۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
=پراکندگی جغرافیایی اهل حدیث= | =پراکندگی جغرافیایی اهل حدیث= | ||
درباره پراکندگی جغرافیایی اهل حدیث، گزارشهای گوناگون در دست است. گویند عراقیان به رای؛ و اهل حجاز به حدیث گرایش داشتند.<ref>معجم لغة الفقهاء، ص71</ref> حنبلیان با اینکه بیشتر اهل حدیث را تشکیل میدادند، در عمل کمتر توانستند غلبه سیاسی مذهبی بیابند.<ref>احسن التقاسیم، ص379</ref> در گزارشی دیگر به رؤسای اصحاب حدیث در مناطق مهم اشاره کرده و گفتهاند که حُمَیدی در حجاز و احمد حنبل در عراق و اسحق راهویه در خراسان، سه ضلع اصلی مدافعان حدیث و سنت بودند و کسی توان غلبه بر | درباره پراکندگی جغرافیایی اهل حدیث، گزارشهای گوناگون در دست است. گویند عراقیان به رای؛ و اهل حجاز به حدیث گرایش داشتند.<ref>معجم لغة الفقهاء، ص71</ref> حنبلیان با اینکه بیشتر اهل حدیث را تشکیل میدادند، در عمل کمتر توانستند غلبه سیاسی مذهبی بیابند.<ref>احسن التقاسیم، ص379</ref> در گزارشی دیگر به رؤسای اصحاب حدیث در مناطق مهم اشاره کرده و گفتهاند که حُمَیدی در حجاز و احمد حنبل در عراق و اسحق راهویه در خراسان، سه ضلع اصلی مدافعان حدیث و سنت بودند و کسی توان غلبه بر آنها را نداشت.<ref>طبقات الشافعیة الکبری، ج2، ص141</ref> | ||
=کاربرد تعابیر اصحاب یا اهل حدیث= | =کاربرد تعابیر اصحاب یا اهل حدیث= | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==اکتفاکنندگان به ظاهر حدیث== | ==اکتفاکنندگان به ظاهر حدیث== | ||
اصحاب حدیث به کسانی اطلاق میگردد که به ظاهر احادیث اکتفا میکنند<ref>الازمة العقیدیه، ص140</ref> و در برابر اهل رای که از ظاهر الفاظ بیرون شده، به تاویل رو میآورند، قرار دارند. اهل حدیث، ارزش پرهیز از تاویل را به آیه 7 سوره آل عمرانمستند کرده، از مشرب خود دفاع میکنند.<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج1، ص104</ref> | اصحاب حدیث به کسانی اطلاق میگردد که به ظاهر احادیث اکتفا میکنند<ref>الازمة العقیدیه، ص140</ref> و در برابر اهل رای که از ظاهر الفاظ بیرون شده، به تاویل رو میآورند، قرار دارند. اهل حدیث، ارزش پرهیز از تاویل را به آیه 7 سوره آل عمرانمستند کرده، از مشرب خود دفاع میکنند.<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج1، ص104</ref> آنها با نگارش آثار گوناگون به رد تاویل پرداخته، باورداران تاویل را نقد کردند.<ref>الازمة العقیدیه، ج1، ص162-168</ref> | ||
به باور اهل حدیث، این روش از حدیثگرایی با اجتهاد منافاتی ندارد؛ به این معنا که اصحاب حدیث هم اجتهاد مینمودند و هم از ظاهر نصوص بیرون نمیشدند.<ref> الاتجاهات الفقهیه، ص335-337</ref> مدافعان اهل حدیث ضمن اشاره به ضرورت اجتهاد، معتقدند که حدیثگرایان در حد میانه افراط اهل رای و تفریط اهل ظاهر قرار دارند.<ref>اعتقاد اهل السنه، ص9-10</ref> | به باور اهل حدیث، این روش از حدیثگرایی با اجتهاد منافاتی ندارد؛ به این معنا که اصحاب حدیث هم اجتهاد مینمودند و هم از ظاهر نصوص بیرون نمیشدند.<ref> الاتجاهات الفقهیه، ص335-337</ref> مدافعان اهل حدیث ضمن اشاره به ضرورت اجتهاد، معتقدند که حدیثگرایان در حد میانه افراط اهل رای و تفریط اهل ظاهر قرار دارند.<ref>اعتقاد اهل السنه، ص9-10</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
سومین کاربرد این اصطلاح که اهل حدیث بیشتر با آن شناخته میشوند، این است که اصحاب حدیث در استنباط احکام شرعی منابع خود را به کتاب و سنت منحصر کرده، به نقش عقل در استنباط شریعت اعتنایی نداشتند.<ref>الانتصار لاصحاب الحدیث، ص4-5، 75-82</ref> به همین سبب، اصحاب حدیث را «اهل ظاهر» خواندهاند.<ref>اعتقاد ائمة السلف، ج1، ص220-221</ref> بر پایه همین کاربرد، ابوحاتم رازی، منکران قیاس و رای و پیروان حدیث نبوی و روایات صحابه و تابعین را اصحاب حدیث خوانده است.<ref>الجرح و التعدیل، ج1، ص4، 13</ref> | سومین کاربرد این اصطلاح که اهل حدیث بیشتر با آن شناخته میشوند، این است که اصحاب حدیث در استنباط احکام شرعی منابع خود را به کتاب و سنت منحصر کرده، به نقش عقل در استنباط شریعت اعتنایی نداشتند.<ref>الانتصار لاصحاب الحدیث، ص4-5، 75-82</ref> به همین سبب، اصحاب حدیث را «اهل ظاهر» خواندهاند.<ref>اعتقاد ائمة السلف، ج1، ص220-221</ref> بر پایه همین کاربرد، ابوحاتم رازی، منکران قیاس و رای و پیروان حدیث نبوی و روایات صحابه و تابعین را اصحاب حدیث خوانده است.<ref>الجرح و التعدیل، ج1، ص4، 13</ref> | ||
در برابر اصحاب حدیث، رایگرایان دریافتهای عقلی خود را در استنباط احکام دخالت میدهند و از این رو به اهل قیاس نامبردارند.<ref>معجم الفاظ الفقه، ص75</ref> در توصیفی دیگر، اصحاب قیاس چون در تبیین مشکلات حدیث یا موضوعاتی که حدیثی درباره آن نیامده، به رای خود رجوع میکنند، به اصحاب رای نامبردار شدند.<ref>شرح اصول کافی، ج11، ص257؛ ج12، ص334</ref> از لحاظ مفهومی، رای در این کاربرد شامل نظر مخالف نص، گمانپردازی در دین، سخنان اهل بدعت، و تمسک جستن به قیاس و استحسان است.<ref>الانتصار لاهل الحدیث، ج1، ص11</ref> شاید برای مخالفت مطلق با رای است که گاه در اصطلاح، اهل حدیث را در تقابل با اهل بدعت تعریف میکنند.<ref>اعتقاد ائمة السلف، ج1، ص220</ref> مخالفت اصحاب حدیث با دانش کلام، در جهت بیاعتنایی | در برابر اصحاب حدیث، رایگرایان دریافتهای عقلی خود را در استنباط احکام دخالت میدهند و از این رو به اهل قیاس نامبردارند.<ref>معجم الفاظ الفقه، ص75</ref> در توصیفی دیگر، اصحاب قیاس چون در تبیین مشکلات حدیث یا موضوعاتی که حدیثی درباره آن نیامده، به رای خود رجوع میکنند، به اصحاب رای نامبردار شدند.<ref>شرح اصول کافی، ج11، ص257؛ ج12، ص334</ref> از لحاظ مفهومی، رای در این کاربرد شامل نظر مخالف نص، گمانپردازی در دین، سخنان اهل بدعت، و تمسک جستن به قیاس و استحسان است.<ref>الانتصار لاهل الحدیث، ج1، ص11</ref> شاید برای مخالفت مطلق با رای است که گاه در اصطلاح، اهل حدیث را در تقابل با اهل بدعت تعریف میکنند.<ref>اعتقاد ائمة السلف، ج1، ص220</ref> مخالفت اصحاب حدیث با دانش کلام، در جهت بیاعتنایی آنها به عقل ارزیابی شده است.<ref>کشف المراد، ص24، پاورقی</ref> | ||
برای دوری از رای و قیاس، گاه اصطلاح سلف را به حدیثگرایانی چون مالک انس، سفیان ثوری، احمد حنبل، و داود بن علی اصفهانی اطلاق کردهاند؛ با این توجیه که اینان بر طریق متقدمان رفته و تابع | برای دوری از رای و قیاس، گاه اصطلاح سلف را به حدیثگرایانی چون مالک انس، سفیان ثوری، احمد حنبل، و داود بن علی اصفهانی اطلاق کردهاند؛ با این توجیه که اینان بر طریق متقدمان رفته و تابع آنها بودهاند.<ref>الملل و النحل، ص103</ref> | ||
=فرقههای مسلمین= | =فرقههای مسلمین= | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
=محنه خلق قرآن= | =محنه خلق قرآن= | ||
در ماجرای خلق قرآن <ref>تاریخ طبری، ج7، ص197-203</ref> گروهی از اصحاب حدیث از بیم جان و با فشار حکومت عباسی مدافع اعتزال، به مخلوق بودن قرآن تن دادند. احمد حنبل زیر بار اجبار حکومت نرفت؛ اما در منابع، سخنان گوناگون در باب ماهیت قرآن از او گزارش کردهاند. احمد بیش از هر چیز تعمق و خوض در این مسئله را نمیپسندید.<ref>ابن حنبل حیاته و عصره، ص108-115</ref> از کسانی چون اسماعیل بن علیه دانشور بصره<ref>تاریخ بغداد، ج6، ص227-237</ref>و هشام بن عمار دانشور شام <ref>میزان الاعتدال، ج4، ص302-303</ref> از باورداران نظریه خلق قرآن نام بردهاند. در موضوع خلق قرآن، آن چه همواره مورد تأکید اصحاب حدیث و سلف بود، کلام الله بودن قرآن است. از این رو، | در ماجرای خلق قرآن <ref>تاریخ طبری، ج7، ص197-203</ref> گروهی از اصحاب حدیث از بیم جان و با فشار حکومت عباسی مدافع اعتزال، به مخلوق بودن قرآن تن دادند. احمد حنبل زیر بار اجبار حکومت نرفت؛ اما در منابع، سخنان گوناگون در باب ماهیت قرآن از او گزارش کردهاند. احمد بیش از هر چیز تعمق و خوض در این مسئله را نمیپسندید.<ref>ابن حنبل حیاته و عصره، ص108-115</ref> از کسانی چون اسماعیل بن علیه دانشور بصره<ref>تاریخ بغداد، ج6، ص227-237</ref>و هشام بن عمار دانشور شام <ref>میزان الاعتدال، ج4، ص302-303</ref> از باورداران نظریه خلق قرآن نام بردهاند. در موضوع خلق قرآن، آن چه همواره مورد تأکید اصحاب حدیث و سلف بود، کلام الله بودن قرآن است. از این رو، آنها بیشتر از این باره قرآن نمیگفتند و اجازه گفتن نیز نمیدادند.<ref>السنه، ج1، ص136، 139، 151-155</ref> | ||
=امامت و خلافت از نظر اهل حدیث= | =امامت و خلافت از نظر اهل حدیث= | ||
جریان غالب در محافل اهل حدیث [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref>، برتر شمردن حضرت علی بر عثمان بود. حتی گاه از برتری علی بر شیخین سخن به میان میآمد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص120</ref> تفضیل شیخین به عنوان نظریه عمومی اصحاب حدیث یاد شده<ref> اعتقاد ائمة السلف، ج1، ص23؛ نک: ابکار الافکار، ج5، ص317</ref> و گزارش مخالف آن نیز از اهل حدیث در دست است.<ref>میزان الاعتدال، ج2، ص248</ref> آنان در مسئله امامت به نظریه اختیار اعتقاد دارند و قائل به نص نیستند.<ref>غایة المرام، ص376</ref> در عین حال، اعتقاد به وجود نص بر امامت ابوبکر را به برخی از ایشان نسبت دادهاند.<ref>ابکار الافکار، ج5، ص140</ref> | جریان غالب در محافل اهل حدیث [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref>، برتر شمردن حضرت علی بر عثمان بود. حتی گاه از برتری علی بر شیخین سخن به میان میآمد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص120</ref> تفضیل شیخین به عنوان نظریه عمومی اصحاب حدیث یاد شده<ref> اعتقاد ائمة السلف، ج1، ص23؛ نک: ابکار الافکار، ج5، ص317</ref> و گزارش مخالف آن نیز از اهل حدیث در دست است.<ref>میزان الاعتدال، ج2، ص248</ref> آنان در مسئله امامت به نظریه اختیار اعتقاد دارند و قائل به نص نیستند.<ref>غایة المرام، ص376</ref> در عین حال، اعتقاد به وجود نص بر امامت ابوبکر را به برخی از ایشان نسبت دادهاند.<ref>ابکار الافکار، ج5، ص140</ref> آنها خوارج و معاویه را که در برابر امام علی ایستادند، گمراه میدانند.<ref>الجمل و النصره، ص68</ref> | ||
بعد از ظهور احمد حنبل، این اندیشه در محافل اهل حدیث غلبه یافت که اطاعت از امامان مسلمین لازمه پیروی از سنت است.<ref>طبقات الحنابله، ج1، ص243-244؛ اسلام پژوهشی تاریخی و فرهنگی، ص337</ref> | بعد از ظهور احمد حنبل، این اندیشه در محافل اهل حدیث غلبه یافت که اطاعت از امامان مسلمین لازمه پیروی از سنت است.<ref>طبقات الحنابله، ج1، ص243-244؛ اسلام پژوهشی تاریخی و فرهنگی، ص337</ref> | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
'''ابوحنیفه''' | '''ابوحنیفه''' | ||
در تعلیل دشمنی اصحاب حدیث با اصحاب رأی میگفت: ما خلافت علی را ثابت میکنیم و | در تعلیل دشمنی اصحاب حدیث با اصحاب رأی میگفت: ما خلافت علی را ثابت میکنیم و آنها نمیکنند.<ref>وضوء النبی، ج1، ص375</ref> گویند احمد حنبل به ترتیب چهارگانه خلفا باور داشت و فضیلت آنان را به ترتیب تاریخی میپذیرفت<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص121، «اصحاب حدیث»</ref> و در قولی حتی پس از تفضیل ترتیبی خلفای سهگانه، درباره بعدیها سکوت میکرد.<ref>طبقات الحنابله، ج1، ص241-246</ref> | ||
=آراء خاص اهل حدیث= | =آراء خاص اهل حدیث= |