۸۶٬۰۹۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'معروف ترین' به 'معروفترین') |
جز (جایگزینی متن - '[[امیرالمؤمنین' به '[[علی بن ابی طالب ') |
||
(۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
برخی از آنها به ویژه سید مصطفی بن زینالدین نقیب اشراف در بغداد ماندند و برخی از آنها به هند و پاکستان مهاجرت کردند. همین طور سید ابراهیم قادری اولین کسی بود که به شام رفت و در حماه ساکن شد و پس از آن نوهاش سید عبدالقادر طیار بازگشت و در آلوس اقامت گزید و تا رحلت در آنجا ماند. اکثر استادان از گلایه و جو و حسادتی که بر آنها وارد شده بود مهاجرت کردند | برخی از آنها به ویژه سید مصطفی بن زینالدین نقیب اشراف در بغداد ماندند و برخی از آنها به هند و پاکستان مهاجرت کردند. همین طور سید ابراهیم قادری اولین کسی بود که به شام رفت و در حماه ساکن شد و پس از آن نوهاش سید عبدالقادر طیار بازگشت و در آلوس اقامت گزید و تا رحلت در آنجا ماند. اکثر استادان از گلایه و جو و حسادتی که بر آنها وارد شده بود مهاجرت کردند | ||
به همین ترتیب، جد خاندان آل ابوالثناء نیز با شاه ایران آمد و در حدود سال ۱۲۲۵ هجری قمری در صحن حرم امامان عسکریین در [[سامرا]] حاظر شد. او همانند سایر اشراف متولد عراق بود. | به همین ترتیب، جد خاندان آل ابوالثناء نیز با شاه ایران آمد و در حدود سال ۱۲۲۵ هجری قمری در صحن حرم امامان عسکریین در [[سامرا]] حاظر شد. او همانند سایر اشراف متولد عراق بود. | ||
= | =فعالیتها= | ||
او مورد قدردانی و احترام سلطان اشرف شاه هوتاکی بود و در آنجا گوشه ای داشت که پس از چندین سال به سید حسن بن السید علی القادری - برادر عبدالرحمان رسید و در شهر [[کابل]] سکنی گزید و در سال 1894 در آنجا وفات کرد و در همان نقطه دفن شد و خانوادهاش هنوز در آنجا هستند که برجستهترین آنها پسرش احمد بن حسن گیلانی است<ref>كتاب:الاسر الحاكمة في العراق في العصور المتاخرة ،د/عماد عبد السلام رؤوف، دار الحكمة ،بغداد،1998 ،ص164</ref>. | او مورد قدردانی و احترام سلطان اشرف شاه هوتاکی بود و در آنجا گوشه ای داشت که پس از چندین سال به سید حسن بن السید علی القادری - برادر عبدالرحمان رسید و در شهر [[کابل]] سکنی گزید و در سال 1894 در آنجا وفات کرد و در همان نقطه دفن شد و خانوادهاش هنوز در آنجا هستند که برجستهترین آنها پسرش احمد بن حسن گیلانی است<ref>كتاب:الاسر الحاكمة في العراق في العصور المتاخرة ،د/عماد عبد السلام رؤوف، دار الحكمة ،بغداد،1998 ،ص164</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
با عبدالغنی نابلسی ملاقات کرد و از او اجازه ای بر طریقه [[قادریه]] کسب نمود<ref>كتاب :جامع الأنوار في مناقب الابرار، نظمي زادة ،ورقة421،مخطوطة متحف طوب قابي بإسطنبول، برقم1204e.h</ref> اجازاتی در طریقت رفاعیه کسب کرد و این از حسن نظر صوفیان عراق نسبت به او بود<ref>كتاب: نزهة المشتاق في علماء العراق، محمد بن عبد الغفور البغدادي، مخطوط، في مكتبة المتحف العراقي برقم9420 ،ورقة 77</ref>. | با عبدالغنی نابلسی ملاقات کرد و از او اجازه ای بر طریقه [[قادریه]] کسب نمود<ref>كتاب :جامع الأنوار في مناقب الابرار، نظمي زادة ،ورقة421،مخطوطة متحف طوب قابي بإسطنبول، برقم1204e.h</ref> اجازاتی در طریقت رفاعیه کسب کرد و این از حسن نظر صوفیان عراق نسبت به او بود<ref>كتاب: نزهة المشتاق في علماء العراق، محمد بن عبد الغفور البغدادي، مخطوط، في مكتبة المتحف العراقي برقم9420 ،ورقة 77</ref>. | ||
پس از بازگشت به بغداد بعد از وفات عمو و پدرش در باب الشیخ ساکن شد و پس از آن انزوا و انقطاع را به دور از اغتشاشات بر عبادت ترجیح داد و به سوی روستای الصباغیه فعلی حرکت کرد. | پس از بازگشت به بغداد بعد از وفات عمو و پدرش در باب الشیخ ساکن شد و پس از آن انزوا و انقطاع را به دور از اغتشاشات بر عبادت ترجیح داد و به سوی روستای الصباغیه فعلی حرکت کرد. | ||
شیخی از طریقه قادریه و در برخی از اشارات به قادری مولوی بودن وی اشاره کردهاند که | شیخی از طریقه قادریه و در برخی از اشارات به قادری مولوی بودن وی اشاره کردهاند که نشاندهنده اقتباس و آشنایی وی با طریقت مولوی است که مولانا جلالالدین رومی بنیانگذار آن بوده است و بسیار رواج داشته است. در دوران امپراتوری عثمانی شناخته و دنبال شد. | ||
پس از کسب مقامات علمی و سلوکی به زبان محلی به «دده ولی» معروف بود و معنی کلمه دده در زبان ترکی عثمانی به شیخ امر و سید الشریف است. | پس از کسب مقامات علمی و سلوکی به زبان محلی به «دده ولی» معروف بود و معنی کلمه دده در زبان ترکی عثمانی به شیخ امر و سید الشریف است. | ||
[[فقه]] و صرف و نحو و احکام و حساب را برای شیوخ زمان خود در [[بغداد]] تدریس | [[فقه]] و صرف و نحو و احکام و حساب را برای شیوخ زمان خود در [[بغداد]] تدریس مینمود و [[قرآن]] را با کمال ظاهری و منش برازنده و ادب و وفا عملی میساخت و بسیار سخاوتمند بود با پدر عازم [[حج]] شد و چنان کرامات اخلاقی داشت که مردم هنوز آن را در حافظه تاریخی خود داشته و به خاطر آنچه از علم و دین به آنان میآموخت و نسب سیادتی که داشت مورد احترام و قدردانی مردم روستا بود<ref>كتاب :تاريخ الاسرة الكيلانية في ديالى، منصور الكيلاني، مكتبة الأندلس ،بيروت،1958 ،ص612</ref>. | ||
=آثار= | =آثار= | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
=وضعیت اجتماعی و سیاسی= | =وضعیت اجتماعی و سیاسی= | ||
معروف است که این دوران با انواع نزاعها و جنگها آمیخته شده است که معروفترین آنها جنگهای نادرشاه بود که نتایج آن به کنفرانس نجف 1743 به رهبری عبدالله السویدی بود که در سال 1760 درگذشت منتهی شد. که سید ولیالدین محمد از آن حمایت میکرد. در یک نسخه خطی قدیمی | معروف است که این دوران با انواع نزاعها و جنگها آمیخته شده است که معروفترین آنها جنگهای نادرشاه بود که نتایج آن به کنفرانس نجف 1743 به رهبری عبدالله السویدی بود که در سال 1760 درگذشت منتهی شد. که سید ولیالدین محمد از آن حمایت میکرد. در یک نسخه خطی قدیمی نسبشناسی که در سال 1150 هجری قمری نوشته شده و با امضای نقیب النقباء ممالک سلطنت عثمانی سید عثمان قادری نوشته شده است. | ||
ذکر شده اغلب سادات عراق از جمله سادات حسنی و حسینی عازم [[ترکیه]]، ترابزون، دیاربکر، [[شام]] و [[ایران]] مهاجرت کردند و پس از سال 950 هجری قمری و تا سال 1150 سادات بازگشتند که تقریباً سال 1750 میلادی مطابق با 1161 هجری قمری بوده است. | ذکر شده اغلب سادات عراق از جمله سادات حسنی و حسینی عازم [[ترکیه]]، ترابزون، دیاربکر، [[شام]] و [[ایران]] مهاجرت کردند و پس از سال 950 هجری قمری و تا سال 1150 سادات بازگشتند که تقریباً سال 1750 میلادی مطابق با 1161 هجری قمری بوده است. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
=سند اجازه طریقت= | =سند اجازه طریقت= | ||
ولی الدین محمد القادری از شیخ و پدرش سید عثمان قادری او از شیخ و عمویش ابوبکر قادری از شیخ و پدرش سید یحیی قادری او از شیخ و پدرش سید حسام الدین قادری از شیخ و پدرش سید نورالدین قادری او از شیخ و پدرش سید ولی الدین قادری او از شیخ و پدرش سید زین الدین کبیر قادری او از شیخ و پدرش سید شرف الدین قادری و او از شیخ و پدرش سید شمس الدین قادری و او از شیوخ و اجدادش از جدشان سید محمد هتاک از شیخ و پدرش سید عبدالعزیز قادری او از شیخ و پدرش عبدالقادر گیلانی از قاضی شیخ ابوسعید مبارک مخزومی از شیخ علی الحکاری از شیخ ابوفرج طوسی از شیخ [[شبلی|ابوبکر شبلی]] از شیخ عبدالواحد تمیمی از شیخ الفریقین شیخ [[جنید بغدادی|جنید]] او از دایی اش [[سری سقطی|سری السقطی]] از شیخ [[معروف کرخی]] از شیخ داوود الطائى از شیخ حبیب العجمى از [[حسن بصری|حسن بصرى]] او از [[ | ولی الدین محمد القادری از شیخ و پدرش سید عثمان قادری او از شیخ و عمویش ابوبکر قادری از شیخ و پدرش سید یحیی قادری او از شیخ و پدرش سید حسام الدین قادری از شیخ و پدرش سید نورالدین قادری او از شیخ و پدرش سید ولی الدین قادری او از شیخ و پدرش سید زین الدین کبیر قادری او از شیخ و پدرش سید شرف الدین قادری و او از شیخ و پدرش سید شمس الدین قادری و او از شیوخ و اجدادش از جدشان سید محمد هتاک از شیخ و پدرش سید عبدالعزیز قادری او از شیخ و پدرش عبدالقادر گیلانی از قاضی شیخ ابوسعید مبارک مخزومی از شیخ علی الحکاری از شیخ ابوفرج طوسی از شیخ [[شبلی|ابوبکر شبلی]] از شیخ عبدالواحد تمیمی از شیخ الفریقین شیخ [[جنید بغدادی|جنید]] او از دایی اش [[سری سقطی|سری السقطی]] از شیخ [[معروف کرخی]] از شیخ داوود الطائى از شیخ حبیب العجمى از [[حسن بصری|حسن بصرى]] او از [[علی بن ابی طالب | ||
]] [[علی بن ابی طالب]]<ref>كتاب :جامع الأنوار في مناقب الابرار، نظمي زادة ،مخطوطة متحف طوب قابي بإسطنبول، برقم1204e.h</ref><ref>كتاب :جامع الأنوار في مناقب الابرار، نظمي زادة ،مخطوطة متحف طوب قابي بإسطنبول، برقم1204e.h.</ref> | |||
=درگذشت= | =درگذشت= | ||
وی در سال 1175 هجری قمری تا 1761 میلادی در زمان سلطان مصطفی سوم عثمانی در زمان سلیمان ابولیله والی بغداد درگذشت و در زاویه خود در بلدروز به خاک سپرده شد. مزار او هنوز مورد توجه عموم مسلمانان بوده و آن را زیارت | وی در سال 1175 هجری قمری تا 1761 میلادی در زمان سلطان مصطفی سوم عثمانی در زمان سلیمان ابولیله والی بغداد درگذشت و در زاویه خود در بلدروز به خاک سپرده شد. مزار او هنوز مورد توجه عموم مسلمانان بوده و آن را زیارت میکنند، زیرا این زیارتگاه مورد عنایت دولت وقت عثمانی بوده و گنبدی بر آن ساخته و احیای آن را به فرزندان شیخ ولی الدین سپرده و بنا به گفته و اسناد عثمانی به آل حجیه معروف اند<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D9%84%D9%8A_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86_%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%8A#cite_note-ReferenceB-13 ولي الدين القادري]</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |