سید عارف حسین الحسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">پرونده:پرچم پاکستان.png|جایگزین=پرچم پاکستان|بندانگشتی|پرچم پاک...» ایجاد کرد)
 
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:پرچم پاکستان.png|جایگزین=پرچم پاکستان|بندانگشتی|پرچم پاکستان]]
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| عنوان = سید عارف حسین الحسینی
!نام جریان
| تصویر = سید عارف حسین الحسینی.jpg
!نهضت جعفریه پاکستان
| نام =
|-
| نام‌های دیگر =
|سال تاسیس
| سال تولد = 1946 م
|(1358 ش‌/ 1979)
| تاریخ تولد =
|-
| محل تولد = پاراچنار
|موسس
| سال درگذشت =
|مفتی‌ جعفر حسین‌
| تاریخ درگذشت =
|-
| محل درگذشت =
|جمعیت طرفدار
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | مدرّس افغانی | امام خمینی | مرتضی مطهری}}
|شیعیان پاکستان
| شاگردان =
|-
| دین =
|رهبران
| مذهب =
|
| آثار =
|-
| فعالیت‌ها = موسس و رهبر [[نهضت جعفریه پاکستان|نهضت جعفریه]] پاکستان
|اهداف
| وبگاه =
|احقاق حقوق شیعیان، وحدت مذاهب اسلامی پاکستان، برگزاری مراسمات مذهبی شیعیان
}}
|-
'''سید عارف حسین الحسینی'''،، از روحانیان [[شیعه]] پاکستان و موسس و رهبر [[نهضت جعفریه پاکستان|نهضت جعفریه]] پاکستان بوده است. او از روحانیون مبارز و استعمار ستیز شیعه بود که برای بقاء دین و مذهب شیعه و مجد و عظمت پاکستان، فداکاری فراوان نمود و سرانجام توسط عناصر ضددین [[سپاه صحابه]] به شهادت رسید. شهید حسینی زبان گویای انقلاب اسلامی ایران در شبه قاره هند بود.
|}
</div>


