۲۱٬۸۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==بازکردن راه فلوجه== | ==بازکردن راه فلوجه== | ||
[[یهودیان]] اردوگاه ارتش [[مصر]] در [[فلوجه]] را محاصره کردند و رهبری ارتش سعی کرد تدارکات و مهمات را برای نیروهای محاصره شده فراهم کند و از اینجا رهبری ارتش مصر به داوطلبان [[اخوانالمسلمین]] متوسل شد، بنابراین آنها با | [[یهودیان]] اردوگاه ارتش [[مصر]] در [[فلوجه]] را محاصره کردند و رهبری ارتش سعی کرد تدارکات و مهمات را برای نیروهای محاصره شده فراهم کند و از اینجا رهبری ارتش مصر به داوطلبان [[اخوانالمسلمین]] متوسل شد، بنابراین آنها با ایشان که مسئول داوطلبان [[اخوان المسلمین|اخوان]] در [[سور باهر]] بود تماس گرفتند. و آنها او را مسئول شکستن محاصره و نجات نیروها میدانستند، بنابراین او سه نفر از برادران را فرستاد که عبارتند از: ''محمد عبدالغفار'' و ''صلاح العطار'' و ''محمد عبد رب النبی''. در آنجا مأموران ارتش [[مصر]] پانزده شتر به آنها دادند که جعبههایی را که همراهشان بود حمل میکردند. راهنمای بادیه نشینان که هر یک شتری را هدایت میکردند تا به اردوگاه محاصره شده [[فلوجه]] رسیدند.<br> | ||
محمد عبدالغفار و صلاح العطار و محمد عبد رب النبی | |||
اما گروه دومی از برادران که با خود چند شتر و آذوقه داشتند نیز موفق شدند آنچه را که با خود داشتند برسانند و به فضل الهی صندوقهایی را که گروه اول در شکم دره پنهان کرده بودند نیز یافتند. پس آنها را نزد محاصره شدگان بردند و شترها را نیز بردند تا از گوشت آنها بهرهمند شوند. سپس [[اخوان]] توانست کاروان دیگری متشکل از 46 شتر مملو از تدارکات، مواد و تجهیزات پزشکی را به رهبری الیوزباشی معروف الحضری آماده کند. کاروان به لطف [[خدا]] به نیروهای محاصره شده رسید و آنها را ترک کرد. شتران و آنچه حمل کردند و از جایی که آمدند برگشتند. بار سوم با کاروان دیگری نیز همین اتفاق افتاد. بدین ترتیب احمد لبیب الترگمان کار را انجام داد. [[جمال عبدالناصر]] از محاصره شدگان [[فلوجه]] بوده است. | |||
این را علی عشماوی بر زبان [[سید قطب]] گفته است. صلاح شادی نیز در کتاب صفحات تاریخ به این مطلب اشاره کرده و گفته است: در مورد [[جمال عبدالناصر]] گفته شده که کتک زدن او به اخوان به خاطر او بوده است. توافق با یهودیان در محاصره فلوجه، گواه آن سخنانی است که نزد مرحوم معروف الحضری باقی مانده بود، آن کسی که در دست یهودیان اسیر بود و عبدالناصر در حالی که او بود نامه ای برای او فرستاد. در فلوجه محاصره شد.یک افسر یهودی او را نزد معروف الحضری برد و نامه به او اطمینان داد که دستگیری او نزدیک است..). | این را علی عشماوی بر زبان [[سید قطب]] گفته است. صلاح شادی نیز در کتاب صفحات تاریخ به این مطلب اشاره کرده و گفته است: در مورد [[جمال عبدالناصر]] گفته شده که کتک زدن او به اخوان به خاطر او بوده است. توافق با یهودیان در محاصره فلوجه، گواه آن سخنانی است که نزد مرحوم معروف الحضری باقی مانده بود، آن کسی که در دست یهودیان اسیر بود و عبدالناصر در حالی که او بود نامه ای برای او فرستاد. در فلوجه محاصره شد.یک افسر یهودی او را نزد معروف الحضری برد و نامه به او اطمینان داد که دستگیری او نزدیک است..). | ||
=منبع= | =منبع= |