ابراهیم بن اغلب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = ابرهیم بن اغلب
| تصویر = ضرب_سکه_دوران__ابراهیم_بن_اغلب(189ق.).jpg
| نام = ابواسحاق، ابراهیم‌بن بن اغلب بن سالم بن عَقال تمیمی
| نام‌های دیگر =
| سال تولد = ۷۵۶ م
| تاریخ تولد =
| محل تولد = 
| سال درگذشت = ۸۱۲ م
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان =
| شاگردان =
| دین = اسلام
| مذهب = شیعه
| آثار =
| فعالیت‌ها = بینانگذار سلسله اغلبیان و اولین فرمانروا
| وبگاه =
}}
'''ابراهیم بن اغلب''' (۷۵۶ میلادی، قیروان - ۸۱۲ میلادی، سیسیل) فرماندهِ نظامی عباسی و نخستین امیر اغلبی و بنیان‌گذار آن بود. اصالتاً از [[خراسان]] و زاده قیروان در تونس بود. [[عباسیان]] بدلیل پشتیبانی شدن از [[خراسان]] به بسیاری از خراسانیان رتبه بخشیدند. ابن اغلب پس از فرونشاندن یک شورش در سال 799 والی افریقیه شد. او را دانا، نیکوکار و استوار دانسته‌اند. <ref> دارالعلم للملایین، بیروت، ص، ۲۸</ref>


<div class="wikiInfo">
== پیش از حکومت ==
[[پرونده: ضرب_سکه_دوران__ابراهیم_بن_اغلب(189ق.).jpg|جایگزین=|بندانگشتی|ضرب سکه دوران ابراهیم بن اغلب (189 ق.)]]
اِبْراهیمِ‌بْنِ اَغْلَب، ابواسحاق ابراهیم‌ بن بن اغلب بن سالم بن عَقال تمیمی <ref> 196 ق/812 م</ref>، بنیان‌گذار سلسلهٔ اغلبیان، نخستین خاندانی که در شمال [[افریقا]] دولتی تأسیس کردند. او در سال ۸۵۲ م /۲۳۷ ق در قیروان کشور [[تونس]] به دنیا آمد.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
 
! نام!! data-type="authorName" |ابرهیم بن اغلب
|-
|نام کامل
|ابواسحاق، ابراهیم‌بن بن اغلب بن سالم بن عَقال تمیمی
|-
|ولادت
|۷۵۶ م
|-
|محل تولد
|قیروان از [[تونس]] ولی اصالتاً از [[خراسان]]
|-
|دین
|اسلام
|-
|عنوان
|بینانگذار سلسله اغلبیان و اولین فرمانروا
|-
|مدت حکومت
|۲۸ سال و شش ماه
|-
|درگذشته
|سیسیل (۸۱۲م)
|-
|محل دفن
|قیروان
|}
</div>
ابراهیم بن اغلب (۷۵۶ میلادی، قیروان - ۸۱۲ میلادی، سیسیل) فرماندهِ نظامی عباسی و نخستین امیر اغلبی و بنیان‌گذار آن بود. اصالتاً از [[خراسان]] و زاده قیروان در تونس بود. [[عباسیان]] بدلیل پشتیبانی شدن از [[خراسان]] به بسیاری از خراسانیان رتبه بخشیدند. ابن اغلب پس از فرونشاندن یک شورش در سال 799 والی افریقیه شد. او را دانا، نیکوکار و استوار دانسته‌اند. <ref> دارالعلم للملایین، بیروت، ص، ۲۸</ref>
 
==پیش از حکومت==
 
اِبْراهیمِ‌بْنِ اَغْلَب، ابواسحاق ابراهیم‌بن بن اغلب بن سالم بن عَقال تمیمی <ref> 196 ق/812 م</ref>، بنیان‌گذار سلسلهٔ اغلبیان، نخستین خاندانی که در شمال [[افریقا]] دولتی تأسیس کردند. او در سال ۸۵۲ م /۲۳۷ ق در قیروان کشور [[تونس]] به دنیا آمد.


ابراهیم ظاهراً تا 10 سالگی که پدرش اغلب بن سالم، امیر افریقیه در جنگ با یکی از شورشیان به قتل رسید <ref>150 ق/767 م</ref> در افریقیه می‌زیست. <ref>ابن عذاری، 1/64؛ دربارهٔ سن ابراهیم در این هنگام، نک: ابن اثیر، 6/157</ref>
ابراهیم ظاهراً تا 10 سالگی که پدرش اغلب بن سالم، امیر افریقیه در جنگ با یکی از شورشیان به قتل رسید <ref>150 ق/767 م</ref> در افریقیه می‌زیست. <ref>ابن عذاری، 1/64؛ دربارهٔ سن ابراهیم در این هنگام، نک: ابن اثیر، 6/157</ref>
خط ۴۳: خط ۲۹:
ابراهیم در مصر، پیش از آنکه درصدد به دست آوردن میراث سیاسی و نظامی پدر برآید، به تحصیل دانش و به‌ویژه [[فقه]] پرداخت و در شمار شاگردان ممتاز "لیث‌بن سعدالفقیه" <ref>179 ق/795 م</ref> درآمد، تا آنجا که وی کنیزی را که سپس "زیاده‌اللـه‌بن ابراهیم" از او متولد شد به ابراهیم بخشید. <ref>ابن ابار، الحله، 1/93؛ قس: ابن عذاری، که به‌طور شگفتی روایت را قلب کرده است</ref>
ابراهیم در مصر، پیش از آنکه درصدد به دست آوردن میراث سیاسی و نظامی پدر برآید، به تحصیل دانش و به‌ویژه [[فقه]] پرداخت و در شمار شاگردان ممتاز "لیث‌بن سعدالفقیه" <ref>179 ق/795 م</ref> درآمد، تا آنجا که وی کنیزی را که سپس "زیاده‌اللـه‌بن ابراهیم" از او متولد شد به ابراهیم بخشید. <ref>ابن ابار، الحله، 1/93؛ قس: ابن عذاری، که به‌طور شگفتی روایت را قلب کرده است</ref>


دانسته نیست که ابراهیم در چه تاریخی به «جُند» مصر پیوست، اما "بلاذری" به نقل از "احمدبن ناقد مولای بنی اغلب"، از ابراهیم با عنوان یکی از بزرگان سپاه مصر یاد کرده که در یکی از آشوبهای آن روزگار دست داشت.
معلوم نیست که ابراهیم در چه تاریخی به «جُند» مصر پیوست، اما "بلاذری" به نقل از "احمدبن ناقد مولای بنی اغلب"، از ابراهیم با عنوان یکی از بزرگان سپاه مصر یاد کرده که در یکی از آشوبهای آن روزگار دست داشت.


وی با چند تن از یارانش به بیت‌المال هجوم برد و پس از آنکه فقط به اندازهٔ مقرری (احتمالاً عقب افتادهٔ خویش از آن برداشت، به "زاب قیروان" گریخت. <ref>به روایت یعقوبی، 2/414: از مصر اخراج شد؛ قس: EI2, III/981: حاکم مهلبی مصر او را به زاب تبعید کرد</ref> و گفته‌اند که بر سپاه این ناحیه سروری یافت. <ref>فتوح، 233</ref>
وی با چند تن از یارانش به بیت‌المال هجوم برد و پس از آنکه فقط به اندازهٔ مقرری (احتمالاً عقب افتادهٔ خویش از آن برداشت، به "زاب قیروان" گریخت. <ref>به روایت یعقوبی، 2/414: از مصر اخراج شد؛ قس: EI2, III/981: حاکم مهلبی مصر او را به زاب تبعید کرد</ref> و گفته‌اند که بر سپاه این ناحیه سروری یافت. <ref>فتوح، 233</ref>


تناقضاتی که دربارهٔ تاریخ این واقعه در منابع هست، تعیین تاریخ قطعی آن را دشوار ساخته است. "بلاذری" در یکجا ورود ابراهیم به زاب را مقارن حکومت هرثمه‌بن اعین بر مغرب (179 ق) دانسته است، <ref>همانجا</ref>؛ اما این معنا بعید به نظر می‌رسد، چراکه اولاً گفته‌اند که وقتی هرثمه از سوی [[هارون‌الرشید]] برای سرکوب امیران گردنکش وارد [[مغرب]] شد، ابراهیم در زاب بود و برای جلب خشنودی نمایندهٔ خلیفه هدایای بسیار به نزد او فرستاد تا حکومتش رسمیت یافت. <ref>ابن اثیر، 6/139؛ ابن تغری بردی، 2/89، 90</ref>
تناقضاتی که دربارهٔ تاریخ این واقعه در منابع هست، تعیین تاریخ قطعی آن را دشوار ساخته است. "بلاذری" در یکجا ورود ابراهیم به زاب را مقارن حکومت هرثمه‌ بن اعین بر مغرب (179 ق) دانسته است، <ref>همانجا</ref>؛ اما این معنا بعید به نظر می‌رسد، چراکه اولاً گفته‌اند که وقتی هرثمه از سوی [[هارون‌الرشید]] برای سرکوب امیران گردنکش وارد [[مغرب]] شد، ابراهیم در زاب بود و برای جلب خشنودی نمایندهٔ خلیفه هدایای بسیار به نزد او فرستاد تا حکومتش رسمیت یافت. <ref>ابن اثیر، 6/139؛ ابن تغری بردی، 2/89، 90</ref>
از آن گذشته "بلاذری" در جای دیگر <ref>انساب، 3/137</ref> و به تبع او طبری <ref>8/199</ref> از دخالت فعالانهٔ امیر ابراهیم در قتل ادریس بن عبداللـه (175 ق/791 م) سخن گفته‌اند.
از آن گذشته "بلاذری" در جای دیگر <ref>انساب، 3/137</ref> و به تبع او طبری <ref>8/199</ref> از دخالت فعالانهٔ امیر ابراهیم در قتل ادریس بن عبداللـه (175 ق/791 م) سخن گفته‌اند.


خط ۵۶: خط ۴۲:
اگرچه گفته‌اند که ظهور ابن اغلب در حوادث افریقیه با خدمت او در سپاه بنی مهلب آغاز شد و به‌رغم بدسگالی فضل با ابراهیم همان جا در حملهٔ "علاءبن سعید" برای سرکوب "ابن‌جارود" که بر "فضل مهلبی" شوریده بود شرکت جست <ref>عبدالرزاق، 21</ref>، ولی به نظر می‌رسد که او پس از ورود "هرثمه" به افریقیه به‌طور جدی و رسمی در صحنهٔ سیاسی و نظامی ظاهر شده باشد.
اگرچه گفته‌اند که ظهور ابن اغلب در حوادث افریقیه با خدمت او در سپاه بنی مهلب آغاز شد و به‌رغم بدسگالی فضل با ابراهیم همان جا در حملهٔ "علاءبن سعید" برای سرکوب "ابن‌جارود" که بر "فضل مهلبی" شوریده بود شرکت جست <ref>عبدالرزاق، 21</ref>، ولی به نظر می‌رسد که او پس از ورود "هرثمه" به افریقیه به‌طور جدی و رسمی در صحنهٔ سیاسی و نظامی ظاهر شده باشد.


در آن روزگار به سبب آشوبهای مستمر در [[مغرب]] که به مرکزی برای فعالیتهای ضد عباسی [[خوارج]] بدل گشته بود، نیز کوششهای اعرابی چون فرزندان "عبیده‌بن عقبه بن نافع"، و "تمام‌بن تمیم" و "سلیمان ابن حمید الغافقی" و بسیاری دیگر که نیاکانشان در آغاز فتح [[مغرب]] از سوی مسلمانان به آن سامان پای گذارده بودند و طبعاً خود را برای حکومت سزاوارتر از والیانی که از سوی خلیفهٔ [[بغداد]] منصوب می‌شدند، می‌دانستند، و همچنین به سبب گسترش نفوذ [[ادریسیان]] در [[مغرب]] که خواستار تشکیل دولت [[علویان]] بودند، نزدیک بود که این منطقهٔ مهم از زیر نفوذ سیاسی [[بغداد]] خارج گردد و والیانی که پی‌درپی از سوی [[خلفای عباسی]] مأمور استقرار نفوذ [[خلافت]] در آن سرزمین می‌شدند، نه تنها توفیق چندانی نمی‌یافتند، بلکه با شورشهای بزرگی که گاه موجب قتل خود آنان می‌شد، روبه‌رو می‌گشتند، چنانکه "فضل ابن روح‌بن حاتم امیر مهلبی" افریقیه جان بر سر حکومت خویش باخت و [[هارون‌الرشید]] بلافاصله "هرثمه‌بن اعین" را برای فرو نشاندن آتش شرش به مغرب گسیل داشت. (179 ق/795 م)
در آن روزگار به سبب آشوبهای مستمر در [[مغرب]] که به مرکزی برای فعالیت‌های ضد عباسی [[خوارج]] بدل گشته بود، نیز کوشش‌های اعرابی چون فرزندان "عبیده‌بن عقبه بن نافع"، و "تمام‌بن تمیم" و "سلیمان ابن حمید الغافقی" و بسیاری دیگر که نیاکانشان در آغاز فتح [[مغرب]] از سوی مسلمانان به آن سامان پای گذارده بودند و طبعاً خود را برای حکومت سزاوارتر از والیانی که از سوی خلیفهٔ [[بغداد]] منصوب می‌شدند، می‌دانستند، و همچنین به سبب گسترش نفوذ [[ادریسیان]] در [[مغرب]] که خواستار تشکیل دولت [[علویان]] بودند، نزدیک بود که این منطقهٔ مهم از زیر نفوذ سیاسی [[بغداد]] خارج گردد و والیانی که پی‌درپی از سوی [[خلفای عباسی]] مأمور استقرار نفوذ [[خلافت]] در آن سرزمین می‌شدند، نه تنها توفیق چندانی نمی‌یافتند، بلکه با شورش‌های بزرگی که گاه موجب قتل خود آنان می‌شد، روبه‌رو می‌گشتند، چنانکه "فضل ابن روح‌بن حاتم امیر مهلبی" افریقیه جان بر سر حکومت خویش باخت و [[هارون‌الرشید]] بلافاصله "هرثمه‌بن اعین" را برای فرو نشاندن آتش شرش به مغرب گسیل داشت. (179 ق/795 م)


هرثمه دو سال و نیم در آن دیار ماند و در سال 181 ق از هارون برای ادامة کار پوزش خواست. هارون نیز برادر رضاعی خود "محمدبن مقاتل العَکی" را به حکومت افریقیه گمارد. <ref>ابن اثیر، 6/154، ابن عذاری، 1/80</ref>
هرثمه دو سال و نیم در آن دیار ماند و در سال 181 ق از هارون برای ادامة کار پوزش خواست. هارون نیز برادر رضاعی خود "محمدبن مقاتل العَکی" را به حکومت افریقیه گمارد. <ref>ابن اثیر، 6/154، ابن عذاری، 1/80</ref>
خط ۷۶: خط ۶۲:
ابراهیم نیز تمّام را شکست داد و سپس در سال 184 ق/800 م به [[تونس]] حمله کرد، ولی سرانجام "تمّام" را امان داد و به قیروان برد. <ref>ابن عذاری، 1/83</ref>
ابراهیم نیز تمّام را شکست داد و سپس در سال 184 ق/800 م به [[تونس]] حمله کرد، ولی سرانجام "تمّام" را امان داد و به قیروان برد. <ref>ابن عذاری، 1/83</ref>


==دوران زمامداری==
== دوران زمامداری ==
 
شکست تمّام و چیرگی ابن مقاتل، مردم را بیش از پیش ناخشنود ساخت، تا آنجا که ابراهیم را که اینک نفوذ و نیرویی بزرگ یافته بود واداشتند تا [[خلیفه]] را از این معنا آگاه کند و خود را نامزد حکومت افریقیه سازد. <ref>ابن اثیر، 6/155؛ ابن خلدون، 4/419</ref> ابراهیم علاوه بر این کار، به خلیفه پیشنهاد کرد که به جای 000`100 دیناری که هر ساله از مصر برای حکومت افریقیه می‌رسید 000`40 دینار بیش‌تر نفرستند. <ref>ابن اثیر، 6/155؛ قس: یعقوبی، 2/412</ref>
شکست تمّام و چیرگی ابن مقاتل، مردم را بیش از پیش ناخشنود ساخت، تا آنجا که ابراهیم را که اینک نفوذ و نیرویی بزرگ یافته بود واداشتند تا [[خلیفه]] را از این معنا آگاه کند و خود را نامزد حکومت افریقیه سازد. <ref>ابن اثیر، 6/155؛ ابن خلدون، 4/419</ref> ابراهیم علاوه بر این کار، به خلیفه پیشنهاد کرد که به جای 000`100 دیناری که هر ساله از مصر برای حکومت افریقیه می‌رسید 000`40 دینار بیش‌تر نفرستند. <ref>ابن اثیر، 6/155؛ قس: یعقوبی، 2/412</ref>


