد رافضیگری از [[یهودیت|یهودیت]] آمده است. باری چون خبر شهادت حضرت علی (ع) در [[مداین|مداین]] به عبدالله بن سبا رسید به آن کسی که خبر آورده بود گفت: تو دروغ میگویی، علی نمرده است اگر مغز او را در هفتاد انبان میکردی و هفتاد گواه بر قتل او میگرفتی بازهم باور نمیکردم، او کشته نشده و نخواهد مرد تا آن که سراسر زمین از آن او شود. در «فرق الشیعة» نوبختی آمده است که چون حضرت علی (ع) به شهادت رسید، گفتند «او نمرده و نمیرد و کشته نشود تا این که تازیان را با چوب دست خود براند. ایشان نخستین دسته ای بودند که پس از حضرت محمد (ص) قایل به توقف امامت حضرت علی (ع) شدند. نو بختی اضافه میکند که عبدالله بن سبا در آغاز یهودی بود و سپس مسلمان شد و این سخنان گزاف را از زمانی که یهودی بود درباره [[یوشع بن نون|یوشع بن نون]] جانشین [[موسى|موسی]] میگفت! و چون مسلمان شد همان سخنان را درباره علی (ع) از سر گرفت. |