عایشه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '[[خدیجه دختر خویلد' به '[[خدیجه بنت خویلد') |
جز (جایگزینی متن - '[[حسین بن علی' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا) ') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
اما بعد، تو عصیان خدای تعالی و رسول او را پیشه کرده، از خانه ات بیرون آمده ای، و طالب امری شدهای که بر عهده تو نیست. آنگاه گمان میکنی که تو اصلاح بین مردم را میخواهی. خبر کن مرا که زنان را با لشکرکشی چه کار! و گمان میکنی که طالب خون عثمان هستی حال آنکه او مردی بود از [[بنی امیه|بنیامیه]] و تو زنی هستی از بنی تمیم بن مره. به خدا سوگند که تو دری از بلا بر خود گشودی، و امری از معصیت برای خود اندوختی، و گناه این اعظم است از گناه قاتلان عثمان، و غضب بر کسی نکردی تا خود مغضوب شدی، و فتنه از برای کسی نینگیختی تا خود مفتون گشتی، ای عایشه از خدای تعالی بترس و به منزل خود بازگرد، و ستر خود را بر روی خود فرو انداز و السلام. | اما بعد، تو عصیان خدای تعالی و رسول او را پیشه کرده، از خانه ات بیرون آمده ای، و طالب امری شدهای که بر عهده تو نیست. آنگاه گمان میکنی که تو اصلاح بین مردم را میخواهی. خبر کن مرا که زنان را با لشکرکشی چه کار! و گمان میکنی که طالب خون عثمان هستی حال آنکه او مردی بود از [[بنی امیه|بنیامیه]] و تو زنی هستی از بنی تمیم بن مره. به خدا سوگند که تو دری از بلا بر خود گشودی، و امری از معصیت برای خود اندوختی، و گناه این اعظم است از گناه قاتلان عثمان، و غضب بر کسی نکردی تا خود مغضوب شدی، و فتنه از برای کسی نینگیختی تا خود مفتون گشتی، ای عایشه از خدای تعالی بترس و به منزل خود بازگرد، و ستر خود را بر روی خود فرو انداز و السلام. | ||
یکی دیگر از اقدامات عایشه در زمان حیاتش، جلوگیری از دفن پیکر [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیه السلام)]] کنار قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. از آنجا که محل دفن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه عایشه بود و پس از آن خلیفه اول و دوم نیز در این مکان دفن شده بودند، با شهادت امام حسن(علیه السلام)، [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیه السلام)]] مطابق با وصیت برادرش قصد داشت پیکر او را کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دفن کند، اما عایشه با تحریک مروان بن حکم مانع این اقدام شد و امام حسین (علیه السلام) برای پرهیز از درگیری از این اقدام صرفنظر کرد و جنازه امام(علیه السلام) در [[بقیع]] دفن شد<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۳ ص۶۶</ref>. | یکی دیگر از اقدامات عایشه در زمان حیاتش، جلوگیری از دفن پیکر [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیه السلام)]] کنار قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. از آنجا که محل دفن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه عایشه بود و پس از آن خلیفه اول و دوم نیز در این مکان دفن شده بودند، با شهادت امام حسن(علیه السلام)، [[حسین بن علی (سید الشهدا) | ||
(سید الشهدا)|امام حسین (علیه السلام)]] مطابق با وصیت برادرش قصد داشت پیکر او را کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دفن کند، اما عایشه با تحریک مروان بن حکم مانع این اقدام شد و امام حسین (علیه السلام) برای پرهیز از درگیری از این اقدام صرفنظر کرد و جنازه امام(علیه السلام) در [[بقیع]] دفن شد<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۳ ص۶۶</ref>. | |||
== خلفا و عایشه == | == خلفا و عایشه == |
نسخهٔ ۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۴
عایشه | |
---|---|
نام کامل | عایشه دختر ابوبکر بن ابیقحافه |
نامهای دیگر | امالمؤمنین، حمیرا |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | مکه |
دین | اسلام، اهلسنت |
فعالیتها |
|
عایشه دختر ابوبکر بن ابیقحافه متولد ۴ یا ۵ بعثت است. او سومین زنی است که به همسری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در آمد. اهلسنت با استناد به روایاتی از فضایل عایشه و محبوبیت او نزد پیامبر خبر دادهاند و برای او جایگاه ارزشمندی قائلاند. اما در مقابل شیعیان به دلیل موضعگیریهای عایشه در دوران خلافت امام علی (علیه السلام) و تأثیرگذاری او در شکلگیری جنگ جمل و همچنین جلوگیری از دفن پیکر امام حسن (علیه السلام) کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقدهای فراوانی به رفتار و سیره او مطرح کردهاند.
زندگینامه
عایشه دختر ابوبکر از خاندان تَیْم و مادرش امّرومان دختر عامر بن عُوَیْمِر از قبیله بنیکِنانه بود[۱]. او در سال چهارم یا پنجم بعثت در مکه به دنیا آمد[۲].
کنیه عایشه اُمّعبدالله بود که به علت وجود خواهرزادهاش عبدالله بن زبیر به این نام شهرت یافت[۳]. در بسیاری از منابع تاریخی، او را اُمُّ الْمؤمنین خواندهاند[۴].
نقل شده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، عایشه را حُمَیْراء خوانده و خطاب کرده است[۵]. روایتی نیز در این مورد به شهرت رسیده که براساس آن پیامبر خطاب به عایشه فرمود: کَلِّمینی یا حُمَیْراء؛ ای حمیرا با من سخن بگوی. گفته شده نخستین بار غزالی در کتاب احیاء علوم الدین چنین حدیثی را نقل کرده و پیش از آن در هیچ کتابی نیامده است.
چنانکه اَلْفَتَّنی از علمای اهلتسنن (متوفای ۹۸۶ق) نوشته است آنچه غزالی نقل کرده هیچ اصل و ریشهای ندارد[۶]. سید مرتضی عسکری از عالمان شیعه نیز هیچ اصل و اساسی برای سخن غزالی قائل نیست و آن را از جعلیات او میداند که به دروغ گفته و افترا به پیامبر نسبت داده است[۷].
زمان اسلام آوردن عایشه
ابناسحاق مورخ و سیره نویس مشهور نام عایشه را در زمره کسانی میآورد که در همان ابتدای بعثت اسلام آوردهاند. چنانچه ابنهشام و نووی و مَقدسی این مطلب را از او نقل میکنند[۸].
دلیل ازدواج پیامبر با عایشه
یکی از اهداف ازدواجهای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای کاستن از دشمنیها و تالف قلوب و جذب قبایل بود یعنی ازدواج ایشان باعث میشد موقعیتش در بین قبایل مستحکم گردد و بر نفوذ سیاسی و اجتماعیش افزوده شود و از این راه برای رشد و گسترش اسلام استفاده نماید.
حضرت به خاطر دستیابی بر موقعیتهای بهتر اجتماعی و سیاسی در تبلیغ دین خدا و استحکام آن و پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیری از کارشکنیهای آنان و حفظ سیاست داخلی و ایجاد زمینه مساعد برای مسلمان شدن قبایل عرب به برخی ازدواجها رو آورد.
در راستای این اهداف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با زنان ذیل ازدواج کردند:
- عایشه دختر ابوبکر از قبیله «تیم».
- حفصه دختر عمر از قبیله بزرگ «عدی».
- ام حبیبه دختر ابوسفیان از قبیله نامدار بنیامیه.
- ام سلمه از قبیله بنیمخزوم.
- سوده از قبیله بنیاسد.
- میمونه از قبیله بنیهلال.
- صفیه از بنیاسرائیل.
ازدواج مهمترین پیوند و میثاق اجتماعی است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیاری از خود به جا میگذارد. در آن محیطی که جنگ و خونریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه به تعبیر ابنخلدون جنگ و خونریزی و غارتگری جزو خصلت ثانوی آنان شده بود،[۹]. بهترین عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت، پیوند زناشویی بود.
از این روی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با قبایل بزرگ قریش به ویژه با قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دشمن بودند مانند بنیامیه و بنیاسرائیل ازدواج نمود. اما با قبایل انصار که از سوی آنان هیچ خطری احساس نمیشد و آنان نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دشمنی نداشتند، ازدواج نکرد.
گیورگیو نویسنده مسیحی مینویسد: محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) امحبیبه را به ازدواج خود درآورد تا بدین ترتیب داماد ابوسفیان شود و از دشمنی قریش نسبت به خود بکاهد. در نتیجه پیامبر با خاندان بنیامیه و هند زن ابوسفیان وسایر دشمنان خونین خود خویشاوند شد و امحبیبه عامل بسیار مؤثری برای تبلیغ اسلام در خانوادههای مکه شد[۱۰].
در بعضی از تواریخ میخوانیم که پیامبر با زنان متعددی ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد و هرگز آمیزش با آنها نکرد حتی در مواردی تنها به خواستگاری بعضی از زنان قبائل قناعت کرد. و آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات میکردند که زنی از قبیله آنان به نام همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نامیده شده و این افتخار برای آنها حاصل گشته است و به این ترتیب رابطه و پیوند اجتماعی آنها با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) محکمتر و در دفاع از او مصممتر میشدند.
ام سلمه از طایفه بنیمخزوم - طایفه ابوجهل و خالد بن ولید - بود، وقتی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وی را به همسری خویش درآورد، خالد بن ولید موضعگیری شدید خود را در برابر مسلمانان مورد تجدیدنظر قرار داده و پس از مدتی نه چندان طولانی اسلام آورد.
پس از ازدواج رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با جویریه و صفیه هیچگونه تحرکی را از سوی بنینضیر و بنیمصطلق در برابر آن حضرت مشاهده نمیکنیم. از سوی دیگر مشاهده میکنیم که جویریه از جهت برکت آفرینی برای قوم و قبیلهاش یک زن نمونه شناخته میشود و صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یکصد خانوار از اسیران قوم و قبیله وی را بخاطر ازدواج پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با او آزاد میکنند و میگویند: اینان خویشاوندان رسول خدایند! و پرواضح است که چنین منتگذاری بر یک طائفه و قبیله از سوی مسلمانان چه تاثیر بسزایی در عمق جان آنان داشته است. بنابراین ازدواج پیامبر با عایشه و حفصه نه به خاطر نبودن زنی بهتر در آن جامعه و بلکه به خاطر مصالح مهمی بوده است که جز با ازدواج پیامبر با آن دو تحقق نمییافته است.
سن عایشه هنگام ازدواج با پیامبر
در مورد سن ازدواج او با پیامبر اختلاف وجود دارد به گونهای که سنّ هنگام ازدواج و زفاف او را بین ۶ تا ۱۸ سال بیان کردهاند[۱۱]. بنابر نقل مشهور منابع تاریخی عایشه در هنگام ازدواج با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حدود شش یا هفت سال داشته[۱۲]، اما زفاف وی پس از مهاجرت به مدینه و بعد از جنگ بدر صورت گرفت؛[۱۳] زمانی که عایشه سنی بالاتر از نُه سال داشت[۱۴]. بر این اساس او مدت هشت سال و پنج ماه در خانه پیامبر بوده است.
با این حال برخی پژوهشگران معتقدند بررسی گزارشهای مختلف از منابع تاریخی روشن میکند که عایشه در هنگام ازدواج با محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ۱۸ سال داشته است. اینان معتقدند عایشه از نخستین مسلمانان به شمار آمده و در ابتدای بعثت پیامبر کودکی بیش نبوده است. به باور اینان اگر عایشه در زمان بعثت حداقل هفت سال داشته باشد در هنگام ازدواج با پیامبر ۱۷ ساله بوده است[۱۵].
سید جعفر مرتضی عاملی سن پایین عایشه را نمیپذیرد و سن سیزده تا هفدهسالگی او را به هنگام عقد صحیح میداند. وی به نقل از ابناسحاق عایشه را در شمار کسانی آورده که در ابتدای بعثت و پس از هجده نفر مسلمان شد؛ یعنی نوزدهمین نفری بود که آیین مسلمانی را برگزید. جعفر مرتضی در ادامه اینگونه میآورد که اگر عمر وی به هنگام بعثت به طور مثال هفت ساله بوده به هنگام عقد هفدهسال و موقع هجرت بیستسال سن داشته، مگر این که بگویند وقتی مسلمان شد، کمتر از هفت سال سن داشت[۱۶].
رفتار عایشه با اهلبیت
عایشه مطابق با گفته خود به خدیجه همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به خاطر اینکه پیامبر بارها از او نام میبرده حسادت میکرد[۱۷].
همچنین برخی روایات حاکی از عداوت عایشه با امام علی (علیه السلام) از زمان پیامبر است. چنانچه روایت شده است علیّ بن ابی طالب (علیه السلام) خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و آله وارد شد در حالی که عایشه پشت سر حضرت نشسته بود و خانه پر از جمعیت بود. حضرت مکانی برای نشستن پیدا نکرد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و آله به او اشاره کرد که اینجا یعنی پشت سر آن حضرت بنشیند. علی (علیه السلام) آمد و بین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و عایشه نشست و مانند اعرابی ها زانوان را در بغل گرفت. عایشه آن حضرت را کنار زد و غضب کرد و گفت: برای نشستنت جایی جز بغل من نیافتی؟! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با شنیدن این سخن بر عایشه غضب کرد و فرمود: ساکت باش ای حمیرا! درباره برادرم علی مرا اذیت مکن. او امیرالمؤمنین و آقای مسلمانان و صاحب لوای حمد و پیشرو پیشانی سفیدان در روز قیامت است. خداوند اختیار پل صراط را به او میسپارد و او آتش را تقسیم میکند. دوستانش را داخل بهشت و دشمنانش را داخل آتش می نماید[۱۸].
تلاش عایشه در گردآوری احزاب مخالف امام علی (علیه السلام) و سازماندهی لشکری بزرگ علیه خلافت امام که به جنگ جمل انجامید، نشانه بارزی از دشمنی او با علی بن ابیطالب (علیه السلام) است. عایشه در مکه حضور داشت که خبر قتل عثمان را برای او آوردند. او عمره خود را بهجا آورد و به سمت مدینه راه افتاد اما همین که خبر به خلافت رسیدن علی(علیه السلام) را به او دادند، با ناراحتی به مکه بازگشت. پس از مدتی با رسیدن طلحه و زبیر به مکه، این سه با نیروهایی از قبایل عرب، به سوی بصره راه افتادند و ادعای خونخواهی عثمان را مطرح ساختند. آنها بعد از تصرف این شهر، در برابر نیروهای امام صفآرایی کردند[۱۹].
حضرت علی (علیه السلام) در جریان جنگ جمل، نامهای برای عایشه نوشت و شخصیت وی را بدین گونه توصیف کرد: اما بعد فانک خرجت من بیتک عاصیه لله تعالی و لرسوله (صلی الله علیه و آله و سلم) تطلبین امرا کان عنک موضوعاً، ثم تزعمین انّک تریدین الاصلاح بین النّاس فخبّرینی ما للنّساء و قود العساکر؟ و زعمت انک طالبه بدم عثمان و عثمان رجل من بنیامیه و انت امراه من بنیتمیم بن مره، ولعمری ان الذی عرضک للبلاء و حملک علی المعصیه لأعظم الیک ذنباً من قتله عثمان، و ما غضبت حتی اغضبت و لاهجت حتی هیجت، فاتقی الله یا عایشه! و ارجعی الی منزلک و اسبلی علیک سترک، والسلام[۲۰].
اما بعد، تو عصیان خدای تعالی و رسول او را پیشه کرده، از خانه ات بیرون آمده ای، و طالب امری شدهای که بر عهده تو نیست. آنگاه گمان میکنی که تو اصلاح بین مردم را میخواهی. خبر کن مرا که زنان را با لشکرکشی چه کار! و گمان میکنی که طالب خون عثمان هستی حال آنکه او مردی بود از بنیامیه و تو زنی هستی از بنی تمیم بن مره. به خدا سوگند که تو دری از بلا بر خود گشودی، و امری از معصیت برای خود اندوختی، و گناه این اعظم است از گناه قاتلان عثمان، و غضب بر کسی نکردی تا خود مغضوب شدی، و فتنه از برای کسی نینگیختی تا خود مفتون گشتی، ای عایشه از خدای تعالی بترس و به منزل خود بازگرد، و ستر خود را بر روی خود فرو انداز و السلام.
یکی دیگر از اقدامات عایشه در زمان حیاتش، جلوگیری از دفن پیکر امام حسن(علیه السلام) کنار قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بود. از آنجا که محل دفن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه عایشه بود و پس از آن خلیفه اول و دوم نیز در این مکان دفن شده بودند، با شهادت امام حسن(علیه السلام)، [[حسین بن علی (سید الشهدا)
(سید الشهدا)|امام حسین (علیه السلام)]] مطابق با وصیت برادرش قصد داشت پیکر او را کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دفن کند، اما عایشه با تحریک مروان بن حکم مانع این اقدام شد و امام حسین (علیه السلام) برای پرهیز از درگیری از این اقدام صرفنظر کرد و جنازه امام(علیه السلام) در بقیع دفن شد[۲۱].
خلفا و عایشه
عایشه در زمان خلافت ابوبکر و عمر دخالت مستقیمی در امور سیاسی نداشت با این حال وی که همسر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و دختر خلیفه اول بود از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود و مورد حمایت خلیفه اول و دوم بود. به عقیده گروهی از نویسندگان شیعه، عایشه در به خلافت رسیدن ابوبکر نیز نقش داشت و در روزهای آخر عمر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تلاشهایی برای زمینهسازی خلافت پدرش انجام داد. او همچنین با نقل روایاتی از پیامبر اسلام در فضیلت ابوبکر و عمر، به تثیبت خلافت آن دو یاری رساند[۲۲]. گزارشهایی که حاکی از رسیدگی دو خلیفه نخست به عایشه و اعطای هدایا و افزایش مستمری او نسبت به سایر همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به او است[۲۳]. مورد توجه شیعیان قرار گرفته و نوعی بیعدالتی تلقی شده است[۲۴].
رابطه عایشه با عثمان در سالهای نخست خلافت وی خوب اما در نیمه دوم خلافت با دشمنی پایان یافت. در نیمه دوم خلافت عثمان، عایشه با ورود به جرگه مخالفان خلیفه، نقش سیاسی بارزتری در جامعه اسلامی ایفا کرد. او در سخنان خود و برخوردهایی که بین او و عثمان در مسجد مدینه پیش آمد به شدت به انتقاد از خلیفه پرداخت و بنابر گزارشهایی او را شایسته مرگ دانست[۲۵].
امام علی و عایشه
عایشه از مخالفان امام علی(علیه السلام) بود. برخی نویسندگان، سابقه این اختلاف را به دوران حیات پیامبر عقب بردهاند[۲۶]. نقش عایشه در برپایی شورشی بزرگ علیه خلافت امام علی(علیه السلام) که به جنگ جمل انجامید، نشانه بارزی از دشمنی او با علی ابنابیطالب(علیه السلام) است، هر چند برخی نویسندگان سنی مذهب او را تحت تاثیر تحریک بدخواهان دانستهاند و یا اقدام او در لشکرکشی به بصره را به قصد قصاص کشندگان عثمان و نه مخالفت با علی (علیه السلام)و این عمل او را خطایی در اجتهاد دانستهاند که خود عایشه از آن پشیمان بود[۲۷].
عایشه که از مخالفان عثمان بود و در هنگام قتل عثمان در مکه حضور داشت با شنیدن به خلافت رسیدن علی، در مکه ماند. بعد از مدتی با رسیدن طلحه و زبیر به مکه، این سه با نیروهایی از قبایل عرب به سوی بصره راه افتادند و ادعای خونخواهی عثمان را مطرح کردند[۲۸] و بعد از تصرف این شهر، در برابر نیروهای امام صفآرایی کردند[۲۹].
جنگی که در ادامه شکل گرفت به دلیل حضور عایشه در این جنگ که بر شتری سوار بود به جنگ جمل مشهور شد و این نخستین جنگ داخلی مسلمانان بود.
معاویه و عایشه
با اینکه روایاتی از هدایای مالی معاویه به عایشه در منابع موجود است، دستکم در بخشی از دوران حکومت معاویه، عایشه از مخالفان و معترضان به او بود. او بخصوص به دلیل کشته شدن برادرش محمد بن ابیبکر به فرمان معاویه از او دل خوشی نداشت و نیز او را به دلیل قتل حجر بن عدی سرزنش میکرد[۳۰]. نقل است که عایشه با شنیدن خبر دستگیری حجر بن عدی کسی را برای شفاعت از او نزد معاویه فرستاد اما این فرستاده هنگامی به شام رسید که حجر و یارانش به شهادت رسیده بودند[۳۱].
چشمپوشی امام علی از خطاهای عایشه
غنیمت نگرفتن در جنگ جمل
وقتی که علی (علیه السلام) با اصحاب جمل جنگ نمود، چیزی را به غنیمت نگرفت. برخی از اصحابش گفتند: اگر جنگ با اینها حلال است، پس غنیمتشان نیز حلال است و اگر غنیمتشان حرام است، پس جنگشان هم حرام است؛ بنابراین چرا با آنان جنگیدی، اما کسی از آنها را اسیر نگرفتی؟ امام (علیه السلام) فرمود: کدام یک از شما حاضر است عایشه را بهعنوان سهم خود بردارد؟ برخی گفتند: عایشه از جهت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) مصون و محفوظ است و او را به اسارت نمیگیریم؛ اما دیگران چنین مصونیتی ندارند؛ پس میتوانیم آنان را به اسارت بگیریم...[۳۲].
حفاظت از جان عایشه
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مسیرشان به کوفه دستور دادند عایشه را همراه چهل زن که عمامه و عرقچین به سر گذاشته و شمشیر حایل کرده بودند، به مدینه برسانند و دستور داده بود که از چپ و راست و پشت سر از او مواظبت کنند عایشه نیز در طول سفر به علی (علیه السلام) چنین و چنان میگفت که مردان (نامحرمی) را با من فرستاد و حرمت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را نگه نداشت؛ اما زمانی که وارد مدینه شدند و آنان را دید از سخنانش پشیمان شد و گفت: خداوند به پسر ابیطالب بهترین پاداشها را بدهد که حرمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را حفظ نمود[۳۳].
ماجرای تحریم عایشه
ماجرای تحریم به آیات نخست سوره تحریم اشاره دارد که خداوند در آن، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را به دلیل اینکه برای رضایت همسرانش، امر حلالی را بر خود حرام کرده، سرزنش میکند. بر اساس گزارش تفسیر نمونه ماجرای نزول آیه چنین است:
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) گاه که نزد زینب بنت جحش (یکی از همسرانش) میرفت زینب او را نگاه میداشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت میآورد. این سخن به گوش عایشه رسید و بر او گران آمده، میگوید: من با حفصه (یکی دیگر از همسران پیامبر) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر نزد یکی از ما آمد فورا بگوئیم، آیا صمغ مغافیر خوردهای؟! مغافیر صمغی بود که یکی از درختان حجاز به نام عرفط تراوش میکرد و بوی نامناسبی داشت و پیامبر مقید بود که هرگز بوی نامناسبی از دهان یا لباسش استشمام نشود.
روزی پیامبر نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر گفت. حضرت فرمود: من مغافیر نخوردهام، بلکه عسلی نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم ولی این سخن را به کسی مگو، مبادا به گوش مردم برسد و بگویند چرا پیامبر غذای حلالی را بر خود تحریم کرده و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند و یا به گوش زینب برسد و او دل شکسته شود. اما حفصه پس از مدتی این راز را آشکار کرد[۳۴].
این روایت در منابع گوناگون با تغییراتی نقل شده[۳۵]. و حتی بخاری نیز آن را بیان کرده است[۳۶]. بخاری روایت دیگری در این رابطه به نقل از خلیفه دوم مینویسد که در آن عایشه و حفضه علیه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همپیمان شدند[۳۷]. قرطبی[۳۸]. و ابنقیم[۳۹]. حتی آیه ۱۰ سوره تحریم[۴۰]. را نیز برای ترساندن عایشه و حفصه میدانند.
ماجرای افک و عایشه
بر اساس روایت مشهوری که از خود عایشه نقل شده، در سال پنجم هجری و زمان بازگشت سپاه اسلام از غزوه بنیمصطلق و هنگامیکه اردوی مسلمانان برای استراحت توقف کرده بودند، عایشه برای قضای حاجت از لشکرگاه فاصله گرفت. او که گردنبند خود را گم کرده بود، مدتی مشغول یافتن آن شد، اما لشکریان که از غیبت وی اطلاع نداشتند، به راه افتاده و کجاوه او را به تصور اینکه عایشه در آن است همراه خود بردند.
وقتی عایشه بازگشت، محل استراحت کاروان را خالی یافت و در همان مکان ماند تا فردی به نام صفوان بن معطَّل به او رسید و شترش را در اختیار عایشه قرار داد و او را به لشکریان رساند. همین ماجرا موجب بدگویی گروهی از مردم مدینه درباره عایشه شد که از آنان بنابر متون اسلامی، منافقان یاد میشود که عایشه را به عمل منافیعفت متهم کردند. پس از این اتفاق، با نزول بخشی از آیات سوره نور[۴۱]. عایشه از این اتهام تبرئه شد و اتهامزنندگان مورد سرزنش قرار گرفتند[۴۲].
اهلسنت نزول این آیات را فضیلتی برای عایشه خواندند و به همین علت برتری او را نسبت به دیگر همسران از زبان خود عایشه و نزدیکان او نقل کردهاند، مانند اینکه محبوبترین زن نزد رسول خدا عایشه است[۴۳]. اما برخی از علمای شیعه به این داستان اشکالاتی وارد نمودهاند[۴۴]. منابع شیعه نزول این آیات را مرتبط با دیگر همسر پیامبر یعنی ماریه قبطیه در ماجرای پس از مرگ ابراهیم فرزند رسول خدا دانستهاند[۴۵].
راوی حدیث بودن عایشه
عایشه از راویان سخنان و سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و تعداد روایاتی که از او نقل شده، به ۲۲۱۰ روایت میرسد[۴۶]. در حالی که سهم دیگر همسران رسول خدا در مجموع ۶۱۲ حدیث است. در مسند احمد ۲۲۷۰ روایت از عایشه نقل شده و در کتاب صحیح بخاری و مسلم ۱۲۰۰ روایت در باب احکام فقهی آمده که ۲۹۰تای آن از عایشه است و از این رو اهلسنت قائلند که عایشه یکچهارم شریعت را حمل میکند[۴۷]. بخشی از روایاتی که به نقل از او در منابع روایی نقل شده، مورد نقد و بررسی پژوهشگران شیعی قرار گرفته است[۴۸].
ویژگیهای عایشه
عایشه تنها همسر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که پیشتر ازدواج نکرده بود[۴۹]. اهلسنت گزارشهایی درباره علاقه زیاد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به عایشه نقل میکنند تا او را محبوبترین همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) معرفی کنند. آنان طبق همین روایت عایشه را دارای فضایل بسیاری میدانند[۵۰].
در مقابل شیعه، فضایلی را که منابع اهلسنت درباره عایشه نقل کردهاند، ساختگی و غلو دانسته و به روایاتی استناد میکنند که بنابر آن رفتار عایشه به ناراحتی و خشم پیامبر منجر شده و یا سخنانی از پیامبر را یادآور میشوند که آن حضرت از عایشه گلایه کرده است[۵۱]. بر همین اساس گزارشهایی که از حسد و غیرت عایشه نسبت به سایر زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده و اقداماتی که عایشه از روی حسد علیه آنان انجام میداد ناپسند شمردهاند[۵۲].
پیشگویی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از عاقبت عایشه
قام النبی صلی الله علیه وسلم خَطِیبًا فَاَشَارَ نحو مَسْکَنِ عَایشَةَ فقال هُنَا الْفِتْنَةُ ثَلَاثًا من حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ. حضرت ایستاد و اشاره به خانه عایشه نمود و سه بار فرمود: فتنه از آنجا آغاز میشود بدینجهت که از آنجا پیروانِ شیطان بیرون میآیند[۵۳].
زمان و چگونگی درگذشت عایشه
سرانجام وی در سال ۵۷ یا ۵۸ در مدینه به دست معاویه به قتل رسید. در کتاب تاریخ حبیب السیر (از کتابهای اهلسنت) به نقل از تاریخ حافظ آبرو از علمای اهلسنت در مورد قتل عایشه توسط معاویه چنین نقل میکند:
در شهور سنه سته و خمسین که معاویۀ بن ابیسفیان جهت بیعت یزید به مدینه رفته، حسین بن علی المرتضی و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن ابنابیبکر و عبدالله بن زبیر رضی الله عنهم را برنجانید، صدیقه رضی الله عنها زبان ملامت و اعتراف بر وی بگشاد و معاویه در خانه خویش چاهی کنده سر آن را به خاشاک پوشید و کرسی آبنوس بر زیر آن نهاد. آنگاه صدیقه را جهت ضیافت طلب داشت و بر آن کرسی نشاند تا در چاه افتاد و معاویه سر چاه را بآهک مضبوط کرده از مدینه به مکه رفت[۵۴]. بعد از مرگ وی ابوهریره بر او نماز خواند و در قبرستان بقیع دفن شد[۵۵].
پانویس
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۰۹
- ↑ عسکری، نقش عایشه در احادیث اسلام، ج۱، ص۴۵؛ ابن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۳۱
- ↑ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۶۸؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج۱۴، ص۲۲
- ↑ ابن طولون، الائمة الاثناعشر، ص۱۳۱
- ↑ ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ص۸۲
- ↑ الفتنی، تذکرة الموضوعات، ص۱۹۶
- ↑ عسکری، احادیث امالمؤمنین عائشة، ۱۴۱۸ق، ص۲۵و۲۶
- ↑ نووی شافعی، محییالدین، تهذیب الاسماء واللغات، ج۲، ص۳۵۱، تحقیق:مکتب البحوث والدراسات، ناشر:دار الفکر - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۹۹۶م
- ↑ مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286
- ↑ محمد پیامبری که از نو باید شناخت، ص 207
- ↑ ابن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۳۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۱۹۱
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸
- ↑ عسکری٬ أحادیث أم المؤمنین عائشة٬ ۱۴۱۴ق٬ ص۵۵
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸
- ↑ تقیزاده داوری، تصویر خانواده پیامبر در دائرةالمعارف اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۹۲-۹۳
- ↑ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۸۵-۲۸۷
- ↑ مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج ۴، ص۱۸۸۹
- ↑ أسرار آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) (ترجمه کتاب سلیم)، اسماعیل انصاری، ص ۴۱۵؛ مناقب ابن مردویه (منبع اهلسنت)، ص ۶۲
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲ ص۱۸۰
- ↑ کشف الغمه، ج ۱، ص ۳۲۵
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، ج۳ ص۶۶
- ↑ واردی، نقش همسران رسول خدا در حکومت امیر مومنان، ص۱۱۴
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵۳
- ↑ تصویر خانواده پیامبر، ص۱۱۵-۱۱۶
- ↑ ابن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۲۱
- ↑ نقش همسران رسول خدا در حکومت امیر مومنان، ص۱۰۳
- ↑ ندوی، سیره السیده عائشهام المومنین، ص۱۸۹-۱۹۲
- ↑ سیره السیده عائشهام المومنین، ص۱۸۹-۱۹۲
- ↑ ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۷۱-۷۲
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸۰-۱۸۱
- ↑ ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۲۰۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۲۵۷
- ↑ سیدمرتضی، علمالهدی، تنزیه الأنبیاء (علیه السلام) ص ۱۵۵؟؟ ؟، شریف رضی، قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش
- ↑ شیخ مفید، الجمل، ص ۴۱۵؟؟ ؟، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق
- ↑ بابایی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۲۲۲
- ↑ حسینی فاطمی، نقد و بررسی دیدگاههای موجود درباره افشای راز پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در آیات ابتدایی سوره تحریم
- ↑ صحیح البخاری، ج ۵، ص۴۹۶۴، ح۴۹۶۶، کتَاب الطَّلَاقِ، بَاب «لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ الله لک»،
- ↑ صحیح البخاری، ج ۴، ص۱۸۶۸، ح۴۶۳۰، کتَاب التفسیر، بَاب: وَإِذْ أَسَرَّ النبی إلی بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا
- ↑ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۸، ص۲۰۲
- ↑ ابن قیم، إعلام الموقعین عن رب العالمین، ج ۱، ص۱۸۹؛ ابن قیم، الأمثال فی القرآن الکریم، ج ۱، ص۵۷، ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَینِ مِنْ عِبادِنا صالِحَینِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیئاً وَقیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ التحریم/۱۰
- ↑ . واردی، نقش همسران رسول خدا در حکومت امیر مومنان، ص۱۱۴
- ↑ آیات ۱۱ تا ۲۶
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۲۹۷-۳۰۲؛ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۲۳-۲۲۷
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۸، ص۶۸
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۹۷-۱۰۵
- ↑ قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹؛ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۳۵۰؛ عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۳۲۰و۳۲۶
- ↑ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰، ج۶، ص۴۳
- ↑ عسکری، احادیث ام المؤمنین عائشة، ۱۴۱۸ق، ص۳۲
- ↑ عسکری، احادیث ام المومنین عایشه، طیبیان، عایشه در صحاح سته
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۹
- ↑ ابن الاثیر، اسدالغابه، ج۶، ص۱۸۹- ۱۹۱
- ↑ تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلامی، ص۹۷، ۱۰۱-۱۰۴
- ↑ العاملی، الصحیح من السیره النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۱
- ↑ بخاری جعفی، ابوعبدالله محمد، صحیح البخاری، ج۴، ص۸۲.
- ↑ حسینی خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین، تاریخ حبیب السیر، ج۱، ص۴۲۵، انتشارت خیام، بی جا، بی تا
- ↑ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۸۶، طبق برنامه الجامع الکبیر