سعید بن مسیّب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'می آمد' به 'میآمد') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
سعید بن مسیب از [[قبیله بنی مخزوم]] است و پدر او مسیب و جدش حزن، هردو [[پیامبر(ص)]]را درک کردهاند و از کسانی هستند که در [[فتح مکه]] [[اسلام]] آوردند و به نقلی مسیب از مهاجران بوده و در [[غزوه حدیبیه]] و [[بیعت رضوان]]، حضور داشته است. [[پیامبراکرم(ص)]]به حزن بن ابی وهب، جد سعید، پیشنهاد کرد که نامش را به سهل تغییر دهد ولی او نپذیرفت و گفت: می خواهم به نامی که پدر و مادرم برای من نهاده اند، خوانده شوم. | سعید بن مسیب از [[قبیله بنی مخزوم]] است و پدر او مسیب و جدش حزن، هردو [[پیامبر(ص)]]را درک کردهاند و از کسانی هستند که در [[فتح مکه]] [[اسلام]] آوردند و به نقلی مسیب از مهاجران بوده و در [[غزوه حدیبیه]] و [[بیعت رضوان]]، حضور داشته است. [[پیامبراکرم(ص)]]به حزن بن ابی وهب، جد سعید، پیشنهاد کرد که نامش را به سهل تغییر دهد ولی او نپذیرفت و گفت: می خواهم به نامی که پدر و مادرم برای من نهاده اند، خوانده شوم. | ||
خاندان سعید، نوعی رابطه و خویشی سببی با [[بنی هاشم]] داشته اند; زیرا برادر حزن، هبیره بن ابی وهب، شوهر ام هانی، خواهر[[امیرمومنان علی(ع)]]بود. فرزندان هبیره، خواهرزادگان [[علی(ع)]]شیعیان خوبی بودند و از یاران [[امیرالمؤمنین(ع)]]به | خاندان سعید، نوعی رابطه و خویشی سببی با [[بنی هاشم]] داشته اند; زیرا برادر حزن، هبیره بن ابی وهب، شوهر ام هانی، خواهر[[امیرمومنان علی(ع)]]بود. فرزندان هبیره، خواهرزادگان [[علی(ع)]]شیعیان خوبی بودند و از یاران [[امیرالمؤمنین(ع)]]به شمارمیآمدند. مصقله بن هبیره والی منطقه اردشیر خره در عصر حکومت آن حضرت بود. همچنین جعده بن هبیره از سوی علی(ع)در [[خراسان]] والی بود. | ||
از این رو در خاندان سعید، احتمالا گرایش ضد هاشمی که تمایل غالب قریشیان بود، کمتر بوده است. به استثنای یک مورد که زبیربن بکار نقل کرده: حزن، جد سعید در جریان سقیفه، از خالدبن ولید که علیه انصار سخنرانی کرده بود، طرفداری نموده و درتعریف و مدح او شعر سروده بود. | از این رو در خاندان سعید، احتمالا گرایش ضد هاشمی که تمایل غالب قریشیان بود، کمتر بوده است. به استثنای یک مورد که زبیربن بکار نقل کرده: حزن، جد سعید در جریان سقیفه، از خالدبن ولید که علیه انصار سخنرانی کرده بود، طرفداری نموده و درتعریف و مدح او شعر سروده بود. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==سید تابعان== | ==سید تابعان== | ||
تابعان کسانی هستند که محضر [[رسول خدا(ص)]]را درک نکردند، ولی اصحاب آن حضرت را دیدند; لذا تمام کسانی که بعد از [[رحلت پیامبراکرم(ص)]] به دنیا آمدند، از تابعان به شمار می آیند. بدین معنی که به تدریج اصحاب پیامبر(ص) از دنیا رفتند و مردم درمسائل شرعی به فقهای تابعان رجوع میکردند که سعید بن مسیب از مهمترین فقیهان این عصر بود و به گفته [[ابن خلکان]]، <sup>سیدالتابعین</sup> به شمار | تابعان کسانی هستند که محضر [[رسول خدا(ص)]]را درک نکردند، ولی اصحاب آن حضرت را دیدند; لذا تمام کسانی که بعد از [[رحلت پیامبراکرم(ص)]] به دنیا آمدند، از تابعان به شمار می آیند. بدین معنی که به تدریج اصحاب پیامبر(ص) از دنیا رفتند و مردم درمسائل شرعی به فقهای تابعان رجوع میکردند که سعید بن مسیب از مهمترین فقیهان این عصر بود و به گفته [[ابن خلکان]]، <sup>سیدالتابعین</sup> به شمار میآمد. | ||
==فقیه مدینه== | ==فقیه مدینه== | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
مکتب عراق را مکتب رای و مکتب مدینه را مکتب حدیث میگفتند. فقهای [[عراق]] بیشتر بر رای و استدلال عقلی تکیه میکردند ولی فقهای مدینه بر [[احادیث]] و [[روایات]] فقهی تکیه داشتند. از میان فقهای چهارگانه [[اهل سنت]]، [[ابوحنیفه]] نماینده مکتب عراق و [[مالک بن انس]] نماینده مکتب مدینه بود. | مکتب عراق را مکتب رای و مکتب مدینه را مکتب حدیث میگفتند. فقهای [[عراق]] بیشتر بر رای و استدلال عقلی تکیه میکردند ولی فقهای مدینه بر [[احادیث]] و [[روایات]] فقهی تکیه داشتند. از میان فقهای چهارگانه [[اهل سنت]]، [[ابوحنیفه]] نماینده مکتب عراق و [[مالک بن انس]] نماینده مکتب مدینه بود. | ||
سعید بن مسیب در عصر خود یکی از مهمترین فقیهان مدینه به شمار | سعید بن مسیب در عصر خود یکی از مهمترین فقیهان مدینه به شمار میآمد و به گفته ابن سعد، رئیس فقیهان مدینه بود.بلکه موسس مکتب فقهی مدینه به شمار میآمد. | ||
=اهل ورع و عبادت= | =اهل ورع و عبادت= | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
سعید بن مسیب استاد و سرپرست مکتب فقهی مدینه بود و غالب علم جویانی که به مدینه | سعید بن مسیب استاد و سرپرست مکتب فقهی مدینه بود و غالب علم جویانی که به مدینه میآمدند، پای درس او می نشستند و از آراءفقهی و نظرات علمی او بهره می بردند و در معضلات و مشکلات فقهی محل رجوع مردم بود. [[عمر بن عبدالعزیز]] آنگاه که حاکم مدینه بود،در هیچ امری قضاوت نمی کرد، مگر این که درباره آن از سعید بن مسیب استفتاء می کرد. | ||
اشخاصی از اصحاب ائمه (ع) چون ابوحمزه، ابوغالب اسدی، ثمالی و ابان بن تغلب از شاگردان سعید بن مسیب بودند وبه واسطه او روایاتی از امام سجاد(ع) نقل کردهاند. | اشخاصی از اصحاب ائمه (ع) چون ابوحمزه، ابوغالب اسدی، ثمالی و ابان بن تغلب از شاگردان سعید بن مسیب بودند وبه واسطه او روایاتی از امام سجاد(ع) نقل کردهاند. |
نسخهٔ ۵ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۴۵
نام | سعید بن مسیّب |
---|---|
نام کامل | سَعید بن مُسَیِّب بن حَزَن قَرَشی مَخْزومی |
لقب | سید التابعین |
کنیه | ابو محمد |
محل زندگی | مدینه |
داماد | ابوهریره |
اساتید | زید بن ثابت • ابن عباس • ابن عمر • عایشه • امام علی(ع).. |
شاگردان | زهری • قتاده • عمربن دینار • یحیی بن سعید |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
فوت | سال ۹۴ قمری |
محل فوت | مدینه |
محل دفن | مدینه • قبرستان بقیع |
سعید بن مسیب بن حزن مخزومى، قرشى بود; ابومحمد کنیه داشت و مادرش ام حبیب خوانده مىشد. وى یکى از فقهاى هفتگانه مدینه واز یاران برجسته حضرت على بن الحسین(ع) بود. سعید بن مسیب تا پایان عمر پیرو اهلبیت عصمت باقى ماند. در تاریخ ولادت و وفاتش اندکى اختلاف است. به نوشته مورخان او در سال 15 هجرى دیده به جهان گشود و در سال 94 یا 95 هجرىبدرود حیات گفت. سال رحلت او را سنه الفقهاء مىنامند; زیرا در این سال بسیارى از عالمان وارسته و فقهاى برجسته شیعه وفات یافتند
او از بزرگان تابعان و نخستین فقیهان مدینه به شمار میرود. بلکه فقیه الفقهاء و موسس مکتب فقهی مدینه می باشد; درعالم شیعه نیز از عالمان و محدثان شیعه است; از جمله افرادی است که عصر چهار معصوم; امام علی، امام حسن، امام حسین و امام سجاد (ع) را درک کرده است; از جمله معدود اصحاب اولیه امام سجاد(ع) به شمار میرود.
وی از مخالفان بنی امیه بود و از بیعت با یزید بن معاویه خودداری کرد. ابن مسیب به ویژه پس از آنکه به خواستگاری عبدالملک مروان از دخترش برای ولیعهد و فرزندش ولید جواب رد داد و دخترش را در برابر دو درهم مهریه، به عقد مردی تهیدست درآورد، مورد خشم خلیفه قرار گرفت.
تولد
سعید بن مسیب در سال 15 یا17 هجری در عهد خلافت عمر، در شهر مدینه متولد شده و در همان شهر به تحصیل علم و دانش پرداخته واز محضر اصحاب پیامبر(ص)و اساتید و محدثان این شهر بهره برده و همان گونه که از شرح احوال او بر میآید، غالب عمرش را در مدینه گذرانده و جز برای حج از آن خارج نشده است ولی با توجه به این که او چهل دفعه به حج مشرف شده، می توان گفت که از محدثان مکه نیز بهره ها برده است.
خاندان
سعید بن مسیب از قبیله بنی مخزوم است و پدر او مسیب و جدش حزن، هردو پیامبر(ص)را درک کردهاند و از کسانی هستند که در فتح مکه اسلام آوردند و به نقلی مسیب از مهاجران بوده و در غزوه حدیبیه و بیعت رضوان، حضور داشته است. پیامبراکرم(ص)به حزن بن ابی وهب، جد سعید، پیشنهاد کرد که نامش را به سهل تغییر دهد ولی او نپذیرفت و گفت: می خواهم به نامی که پدر و مادرم برای من نهاده اند، خوانده شوم.
خاندان سعید، نوعی رابطه و خویشی سببی با بنی هاشم داشته اند; زیرا برادر حزن، هبیره بن ابی وهب، شوهر ام هانی، خواهرامیرمومنان علی(ع)بود. فرزندان هبیره، خواهرزادگان علی(ع)شیعیان خوبی بودند و از یاران امیرالمؤمنین(ع)به شمارمیآمدند. مصقله بن هبیره والی منطقه اردشیر خره در عصر حکومت آن حضرت بود. همچنین جعده بن هبیره از سوی علی(ع)در خراسان والی بود.
از این رو در خاندان سعید، احتمالا گرایش ضد هاشمی که تمایل غالب قریشیان بود، کمتر بوده است. به استثنای یک مورد که زبیربن بکار نقل کرده: حزن، جد سعید در جریان سقیفه، از خالدبن ولید که علیه انصار سخنرانی کرده بود، طرفداری نموده و درتعریف و مدح او شعر سروده بود.
البته این مساله، بیشتر جنبه قبیلگی و تعصب قومیداشته است; زیرا خالد نیز از قبیله بنی مخزوم بوده است. مسیب، پدر سعیدتاجر بوده و خرید و فروش روغن می کرده است.
ویژگیهای سعید
سید تابعان
تابعان کسانی هستند که محضر رسول خدا(ص)را درک نکردند، ولی اصحاب آن حضرت را دیدند; لذا تمام کسانی که بعد از رحلت پیامبراکرم(ص) به دنیا آمدند، از تابعان به شمار می آیند. بدین معنی که به تدریج اصحاب پیامبر(ص) از دنیا رفتند و مردم درمسائل شرعی به فقهای تابعان رجوع میکردند که سعید بن مسیب از مهمترین فقیهان این عصر بود و به گفته ابن خلکان، سیدالتابعین به شمار میآمد.
فقیه مدینه
در اواخر قرن اول هجری دو مکتب و مدرسه فقهی در میان مسلمانان پدید آمد: مکتب عراق و مکتب مدینه.
مکتب عراق را مکتب رای و مکتب مدینه را مکتب حدیث میگفتند. فقهای عراق بیشتر بر رای و استدلال عقلی تکیه میکردند ولی فقهای مدینه بر احادیث و روایات فقهی تکیه داشتند. از میان فقهای چهارگانه اهل سنت، ابوحنیفه نماینده مکتب عراق و مالک بن انس نماینده مکتب مدینه بود.
سعید بن مسیب در عصر خود یکی از مهمترین فقیهان مدینه به شمار میآمد و به گفته ابن سعد، رئیس فقیهان مدینه بود.بلکه موسس مکتب فقهی مدینه به شمار میآمد.
اهل ورع و عبادت
سعید بن مسیب از عابدان و زاهدان عصر خود بود; ابن خلکان درمورد او می گوید: او میان فقه و حدیث و زهد و عبادت و ورع راجمع کرده بود.
سعید پیوسته ملازم مسجدالنبی بود و سی سال نماز جماعت آن جا راترک نکرده بود. روزی چشمش درد می کرد، آب و هوای وادی عقیق رابه او توصیه کردند، ولی او از رفتن به آن جا امتناع کرد و گفت: پس چگونه به نماز جماعت صبح و عشای مسجد النبی برسم؟!
جایگاه علمی
سعید بن مسیب از دانشمندان بی بدیل عصر خویش بود و عالم علی الاطلاق مدینه به شمار میرفت و از جمله فقهای هفتگانه اولیه مدینه بود که عبارتند از: عروه بن زبیر، ابوبکربن عبدالرحمن مخزومی، سلیمان بن یسار، عبیدالله بن عتبه، خارجه بن زید، قاسم بن محمدبن ابیبکر و سعیدبن مسیب که دو نفر اخیر را از پیروان اهل بیت (ع) و شاگردان امام سجاد(ع) دانستهاند.
در مورد مکانت علمی سعید بن مسیب همین بس که امام زینالعابدین(ع) درباره او فرمود:
«سعیدبن مسیب آگاهترین مردم به آثار گذشتگان است و از لحاظ فهم و درک مسائل از همه قوی تر می باشد.»
اساتید
سعید بن مسیب در تحصیل علم و دانش و گردآوری حدیث سعی بلیغ ورنج فراوان برده بود; چنان که خود می گوید: «شبها و روزها را در جستجوی یک حدیث صرف می کردم.»
در این راه از تمام راویان اخبار و محدثان عصر خود و صحابیان پیامبر(ص) سود برده بود، حتی گاهی خدمت همسران پیامبر(ص) می رسید و از آنان اخذ حدیث می کرد. اشخاصی از بزرگان صحابه چون جابر ابن عبدالله انصاری و سلمان فارسی، از اساتید او به شمار میرفتند. وی از محضر امیرمومنان علی(ع) بیشترین استفاده را کرده بود وبه نقل کشی تربیت شده آن حضرت به شمار میرفت.
بعد از شهادت علی(ع)از محضر فرزندان آن حضرت بهره می برد و به نقل کلینی در عصر امامت امام سجاد(ع)، از حواریون و شاگردان نزدیک آن امام به شمار میرفت و پیوسته از محضر آن حضرت استفاده می کرد و احادیثی از آن جناب نقل کرده است.
شاگردان
سعید بن مسیب استاد و سرپرست مکتب فقهی مدینه بود و غالب علم جویانی که به مدینه میآمدند، پای درس او می نشستند و از آراءفقهی و نظرات علمی او بهره می بردند و در معضلات و مشکلات فقهی محل رجوع مردم بود. عمر بن عبدالعزیز آنگاه که حاکم مدینه بود،در هیچ امری قضاوت نمی کرد، مگر این که درباره آن از سعید بن مسیب استفتاء می کرد.
اشخاصی از اصحاب ائمه (ع) چون ابوحمزه، ابوغالب اسدی، ثمالی و ابان بن تغلب از شاگردان سعید بن مسیب بودند وبه واسطه او روایاتی از امام سجاد(ع) نقل کردهاند.
تشیع
شیخ طوسی سعیدبن مسیب را در زمره اصحاب امام سجاد(ع) ذکر کرده است. و مرحوم کلینی از امام صادق(ع) نقل کرده که سعید بن مسیب، قاسم بن محمدبن ابیبکر و ابوخالد کابلی از افراد مورد وثوق علی بن الحسین(ع) بودند.
یکی دیگر از دلائل تشیع سعید بن مسیب، مواضع سیاسی کاملا ضداموی اوست. وی حکومت اموی را باطل و حاکمان آن را غاصب مىدانست و در مورد یزید سخن او مشهور است که سالهای حکومت یزید را سالهای شوم معرفی کرده بود.
سعید به جهت چنین مواضعی پیوسته مورد آزار و اذیت امویان قرار می گرفت. زمانی به خاطر مخالفت با عبدالملک و اباء از به رسمیت شناختن فرزندان او، ولید و سلیمان، به عنوان ولیعهد تازیانه می خورد و به زندان می افتد. زمانی هم تحت نظر قرارنمیگیرد و از معاشرت با مردم محروم می شود.
سعیدبن مسیب علاوه بر مخالفت بابنی امیه، در سایر مواضع سیاسی نیز با ائمه اطهار (ع) همسویی داشت. چنان که در فتنه ابن زبیر، با او بیعت نکرد و مورد آزار و اذیت عمال وی بود.
برخی در مورد تشیع سعید اشکال کرده گفتهاند: فتاوای او بیشتربا فقه اهل سنت سازگار است تا طریقه اهل بیت(ع) . دومین اشکالی که بر او گرفته اند، عدم حضور او در تشییع جنازه امام سجاد(ع) می باشد. صاحب منتهی المقال از این دو اشکال به نحو زیر پاسخ گفته است: «مخالفت طریقه او با طریقه اهل بیت (ع) منافاتی با تشیع او ندارد، چرا که بسیاری از اصحاب ائمه اطهار(ع) و اعاظم شیعیان آنها در بیشتر مسائل فقهی و فتاوای شرعی موافق اهل سنت هستند.
بلکه بعضی از نظریاتی که بعضی ازعلمای شیعه مثل ابن جنید قائل شدند مانند قیاس، به ضرورت مذهب باطل است.; به ویژه اصحاب امام سجاد(ع) که به جهت شدت تقیه، قادر به اظهار اصول و فروع مذهب شیعه نبودند، مگر خیلی مسائل اندک، آن هم برای عده ای قلیل; چنان که شیعیانی که امامت امام باقر(ع) را نپذیرفتند (مثل زیدیه) در فروع دین از فقهای عامه پیروی کردند. شخصی چون ابن عباس که تشیع او مسلم است، بیشترآراء و نظریاتش مخالف اصول شیعه است، اما حاضر نشدن سعیدبن مسیب در تشیع جنازه امام سجاد(ع) به احتمال قوی به خاطر تقیه ودفع تهمت بوده است.»
وفات
بالاخره این فقیه بزرگوار و محدث عالی مقام، پس از عمری بندگی و اطاعت و تحصیل و تدریس و نشر فرهنگ محمدی(ص)در سال 94 ه . در شهر مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع مدفون شد. این سال را به جهت مرگ عده ای از فقهاء در آن، سنه الفقهاء نامیدند. البته در مورد تاریخ مرگ سعید سالهای 92،93، 95 و 105 هجری نیز نقل شده است.