۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
شواهد تاریخی گواه بر این نکته است که فرقه مذکور پس از آن به وجود آمد که حضرت علی (ع) با نقض حکمیت از سوی معاویه مخالفت کرد. | شواهد تاریخی گواه بر این نکته است که فرقه مذکور پس از آن به وجود آمد که حضرت علی (ع) با نقض حکمیت از سوی معاویه مخالفت کرد. | ||
خوارج اگر چه خودشان در ابتدا مسئله حکمیت را مطرح کرده بودند، اما بعد از پذیرش حکمیت از سوی امام علی (ع) و خاتمه یافتن جنگ، از رای خود پشیمان شده و با سر دادن شعار «لا حکم الا لله»، خواهان ادامه جنگ شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانستند و امام را دعوت به توبه کردند و در اعتراض به امیرمؤمنان علی (ع) گفتند: «تو در دین خدا داوری را به مردان سپردی، در حالی که خداوند میگوید تنها حکم از آن خدا است.»ولی امام با استناد به آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُود» <ref> سوره مائده ، آیه 1</ref> بر عهد و پیمان خود وفا کرد و حاضر نشد که آن را نقض کند. پس از آنکه امام به کوفه و معاویه به شام بازگشت، مخالفان حکمیت از امام علی جدا شدند و به [[حروراء]] در نزدیکی [[کوفه]] رفتند<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص ۵۱۳-۵۱۴</ref> <ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸</ref> و در ادامه به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند. | خوارج اگر چه خودشان در ابتدا مسئله حکمیت را مطرح کرده بودند، اما بعد از پذیرش حکمیت از سوی امام علی (ع) و خاتمه یافتن جنگ، از رای خود پشیمان شده و با سر دادن شعار «لا حکم الا لله»، خواهان ادامه جنگ شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانستند و امام را دعوت به توبه کردند و در اعتراض به امیرمؤمنان علی (ع) گفتند: «تو در دین خدا داوری را به مردان سپردی، در حالی که خداوند میگوید تنها حکم از آن خدا است.»ولی امام با استناد به آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُود» <ref> سوره مائده ، آیه 1</ref> بر عهد و پیمان خود وفا کرد و حاضر نشد که آن را نقض کند. پس از آنکه امام به کوفه و معاویه به شام بازگشت، مخالفان حکمیت از امام علی جدا شدند و به [[حروراء]] در نزدیکی [[کوفه]] رفتند<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص ۵۱۳-۵۱۴</ref> <ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸</ref> و در ادامه به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند. | ||
در جریان حکمیت، [[عمروبن عاص]] که داور شام بود، با ترفندی دغل کارانه توانست [[ابوموسی اشعری]] را که داور [[عراق]] بود، فریب دهد. عدهای از لشکر امام علی (ع) که متوجه این نیرنگ شدند، به حضرت اعتراض کردند که نمی بایستی زیر بار حکمیت میرفتی! این تعداد در ابتدا جمعیت چندانی را تشکیل نمیدادند، اما به مرور بر شمار | در جریان حکمیت، [[عمروبن عاص]] که داور شام بود، با ترفندی دغل کارانه توانست [[ابوموسی اشعری]] را که داور [[عراق]] بود، فریب دهد. عدهای از لشکر امام علی (ع) که متوجه این نیرنگ شدند، به حضرت اعتراض کردند که نمی بایستی زیر بار حکمیت میرفتی! این تعداد در ابتدا جمعیت چندانی را تشکیل نمیدادند، اما به مرور بر شمار آنها افزوده شد و سرانجام در منطقهای به نام حروراء تجمع کرده اعلان جنگ کردند. امام در این جنگ شکست سختی بر آنان وارد کرد. خوارج هر چند به ظاهر در این نبرد نابود شدند، اما انحراف اعتقادی آنان در خط و سیر جغرافیای اسلام ماندگار و به مکتبی خاص تبدیل شد و هم اکنون نیز در بستر تفکر [[داعش]] و سایر گروهکهای تکفیری ادامه دارد. | ||
==تاثیر حضور خوارج در جامعه اسلامی== | ==تاثیر حضور خوارج در جامعه اسلامی== | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
البته خوارج در زمان [[امام حسن|امام حسن علیهالسلام]] جهت مقابله با معاویه، به سپاه امام پیوستند. <ref>شیخ مفید، الارشاد فى معرفة حجج اللّه على العباد، سال ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۰</ref> <ref>اربلی بهاء الدین، کشف الغمّة فی معرفة الائمة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۶۲</ref> همچنین پس از صلح حضرت، مبارزه با معاویه و [[بنی امیه|امویان]] را ادامه دادند.<ref>بلاذری احمد بن یحیی، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۶۹</ref> <ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۱۶۵-166</ref> <ref>عاملی جعفر مرتضی ، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۱</ref> <ref>سهیر قلماوی، ادب الخوارج فی العصر الاموی ، ۱۹۴۵م، ص۱۵۰-۱۵۱</ref>.خوارج، امویان و پیروان شان را کافر مىدانستند و معتقد بودند که برای ریشه کن شدن ظلم میبایستی با هر کسی که کافر است، مبارزه کرد.<ref>سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۵۸-۱۷۴.</ref> | البته خوارج در زمان [[امام حسن|امام حسن علیهالسلام]] جهت مقابله با معاویه، به سپاه امام پیوستند. <ref>شیخ مفید، الارشاد فى معرفة حجج اللّه على العباد، سال ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۰</ref> <ref>اربلی بهاء الدین، کشف الغمّة فی معرفة الائمة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۶۲</ref> همچنین پس از صلح حضرت، مبارزه با معاویه و [[بنی امیه|امویان]] را ادامه دادند.<ref>بلاذری احمد بن یحیی، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۶۹</ref> <ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۱۶۵-166</ref> <ref>عاملی جعفر مرتضی ، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۱</ref> <ref>سهیر قلماوی، ادب الخوارج فی العصر الاموی ، ۱۹۴۵م، ص۱۵۰-۱۵۱</ref>.خوارج، امویان و پیروان شان را کافر مىدانستند و معتقد بودند که برای ریشه کن شدن ظلم میبایستی با هر کسی که کافر است، مبارزه کرد.<ref>سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۵۸-۱۷۴.</ref> | ||
فرقه مذکور در قیامهای معروفی که در ضدیت با امویان شکل گرفت، شرکت کردند و به افرادی چون [[عبدالله بن زبیر]] و [[زیدبن علی]] و [[ابومسلم خراسانی]] یاری رساندند. <ref>بخاری محمد بن اسماعیل، التاریخ الصغیر، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳</ref> <ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۶۰، ۳۷۳</ref> <ref>اخبار الدولة العباسیة ، ۱۹۷۱م، ص۲۹۷-۳۰۰</ref> <ref>حمیرى سید اسماعیل، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۱۸۵-۱۸۷.</ref> | فرقه مذکور در قیامهای معروفی که در ضدیت با امویان شکل گرفت، شرکت کردند و به افرادی چون [[عبدالله بن زبیر]] و [[زیدبن علی]] و [[ابومسلم خراسانی]] یاری رساندند. <ref>بخاری محمد بن اسماعیل، التاریخ الصغیر، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳</ref> <ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۶۰، ۳۷۳</ref> <ref>اخبار الدولة العباسیة ، ۱۹۷۱م، ص۲۹۷-۳۰۰</ref> <ref>حمیرى سید اسماعیل، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۱۸۵-۱۸۷.</ref> | ||
با این حال، در برخی از موارد با والیان اموی همراه شدند و از طرف | با این حال، در برخی از موارد با والیان اموی همراه شدند و از طرف آنها به مناصبی رسیدند.<ref>ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴۷، ص۲۷۴</ref> <ref>شیخ مفید، کتاب الاختصاص، ۱۴۰۲ق، ص۱۲۲</ref> <ref>عاملی جعفر مرتضی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۱-۷۶، ۹۴-۹۶.</ref> | ||
و در برخی از موارد نیز خود عهده دار خلافت شده در مناطقی از شهرها با عناوینی چون چون خلیفه، امام و امیر المومنین حکومت کردند.<ref>مسعودی علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۲۶-۲۷</ref> <ref>ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ص۳۸۶</ref> <ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ۱۹۹۳م، ج۱، ص۲۸، ج۶، ص۲۴۹۷</ref> <ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۰.</ref> بنی امیه در مناطقی چون عراق و ایران سعی در سرکوبی شدید خوارج داشتند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۰</ref> <ref>دینوری ابن قتیبه، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۷۰-۲۷۷.</ref> البته این رویاروییها به تدریج موجب ضعف دولت اموی شده در نهایت به سقوط دولت آنان انجامید.<nowiki></ref></nowiki> | و در برخی از موارد نیز خود عهده دار خلافت شده در مناطقی از شهرها با عناوینی چون چون خلیفه، امام و امیر المومنین حکومت کردند.<ref>مسعودی علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۲۶-۲۷</ref> <ref>ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ص۳۸۶</ref> <ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ۱۹۹۳م، ج۱، ص۲۸، ج۶، ص۲۴۹۷</ref> <ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۰.</ref> بنی امیه در مناطقی چون عراق و ایران سعی در سرکوبی شدید خوارج داشتند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۰</ref> <ref>دینوری ابن قتیبه، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۷۰-۲۷۷.</ref> البته این رویاروییها به تدریج موجب ضعف دولت اموی شده در نهایت به سقوط دولت آنان انجامید.<nowiki></ref></nowiki> | ||
<ref>عاملی جعفر مرتضی، دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام ، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۹-۴۰</ref> | <ref>عاملی جعفر مرتضی، دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام ، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۹-۴۰</ref> |