حسینی، عارف حسین، از روحانیان شیعی پاکستان و رهبر نهضت جعفریه*. عارف حسین، فرزند سید فضل حسین، در 4 آذر 1325/ 25 نوامبر 1946 در روستای پیوار، از توابع شهرستان پاراچنار*، در پاکستان، در خانواده‌ای مذهبی و روحانی از سادات پاکستان به دنیا آمد. زادگاه او در نوار مرزی پاکستان و افغانستان قرار گرفته است که در آن سه قبیله غندی‌خیل، علی‌زئی و دویرزئی زندگی می‌کنند. حسینی از قبیله پشتون* دویرزئی بود. سلسله‌نسب او به شاه شرف بوعلی قلندربن سید فخر ولی می‌رسد که در کرمان مدفون است. چون نسب ایشان را به حسین الاصغر، فرزند امام زین‌العابدین علیه‌السلام، منتهی می‌دانند، خاندان وی به حسینی معروف است (رضاخان، ص 23). اجداد او ــ که بسیاری از آنان روحانی و مبلّغ بودندــ برای نشر معارف اسلامی و اهل‌بیت علیهم‌السلام در منطقه پیوار و نواحی آن فعالیت داشتند. حسینی دوران کودکی را در زادگاه خود سپری کرد و قرآن کریم و تعالیم ابتدایی دینی را نزد پدرش، که روحانی بود، فراگرفت. سپس به مدرسه رفت و بعد از اتمام دوره دبستان و راهنمایی، راهی دبیرستانی در پاراچنار گردید. در 1343ش دیپلم گرفت و پس از آن به مدرسه جعفریه پاراچنار رفت و فراگیری دروس دینی را نزد حاجی غلام جعفر لقمان‌خیل آغاز کرد و در مدت کوتاهی ادبیات عرب را فراگرفت. زبان مادری او پشتو* بود. علاوه برآن، وی به فارسی و عربی و اردو نیز تسلط داشت (نقوی، ص 155، 159).حسینی در 1346ش برای ادامه تحصیل به نجف رفت و علاوه بر تکمیل دانش ادب عربی نزد مدرّس افغانی، استاد معروف ادبیات عرب در حوزه نجف و سپس قم، دروس سطح مقدماتی و عالی فقه و اصول را نزد استادان مختلف آموخت. وی توسط آیت‌اللّه مدنی با امام خمینی آشنا شد و در حلقه درس ایشان شرکت کرد (رضاخان، ص 33؛ نقوی، ص 155). در 1352ش، او را به جرم شرکت در فعالیتهای انقلابی، دستگیر و زندانی و پس از مدتی از نجف اخراج کردند. وی به زادگاه خود بازگشت و ده ماه در پاراچنار به تبلیغ دین پرداخت. در همین زمان ازدواج کرد (رضاخان، ص 44). در 1353ش دوباره تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به نجف برود، اما دولت عراق به وی روادید نداد؛ از این‌رو، در همان سال راهی قم گردید و نزد اساتید این حوزه، آقایان مکارم شیرازی، وحید خراسانی، تبریزی، حرم‌پناهی و سیدکاظم حائری، اصول و فقه و تفسیر آموخت. همچنین از درس فلسفه مرتضی مطهری بهره برد.او هنگام تحصیل در قم در تظاهرات برضد حکومت پهلوی شرکت می‌کرد و به همین سبب بازداشت شد. چون وی از امضای تعهدنامه، مبنی بر شرکت نکردن در تظاهرات و سخنرانیها و ارتباط با انقلابیون، خودداری کرد، در اواخر دی 1357، مجبور به ترک ایران شد و به پاکستان بازگشت. او از 1357ش تا اواخر 1363ش در مدرسه جعفریه پاراچنار به تدریس پرداخت. حسینی از مدرسه جعفریه پاراچنار در شبهای جمعه به دانشگاه پیشاور می‌رفت و اخلاق اسلامی تدریس می‌کرد (رضاخان، ص 56ـ 57). با ایجاد نهضت جعفریه در 1358ش، وی به آن پیوست. مفتی جعفر حسین، رهبر و بنیان‌گذار نهضت جعفریه، حسینی را به عضویت شورای عالی سازمان در آورد. توانایی او در مدیریت کارهای جمعی موجب شد تا پس از درگذشت مفتی جعفر حسین در شهریور 1362، شورای عالی نهضت جعفریه در بَکَّر*/ بهَکَّر، به اتفاق آرا، او را به رهبری شیعیان و ریاست نهضت برگزیند (برای بررسی دوران رهبری عارف حسین حسینی در نهضت جعفریه رجوع کنید به جعفریه*، نهضت).حسینی جهل و بی‌سوادی را علت اصلی عقب‌ماندگی و انحطاط جامعه اسلامی می‌دانست و برای مبارزه با بی‌سوادی و خرافه‌پرستی، اقدام به تأسیس مراکز فرهنگی (مانند مدرسه و کتابخانه و مسجد) نمود، از جمله مدرسه دارالمعارف الاسلامیه، جامعه اهل‌البیت و انوارالمدارس.وی علاوه بر توجه به نیازهای فرهنگی، عبادی و مذهبی مردم، به نیازهای بهداشتی و اقتصادی آنان نیز توجه داشت؛ لذا در مناطق محروم چند بیمارستان و درمانگاه تأسیس کرد، از جمله شفاخانه علمدار در شهرستان پاراچنار و یک درمانگاه در کراچی.حسینی در 14 مرداد 1367 در مدرسه دارالمعارف الاسلامیه پیشاور، از سوی افراد ناشناس، هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.امام خمینی در این حادثه، ضمن دادنِ پیام تسلیت هیئتی را برای شرکت در تشییع جنازه حسینی اعزام کرد. ژنرال ضیاءالحق، رئیس‌جمهور وقت پاکستان، نیز با هیئتی عالی رتبه، در تشییع جنازه حاضر شد.جنازه حسینی را به زادگاهش بردند و در کنار مزار یکی از سادات به خاک سپردند.منابع : زندگی‌نامه علامه شهید عارف حسین الحسینی از ولادت تا شهادت، تهیه‌کننده: مؤسسه شهیدالحسینی، قم: نشر شاهد، 1369ش (مطالب مقاله عمدتآ برگرفته از این منبع است)؛ تسلیم رضاخان، سفیر نور، لاهور 1998؛ حسین عارف نقوی، تذکره علمای امامیه پاکستان، ترجمه محمدهاشم، مشهد 1370ش.
== تولد ==
عارف حسین، فرزند سید فضل حسین، در 4 آذر 1325/ 25 نوامبر 1946 در روستای پیوار، از توابع شهرستان پاراچنار، در پاکستان، در خانواده‌ای مذهبی و روحانی از سادات پاکستان به دنیا آمد. زادگاه او در نوار مرزی پاکستان و [[افغانستان]] قرار گرفته است که در آن سه قبیله غندی‌خیل، علی‌زئی و دویرزئی زندگی می‌کنند. حسینی از قبیله پشتون دویرزئی بود.


== سلسله نسب ==
سلسله‌نسب او به شاه شرف بوعلی قلندر بن سید فخر ولی می‌رسد که در کرمان مدفون است. چون نسب ایشان را به حسین الاصغر، فرزند امام زین‌العابدین علیه‌السلام، منتهی می‌دانند، خاندان وی به حسینی معروف است.<ref>رضاخان، ص 23</ref> اجداد او ــ که بسیاری از آنان روحانی و مبلّغ بودندــ برای نشر معارف اسلامی و اهل‌بیت علیهم‌السلام در منطقه پیوار و نواحی آن فعالیت داشتند.


=پانویس=
== تحصیلات ==
حسینی دوران کودکی را در زادگاه خود سپری کرد و قرآن کریم و تعالیم ابتدایی دینی را نزد پدرش، که روحانی بود، فراگرفت. سپس به مدرسه رفت و بعد از اتمام دوره دبستان و راهنمایی، راهی دبیرستانی در پاراچنار گردید. در 1343ش دیپلم گرفت و پس از آن به مدرسه جعفریه پاراچنار رفت و فراگیری دروس دینی را نزد حاجی غلام جعفر لقمان‌خیل آغاز کرد و در مدت کوتاهی ادبیات عرب را فراگرفت. زبان مادری او پشتو بود. علاوه برآن، وی به فارسی و عربی و اردو نیز تسلط داشت.


[[رده: جریان های اسلامی]]
حسینی در 1346ش برای ادامه تحصیل به نجف رفت و علاوه بر تکمیل دانش ادب عربی نزد مدرّس افغانی، استاد معروف ادبیات عرب در حوزه نجف و سپس قم، دروس سطح مقدماتی و عالی فقه و اصول را نزد استادان مختلف آموخت. وی توسط آیت‌اللّه مدنی با امام خمینی آشنا شد و در حلقه درس ایشان شرکت کرد.<ref>رضاخان، ص 33</ref> او نزد اساتید حوزه علمیه قم، آقایان مکارم شیرازی، وحید خراسانی، تبریزی، حرم‌پناهی و سیدکاظم حائری، اصول و فقه و تفسیر آموخت. همچنین از درس فلسفه مرتضی مطهری بهره برد.
[[رده: جریان های موجود در کشورهای اسلامی]]
 
[[رده: جریان های پاکستان]]
== فعالیت سیاسی ==
[[رده: جریان های اسلامگرا]]
در 1352ش، او را به جرم شرکت در فعالیت‌های انقلابی، دستگیر و زندانی و پس از مدتی از نجف اخراج کردند. وی به زادگاه خود بازگشت و ده ماه در پاراچنار به تبلیغ دین پرداخت. در همین زمان ازدواج کرد.<ref>رضاخان، ص 44</ref> در 1353ش دوباره تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به نجف برود، اما دولت عراق به وی روادید نداد؛ از این‌رو، در همان سال راهی قم گردید. هنگام تحصیل در قم در تظاهرات برضد حکومت پهلوی شرکت می‌کرد و به همین سبب بازداشت شد. چون وی از امضای تعهدنامه، مبنی بر شرکت نکردن در تظاهرات و سخنرانی‌ها و ارتباط با انقلابیون، خودداری کرد، در اواخر دی 1357، مجبور به ترک ایران شد و به پاکستان بازگشت. او از 1357ش تا اواخر 1363ش در مدرسه جعفریه پاراچنار به تدریس پرداخت. حسینی از مدرسه جعفریه پاراچنار در شبهای جمعه به دانشگاه پیشاور می‌رفت و اخلاق اسلامی تدریس می‌کرد.<ref>رضاخان، ص 56ـ 57</ref>
<references />
 
== فعالیت در نهضت جعفریه ==
با ایجاد نهضت جعفریه در 1358ش، در آن قالب به فعالیت پرداخت. مفتی جعفر حسین، رهبر و بنیان‌گذار نهضت جعفریه، حسینی را به عضویت شورای عالی سازمان در آورد. توانایی او در مدیریت کارهای جمعی موجب شد تا پس از درگذشت مفتی جعفر حسین در شهریور 1362، شورای عالی نهضت جعفریه در بَکَّر/ بهَکَّر، به اتفاق آرا، او را به رهبری شیعیان و ریاست نهضت برگزیند. حسینی جهل و بی‌سوادی را علت اصلی عقب‌ماندگی و انحطاط جامعه اسلامی می‌دانست و برای مبارزه با بی‌سوادی و خرافه‌پرستی، اقدام به تأسیس مراکز فرهنگی (مانند مدرسه و کتابخانه و مسجد) نمود، از جمله مدرسه دارالمعارف الاسلامیه، جامعه اهل‌البیت و انوارالمدارس.
 
== خدمات ==
وی علاوه بر توجه به نیازهای فرهنگی، عبادی و مذهبی مردم، به نیازهای بهداشتی و اقتصادی آنان نیز توجه داشت؛ لذا در مناطق محروم چند بیمارستان و درمانگاه تأسیس کرد، از جمله شفاخانه علمدار در شهرستان پاراچنار و یک درمانگاه در کراچی.
 
== شهادت ==
حسینی در 14 مرداد 1367 در مدرسه دارالمعارف الاسلامیه پیشاور، از سوی افراد ناشناس، هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. امام خمینی در این حادثه، ضمن دادنِ پیام تسلیت هیئتی را برای شرکت در تشییع جنازه حسینی اعزام کرد. ژنرال ضیاءالحق، رئیس‌جمهور وقت پاکستان، نیز با هیئتی عالی‌رتبه، در تشییع جنازه حاضر شد. جنازه حسینی را به زادگاهش بردند و در کنار مزار یکی از سادات به خاک سپردند.<ref>زندگی‌نامه علامه شهید عارف حسین الحسینی از ولادت تا شهادت</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
== منابع ==
زندگی‌نامه علامه شهید عارف حسین الحسینی از ولادت تا شهادت، تهیه‌کننده: مؤسسه شهیدالحسینی، قم: نشر شاهد، 1369ش؛
 
تسلیم رضاخان، سفیر نور، لاهور 1998؛ حسین عارف نقوی، تذکره علمای امامیه پاکستان، ترجمه محمدهاشم، مشهد 1370ش.
{{علمای پاکستان}}
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:پاکستان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۱

سید عارف حسین الحسینی
سید عارف حسین الحسینی.jpg
اطلاعات شخصی
سال تولد1946 م، ۱۳۲۴ ش‌، ۱۳۶۴ ق
محل تولدپاراچنار
استادان
  • مدرّس افغانی
  • امام خمینی
  • مرتضی مطهری
فعالیت‌هاموسس و رهبر نهضت جعفریه پاکستان

سید عارف حسین الحسینی،، از روحانیان شیعه پاکستان و موسس و رهبر نهضت جعفریه پاکستان بوده است. او از روحانیون مبارز و استعمار ستیز شیعه بود که برای بقاء دین و مذهب شیعه و مجد و عظمت پاکستان، فداکاری فراوان نمود و سرانجام توسط عناصر ضددین سپاه صحابه به شهادت رسید. شهید حسینی زبان گویای انقلاب اسلامی ایران در شبه قاره هند بود.

تولد

عارف حسین، فرزند سید فضل حسین، در 4 آذر 1325/ 25 نوامبر 1946 در روستای پیوار، از توابع شهرستان پاراچنار، در پاکستان، در خانواده‌ای مذهبی و روحانی از سادات پاکستان به دنیا آمد. زادگاه او در نوار مرزی پاکستان و افغانستان قرار گرفته است که در آن سه قبیله غندی‌خیل، علی‌زئی و دویرزئی زندگی می‌کنند. حسینی از قبیله پشتون دویرزئی بود.

سلسله نسب

سلسله‌نسب او به شاه شرف بوعلی قلندر بن سید فخر ولی می‌رسد که در کرمان مدفون است. چون نسب ایشان را به حسین الاصغر، فرزند امام زین‌العابدین علیه‌السلام، منتهی می‌دانند، خاندان وی به حسینی معروف است.[۱] اجداد او ــ که بسیاری از آنان روحانی و مبلّغ بودندــ برای نشر معارف اسلامی و اهل‌بیت علیهم‌السلام در منطقه پیوار و نواحی آن فعالیت داشتند.

تحصیلات

حسینی دوران کودکی را در زادگاه خود سپری کرد و قرآن کریم و تعالیم ابتدایی دینی را نزد پدرش، که روحانی بود، فراگرفت. سپس به مدرسه رفت و بعد از اتمام دوره دبستان و راهنمایی، راهی دبیرستانی در پاراچنار گردید. در 1343ش دیپلم گرفت و پس از آن به مدرسه جعفریه پاراچنار رفت و فراگیری دروس دینی را نزد حاجی غلام جعفر لقمان‌خیل آغاز کرد و در مدت کوتاهی ادبیات عرب را فراگرفت. زبان مادری او پشتو بود. علاوه برآن، وی به فارسی و عربی و اردو نیز تسلط داشت.

حسینی در 1346ش برای ادامه تحصیل به نجف رفت و علاوه بر تکمیل دانش ادب عربی نزد مدرّس افغانی، استاد معروف ادبیات عرب در حوزه نجف و سپس قم، دروس سطح مقدماتی و عالی فقه و اصول را نزد استادان مختلف آموخت. وی توسط آیت‌اللّه مدنی با امام خمینی آشنا شد و در حلقه درس ایشان شرکت کرد.[۲] او نزد اساتید حوزه علمیه قم، آقایان مکارم شیرازی، وحید خراسانی، تبریزی، حرم‌پناهی و سیدکاظم حائری، اصول و فقه و تفسیر آموخت. همچنین از درس فلسفه مرتضی مطهری بهره برد.

فعالیت سیاسی

در 1352ش، او را به جرم شرکت در فعالیت‌های انقلابی، دستگیر و زندانی و پس از مدتی از نجف اخراج کردند. وی به زادگاه خود بازگشت و ده ماه در پاراچنار به تبلیغ دین پرداخت. در همین زمان ازدواج کرد.[۳] در 1353ش دوباره تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به نجف برود، اما دولت عراق به وی روادید نداد؛ از این‌رو، در همان سال راهی قم گردید. هنگام تحصیل در قم در تظاهرات برضد حکومت پهلوی شرکت می‌کرد و به همین سبب بازداشت شد. چون وی از امضای تعهدنامه، مبنی بر شرکت نکردن در تظاهرات و سخنرانی‌ها و ارتباط با انقلابیون، خودداری کرد، در اواخر دی 1357، مجبور به ترک ایران شد و به پاکستان بازگشت. او از 1357ش تا اواخر 1363ش در مدرسه جعفریه پاراچنار به تدریس پرداخت. حسینی از مدرسه جعفریه پاراچنار در شبهای جمعه به دانشگاه پیشاور می‌رفت و اخلاق اسلامی تدریس می‌کرد.[۴]

فعالیت در نهضت جعفریه

با ایجاد نهضت جعفریه در 1358ش، در آن قالب به فعالیت پرداخت. مفتی جعفر حسین، رهبر و بنیان‌گذار نهضت جعفریه، حسینی را به عضویت شورای عالی سازمان در آورد. توانایی او در مدیریت کارهای جمعی موجب شد تا پس از درگذشت مفتی جعفر حسین در شهریور 1362، شورای عالی نهضت جعفریه در بَکَّر/ بهَکَّر، به اتفاق آرا، او را به رهبری شیعیان و ریاست نهضت برگزیند. حسینی جهل و بی‌سوادی را علت اصلی عقب‌ماندگی و انحطاط جامعه اسلامی می‌دانست و برای مبارزه با بی‌سوادی و خرافه‌پرستی، اقدام به تأسیس مراکز فرهنگی (مانند مدرسه و کتابخانه و مسجد) نمود، از جمله مدرسه دارالمعارف الاسلامیه، جامعه اهل‌البیت و انوارالمدارس.

خدمات

وی علاوه بر توجه به نیازهای فرهنگی، عبادی و مذهبی مردم، به نیازهای بهداشتی و اقتصادی آنان نیز توجه داشت؛ لذا در مناطق محروم چند بیمارستان و درمانگاه تأسیس کرد، از جمله شفاخانه علمدار در شهرستان پاراچنار و یک درمانگاه در کراچی.

شهادت

حسینی در 14 مرداد 1367 در مدرسه دارالمعارف الاسلامیه پیشاور، از سوی افراد ناشناس، هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. امام خمینی در این حادثه، ضمن دادنِ پیام تسلیت هیئتی را برای شرکت در تشییع جنازه حسینی اعزام کرد. ژنرال ضیاءالحق، رئیس‌جمهور وقت پاکستان، نیز با هیئتی عالی‌رتبه، در تشییع جنازه حاضر شد. جنازه حسینی را به زادگاهش بردند و در کنار مزار یکی از سادات به خاک سپردند.[۵]

پانویس

  1. رضاخان، ص 23
  2. رضاخان، ص 33
  3. رضاخان، ص 44
  4. رضاخان، ص 56ـ 57
  5. زندگی‌نامه علامه شهید عارف حسین الحسینی از ولادت تا شهادت

منابع

زندگی‌نامه علامه شهید عارف حسین الحسینی از ولادت تا شهادت، تهیه‌کننده: مؤسسه شهیدالحسینی، قم: نشر شاهد، 1369ش؛

تسلیم رضاخان، سفیر نور، لاهور 1998؛ حسین عارف نقوی، تذکره علمای امامیه پاکستان، ترجمه محمدهاشم، مشهد 1370ش.