الملل و النحل (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۳۲: خط ۳۲:
''محمد بن عبدالکریم شهرستانی'' در ۴۷۹ قمری در یکی از شهرهای [[خراسان]] به نام شهرستان که اکنون در [[جمهوری ترکمنستان]] قرار دارد به دنیا آمد و در همان شهر آموزش‌های سنتی را فراگرفت. سپس به [[نیشابور]] رفت و نزد شاگردان جوینی به تحصیل پرداخت. در آنجا قاضی ابوالمظفر احمد بن محمد خوافی (متوفی ۵۰۰) که با [[غزالی]] دوستی داشت، فقه شافعی را بدو آموخت. ابوالقاسم سلیمان بن ناصر انصاری (متوفی ۵۲۱)، کلام اشعری را به او معرفی کرد. شهرستانی شوق وافری به فراگیری علم تفسیر داشت. در نیشابور [[صوفی]] ناشناخته‌ای که احتمالا شیعه اسماعیلی بود، او را با معانی باطنی [[قرآن]] آشنا کرد<ref>دانشنامه جهان اسلام؛ مدخل شهرستانی.</ref>.
''محمد بن عبدالکریم شهرستانی'' در ۴۷۹ قمری در یکی از شهرهای [[خراسان]] به نام شهرستان که اکنون در [[جمهوری ترکمنستان]] قرار دارد به دنیا آمد و در همان شهر آموزش‌های سنتی را فراگرفت. سپس به [[نیشابور]] رفت و نزد شاگردان جوینی به تحصیل پرداخت. در آنجا قاضی ابوالمظفر احمد بن محمد خوافی (متوفی ۵۰۰) که با [[غزالی]] دوستی داشت، فقه شافعی را بدو آموخت. ابوالقاسم سلیمان بن ناصر انصاری (متوفی ۵۲۱)، کلام اشعری را به او معرفی کرد. شهرستانی شوق وافری به فراگیری علم تفسیر داشت. در نیشابور [[صوفی]] ناشناخته‌ای که احتمالا شیعه اسماعیلی بود، او را با معانی باطنی [[قرآن]] آشنا کرد<ref>دانشنامه جهان اسلام؛ مدخل شهرستانی.</ref>.
==مذهب شهرستانی==
==مذهب شهرستانی==
[[ویلیام کیورتن]] (متوفی۱۲۸۱/ ۱۸۶۴)، مصحح کتاب الملل، مانند اغلب محققان معاصر خود، زندگی‌نامه شهرستانی در [[وفیات الاعیان]] [[ابن‌خلّکان]] را صحیح پنداشته و بر همان اساس، شهرستانی را متکلم اشعری معرفی کرده است. پژوهشگران غربی نخستین بار از طریق ترجمه [[تئودور هاربروکر]] از الملل و النحل <ref>الملل، چاپ ۱۸۴۶ .</ref> با شهرستانی آشنا شدند. در ۱۳۴۶ش محمدتقی دانش‌پژوه معتقد شد که شهرستانی اسماعیلی بوده و از همین رو در کتاب خود با هر دو گروه اشاعره و اسماعیلیه همدلی داشته است.
[[ویلیام کیورتن]] (متوفی۱۲۸۱/ ۱۸۶۴)، مصحح کتاب الملل، مانند اغلب محققان معاصر خود، زندگی‌نامه شهرستانی در [[وفیات الاعیان]] [[ابن‌خلّکان]] را صحیح پنداشته و بر همان اساس، شهرستانی را متکلم اشعری معرفی کرده است. پژوهشگران غربی نخستین بار از طریق ترجمه [[تئودور هاربروکر]] از الملل و النحل <ref>الملل، چاپ ۱۸۴۶.</ref> با شهرستانی آشنا شدند. در ۱۳۴۶ش محمدتقی دانش‌پژوه معتقد شد که شهرستانی اسماعیلی بوده و از همین رو در کتاب خود با هر دو گروه اشاعره و اسماعیلیه همدلی داشته است.
اینکه شهرستانی ۱۱ درصد از متن کتاب را به صابئین اختصاص داده، مایه تعجب بسیاری از محققان شده بود. اما با توجه به اسماعیلی بودن او، این امر دور از انتظار نیست، زیرا مطابق نظر ایومارکه، صابئین حرّان آگاهی از فلسفه یونانی را به اخوان الصفای اسماعیلی منتقل کردند و اسماعیلیه، هِرمِس عظیم را که نزد بیشتر صابئین مورد تکریم بود، صاحب مقام امامت در معنای شیعی آن می‌دانستند و او را نیای حکمت و فرزانگی در فلسفه مشرقی اشراقیون به شمار می‌آوردند. در نظر شهرستانی، فیلسوفان راستین گذشته، شاگردان ۷ رکن حکمت (تالس، آناکساگوراس، آناکسیمنس، امپدوکلس، فیثاغورث، سقراط و افلاطون) بودند. اسماعیلیه تأکید می‌کنند که تفکرشان با برخی حکمای باستان هماهنگی دارد و از همین روست که شهرستانی حجم عظیمی از الملل و النحل را به فلاسفه اختصاص داده است. همچنان‌که پال کراوس نشان داده، بخش درخور توجهی از آنچه درباره فیلسوفان پیش از سقراط در این کتاب آمده، از کتاب اعلام النبوة ابوحاتم رازی اسماعیلی گرفته شده است.
اینکه شهرستانی ۱۱ درصد از متن کتاب را به صابئین اختصاص داده، مایه تعجب بسیاری از محققان شده بود. اما با توجه به اسماعیلی بودن او، این امر دور از انتظار نیست، زیرا مطابق نظر ایومارکه، صابئین حرّان آگاهی از فلسفه یونانی را به اخوان الصفای اسماعیلی منتقل کردند و اسماعیلیه، هِرمِس عظیم را که نزد بیشتر صابئین مورد تکریم بود، صاحب مقام امامت در معنای شیعی آن می‌دانستند و او را نیای حکمت و فرزانگی در فلسفه مشرقی اشراقیون به شمار می‌آوردند. در نظر شهرستانی، فیلسوفان راستین گذشته، شاگردان ۷ رکن حکمت (تالس، آناکساگوراس، آناکسیمنس، امپدوکلس، فیثاغورث، سقراط و افلاطون) بودند. اسماعیلیه تأکید می‌کنند که تفکرشان با برخی حکمای باستان هماهنگی دارد و از همین روست که شهرستانی حجم عظیمی از الملل و النحل را به فلاسفه اختصاص داده است. همچنان‌که پال کراوس نشان داده، بخش درخور توجهی از آنچه درباره فیلسوفان پیش از سقراط در این کتاب آمده، از کتاب اعلام النبوة ابوحاتم رازی اسماعیلی گرفته شده است.
=موضوع کتاب=
=موضوع کتاب=
خط ۴۸: خط ۴۸:
2. [[خوارج]] و [[مرجئه]]؛
2. [[خوارج]] و [[مرجئه]]؛
3. [[شیعیان]].
3. [[شیعیان]].
به همین نحو، از غیرمسلمانان در ذیل دو بخش کلی بحث می‌شود: [[یهودیان]] و [[مسیحیان]]، و [[زردشتیان]] و [[ثنویان]]. این بی‌تناسبی در برخی موارد ناشی از قصد آگاهانۀ مؤلف است <ref>رجوع کنید به همان، ج ۱، ص ۳۸ ۴۲ .</ref> اما در مواردی نیز به سبب در دسترس نبودن منابع است.
به همین نحو، از غیرمسلمانان در ذیل دو بخش کلی بحث می‌شود: [[یهودیان]] و [[مسیحیان]]، و [[زردشتیان]] و [[ثنویان]]. این بی‌تناسبی در برخی موارد ناشی از قصد آگاهانۀ مؤلف است <ref>رجوع کنید به همان، ج ۱، ص ۳۸ ۴۲.</ref> اما در مواردی نیز به سبب در دسترس نبودن منابع است.
=دیدگاه‌های مؤلف=
=دیدگاه‌های مؤلف=
شهرستانی حتی با التزام به روش بی‌طرفانه‌اش، باز در انتقاد از معتزله – به سبب تأثیر فراوانی که از فلاسفۀ اسلامی پذیرفته‌اند – تردید روا نمی‌داشت. به بیان صریح او، خوارج در آرای مختلف خود بدعت‌گذارند و [[کیسانیه]]، [[امامیه]] و [[غلات]]، گمراه (تَیهان) هستند. او مفاهیم شیعۀ دوازده امامی، مانند [[غیبت]]، [[رجعت]] (بازگشت امام غایب) و [[بداء]]، را نقد کرده، اما ظاهرا [[اسماعیلیۀ نزاری]] را تأیید نموده است، زیرا او به وجود امام زنده، که پیوسته در این عالم حاضر و در دسترس باشد اعتقاد داشته است. او در [[مفاتیح الاسرار]] تعبیر «خدای ما خدای محمّد است» (إلهُنا إلهُ محمّد) را به مؤمنان راستین نسبت داده است. همین عبارت در بخش اسماعیلیۀ نزاری در الملل نیز وجود دارد.<br>
شهرستانی حتی با التزام به روش بی‌طرفانه‌اش، باز در انتقاد از معتزله – به سبب تأثیر فراوانی که از فلاسفۀ اسلامی پذیرفته‌اند – تردید روا نمی‌داشت. به بیان صریح او، خوارج در آرای مختلف خود بدعت‌گذارند و [[کیسانیه]]، [[امامیه]] و [[غلات]]، گمراه (تَیهان) هستند. او مفاهیم شیعۀ دوازده امامی، مانند [[غیبت]]، [[رجعت]] (بازگشت امام غایب) و [[بداء]]، را نقد کرده، اما ظاهرا [[اسماعیلیۀ نزاری]] را تأیید نموده است، زیرا او به وجود امام زنده، که پیوسته در این عالم حاضر و در دسترس باشد اعتقاد داشته است. او در [[مفاتیح الاسرار]] تعبیر «خدای ما خدای محمّد است» (إلهُنا إلهُ محمّد) را به مؤمنان راستین نسبت داده است. همین عبارت در بخش اسماعیلیۀ نزاری در الملل نیز وجود دارد.<br>
خط ۵۵: خط ۵۵:


=چاپ و ترجمه=
=چاپ و ترجمه=
الملل و النحل را نخستین بار افضل‌الدین محمدبن صدر ترکۀ اصفهانی در ۸۴۲ ۸۴۳ از عربی به فارسی ترجمه کرد و آن را تنقیح الادلة و العلل فی ترجمة الملل و النحل نامید. مصطفی خالق‌داد هاشمی نیز در ۱۰۲۰-۱۰۲۱ در لاهور آن را با نام توضیح الملل به فارسی برگرداند. نوح‌ بن مصطفی (متوفی ۱۰۷۰) نیز آن را به ترکی عثمانی ترجمه کرد. ویلیام کیورتن نخستین بار در۱۲۶۲/ ۱۸۴۶متن عربی الملل را در انگلستان منتشر کرد که در۱۳۰۱ش/ ۱۹۲۳ در لایپزیگ تجدید چاپ شد. ترجمۀ آلمانی این کتاب نیز به قلم تئودور هاربروکر در۱۲۶۶ /۱۸۵۰ انتشار یافت <ref>شهرستانی، مقدمۀ جلالی نائینی، ص ۱۴ ۱۵ .</ref> د. ژیماره، ژ. ژولیوه و ژ. مونو، مشترکاً، الملل را به زبان فرانسه ترجمه کردند و همراه با مقدمه و یادداشت‌هایی در۱۳۶۵-۱۳۷۲ش /۱۹۸۶ ۱۹۹۳ به چاپ رساندند. تصحیح‌های متعددی از الملل در [[مصر]] و [[ایران]] و [[هند]] چاپ شده است.
الملل و النحل را نخستین بار افضل‌الدین محمدبن صدر ترکۀ اصفهانی در ۸۴۲ ۸۴۳ از عربی به فارسی ترجمه کرد و آن را تنقیح الادلة و العلل فی ترجمة الملل و النحل نامید. مصطفی خالق‌داد هاشمی نیز در ۱۰۲۰-۱۰۲۱ در لاهور آن را با نام توضیح الملل به فارسی برگرداند. نوح‌ بن مصطفی (متوفی ۱۰۷۰) نیز آن را به ترکی عثمانی ترجمه کرد. ویلیام کیورتن نخستین بار در۱۲۶۲/ ۱۸۴۶متن عربی الملل را در انگلستان منتشر کرد که در۱۳۰۱ش/ ۱۹۲۳ در لایپزیگ تجدید چاپ شد. ترجمۀ آلمانی این کتاب نیز به قلم تئودور هاربروکر در۱۲۶۶ /۱۸۵۰ انتشار یافت <ref>شهرستانی، مقدمۀ جلالی نائینی، ص ۱۴ ۱۵.</ref> د. ژیماره، ژ. ژولیوه و ژ. مونو، مشترکاً، الملل را به زبان فرانسه ترجمه کردند و همراه با مقدمه و یادداشت‌هایی در۱۳۶۵-۱۳۷۲ش /۱۹۸۶ ۱۹۹۳ به چاپ رساندند. تصحیح‌های متعددی از الملل در [[مصر]] و [[ایران]] و [[هند]] چاپ شده است.


=منابع=
=منابع=
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۱۸۸

ویرایش