خط ۸۸: خط ۷۳:
وی در آن جا از سوی "داوود قیروانی" کاتب خود، نامه‌ای از قول هارون‌الرشید جعل کرد. <ref>ابن ابار، الحلة، 1/94</ref> مبنی بر آنکه [[خلیفه]] مجدداً او را به حکومت افریقیه گمارده است، و خود به ابراهیم فرمان داد که به زاب بازگردد و طی نامه‌ای از "سهل بن حاجب تمیمی" خواست که به نیابت از او رشتة کارها را در دست گیرد. ابراهیم نیز در اواسط ربیع‌الاول 184 ق/آوریل 800 م شهر را به قصد زاب ترک گفت، اما این خبر، هارون را خشمناک ساخت و رسول فرستاد و حکومت ابراهیم را بر افریقیه تأیید کرد. <ref>العیون، 3/302، 303</ref>
وی در آن جا از سوی "داوود قیروانی" کاتب خود، نامه‌ای از قول هارون‌الرشید جعل کرد. <ref>ابن ابار، الحلة، 1/94</ref> مبنی بر آنکه [[خلیفه]] مجدداً او را به حکومت افریقیه گمارده است، و خود به ابراهیم فرمان داد که به زاب بازگردد و طی نامه‌ای از "سهل بن حاجب تمیمی" خواست که به نیابت از او رشتة کارها را در دست گیرد. ابراهیم نیز در اواسط ربیع‌الاول 184 ق/آوریل 800 م شهر را به قصد زاب ترک گفت، اما این خبر، هارون را خشمناک ساخت و رسول فرستاد و حکومت ابراهیم را بر افریقیه تأیید کرد. <ref>العیون، 3/302، 303</ref>


ابراهیم در مقام حکومت افریقیه با دستگیری بسیاری از مخالفان و فرستادن آنان به نزد خلیفه <ref>ابن اثیر، 6/156</ref> کوشید تا آتش شورشهای داخلی را فرو نشاند و سلطه و نفوذ خلافت را در قلمرو خویش گسترش دهد.
ابراهیم در مقام حکومت افریقیه با دستگیری بسیاری از مخالفان و فرستادن آنان به نزد خلیفه <ref>ابن اثیر، 6/156</ref> کوشید تا آتش شورش‌های داخلی را فرو نشاند و سلطه و نفوذ خلافت را در قلمرو خویش گسترش دهد.


وی در اوایل حکومت خویش، در بیرون قیروان، شهرکی ساخت و قصر خویش را در آن جا برپای داشت و آن جا را "عباسیه" نام نهاد و بسیاری از بردگان سودانی را در آن جا به صورت سپاه خصوصی خود به کار گمارد. <ref>بلاذری، همانجا؛ عبدالرزاق، 32</ref>
وی در اوایل حکومت خویش، در بیرون قیروان، شهرکی ساخت و قصر خویش را در آن جا برپای داشت و آن جا را "عباسیه" نام نهاد و بسیاری از بردگان سودانی را در آن جا به صورت سپاه خصوصی خود به کار گمارد. <ref>بلاذری، همانجا؛ عبدالرزاق، 32</ref>
با اینهمه دولت او نیز از شورشهای مخالفان در امان نماند. در سال 186 ق/802 م "حمدیس <ref>یا خریش: ابن ابار، الحلة، 1/104</ref> بن عبدالرحمن کندی" در [[تونس]] بر ابراهیم شورید.
با اینهمه دولت او نیز از شورش‌های مخالفان در امان نماند. در سال 186 ق/802 م "حمدیس <ref>یا خریش: ابن ابار، الحلة، 1/104</ref> بن عبدالرحمن کندی" در [[تونس]] بر ابراهیم شورید.


ابراهیم نیز سردار خود "عمران بن مخلد" یا "مجالد" <ref>ابن اثیر، 6/156، 235؛ بلاذری، همانجا؛ ابن خلدون، 4/419</ref> را به سرکوب او فرستاد. "ابن مخلد" نیز "حمدیس" را درهم شکست و وارد [[تونس]] شد.
ابراهیم نیز سردار خود "عمران بن مخلد" یا "مجالد" <ref>ابن اثیر، 6/156، 235؛ بلاذری، همانجا؛ ابن خلدون، 4/419</ref> را به سرکوب او فرستاد. "ابن مخلد" نیز "حمدیس" را درهم شکست و وارد [[تونس]] شد.
خط ۱۰۹: خط ۹۴:
ابراهیم در عباسیه موضع گرفت و در چند جنگ، کاری از پیش نبرد. خاصه که گفته‌اند: گروهی از سپاهیان که مقرری خود را طلب می‌کردند نیز به عمران پیوستند. <ref>بلاذری، همانجا</ref>
ابراهیم در عباسیه موضع گرفت و در چند جنگ، کاری از پیش نبرد. خاصه که گفته‌اند: گروهی از سپاهیان که مقرری خود را طلب می‌کردند نیز به عمران پیوستند. <ref>بلاذری، همانجا</ref>


این جنگ و گریز حدود یک سال دوام یافت تا [[خلیفه]]، مال به نزد ابراهیم فرستاد و او با پراکندن آن در میان سپاهِ دشمن آنان را از گرد عمران پراکند و باز بر قیروان چیره شد. <ref>ابن اثیر، 6/156، 157، 235، 236؛ ابن خلدون، 4/420؛ ابن ابار، الحله، 1/105</ref> ابراهیم هنوز گرفتار پی‌آمدهای این شورش بود که [[طرابلس]] را مجدداً آشوب فرا گرفت.
این جنگ و گریز حدود یک سال دوام یافت تا [[خلیفه]]، مال به نزد ابراهیم فرستاد و او با پراکندن آن در میان سپاهِ دشمن آنان را از گرد عمران پراکند و باز بر قیروان چیره شد. <ref>ابن اثیر، 6/156، 157، 235، 236؛ ابن خلدون، 4/420؛ ابن ابار، الحله، 1/105</ref> ابراهیم هنوز گرفتار پی‌آمدهای این شورش بود که [[طرابلس]] را مجدداً آشوب فراگرفت.


وی پسر خود عبداللـه را به امارت آن جا منصوب کرد (196 ق)، ولی سپاه [[طرابلس]] او را در خانه‌اش به محاصره گرفت و وادار به خروج از شهر کرد. عبداللـه از [[طرابلس]] خارج شد و با بذل مال مردم را به گرد خویش فراهم آورد و با درهم شکستن شورشیان بر شهر مستولی شد، ولی چندان بر جای نماند؛ زیرا پدرش او را عزل کرد و "سفیان‌بن المضاء" را باز به حکومت آن جا گماشت.
وی پسر خود عبداللـه را به امارت آن جا منصوب کرد (196 ق)، ولی سپاه [[طرابلس]] او را در خانه‌اش به محاصره گرفت و وادار به خروج از شهر کرد. عبداللـه از [[طرابلس]] خارج شد و با بذل مال مردم را به گرد خویش فراهم آورد و با درهم شکستن شورشیان بر شهر مستولی شد، ولی چندان بر جای نماند؛ زیرا پدرش او را عزل کرد و "سفیان‌بن المضاء" را باز به حکومت آن جا گماشت.
خط ۱۱۸: خط ۱۰۳:
جنازه ابراهیم را به قیروان برگرداندند. <ref>ابن اثیر، 6/270؛ ابن خلدون، 4/421</ref>
جنازه ابراهیم را به قیروان برگرداندند. <ref>ابن اثیر، 6/270؛ ابن خلدون، 4/421</ref>


==فرهنگ و تمدن==
== فرهنگ و تمدن ==
 
ابراهیم بن اغلب را پاره‌ای از مورخان به دانش و شعر و خوش سیرتی و شجاعت ستوده‌اند. <ref>ابن عذاری، 1/83؛ ابن ابار، الحله، 1/93</ref> و گفته‌اند: افریقیه تا آن هنگام امیری عادل‌تر و سیاستمدارتر و مهربان‌تر از ابراهیم نداشت. <ref>صفدی، 5/327</ref> و مغربیان او را دوست می‌داشتند. <ref>ذهبی، 9/129</ref>
ابراهیم بن اغلب را پاره‌ای از مورخان به دانش و شعر و خوش سیرتی و شجاعت ستوده‌اند. <ref>ابن عذاری، 1/83؛ ابن ابار، الحله، 1/93</ref> و گفته‌اند: افریقیه تا آن هنگام امیری عادل‌تر و سیاستمدارتر و مهربان‌تر از ابراهیم نداشت. <ref>صفدی، 5/327</ref> و مغربیان او را دوست می‌داشتند. <ref>ذهبی، 9/129</ref>


خط ۱۲۵: خط ۱۰۹:


این معنی شاید با نشانه‌هایی از خشونت که در وقایع زندگی او دیده می‌شود، بی‌ارتباط نباشد، چنانکه وقتی تونسیان بر او شوریدند، به ابن مخلد گفت تا هیچ کس را زنده نگذارد، و گفته‌اند که وی نیز 000‘10 تن از شورشیان را از دم تیغ گذراند. <ref>همانجا</ref>
این معنی شاید با نشانه‌هایی از خشونت که در وقایع زندگی او دیده می‌شود، بی‌ارتباط نباشد، چنانکه وقتی تونسیان بر او شوریدند، به ابن مخلد گفت تا هیچ کس را زنده نگذارد، و گفته‌اند که وی نیز 000‘10 تن از شورشیان را از دم تیغ گذراند. <ref>همانجا</ref>
این خشونتها می‌بایست بیش‌تر ناشی از بی‌اعتمادی او نسبت به وفاداری مغربیان، خاصه لشکریان محلی باشد که گاه و بیگاه با والیانی که از سوی بغداد تعیین می‌شدند، به مخالفت بر می‌خاستند.
این خشونت‌ها می‌بایست بیش‌تر ناشی از بی‌اعتمادی او نسبت به وفاداری مغربیان، خاصه لشکریان محلی باشد که گاه و بیگاه با والیانی که از سوی بغداد تعیین می‌شدند، به مخالفت بر می‌خاستند.


این بی‌اعتمادی که بعدها شدیدتر شد، باعث گشت ابراهیم 000‘4 تن از زنگبان سودانی را به سپاهیگری بخواند و نگهبانی خاص خویش را بدانان بسپارد و آنان را در عباسیه جای دهد. <ref>عبدالوهاب، 3/291</ref>
این بی‌اعتمادی که بعدها شدیدتر شد، باعث گشت ابراهیم 000‘4 تن از زنگبان سودانی را به سپاهیگری بخواند و نگهبانی خاص خویش را بدانان بسپارد و آنان را در عباسیه جای دهد. <ref>عبدالوهاب، 3/291</ref>
خط ۱۳۵: خط ۱۱۹:
ابراهیم در روزگار زمامداری خویش مساجد و مدارس و دواوین بسیار تأسیس کرد و تمدن افریقیه در عصر او شکوفا شد و علوم و ادبیات رونق گرفت. <ref>مدنی، 51</ref>
ابراهیم در روزگار زمامداری خویش مساجد و مدارس و دواوین بسیار تأسیس کرد و تمدن افریقیه در عصر او شکوفا شد و علوم و ادبیات رونق گرفت. <ref>مدنی، 51</ref>


ظاهراً پس از بنای عباسیه بود که به گونهٔ امیری مستقل، نمایندهٔ شارلمانی [[پادشاه]] [[فرانسه]] را با شکوه بسیار به حضور پذیرفت و درخواست او را برای باز پس گرفتن بقایای پیکر یکی از قدیسان [[مسیحی]] به نام [[سن سیپ رین]] را که در افریقیه بود، اجابت کرد. <ref>ابن عامر، 119؛ مدنی، 51؛ بروکلمان، 160</ref>
ظاهراً پس از بنای عباسیه بود که به گونهٔ امیری مستقل، نمایندهٔ شارلمانی پادشاه [[فرانسه]] را با شکوه بسیار به حضور پذیرفت و درخواست او را برای باز پس گرفتن بقایای پیکر یکی از قدیسان [[مسیحی]] به نام سن سیپ رین را که در افریقیه بود، اجابت کرد. <ref>ابن عامر، 119؛ مدنی، 51؛ بروکلمان، 160</ref>


از ابراهیم بن اغلب اشعاری نیز نقل شده است. <ref>ابن ابار، الحله، 1/94، 96، 97</ref>
از ابراهیم بن اغلب اشعاری نیز نقل شده است. <ref>ابن ابار، الحله، 1/94، 96، 97</ref>
خط ۱۴۱: خط ۱۲۵:
از آثار ابن اغلب، شهر رقاده و کاخ فتح است. او ۲۸ سال و شش ماه ولایت داشت.<ref>زرکلی، خیرالدین (۲۰۰۲)، «ابن الأغلب»</ref>
از آثار ابن اغلب، شهر رقاده و کاخ فتح است. او ۲۸ سال و شش ماه ولایت داشت.<ref>زرکلی، خیرالدین (۲۰۰۲)، «ابن الأغلب»</ref>


 
== پانویس ==
'''منابع:'''
{{پانویس}}
 
*ابن ابار، محمدبن عبداللـه، اعتاب الکتاب، به کوشش صالح الاشتر، دمشق، 1961 م؛
 
*همو، الحله السیراء، به کوشش حسین مونس، قاهره، 1963 م؛
 
*ابن اثیر، علی‌بن محمد، الکامل، بیروت، 1402 ق؛
 
*ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، قاهره، 1348-1358 ق؛
 
*ابن خلدون، العبر؛ ابن دواداری، عبداللـه‌بن ایبک، کنزالدرر، به کوشش صلاح‌الدین منجد، قاهره، 1961 م؛
 
*ابن عامر، احمد تونس عبر التاریخ، تونس، 1373 ق؛
 
*ابن عذاری مراکشی، محمأ، البیان المغرب، به کوشش راینهارت دوزی، لیدن، 1848-1851 م؛
 
*ابن عیاض، عباض بن موسی، ترتیب المدارک و تقریب المسالک، بیروت، 1967 م؛
 
*اصطخری، ابراهیم‌بن محمد، مسالک و ممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1347 ش؛
 
*بروکلمان، کارل، تاریخ دول و ملل اسلامی، ترجمهٔ هادی جزایری، تهران، 1347 ش؛
 
*بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمدباقر بهبودی، بیروت، 1977 م؛
 
*همو، فتوح البلدان، به کوششیان دخویه، لیدن، 1863 م؛
 
*خلیفه‌بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1968 م؛
 
*ذهبی، شمس‌الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنووط، بیروت، 1401 ق/1981 م؛
 
*صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش س. دیدرینگ، ویسبادن، 1970 م؛
 
*طبری، محمدبن جریر، تاریخ، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، 1960-1968 م؛
 
*عبدالرزاق، محمود اسماعیل، الاغالبه، مصر، 1972 م؛ عبدالوهاب، حسن حسنی، ورقات عن الحضاره العربیه بافریقیه، تونس، 1972 م؛
 
*العیون والحدائق، به کوششیان دخویه، لیدن، 1869 م؛
 
*مالکی، عبداللـه‌بن محمد، ریاض النفوس، قاهره، 1951 م؛
 
*مدنی، احمد توفیق، المسلمون فی جزیره صقلیه و جنوب ایطالیا، الجزائر، 1365 ق؛
 
*ناصری، احمدبن خالد، الاستقصاء، به کوشش جعفر الناصری و محمدالناصری، دارالبیضاء، 1954 م؛
 
*یعقوبی، احمدبن ابی‌یعقوب، تاریخ، بیروت، دارصادر.
 
 
==پانویس==


[[رده: فرمانروایان مغرب]]
== منابع ==
* ابن ابار، محمدبن عبداللـه، اعتاب الکتاب، به کوشش صالح الاشتر، دمشق، 1961 م؛
* همو، الحله السیراء، به کوشش حسین مونس، قاهره، 1963 م؛
* ابن اثیر، علی‌بن محمد، الکامل، بیروت، 1402 ق؛
* ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، قاهره، 1348-1358 ق؛
* ابن خلدون، العبر؛ ابن دواداری، عبداللـه‌بن ایبک، کنزالدرر، به کوشش صلاح‌الدین منجد، قاهره، 1961 م؛
* ابن عامر، احمد تونس عبر التاریخ، تونس، 1373 ق؛
* ابن عذاری مراکشی، محمأ، البیان المغرب، به کوشش راینهارت دوزی، لیدن، 1848-1851 م؛
* ابن عیاض، عباض بن موسی، ترتیب المدارک و تقریب المسالک، بیروت، 1967 م؛
* اصطخری، ابراهیم‌بن محمد، مسالک و ممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1347 ش؛
* بروکلمان، کارل، تاریخ دول و ملل اسلامی، ترجمهٔ هادی جزایری، تهران، 1347 ش؛
* بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمدباقر بهبودی، بیروت، 1977 م؛
* همو، فتوح البلدان، به کوششیان دخویه، لیدن، 1863 م؛
* خلیفه‌بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1968 م؛
* ذهبی، شمس‌الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنووط، بیروت، 1401 ق/1981 م؛
* صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش س. دیدرینگ، ویسبادن، 1970 م؛
* طبری، محمدبن جریر، تاریخ، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، 1960-1968 م؛
* عبدالرزاق، محمود اسماعیل، الاغالبه، مصر، 1972 م؛ عبدالوهاب، حسن حسنی، ورقات عن الحضاره العربیه بافریقیه، تونس، 1972 م؛
* العیون والحدائق، به کوششیان دخویه، لیدن، 1869 م؛
* مالکی، عبداللـه‌بن محمد، ریاض النفوس، قاهره، 1951 م؛
* مدنی، احمد توفیق، المسلمون فی جزیره صقلیه و جنوب ایطالیا، الجزائر، 1365 ق؛
* ناصری، احمدبن خالد، الاستقصاء، به کوشش جعفر الناصری و محمدالناصری، دارالبیضاء، 1954 م؛
* یعقوبی، احمدبن ابی‌یعقوب، تاریخ، بیروت، دارصادر.


[[رده: حاکمان الجزایری]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌های تاریخی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش