سید حسن صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ مارس ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' می ک' به ' می‌ک'
جز (جایگزینی متن - ' می دا' به ' می‌دا')
جز (جایگزینی متن - ' می ک' به ' می‌ک')
خط ۳۵: خط ۳۵:


=پـدر=
=پـدر=
پدرش، [[علامه سید هادی صدر]] (متوفی: 1316 هـ. ق) از دانشمندان عصر خود به شمار می رفت. از وی کراماتی نقل شده، از جمله این که علاّمه [[سید هادی صدر]] گفته است در سال 1278 هـ. ق. آب رودخانه [[دجله]] طغیان کرد و اطراف کاظمین را فرا گرفت. همه خانه های اطراف رودخانه تخریب گشت و راه ها مسدود شد. بعد از چند روزی که آب رودخانه فرو نشست، اطراف رودخانه تبدیل به گل و لای و باتلاق شده بود. به همین جهت، مردم نمی‌توانستند از رودخـانه آب بردارند. از کنـاره شهر تا ساحل رودخانه، راه باریکی به وسیله سنگی چینی احداث شده بود، اما عرض آن خیلی کم بود و فقط یک نفر می‌توانست از آن عبور کند. روزی نزدیک غروب آفتاب، متوجه شدم در خانه آبی برای نوشیدن نداریم. ظرف آب را برداشتم و با عجله از هـمان راه باریک خود را به ساحل رودخانه رساندم. هوا تاریک شـده بود. ظرف را از آب رودخـانه پر کردم و به سوی خانه حرکت کردم. هنگام بازگشت، راه را گم کردم. به هر جـا که قدم می گذاشتم، در گل و لای فرو می رفتم. از ادامه راه ناامـید شدم و خـود را به کنار ساحل رساندم. متوسل به باب الحوائج، موسی بن جعفر شدم. صدایی مـرا متوجه خود کرد. نگاهی به اطراف انداختم، مردی را دیـدم که از میان باغ‌ها به طرف من آمد و سلام کرد. من ضمن این که جواب سلام او را دادم، از این که لباس‌هایم پر از گل و لای بود، خجالت کشیدم. او پرسید: این جا چه می کنی؟
پدرش، [[علامه سید هادی صدر]] (متوفی: 1316 هـ. ق) از دانشمندان عصر خود به شمار می رفت. از وی کراماتی نقل شده، از جمله این که علاّمه [[سید هادی صدر]] گفته است در سال 1278 هـ. ق. آب رودخانه [[دجله]] طغیان کرد و اطراف کاظمین را فرا گرفت. همه خانه های اطراف رودخانه تخریب گشت و راه ها مسدود شد. بعد از چند روزی که آب رودخانه فرو نشست، اطراف رودخانه تبدیل به گل و لای و باتلاق شده بود. به همین جهت، مردم نمی‌توانستند از رودخـانه آب بردارند. از کنـاره شهر تا ساحل رودخانه، راه باریکی به وسیله سنگی چینی احداث شده بود، اما عرض آن خیلی کم بود و فقط یک نفر می‌توانست از آن عبور کند. روزی نزدیک غروب آفتاب، متوجه شدم در خانه آبی برای نوشیدن نداریم. ظرف آب را برداشتم و با عجله از هـمان راه باریک خود را به ساحل رودخانه رساندم. هوا تاریک شـده بود. ظرف را از آب رودخـانه پر کردم و به سوی خانه حرکت کردم. هنگام بازگشت، راه را گم کردم. به هر جـا که قدم می گذاشتم، در گل و لای فرو می رفتم. از ادامه راه ناامـید شدم و خـود را به کنار ساحل رساندم. متوسل به باب الحوائج، موسی بن جعفر شدم. صدایی مـرا متوجه خود کرد. نگاهی به اطراف انداختم، مردی را دیـدم که از میان باغ‌ها به طرف من آمد و سلام کرد. من ضمن این که جواب سلام او را دادم، از این که لباس‌هایم پر از گل و لای بود، خجالت کشیدم. او پرسید: این جا چه می‌کنی؟


داستان را برایش شرح دادم. ظرف آب را برداشت و به راه افتاد. من نیز از پشت سرش حرکت کردم، تا به اول راه رسیدیم. به او گفتم: اجرت با خدا، ظرف آب را بده! او جواب داد: تو نمی‌دانی ظرف آب را چگونه برداری! من که شرمنده شده بودم، از او خواستم به خانه‌اش برگردد. او ظرف آب را تا اواخر راه باریک برایم آورد. سپس ظرف آب را به من داد. من به سوی خانه حرکت کردم. به پشت سر برگشتم تا از او تشکر کنم، ولی کسی را ندیدم. آنگاه به خود آمدم که خانه‌ای در این اطراف نیست و متوجه شدم که او از بندگان صالح خدا بود<ref>موسوعة العتبات المقدسه، جعفر خلیلی، ج 10، ص102، فوائد الرضویه، عباس قمی، ص 124.</ref>.
داستان را برایش شرح دادم. ظرف آب را برداشت و به راه افتاد. من نیز از پشت سرش حرکت کردم، تا به اول راه رسیدیم. به او گفتم: اجرت با خدا، ظرف آب را بده! او جواب داد: تو نمی‌دانی ظرف آب را چگونه برداری! من که شرمنده شده بودم، از او خواستم به خانه‌اش برگردد. او ظرف آب را تا اواخر راه باریک برایم آورد. سپس ظرف آب را به من داد. من به سوی خانه حرکت کردم. به پشت سر برگشتم تا از او تشکر کنم، ولی کسی را ندیدم. آنگاه به خود آمدم که خانه‌ای در این اطراف نیست و متوجه شدم که او از بندگان صالح خدا بود<ref>موسوعة العتبات المقدسه، جعفر خلیلی، ج 10، ص102، فوائد الرضویه، عباس قمی، ص 124.</ref>.
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
علماء ائمة حکماء *** یهتدی النجم باتباع هُداها
علماء ائمة حکماء *** یهتدی النجم باتباع هُداها


دانشوران پیشوایانی فرزانه اند که ستارگان با پیروی از هدایت آنان راه را پیدا می کنند<ref>علمای معاصرین، ص 174.</ref>.
دانشوران پیشوایانی فرزانه اند که ستارگان با پیروی از هدایت آنان راه را پیدا می‌کنند<ref>علمای معاصرین، ص 174.</ref>.


علاّمه نقوی هندی در مقدمه‌ای که بر کتاب نزهة اهل الحرمین فی عمارة المشهدین چنین آورده است: با این که معمولا تألیفات بسیار با تحقیق جامع سازگاری ندارد، اما این عالم بزرگوار هر دو را با هم انجام داد. او با قلم موشکافش مشکلات علمی را حل کرد. و پرده ابهام بعضی مطالب را زدود. و برای همیشه دانشجویان را مرهون خدمات خود نمود<ref>شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8.</ref>.
علاّمه نقوی هندی در مقدمه‌ای که بر کتاب نزهة اهل الحرمین فی عمارة المشهدین چنین آورده است: با این که معمولا تألیفات بسیار با تحقیق جامع سازگاری ندارد، اما این عالم بزرگوار هر دو را با هم انجام داد. او با قلم موشکافش مشکلات علمی را حل کرد. و پرده ابهام بعضی مطالب را زدود. و برای همیشه دانشجویان را مرهون خدمات خود نمود<ref>شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8.</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش