۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تقسیم بندی' به 'تقسیمبندی') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
←← منشأ عقاید صوفیه | ←← منشأ عقاید صوفیه | ||
مؤلف، اکثر صوفیه را به ظاهر حنبلی یا مالکی و در باطن کافر و عقاید | مؤلف، اکثر صوفیه را به ظاهر حنبلی یا مالکی و در باطن کافر و عقاید آنها را متأثر از اندیشههای اهل ریاضت، پیروان آیین هندو و فلاسفه دانسته و گفته است که این عقاید ابتدا اهل سنّت و سپس برخی از اهل تشیع را فریفته است. | ||
←← توطئه مخالفان شیعه | ←← توطئه مخالفان شیعه | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
←← نقد عقاید صوفیه | ←← نقد عقاید صوفیه | ||
مؤلف در بررسی طرق صوفیه اعمال و عقاید برخی از | مؤلف در بررسی طرق صوفیه اعمال و عقاید برخی از آنها مانند بیاعتنایی به شریعت، رها کردن کسب علوم دینی و کار، نظربازی ، ریاضت، رقص و سماع را تقبیح کرده<ref> احمد بن محمد مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ج۲، ص۷۶۶، چاپ صادق حسن زاده، قم ۱۳۷۸ ش. - احمد بن محمد مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ج۲، ص۷۷۲ـ ۷۷۴، چاپ صادق حسن زاده، قم ۱۳۷۸ ش.</ref> و مشایخ صوفیه مانند محییالدین ابن عربی، عبدالرزاق کاشانی و عزیزالدین نسفی را به دلیل اعتقاد به وحدت وجود کافر و زندیق خوانده است.<ref> احمد بن محمد مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ج۲، ص۷۵۲، چاپ صادق حسن زاده، قم ۱۳۷۸ ش.</ref> | ||
با وجود این گفته میشود مقدس اردبیلی (مؤلف احتمالی این اثر) در الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید<ref>مقدس اردبیلی، ۱۳۷۵، ج۱، ص۹۱، ص ۲۹ـ۳۰، احمد بن محمد مقدس اردبیلی، الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید، چاپ احمد عابدی، قم ۱۳۷۵ ش.</ref> در پاسخ به شبهه ابن کمونه، متمسک به نظریه وحدت وجود شده است. | با وجود این گفته میشود مقدس اردبیلی (مؤلف احتمالی این اثر) در الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید<ref>مقدس اردبیلی، ۱۳۷۵، ج۱، ص۹۱، ص ۲۹ـ۳۰، احمد بن محمد مقدس اردبیلی، الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید، چاپ احمد عابدی، قم ۱۳۷۵ ش.</ref> در پاسخ به شبهه ابن کمونه، متمسک به نظریه وحدت وجود شده است. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
← نظر نورالله شوشتری | ← نظر نورالله شوشتری | ||
قاضی نوراللّه شوشتری (متوفی ۱۰۱۹) نیز سعی داشت میان عرفا و فلاسفه ــ که | قاضی نوراللّه شوشتری (متوفی ۱۰۱۹) نیز سعی داشت میان عرفا و فلاسفه ــ که آنها را حکما میخواند ــ توافق به وجود آورد.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۳، تهران ۱۳۵۴ ش.</ref> | ||
به عقیده او امامیه دو طایفهاند: طایفهای حاملِ ظاهر دین، که به | به عقیده او امامیه دو طایفهاند: طایفهای حاملِ ظاهر دین، که به آنها مؤمن میگوید و طایفهای حاملِ باطن دین که آنها را مؤمن شیعی و صوفی مینامد.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۵، تهران ۱۳۵۴ ش.</ref> | ||
قاضی نوراللّه شوشتری همه صوفیه را شیعه میدانست و معتقد بود طرفداری یا پیروی برخی عرفا از مذاهب اهل سنّت، از روی تقیه بوده است.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۶، تهران ۱۳۵۴ ش.</ref> | قاضی نوراللّه شوشتری همه صوفیه را شیعه میدانست و معتقد بود طرفداری یا پیروی برخی عرفا از مذاهب اهل سنّت، از روی تقیه بوده است.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۶، تهران ۱۳۵۴ ش.</ref> | ||
همچنین اعتقاد به حلول و اعمالی چون رقص و سماع را به برخی از صوفیه متأخر از جمله سلسله نقشبندیه نسبت داده است.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۱، با تعلیقات شهابالدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، ج ۱، قم (۱۳۷۷).</ref> | همچنین اعتقاد به حلول و اعمالی چون رقص و سماع را به برخی از صوفیه متأخر از جمله سلسله نقشبندیه نسبت داده است.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۱، با تعلیقات شهابالدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، ج ۱، قم (۱۳۷۷).</ref> | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
← نظر صدرالدین شیرازی | ← نظر صدرالدین شیرازی | ||
در همین قرن (یازدهم) علمای دیگری هم بودند که گرچه از صوفیه انتقاد کردهاند، آثارشان نشاندهنده تأثیرپذیری | در همین قرن (یازدهم) علمای دیگری هم بودند که گرچه از صوفیه انتقاد کردهاند، آثارشان نشاندهنده تأثیرپذیری آنها از برخی جنبههای تصوف است، از جمله حکیم و عالم شیعی صدرالدین شیرازی (متوفی ۱۰۵۰) مشهور به ملاصدرا. | ||
او در رساله کسر اصنام الجاهلیّة<ref>محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، کسر اصنام الجاهلیّه فی الرّد علی متصوفة زمانه، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۴۰ ش. - محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، کسر اصنام الجاهلیّه فی الرّد علی متصوفة زمانه، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۴، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۴۰ ش.</ref> به صوفیان زمان خود اعتراض کرده و | او در رساله کسر اصنام الجاهلیّة<ref>محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، کسر اصنام الجاهلیّه فی الرّد علی متصوفة زمانه، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۴۰ ش. - محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، کسر اصنام الجاهلیّه فی الرّد علی متصوفة زمانه، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۴، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۴۰ ش.</ref> به صوفیان زمان خود اعتراض کرده و آنها را بطّالینی خوانده که در مجالس ذکر به پرخوری و رقص و سماع میپردازند. | ||
با این حال کتابهای او سرشار از اقوال قدمای صوفیه است و از وحدت وجود، مراتب وجود و دیگر عقاید ابن عربی و پیروانش دفاع کرده است ( تفسیر ملاصدرا ). | با این حال کتابهای او سرشار از اقوال قدمای صوفیه است و از وحدت وجود، مراتب وجود و دیگر عقاید ابن عربی و پیروانش دفاع کرده است ( تفسیر ملاصدرا ). | ||
← نظر عبدالرزاق لاهیجی | ← نظر عبدالرزاق لاهیجی | ||
عبدالرزاق لاهیجی (متوفی ۱۰۷۲) شاگرد و داماد ملاصدرا نیز در شوارق الالهام<ref>عبدالرزاق بن علی لاهیجی، شوارق الالهام فی شرح تجریدالکلام، ج۱، ص۳۰، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۶.</ref> رسیدن به برخی حقایق را منوط به مکاشفه، و مباحث عقلی را در وصول به | عبدالرزاق لاهیجی (متوفی ۱۰۷۲) شاگرد و داماد ملاصدرا نیز در شوارق الالهام<ref>عبدالرزاق بن علی لاهیجی، شوارق الالهام فی شرح تجریدالکلام، ج۱، ص۳۰، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۶.</ref> رسیدن به برخی حقایق را منوط به مکاشفه، و مباحث عقلی را در وصول به آنها ناتوان میداند. | ||
به نوشته وی در کتاب گوهر مراد،<ref> عبدالرزاق بن علی لاهیجی، گوهر مراد، ج۱، ص۳۸، چاپ زینالعابدین قربانی لاهیجی، تهران ۱۳۷۲ ش.</ref> حقیقت تصوف سلوک باطن است و سلوک باطن مستلزم سلوک ظاهر است، پس صوفی نخست باید حکیم یا متکلم باشد و ادعای تصوف، پیش از تسلط در حکمت و کلام و سایر علوم دینی عوامفریبی است. | به نوشته وی در کتاب گوهر مراد،<ref> عبدالرزاق بن علی لاهیجی، گوهر مراد، ج۱، ص۳۸، چاپ زینالعابدین قربانی لاهیجی، تهران ۱۳۷۲ ش.</ref> حقیقت تصوف سلوک باطن است و سلوک باطن مستلزم سلوک ظاهر است، پس صوفی نخست باید حکیم یا متکلم باشد و ادعای تصوف، پیش از تسلط در حکمت و کلام و سایر علوم دینی عوامفریبی است. | ||
او در خاتمه این کتاب<ref>عبدالرزاق بن علی لاهیجی، گوهر مراد، ج۱، ص۶۸۷ـ ۶۸۸، چاپ زینالعابدین قربانی لاهیجی، تهران ۱۳۷۲ ش.</ref> عمل کسانی را که به سبب سلوک باطن، خود را با عناوینی میخوانند که در شریعت وارد نیست نامقبول میشمرد. | او در خاتمه این کتاب<ref>عبدالرزاق بن علی لاهیجی، گوهر مراد، ج۱، ص۶۸۷ـ ۶۸۸، چاپ زینالعابدین قربانی لاهیجی، تهران ۱۳۷۲ ش.</ref> عمل کسانی را که به سبب سلوک باطن، خود را با عناوینی میخوانند که در شریعت وارد نیست نامقبول میشمرد. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
شاگرد و داماد دیگر ملاصدرا، محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی (متوفی ۱۰۹۱)، مشهور به فیض نیز در آثارش از صوفیانی که خرقه میپوشند و اذکاری اختراع و صدا را به ذکر بلند میکنند شطح و طامات میگویند، علم و معرفت ندارند، تفقه در دین را لازم نمیدانند و اعمالی خارج از سنّت وضع میکنند، انتقاد کرده<ref>محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، چاپ محسن عقیل، (قم) ۱۴۰۹/۱۹۸۹. - محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ج۱، ص۱۳۶ـ۱۳۹، چاپ محسن عقیل، (قم) ۱۴۰۹/۱۹۸۹. - محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی، ج۱، ص۱۰۴ـ۱۰۷، چاپ رسول جعفریان، اصفهان ۱۳۷۱ ش. - محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، رسائل، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۴۶، رساله ۳: بشارة الشیعة، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۱.</ref> | شاگرد و داماد دیگر ملاصدرا، محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی (متوفی ۱۰۹۱)، مشهور به فیض نیز در آثارش از صوفیانی که خرقه میپوشند و اذکاری اختراع و صدا را به ذکر بلند میکنند شطح و طامات میگویند، علم و معرفت ندارند، تفقه در دین را لازم نمیدانند و اعمالی خارج از سنّت وضع میکنند، انتقاد کرده<ref>محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، چاپ محسن عقیل، (قم) ۱۴۰۹/۱۹۸۹. - محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ج۱، ص۱۳۶ـ۱۳۹، چاپ محسن عقیل، (قم) ۱۴۰۹/۱۹۸۹. - محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی، ج۱، ص۱۰۴ـ۱۰۷، چاپ رسول جعفریان، اصفهان ۱۳۷۱ ش. - محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، رسائل، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۴۶، رساله ۳: بشارة الشیعة، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۱.</ref> | ||
و از سوی دیگر به متشرعان توصیه میکند تا به گروهی که بر جاده سلوک شرعی حرکت میکنند، طعن و لعن نکنند مگر آنکه از | و از سوی دیگر به متشرعان توصیه میکند تا به گروهی که بر جاده سلوک شرعی حرکت میکنند، طعن و لعن نکنند مگر آنکه از آنها کفر صریح یا بدعتی واضح صادر شود، بهعلاوه تا جایی که بتوان آن عمل یا گفتار را تأویل و تصحیح کرد نباید آنان را تکفیر نمود<ref> محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی، ج۱، ص۹۹ـ ۱۰۸، چاپ رسول جعفریان، اصفهان ۱۳۷۱ ش.</ref> او خود رسالهای به نام زاد السالک<ref>محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی، ج۱، ص۷۹ـ۹۱، چاپ رسول جعفریان، اصفهان ۱۳۷۱ ش.</ref> در سیر و سلوک نوشته و در ضمن رسالهای نیز به نام مشواق<ref> محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی، ج۱، ص۲۳۷ـ۲۷۳، چاپ رسول جعفریان، اصفهان ۱۳۷۱ ش.</ref> در توضیح الفاظی که صوفیه در اشعار عرفانی به کار میبرند، تألیف نموده است. | ||
فیض کاشانی با آنکه به صوفیه زمان خود تاخته، اما تأثیرپذیری او از میراث ادبی و اخلاقی قدمای صوفیه از مجموع آثارش مشهود است. | فیض کاشانی با آنکه به صوفیه زمان خود تاخته، اما تأثیرپذیری او از میراث ادبی و اخلاقی قدمای صوفیه از مجموع آثارش مشهود است. | ||
ازینرو، مخالفان تصوف او را مورد طعن و نقد قرار دادند<ref>یوسف بن احمد بحرانی، للة البحرین، ج۱، ص۱۲۱، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بی تا).</ref> و شاگرد وی سید نعمتاللّه جزایری (۱۱۱۲) در مقام دفاع از استاد بر آمد و انتساب وی را به صوفیه با نقل عباراتی از کلمات طریفه وی انکار کرد.<ref>خوانساری، ج۶، ص۹۶ـ۹۹.</ref> | ازینرو، مخالفان تصوف او را مورد طعن و نقد قرار دادند<ref>یوسف بن احمد بحرانی، للة البحرین، ج۱، ص۱۲۱، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بی تا).</ref> و شاگرد وی سید نعمتاللّه جزایری (۱۱۱۲) در مقام دفاع از استاد بر آمد و انتساب وی را به صوفیه با نقل عباراتی از کلمات طریفه وی انکار کرد.<ref>خوانساری، ج۶، ص۹۶ـ۹۹.</ref> | ||
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۲: | ||
۱) عدم پایبندی برخی از اهل تصوف به آداب دینی و احکام شرع؛ | ۱) عدم پایبندی برخی از اهل تصوف به آداب دینی و احکام شرع؛ | ||
۲) ابداع آیینهای عبادی یا رفتارهای اجتماعی و اخلاقی که به زعم فقها یا مخالفت با شریعت است یا حداقل در منابع دینی از | ۲) ابداع آیینهای عبادی یا رفتارهای اجتماعی و اخلاقی که به زعم فقها یا مخالفت با شریعت است یا حداقل در منابع دینی از آنها خبری نیست، مانند حلقههای ذکر که آدابی خاص دارد؛ | ||
۳) برخی آرا و عقاید اهل عرفان که به نظر فقها و علمای دین ناسازگار با تعالیم دینی است، مانند وحدت وجود که به حلول و اتحاد میانجامد یا عبادت را منتفی میکند و همچنین شطح و طامات؛ | ۳) برخی آرا و عقاید اهل عرفان که به نظر فقها و علمای دین ناسازگار با تعالیم دینی است، مانند وحدت وجود که به حلول و اتحاد میانجامد یا عبادت را منتفی میکند و همچنین شطح و طامات؛ | ||
خط ۲۴۰: | خط ۲۴۰: | ||
← منتقدان تصوف | ← منتقدان تصوف | ||
گروهی از علما نیز که تحت تأثیر ابن عربی و شارحان او هستند، میان صوفیهای که ملتزم به رعایت ظاهر و باطن شرعاند با | گروهی از علما نیز که تحت تأثیر ابن عربی و شارحان او هستند، میان صوفیهای که ملتزم به رعایت ظاهر و باطن شرعاند با آنهایی که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق مینهند. | ||
آنها از متقدمان صوفیه به نیکی یاد میکنند ولی با آداب خانقاه نشینی و سلسلههای صوفیانه میانهای ندارند و حتی به دلیل اعتراض به برخی آداب و اعمال سلسلهها از به کار بردن کلمه تصوف پرهیز و از عقاید و آرای متقدمان تعبیر به عرفان میکنند.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۵، با تعلیقات شهابالدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، ج ۱، قم (۱۳۷۷). - محمدباقر مجلسی، عین الحیات، ج۱، ص۴۱۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۶ ش. - محمدباقر مجلسی، اجوبه، ج۱، ص۲۹ـ ۳۱، در محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، رساله تشویق السالکین، (تهران) ۱۳۷۵ ش.</ref> | آنها از متقدمان صوفیه به نیکی یاد میکنند ولی با آداب خانقاه نشینی و سلسلههای صوفیانه میانهای ندارند و حتی به دلیل اعتراض به برخی آداب و اعمال سلسلهها از به کار بردن کلمه تصوف پرهیز و از عقاید و آرای متقدمان تعبیر به عرفان میکنند.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۵، با تعلیقات شهابالدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، ج ۱، قم (۱۳۷۷). - محمدباقر مجلسی، عین الحیات، ج۱، ص۴۱۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۶ ش. - محمدباقر مجلسی، اجوبه، ج۱، ص۲۹ـ ۳۱، در محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، رساله تشویق السالکین، (تهران) ۱۳۷۵ ش.</ref> | ||