رویدادهای ماه رمضان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - '[[محمد بن علی (باقر العلوم)(ع)' به '[[محمد بن علی (باقر العلوم)')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:400rrr.jpg|جایگزین=تصویر جدید|بندانگشتی|رویدادهای ماه رمضان]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!عنوان مقاله
!رویدادهای ماه رمضان
|-
|زبان مقاله
|فارسی
|-
|اطلاعات نشر
|ایران – قم – پژوهشگاه مطالعات تقریبی
|-
|}
</div>
'''[[ماه رمضان]]''' به عنوان بر‌ترین و بهترین ماه در [[اسلام]] شناخته شده است. دراین ماه حوادث و رویدادهای فراونی رخ داده است. از بالاترین وقایع و حوادث نزول [[قرآن]] و وجود [[شب قدر]] است. شب قدر۱۹ و ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان سه شب از شب‌های [[ماه رمضان]] که از نظر [[مسلمانان]] مهمترین شب سال می‌باشد، یکی از سوره‌های [[قرآن]] با نام [[سوره قدر]] به توصیف این شب پرداخته‌ است ولی در قرآن به‌طور صریح به شماره شب آن در ماه رمضان اشاره نشده‌ است.
'''[[ماه رمضان]]''' به عنوان بر‌ترین و بهترین ماه در [[اسلام]] شناخته شده است. دراین ماه حوادث و رویدادهای فراونی رخ داده است. از بالاترین وقایع و حوادث نزول [[قرآن]] و وجود [[شب قدر]] است. شب قدر۱۹ و ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان سه شب از شب‌های [[ماه رمضان]] که از نظر [[مسلمانان]] مهمترین شب سال می‌باشد، یکی از سوره‌های [[قرآن]] با نام [[سوره قدر]] به توصیف این شب پرداخته‌ است ولی در قرآن به‌طور صریح به شماره شب آن در ماه رمضان اشاره نشده‌ است.
در شب ۱۹ این ماه [[علی بن ابی طالب|امیرالمومنین علی (‌علیه‌السلام)]]، امام اول [[شیعیان]] به دست یکی از [[خوارج]] یعنی ''ابن ملجم مرادی'' زخمی شدند و بعد از سه شب در ۲۳ رمضان به [[شهادت]] رسیدند. این نوشتار به رویدادها، حوادث و وقایع مهم تاریخی این ماه شریف می‌پردازد.
در شب ۱۹ این ماه [[علی بن ابی‌طالب|امیرالمومنین علی (‌علیه‌السلام)]]، امام اول [[شیعیان]] به دست یکی از [[خوارج]] یعنی ''ابن ملجم مرادی'' زخمی شدند و بعد از سه شب در ۲۳ رمضان به [[شهادت]] رسیدند. این نوشتار به رویدادها، حوادث و وقایع مهم تاریخی این ماه شریف می‌پردازد.


== روز اول ماه رمضان ==
== روز اول ماه رمضان ==


=== آتش سوزی مسجد النبی ===  
=== آتش سوزی مسجد النبی ===  
روز اول ماه رمضان بنا به نقل «سمهودی مورخ عامه» در سال 654 هجری، مسجد النبی دچار آتش سوزی شد، و به قدری شعله‌های آتش دامنه دار شد، که سقف و دیوارها را فراگرفته و فرو ریخت این زمان مصادف با حکومت ''معتصم عباسی'' بود، وی دستور داد، بنیان مسجد را دوباره به پای داشتند<ref>الوقایع و الحوادث؛ ص13.</ref>.<br>
روز اول ماه رمضان بنا به نقل «سمهودی مورخ عامه» در سال 654 هجری، مسجد النبی دچار آتش سوزی شد، و به قدری شعله‌های آتش دامنه دار شد، که سقف و دیوارها را فراگرفته و فرو ریخت این زمان مصادف با حکومت ''معتصم عباسی'' بود، وی دستور داد، بنیان مسجد را دوباره به پای داشتند<ref>الوقایع و الحوادث؛ ص13.</ref>.


=== ولایتعهدی امام رضا(‌علیه‌السلام) ===  
=== ولایتعهدی امام رضا (‌علیه‌السلام) ===  
از وقایع روز اول ماه رمضان «بنا به نقل شیخ مفید در مسار الشیعه» روز بیعت- به ولایتعهدی [[علی بن ابی طالب بن موسی الرضا|حضرت رضا ‌علیه‌السلام]] است، و این عمل از طرف ''[[مامون عباسی]]'' فقط یک نقشه سیاسی برای فرو نشاندن انقلابات داخلی مخصوصا جلوگیری از خروج و قیام شیعیان [[ایران]] که در اوائل خلافت مامون گرداننده خلافت او بودند انجام گرفت. و دیگر ترس قیام اولاد [[علی بن ابی طالب|علی(‌علیه‌السلام)]] از جمله عوامل ولایتعهدی حضرت رضا (‌علیه‌السلام) از طرف مامون به شمار می‌آید<ref>همان و کتاب: رمضان در تاریخ ص11.</ref>.<br>
از وقایع روز اول ماه رمضان «بنا به نقل شیخ مفید در مسار الشیعه» روز بیعت- به ولایتعهدی [[علی بن موسی (رضا)|حضرت رضا ‌علیه‌السلام]] است، و این عمل از طرف ''[[مأمون عباسی|مامون عباسی]]'' فقط یک نقشه سیاسی برای فرو نشاندن انقلابات داخلی مخصوصا جلوگیری از خروج و قیام شیعیان [[ایران]] که در اوائل خلافت مامون گرداننده خلافت او بودند انجام گرفت. و دیگر ترس قیام اولاد علی (‌علیه‌السلام) از جمله عوامل ولایتعهدی حضرت رضا (‌علیه‌السلام) از طرف مامون به شمار می‌آید<ref>همان و کتاب: رمضان در تاریخ ص11.</ref>.


== روز سوم ماه رمضان ==
== روز سوم ماه رمضان ==


=== غزوهٔ تبوک ===  
=== غزوهٔ تبوک ===  
[[غزوه تبوک]] یا فاضحه از جنگ‌های حساس بین مسلمانان و رومیان که در سال نهم هجری بر پا شد و به صلح انجامید نیز در روز سوم ماه مبارک رمضان واقع گشت، و علت ایجاد این جنگ چنین بود که جاسوسان، به دربار امپراتور روم ''هراقلیوس'' (هرقل) گزارش دادند، که پیامبر اسلام از دار دنیا رفت، امپراتور شورای نظامی تشکیل داد، و تمامی حاضران موقع را مناسب بسیج لشکر روم علیه حجاز دید و به سرپرستی مردی به نام ''یوحنا''، یا (باغباد)، به سوی حجاز رهسپار، و در تبوک ـ محلی میان حجر و شام ـ با سپاه اسلام تلاقی کردند، و سپاه اسلام در تبوک کنار چشمه آبی تمرکز یافتند، و اینکه چرا این جنگ را فاضحه می‌نامند بدان علت است که منافقان از حضور در جنگ تخلف ورزیدند، و رسوا شدند، و این جنگ را «ذوالعسره» نامند؛ زیرا که مسلمانان از نظر آذوقه و مرکب و مهمات بسیار در عسرت و سختی بسر بردند<ref>الوقایع و الحوادث ص19.</ref>.
[[جنگ تبوک|غزوه تبوک]] یا فاضحه از جنگ‌های حساس بین مسلمانان و رومیان که در سال نهم هجری بر پا شد و به صلح انجامید نیز در روز سوم ماه مبارک رمضان واقع گشت، و علت ایجاد این جنگ چنین بود که جاسوسان، به دربار امپراتور روم ''هراقلیوس'' (هرقل) گزارش دادند، که پیامبر اسلام از دار دنیا رفت، امپراتور شورای نظامی تشکیل داد، و تمامی حاضران موقع را مناسب بسیج لشکر روم علیه حجاز دید و به سرپرستی مردی به نام ''یوحنا''، یا (باغباد)، به سوی حجاز رهسپار، و در تبوک ـ محلی میان حجر و شام ـ با سپاه اسلام تلاقی کردند، و سپاه اسلام در تبوک کنار چشمه آبی تمرکز یافتند، و اینکه چرا این جنگ را فاضحه می‌نامند بدان علت است که منافقان از حضور در جنگ تخلف ورزیدند، و رسوا شدند، و این جنگ را «ذوالعسره» نامند؛ زیرا که مسلمانان از نظر آذوقه و مرکب و مهمات بسیار در عسرت و سختی بسر بردند<ref>الوقایع و الحوادث ص19.</ref>.


== روز هفتم ماه رمضان ==  
== روز هفتم ماه رمضان ==  


=== وفات حضرت ابوطالب ===
=== وفات حضرت ابوطالب ===
روز هفتم ماه رمضان بنا به نقل [[شیخ مفید]] سال دهم بعثت حضرت ابوطالب عمو و یار با وفای پیامبر(صلی الله علیه و آله) وفات یافت.
روز هفتم ماه رمضان بنا به نقل [[شیخ مفید]] سال دهم بعثت حضرت [[ابوطالب]] عمو و یار باوفای پیامبر (صلی الله علیه و آله) وفات یافت.
همان بزرگ‌مردی که در تمام نشیب و فرازهای دوران رسالت و قبل از رسالت برادر زاده عزیزش را یاری کرد و شرارت‌های قریش را از او بازداشت و قلب نازنین پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در تبلیغات و رسالت الهی خوشحال و مسرور نمود، و با کلماتی نظیر: «اذهب یابن اخی فقل ما احببت فو الله لا اسلمک لشی ء ابدا»؛ ای پسر برادرم برو و هر چه دوست می‌داری بگو (با مشرکین و قریش) به خدا سوگند تو را در هیچ پیش آمدی وا نمی‌گذارم، ـ نوازش می‌نمود- و از اوحمایت می‌کرد.<br>
همان بزرگ‌مردی که در تمام نشیب و فرازهای دوران رسالت و قبل از رسالت برادر زاده عزیزش را یاری کرد و شرارت‌های قریش را از او بازداشت و قلب نازنین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در تبلیغات و رسالت الهی خوشحال و مسرور نمود، و با کلماتی نظیر: «اذهب یابن اخی فقل ما احببت فو الله لا اسلمک لشی ء ابدا»؛ ای پسر برادرم برو و هر چه دوست می‌داری بگو (با مشرکین و قریش) به خدا سوگند تو را در هیچ پیشآمدی وا نمی‌گذارم، ـ نوازش می‌نمود- و از اوحمایت می‌کرد.


==== ایمان ابوطالب علیه‌السلام ====  
==== ایمان ابوطالب علیه‌السلام ====  
آری به این بزرگوار تهمت بی‌ایمانی می‌زنند، [[محمد بن علی (باقر العلوم)|حضرت باقر(‌علیه‌السلام)]] فرمود: اگر ایمان [[ابوطالب]] را در یک کفهٔ ترازو بگذارند و ایمان این خلق را در کفهٔ دیگر، ایمان او سنگین تر است<ref>شرح [[نهج‌البلاغه]] ابن ابی‌الحدید، نقل از رمضان در تاریخ، ص48.</ref>.
آری به این بزرگوار تهمت بی‌ایمانی می‌زنند، [[محمد بن علی (باقر العلوم)|حضرت باقر (‌علیه‌السلام)]] فرمود: اگر ایمان [[ابوطالب]] را در یک کفهٔ ترازو بگذارند و ایمان این خلق را در کفهٔ دیگر، ایمان او سنگین‌تر است<ref>شرح [[نهج‌البلاغه]] ابن ابی‌الحدید، نقل از رمضان در تاریخ، ص48.</ref>.
آری ابوطالب چهل و دو سال، در نهایت وفا و صمیمیت و فداکاری به کفالت و حمایت پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرداخت، که او مانند پدری مهربان و همسرش فاطمه بنت اسد همچون مادری او را خدمت و حفاظت و پرستاری نمودند. و مرگ ابوطالب پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به شدت متاثر ساخت، چرا که حضرت یگانه حامی و پناه گاه خود را بعد از خدا از دست داد، که دشمن پس از او بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) جری و گستاخ گشتند. و مدفن آن حضرت در مکه قبرستان ابوطالب که به نام آنجناب نامیده شده قرار گرفت، «تغمده الله ببحبوحات جنانه»<ref>رمضان در تاریخ نوشته آیت‌الله صافی؛ ص57.</ref>.<br>
آری ابوطالب چهل و دو سال، در نهایت وفا و صمیمیت و فداکاری به کفالت و حمایت پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرداخت، که او مانند پدری مهربان و همسرش فاطمه بنت اسد همچون مادری او را خدمت و حفاظت و پرستاری نمودند. و مرگ ابوطالب پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به شدت متاثر ساخت، چرا که حضرت یگانه حامی و پناه گاه خود را بعد از خدا از دست داد، که دشمن پس از او بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) جری و گستاخ گشتند. و مدفن آن حضرت در مکه قبرستان ابوطالب که به نام آنجناب نامیده شده قرار گرفت، «تغمده الله ببحبوحات جنانه»<ref>رمضان در تاریخ نوشته آیت‌الله صافی؛ ص57.</ref>.


== روز دهم ماه رمضان ==
== روز دهم ماه رمضان ==
   
   
=== وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها ===  
=== وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها ===  
در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه]] بانوی فداکار و همسر مهربان [[حضرت رسول(ص)|حضرت رسول(صلی الله علیه و آله)]] در روز دهم در سن شصت و پنج سالگی درگذشت. پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را با دست مبارک خویش در حجون [[مکه]] (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر(صلی الله علیه و آله) را بسیار محزون ساخت که پیامبر(صلی الله علیه و آله) سال درگذشت حضرت خدیجه را «عام الحزن» سال اندوه نام نهاده، بلی خدیجه همسر بی‌همتای پیامبر(صلی الله علیه و آله) بانویی که از ثروت او [[اسلام]] رونق یافت و پشت پیامبر(صلی الله علیه و آله) راست شد؛ زیرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) مادر شایسته دخترش زهرای مرضیه را از دست داده و یاری همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد<ref>اسدالغابه، مسار الشیعه مفید- نقل از رمضان در تاریخ.</ref>.<br>
در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه]] بانوی فداکار و همسر مهربان [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)]] در روز دهم در سن شصت و پنج سالگی درگذشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را با دست مبارک خویش در حجون [[مکه]] (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بسیار محزون ساخت که پیامبر (صلی الله علیه و آله) سال درگذشت حضرت خدیجه را «عام الحزن» سال اندوه نام نهاده، بلی خدیجه همسر بی‌همتای پیامبر (صلی الله علیه و آله) بانویی که از ثروت او [[اسلام]] رونق یافت و پشت پیامبر (صلی الله علیه و آله) راست شد؛ زیرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) مادر شایسته دخترش زهرای مرضیه را از دست داده و یاری همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد<ref>اسدالغابه، مسار الشیعه مفید- نقل از رمضان در تاریخ.</ref>.
   
   
==== خدیجه بهترین ====
==== خدیجه بهترین ====
[[عایشه]] گفت: پیامبر(صلی الله علیه و آله) از خانه بیرون نمی‌رفت مگر آنکه [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه (سلام الله علیها)]] را یاد می‌کرد، و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا می‌نمود، روزی از روزها غیرت مرا فراگرفت، گفتم: او پیرزنی بیش نبود، و خدا بهتر از او را به شما عوض داده است، پیامبر(صلی الله علیه و آله) غضبناک شد، به طوری که موی جلوی سرش از غضب تکان می‌خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامی که مردم کافر بودند، و تصدیق کرد مرا، هنگامی که مردم مرا تکذیب می‌کردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتی مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانی خدا روزی من کرد که از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنی خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود»<ref>اسدالغابه، مسار الشیعه مفید- نقل از رمضان در تاریخ.</ref>.
[[عایشه]] گفت: پیامبر (صلی الله علیه و آله) از خانه بیرون نمی‌رفت مگر آنکه [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه (سلام الله علیها)]] را یاد می‌کرد، و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا می‌نمود، روزی از روزها غیرت مرا فراگرفت، گفتم: او پیرزنی بیش نبود، و خدا بهتر از او را به شما عوض داده است، پیامبر (صلی الله علیه و آله) غضبناک شد، به طوری که موی جلوی سرش از غضب تکان می‌خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامی که مردم کافر بودند، و تصدیق کرد مرا، هنگامی که مردم مرا تکذیب می‌کردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتی مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانی خدا روزی من کرد که از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنی خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود»<ref>اسدالغابه، مسار الشیعه مفید- نقل از رمضان در تاریخ.</ref>.


== روز دوازدهم ماه رمضان ==
== روز دوازدهم ماه رمضان ==
   
   
=== عقد اخوت و برادری در اسلام ===  
=== عقد اخوت و برادری در اسلام ===  
در دوازدهم رمضان، [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه و آله)]] بین اصحاب عقد برادری خواند، و بین خود و [[علی بن ابی طالب|علی(‌علیه‌السلام)]] نیز عقد برادری بست، و با این عقد اخوت، برادری و مساوات و برابری را در اسلام بنیان گذاشت اهل جهان را یک عائله و افراد بشر را عضو یک خانواده شمرد، و برای همیشه نژاد‌‌پرستی و امتیازات مادی و قبیلگی و رنگ و پوست را از ساحت مقدس اسلام پاک نمود.<br>
در دوازدهم رمضان، [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله)]] بین اصحاب عقد برادری خواند، و بین خود و [[علی بن ابی‌طالب|علی (‌علیه‌السلام)]] نیز عقد برادری بست، و با این عقد اخوت، برادری و مساوات و برابری را در اسلام بنیان گذاشت اهل جهان را یک عائله و افراد بشر را عضو یک خانواده شمرد، و برای همیشه نژاد‌‌پرستی و امتیازات مادی و قبیلگی و رنگ و پوست را از ساحت مقدس اسلام پاک نمود.


در [[قرآن کریم]] اشاره‌ای به این مطلب دارد: «ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون»<ref>سوره انبیاء:92.</ref>؛ این آئین شما آئین یگانه‌ای است «مشترک همه ادیان من است» و من پروردگار شمایم، پس مرا بندگی کنید». ودر جای دیگر این بیان را دارد:«قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا»<ref>سوره اعراف، آیه 157.</ref>؛ بگو: ای مردم من فرستادهٔ خدا به سوی همه شما هستم، ولی این بینات و براهین برای یهود و نصارای آن روز و همچنین برای [[صهیونیست]] و [[امپریالیست]] این زمان خوش‌آیند نبوده و نیست، چون آنان با این مساوات‌ها و برابری‌ها نمی‌توانند تفوق و برتری خود را بر جهان مستضعفین محکم سازند.<br>
در [[قرآن کریم]] اشاره‌ای به این مطلب دارد: «ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون»<ref>سوره انبیاء:92.</ref>؛ این آئین شما آئین یگانه‌ای است «مشترک همه ادیان من است» و من پروردگار شمایم، پس مرا بندگی کنید». ودر جای دیگر این بیان را دارد:«قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا»<ref>سوره اعراف، آیه 157.</ref>؛ بگو: ای مردم من فرستادهٔ خدا به سوی همه شما هستم، ولی این بینات و براهین برای یهود و نصارای آن روز و همچنین برای [[صهیونیست]] و [[امپریالیست]] این زمان خوش‌آیند نبوده و نیست، چون آنان با این مساوات‌ها و برابری‌ها نمی‌توانند تفوق و برتری خود را بر جهان مستضعفین محکم سازند.


==== مفهوم مساوات و برابری ====  
==== مفهوم مساوات و برابری ====  
و این سخن رئیس مذهب تشیع [[جعفر بن محمد (صادق‌)|حضرت صادق(‌علیه‌السلام)]] است که فرمود: «المسلم اخ المسلم، و حق المسلم علی اخیه المسلم ان لا یشبع و یجوع اخوه، و لا یروی و یعطش اخوه، و لا یکتسی و یعری اخوه فما اعظم حق المسلم علی اخیه المسلم»<ref>سفینة البحار، ج 1، ص 13.</ref>. [[مسلمان]] برادر مسلمان است و حق مسلمان بر برادرش این است که او سیر نگردد و برادرش گرسنه باشد و او سیراب نگردد، در حالی که برادرش تشنه است، و او پوشیده نباشد که برادرش عریان باشد آنگاه حضرت فرمود: چه بزرگ است حق مسلمان بر برادر مسلمانش.
و این سخن رئیس مذهب تشیع [[جعفر بن محمد (صادق)|حضرت صادق (‌علیه‌السلام)]] است که فرمود: «المسلم اخ المسلم، و حق المسلم علی اخیه المسلم ان لا یشبع و یجوع اخوه، و لا یروی و یعطش اخوه، و لا یکتسی و یعری اخوه فما اعظم حق المسلم علی اخیه المسلم»<ref>سفینة البحار، ج 1، ص 13.</ref>. [[مسلمان]] برادر مسلمان است و حق مسلمان بر برادرش این است که او سیر نگردد و برادرش گرسنه باشد و او سیراب نگردد، در حالی که برادرش تشنه است، و او پوشیده نباشد که برادرش عریان باشد آنگاه حضرت فرمود: چه بزرگ است حق مسلمان بر برادر مسلمانش.


== روز پانزدهم ماه رمضان ==
== روز پانزدهم ماه رمضان ==


=== ولادت امام مجتبی علیه‌السلام ===  
=== ولادت امام مجتبی علیه‌السلام ===  
پانزدهم ماه رمضان (بنا به نقل شیخ مفید و شیخ بهایی در توضیح المقاصد) روز ولادت [[امام حسن|حضرت امام حسن مجتبی(‌علیه‌السلام)]] است و این در سال سوم هجرت واقع شده است، وقتی مژده ولادت این نور پاک را به پیامبر(صلی الله علیه و آله) دادند، امواج سرور و شادمانی دل مبارک حضرت را فراگرفت و مشتاقانه و با شتاب به خانه دخترش و محبوبه‌اش سیده زنان عالم رفت، فرمود: «یا اسماء هاتینی ابنی»، پسرم را به من بده اسماء نوزاد مبارک را به جد بزرگوارش داد، رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) در گوش راستش [[اذان]]، و در گوش چپش [[اقامه]] فرمود: (که نخستین صدایی که گوش نوزاد با او آشنا شد، صدای حق جدش خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) بود، صدای توحید، صدای تکبیر، صدای تهلیل، و صدای تصدیق به نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله) جد گرامش. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یا علی هل سمیت الولید المبارک؟» آیا این نوزاد مبارک را نام گذارده ای؟ عرض کرد: «ما کنت لاسبقک یا رسول الله؟» بر شما سبقت نمی‌گیرم، هنوز لحظاتی نگذشته بود که بشیر وحی جبرئیل نازل شد، و فرمان خدا را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسانید، یا رسول الله «سمه حسنا» او را حسن نام گذار، پیامبر(صلی الله علیه و آله) شخصا برای حسن(‌علیه‌السلام) [[عقیقه]] کرد، و بسم الله گفت و دعا کرد.<br>
پانزدهم ماه رمضان (بنا به نقل شیخ مفید و شیخ بهایی در توضیح المقاصد) روز ولادت [[حسن بن علی (مجتبی)|حضرت امام حسن مجتبی (‌علیه‌السلام)]] است و این در سال سوم هجرت واقع شده است، وقتی مژده ولادت این نور پاک را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) دادند، امواج سرور و شادمانی دل مبارک حضرت را فراگرفت و مشتاقانه و با شتاب به خانه دخترش و محبوبه‌اش سیده زنان عالم رفت، فرمود: «یا اسماء هاتینی ابنی»، پسرم را به من بده اسماء نوزاد مبارک را به جد بزرگوارش داد، رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) در گوش راستش [[اذان]]، و در گوش چپش [[اقامه]] فرمود: (که نخستین صدایی که گوش نوزاد با او آشنا شد، صدای حق جدش خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) بود، صدای توحید، صدای تکبیر، صدای تهلیل، و صدای تصدیق به نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) جد گرامش. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یا علی هل سمیت الولید المبارک؟» آیا این نوزاد مبارک را نام گذارده ای؟ عرض کرد: «ما کنت لاسبقک یا رسول الله؟» بر شما سبقت نمی‌گیرم، هنوز لحظاتی نگذشته بود که بشیر وحی جبرئیل نازل شد، و فرمان خدا را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسانید، یا رسول الله «سمه حسنا» او را حسن نام گذار، پیامبر (صلی الله علیه و آله) شخصا برای حسن (‌علیه‌السلام) [[عقیقه]] کرد، و بسم الله گفت و دعا کرد.


== روز هفدهم و نوزدهم ماه رمضان ==
== روز هفدهم و نوزدهم ماه رمضان ==
   
   
=== وقوع غزوه بدر ===  
=== وقوع غزوه بدر ===  
در هفدهم یا نوزدهم ماه مبارک رمضان سال دوم هجرت، [[غزوه بدر]] واقع شد<ref>توضیح المقاصد، ص16.</ref> این غزوه، نخستین مقابله سپاه اسلام با کفر، و نبرد اهل توحید با اهل شرک بود، در این غزوه مشرکان از جنبهٔ ساز و برگ و اسلحه و مهمات بر مسلمانان برتری داشتند و نفرات و افراد آنها تقریبا سه برابر سپاه اسلام بود. <br>
در هفدهم یا نوزدهم ماه مبارک رمضان سال دوم هجرت، [[غزوه بدر]] واقع شد<ref>توضیح المقاصد، ص16.</ref> این غزوه، نخستین مقابله سپاه اسلام با کفر، و نبرد اهل توحید با اهل شرک بود، در این غزوه مشرکان از جنبهٔ ساز و برگ و اسلحه و مهمات بر مسلمانان برتری داشتند و نفرات و افراد آنها تقریبا سه برابر سپاه اسلام بود.  


==== اثرات جهانی جنگ بدر برای اسلام و مسلمین ====  
==== اثرات جهانی جنگ بدر برای اسلام و مسلمین ====  
[[جنگ بدر]] برای توحید کلمه و کلمه توحید و آئین جهانی اسلام ارزش حیاتی داشت، و فتحی که در آن نصیب مسلمانان شد، پایه و اساس تمام فتوحات آینده اسلام شد، اهمیت آن از اینجا معلوم می‌گردد، که رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) به درگاه الهی دست به دعا برداشته و عرض می‌نماید:
[[جنگ بدر]] برای توحید کلمه و کلمه توحید و آئین جهانی اسلام ارزش حیاتی داشت، و فتحی که در آن نصیب مسلمانان شد، پایه و اساس تمام فتوحات آینده اسلام شد، اهمیت آن از اینجا معلوم می‌گردد، که رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) به درگاه الهی دست به دعا برداشته و عرض می‌نماید:
«اللهم هذه قریش قد اقبلت بخیلائها و فخرها تحادک و تکذب رسولک، اللهم فنصرک الذی وعدتنی اللهم احسنهم الغداة»<ref>سیره ابن هشام، ج 2، ص260 و 261.</ref>؛ خدایا این قبیله قریش‌اند که به علت تکبر و تفاخر با تو به مبارزه برخاسته و پیامبرت را تکذیب می‌نمایند. خدایا نصرتی را که به من وعده فرموده بودی کجا است؟ خدایا صبحگاهان نیکی و هدایت خویش را به آنان برسان.<br>
«اللهم هذه قریش قد اقبلت بخیلائها و فخرها تحادک و تکذب رسولک، اللهم فنصرک الذی وعدتنی اللهم احسنهم الغداة»<ref>سیره ابن هشام، ج 2، ص260 و 261.</ref>؛ خدایا این قبیله قریش‌اند که به علت تکبر و تفاخر با تو به مبارزه برخاسته و پیامبرت را تکذیب می‌نمایند. خدایا نصرتی را که به من وعده فرموده بودی کجا است؟ خدایا صبحگاهان نیکی و هدایت خویش را به آنان برسان.


== روز بیستم ماه رمضان ==
== روز بیستم ماه رمضان ==
خط ۷۴: خط ۶۱:
=== فتح مکه در سال ===  
=== فتح مکه در سال ===  
انا فتحنا لک فتحا مبینا<ref>سوره فتح: 1.</ref> براستی ما برای تو پیروزی روشن و آشکاری ایجاد و مقرر نمودیم، طبق نقل کتاب‌های معتبر فتح مکه در بیستم ماه مبارک رمضان سال هشتم هجرت اتفاق افتاد.
انا فتحنا لک فتحا مبینا<ref>سوره فتح: 1.</ref> براستی ما برای تو پیروزی روشن و آشکاری ایجاد و مقرر نمودیم، طبق نقل کتاب‌های معتبر فتح مکه در بیستم ماه مبارک رمضان سال هشتم هجرت اتفاق افتاد.
تا سال هشتم هجرت با فتوحات پی در پی و پیروزی‌هایی که نصیب اسلام شد شهر [[مکه]]، مرکز شبه جزیره و معبد همگان، و مسجد‌الحرام، و [[کعبه]] معظمه و قبلهٔ اسلام و مسلمین، همچنان در تصرف بت‌پرستان و مشرکان باقیمانده و بت‌پرستی و فساد و انحطاط اخلاقی و استثمار و استعباد انسان‌ها در آنجا رائج بود، و سیصد و شصت بت بر کعبه نصب بود که مورد پرستش بت‌پرستان و قریش قرار می‌گرفت، که وقتی مکه را پیامبر (صلی الله علیه و آله) فتح کرد و در کنار خانه خدا پیاده شد، و بی‌امان به شکستن بت‌ها پرداخت، بزرگ بت‌ها، «هبل» بود که پیامبر(صلی الله علیه و آله) با چوبی به آنها اشاره می‌کرد و این آیه را می‌خواند:
تا سال هشتم هجرت با فتوحات پی در پی و پیروزی‌هایی که نصیب اسلام شد شهر [[مکه]]، مرکز شبه جزیره و معبد همگان، و مسجد‌الحرام، و [[کعبه]] معظمه و قبلهٔ اسلام و مسلمین، همچنان در تصرف بت‌پرستان و مشرکان باقیمانده و بت‌پرستی و فساد و انحطاط اخلاقی و استثمار و استعباد انسان‌ها در آنجا رائج بود، و سیصد و شصت بت بر کعبه نصب بود که مورد پرستش بت‌پرستان و قریش قرار می‌گرفت، که وقتی مکه را پیامبر (صلی الله علیه و آله) فتح کرد و در کنار خانه خدا پیاده شد، و بی‌امان به شکستن بت‌ها پرداخت، بزرگ بت‌ها، «هبل» بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) با چوبی به آنها اشاره می‌کرد و این آیه را می‌خواند:
«قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»<ref>سوره اسراء: 18.</ref> ؛(پیامبر) بگو که حق آمد و باطل نابود شد که هر آینه باطل نابود شدنی است.<br>
«قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»<ref>سوره اسراء: 18.</ref> ؛(پیامبر) بگو که حق آمد و باطل نابود شد که هر آینه باطل نابود شدنی است.


== روز بیست و یکم ماه رمضان ==  
== روز بیست و یکم ماه رمضان ==  
 
=== شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ===  
=== شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ===  
یکی از حوادث بزرگ ماه رمضان شهادت مولای متقیان [[علی بن ابی طالب|علی(‌علیه‌السلام)]] است، او از یاران با وفای پیامبر(صلی الله علیه و آله) و وصی و وزیر و ابن عم و داماد آن حضرت بوده که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در حق پسر عمویش فرمود: «ان هذا اخی و وصیی و وزیری و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا»؛ همانا علی(‌علیه‌السلام) برادر و وصی و وزیر و خلیفه من است در میان شما از او بشنوید و او را اطاعت کنید<ref>رمضان در تاریخ، ص254.</ref>.
یکی از حوادث بزرگ ماه رمضان شهادت مولای متقیان [[علی بن ابی طالب|علی (‌علیه‌السلام)]] است، او از یاران با وفای پیامبر (صلی الله علیه و آله) و وصی و وزیر و ابن عم و داماد آن حضرت بوده که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حق پسر عمویش فرمود: «ان هذا اخی و وصیی و وزیری و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا»؛ همانا علی (‌علیه‌السلام) برادر و وصی و وزیر و خلیفه من است در میان شما از او بشنوید و او را اطاعت کنید<ref>رمضان در تاریخ، ص254.</ref>.
مطلب جالب و قابل تذکر این است که آن حضرت مساله شهادت خویش را خبر داد، صاحب کشف الغمه از کرامات حضرت علی(‌علیه‌السلام) نقل می‌نماید: وقتی حضرت از قتال خوارج نهروان به کوفه برگشت، در ماه مبارک رمضان داخل مسجد شد، پس از دو رکعت نماز به منبر تشریف برد، خطبه بسیار زیبایی قرائت فرمود: «فخطب خطبة حسناء» آنگاه رو به فرزندش حضرت مجتبی(‌علیه‌السلام) کرد، فرمود یا ابا محمد چقدر از ماه رمضان رفته؟ عرض کرد سیزده روز یا امیرالمؤمنین، سپس از امام حسین(‌علیه‌السلام) پرسید یا ابا عبدالله چقدر از این ماه مانده، عرض کرد هفده روز یا امیرالمؤمنین، آنگاه امام(‌علیه‌السلام) دست مبارک خویش را به محاسن شریف خویش گذاشت که در آن حال سفید بود فرمود: این محاسنم به خونم خضاب خواهد شد، سپس این بیت را در مورد قاتلش فرمود:ارید حیاته و یرید قتلی × خلیلی من عذیری من مراد؛ من خواستار حیات و زندگی او هستم و او قصد جانم می‌کند، کسی که مورد علاقه من بود و او ابن ملجم مرادی است.
مطلب جالب و قابل تذکر این است که آن حضرت مساله شهادت خویش را خبر داد، صاحب کشف الغمه از کرامات حضرت علی (‌علیه‌السلام) نقل می‌نماید: وقتی حضرت از قتال خوارج نهروان به کوفه برگشت، در ماه مبارک رمضان داخل مسجد شد، پس از دو رکعت نماز به منبر تشریف برد، خطبه بسیار زیبایی قرائت فرمود: «فخطب خطبة حسناء» آنگاه رو به فرزندش حضرت مجتبی (‌علیه‌السلام) کرد، فرمود یا ابا محمد چقدر از ماه رمضان رفته؟ عرض کرد سیزده روز یا امیرالمؤمنین، سپس از امام حسین (‌علیه‌السلام) پرسید یا ابا عبدالله چقدر از این ماه مانده، عرض کرد هفده روز یا امیرالمؤمنین، آنگاه امام (‌علیه‌السلام) دست مبارک خویش را به محاسن شریف خویش گذاشت که در آن حال سفید بود فرمود: این محاسنم به خونم خضاب خواهد شد، سپس این بیت را در مورد قاتلش فرمود:ارید حیاته و یرید قتلی × خلیلی من عذیری من مراد؛ من خواستار حیات و زندگی او هستم و او قصد جانم می‌کند، کسی که مورد علاقه من بود و او ابن ملجم مرادی است.
«ثم قال: هذا و الله قاتلی»، سپس اشاره به او فرمود: این قاتلم می‌باشد، گفتند یا امیرالمؤمنین آیا او را نمی‌کشی، فرمود: او که هنوز با من کاری نکرده است<ref>کشف الغمه، ص414.</ref>.<br>
«ثم قال: هذا و الله قاتلی»، سپس اشاره به او فرمود: این قاتلم می‌باشد، گفتند یا امیرالمؤمنین آیا او را نمی‌کشی، فرمود: او که هنوز با من کاری نکرده است<ref>کشف الغمه، ص414.</ref>.


== نزول قرآن در شب قدر ==  
== نزول قرآن در شب قدر ==  
شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن<ref>سوره بقره: 185.</ref>؛ ماه رمضان ماهی است که [[قرآن]] در آن نازل گردیده است. قال الصادق(‌علیه‌السلام): «نزل القرآن فی اول لیلة من شهر رمضان و استقبل الشهر بالقرآن»<ref>تفسیر المیزان.</ref> امام فرمود: قرآن در اول شب ماه رمضان نازل گردیده است، و ماه رمضان را با قرآن استقبال کن «که در حین رؤیت هلال رمضان، مستحب است نگریستن به قرآن مجید» روایت بالا حاکی از این است که قرآن در اول شب رمضان نازل شده، یعنی ابتدای شب نه شب اول رمضان، و لذا در نص صریح قرآن است که خدا می‌فرماید:«حم، و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا منذرین فیها یفرق کل امر حکیم»<ref>سورهٔ دخان:1</ref>؛ سوگند به کتاب مبین(قرآن) که فرو فرستادیم در شبی مبارک و ما بیم دهندگانیم، در آن شب هر کار با حکمتی تعیین و تقدیر می‌گردد. و در سوره قدر می‌فرماید:
شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن<ref>سوره بقره: 185.</ref>؛ ماه رمضان ماهی است که [[قرآن]] در آن نازل گردیده است. قال الصادق (‌علیه‌السلام): «نزل القرآن فی اول لیلة من شهر رمضان و استقبل الشهر بالقرآن»<ref>تفسیر المیزان.</ref> امام فرمود: قرآن در اول شب ماه رمضان نازل گردیده است، و ماه رمضان را با قرآن استقبال کن «که در حین رؤیت هلال رمضان، مستحب است نگریستن به قرآن مجید» روایت بالا حاکی از این است که قرآن در اول شب رمضان نازل شده، یعنی ابتدای شب نه شب اول رمضان، و لذا در نص صریح قرآن است که خدا می‌فرماید:«حم، و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا منذرین فیها یفرق کل امر حکیم»<ref>سورهٔ دخان:1</ref>؛ سوگند به کتاب مبین(قرآن) که فرو فرستادیم در شبی مبارک و ما بیم دهندگانیم، در آن شب هر کار با حکمتی تعیین و تقدیر می‌گردد. و در سوره قدر می‌فرماید:
«انا انزلناه فی لیلة القدر»<ref>سوره قدر:1.</ref>؛ روز قدر از نظر منزلت چون شب قدر است. براستی ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، آیا روز قدر همچنان شب قدر است؟ هشام بن حکم روایت می‌کند از ابی‌عبدالله(‌علیه‌السلام) قال: «لیلة القدر فی کل سنة و یومها مثل لیلتها»<ref>وسائل کتاب صوم.</ref>؛ شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شبش می‌باشد.
«انا انزلناه فی لیلة القدر»<ref>سوره قدر:1.</ref>؛ روز قدر از نظر منزلت چون شب قدر است. براستی ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، آیا روز قدر همچنان شب قدر است؟ هشام بن حکم روایت می‌کند از ابی‌عبدالله (‌علیه‌السلام) قال: «لیلة القدر فی کل سنة و یومها مثل لیلتها»<ref>وسائل کتاب صوم.</ref>؛ شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شبش می‌باشد.


=== نزول قرآن از نظر دفعی یا تدریجی ===
=== نزول قرآن از نظر دفعی یا تدریجی ===
آنچه از آیات سورهٔ بقره و دخان، و قدر و بعضی دیگر از سور قرآن استفاده می‌گردد، قرآن در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است، و دفعة واحده آن هم در شب بیست‌ و سوم ماه رمضان طبق روایات موجوده نازل شده است، و مؤید نزول دفعی و یک جای قرآن، کلمه انزل است که دلالت بر نزول دفعی دارد، و فرق بین انزال و تنزیل همان نزول دفعی و نزول تدریجی است، که انزال نزول دفعی و تنزیل نزول تدریجی را گویند، گروهی از مفسرین همین قول را تایید کرده‌اند، بنابر‌این هر جا آیه انزال در قرآن بچشم می‌خورد نزول دفعی است، و هر جا تنزیل به چشم می‌خورد، نزول تدریجی را می‌رساند، و این هر دو به جا و منافاتی با هم ندارد، زیرا قرآن ابتدا در شب قدر یکجا به بیت المعمور نازل شد، و در طول سال‌های بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) به طور تدریجی به آن حضرت نازل گشت و روایت حضرت صادق(‌علیه‌السلام) هم شاهد و مؤید همین معنی است که مفسرین می‌گویند و بلکه بیان امام برهان مفسرین است.<br>
آنچه از آیات سورهٔ بقره و دخان، و قدر و بعضی دیگر از سور قرآن استفاده می‌گردد، قرآن در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است، و دفعة واحده آن هم در شب بیست‌ و سوم ماه رمضان طبق روایات موجوده نازل شده است، و مؤید نزول دفعی و یک جای قرآن، کلمه انزل است که دلالت بر نزول دفعی دارد، و فرق بین انزال و تنزیل همان نزول دفعی و نزول تدریجی است، که انزال نزول دفعی و تنزیل نزول تدریجی را گویند، گروهی از مفسرین همین قول را تایید کرده‌اند، بنابر‌این هر جا آیه انزال در قرآن بچشم می‌خورد نزول دفعی است، و هر جا تنزیل به چشم می‌خورد، نزول تدریجی را می‌رساند، و این هر دو به جا و منافاتی با هم ندارد، زیرا قرآن ابتدا در شب قدر یکجا به بیت المعمور نازل شد، و در طول سال‌های بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به طور تدریجی به آن حضرت نازل گشت و روایت حضرت صادق (‌علیه‌السلام) هم شاهد و مؤید همین معنی است که مفسرین می‌گویند و بلکه بیان امام برهان مفسرین است.


از امام صادق(‌علیه‌السلام) سؤال شد در ماه رمضان قرآن چگونه نازل شد؟ در حالی که قرآن در طول بیست سال به تدریج نازل شده است، فقال(‌علیه‌السلام): «نزل القرآن جملة واحدة فی شهر رمضان الی البیت المعمور، ثم انزل من البیت المعمور فی طول عشرین سنة» امام فرمود: قرآن به طور یک جا در ماه رمضان به بیت المعمور نازل گردید، سپس از بیت المعمور در طول بیست سال به تدریج بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل گردیده است. [[سید محمد حسین طباطبایی]] می‌فرماید: که قرآن یک نزول اجمالی داشته و یک نزول تدریجی و تفصیلی، و نزول اجمالی حقیقتی است متعالی که از دسترس افکار بشری خارج است که قبلا بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل گردیده است، اما تفصیل آن به طور تدریج بر رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) عرضه گردیده است<ref>تفسیر المیزان؛ ج 2.</ref>. <br>
از امام صادق (‌علیه‌السلام) سؤال شد در ماه رمضان قرآن چگونه نازل شد؟ در حالی که قرآن در طول بیست سال به تدریج نازل شده است، فقال (‌علیه‌السلام): «نزل القرآن جملة واحدة فی شهر رمضان الی البیت المعمور، ثم انزل من البیت المعمور فی طول عشرین سنة» امام فرمود: قرآن به طور یک جا در ماه رمضان به بیت المعمور نازل گردید، سپس از بیت المعمور در طول بیست سال به تدریج بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل گردیده است. [[سید محمد حسین طباطبایی]] می‌فرماید: که قرآن یک نزول اجمالی داشته و یک نزول تدریجی و تفصیلی، و نزول اجمالی حقیقتی است متعالی که از دسترس افکار بشری خارج است که قبلا بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل گردیده است، اما تفصیل آن به طور تدریج بر رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) عرضه گردیده است<ref>تفسیر المیزان؛ ج 2.</ref>.  


== نزول کتب آسمانی در ماه رمضان ==
== نزول کتب آسمانی در ماه رمضان ==
[[کلینی]] در [[الکافی|کافی]] از جعفر بن غیاث روایت می‌کند، که گفت از ابی‌عبدالله(‌علیه‌السلام) از قول خدای تعالی: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» و اینکه به طور حتم قرآن در بیست سال از اولش تا آخرش نازل شده است، پرسیدم؟ فقال(‌علیه‌السلام):«نزل القرآن جملة واحدة فی شهر رمضان الی البیت المعمور، ثم نزل فی طول عشرین سنة ثم قال: قال النبی صلی الله علیه و آله نزلت صحف ابراهیم فی اول لیلة من شهر رمضان، و انزلت التوریة لست مضین من شهر رمضان، و انزل الانجیل لثلث عشرة خلت من شهر رمضان، و انزل الزبور لثمان عشرة خلون من شهر رمضان، و انزل القرآن فی لیلة ثلث و عشرین من شهر رمضان»<ref>وقایع الایام تبریزی؛ ص143.</ref>
[[شیخ کلینی|کلینی]] در [[اصول کافی (کتاب)|کافی]] از جعفر بن غیاث روایت می‌کند، که گفت از ابی‌عبدالله (‌علیه‌السلام) از قول خدای تعالی: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» و اینکه به طور حتم قرآن در بیست سال از اولش تا آخرش نازل شده است، پرسیدم؟ فقال (‌علیه‌السلام):«نزل القرآن جملة واحدة فی شهر رمضان الی البیت المعمور، ثم نزل فی طول عشرین سنة ثم قال: قال النبی صلی الله علیه و آله نزلت صحف ابراهیم فی اول لیلة من شهر رمضان، و انزلت التوریة لست مضین من شهر رمضان، و انزل الانجیل لثلث عشرة خلت من شهر رمضان، و انزل الزبور لثمان عشرة خلون من شهر رمضان، و انزل القرآن فی لیلة ثلث و عشرین من شهر رمضان»<ref>وقایع الایام تبریزی؛ ص143.</ref>
امام فرمود: قرآن جمله واحده و یکجا در ماه رمضان، به بیت المعمور نازل شد، از آن پس در طول بیست سال به تدریج نازل گشت، سپس فرمود: که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: صحف ابراهیم در شب اول رمضان نازل گردید، و [[تورات]]، در ششم، و [[انجیل]] سیزدهم، و [[زبور]] داود(‌علیه‌السلام) در هجدهم ماه مبارک رمضان و قرآن در بیست و سوم رمضان نازل گردیده است.
امام فرمود: قرآن جمله واحده و یکجا در ماه رمضان، به بیت المعمور نازل شد، از آن پس در طول بیست سال به تدریج نازل گشت، سپس فرمود: که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: صحف ابراهیم در شب اول رمضان نازل گردید، و [[تورات]]، در ششم، و [[انجیل]] سیزدهم، و [[زبور]] داود (‌علیه‌السلام) در هجدهم ماه مبارک رمضان و قرآن در بیست و سوم رمضان نازل گردیده است.


== آخرین جمعه ماه رمضان ==
== آخرین جمعه ماه رمضان ==


=== روز قدس روز مقابله مستضعفین علیه مستکبرین ===  
=== روز قدس روز مقابله مستضعفین علیه مستکبرین ===  
یکی از وقایع تاریخی که بسیار حائز اهمیت است در اوائل پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] که به دست زعیم و رهبر کبیر مسلمین جهان [[امام خمینی]] دائر شده، '''«روز جهانی قدس است»''' که از روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان 1399 قمری (1358 شمسی) شروع و مقرر گشت و هر ساله در چنین روزی تمام مسلمین جهان راهپیمایی کنند.
یکی از وقایع تاریخی که بسیار حائز اهمیت است در اوائل پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] که به دست زعیم و رهبر کبیر مسلمین جهان [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] دائر شده، '''«روز جهانی قدس است»''' که از روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان 1399 قمری (1358 شمسی) شروع و مقرر گشت و هر ساله در چنین روزی تمام مسلمین جهان راهپیمایی کنند.
قسمتی از پیام امام خمینی به مناسبت [[روز قدس|روز جهانی قدس]] از نظر- خوانندگان گرامی می‌گذرد: [[روز قدس]]، جهانی است، و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملت‌هایی است که در زیر فشار ظلم [[آمریکا]] و غیر آمریکا بودند، روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند، در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند، روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد، متعهدین امروز را روز قدس می‌دانند و عمل می‌کنند به آنچه که باید بکنند، و منافقین و آنهایی که با ابر قدرت‌ها در زیر پرده آشنایی دارند، و با اسرائیل دوستی دارند در این روز بی‌تفاوت نیستند، و یا ملت‌ها را نمی‌گذارند که تظاهرات کنند.<br>
قسمتی از پیام امام خمینی به مناسبت [[روز قدس|روز جهانی قدس]] از نظر- خوانندگان گرامی می‌گذرد: [[روز قدس]]، جهانی است، و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملت‌هایی است که در زیر فشار ظلم [[آمریکا]] و غیر آمریکا بودند، روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند، در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند، روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد، متعهدین امروز را روز قدس می‌دانند و عمل می‌کنند به آنچه که باید بکنند، و منافقین و آنهایی که با ابر قدرت‌ها در زیر پرده آشنایی دارند، و با اسرائیل دوستی دارند در این روز بی‌تفاوت نیستند، و یا ملت‌ها را نمی‌گذارند که تظاهرات کنند.


روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملت‌های مستضعف معلوم شود، باید ملت‌های مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود بکنند، باید همانطوری که ایران قیام کرد، و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، و خواهد مالید، تمام ملت‌ها قیام کنند، و این جرثومه‌های فساد را به زباله دان‌ها بریزند.
روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملت‌های مستضعف معلوم شود، باید ملت‌های مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود بکنند، باید همانطوری که ایران قیام کرد، و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، و خواهد مالید، تمام ملت‌ها قیام کنند، و این جرثومه‌های فساد را به زباله دان‌ها بریزند.
خط ۱۰۷: خط ۹۴:


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس}}


[[رده:مناسبت‌ها]]
[[رده:مناسبت‌های اسلامی]]
[[رده:مناسبت‌های اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۵

ماه رمضان به عنوان بر‌ترین و بهترین ماه در اسلام شناخته شده است. دراین ماه حوادث و رویدادهای فراونی رخ داده است. از بالاترین وقایع و حوادث نزول قرآن و وجود شب قدر است. شب قدر۱۹ و ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان سه شب از شب‌های ماه رمضان که از نظر مسلمانان مهمترین شب سال می‌باشد، یکی از سوره‌های قرآن با نام سوره قدر به توصیف این شب پرداخته‌ است ولی در قرآن به‌طور صریح به شماره شب آن در ماه رمضان اشاره نشده‌ است. در شب ۱۹ این ماه امیرالمومنین علی (‌علیه‌السلام)، امام اول شیعیان به دست یکی از خوارج یعنی ابن ملجم مرادی زخمی شدند و بعد از سه شب در ۲۳ رمضان به شهادت رسیدند. این نوشتار به رویدادها، حوادث و وقایع مهم تاریخی این ماه شریف می‌پردازد.

روز اول ماه رمضان

آتش سوزی مسجد النبی

روز اول ماه رمضان بنا به نقل «سمهودی مورخ عامه» در سال 654 هجری، مسجد النبی دچار آتش سوزی شد، و به قدری شعله‌های آتش دامنه دار شد، که سقف و دیوارها را فراگرفته و فرو ریخت این زمان مصادف با حکومت معتصم عباسی بود، وی دستور داد، بنیان مسجد را دوباره به پای داشتند[۱].

ولایتعهدی امام رضا (‌علیه‌السلام)

از وقایع روز اول ماه رمضان «بنا به نقل شیخ مفید در مسار الشیعه» روز بیعت- به ولایتعهدی حضرت رضا ‌علیه‌السلام است، و این عمل از طرف مامون عباسی فقط یک نقشه سیاسی برای فرو نشاندن انقلابات داخلی مخصوصا جلوگیری از خروج و قیام شیعیان ایران که در اوائل خلافت مامون گرداننده خلافت او بودند انجام گرفت. و دیگر ترس قیام اولاد علی (‌علیه‌السلام) از جمله عوامل ولایتعهدی حضرت رضا (‌علیه‌السلام) از طرف مامون به شمار می‌آید[۲].

روز سوم ماه رمضان

غزوهٔ تبوک

غزوه تبوک یا فاضحه از جنگ‌های حساس بین مسلمانان و رومیان که در سال نهم هجری بر پا شد و به صلح انجامید نیز در روز سوم ماه مبارک رمضان واقع گشت، و علت ایجاد این جنگ چنین بود که جاسوسان، به دربار امپراتور روم هراقلیوس (هرقل) گزارش دادند، که پیامبر اسلام از دار دنیا رفت، امپراتور شورای نظامی تشکیل داد، و تمامی حاضران موقع را مناسب بسیج لشکر روم علیه حجاز دید و به سرپرستی مردی به نام یوحنا، یا (باغباد)، به سوی حجاز رهسپار، و در تبوک ـ محلی میان حجر و شام ـ با سپاه اسلام تلاقی کردند، و سپاه اسلام در تبوک کنار چشمه آبی تمرکز یافتند، و اینکه چرا این جنگ را فاضحه می‌نامند بدان علت است که منافقان از حضور در جنگ تخلف ورزیدند، و رسوا شدند، و این جنگ را «ذوالعسره» نامند؛ زیرا که مسلمانان از نظر آذوقه و مرکب و مهمات بسیار در عسرت و سختی بسر بردند[۳].

روز هفتم ماه رمضان

وفات حضرت ابوطالب

روز هفتم ماه رمضان بنا به نقل شیخ مفید سال دهم بعثت حضرت ابوطالب عمو و یار باوفای پیامبر (صلی الله علیه و آله) وفات یافت. همان بزرگ‌مردی که در تمام نشیب و فرازهای دوران رسالت و قبل از رسالت برادر زاده عزیزش را یاری کرد و شرارت‌های قریش را از او بازداشت و قلب نازنین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در تبلیغات و رسالت الهی خوشحال و مسرور نمود، و با کلماتی نظیر: «اذهب یابن اخی فقل ما احببت فو الله لا اسلمک لشی ء ابدا»؛ ای پسر برادرم برو و هر چه دوست می‌داری بگو (با مشرکین و قریش) به خدا سوگند تو را در هیچ پیشآمدی وا نمی‌گذارم، ـ نوازش می‌نمود- و از اوحمایت می‌کرد.

ایمان ابوطالب علیه‌السلام

آری به این بزرگوار تهمت بی‌ایمانی می‌زنند، حضرت باقر (‌علیه‌السلام) فرمود: اگر ایمان ابوطالب را در یک کفهٔ ترازو بگذارند و ایمان این خلق را در کفهٔ دیگر، ایمان او سنگین‌تر است[۴]. آری ابوطالب چهل و دو سال، در نهایت وفا و صمیمیت و فداکاری به کفالت و حمایت پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرداخت، که او مانند پدری مهربان و همسرش فاطمه بنت اسد همچون مادری او را خدمت و حفاظت و پرستاری نمودند. و مرگ ابوطالب پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به شدت متاثر ساخت، چرا که حضرت یگانه حامی و پناه گاه خود را بعد از خدا از دست داد، که دشمن پس از او بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) جری و گستاخ گشتند. و مدفن آن حضرت در مکه قبرستان ابوطالب که به نام آنجناب نامیده شده قرار گرفت، «تغمده الله ببحبوحات جنانه»[۵].

روز دهم ماه رمضان

وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها

در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت خدیجه بانوی فداکار و همسر مهربان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) در روز دهم در سن شصت و پنج سالگی درگذشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بسیار محزون ساخت که پیامبر (صلی الله علیه و آله) سال درگذشت حضرت خدیجه را «عام الحزن» سال اندوه نام نهاده، بلی خدیجه همسر بی‌همتای پیامبر (صلی الله علیه و آله) بانویی که از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر (صلی الله علیه و آله) راست شد؛ زیرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) مادر شایسته دخترش زهرای مرضیه را از دست داده و یاری همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد[۶].

خدیجه بهترین

عایشه گفت: پیامبر (صلی الله علیه و آله) از خانه بیرون نمی‌رفت مگر آنکه خدیجه (سلام الله علیها) را یاد می‌کرد، و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا می‌نمود، روزی از روزها غیرت مرا فراگرفت، گفتم: او پیرزنی بیش نبود، و خدا بهتر از او را به شما عوض داده است، پیامبر (صلی الله علیه و آله) غضبناک شد، به طوری که موی جلوی سرش از غضب تکان می‌خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامی که مردم کافر بودند، و تصدیق کرد مرا، هنگامی که مردم مرا تکذیب می‌کردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتی مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانی خدا روزی من کرد که از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنی خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود»[۷].

روز دوازدهم ماه رمضان

عقد اخوت و برادری در اسلام

در دوازدهم رمضان، پیامبر (صلی الله علیه و آله) بین اصحاب عقد برادری خواند، و بین خود و علی (‌علیه‌السلام) نیز عقد برادری بست، و با این عقد اخوت، برادری و مساوات و برابری را در اسلام بنیان گذاشت اهل جهان را یک عائله و افراد بشر را عضو یک خانواده شمرد، و برای همیشه نژاد‌‌پرستی و امتیازات مادی و قبیلگی و رنگ و پوست را از ساحت مقدس اسلام پاک نمود.

در قرآن کریم اشاره‌ای به این مطلب دارد: «ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون»[۸]؛ این آئین شما آئین یگانه‌ای است «مشترک همه ادیان من است» و من پروردگار شمایم، پس مرا بندگی کنید». ودر جای دیگر این بیان را دارد:«قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا»[۹]؛ بگو: ای مردم من فرستادهٔ خدا به سوی همه شما هستم، ولی این بینات و براهین برای یهود و نصارای آن روز و همچنین برای صهیونیست و امپریالیست این زمان خوش‌آیند نبوده و نیست، چون آنان با این مساوات‌ها و برابری‌ها نمی‌توانند تفوق و برتری خود را بر جهان مستضعفین محکم سازند.

مفهوم مساوات و برابری

و این سخن رئیس مذهب تشیع حضرت صادق (‌علیه‌السلام) است که فرمود: «المسلم اخ المسلم، و حق المسلم علی اخیه المسلم ان لا یشبع و یجوع اخوه، و لا یروی و یعطش اخوه، و لا یکتسی و یعری اخوه فما اعظم حق المسلم علی اخیه المسلم»[۱۰]. مسلمان برادر مسلمان است و حق مسلمان بر برادرش این است که او سیر نگردد و برادرش گرسنه باشد و او سیراب نگردد، در حالی که برادرش تشنه است، و او پوشیده نباشد که برادرش عریان باشد آنگاه حضرت فرمود: چه بزرگ است حق مسلمان بر برادر مسلمانش.

روز پانزدهم ماه رمضان

ولادت امام مجتبی علیه‌السلام

پانزدهم ماه رمضان (بنا به نقل شیخ مفید و شیخ بهایی در توضیح المقاصد) روز ولادت حضرت امام حسن مجتبی (‌علیه‌السلام) است و این در سال سوم هجرت واقع شده است، وقتی مژده ولادت این نور پاک را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) دادند، امواج سرور و شادمانی دل مبارک حضرت را فراگرفت و مشتاقانه و با شتاب به خانه دخترش و محبوبه‌اش سیده زنان عالم رفت، فرمود: «یا اسماء هاتینی ابنی»، پسرم را به من بده اسماء نوزاد مبارک را به جد بزرگوارش داد، رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) در گوش راستش اذان، و در گوش چپش اقامه فرمود: (که نخستین صدایی که گوش نوزاد با او آشنا شد، صدای حق جدش خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) بود، صدای توحید، صدای تکبیر، صدای تهلیل، و صدای تصدیق به نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) جد گرامش. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یا علی هل سمیت الولید المبارک؟» آیا این نوزاد مبارک را نام گذارده ای؟ عرض کرد: «ما کنت لاسبقک یا رسول الله؟» بر شما سبقت نمی‌گیرم، هنوز لحظاتی نگذشته بود که بشیر وحی جبرئیل نازل شد، و فرمان خدا را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسانید، یا رسول الله «سمه حسنا» او را حسن نام گذار، پیامبر (صلی الله علیه و آله) شخصا برای حسن (‌علیه‌السلام) عقیقه کرد، و بسم الله گفت و دعا کرد.

روز هفدهم و نوزدهم ماه رمضان

وقوع غزوه بدر

در هفدهم یا نوزدهم ماه مبارک رمضان سال دوم هجرت، غزوه بدر واقع شد[۱۱] این غزوه، نخستین مقابله سپاه اسلام با کفر، و نبرد اهل توحید با اهل شرک بود، در این غزوه مشرکان از جنبهٔ ساز و برگ و اسلحه و مهمات بر مسلمانان برتری داشتند و نفرات و افراد آنها تقریبا سه برابر سپاه اسلام بود.

اثرات جهانی جنگ بدر برای اسلام و مسلمین

جنگ بدر برای توحید کلمه و کلمه توحید و آئین جهانی اسلام ارزش حیاتی داشت، و فتحی که در آن نصیب مسلمانان شد، پایه و اساس تمام فتوحات آینده اسلام شد، اهمیت آن از اینجا معلوم می‌گردد، که رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) به درگاه الهی دست به دعا برداشته و عرض می‌نماید: «اللهم هذه قریش قد اقبلت بخیلائها و فخرها تحادک و تکذب رسولک، اللهم فنصرک الذی وعدتنی اللهم احسنهم الغداة»[۱۲]؛ خدایا این قبیله قریش‌اند که به علت تکبر و تفاخر با تو به مبارزه برخاسته و پیامبرت را تکذیب می‌نمایند. خدایا نصرتی را که به من وعده فرموده بودی کجا است؟ خدایا صبحگاهان نیکی و هدایت خویش را به آنان برسان.

روز بیستم ماه رمضان

فتح مکه در سال

انا فتحنا لک فتحا مبینا[۱۳] براستی ما برای تو پیروزی روشن و آشکاری ایجاد و مقرر نمودیم، طبق نقل کتاب‌های معتبر فتح مکه در بیستم ماه مبارک رمضان سال هشتم هجرت اتفاق افتاد. تا سال هشتم هجرت با فتوحات پی در پی و پیروزی‌هایی که نصیب اسلام شد شهر مکه، مرکز شبه جزیره و معبد همگان، و مسجد‌الحرام، و کعبه معظمه و قبلهٔ اسلام و مسلمین، همچنان در تصرف بت‌پرستان و مشرکان باقیمانده و بت‌پرستی و فساد و انحطاط اخلاقی و استثمار و استعباد انسان‌ها در آنجا رائج بود، و سیصد و شصت بت بر کعبه نصب بود که مورد پرستش بت‌پرستان و قریش قرار می‌گرفت، که وقتی مکه را پیامبر (صلی الله علیه و آله) فتح کرد و در کنار خانه خدا پیاده شد، و بی‌امان به شکستن بت‌ها پرداخت، بزرگ بت‌ها، «هبل» بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) با چوبی به آنها اشاره می‌کرد و این آیه را می‌خواند: «قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»[۱۴] ؛(پیامبر) بگو که حق آمد و باطل نابود شد که هر آینه باطل نابود شدنی است.

روز بیست و یکم ماه رمضان

شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

یکی از حوادث بزرگ ماه رمضان شهادت مولای متقیان علی (‌علیه‌السلام) است، او از یاران با وفای پیامبر (صلی الله علیه و آله) و وصی و وزیر و ابن عم و داماد آن حضرت بوده که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حق پسر عمویش فرمود: «ان هذا اخی و وصیی و وزیری و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا»؛ همانا علی (‌علیه‌السلام) برادر و وصی و وزیر و خلیفه من است در میان شما از او بشنوید و او را اطاعت کنید[۱۵]. مطلب جالب و قابل تذکر این است که آن حضرت مساله شهادت خویش را خبر داد، صاحب کشف الغمه از کرامات حضرت علی (‌علیه‌السلام) نقل می‌نماید: وقتی حضرت از قتال خوارج نهروان به کوفه برگشت، در ماه مبارک رمضان داخل مسجد شد، پس از دو رکعت نماز به منبر تشریف برد، خطبه بسیار زیبایی قرائت فرمود: «فخطب خطبة حسناء» آنگاه رو به فرزندش حضرت مجتبی (‌علیه‌السلام) کرد، فرمود یا ابا محمد چقدر از ماه رمضان رفته؟ عرض کرد سیزده روز یا امیرالمؤمنین، سپس از امام حسین (‌علیه‌السلام) پرسید یا ابا عبدالله چقدر از این ماه مانده، عرض کرد هفده روز یا امیرالمؤمنین، آنگاه امام (‌علیه‌السلام) دست مبارک خویش را به محاسن شریف خویش گذاشت که در آن حال سفید بود فرمود: این محاسنم به خونم خضاب خواهد شد، سپس این بیت را در مورد قاتلش فرمود:ارید حیاته و یرید قتلی × خلیلی من عذیری من مراد؛ من خواستار حیات و زندگی او هستم و او قصد جانم می‌کند، کسی که مورد علاقه من بود و او ابن ملجم مرادی است. «ثم قال: هذا و الله قاتلی»، سپس اشاره به او فرمود: این قاتلم می‌باشد، گفتند یا امیرالمؤمنین آیا او را نمی‌کشی، فرمود: او که هنوز با من کاری نکرده است[۱۶].

نزول قرآن در شب قدر

شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن[۱۷]؛ ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل گردیده است. قال الصادق (‌علیه‌السلام): «نزل القرآن فی اول لیلة من شهر رمضان و استقبل الشهر بالقرآن»[۱۸] امام فرمود: قرآن در اول شب ماه رمضان نازل گردیده است، و ماه رمضان را با قرآن استقبال کن «که در حین رؤیت هلال رمضان، مستحب است نگریستن به قرآن مجید» روایت بالا حاکی از این است که قرآن در اول شب رمضان نازل شده، یعنی ابتدای شب نه شب اول رمضان، و لذا در نص صریح قرآن است که خدا می‌فرماید:«حم، و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا منذرین فیها یفرق کل امر حکیم»[۱۹]؛ سوگند به کتاب مبین(قرآن) که فرو فرستادیم در شبی مبارک و ما بیم دهندگانیم، در آن شب هر کار با حکمتی تعیین و تقدیر می‌گردد. و در سوره قدر می‌فرماید: «انا انزلناه فی لیلة القدر»[۲۰]؛ روز قدر از نظر منزلت چون شب قدر است. براستی ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، آیا روز قدر همچنان شب قدر است؟ هشام بن حکم روایت می‌کند از ابی‌عبدالله (‌علیه‌السلام) قال: «لیلة القدر فی کل سنة و یومها مثل لیلتها»[۲۱]؛ شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شبش می‌باشد.

نزول قرآن از نظر دفعی یا تدریجی

آنچه از آیات سورهٔ بقره و دخان، و قدر و بعضی دیگر از سور قرآن استفاده می‌گردد، قرآن در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است، و دفعة واحده آن هم در شب بیست‌ و سوم ماه رمضان طبق روایات موجوده نازل شده است، و مؤید نزول دفعی و یک جای قرآن، کلمه انزل است که دلالت بر نزول دفعی دارد، و فرق بین انزال و تنزیل همان نزول دفعی و نزول تدریجی است، که انزال نزول دفعی و تنزیل نزول تدریجی را گویند، گروهی از مفسرین همین قول را تایید کرده‌اند، بنابر‌این هر جا آیه انزال در قرآن بچشم می‌خورد نزول دفعی است، و هر جا تنزیل به چشم می‌خورد، نزول تدریجی را می‌رساند، و این هر دو به جا و منافاتی با هم ندارد، زیرا قرآن ابتدا در شب قدر یکجا به بیت المعمور نازل شد، و در طول سال‌های بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به طور تدریجی به آن حضرت نازل گشت و روایت حضرت صادق (‌علیه‌السلام) هم شاهد و مؤید همین معنی است که مفسرین می‌گویند و بلکه بیان امام برهان مفسرین است.

از امام صادق (‌علیه‌السلام) سؤال شد در ماه رمضان قرآن چگونه نازل شد؟ در حالی که قرآن در طول بیست سال به تدریج نازل شده است، فقال (‌علیه‌السلام): «نزل القرآن جملة واحدة فی شهر رمضان الی البیت المعمور، ثم انزل من البیت المعمور فی طول عشرین سنة» امام فرمود: قرآن به طور یک جا در ماه رمضان به بیت المعمور نازل گردید، سپس از بیت المعمور در طول بیست سال به تدریج بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل گردیده است. سید محمد حسین طباطبایی می‌فرماید: که قرآن یک نزول اجمالی داشته و یک نزول تدریجی و تفصیلی، و نزول اجمالی حقیقتی است متعالی که از دسترس افکار بشری خارج است که قبلا بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل گردیده است، اما تفصیل آن به طور تدریج بر رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) عرضه گردیده است[۲۲].

نزول کتب آسمانی در ماه رمضان

کلینی در کافی از جعفر بن غیاث روایت می‌کند، که گفت از ابی‌عبدالله (‌علیه‌السلام) از قول خدای تعالی: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» و اینکه به طور حتم قرآن در بیست سال از اولش تا آخرش نازل شده است، پرسیدم؟ فقال (‌علیه‌السلام):«نزل القرآن جملة واحدة فی شهر رمضان الی البیت المعمور، ثم نزل فی طول عشرین سنة ثم قال: قال النبی صلی الله علیه و آله نزلت صحف ابراهیم فی اول لیلة من شهر رمضان، و انزلت التوریة لست مضین من شهر رمضان، و انزل الانجیل لثلث عشرة خلت من شهر رمضان، و انزل الزبور لثمان عشرة خلون من شهر رمضان، و انزل القرآن فی لیلة ثلث و عشرین من شهر رمضان»[۲۳] امام فرمود: قرآن جمله واحده و یکجا در ماه رمضان، به بیت المعمور نازل شد، از آن پس در طول بیست سال به تدریج نازل گشت، سپس فرمود: که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: صحف ابراهیم در شب اول رمضان نازل گردید، و تورات، در ششم، و انجیل سیزدهم، و زبور داود (‌علیه‌السلام) در هجدهم ماه مبارک رمضان و قرآن در بیست و سوم رمضان نازل گردیده است.

آخرین جمعه ماه رمضان

روز قدس روز مقابله مستضعفین علیه مستکبرین

یکی از وقایع تاریخی که بسیار حائز اهمیت است در اوائل پیروزی انقلاب اسلامی ایران که به دست زعیم و رهبر کبیر مسلمین جهان امام خمینی دائر شده، «روز جهانی قدس است» که از روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان 1399 قمری (1358 شمسی) شروع و مقرر گشت و هر ساله در چنین روزی تمام مسلمین جهان راهپیمایی کنند. قسمتی از پیام امام خمینی به مناسبت روز جهانی قدس از نظر- خوانندگان گرامی می‌گذرد: روز قدس، جهانی است، و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملت‌هایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند، در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند، روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد، متعهدین امروز را روز قدس می‌دانند و عمل می‌کنند به آنچه که باید بکنند، و منافقین و آنهایی که با ابر قدرت‌ها در زیر پرده آشنایی دارند، و با اسرائیل دوستی دارند در این روز بی‌تفاوت نیستند، و یا ملت‌ها را نمی‌گذارند که تظاهرات کنند.

روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملت‌های مستضعف معلوم شود، باید ملت‌های مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود بکنند، باید همانطوری که ایران قیام کرد، و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، و خواهد مالید، تمام ملت‌ها قیام کنند، و این جرثومه‌های فساد را به زباله دان‌ها بریزند. روز قدس، روزی است که باید همت کنند و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم، روز قدس روزی است، که باید به این روشنفکرانی، که در زیر پرده با آمریکا و عمال آمریکا روابط دارند هشدار داد، هشدار به اینکه اگر از فضولی دست برندارند سرکوب خواهند شد.روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است، و روز حکومت اسلامی است[۲۴].

پانویس

  1. الوقایع و الحوادث؛ ص13.
  2. همان و کتاب: رمضان در تاریخ ص11.
  3. الوقایع و الحوادث ص19.
  4. شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، نقل از رمضان در تاریخ، ص48.
  5. رمضان در تاریخ نوشته آیت‌الله صافی؛ ص57.
  6. اسدالغابه، مسار الشیعه مفید- نقل از رمضان در تاریخ.
  7. اسدالغابه، مسار الشیعه مفید- نقل از رمضان در تاریخ.
  8. سوره انبیاء:92.
  9. سوره اعراف، آیه 157.
  10. سفینة البحار، ج 1، ص 13.
  11. توضیح المقاصد، ص16.
  12. سیره ابن هشام، ج 2، ص260 و 261.
  13. سوره فتح: 1.
  14. سوره اسراء: 18.
  15. رمضان در تاریخ، ص254.
  16. کشف الغمه، ص414.
  17. سوره بقره: 185.
  18. تفسیر المیزان.
  19. سورهٔ دخان:1
  20. سوره قدر:1.
  21. وسائل کتاب صوم.
  22. تفسیر المیزان؛ ج 2.
  23. وقایع الایام تبریزی؛ ص143.
  24. سخنرانی امام خمینی مدظله العالی در روز جهانی قدس، سال 1358 ش؛ تفصیل این سخنرانی در کتاب رهنمودهای امام، ص 96 موجود است.