۲۱٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==اخوان در خط مقدم مجاهدین== | ==اخوان در خط مقدم مجاهدین== | ||
آغاز ورود [[اخوانالمسلمین]] به [[فلسطین]] زمانی بود که اولین گروه از آنها تحت عنوان یک سفر علمی به سینا نفوذ کردند تا از مرز مصر عبور کنند و وارد [[فلسطین]] شوند، یعنی قبل از ورود ارتشهای عربی به فلسطین. پس از آن، [[اخوانالمسلمین|اخوان]] نبردهای زیادی انجام داد و شگفتانگیزترین نمونههای فداکاری و قهرمانی را در جنگ ارائه کرد. علاوه بر آن تعداد زیادی از کسانی که چانن خود را برای سرزمین فلسطین فدا کردند. | آغاز ورود [[اخوانالمسلمین]] به [[فلسطین]] زمانی بود که اولین گروه از آنها تحت عنوان یک سفر علمی به سینا نفوذ کردند تا از مرز مصر عبور کنند و وارد [[فلسطین]] شوند، یعنی قبل از ورود ارتشهای عربی به فلسطین. پس از آن، [[اخوانالمسلمین|اخوان]] نبردهای زیادی انجام داد و شگفتانگیزترین نمونههای فداکاری و قهرمانی را در جنگ ارائه کرد. علاوه بر آن تعداد زیادی از کسانی که چانن خود را برای سرزمین فلسطین فدا کردند. | ||
سرلشکر '''احمد فؤاد صدیق''' | سرلشکر '''احمد فؤاد صدیق''' فرمانده کل کمپین [[فلسطین]] میگوید: «[[اخوانالمسلمین|اخوان]] سربازانی بودند که به بهترین حالت، وظیفه خود را انجام دادند و [[یهودیان]] به دنبال مواضع اخوان بودند تا در حمله از آنها دوری کنند. و اینکه من تعدادی از آنها را از تاریخ 26 تا 30 دسامبر 1948 میلادی به جنوب دیرالبلاح در حدود 100 کیلومتری برای ملاقات با یهودیان فرستادم که اقدامات قهرمانانه آنها و تصمیم به انحلال تأثیری بر آنها نداشت». | ||
==اولین ماموریت در خان یونس== | ==اولین ماموریت در خان یونس== | ||
[[خان یونس]] که [[یهودیان]] در آن زمان به آن کفار درم میگفتند، منطقهای مستحکم | [[خان یونس]] که [[یهودیان]] در آن زمان به آن کفار درم میگفتند، منطقهای مستحکم بود. با وجود اینکه وسعت کوچکی داشت، به دلیل نزدیکی به مرز [[مصر]] و قرار گرفتن در جاده اصلی مواصلاتی در موقعیت بسیار مهمی ساخته شده بود. [[مصر]] را به [[فلسطین]] وصل میکرد. ایشان به همراه نیروهای [[اخوانالمسلمین|اخوان]] در آن منطقه حاضر شدند.<br> | ||
==راه اورشلیم از طریق رامات رحیل== | ==راه اورشلیم از طریق رامات رحیل== | ||
از جمله نبردهایی که [[اخوانالمسلمین|اخوان]] [[مصر]] به رهبری | از جمله نبردهایی که [[اخوانالمسلمین|اخوان]] [[مصر]] به رهبری '''احمد لبیب الترجمان''' به راه انداخت، نبرد برای تصرف [[رمات راحیل]] بود، زمانی که گروهی از مجاهدان [[اخوانالمسلمین]] رامات راحیل را در نیمه شب بیست و ششم مه 1948 م، غصب کردند. موفق شد شهر مستحکم را تصرف کند و بیش از 200 سرباز یهودی را در این نبرد کشت. | ||
این زمانی اتفاق افتاد که نیروهای داوطلب [[اخوانالمسلمین]] به رهبری برادر مجاهد احمد لبیب الترجمان در نزدیکی شهر مستقر شدند و فردای آن روز به آن نزدیک شد و تعداد داوطلبان حدود 35 نفر بود که دو کیلومتر را با پای پیاده بین کوه ها و دره های ناهموار پیاده روی کردند. خمپارههای سنگین و جعبههای دانا را با خود میکشیدند، اما ایمان و روحیه روحیه در بین همه بالا بود. | این زمانی اتفاق افتاد که نیروهای داوطلب [[اخوانالمسلمین]] به رهبری برادر مجاهد احمد لبیب الترجمان در نزدیکی شهر مستقر شدند و فردای آن روز به آن نزدیک شد و تعداد داوطلبان حدود 35 نفر بود که دو کیلومتر را با پای پیاده بین کوه ها و دره های ناهموار پیاده روی کردند. خمپارههای سنگین و جعبههای دانا را با خود میکشیدند، اما ایمان و روحیه روحیه در بین همه بالا بود. | ||
همه به رهبری برادر احمد لبیب ترجمان در پشت شهر مستحکم موضع گرفتند و دستور تیراندازی به توپخانه صادر شد و سیصد گلوله شلیک کردند... در زیر پرده دود، احمد لبیب الترجمان دستور داد. نیروهای او شروع به خزیدن در زیر پتوی سنگین | همه به رهبری برادر احمد لبیب ترجمان در پشت شهر مستحکم موضع گرفتند و دستور تیراندازی به توپخانه صادر شد و سیصد گلوله شلیک کردند... در زیر پرده دود، احمد لبیب الترجمان دستور داد. نیروهای او شروع به خزیدن در زیر پتوی سنگین بمبهای خمپاره کردند و مجاهدین در یک لحظه هجوم بردند تا مین های خود را زیر سیم ها منفجر کنند. از پشت سر آنها، گروه های نفوذی به سرعت عبور می کنند تا اهدافی را که به آنها اختصاص داده شده بود، اشغال کنند. درگیری از سنگرها و سدها شروع شد، یهودیان سعی کردند دفاع کنند، اخوان وقت را تلف نکرد، گروهی از آنها به سمت برج ها بالا رفتند، زیر آنها مین ها را منفجر کردند و آنها را به آوار و آوار تبدیل کردند، این انفجارهای ناگهانی تأثیر بدی داشت. بر قلب یهودیان افتاد و به دست آنها افتاد، بنابراین آنها شروع به عقب نشینی از راههای مخفی خود به مستعمره تل پیوت در نزدیکی اورشلیم جدید کردند. | ||
و سربازان پیاده داوطلب به داخل شهر پیشروی کردند و فریاد زدند: الحمدلله خدا بزرگ است، آنها وحشت را در دل یهودیان زنده ایجاد کردند و وحشت آنها را فرا گرفت، بنابراین آنها از سنگرهای خود به شهرک های مجاور عقب نشینی کردند. | و سربازان پیاده داوطلب به داخل شهر پیشروی کردند و فریاد زدند: الحمدلله خدا بزرگ است، آنها وحشت را در دل یهودیان زنده ایجاد کردند و وحشت آنها را فرا گرفت، بنابراین آنها از سنگرهای خود به شهرک های مجاور عقب نشینی کردند. | ||
و اخوان در این شهر چیزی را یافت که آنها را از فضل، مهمات و آذوقه شگفت زده کرد، زیرا مرکز تدارکاتی بود که بر عرضه تجاوز شدگان دیگر نظارت می کرد... بیش از دویست جسد یهودی در زیر آوار پیدا شد، به جز اجساد را با خود بردند، در مورد تلفات اخوان، ده شهید و مجروح بودند. بنابراین، مترجم که در کشتار یهودیان نقش داشت، توانست انبارهای تدارکات و مهمات زیادی را تحت کنترل خود درآورد. ..و همینطور این سایت که در جاده اورشلیم بود.<br> | و اخوان در این شهر چیزی را یافت که آنها را از فضل، مهمات و آذوقه شگفت زده کرد، زیرا مرکز تدارکاتی بود که بر عرضه تجاوز شدگان دیگر نظارت می کرد... بیش از دویست جسد یهودی در زیر آوار پیدا شد، به جز اجساد را با خود بردند، در مورد تلفات اخوان، ده شهید و مجروح بودند. بنابراین، مترجم که در کشتار یهودیان نقش داشت، توانست انبارهای تدارکات و مهمات زیادی را تحت کنترل خود درآورد...و همینطور این سایت که در جاده اورشلیم بود.<br> | ||
==بازکردن راه فلوجه== | ==بازکردن راه فلوجه== |