بعثت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:مبعث 3.jpg|بیقاب|چپ]] | |||
'''بعثت''' به معنای برگزیدن فردی به پیامبری از سوی [[خدا]] و آغاز دوره [[نبوت|نبوتش]] است. هرچند بعثت درباره برگزیدن همه پیامبران به نبوت کاربرد دارد اما از آن برگزیدن [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)]] به پیامبری متبادر میشود<ref>مطیع، «بعثت»، ص۷۹-۲۸۰</ref>. از اینرو در فرهنگ اسلامی روز مبعث به روزی گفته میشود که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) به [[رسالت انبیاء|رسالت]] مبعوث شده است<ref>همایی، «مبحث بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)»، ص۴۴</ref>. بعثت در لغت به معنای برانگیختن است<ref> مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۲۹۶</ref>. همچنین به معنای ارسال<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۱۲.</ref>. و روانه کردن نیز آمده است<ref>راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref>. | |||
بعثت در [[قرآن|قرآن کریم]] به معنای برانگیختن و فرستادن پیامبران برای هدایت مردم<ref> سوره بقره، آیه ۲۱۳؛ سوره نحل، آیه ۳۶؛ سوره اسراء، آیه ۱۷</ref> و نیز حشر مردگان به کار رفته است<ref>سوره یس، آیه ۵۲؛ سوره بقره، آیه ۵۶؛ سوره حج، آیه۷.</ref>. '''مبعث حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)''' روزی است که [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]] از سوی [[خدا]] برای هدایت بشر و راهنمایی همیشگی انسانها برانگیخته شد. مطابق با نظر [[مذهب شیعه|شیعه]] بعثت آن حضرت در ۲۷ [[رجب]] سال چهلم [[عام الفیل]] (مطابق با سال ۶۱۰ میلادی) در چهل سالگی ایشان واقع شد. | |||
| | مبعث پیامبر گرامی اسلام، [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)]] از بزرگترین اعیاد [[مسلمانان]] به شمار میرود. | ||
'''بعثت''' به معنای برگزیدن فردی به پیامبری از سوی خدا و آغاز دوره نبوتش است. هرچند بعثت درباره برگزیدن همه پیامبران به نبوت کاربرد دارد اما از آن برگزیدن [[حضرت محمد]] به پیامبری متبادر میشود | |||
بعثت در قرآن کریم به معنای برانگیختن و فرستادن پیامبران برای هدایت مردم <ref> سوره بقره، آیه ۲۱۳؛ سوره نحل، آیه ۳۶؛ سوره اسراء، آیه ۱۷</ref> و نیز حشر مردگان به کار رفته است | |||
مبعث پیامبر گرامی اسلام، [[حضرت محمد ( | |||
== تاریخ بعثت پیامبر اکرم == | == تاریخ بعثت پیامبر اکرم == | ||
به روایت [[اهل سنت]] آن حضرت ( | به روایت [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) روز دوشنبه هفدهم یا هجدهم یا نوزدهم [[ماه مبارک رمضان]]، به [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبری]] مبعوث گردیدهاند. اما [[اجماع]] [[مذهب شیعه|شیعه]] بر آن است که مبعث آن حضرت در روز بیست و هفتم [[رجب|ماه رجب]] سال چهلم [[عام الفیل]] (مطابق با سال ۶۱۰ میلادی) در چهل سالگی ایشان صورت گرفت. روایات دال بر این مطلب در منابع شیعه بسیار است از آن جمله مرحوم [[کلینی]] با سند خود از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه السلام)]] روایت کرده است که فرمود: روزه بیست و هفتم رجب را فراموش نکن، زیرا آن روزی است که [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]] به [[نبوت|نبوّت]] گماشته شده است. [[محمد بن علی بن بابویه قمی|شیخ صدوق]] و [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] هم این را روایت کرده اند. و نیز روایات دیگری که دال بر این موضوع است از سایر [[ائمه]] یا [[صحابه|صحابیان]] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است<ref> تاریخ تحقیقی اسلام(موسوعة التاریخ الاسلامی)، ج1، ص: 315</ref>. | ||
== چگونگی بعثت پیامبر اکرم == | == چگونگی بعثت پیامبر اکرم == | ||
آن حضرت در حالی که در [[غار حرا]] در حوالی مکه معظمه به عبادت و نیایش میپرداخت، جبرئیل امین بر وی نازل شد و بر وی آیاتی از [[قرآن مجید]] را به عنوان طلیعه و آغاز کتاب هدایت و سعادت بخواند و وی را به کسوت نبوت مفتخر ساخت. نخستین آیاتی که بر آن حضرت فرود آمد، آیههای سوره 96 قرآن مجید یعنی سوره علق بود | آن حضرت در حالی که در [[غار حرا]] در حوالی [[مکه|مکه معظمه]] به [[عبادت]] و نیایش میپرداخت، [[جبرئیل|جبرئیل امین]] بر وی نازل شد و بر وی آیاتی از [[قرآن|قرآن مجید]] را به عنوان طلیعه و آغاز کتاب هدایت و سعادت بخواند و وی را به کسوت نبوت مفتخر ساخت. نخستین آیاتی که بر آن حضرت فرود آمد، آیههای سوره 96 قرآن مجید یعنی [[سوره علق]] بود<ref> فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، ص 93؛ تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 385</ref>. | ||
روایت شده است که [[امام حسن عسکری (علیه السلام)]] که در حال توصیف بعثت نبی اکرم ( | روایت شده است که [[حسن بن علی (عسکری) |امام حسن عسکری (علیه السلام)]] که در حال توصیف بعثت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، فرمود: «... تا این که به چهل سالگی رسید، و [[خداوند]] قلب کریمش را بهترین و والاترین و خاشعترین و مطیع ترین قلب ها یافت. پس به درهای آسمان اجازه داد و آنها بازشدند و به [[ملائکه]] اجازه داد و آنها نازل شدند و در این حال محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنها می نگریست. پس رحمت از طرف عرش بر وی نازل شد و او به روحالامین، جبرئیل- طاووس ملائکه- نگاه میکرد، جبرئیل نزد او فرود آمد و دستش را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد! بخوان، محمد فرمود: چه چیزی را بخوانم؟ گفت: ای محمد!{{متن قرآن| اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ * اِقْرَا وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ....|سوره = علق |آیه = 1-3 }} (قرآن را) به نام پروردگارت- که هستی را آفرید- بخوان همو که انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگارت از همه ارجمندتر است. همو که با قلم تعلیم داد و آن چه را که انسان نمیدانست به او آموخت. | ||
سپس آنچه را که میبایست بر او نازل کرد و خودش به سوی پروردگارش بالا رفت. | سپس آنچه را که میبایست بر او نازل کرد و خودش به سوی پروردگارش بالا رفت. | ||
محمد ( | محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از کوه پایین آمد در حالی که عظمت خداوند و جلالت ابّهت الهی او را مدهوش خود کرده بود و به تب و لرز دچار شده بود. چیزی که اضطرابش را بیشتر میکرد، این بود که میترسید، قریشیان او را تکذیب کرده و او را به دیوانگی نسبت دهند، در حالی که او عاقلترین مردم و گرامیترین آنان بود و مبغوض ترین چیزها در نظر او شیاطین و اعمال دیوانگان بود؛ بنابراین، خداوند اراده کرد که قلبش را مملوّ را شجاعت نماید و به او فراخی دل عنایت فرماید. برای همین از کنار هر سنگ و درختی که ردّ میشد، میشنید که میگفتند: | ||
'''السّلام علیک یا رسول اللّه''' | '''السّلام علیک یا رسول اللّه'''<ref> تاریخ تحقیقی اسلام(موسوعة التاریخ الاسلامی)، ج1، ص: 316، به نقل از بحار الانوار، ج 18، ص 206</ref>. | ||
به روایتی، جبرئیل امین با هفتاد هزار فرشته و میکائیل با هفتاد هزار فرشته فرود آمدند و برای آن حضرت، کرسی عزت و کرامت آوردند و تاج نبوت و [[رسالت]] را بر سر آن بزرگوار گذاشتند و لوای حمد را به دستش داده و گفتند بر فراز این کرسی برو و خدایت را سپاس گو. به روایت دیگر آن کرسی از یاقوت سرخ و پایهای از آن از زبرجد و پایهای از مروارید بود و چون فرشتگان به سوی آسمان صعود کردند، آن حضرت از کوه حرا پایین آمد و انوار جلال او را فراگرفته بود، به طوری که کسی توان نظر کردن به چهره مبارکش را نداشت و بر هر درخت گیاه و سنگی که میگذشت، وی را [[سجده]] میکردند و با زبان فصیح میگفتند: | به روایتی، جبرئیل امین با هفتاد هزار فرشته و میکائیل با هفتاد هزار فرشته فرود آمدند و برای آن حضرت، کرسی عزت و کرامت آوردند و تاج نبوت و [[رسالت]] را بر سر آن بزرگوار گذاشتند و لوای حمد را به دستش داده و گفتند بر فراز این کرسی برو و خدایت را سپاس گو. به روایت دیگر آن کرسی از یاقوت سرخ و پایهای از آن از زبرجد و پایهای از مروارید بود و چون فرشتگان به سوی آسمان صعود کردند، آن حضرت از کوه حرا پایین آمد و انوار جلال او را فراگرفته بود، به طوری که کسی توان نظر کردن به چهره مبارکش را نداشت و بر هر درخت گیاه و سنگی که میگذشت، وی را [[سجده]] میکردند و با زبان فصیح میگفتند: | ||
خط ۲۷: | خط ۲۲: | ||
'''السلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رسول الله'''. | '''السلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رسول الله'''. | ||
همین که وارد خانه شد از نور چهره مبارکش خانه [[خدیجه | همین که وارد خانه شد از نور چهره مبارکش خانه [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه کبری (سلام الله علیها)]] منور شد و آن بانوی پرهیزکار پرسید: ای محمد! این چه نوری است که در تو مشاهده میکنم؟ حضرت فرمود: این نور پیامبری است، بگو:<big>لا اله الله، محمد رسول الله</big>. | ||
<big>لا اله الله، محمد رسول الله</big>. | |||
خدیجه گفت: من سالهاست که پیامبری تو را میدانم و هم اکنون نیز شهادت میدهم که خدایی جز خداوند یکتا نیست و تو رسول و پیامبر خدایی. بدین گونه خدیجه نخستین کسی بود که به همسرش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان آورد<ref> منتهی الآمال، ج 1، ص 47</ref>. | |||
از میان مردان نیز [[علی بن ابیطالب|امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)]]، به محض دیدن چهره نورانی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به وی ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری کرد. از آن پس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کنار [[کعبه|خانه خدا]] [[نماز]] میگذارد و خدیجه (سلام الله علیها) و علی (علیه السلام) بر او اقتدا میکردند و نماز میخواندند<ref> فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، ص 95</ref>. این سه نفر، با جان و مال و هستی خویش اسلام را پرورانده و فراگیر نمودند. | |||
مبعث پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از بزرگترین اعیاد [[مسلمان|مسلمانان]] به شمار میرود. | |||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]] | |||
* [[رجب|ماه رجب]] | |||
* [[سوره علق]] | |||
* [[27 رجب]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[رده:تاریخ اسلام]] | [[رده:تاریخ اسلام]] | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات دینی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۷
بعثت به معنای برگزیدن فردی به پیامبری از سوی خدا و آغاز دوره نبوتش است. هرچند بعثت درباره برگزیدن همه پیامبران به نبوت کاربرد دارد اما از آن برگزیدن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به پیامبری متبادر میشود[۱]. از اینرو در فرهنگ اسلامی روز مبعث به روزی گفته میشود که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) به رسالت مبعوث شده است[۲]. بعثت در لغت به معنای برانگیختن است[۳]. همچنین به معنای ارسال[۴]. و روانه کردن نیز آمده است[۵]. بعثت در قرآن کریم به معنای برانگیختن و فرستادن پیامبران برای هدایت مردم[۶] و نیز حشر مردگان به کار رفته است[۷]. مبعث حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) روزی است که پیامبر اسلام از سوی خدا برای هدایت بشر و راهنمایی همیشگی انسانها برانگیخته شد. مطابق با نظر شیعه بعثت آن حضرت در ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل (مطابق با سال ۶۱۰ میلادی) در چهل سالگی ایشان واقع شد. مبعث پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از بزرگترین اعیاد مسلمانان به شمار میرود.
تاریخ بعثت پیامبر اکرم
به روایت اهلسنت آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) روز دوشنبه هفدهم یا هجدهم یا نوزدهم ماه مبارک رمضان، به پیامبری مبعوث گردیدهاند. اما اجماع شیعه بر آن است که مبعث آن حضرت در روز بیست و هفتم ماه رجب سال چهلم عام الفیل (مطابق با سال ۶۱۰ میلادی) در چهل سالگی ایشان صورت گرفت. روایات دال بر این مطلب در منابع شیعه بسیار است از آن جمله مرحوم کلینی با سند خود از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: روزه بیست و هفتم رجب را فراموش نکن، زیرا آن روزی است که محمد به نبوّت گماشته شده است. شیخ صدوق و شیخ طوسی هم این را روایت کرده اند. و نیز روایات دیگری که دال بر این موضوع است از سایر ائمه یا صحابیان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است[۸].
چگونگی بعثت پیامبر اکرم
آن حضرت در حالی که در غار حرا در حوالی مکه معظمه به عبادت و نیایش میپرداخت، جبرئیل امین بر وی نازل شد و بر وی آیاتی از قرآن مجید را به عنوان طلیعه و آغاز کتاب هدایت و سعادت بخواند و وی را به کسوت نبوت مفتخر ساخت. نخستین آیاتی که بر آن حضرت فرود آمد، آیههای سوره 96 قرآن مجید یعنی سوره علق بود[۹].
روایت شده است که امام حسن عسکری (علیه السلام) که در حال توصیف بعثت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، فرمود: «... تا این که به چهل سالگی رسید، و خداوند قلب کریمش را بهترین و والاترین و خاشعترین و مطیع ترین قلب ها یافت. پس به درهای آسمان اجازه داد و آنها بازشدند و به ملائکه اجازه داد و آنها نازل شدند و در این حال محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنها می نگریست. پس رحمت از طرف عرش بر وی نازل شد و او به روحالامین، جبرئیل- طاووس ملائکه- نگاه میکرد، جبرئیل نزد او فرود آمد و دستش را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد! بخوان، محمد فرمود: چه چیزی را بخوانم؟ گفت: ای محمد! اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ * اِقْرَا وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ.... [علق–1-3] (قرآن را) به نام پروردگارت- که هستی را آفرید- بخوان همو که انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگارت از همه ارجمندتر است. همو که با قلم تعلیم داد و آن چه را که انسان نمیدانست به او آموخت.
سپس آنچه را که میبایست بر او نازل کرد و خودش به سوی پروردگارش بالا رفت.
محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از کوه پایین آمد در حالی که عظمت خداوند و جلالت ابّهت الهی او را مدهوش خود کرده بود و به تب و لرز دچار شده بود. چیزی که اضطرابش را بیشتر میکرد، این بود که میترسید، قریشیان او را تکذیب کرده و او را به دیوانگی نسبت دهند، در حالی که او عاقلترین مردم و گرامیترین آنان بود و مبغوض ترین چیزها در نظر او شیاطین و اعمال دیوانگان بود؛ بنابراین، خداوند اراده کرد که قلبش را مملوّ را شجاعت نماید و به او فراخی دل عنایت فرماید. برای همین از کنار هر سنگ و درختی که ردّ میشد، میشنید که میگفتند:
السّلام علیک یا رسول اللّه[۱۰].
به روایتی، جبرئیل امین با هفتاد هزار فرشته و میکائیل با هفتاد هزار فرشته فرود آمدند و برای آن حضرت، کرسی عزت و کرامت آوردند و تاج نبوت و رسالت را بر سر آن بزرگوار گذاشتند و لوای حمد را به دستش داده و گفتند بر فراز این کرسی برو و خدایت را سپاس گو. به روایت دیگر آن کرسی از یاقوت سرخ و پایهای از آن از زبرجد و پایهای از مروارید بود و چون فرشتگان به سوی آسمان صعود کردند، آن حضرت از کوه حرا پایین آمد و انوار جلال او را فراگرفته بود، به طوری که کسی توان نظر کردن به چهره مبارکش را نداشت و بر هر درخت گیاه و سنگی که میگذشت، وی را سجده میکردند و با زبان فصیح میگفتند:
السلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رسول الله.
همین که وارد خانه شد از نور چهره مبارکش خانه خدیجه کبری (سلام الله علیها) منور شد و آن بانوی پرهیزکار پرسید: ای محمد! این چه نوری است که در تو مشاهده میکنم؟ حضرت فرمود: این نور پیامبری است، بگو:لا اله الله، محمد رسول الله.
خدیجه گفت: من سالهاست که پیامبری تو را میدانم و هم اکنون نیز شهادت میدهم که خدایی جز خداوند یکتا نیست و تو رسول و پیامبر خدایی. بدین گونه خدیجه نخستین کسی بود که به همسرش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان آورد[۱۱].
از میان مردان نیز امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)، به محض دیدن چهره نورانی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به وی ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری کرد. از آن پس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کنار خانه خدا نماز میگذارد و خدیجه (سلام الله علیها) و علی (علیه السلام) بر او اقتدا میکردند و نماز میخواندند[۱۲]. این سه نفر، با جان و مال و هستی خویش اسلام را پرورانده و فراگیر نمودند.
مبعث پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از بزرگترین اعیاد مسلمانان به شمار میرود.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مطیع، «بعثت»، ص۷۹-۲۸۰
- ↑ همایی، «مبحث بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)»، ص۴۴
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۲۹۶
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۱۲.
- ↑ راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۱۳۲-۱۳۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۱۳؛ سوره نحل، آیه ۳۶؛ سوره اسراء، آیه ۱۷
- ↑ سوره یس، آیه ۵۲؛ سوره بقره، آیه ۵۶؛ سوره حج، آیه۷.
- ↑ تاریخ تحقیقی اسلام(موسوعة التاریخ الاسلامی)، ج1، ص: 315
- ↑ فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، ص 93؛ تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 385
- ↑ تاریخ تحقیقی اسلام(موسوعة التاریخ الاسلامی)، ج1، ص: 316، به نقل از بحار الانوار، ج 18، ص 206
- ↑ منتهی الآمال، ج 1، ص 47
- ↑ فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، ص 95