واصل بن عطا: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه = {{نشانی وب | site.com.net}}
| وبگاه = {{نشانی وب | site.com.net}}
}}
}}
'''واصل بن عطاء'''، متکلم سده دوم هجری و مؤسس مکتب کلامی [[معتزله]] در [[اسلام]] است. واصل بن عطا در [[مدینه]] طیبه به دنیا آمد. عصر خردگرایی در اسلام با معتزله شروع شد و واصل بن عطاء و امثال عمر بن عبید در آن نقش زیادی داشتند. نخست در همان شهر پیش پسران [[محمد حنفیه]]، فرزند [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین]]، [[علی بن ابی طالب|علی(علیه السلام)]] درس خواند، بعد به [[بصره]] رفت و به جمع شاگردان [[حسن بصری]] پیوست.  
'''واصل بن عطاء'''، متکلم سده دوم هجری و مؤسس مکتب کلامی [[معتزله]] در [[اسلام]] است. واصل بن عطا در [[مدینه]] طیبه به دنیا آمد. عصر خردگرایی در اسلام با معتزله شروع شد و واصل بن عطاء و امثال عمر بن عبید در آن نقش زیادی داشتند. نخست در همان شهر پیش پسران [[محمد حنفیه]]، فرزند [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین]]، [[علی بن ابی طالب|علی(علیه‌السلام)]] درس خواند، بعد به [[بصره]] رفت و به جمع شاگردان [[حسن بصری]] پیوست.  


== نام و شهرت ==
== نام و شهرت ==
خط ۵۰: خط ۵۰:


== واصل بنیان‌گذار مکتب معتزله ==
== واصل بنیان‌گذار مکتب معتزله ==
اعتزال به معنای کناره‌گیری و دوری گزیدن برخی از برخی دیگر است<ref> لسان‌العرب، جلد 11، صفحه‌ى 440</ref>. در فرهنگ اسلامی این اصطلاح نخستین بار بر گروهی سیاسی اطلاق ‌شد که از ورود در جنگ‌ها و منازعات سیاسی دوران [[خلافت]] [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)]] خودداری و به همین دلیل معتزله (سیاسی) نامیده شدند. چنان که دینوری کناره‌گیران از [[جنگ جمل]] را با عنوان و قد کانوا اعتزال الحرب یاد کرده<ref>دینوری، الأخبارالطوال، ص:148.</ref> و نوبختی نیز از این جماعت با نام معتزلة (فسمو المعتزله) نام می‌برد<ref> لسان‌العرب، جلد 11، صفحه‌ى 440.</ref>. برخی نیز معتزلیان سیاسی را کناره‌گیران از [[حسن بن علی|امام حسن(علیه السلام)]] دانسته‌اند<ref>. همان، ص: 4- 5</ref>.
اعتزال به معنای کناره‌گیری و دوری گزیدن برخی از برخی دیگر است<ref> لسان‌العرب، جلد 11، صفحه‌ى 440</ref>. در فرهنگ اسلامی این اصطلاح نخستین بار بر گروهی سیاسی اطلاق ‌شد که از ورود در جنگ‌ها و منازعات سیاسی دوران [[خلافت]] [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)]] خودداری و به همین دلیل معتزله (سیاسی) نامیده شدند. چنان که دینوری کناره‌گیران از [[جنگ جمل]] را با عنوان و قد کانوا اعتزال الحرب یاد کرده<ref>دینوری، الأخبارالطوال، ص:148.</ref> و نوبختی نیز از این جماعت با نام معتزلة (فسمو المعتزله) نام می‌برد<ref> لسان‌العرب، جلد 11، صفحه‌ى 440.</ref>. برخی نیز معتزلیان سیاسی را کناره‌گیران از [[حسن بن علی|امام حسن(علیه‌السلام)]] دانسته‌اند<ref>. همان، ص: 4- 5</ref>.


مسأله مرتکب کبیره که پس از [[حکمیت|ماجرای حکمیّت]] در سال 37هجری رخ داد<ref> الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368ش. ص:205 - 206.</ref>، تبعات زیانباری برای جامعه [[مسلمین]] در پی داشت. از یک سو [[خوارج]] جز هم مسلکان خود، تمامی امّت اسلامی را کافر می‌دانستند و ریختن خون آنان را مباح می‌شمردند<ref>تاریخنامه طبرى، گردانیده منسوب به بلعمى (ق 4)، تحقیق محمد روشن، تهران، جلد 1و2 سروش، چ دوم، 1378ش، جلد 3،4،5 البرز، چ 3، 1373،ج‌4،ص:658- 659؛.</ref> و از دیگر سو مرجئه ایمان را جدا از عمل و مرتکب کبیره را مؤمن مى‌دانستند<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 137</ref>. هنگامی که از حسن بصری دراین‌باره پرسش شد، وی مرتکب کبیره را منافق خواند، امّا واصل بر این عقیده بود که مرتکب کبیره را نمی‌توان کافر خواند چون او به [[توحید]] اقرار کرده و برخی صفات حمیده را نیز داراست، بلکه فاسق است و فسق حد وسط میان ایمان و کفر است و چون در قیامت انسان‌ها یا اهل شقاوتند و یا سعادت، فاسق اگر بدون [[توبه]] بمیرد، در دوزخ مخلّد خواهد بود. این نظریه به «منزلة بین المنزلتین» شهرت یافت<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 38 - 40</ref>.
مسأله مرتکب کبیره که پس از [[حکمیت|ماجرای حکمیّت]] در سال 37هجری رخ داد<ref> الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368ش. ص:205 - 206.</ref>، تبعات زیانباری برای جامعه [[مسلمین]] در پی داشت. از یک سو [[خوارج]] جز هم مسلکان خود، تمامی امّت اسلامی را کافر می‌دانستند و ریختن خون آنان را مباح می‌شمردند<ref>تاریخنامه طبرى، گردانیده منسوب به بلعمى (ق 4)، تحقیق محمد روشن، تهران، جلد 1و2 سروش، چ دوم، 1378ش، جلد 3،4،5 البرز، چ 3، 1373،ج‌4،ص:658- 659؛.</ref> و از دیگر سو مرجئه ایمان را جدا از عمل و مرتکب کبیره را مؤمن مى‌دانستند<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 137</ref>. هنگامی که از حسن بصری دراین‌باره پرسش شد، وی مرتکب کبیره را منافق خواند، امّا واصل بر این عقیده بود که مرتکب کبیره را نمی‌توان کافر خواند چون او به [[توحید]] اقرار کرده و برخی صفات حمیده را نیز داراست، بلکه فاسق است و فسق حد وسط میان ایمان و کفر است و چون در قیامت انسان‌ها یا اهل شقاوتند و یا سعادت، فاسق اگر بدون [[توبه]] بمیرد، در دوزخ مخلّد خواهد بود. این نظریه به «منزلة بین المنزلتین» شهرت یافت<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 38 - 40</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش