بودیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{Mbox
[[پرونده:بودیسم.jpg|بی‌قاب|چپ]]
| type  = notice
'''بودیسم''' یا آیین بودایی پس از [[اسلام]] و [[مسیحیت]] از جمله آیین‌هایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیین‌های رایج در شرق آسیا و دارای [[اماکن زیارتی مقدس]] و مناسکی همانند [[حج]] و [[عمره]] می‌باشد.  
| class = ambox-In_use
| image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]]
| css = margin: 1px
| text  = این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|[[راهنما:بخش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}}
| {{ns:0}}      = مقاله
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]]
| رده‌بندی      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]]
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|فهرست]]
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]]
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]]
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه ویکی‌پدیا]]
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث ویکی‌پدیا]]
}}}} هم‌اکنون  برای {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|{{{2|مدتی کوتاه}}}|{{{1|مدتی کوتاه}}}}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شده‌است، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده می‌شود ویرایشی در این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br>
<small>{{#if:{{{زمان|}}}|این پیام در {{{زمان|}}} اضافه شده است.|}} این صفحه آخرین‌بار در {{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافته‌است؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین می‌کنید.</small>
<includeonly>{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}}
| کاربر
| بحث کاربر = <!-- no category -->
| [[رده:صفحه‌های سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly>
}}<noinclude>
</noinclude>


<div class="wikiInfo">[[پرونده:بودیسم.jpg |جایگزین=بودیسم|بندانگشتی|بودیسم]]
بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد. این [[دین]] برپایه فلسفه‌ای مبتنی بر آموزه‌های سیدارتا گوتاما که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) می‌زیسته، است.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
آیین بودا به تدریج از [[هندوستان]] به سراسر [[آسیا]]، [[آسیای میانه]]، [[تبت]]، [[سریلانکا]]، [[یمن]]، [[آسیای جنوب شرقی]] و نیز کشورهای [[خاور دور]] مانند [[چین]]، [[مغولستان]]، [[کره]] و [[ژاپن]] راه افت.
!نام
|بودیسم یا آیین بودایی یا بوداگرایی (به انگلیسی: Buddhism)
|-
|}
</div>


'''بودیسم''' یا آیین بودایی پس از [[اسلام]] و [[مسیحیت]]<ref>ر.ک:مقاله مسیحیت</ref> ، از جمله آیین‌هایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیین‌های رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی [[مقدس]] و مناسکی همانند [[حج]] و [[عمره]] می باشد.  
== معنای بودا ==
'''لقب بودا''' <ref>Buddha</ref> در زبان سنسکریت به معنای فرد بیدار است. در ادیان [[هند]] این عنوان برای هر شخصی که به روشنی رسیده به کار می‌رود و به بودای تاریخی اختصاص ندارد.
بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد.. این [[دین]] برپایه فلسفه‌ای مبتنی بر آموزه‌های [[سیدارتا گوتاما]] که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) می‌زیسته، است.  
 
با این حال میان همه بوداها سیدارته گوتمه جایگاهی بس بزرگ دارد. از نظر بوداییان، او را نه [[انسان]] می‌توان دانست و نه [[خدا]]. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسان‌ها است<ref>آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰</ref>.
 
== اعتقادات آیین بودیسم ==
آیین بودیسم یکی از شاخه‌های کیش هندوست<ref>حسین، توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45</ref> که در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایی به نام «آشوکا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلی کوچ و در خارج از مرزهای [[هند]]، به خصوص در آسیای جنوب شرقی، چین و ژاپن، پیروان فراوانی برای خود دستوپا کرد.
 
برخی از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به فلسفه می‌کنند و برخی نیز نام «دین» بر آن می‌نهند. جان بی. ناس در این مورد می‌گوید:
این مسئله که آیا فلسفه بودیسم را می‌توان در واقع دین و [[مذهب]] نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستی و روش‌های پیچ در پیچ می‌توان آن را به عنوان دین تعریف کرد...<ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 204</ref>.
 
ولی اگر به دیده تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد که بودیسم را یک [[مکتب اخلاقی|مکتب اخلاقی]] بدانیم تا یک [[مکتب فلسفی|مکتب فلسفی]]; چرا که بودا به هیچ وجه وارد بحث‌های متافیزیک و فلسفی نمی‌شود و می‌کوشد مسائل فلسفی را هم با تمثیل بیان کند و بحث درباره [[خدا]] و [[روح]] را بی فایده می‌انگارد<ref>غلامعلی، آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ. ش)</ref> و به دادن چند تذکر اخلاقی در‌این‌باره بسنده می‌کند.
 
از دیدگاه علمای [[ادیان ابراهیمی|ادیان ابراهیمی]] نیز نمی‌توان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه که خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلی و وجود امور ماوراء الطبیعی و غیرمادی را برنمی تابد و ماده را تنها موجود ازلی و ابدی می‌شمارد که خالقی نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنی بودا از دین، مفهومی کاملاً اخلاقی است. او در همه چیز به رفتار و سلوک توجه دارد و به مراسم آیینی یا [[پرستش]] ما بعدالطبیعه ا [[خداشناسی|خداشناسی]]...» بی اعتناست<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرامی، ع. پاشایی، امیر حسین آریان پور، (شرکت انتشارات علمی و فرهنگی)، چ ششم، 1378</ref>.
 
آیین بودا را باید نهضتی اصلاحی در آیین هندو شمرد که سعی می‌کرد برخی از عقاید و اعمال افراطی و خشن آیین هندو را تعدیل کند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روی و عقل سلیم قرار داده و [[ریاضت]]<nowiki/>‌های افراطی را خلاف مصلحت عقلانی<ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188</ref>» می‌دانست.
 
بودیسم با جامعه طبقاتی (کاسْتْ) که آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت می‌ورزید و به همین دلیل «هر کس که در صف پیروان بودا درمی آمد از تنگنای رسم و رعایت اصول طبقاتی (کاست)<ref> در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (کاست) تقسیم می‌شود و ارتباط طبقه پایین با طبقه بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهای بسیاری بودند که دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه‌ها و تقسیمات متعددی داشت. برای اطلاع از آنها ر. ک: ادیان آسیا، ویراسته فرید هلم هاردی، ترجمه عبدالکریم گواهی، (انتشارات فرهنگی اسلامی، چ دوم، 1377 هـ. ش)، ص 89 ـ 419</ref> آزاد می‌شد<ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188</ref>». هر چند خودش دچار [[خرافات]] و ریاضت‌های افراطی ای بود که داعیه مخالفت با آنها را داشت.
 
== اساس آیین بودیسم ==
اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده که عالم سراسر رنج و بدبختی است<ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه‌های او، ترجمه محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78</ref> و انسان برای رهایی از این رنج باید تلاش کند<ref>سادهاتیسا بودا و اندیشه‌های او، ترجمه محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140</ref> بودا آیین خود را بر چهار اصل که نام آن را <big>چهار حقیقت والا</big>. می‌نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت‌اند از:
 
# حقیقت تألم: این جهان پر از محنت است.
# حقیقت علت تألم: میل و هوس که بنیادش بر شوق شدید به زیستن است، علت و ریشه تألم و رنج است.
# حقیقت پایان تألّم: ریشه کن کردن میل و هوس، راه پایان دادن به رنج و تألم است.
# حقیقت طریقت والا برای رفع مایه تألّم: روش ریشه کن کردن میل و هوس استفاده از هشت راه است<ref>هاشم، رجب زاده، چنین گفت بودا، (انتشارات اساطیر، چ سوم، 1378 هـ. ش)، ص 51 و 52</ref>. این هشت راه که «هشت منزلت والا» نامیده می‌شوند عبارت‌اند از:
# بینش درست، اندیشه درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمرکز حواس درست.
 
== اصول آیین بودا ==
در حقیقت، بودا دو مطلب را اصل آیین خود قرار داده است:
 
ا'''صل اول''':
 
شرّ و درد و رنج بودن عالم هستی و مایه اندوه دانستن هر آنچه [[انسان]]<nowiki/>‌ها به آن دل می‌بندند و از آن به زندگی تعبیر می‌کنند.
 
'''اصل دوم''':
 
تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگی، پیوستن به «نیروانا» است که می‌توان آن را نوعی عدم و رها شدن از قید وجود دانست.
 
با توجه به مطالب فوق باید گفت: درست است که بر اساس تعریفی که می‌گوید: «دین الهی مجموعه عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتی اجرایی است که خداوند آن را برای هدایت بشر فرستاده است...<ref>عبدالله جوادی آملی، انتظار بشر از دین، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26</ref>»، آیین بودیسم یک دین به معنای واقعی نیست، ولی چون طرف داران آن تلقی دین از آن را دارند و می‌خواهند با [[ایمان]] به آن به رستگاری برسند.
 
== عبادت و اعمال عبادی در آیین بودا ==
عبادت در این آیین شکل‌های متفاوت دارد و شامل پرستش تصاویر بودا و نیز بقایای جسمانی او است<ref>Jacob N. Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ،p. 905.</ref>. مردم عادی برای عبادت به مکان‌های مقدس می‌روند و در آن‌جا با اهدای [[نذورات]] خود و زانو زدن و [[ذکر]] گفتن در برابر اشیاء مقدس به عبادت می‌پردازند.
 
عبادت [[راهبان]] با مردم عادی تفاوت دارد. آنها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن [[اذکار]] و [[اوراد]] می‌گذرانند. آنها موظف‌اند که در روزهای ویژه [[روزه]] بگیرند و مراسم دعاخوانی و ذکرگویی را اجرا کنند<ref>Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol. 12، p. 86</ref>.  


آیین بودا به تدریج از [[هندوستان]] به سراسر [[آسیا]]، [[آسیای میانه]]، [[تبت]]، [[سریلانکا]]، [[یمن]]، [[آسیای جنوب شرقی]] و نیز کشورهای [[خاور دور]] مانند [[چین]]، [[مغولستان]]، [[کره]] و [[ژاپن]] راه یافت.
== اعمال ویژه در آیین بودا ==
اگر چه بودا اعمالی ویژه برای این زیارتگاه‌ها مشخص نکرده، بوداییان معمولاً رسومی ویژه را در این کار معنوی دنبال می‌کنند. زیارت بیشتر از دو بخش تشکیل می‏‌شود: طواف زیارتگاه، نماز و دعا.


=معنای بودا=
=== طواف ===
انجام [[طواف]] به معنای حرکت دوَرانی به دور [[بقعه مقدس]]، از اعمالی است که میان بوداییان رواج دارد. طواف بر اساس حرکت عقربه ساعت صورت می‏‌گیرد؛ به گونه‌‏ای که همواره بخش راست بدن زائران به سوی مکان مقدس قرار دارد<ref>Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C</ref>. زائران هنگام طواف که باید با پای برهنه انجام ‏گیرد، سه بار گرداگرد بقعه می‏‌گردند و آن را طواف می‏‌کنند.


لقب بودا <ref>Buddha</ref> در زبان سنسکریت به معنای فرد بیدار است. در [[ادیان هند]]، این عنوان برای هر شخصی که به روشنی رسیده، به کار می‌رود و به بودای تاریخی اختصاص ندارد.  
رمز این عدد آن است که با این طواف‌های سه‌گانه، سه پناه بودایی یعنی بودا، درمه (حقیقت بنیادین) و انجمن را به اد آورند<ref>J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106</ref>. برخی [[زائران]] تبتی طواف را به صورت خوابیده بر خاک انجام می‏‌دهند و همه مسیر را به شکل سینه‌خیز طی می‏‌کنند<ref>Trainor، Kevin، Buddhism، P.113</ref>.


با این حال، میان همه بوداها، سیدارته گوتمه، جایگاهی بس بزرگ دارد. او را نه انسان می‌توان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسان‌ها است. <ref>آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰</ref>
=== نماز و دعا ===
زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا می‌پردازند. برخی از آنان این اعمال را به شکل ایستاده انجام می‌‏دهند. بعضی بر زانو می‌نشینند و برخی نیز به خاک می‌افتند و اعمال عبادی را به جای می‌‏آورند.


=اعتقادات آيين بوديسم=
== زیارتگاه‌های چهارگانه ==
در آیین بودیسم، تمام زیارت‌گاه‌­ها مقدس و دارای حرمت تلقی می‌‏شوند. اما در این میان، چهار زیارتگاه بسیار بالاتر و برجسته‏ تر از دیگر مکان‌های زیارتی هستند. این تقدس تا بدان جا است که از این اماکن به عنوان مکان‌های امن بودایی یاد می‏گردد. هر فرد به محض ورود به این مکان‏‌ها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در این مکان­ها وجود ندارد؛ زیرا تقدس این اماکن، اجازه انجام رفتاری را که موجب بی ‏حرمتی شود، نمی‏دهد.


آيين بوديسم يكى از شاخه هاى كيش هندوست <ref>حسين، توفيقى، آشنايى با اديان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45</ref> كه در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روايى به نام «آشوكا» رشد و گسترش يافت و بعدها از سرزمين اصلى كوچ و در خارج از مرزهاى [[هند]]، به خصوص در آسياى جنوب شرقى، چين و ژاپن، پيروان فراوانى براى خود دستوپا كرد.
این چهار مکان عبارتند از:
# لومبینی؛
# بودگیا؛
# سارنات؛
# کوشیناره.


برخى از مستشرقان از آيين بودا تعبير به [[فلسفه]] مى كنند و برخى نيز نام «دين» بر آن مى نهند. جان بى. ناس در اين مورد مى گويد:
=== لومبینی Lumbini ===
اين مسئله كه آيا فلسفه ى بوديسم را مى توان در واقع دين و [[مذهب]] ناميد يا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقايد آن مرد بزرگ در باب جهان هستى و روش هاى پيچ در پيچ مى توان آن را به عنوان دين تعريف كرد... . <ref>جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.شص 204</ref>
شهری در مرز میان هند و [[نپال]] کنونی است و بر پایه گزارش‌ها زادگاه بودا می‌باشد. این مکان اکنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. <ref>A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378</ref> باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارش‌های موجود، امپراتور بزرگ مائوری‌ها به نام آشوکا (Asoka) که در فاصله سال‌های 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حکم‌فرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به ادبود حضور او در این مکان، ستونی سنگی ساختند و بر آن کتیبه ه‏ایی نگاشتند که رخداد زیارت آشوکا را حکایت می‏‌کند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان می‌دهد که این محل از دیرباز به عنوان مکان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است.


ولى اگر به ديده ى تحقيق بنگريم، شايد بهتر باشد كه بوديسم را يك [[مكتب اخلاقى]] بدانيم تا يك [[مكتب فلسفى]]; چرا كه [[بودا]] به هيچ وجه وارد بحث هاى متافيزيك و فلسفى نمى شود و مى كوشد مسائل فلسفى را هم با تمثيل بيان كند و بحث درباره ى [[خدا]] و [[روح]] را بى فايده مى انگارد <ref>غلامعلى، آريا، آشنايى با تاريخ اديان، (انتشارات پايا، چاپ سوم، 1379 هـ.ش)</ref> و به دادن چند تذكر اخلاقى در اين باره بسنده مى كند.  
=== حوضچه مقدس ===
از جمله مکان‌های مقدس و زیارتی لومبینی، پوشکارنی (Puskarni) به معنای «حوضچه مقدس» است که در پایین [[مناره]] آشوکایی قرار گرفته است. آنان بر این باورند که «مایا دوی» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خویش را پیش از تولد بودا در این حوضچه شست‌وشو داده و به همین دلیل، این حوضچه از تقدس ویژه میان بوداییان برخوردار است.


از ديدگاه علماى [[اديان ابراهيمى]] نيز نمى توان آيين بودا را «دين» ناميد; زيرا آن گونه كه خواهد آمد، اين آيين، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبيعى و غيرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد كه خالقى نداشته است. به تعبير ديگر، مفهوم ذهنى بودا از دين، مفهومى كاملاً اخلاقى است. او در همه چيز به رفتار و سلوك توجه دارد و به مراسم آيينى يا [[پرستش]] ما بعدالطبيعه يا [[خداشناسى]]...» بى اعتناست. <ref>ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه ى احمد آرامى، ع. پاشايى، امير حسين آريان پور، (شركت انتشارات علمى و فرهنگىچ ششم، 1378</ref>
=== معبد کهن مایا دوی ===
[[معبد]] کهن مایا دوی نیز از جمله مکان‌های مقدس و مشهور لومبینی است. این معبد که درست در برابر ستون آشوکایی قرار دارد، به سال 1995م. مورد کاوش و حفاری‏‌های باستانی قرار گرفت. به سال 1996م. کاوشگران اعلام کردند که محل تولد بودا زیر این معبد کشف شده است. باستان‏ شناسان با حفر این مکان به ادواره‏ای سنگی دست یافتند که متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مکان دقیق تولد بودا می‌شمرد<ref> Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001PP.69 – 87</ref>.


آيين بودا را بايد نهضتى اصلاحى در آيين هندو شمرد كه سعى مى كرد برخى از عقايد و اعمال افراطى و خشن آيين هندو را تعديل كند. اين آيين «راه نجات را در روش اعتدال و ميانه روى و عقل سليم قرار داده و [[رياضت]] هاى افراطى را خلاف مصلحت عقلانى» <ref>جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.شص 188</ref> مى دانست.
=== بودگیا (Bodh-gayā) ===
بودگیا در منطقه بیهار (Bihar) کشور هند و در فاصله ازده کیلومتری از شرق شهر گایا (Gaya) قرار دارد<ref>Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92
</ref>. بودگیا که محل روشن‏ شدگی بودا است، مقدس‏‌ترین مکان روی زمین برای بوداییان به شمار می‏آید. امپراتور آشوکا به سال 259 ق. م. به [[زیارت]] این مکان رفت و معبد ی را در آن جا بنا کرد. از آن هنگام به مدت بیش از هزار و پانصد سال، زائرانی بی‌شمار به این مکان که مهد آیین بودا است، می‏شتابند.  


بوديسم با جامعه ى طبقاتى (كاسْتْ) كه آيين هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت مىورزيد و به همين دليل «هر كس كه در صف پيروان بودا درمى آمد از تنگناى رسم و رعايت اصول طبقاتى (كاست) <ref> در آيين هندو جامعه به چهار طبقه (كاست) تقسيم مى شود و ارتباط طبقه ى پايين با طبقه ى بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتيازهاى بسيارى بودند كه ديگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه ى آنها محروم بودند. البته خود اين طبقات نيز زيرمجموعه ها و تقسيمات متعددى داشت. براى اطلاع از آنها ر. ك: اديان آسيا، ويراسته ى فريد هلم هاردى، ترجمه ى عبدالكريم گواهى، (انتشارات فرهنگى اسلامى، چ دوم، 1377 هـ.ش)، ص 89 ـ 419</ref> آزاد مى شد.» <ref>جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref> هر چند خودش دچار [[خرافات]] و رياضت هاى افراطى اى بود كه داعيه ى مخالفت با آنها را داشت.
ویرانی این معبد در سده سیزدهم م. روند زیارت این مکان را با وقفه روبه‌رو ساخت. با محو شدن تدریجی بودیسم در کشور هند، این زیارتگاه نیز به فراموشی سپرده شد تا آن جا که این معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتی طولانی در اختیار آنها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداییان به این مکان مقدس دیگر بار معطوف شد و تلاش ­هایی فراوان برای باز پس‌گیری آن صورت گرفت. بوداییان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط کامل بر این مکان به دست آورند. امروز این مکان به دست شورایی از 11 بودایی و 14 غیر بودایی اداره می‏گردد<ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78</ref>.


=اساس آيين بوديسم=
'''معبد مهابودی (Mahabodhi)'''


اساس آيين بوديسم بر اين اصل واقع شده كه عالم سراسر رنج و بدبختى است <ref>سادهاتيسا بودا و انديشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ ديبا، 1382)، ص 28 و 78</ref> و انسان براى رهايى از اين رنج بايد تلاش كند. <ref>سادهاتيسا بودا و انديشه هاى او، ترجمه ى محمد تقى بهرامى حرّان، (تهران: چاپ ديبا، 1382)، ص 140</ref> بودا آيين خود را بر چهار اصل كه نام آن را <big>چهار حقيقت والا</big> مى نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت اند از:
معبد مهابودی در بودگیا یکی از مهم‌ترین زیارتگاه‌های بوداییان به شمار می‏آید. این معبد کنار درختی بنا شده است که به باور بوداییان، بودا زیر آن به روشن‏شدگی دست یافت. بنای نخست این معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرن­‌های سیزدهم تا نوزدهم م. رو به ویرانی نهاد و سپس به دست [[راهبان]] و زائران این معبد، بازسازی گشت.  
1. حقيقت تألم: اين جهان پر از محنت است.


2. حقيقت علت تألم: ميل و هوس كه بنيادش بر شوق شديد به زيستن است، علت و ريشه ى تألم و رنج است.
'''درخت بودی'''


3. حقيقت پايان تألّم: ريشه كن كردن ميل و هوس، راه پايان دادن به رنج و تألم است.
بودا زیر درخت اشوته (Ashvatha) (نوعی انجیر) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشن‌شدگی اعلا (abhisambodhi) دست یافت و بودا شد. این درخت بعدها درخت بودی (Bodhi) نام گرفت و آن مکان را بوداگیا نامیدند که کی از زیارتگاه‌های برجسته آیین بودا شد. <ref>Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50</ref>


4. حقيقت طريقت والا براى رفع مايه ى تألّم:
این درخت بارها به دست حکمرانان قطع شد. نخستین بار امپراتور آشوکا این درخت را قطع کرد؛ اما پس از در آمدن به آیین بودا، دستور داد تا ریشه باقی مانده از این درخت و جوانه‏‌های آن را به طور کامل نگهداری کنند. بعدها نیز هر بار که این درخت به دستور حکمرانان قطع می‌شد، بوداییان دیگر بار یکی از قلمه‏‌های آن را که در [[سریلانکا]] حفظ می‏شد، به آن جا آورده، در جای نخست می‌‏کاشتند. درختی که امروز در این مکان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و برای بوداییان بسیار مقدس است.
روش ريشه كن كردن ميل و هوس استفاده از هشت راه است. <ref>هاشم، رجب زاده، چنين گفت بودا، (انتشارات اساطير، چ سوم، 1378 هـ.ش)، ص 51 و 52</ref> اين هشت راه كه «هشت منزلت والا» ناميده مى شوند عبارت اند از:
بينش درست، انديشه ى درست، گفتار درست، كردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمركز حواس درست.


=اصول آيين بودا=
=== سارنات (Särnäth) ===
سارنات در ایالت اوتارپرادش در سی کیلومتری شهر واراناسی ([[بنارس]]) قرار دارد<ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87


در حقيقت، بودا دو مطلب را اصل آيين خود قرار داده است:
1. بودا، ص59-60.
</ref>. بودا در باغی به نام پارک آهو (Mrigadäva) که اکنون Särnäth نام دارد، نخستین موعظه خود و دهرمه را که بدان دست یافته بود، برای یاران خود بیان می‌کند و به آنها سفارش می‌نماید که راه میانه را برگزینند و از زیاده‌روی پرهیز کنند. روش میانه (تتهاگته) راهی است که به بینش و دانش، سکون و آرامش، تنویر و سرانجام نیروانا می‌رسد و جزء همان راه‌های هشت‌گانه‌ای است که از چهار حقیقت جلیل سرچشمه می‌گیرد.


ا'''صل اول''': شرّ و درد و رنج بودن عالم هستى و مايه ى اندوه دانستن هر آنچه [[انسان]] ها به آن دل مى بندند و از آن به زندگى تعبير مى كنند.
بقعه اصلی این زیارتگاه نخستین بار به دست امپراتور آشوکا در سده سوم ق. م. احداث شد. این زیارت‌گاه به رغم اهمیت آن، امروز در معرض ویرانی قرار دارد. بقعه اصلی سارنات از میان رفته و اثری از آن باقی نمانده است؛ اما دیواره‏های آن با حکاکی‏‌هایی که بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است<ref>Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92</ref>.


'''اصل دوم''': تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگى، پيوستن به «نيروانا» است كه مى توان آن را نوعى عدم و رها شدن از قيد وجود دانست.
در این زیارتگاه، بقعه‏‌ها و آثار مقدس دیگر نیز وجود دارند. افزون بر این، معابد مهم تازه‏ تأسیسی نیز برای زائران سارنات ساخته شده است. از جمله این معابد می‏‌توان به معبد مردم برمه، معبد چینی ‏ها، معبد ژاپنی‏‌ها و معبد کره‌‏ای‌‏ها اشاره کرد. معبد [[تایلندی]]‏‌ها و همچنین سه معبد مربوط به مردم تبت، از دیگر معابد موجود در این منطقه هستند<ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95</ref>.


با توجه به مطالب فوق بايد گفت: درست است كه بر اساس تعريفى كه مى گويد: «دين الهى مجموعه ى عقايد و اخلاق و قوانين و مقرراتى اجرايى است كه خداوند آن را براى هدايت بشر فرستاده است...»، <ref>عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دين، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26</ref> آيين بوديسم يك دين به معناى واقعى نيست، ولى چون طرف داران آن تلقى دين از آن را دارند و مى خواهند با [[ايمان]] به آن به رستگارى برسند
=== کوسیناره (Kusinagara) ===
زیارتگاه کوسیناره در شمال ویشالی از جمله مکان‌های مقدسی است که بوداییان به زیارت آن می‌روند. بر پایه گزارش‌ها، این مکان همان جایی است که بودا در آن وفات یافت و به پری نیروانه (Parinirväna) یا نیروانای کامل دست یافت.


=انتقاد بر آيين بودا=
در همین محل جسد او را سوزاندند و بنای یادبودی برای او ساختند<ref>Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93</ref>. امپراتور آشوکا به سال 249 ق. م. به این مکان آمد و بقعه‏‌ها و مناره‌های گوناگون در این محل بنا کرد. در سده هفتم م. این منطقه کاملا مورد بی‏ توجهی قرار گرفته و رو به ویرانی نهاده بود.


==انكار مباحث نظرى و اعتقادى==
از سده دوازدهم م. و پس از تفوق [[مسلمانان]] بر هند، این مکان بیش از پیش مورد بی ‏توجهی قرار گرفت و از یادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. یکی از راهبان بودایی بر آن شد تا این زیارتگاه را بازسازی کند. او معبد اصلی این مکان را در سال‌های 1902 – 1903م. نوسازی کرد و از آن هنگام به بعد، کوشیناره به تدریج جایگاه و اهمیت ویژه خود را بازیافت<ref>Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98</ref>.


در آيين بوديسم بر خلاف اديان ابراهيمى كه از دو بخش عمده ى نظرى ـ اعتقادى، و عملى ـ تكليفى تشكيل شده اند، خبرى از مباحث نظرى و [[اعتقادى]] نيست و هر كس كه مى خواهد پيرو اين آيين شود، بايد بدون هر گونه استدلالى، حقيقت رنج، يعنى شر بودن زندگى را بپذيرد و هم چنين به اصل «سامسارا» ([[تناسخ]])، يعنى تكرار ازلى تولد و مرگ و جابه جا شدن يك روح از جسمى به جسم ديگر، [[ايمان]] داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه ى «سامسارا» رهايى بخشد. <ref>ويل دورانت، همان، ج 1، ص 495</ref>
== انتقاد بر آیین بودا ==


بوديسم در مباحث اعتقادى و نظرى كم همت و بى رونق است و مبادى [[لاهوت]] و فلسفه ى فوق الطبيعه و امثال آن و مباحث عقلانى نزد بودا وزنى ندارد. وى گفته است:
=== انکار مباحث نظری و اعتقادی ===
من در باب قدمت عالم و ازليت جهان توضيحى ندادم و هم چنين در باب محدوديت و تناهى وجود تفسيرى نكردم و... . <ref>جان، بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1370 هـ.ش)، ص 188</ref>
در آیین بودیسم بر خلاف ادیان ابراهیمی که از دو بخش عمده نظری ـ اعتقادی، و عملی ـ تکلیفی تشکیل شده‌اند، خبری از مباحث نظری و [[اعتقادی|اعتقادی]] نیست و هر کس که می‌خواهد پیرو این آیین شود، باید بدون هر گونه استدلالی، حقیقت رنج، یعنی شر بودن زندگی را بپذیرد و هم چنین به اصل «سامسارا» ([[تناسخ]])، یعنی تکرار ازلی تولد و مرگ و جابه جا شدن یک روح از جسمی به جسم دیگر، [[ایمان]] داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه «سامسارا» رهایی بخشد<ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 495</ref>.


با اين همه، اين ادعا كه نمى خواهد در امور نظرى و اعتقادى سخنى بگويد، در عمل به فراموشى سپرده شده و در دام نوعى [[ماترياليسم]] گرفتار مى آيد و با [[ابدى]] و [[ازلى]] دانستن ماده و عالم به انكار [[صانع]] مى پردازد; گويا آن گاه كه لازم است به سؤال مهم از كجا آمده ايم و به كجا خواهيم رفت پاسخ دهد، مى گويد: من در مباحث نظرى كارى ندارم، <ref>ويل دورانت، همان، ج 1، ص 497</ref> ولى آن گاه كه نوبت به انكار صانع عالم و [[معاد]] مى رسد، وعده ى خود را از ياد مى برد و به انكار مبدأ و معاد مى پردازد.  
بودیسم در مباحث اعتقادی و نظری کم همت و بی رونق است و مبادی [[لاهوت]] و فلسفه فوق الطبیعه و امثال آن و مباحث عقلانی نزد بودا وزنی ندارد. وی گفته است:
من در باب قدمت عالم و ازلیت جهان توضیحی ندادم و هم چنین در باب محدودیت و تناهی وجود تفسیری نکردم و...<ref>جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188</ref>.


به همين دليل مى توان گفت: بوديسم تبيين روشنى براى مباحث عقيدتى ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادى نظرى گويا و روشنى ندارد، در مرحله ى عمل هم چندان موفق نيست و برنامه هاى عملى اش نيز بيشتر به توصيه هاى اخلاقى مبهم و نارسا مى ماند كه هر كس برداشت متناسب با ميل خود را مى تواند از آن داشته باشد; به همين دليل، در طول تاريخ كه دين بودا در نواحى خارج از هند گسترش مى يافت، در برخورد با اساطير و معتقدات محلى با آنها تطبيق مى يافت و تغيير مى كرد. <ref>غلامعلى آريا، همان، ص 73</ref>
با این همه، این ادعا که نمی‌خواهد در امور نظری و اعتقادی سخنی بگوید، در عمل به فراموشی سپرده شده و در دام نوعی [[ماتریالیسم]] گرفتار می‌آید و با [[ابدی|ابدی]] و [[ازلی|ازلی]] دانستن ماده و عالم به انکار [[صانع]] می‌پردازد; گویا آنگاه که لازم است به سؤال مهم از کجا آمده‌ایم و به کجا خواهیم رفت پاسخ دهد، می‌گوید: من در مباحث نظری کاری ندارم<ref>ویل دورانت، همان، ج 1، ص 497</ref>، ولی آن‌گاه که نوبت به انکار صانع عالم و [[معاد]] می‌رسد، وعده خود را از یاد می‌برد و به انکار مبدأ و معاد می‌پردازد.


==انكار خداوند==
به همین دلیل می‌توان گفت: بودیسم تبیین روشنی برای مباحث عقیدتی ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادی نظری گویا و روشنی ندارد، در مرحله عمل هم چندان موفق نیست و برنامه‌های عملی اش نیز بیشتر به توصیه‌های اخلاقی مبهم و نارسا می‌ماند که هر کس برداشت متناسب با میل خود را می‌تواند از آن داشته باشد; به همین دلیل، در طول تاریخ که دین بودا در نواحی خارج از هند گسترش می‌یافت، در برخورد با اساطیر و معتقدات محلی با آنها تطبیق می‌یافت و تغییر می‌کرد<ref>غلامعلی آریا، همان، ص 73</ref>.


بوديسم برخلاف مكاتب فلسفى و [[اديان]] ديگر كه هر كدام به نوعى قايل به وجود خالق و صانعى براى هستى هستند، عالم را قديم و ازلى و بى نياز از خالق مى داند و وجود [[خداوند]] را انكار مى كند. <ref>همان، ص 47</ref> بودا «از وجود مافوق طبيعت كه ازلى و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان ها و زمين است و سرنوشت افراد انسانى را در قبضه داشته و قاضى حاجات و مجيب دعوات و [[قبله]] ى [[نماز]] و [[صلات]] باشد بحثى به ميان نياورده است» <ref>جان بى. ناس، همان، ص 189</ref> و از پاسخ گويى به اين سؤال كه ماده محدود است و بايد علتى داشته باشد، طفره مى رود.  
=== انکار خداوند ===
بودیسم برخلاف مکاتب فلسفی و [[ادیان]] دیگر که هر کدام به نوعی قایل به وجود خالق و صانعی برای هستی هستند، عالم را قدیم و ازلی و بی‌نیاز از خالق می‌داند و وجود [[خداوند]] را انکار می‌کند<ref>همان، ص 47</ref>. بودا «از وجود مافوق طبیعت که ازلی و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان‌ها و زمین است و سرنوشت افراد انسانی را در قبضه داشته و قاضی حاجات و مجیب دعوات و [[قبله|قبل]]<nowiki/>ه [[نماز]] و [[صلات]] باشد بحثی به میان نیاورده است<ref>جان بی. ناس، همان، ص 189</ref>» و از پاسخ گویی به این سؤال که ماده محدود است و باید علتی داشته باشد، طفره می‌رود.  


برخى معتقدند كه بودا منكر خدا و ماوراء الطبيعه نيست، بلكه در اين مورد ساكت است و اعتقاد دارد كه ما از درك آنها عاجزيم و نبايد خود را درگير مباحث نظرى و ماوراءالطبيعى كنيم[18] و به همين دليل، در تعاليم خود از مفاهيم خدا، [[بهشت]]<ref>ر.ک:مقاله بهشت</ref>، [[جهنم]]، [[وحى]]، [[معجزه]] و... استفاده نمى كند.  
برخی معتقدند که بودا منکر خدا و ماوراء الطبیعه نیست، بلکه در این مورد ساکت است و اعتقاد دارد که ما از درک آنها عاجزیم و نباید خود را درگیر مباحث نظری و ماوراءالطبیعی کنیم و به همین دلیل، در تعالیم خود از مفاهیم خدا، [[بهشت]]، [[جهنم]]، [[وحی|وحی]]، [[معجزه]] و... استفاده نمی‌کند.  


اما سؤال اين است كه:
اما سؤال این است که:


'''اولاً'''  
'''اولاً'''  


آيا بدون داشتن اعتقاد مى توان به مرحله ى عمل رسيد و آيا بدون تبيين جهان هستى مى توان راه سعادت را هموار كرد؟
آیا بدون داشتن اعتقاد می‌توان به مرحله عمل رسید و آیا بدون تبیین جهان هستی می‌توان راه سعادت را هموار کرد؟


'''ثانياً'''
'''ثانیاً'''


در آيين بوديسم دو پيش فرض اعتقادى، يعنى حقيقت تألّم و تناسخ، وجود دارد كه بدون پذيرفتن آنها نمى توان از روش هاى بودا براى سعادتمند شدن پيروى كرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته ى وى، وارد مباحث اعتقادى مى شويم كه بوديسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراين آيين بوديسم يا بايد جواب گوى مباحث اعتقادى باشد و به تبيين مبدأ و معاد عالم بپردازد و يا از دادن برنامه ى عملى بپرهيزد، والّا دچار [[سفسطه]] و [[مغالطه]] خواهد شد. هم چنان كه در طول تاريخ دچار آن شده و با آن كه ادعاى مبارزه با تعدد الهه در آيين هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت پرستى شد و به جاى خدايان متعدد هندوان، تماثيل و مجسمه هاى بودا را بت قرار داد و بت پرستى شرك آلود هندوها را به [[بت پرستى]] كفرآميز بودايى تبديل كرد.
در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادی، یعنی حقیقت تألّم و تناسخ وجود دارد که بدون پذیرفتن آنها نمی‌توان از روش‌های بودا برای سعادتمند شدن پیروی کرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته وی، وارد مباحث اعتقادی می‌شویم که بودیسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراین آیین بودیسم یا باید جواب گوی مباحث اعتقادی باشد و به تبیین مبدأ و معاد عالم بپردازد و یا از دادن برنامه عملی بپرهیزد، والّا دچار [[سفسطه]] و [[مغالطه]] خواهد شد. هم چنان که در طول تاریخ دچار آن شده و با آن که ادعای مبارزه با تعدد الهه در آیین هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت‌پرستی شد و به جای خدایان متعدد هندوان، تماثیل و مجسمه‌های بودا را بت قرار داد و بت‌پرستی شرک‌آلود هندوها را به [[بت‌پرستی|بت‌پرستی]] کفرآمیز بودایی تبدیل کرد.


==انكار معاد و اعتقاد به تناسخ==
=== انکار معاد و اعتقاد به تناسخ ===
بودا که در پی اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انکار می‌کرد، ولی در پاسخ به این سؤال که سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینی پذیرفت. به عقیده وی، روح انسان در هنگام مرگ به کالبد و یا جسم دیگری انتقال می‌یابد و یک سلسله تولد و تجدید حیات را طی می‌کند و پس از هر تولد و زندگی دوباره به بدنی دیگر حلول می‌کند و این تولدها ممکن است بی انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولی به تناقض گرفتار می‌آید، زیرا بدون حلول روح از جسمی به جسم دیگر تناسخ امکان ندارد<ref>بودا و اندیشه‌های او، همان، ص 140 و 141</ref>; و بر فرض که تناسخ را قبول کردیم کدام دلیل عقلی و منطقی صحیحی بر حقانیت تناسخ دلالت می‌کند؟!


بودا كه در پى اصلاح آيين هندوييسم بود، روح را انكار مى كرد، ولى در پاسخ به اين سؤال كه سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دينى پذيرفت. به عقيده ى وى، روح انسان در هنگام مرگ به كالبد و يا جسم ديگرى انتقال مى يابد و يك سلسله تولد و تجديد حيات را طى مى كند و پس از هر تولد و زندگى دوباره به بدنى ديگر حلول مى كند و اين تولدها ممكن است بى انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولى به تناقض گرفتار مى آيد، زيرا بدون حلول روح از جسمى به جسم ديگر تناسخ امكان ندارد; <ref>بودا و انديشه هاى او، همان، ص 140 و 141</ref> و بر فرض كه تناسخ را قبول كرديم كدام دليل عقلى و منطقى صحيحى بر حقانيت تناسخ دلالت مى كند؟!
حدود صد سال پیش مردم هند دویست یا سیصد میلیون نفر بودند که بعد از مرگ، روحشان در کالبد دویست یا سیصد میلیون نفر تازه متولد شده نسخ پیدا کرده است. حال اگر این تعداد را از جمعیت کنونی هند، که بیش از یک میلیارد نفر است، کم کنیم، چیزی حدود هفتصد تا هشتصد میلیون نفر وجود خواهد داشت که طبق قانون تناسخ باید بدون روح باشند، چون قبلاً روحی نبوده تا در این تازه متولدان، نسخ پیدا کند<ref> آشنایی با تاریخ ادیان</ref>.


حدود صد سال پيش مردم هند دويست يا سيصد ميليون نفر بودند كه بعد از مرگ، روحشان در كالبد دويست يا سيصد ميليون نفر تازه متولد شده نسخ پيدا كرده است. حال اگر اين تعداد را از جمعيت كنونى هند، كه بيش از يك ميليارد نفر است، كم كنيم، چيزى حدود هفتصد تا هشتصد ميليون نفر وجود خواهد داشت كه طبق قانون تناسخ بايد بدون روح باشند، چون قبلاً روحى نبوده تا در اين تازه متولدان، نسخ پيدا كند. <ref> آشنايى با تاريخ اديان</ref>
== جستارهای وابسته ==
* [[اسلام]]
* [[مسیحیت]]
* [[هند|هندوستان]]


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس}}
 
[[رده:مذهب‌ها، سنت‌ها، و جنبش‌ها]]
[[رده:ادیان و آیین‌ها]]
[[رده:ادیان هندی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۸

بودیسم.jpg

بودیسم یا آیین بودایی پس از اسلام و مسیحیت از جمله آیین‌هایی است که در سراسر جهان پیرو دارند. بودیسم آیین‌های رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی مقدس و مناسکی همانند حج و عمره می‌باشد.

بر پایه آمار سال ۲۰۰۵م. این آیین ۳۶۰ میلیون پیرو در سراسر جهان دارد. این دین برپایه فلسفه‌ای مبتنی بر آموزه‌های سیدارتا گوتاما که در حدود ۵۶۶ (پیش از میلاد) تا ۴۸۶ (پیش از میلاد) می‌زیسته، است. آیین بودا به تدریج از هندوستان به سراسر آسیا، آسیای میانه، تبت، سریلانکا، یمن، آسیای جنوب شرقی و نیز کشورهای خاور دور مانند چین، مغولستان، کره و ژاپن راه افت.

معنای بودا

لقب بودا [۱] در زبان سنسکریت به معنای فرد بیدار است. در ادیان هند این عنوان برای هر شخصی که به روشنی رسیده به کار می‌رود و به بودای تاریخی اختصاص ندارد.

با این حال میان همه بوداها سیدارته گوتمه جایگاهی بس بزرگ دارد. از نظر بوداییان، او را نه انسان می‌توان دانست و نه خدا. بودا سرشتی بس والاتر و برتر از این دو دارد. او آموزگار خدایان و انسان‌ها است[۲].

اعتقادات آیین بودیسم

آیین بودیسم یکی از شاخه‌های کیش هندوست[۳] که در هندوستان و حدود دو قرن بعد از مرگ بودا به همّت فرمان روایی به نام «آشوکا» رشد و گسترش یافت و بعدها از سرزمین اصلی کوچ و در خارج از مرزهای هند، به خصوص در آسیای جنوب شرقی، چین و ژاپن، پیروان فراوانی برای خود دستوپا کرد.

برخی از مستشرقان از آیین بودا تعبیر به فلسفه می‌کنند و برخی نیز نام «دین» بر آن می‌نهند. جان بی. ناس در این مورد می‌گوید: این مسئله که آیا فلسفه بودیسم را می‌توان در واقع دین و مذهب نامید یا نه، مورد بحث و نظر است. البته از لحاظ عقاید آن مرد بزرگ در باب جهان هستی و روش‌های پیچ در پیچ می‌توان آن را به عنوان دین تعریف کرد...[۴].

ولی اگر به دیده تحقیق بنگریم، شاید بهتر باشد که بودیسم را یک مکتب اخلاقی بدانیم تا یک مکتب فلسفی; چرا که بودا به هیچ وجه وارد بحث‌های متافیزیک و فلسفی نمی‌شود و می‌کوشد مسائل فلسفی را هم با تمثیل بیان کند و بحث درباره خدا و روح را بی فایده می‌انگارد[۵] و به دادن چند تذکر اخلاقی در‌این‌باره بسنده می‌کند.

از دیدگاه علمای ادیان ابراهیمی نیز نمی‌توان آیین بودا را «دین» نامید; زیرا آن گونه که خواهد آمد، این آیین، مبدأ اعلی و وجود امور ماوراء الطبیعی و غیرمادی را برنمی تابد و ماده را تنها موجود ازلی و ابدی می‌شمارد که خالقی نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنی بودا از دین، مفهومی کاملاً اخلاقی است. او در همه چیز به رفتار و سلوک توجه دارد و به مراسم آیینی یا پرستش ما بعدالطبیعه ا خداشناسی...» بی اعتناست[۶].

آیین بودا را باید نهضتی اصلاحی در آیین هندو شمرد که سعی می‌کرد برخی از عقاید و اعمال افراطی و خشن آیین هندو را تعدیل کند. این آیین «راه نجات را در روش اعتدال و میانه روی و عقل سلیم قرار داده و ریاضت‌های افراطی را خلاف مصلحت عقلانی[۷]» می‌دانست.

بودیسم با جامعه طبقاتی (کاسْتْ) که آیین هندو مبلّغ و محافظ آن بود مخالفت می‌ورزید و به همین دلیل «هر کس که در صف پیروان بودا درمی آمد از تنگنای رسم و رعایت اصول طبقاتی (کاست)[۸] آزاد می‌شد[۹]». هر چند خودش دچار خرافات و ریاضت‌های افراطی ای بود که داعیه مخالفت با آنها را داشت.

اساس آیین بودیسم

اساس آیین بودیسم بر این اصل واقع شده که عالم سراسر رنج و بدبختی است[۱۰] و انسان برای رهایی از این رنج باید تلاش کند[۱۱] بودا آیین خود را بر چهار اصل که نام آن را چهار حقیقت والا. می‌نهد، بنا نهاده است; آن چهار اصل عبارت‌اند از:

  1. حقیقت تألم: این جهان پر از محنت است.
  2. حقیقت علت تألم: میل و هوس که بنیادش بر شوق شدید به زیستن است، علت و ریشه تألم و رنج است.
  3. حقیقت پایان تألّم: ریشه کن کردن میل و هوس، راه پایان دادن به رنج و تألم است.
  4. حقیقت طریقت والا برای رفع مایه تألّم: روش ریشه کن کردن میل و هوس استفاده از هشت راه است[۱۲]. این هشت راه که «هشت منزلت والا» نامیده می‌شوند عبارت‌اند از:
  5. بینش درست، اندیشه درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن درست و تمرکز حواس درست.

اصول آیین بودا

در حقیقت، بودا دو مطلب را اصل آیین خود قرار داده است:

اصل اول:

شرّ و درد و رنج بودن عالم هستی و مایه اندوه دانستن هر آنچه انسان‌ها به آن دل می‌بندند و از آن به زندگی تعبیر می‌کنند.

اصل دوم:

تنها راه نجات از رنج و شرّ عالم و اندوه زندگی، پیوستن به «نیروانا» است که می‌توان آن را نوعی عدم و رها شدن از قید وجود دانست.

با توجه به مطالب فوق باید گفت: درست است که بر اساس تعریفی که می‌گوید: «دین الهی مجموعه عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتی اجرایی است که خداوند آن را برای هدایت بشر فرستاده است...[۱۳]»، آیین بودیسم یک دین به معنای واقعی نیست، ولی چون طرف داران آن تلقی دین از آن را دارند و می‌خواهند با ایمان به آن به رستگاری برسند.

عبادت و اعمال عبادی در آیین بودا

عبادت در این آیین شکل‌های متفاوت دارد و شامل پرستش تصاویر بودا و نیز بقایای جسمانی او است[۱۴]. مردم عادی برای عبادت به مکان‌های مقدس می‌روند و در آن‌جا با اهدای نذورات خود و زانو زدن و ذکر گفتن در برابر اشیاء مقدس به عبادت می‌پردازند.

عبادت راهبان با مردم عادی تفاوت دارد. آنها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن اذکار و اوراد می‌گذرانند. آنها موظف‌اند که در روزهای ویژه روزه بگیرند و مراسم دعاخوانی و ذکرگویی را اجرا کنند[۱۵].

اعمال ویژه در آیین بودا

اگر چه بودا اعمالی ویژه برای این زیارتگاه‌ها مشخص نکرده، بوداییان معمولاً رسومی ویژه را در این کار معنوی دنبال می‌کنند. زیارت بیشتر از دو بخش تشکیل می‏‌شود: طواف زیارتگاه، نماز و دعا.

طواف

انجام طواف به معنای حرکت دوَرانی به دور بقعه مقدس، از اعمالی است که میان بوداییان رواج دارد. طواف بر اساس حرکت عقربه ساعت صورت می‏‌گیرد؛ به گونه‌‏ای که همواره بخش راست بدن زائران به سوی مکان مقدس قرار دارد[۱۶]. زائران هنگام طواف که باید با پای برهنه انجام ‏گیرد، سه بار گرداگرد بقعه می‏‌گردند و آن را طواف می‏‌کنند.

رمز این عدد آن است که با این طواف‌های سه‌گانه، سه پناه بودایی یعنی بودا، درمه (حقیقت بنیادین) و انجمن را به اد آورند[۱۷]. برخی زائران تبتی طواف را به صورت خوابیده بر خاک انجام می‏‌دهند و همه مسیر را به شکل سینه‌خیز طی می‏‌کنند[۱۸].

نماز و دعا

زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا می‌پردازند. برخی از آنان این اعمال را به شکل ایستاده انجام می‌‏دهند. بعضی بر زانو می‌نشینند و برخی نیز به خاک می‌افتند و اعمال عبادی را به جای می‌‏آورند.

زیارتگاه‌های چهارگانه

در آیین بودیسم، تمام زیارت‌گاه‌­ها مقدس و دارای حرمت تلقی می‌‏شوند. اما در این میان، چهار زیارتگاه بسیار بالاتر و برجسته‏ تر از دیگر مکان‌های زیارتی هستند. این تقدس تا بدان جا است که از این اماکن به عنوان مکان‌های امن بودایی یاد می‏گردد. هر فرد به محض ورود به این مکان‏‌ها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در این مکان­ها وجود ندارد؛ زیرا تقدس این اماکن، اجازه انجام رفتاری را که موجب بی ‏حرمتی شود، نمی‏دهد.

این چهار مکان عبارتند از:

  1. لومبینی؛
  2. بودگیا؛
  3. سارنات؛
  4. کوشیناره.

لومبینی Lumbini

شهری در مرز میان هند و نپال کنونی است و بر پایه گزارش‌ها زادگاه بودا می‌باشد. این مکان اکنون رومیندی (Rumindi) نام دارد. [۱۹] باغ لومبینی در این منطقه، از دیرباز دارای تقدس و اهمیت ویژه بوده است. بر پایه گزارش‌های موجود، امپراتور بزرگ مائوری‌ها به نام آشوکا (Asoka) که در فاصله سال‌های 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حکم‌فرمایی داشت، به سال 249 به زیارت لومبینی و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به ادبود حضور او در این مکان، ستونی سنگی ساختند و بر آن کتیبه ه‏ایی نگاشتند که رخداد زیارت آشوکا را حکایت می‏‌کند. به باور بوداییان، متون نوشته شده بر این ستون نشان می‌دهد که این محل از دیرباز به عنوان مکان تولد بودا مورد پذیرش قرار داشته است.

حوضچه مقدس

از جمله مکان‌های مقدس و زیارتی لومبینی، پوشکارنی (Puskarni) به معنای «حوضچه مقدس» است که در پایین مناره آشوکایی قرار گرفته است. آنان بر این باورند که «مایا دوی» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خویش را پیش از تولد بودا در این حوضچه شست‌وشو داده و به همین دلیل، این حوضچه از تقدس ویژه میان بوداییان برخوردار است.

معبد کهن مایا دوی

معبد کهن مایا دوی نیز از جمله مکان‌های مقدس و مشهور لومبینی است. این معبد که درست در برابر ستون آشوکایی قرار دارد، به سال 1995م. مورد کاوش و حفاری‏‌های باستانی قرار گرفت. به سال 1996م. کاوشگران اعلام کردند که محل تولد بودا زیر این معبد کشف شده است. باستان‏ شناسان با حفر این مکان به ادواره‏ای سنگی دست یافتند که متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مکان دقیق تولد بودا می‌شمرد[۲۰].

بودگیا (Bodh-gayā)

بودگیا در منطقه بیهار (Bihar) کشور هند و در فاصله ازده کیلومتری از شرق شهر گایا (Gaya) قرار دارد[۲۱]. بودگیا که محل روشن‏ شدگی بودا است، مقدس‏‌ترین مکان روی زمین برای بوداییان به شمار می‏آید. امپراتور آشوکا به سال 259 ق. م. به زیارت این مکان رفت و معبد ی را در آن جا بنا کرد. از آن هنگام به مدت بیش از هزار و پانصد سال، زائرانی بی‌شمار به این مکان که مهد آیین بودا است، می‏شتابند.

ویرانی این معبد در سده سیزدهم م. روند زیارت این مکان را با وقفه روبه‌رو ساخت. با محو شدن تدریجی بودیسم در کشور هند، این زیارتگاه نیز به فراموشی سپرده شد تا آن جا که این معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتی طولانی در اختیار آنها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداییان به این مکان مقدس دیگر بار معطوف شد و تلاش ­هایی فراوان برای باز پس‌گیری آن صورت گرفت. بوداییان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط کامل بر این مکان به دست آورند. امروز این مکان به دست شورایی از 11 بودایی و 14 غیر بودایی اداره می‏گردد[۲۲].

معبد مهابودی (Mahabodhi)

معبد مهابودی در بودگیا یکی از مهم‌ترین زیارتگاه‌های بوداییان به شمار می‏آید. این معبد کنار درختی بنا شده است که به باور بوداییان، بودا زیر آن به روشن‏شدگی دست یافت. بنای نخست این معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرن­‌های سیزدهم تا نوزدهم م. رو به ویرانی نهاد و سپس به دست راهبان و زائران این معبد، بازسازی گشت.

درخت بودی

بودا زیر درخت اشوته (Ashvatha) (نوعی انجیر) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشن‌شدگی اعلا (abhisambodhi) دست یافت و بودا شد. این درخت بعدها درخت بودی (Bodhi) نام گرفت و آن مکان را بوداگیا نامیدند که کی از زیارتگاه‌های برجسته آیین بودا شد. [۲۳]

این درخت بارها به دست حکمرانان قطع شد. نخستین بار امپراتور آشوکا این درخت را قطع کرد؛ اما پس از در آمدن به آیین بودا، دستور داد تا ریشه باقی مانده از این درخت و جوانه‏‌های آن را به طور کامل نگهداری کنند. بعدها نیز هر بار که این درخت به دستور حکمرانان قطع می‌شد، بوداییان دیگر بار یکی از قلمه‏‌های آن را که در سریلانکا حفظ می‏شد، به آن جا آورده، در جای نخست می‌‏کاشتند. درختی که امروز در این مکان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و برای بوداییان بسیار مقدس است.

سارنات (Särnäth)

سارنات در ایالت اوتارپرادش در سی کیلومتری شهر واراناسی (بنارس) قرار دارد[۲۴]. بودا در باغی به نام پارک آهو (Mrigadäva) که اکنون Särnäth نام دارد، نخستین موعظه خود و دهرمه را که بدان دست یافته بود، برای یاران خود بیان می‌کند و به آنها سفارش می‌نماید که راه میانه را برگزینند و از زیاده‌روی پرهیز کنند. روش میانه (تتهاگته) راهی است که به بینش و دانش، سکون و آرامش، تنویر و سرانجام نیروانا می‌رسد و جزء همان راه‌های هشت‌گانه‌ای است که از چهار حقیقت جلیل سرچشمه می‌گیرد.

بقعه اصلی این زیارتگاه نخستین بار به دست امپراتور آشوکا در سده سوم ق. م. احداث شد. این زیارت‌گاه به رغم اهمیت آن، امروز در معرض ویرانی قرار دارد. بقعه اصلی سارنات از میان رفته و اثری از آن باقی نمانده است؛ اما دیواره‏های آن با حکاکی‏‌هایی که بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است[۲۵].

در این زیارتگاه، بقعه‏‌ها و آثار مقدس دیگر نیز وجود دارند. افزون بر این، معابد مهم تازه‏ تأسیسی نیز برای زائران سارنات ساخته شده است. از جمله این معابد می‏‌توان به معبد مردم برمه، معبد چینی ‏ها، معبد ژاپنی‏‌ها و معبد کره‌‏ای‌‏ها اشاره کرد. معبد تایلندی‏‌ها و همچنین سه معبد مربوط به مردم تبت، از دیگر معابد موجود در این منطقه هستند[۲۶].

کوسیناره (Kusinagara)

زیارتگاه کوسیناره در شمال ویشالی از جمله مکان‌های مقدسی است که بوداییان به زیارت آن می‌روند. بر پایه گزارش‌ها، این مکان همان جایی است که بودا در آن وفات یافت و به پری نیروانه (Parinirväna) یا نیروانای کامل دست یافت.

در همین محل جسد او را سوزاندند و بنای یادبودی برای او ساختند[۲۷]. امپراتور آشوکا به سال 249 ق. م. به این مکان آمد و بقعه‏‌ها و مناره‌های گوناگون در این محل بنا کرد. در سده هفتم م. این منطقه کاملا مورد بی‏ توجهی قرار گرفته و رو به ویرانی نهاده بود.

از سده دوازدهم م. و پس از تفوق مسلمانان بر هند، این مکان بیش از پیش مورد بی ‏توجهی قرار گرفت و از یادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. یکی از راهبان بودایی بر آن شد تا این زیارتگاه را بازسازی کند. او معبد اصلی این مکان را در سال‌های 1902 – 1903م. نوسازی کرد و از آن هنگام به بعد، کوشیناره به تدریج جایگاه و اهمیت ویژه خود را بازیافت[۲۸].

انتقاد بر آیین بودا

انکار مباحث نظری و اعتقادی

در آیین بودیسم بر خلاف ادیان ابراهیمی که از دو بخش عمده نظری ـ اعتقادی، و عملی ـ تکلیفی تشکیل شده‌اند، خبری از مباحث نظری و اعتقادی نیست و هر کس که می‌خواهد پیرو این آیین شود، باید بدون هر گونه استدلالی، حقیقت رنج، یعنی شر بودن زندگی را بپذیرد و هم چنین به اصل «سامسارا» (تناسخ)، یعنی تکرار ازلی تولد و مرگ و جابه جا شدن یک روح از جسمی به جسم دیگر، ایمان داشته باشد تا بتواند با عمل به هشت راه بودا خود را از چرخه «سامسارا» رهایی بخشد[۲۹].

بودیسم در مباحث اعتقادی و نظری کم همت و بی رونق است و مبادی لاهوت و فلسفه فوق الطبیعه و امثال آن و مباحث عقلانی نزد بودا وزنی ندارد. وی گفته است: من در باب قدمت عالم و ازلیت جهان توضیحی ندادم و هم چنین در باب محدودیت و تناهی وجود تفسیری نکردم و...[۳۰].

با این همه، این ادعا که نمی‌خواهد در امور نظری و اعتقادی سخنی بگوید، در عمل به فراموشی سپرده شده و در دام نوعی ماتریالیسم گرفتار می‌آید و با ابدی و ازلی دانستن ماده و عالم به انکار صانع می‌پردازد; گویا آنگاه که لازم است به سؤال مهم از کجا آمده‌ایم و به کجا خواهیم رفت پاسخ دهد، می‌گوید: من در مباحث نظری کاری ندارم[۳۱]، ولی آن‌گاه که نوبت به انکار صانع عالم و معاد می‌رسد، وعده خود را از یاد می‌برد و به انکار مبدأ و معاد می‌پردازد.

به همین دلیل می‌توان گفت: بودیسم تبیین روشنی برای مباحث عقیدتی ندارد و گرفتار تناقض است و چون مبادی نظری گویا و روشنی ندارد، در مرحله عمل هم چندان موفق نیست و برنامه‌های عملی اش نیز بیشتر به توصیه‌های اخلاقی مبهم و نارسا می‌ماند که هر کس برداشت متناسب با میل خود را می‌تواند از آن داشته باشد; به همین دلیل، در طول تاریخ که دین بودا در نواحی خارج از هند گسترش می‌یافت، در برخورد با اساطیر و معتقدات محلی با آنها تطبیق می‌یافت و تغییر می‌کرد[۳۲].

انکار خداوند

بودیسم برخلاف مکاتب فلسفی و ادیان دیگر که هر کدام به نوعی قایل به وجود خالق و صانعی برای هستی هستند، عالم را قدیم و ازلی و بی‌نیاز از خالق می‌داند و وجود خداوند را انکار می‌کند[۳۳]. بودا «از وجود مافوق طبیعت که ازلی و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان‌ها و زمین است و سرنوشت افراد انسانی را در قبضه داشته و قاضی حاجات و مجیب دعوات و قبله نماز و صلات باشد بحثی به میان نیاورده است[۳۴]» و از پاسخ گویی به این سؤال که ماده محدود است و باید علتی داشته باشد، طفره می‌رود.

برخی معتقدند که بودا منکر خدا و ماوراء الطبیعه نیست، بلکه در این مورد ساکت است و اعتقاد دارد که ما از درک آنها عاجزیم و نباید خود را درگیر مباحث نظری و ماوراءالطبیعی کنیم و به همین دلیل، در تعالیم خود از مفاهیم خدا، بهشت، جهنم، وحی، معجزه و... استفاده نمی‌کند.

اما سؤال این است که:

اولاً

آیا بدون داشتن اعتقاد می‌توان به مرحله عمل رسید و آیا بدون تبیین جهان هستی می‌توان راه سعادت را هموار کرد؟

ثانیاً

در آیین بودیسم دو پیش فرض اعتقادی، یعنی حقیقت تألّم و تناسخ وجود دارد که بدون پذیرفتن آنها نمی‌توان از روش‌های بودا برای سعادتمند شدن پیروی کرد و با قبول آنها، برخلاف خواسته وی، وارد مباحث اعتقادی می‌شویم که بودیسم آن را خط قرمز و خارج از توان انسان دانسته است; بنابراین آیین بودیسم یا باید جواب گوی مباحث اعتقادی باشد و به تبیین مبدأ و معاد عالم بپردازد و یا از دادن برنامه عملی بپرهیزد، والّا دچار سفسطه و مغالطه خواهد شد. هم چنان که در طول تاریخ دچار آن شده و با آن که ادعای مبارزه با تعدد الهه در آیین هندو را داشت، در طول زمان گرفتار بت‌پرستی شد و به جای خدایان متعدد هندوان، تماثیل و مجسمه‌های بودا را بت قرار داد و بت‌پرستی شرک‌آلود هندوها را به بت‌پرستی کفرآمیز بودایی تبدیل کرد.

انکار معاد و اعتقاد به تناسخ

بودا که در پی اصلاح آیین هندوییسم بود، روح را انکار می‌کرد، ولی در پاسخ به این سؤال که سرانجام انسان چه خواهد شد، به ناچار مانند هندوها تناسخ را به عنوان اصل مسلم دینی پذیرفت. به عقیده وی، روح انسان در هنگام مرگ به کالبد و یا جسم دیگری انتقال می‌یابد و یک سلسله تولد و تجدید حیات را طی می‌کند و پس از هر تولد و زندگی دوباره به بدنی دیگر حلول می‌کند و این تولدها ممکن است بی انتها و تا ابد ادامه داشته باشد; ولی به تناقض گرفتار می‌آید، زیرا بدون حلول روح از جسمی به جسم دیگر تناسخ امکان ندارد[۳۵]; و بر فرض که تناسخ را قبول کردیم کدام دلیل عقلی و منطقی صحیحی بر حقانیت تناسخ دلالت می‌کند؟!

حدود صد سال پیش مردم هند دویست یا سیصد میلیون نفر بودند که بعد از مرگ، روحشان در کالبد دویست یا سیصد میلیون نفر تازه متولد شده نسخ پیدا کرده است. حال اگر این تعداد را از جمعیت کنونی هند، که بیش از یک میلیارد نفر است، کم کنیم، چیزی حدود هفتصد تا هشتصد میلیون نفر وجود خواهد داشت که طبق قانون تناسخ باید بدون روح باشند، چون قبلاً روحی نبوده تا در این تازه متولدان، نسخ پیدا کند[۳۶].

جستارهای وابسته

پانویس

  1. Buddha
  2. آیین بودا در جهان امروز، ص۳۰
  3. حسین، توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، (انتشارات سمت، چاپ اول، 1379)، ص 45
  4. جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 204
  5. غلامعلی، آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، (انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379 هـ. ش)
  6. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرامی، ع. پاشایی، امیر حسین آریان پور، (شرکت انتشارات علمی و فرهنگی)، چ ششم، 1378
  7. جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188
  8. در آیین هندو جامعه به چهار طبقه (کاست) تقسیم می‌شود و ارتباط طبقه پایین با طبقه بالا ممنوع است و طبقات بالا صاحب امتیازهای بسیاری بودند که دیگر طبقات به خصوص طبقه نجس ها از همه آنها محروم بودند. البته خود این طبقات نیز زیرمجموعه‌ها و تقسیمات متعددی داشت. برای اطلاع از آنها ر. ک: ادیان آسیا، ویراسته فرید هلم هاردی، ترجمه عبدالکریم گواهی، (انتشارات فرهنگی اسلامی، چ دوم، 1377 هـ. ش)، ص 89 ـ 419
  9. جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188
  10. سادهاتیسا بودا و اندیشه‌های او، ترجمه محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 28 و 78
  11. سادهاتیسا بودا و اندیشه‌های او، ترجمه محمد تقی بهرامی حرّان، (تهران: چاپ دیبا، 1382)، ص 140
  12. هاشم، رجب زاده، چنین گفت بودا، (انتشارات اساطیر، چ سوم، 1378 هـ. ش)، ص 51 و 52
  13. عبدالله جوادی آملی، انتظار بشر از دین، (قم: انتشارات اسراء، چ اول، 1380)، ص 26
  14. Jacob N. Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ،p. 905.
  15. Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol. 12، p. 86
  16. Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C
  17. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106
  18. Trainor، Kevin، Buddhism، P.113
  19. A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378
  20. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87
  21. Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92
  22. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78
  23. Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50
  24. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87 1. بودا، ص59-60.
  25. Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92
  26. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95
  27. Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93
  28. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98
  29. ویل دورانت، همان، ج 1، ص 495
  30. جان، بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، (انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370 هـ. ش)، ص 188
  31. ویل دورانت، همان، ج 1، ص 497
  32. غلامعلی آریا، همان، ص 73
  33. همان، ص 47
  34. جان بی. ناس، همان، ص 189
  35. بودا و اندیشه‌های او، همان، ص 140 و 141
  36. آشنایی با تاریخ ادیان