بنی اسرائیل: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «بنی اسرائیل» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بنی اسرائیل | [[پرونده:گوساله پرستی قوم بنی اسرائیل.jpg|بیقاب|چپ]] | ||
'''بنی اسرائیل''' به دوازده فرزند یا قومی گفته میشود که به نام پدر و جدشان اسرائیل ([[حضرت یعقوب|یعقوب]]) نامگذاری شدهاند. [[خدا|خداوند]] در [[قرآن]] ۴۱ بار از آنان یاد کرده است. | |||
اسرائیل و پسرانش به سبب قحطی در [[کنعان]]، به [[جمهوری عربی مصر|مصر]] رفتند و نسل آنها تا زمان [[حضرت موسی|موسی(علیه السلام)]] در مصر ماندند. پس از وفات [[حضرت موسی|موسی(علیه السلام)]]، یوشع و پس از وی، عصر داوران بنیاسرائیل شروع شد. آنان پادشاه نبودند و فقط به حل اختلافات میپرداختند. سالها بعد، عصر پادشاهان بنیاسرائیل با [[طالوت]] و سپس [[حضرت داود]] و [[حضرت سلیمان|سلیمان(علیه السلام)]] آغاز شد. بعد از سلیمان (علیه السلام) فرزندش به پادشاهی رسید اما ده طایفه از بین دوازده طایفه بنیاسرائیل از او پیروی نکردند و فقط دو طایفه [[بنیامین]] و [[یهودا]] از او پیروی کردند و در منطقهای به نام یهودا در [[بیت المقدس|اورشلیم]] ساکن شدند و نام [[آیین یهودیت|یهودی]] از همین طایفه ریشه دارد. | |||
در دوران سلیمان (علیه السلام) معبدی برای [[عبادت]] ساخته شده بود به نام هیکل سلیمان که به سبب اختلاف میان اقوام بنیاسرائیل و اشغال [[بیت المقدس|اورشلیم]] چند بار تخریب شد. آنها بعد از آنکه موسی (علیه السلام) به [[طورسینا]] رفت و مدتی غایب بود به گوسالهپرستی روی آوردند. خداوند در قرآن از نعمتها، دستورات و توبیخهای فراوانی که به بنیاسرائیل داده است، نام میبرد. | |||
== تاریخچه == | |||
[[بنی اسرائیل]]، به دوازده فرزند یا قومیگفته میشود که به نام پدر و جدشان اسرائیل ([[حضرت یعقوب|یعقوب]]) نامگذاری شدهاند<ref>مهروش، «بنیاسرائیل»، ۱۳۸۳ ش، ج ۱۲. ص ۶۲۹.</ref>. | |||
همچنین برخی از فرزندان یعقوب یا قوم بنیاسرائیل به عنوان [[اسباط]] یاد کردهاند<ref>اسدی، در مدخل «اسباط»، ج ۳، ص ۱۸.</ref>. خداوند در قرآن ۴۱ بار از آنها یاد کرده است<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۵</ref>. این قوم در نگاه عرب پیش از اسلام به دلیل برخورداری از [[کتاب آسمانی]]، مناسک دینی خاص و پیشینه تاریخی، اقلیتی فرهیختهتر دانسته میشدند. با وجود فرهنگ قرآنی صدر اسلام، بنیاسرائیل به منزله گروهی با هویت رقیب قرار گرفتند<ref>مهروش، «بنیاسرائیل»، ۱۳۸۳ ش، ج ۱۲. ص ۶۲۹.</ref>. | |||
اسرائیل و پسرانش به سبب قحطی در [[کنعان]]، به [[جمهوری عربی مصر|مصر]] رفتند<ref>پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ ش، ص ۲۶۲.</ref>. و نسل آنها تا زمان موسی (علیه السلام) در مصر ماندند و به رهبری موسی (علیه السلام) از فشار حکومت [[فرعون]] فرار و دوباره به کنعان بازگشتند. آنها حدود چهل سال در [[صحرای سینا]] سرگردان بودند<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۳.</ref>. تا اینکه پس از وفات موسی، یوشع جانشین وی شد و بتدریج کنعان را فتح کرد<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۳.</ref>. | |||
== داوران بنیاسرائیل == | |||
پس از یوشع (علیه السلام) شخصیتهای متعددی به رهبری بنی اسرائیل پرداختند که '''داوران بنی اسرائیل''' نامیده میشوند. آنان پادشاه نبودند و فقط به حل اختلافات داخلی بنی اسرائیل میپرداختند. آخرین داور بنی اسرائیل سموئیل بود و بعد از ایشان، عصر پادشاهان بنی اسرائیل با طالوت و سپس داود و سلیمان (علیه السلام) آغاز شد<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۹۱ و ۹۳.</ref>. نقاشی گوستاو دوره نقاش معروف [[فرانسه|فرانسوی]] از [[کوروش]]، فتح [[بابِل]] و آزادی بنیاسرائیل. | |||
== ریشه یهود == | |||
به گفته [[عهد عتیق]]، سالها پس از شروع پادشاهی و پس از رحلت سلیمان(علیه السلام)، فرزندش حکومت را به دست گرفت و چون وی به ستمکاری پرداخت، ده طایفه از طایفههای دوازدهگانه بنی اسرائیل از فرمان او سر باز زدند و تنها دو نوه یهودا و بنیامین در سرزمینی کوچکی به نام یهودا که شامل شهر [[بیت المقدس|اورشلیم]] ([[مسجد الاقصی|قدس]]) میشد برای او باقی ماند. و نام [[آیین یهودیت|یهودی]] از اینجا میآید. ده نوه دیگر حکومت مستقلی به نام اسرائیل به رهبری یکی از سرداران سلیمان (علیه السلام) تشکیل دادند<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۹۵.</ref>. | |||
== هیکل سلیمان == | |||
نام معبدی است که سلیمان (علیه السلام) در مدت هفت سال و نیم آن را بنا کرد. این معبددر اورشلیم بر کوه موریا بنا شده بود<ref>حسنزاده آملی، دروس معرفت نفس، ۱۳۸۱ ش، ص ۶۱۵.</ref>. بعد از جدایی بنیاسرئیل از یکدیگر، [[بُخْتُالنَّصْر]] پادشاه [[بابِل]] این معبدرا تخریب میکند و این قوم به اسارت به بابِل برده شدند<ref>فیض کاشانی، الأصفی فی تفسیرالقرآن، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref>. مدتی بعد ایران قدرت یافت و کوروش، بابِل را فتح کرد و به بنی اسرائیل اجازه داد به سرزمین خود برگردند. آنها دوباره معبدرا بازسازی کردند ولی بعد از مدتی بین آنها اختلاف ایجاد شد و رومیها که از حضور آنها احساس خطر میکردند، در سال ۷۰ م اورشلیم را اشغال کردند و [[معبد]] سلیمان (علیه السلام) را برای مرتبه دوم خراب کردند و پس از آن بنی اسرائیل به کلی در مناطق مختلف پراکنده شدند<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۳.</ref>. | |||
== کاربرد واژه == | |||
بنیاسرائیل، در لغت به هر کدام از فرزندان یعقوب (علیه السلام) گفته میشود اما کاربرد اصطلاحی آن، یک قوم و ملت است؛ نه فقط فرزندان یعقوب (علیه السلام). زندگی بنی اسرائیل، ویژگیها و نوع برخورد خداوند با آنها و رفتار آنان با پیامبران، حوادث مختلف و متعددی دارد<ref>هاشمی رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ۱۳۸۵ ش، ج ۶، ص ۲۹۴.</ref>. | |||
اگر چه قوم بنیاسرائیل پس از یعقوب (علیه السلام) و فرزندان او به وجود آمدند، ولی آنچه در قرآن بیشتر به عنوان مخاطب این نام قرار گرفته، پیروان و نسل پس از موسی (علیه السلام) است<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۸.</ref>. در قرآن به واژه بنیاسرائیل ۱۲ نقیب نسبت دادهاند که مفسران برای نقیب معانی مختلفی ذکر کردند<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۸.</ref>. از جمله: | |||
رئیسان قوم<ref>طوسی، التبیان، بیتا، ج ۳، ص ۴۶۵.</ref>. | |||
شاهدانی که در برابر آنها خدا یا [[حضرت موسی|موسی(علیه السلام)]] با بنیاسرائیل [[بیعت]] کردند<ref>طوسی، التبیان، بیتا، ج ۳، ص ۴۶۵.</ref>. | |||
ضامنانی که خدا یا موسی(علیه السلام) از آنها عهد گرفت<ref>قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ ش، ج ۴، ص ۶۰.</ref>. | |||
فرزندان اسرائیل<ref>العروسی الحویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۸۷.</ref>. | |||
== کتب مقدس == | |||
اگرچه ترکیب بنیاسرائیل قرآنی است و این اصطلاح به صورت مرکب نخستین بار در [[قرآن]] به کار رفته، اما در [[کتاب مقدس]]، حکایات گوناگونی درباره فرزندان و نوادگان یعقوب (علیه السلام) بیان شده است<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۶.</ref>. در کتاب مقدس درباره واژه بنیاسرائیل سه معنا مانند نسل اسرائیل (یعقوب)، گروهی از مومنان که اولاد روحانی خدا به شمار میآیند و ملک اسرائیل یا قبیلههای دهگانه برای جدایی آنان از یهودا. اما آنچه از این کاربردها رواج بیشتری دارد و به صورت مطلق از این لفظ فهمیده میشود معنای نخست این اصطلاح است<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۶.</ref>. | |||
ماجرای بنیاسرائیل و پدرشان اسرائیل در عهد عتیق از ماجرای قحطی کنعان و هجرت یعقوب (علیه السلام) به مصر آغاز میشود و در ادامه به مشکلات پیش روی بنی اسرائیل و و حضور پیامبران متعددی در میان این قوم اشاره کرده است<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ص ۵۶.</ref>. | |||
== عید پِسَح == | |||
بعد از قتل و فشار حاکمان مصر به بنیاسرائیل، به ادعای [[عهد عتیق]]، موسی(علیه السلام) به دستور خداوند برای نجات آنها؛ رهبران قوم را جمع کرد و از آنان خواست برای نجات خود به منطقه کنعان برگردند تا از نعمتهای آن بهرهمند شوند. موسی و برادرش [[هارون]] به مصر رفتند و با [[معجزه]] مشکلاتی را برای فرعون به وجود آوردند که او مجبور شد بنیاسرائیل را آزاد کند. یهودیان این روز رهایی را به عنوان [[عید پسح]] جشن میگیرند<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۶.</ref>. | |||
== گوسالهپرستی == | |||
بنابر گزارش عهد عتیق، موسی(علیه السلام) در برگشت از طور سینا تأخیر کرد و بنی اسرائیل نزد هارون(علیه السلام) رفتند و از او خواستند که برای آنها خدایی بسازد که گوسالهای از طلا ساختند و آن را [[عبادت]] میکردند حضرت موسی(علیه السلام) با مشاهده [[گوساله پرستی]] بنیاسرائیل ناراحت شد و لوح سنگی را شکست و دوباره برای دریافت آن چهل روز عبادت کرد، تا آنکه این لوح بار دیگر به او داده شد<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۹.</ref>. قرآن این داستان را تقریباً به همینشکل نقل میکند جز اینکه هارون(علیه السلام) را از ساختن بت مبرا دانسته و سازنده گوساله را فردی به نام سامری معرفی میکند<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۹.</ref>. | |||
== پیامبران == | |||
ازمیان پیامبران بنیاسرائیل موسی (علیه السلام) و عیسی (علیه السلام) را [[اولوالعزم]] و صاحب شریعت میگویند. یعنی آزادانه به آنها قوانین و دستوراتی وحی شده که مأمور ابلاغ آن بودهاند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ ش، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref>. | |||
گروه دیگر پیامبرانی هستند که از خود شریعتی نداشتهاند، بلکه مأمور تبلیغ شریعت و قوانینی بودهاند که در آن زمان وجود داشته است. برخی پیامبران بنی اسرائیل از جمله یعقوب، یوسف، [[یوشع]]، [[هارون]]، داود، سلیمان، الیاس، الیسع، یونس، عزیر، زکریا و دیگر پیامبران از این جملهاند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ ش، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref>. | |||
به نقل از برخی [[حدیث|احادیث]] [[مذهب شیعه|شیعه]] نخستین پیغمبر بنیاسرائیل موسی(علیه السلام) و آخرین پیغمبرشان عیسی(علیه السلام) بوده است و تمامی پیامبران قوم بنیاسرائیل را ششصد نفر دانستهاند<ref>صدوق، خصال، بیتا، ج ۲، ص ۶۲۴.</ref>. | |||
== نعمتهای خداوند به بنیاسرائیل == | |||
بنیاسرائیل از اقوامی هستند که قرآن در موارد گوناگون به نعمتهایی که از آن برخوردار شدهاند اشاره نموده است<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۸.</ref>. | |||
این نعمتها عبارتند از: | |||
* اعطای حکم (تشخیص خیر و شر)، نبوت و کتاب<ref>سوره جاثیه، آیه ۱۶.</ref>. | |||
* بهرهمندی از روزی طیب<ref>سوره جاثیه، آیه ۱۶.</ref>. | |||
* سایهانداختن ابر برای حفظ بنیاسرائیل از گرمای بیابان<ref>سوره بقره، آیه ۵۷.</ref>. | |||
* برتری بر عالمیان<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۲.</ref>. | |||
* نجات از دشمنان<ref>سوره طه، آیه ۸۰.</ref>. | |||
* ایجاد بهترین مکان برای زندگی<ref>سوره اسراء، آیه ۱۰۴.</ref>. | |||
* نشان دادن معجزات الهی<ref>سوره یونس، آیه ۹۰.</ref>. | |||
* [[نزول قرآن|نزول]] منّ و سلوی<ref>سوره طه، آیه ۸۰.</ref>. | |||
== دستورهای خدا به بنیاسرائیل == | |||
خداوند در [[قرآن]]در برابر نعمتهایی که به بنی اسرائیل داده است از آنان میخواهد برخی از کارها را به جا بیاورند دستوراتی مانند: | |||
* وفای به عهد<ref>سوره بقره، آیه ۴۵.</ref>. | |||
* ترس از خدا<ref>سوره بقره، آیه ۴۰.</ref>. | |||
* [[ایمان]] به [[وحی]]<ref>سوره بقره، آیه ۴۱.</ref>. | |||
* عدم خلط حق و باطل و کتمان حق<ref>سوره بقره، آیه ۴۲.</ref>. | |||
* اقامه [[نماز]] و ادای [[زکات]]<ref>سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>. | |||
* عبادت خدا، احسان به والدین و دستگیری از یتیمان و بینوایان<ref>سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>. | |||
* گفتار نیکو<ref>سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>. | |||
* پرهیز از زیادهروی<ref>سوره طه، آیه ۸۱</ref>. | |||
== مذمت بنی اسرائیل == | |||
بنیاسرائیل در آیات متعددی مذمت شدهاند و در این آیات به عذابهایی مانند لعن، کوردلی و رسوایی در دنیا و آخرت اشاره و این عذاب را به دلیل گناهان این قوم میداند<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۶۰.</ref>. از جمله: | |||
* گمراهی با وجود آیات فراوان<ref>سوره بقره، آیه ۲۱۱.</ref>. | |||
* نافرمانی [[پیامبران]]<ref>سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref>. | |||
* انکار [[نبوت]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (محمد صلی الله علیه و آله و سلم)]]<ref>سوره شعراء، آیه ۱۹۷</ref>. | |||
* عملنکردن به کتاب آسمانی<ref>سوره بقره، آیه ۸۵</ref>. | |||
* اسراف<ref>سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>. | |||
* [[شرک]]<ref>سوره مائده، آیه ۷۲.</ref>. | |||
* آسیبرسانی به پیامبران و انکار آنان<ref>سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>. | |||
* تفرقه و اختلاف با وجود نعمتهای الهی<ref> سوره یونس، آیه ۹۳.</ref>. | |||
* فساد در زمین<ref> سوره اسراء، آیه ۴.</ref>. | |||
* امر دیگران به نیکی و ترک آن<ref>سوره بقره، آیه ۴۴.</ref>. | |||
*]]گوسالهپرستی<ref> سوره بقره، آیه ۵۱.</ref>. | |||
* درخواست رؤیت [[خدا]]<ref>سوره بقره، آیه ۵۵.</ref>. | |||
* بهانهگیری<ref>سوره بقره، آیه ۶۱.</ref>. | |||
* پولدوستی و فخرفروشی<ref>سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>. | |||
* خونریزی<ref>سوره بقره، آیه ۸۴ و ۸۵.</ref> <ref>[http://masirebaz.ir/?p=352 قوم بنی اسرائیل]</ref><br />. | |||
== جستارهای ویژه == | |||
* [[حضرت موسی]] | |||
* [[حضرت یعقوب]] | |||
* [[بیعت]] | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
* ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ترجمه فهری، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، بیتا. | |||
* اسدی، علی، مدخل «اسباط»، دائرة المعارف قرآن کریم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۲ ش. | |||
* العروسی الحویزی، عبدعلی بن جمعة، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ ق. | |||
* پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، قم، نشر زمزم هدایت، چاپ دوم، ۱۳۸۶ ش. | |||
* توفیقی، حسین، ادیان بزرگ، تهران، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد، چپ سیزدهم، ۱۳۸۹ ش. | |||
* حسن زاده آملی، حسن، دروس معرفت نفس، قم، انتشارات الف لام میم، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش. | |||
{{فلسطین}} | |||
[[رده:تاریخ]] | |||
[[رده:ادیان و آیینها]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات دینی]] | |||
[[رده:فلسطین]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۹
بنی اسرائیل به دوازده فرزند یا قومی گفته میشود که به نام پدر و جدشان اسرائیل (یعقوب) نامگذاری شدهاند. خداوند در قرآن ۴۱ بار از آنان یاد کرده است. اسرائیل و پسرانش به سبب قحطی در کنعان، به مصر رفتند و نسل آنها تا زمان موسی(علیه السلام) در مصر ماندند. پس از وفات موسی(علیه السلام)، یوشع و پس از وی، عصر داوران بنیاسرائیل شروع شد. آنان پادشاه نبودند و فقط به حل اختلافات میپرداختند. سالها بعد، عصر پادشاهان بنیاسرائیل با طالوت و سپس حضرت داود و سلیمان(علیه السلام) آغاز شد. بعد از سلیمان (علیه السلام) فرزندش به پادشاهی رسید اما ده طایفه از بین دوازده طایفه بنیاسرائیل از او پیروی نکردند و فقط دو طایفه بنیامین و یهودا از او پیروی کردند و در منطقهای به نام یهودا در اورشلیم ساکن شدند و نام یهودی از همین طایفه ریشه دارد. در دوران سلیمان (علیه السلام) معبدی برای عبادت ساخته شده بود به نام هیکل سلیمان که به سبب اختلاف میان اقوام بنیاسرائیل و اشغال اورشلیم چند بار تخریب شد. آنها بعد از آنکه موسی (علیه السلام) به طورسینا رفت و مدتی غایب بود به گوسالهپرستی روی آوردند. خداوند در قرآن از نعمتها، دستورات و توبیخهای فراوانی که به بنیاسرائیل داده است، نام میبرد.
تاریخچه
بنی اسرائیل، به دوازده فرزند یا قومیگفته میشود که به نام پدر و جدشان اسرائیل (یعقوب) نامگذاری شدهاند[۱]. همچنین برخی از فرزندان یعقوب یا قوم بنیاسرائیل به عنوان اسباط یاد کردهاند[۲]. خداوند در قرآن ۴۱ بار از آنها یاد کرده است[۳]. این قوم در نگاه عرب پیش از اسلام به دلیل برخورداری از کتاب آسمانی، مناسک دینی خاص و پیشینه تاریخی، اقلیتی فرهیختهتر دانسته میشدند. با وجود فرهنگ قرآنی صدر اسلام، بنیاسرائیل به منزله گروهی با هویت رقیب قرار گرفتند[۴].
اسرائیل و پسرانش به سبب قحطی در کنعان، به مصر رفتند[۵]. و نسل آنها تا زمان موسی (علیه السلام) در مصر ماندند و به رهبری موسی (علیه السلام) از فشار حکومت فرعون فرار و دوباره به کنعان بازگشتند. آنها حدود چهل سال در صحرای سینا سرگردان بودند[۶]. تا اینکه پس از وفات موسی، یوشع جانشین وی شد و بتدریج کنعان را فتح کرد[۷].
داوران بنیاسرائیل
پس از یوشع (علیه السلام) شخصیتهای متعددی به رهبری بنی اسرائیل پرداختند که داوران بنی اسرائیل نامیده میشوند. آنان پادشاه نبودند و فقط به حل اختلافات داخلی بنی اسرائیل میپرداختند. آخرین داور بنی اسرائیل سموئیل بود و بعد از ایشان، عصر پادشاهان بنی اسرائیل با طالوت و سپس داود و سلیمان (علیه السلام) آغاز شد[۸]. نقاشی گوستاو دوره نقاش معروف فرانسوی از کوروش، فتح بابِل و آزادی بنیاسرائیل.
ریشه یهود
به گفته عهد عتیق، سالها پس از شروع پادشاهی و پس از رحلت سلیمان(علیه السلام)، فرزندش حکومت را به دست گرفت و چون وی به ستمکاری پرداخت، ده طایفه از طایفههای دوازدهگانه بنی اسرائیل از فرمان او سر باز زدند و تنها دو نوه یهودا و بنیامین در سرزمینی کوچکی به نام یهودا که شامل شهر اورشلیم (قدس) میشد برای او باقی ماند. و نام یهودی از اینجا میآید. ده نوه دیگر حکومت مستقلی به نام اسرائیل به رهبری یکی از سرداران سلیمان (علیه السلام) تشکیل دادند[۹].
هیکل سلیمان
نام معبدی است که سلیمان (علیه السلام) در مدت هفت سال و نیم آن را بنا کرد. این معبددر اورشلیم بر کوه موریا بنا شده بود[۱۰]. بعد از جدایی بنیاسرئیل از یکدیگر، بُخْتُالنَّصْر پادشاه بابِل این معبدرا تخریب میکند و این قوم به اسارت به بابِل برده شدند[۱۱]. مدتی بعد ایران قدرت یافت و کوروش، بابِل را فتح کرد و به بنی اسرائیل اجازه داد به سرزمین خود برگردند. آنها دوباره معبدرا بازسازی کردند ولی بعد از مدتی بین آنها اختلاف ایجاد شد و رومیها که از حضور آنها احساس خطر میکردند، در سال ۷۰ م اورشلیم را اشغال کردند و معبد سلیمان (علیه السلام) را برای مرتبه دوم خراب کردند و پس از آن بنی اسرائیل به کلی در مناطق مختلف پراکنده شدند[۱۲].
کاربرد واژه
بنیاسرائیل، در لغت به هر کدام از فرزندان یعقوب (علیه السلام) گفته میشود اما کاربرد اصطلاحی آن، یک قوم و ملت است؛ نه فقط فرزندان یعقوب (علیه السلام). زندگی بنی اسرائیل، ویژگیها و نوع برخورد خداوند با آنها و رفتار آنان با پیامبران، حوادث مختلف و متعددی دارد[۱۳].
اگر چه قوم بنیاسرائیل پس از یعقوب (علیه السلام) و فرزندان او به وجود آمدند، ولی آنچه در قرآن بیشتر به عنوان مخاطب این نام قرار گرفته، پیروان و نسل پس از موسی (علیه السلام) است[۱۴]. در قرآن به واژه بنیاسرائیل ۱۲ نقیب نسبت دادهاند که مفسران برای نقیب معانی مختلفی ذکر کردند[۱۵]. از جمله:
رئیسان قوم[۱۶]. شاهدانی که در برابر آنها خدا یا موسی(علیه السلام) با بنیاسرائیل بیعت کردند[۱۷]. ضامنانی که خدا یا موسی(علیه السلام) از آنها عهد گرفت[۱۸]. فرزندان اسرائیل[۱۹].
کتب مقدس
اگرچه ترکیب بنیاسرائیل قرآنی است و این اصطلاح به صورت مرکب نخستین بار در قرآن به کار رفته، اما در کتاب مقدس، حکایات گوناگونی درباره فرزندان و نوادگان یعقوب (علیه السلام) بیان شده است[۲۰]. در کتاب مقدس درباره واژه بنیاسرائیل سه معنا مانند نسل اسرائیل (یعقوب)، گروهی از مومنان که اولاد روحانی خدا به شمار میآیند و ملک اسرائیل یا قبیلههای دهگانه برای جدایی آنان از یهودا. اما آنچه از این کاربردها رواج بیشتری دارد و به صورت مطلق از این لفظ فهمیده میشود معنای نخست این اصطلاح است[۲۱].
ماجرای بنیاسرائیل و پدرشان اسرائیل در عهد عتیق از ماجرای قحطی کنعان و هجرت یعقوب (علیه السلام) به مصر آغاز میشود و در ادامه به مشکلات پیش روی بنی اسرائیل و و حضور پیامبران متعددی در میان این قوم اشاره کرده است[۲۲].
عید پِسَح
بعد از قتل و فشار حاکمان مصر به بنیاسرائیل، به ادعای عهد عتیق، موسی(علیه السلام) به دستور خداوند برای نجات آنها؛ رهبران قوم را جمع کرد و از آنان خواست برای نجات خود به منطقه کنعان برگردند تا از نعمتهای آن بهرهمند شوند. موسی و برادرش هارون به مصر رفتند و با معجزه مشکلاتی را برای فرعون به وجود آوردند که او مجبور شد بنیاسرائیل را آزاد کند. یهودیان این روز رهایی را به عنوان عید پسح جشن میگیرند[۲۳].
گوسالهپرستی
بنابر گزارش عهد عتیق، موسی(علیه السلام) در برگشت از طور سینا تأخیر کرد و بنی اسرائیل نزد هارون(علیه السلام) رفتند و از او خواستند که برای آنها خدایی بسازد که گوسالهای از طلا ساختند و آن را عبادت میکردند حضرت موسی(علیه السلام) با مشاهده گوساله پرستی بنیاسرائیل ناراحت شد و لوح سنگی را شکست و دوباره برای دریافت آن چهل روز عبادت کرد، تا آنکه این لوح بار دیگر به او داده شد[۲۴]. قرآن این داستان را تقریباً به همینشکل نقل میکند جز اینکه هارون(علیه السلام) را از ساختن بت مبرا دانسته و سازنده گوساله را فردی به نام سامری معرفی میکند[۲۵].
پیامبران
ازمیان پیامبران بنیاسرائیل موسی (علیه السلام) و عیسی (علیه السلام) را اولوالعزم و صاحب شریعت میگویند. یعنی آزادانه به آنها قوانین و دستوراتی وحی شده که مأمور ابلاغ آن بودهاند[۲۶].
گروه دیگر پیامبرانی هستند که از خود شریعتی نداشتهاند، بلکه مأمور تبلیغ شریعت و قوانینی بودهاند که در آن زمان وجود داشته است. برخی پیامبران بنی اسرائیل از جمله یعقوب، یوسف، یوشع، هارون، داود، سلیمان، الیاس، الیسع، یونس، عزیر، زکریا و دیگر پیامبران از این جملهاند[۲۷].
به نقل از برخی احادیث شیعه نخستین پیغمبر بنیاسرائیل موسی(علیه السلام) و آخرین پیغمبرشان عیسی(علیه السلام) بوده است و تمامی پیامبران قوم بنیاسرائیل را ششصد نفر دانستهاند[۲۸].
نعمتهای خداوند به بنیاسرائیل
بنیاسرائیل از اقوامی هستند که قرآن در موارد گوناگون به نعمتهایی که از آن برخوردار شدهاند اشاره نموده است[۲۹].
این نعمتها عبارتند از:
- اعطای حکم (تشخیص خیر و شر)، نبوت و کتاب[۳۰].
- بهرهمندی از روزی طیب[۳۱].
- سایهانداختن ابر برای حفظ بنیاسرائیل از گرمای بیابان[۳۲].
- برتری بر عالمیان[۳۳].
- نجات از دشمنان[۳۴].
- ایجاد بهترین مکان برای زندگی[۳۵].
- نشان دادن معجزات الهی[۳۶].
- نزول منّ و سلوی[۳۷].
دستورهای خدا به بنیاسرائیل
خداوند در قرآندر برابر نعمتهایی که به بنی اسرائیل داده است از آنان میخواهد برخی از کارها را به جا بیاورند دستوراتی مانند:
- وفای به عهد[۳۸].
- ترس از خدا[۳۹].
- ایمان به وحی[۴۰].
- عدم خلط حق و باطل و کتمان حق[۴۱].
- اقامه نماز و ادای زکات[۴۲].
- عبادت خدا، احسان به والدین و دستگیری از یتیمان و بینوایان[۴۳].
- گفتار نیکو[۴۴].
- پرهیز از زیادهروی[۴۵].
مذمت بنی اسرائیل
بنیاسرائیل در آیات متعددی مذمت شدهاند و در این آیات به عذابهایی مانند لعن، کوردلی و رسوایی در دنیا و آخرت اشاره و این عذاب را به دلیل گناهان این قوم میداند[۴۶]. از جمله:
- گمراهی با وجود آیات فراوان[۴۷].
- نافرمانی پیامبران[۴۸].
- انکار نبوت پیامبر اکرم (محمد صلی الله علیه و آله و سلم)[۴۹].
- عملنکردن به کتاب آسمانی[۵۰].
- اسراف[۵۱].
- شرک[۵۲].
- آسیبرسانی به پیامبران و انکار آنان[۵۳].
- تفرقه و اختلاف با وجود نعمتهای الهی[۵۴].
- فساد در زمین[۵۵].
- امر دیگران به نیکی و ترک آن[۵۶].
- ]]گوسالهپرستی[۵۷].
- درخواست رؤیت خدا[۵۸].
- بهانهگیری[۵۹].
- پولدوستی و فخرفروشی[۶۰].
- خونریزی[۶۱] [۶۲]
.
جستارهای ویژه
پانویس
- ↑ مهروش، «بنیاسرائیل»، ۱۳۸۳ ش، ج ۱۲. ص ۶۲۹.
- ↑ اسدی، در مدخل «اسباط»، ج ۳، ص ۱۸.
- ↑ روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۵
- ↑ مهروش، «بنیاسرائیل»، ۱۳۸۳ ش، ج ۱۲. ص ۶۲۹.
- ↑ پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ ش، ص ۲۶۲.
- ↑ توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۳.
- ↑ توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۳.
- ↑ توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۹۱ و ۹۳.
- ↑ توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۹۵.
- ↑ حسنزاده آملی، دروس معرفت نفس، ۱۳۸۱ ش، ص ۶۱۵.
- ↑ فیض کاشانی، الأصفی فی تفسیرالقرآن، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۴۰۹.
- ↑ توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۳.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ۱۳۸۵ ش، ج ۶، ص ۲۹۴.
- ↑ روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۸.
- ↑ روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۸.
- ↑ طوسی، التبیان، بیتا، ج ۳، ص ۴۶۵.
- ↑ طوسی، التبیان، بیتا، ج ۳، ص ۴۶۵.
- ↑ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ ش، ج ۴، ص ۶۰.
- ↑ العروسی الحویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۸۷.
- ↑ روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۶.
- ↑ روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۶.
- ↑ روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ص ۵۶.
- ↑ روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۶.
- ↑ توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۹.
- ↑ توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ ش، ج ۲، ص ۱۶۸.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ ش، ج ۲، ص ۱۶۸.
- ↑ صدوق، خصال، بیتا، ج ۲، ص ۶۲۴.
- ↑ روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۸.
- ↑ سوره جاثیه، آیه ۱۶.
- ↑ سوره جاثیه، آیه ۱۶.
- ↑ سوره بقره، آیه ۵۷.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۲۲.
- ↑ سوره طه، آیه ۸۰.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۱۰۴.
- ↑ سوره یونس، آیه ۹۰.
- ↑ سوره طه، آیه ۸۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۴۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۴۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۴۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۴۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۴۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ سوره طه، آیه ۸۱
- ↑ روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۶۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۱۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۴۶.
- ↑ سوره شعراء، آیه ۱۹۷
- ↑ سوره بقره، آیه ۸۵
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۲.
- ↑ سوره مائده، آیه ۷۲.
- ↑ سوره مائده، آیه ۱۱۰.
- ↑ سوره یونس، آیه ۹۳.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۴۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۵۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۵۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۶۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۴۷.
- ↑ سوره بقره، آیه ۸۴ و ۸۵.
- ↑ قوم بنی اسرائیل
منابع
- ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ترجمه فهری، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، بیتا.
- اسدی، علی، مدخل «اسباط»، دائرة المعارف قرآن کریم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۲ ش.
- العروسی الحویزی، عبدعلی بن جمعة، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ ق.
- پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، قم، نشر زمزم هدایت، چاپ دوم، ۱۳۸۶ ش.
- توفیقی، حسین، ادیان بزرگ، تهران، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد، چپ سیزدهم، ۱۳۸۹ ش.
- حسن زاده آملی، حسن، دروس معرفت نفس، قم، انتشارات الف لام میم، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش.