شیخ صفی‌الدین اردبیلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[ماه محرم الحرام' به '[[محرم الحرام')
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
{{جعبه اطلاعات شخصیت
<br>
| عنوان =  شیخ صفی‌الدین اردبیلی
''آخرین مرتبه این صفحه در
| تصویر = شیخ صفی‌الدین اردبیلی.jpg
</div>
| نام = صفی‌الدین ابوالفتح اسحاق اردبیلی
| نام‌های دیگر = {{فهرست جعبه عمودی |شیخ صفی  |شروانشاه خلیل الله، جنید (جدّ شاه اسماعیل) }}
| سال تولد = ۶۵۰
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت = 
| تاریخ درگذشت = دوشنبه ۱۲ [[محرم الحرام|محرم]]، ۷۳۵ قمری
| محل درگذشت = اردبیل، بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی
| استادان = شیخ زاهد گیلانی
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار =
| فعالیت‌ها = مؤسس طریقت صوفیانه «صفوی» عارف، شاعر
| وبگاه =
}}
'''شیخ صفی‌الدین اردبـیلی‌''' عارف و شاعر قرن هشتم [[هجری قمری]]، مرید و داماد [[شیخ زاهد گیلانی]]، جدّ بزرگ پادشاهان صفوی و نیای [[شاه اسماعیل]] اول مؤسس [[صفویه|سلسله صفویان]]. یکی از [[تصوف|مشایخ صوفیه]] در زمان [[مغول|ایلخانان‌ مغول]] بود. نیز هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرین‌کلاه بود. که در منطقه [[مغان]] مقیم شده بود. صفی‌الدین اشعاری به زبان آذری در کتاب صفوةالصفا و سلسلةالنسب سروده‌است. او پایه‌گذار [[خانقاه]] صفوی در [[اردبیل]] بود که با گذشت زمان پیروان بسیاری به دست آورد.  


<div class="wikiInfo">[[پرونده:شیخ صفی‌الدین اردبیلی.jpg |جایگزین=شیخ صفی‌الدین اردبیلی]]
== زندگی‌نامه ==
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
صفی‌الدین فرزند مردی زارع بود و در سال ۶۵۰ق در روستای کلخوران، واقع در شمال‌غربی اردبیل، زاده شد. به‌جز مدتی که به [[فارس]] و [[گیلان]] سفر کرد، تا پایان عمر در همان روستا ساکن بود. شیخ صفی در کودکی توجه خاصی به امور مذهبی نشان می‌داد. در جوانی [[قرآن]] را حفظ کرد و ضمن تحصیل علوم مقدماتی به زهد و ریاضت پرداخت. گاهی در مزار شیخ فرج اردبیلی و گاهی در مرقد شیخ ابوسعید اردبیلی به عبادت مشغول می‌شد
!نام
!شیخ صفی‌الدین اردبیلی
|-
|نام کامل
|صفی‌الدین ابوالفتح اسحاق اردبیلی
|-
|القاب
|برهان الاصفیاء • قطب‌الاقطاب • شیخ‌العارفین
|-
|زادهٔ
|۶۵۰
|-
|نام پدر
|امین‌الدین جبرئیل
|-
|نسب
|از نسل امام موسی کاظم(ع)
|-
|زادگاه
|اردبیل • روستای کلخوران
|-
|استاد
|شیخ زاهد گیلانی
|-
|نقش های برجسته
|مؤسس طریقت صوفیانه «صفوی» عارف • شاعر
|-
|خویشاوند
|نیای شاه اسماعیل اول
|-
|تاریخ وفات
|دوشنبه ۱۲ محرم ۷۳۵ق
|-
|محل دفن
|اردبیل • بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی
|-
|}
</div>


شیخ صفی الدین اردبـیلی‌ عارف و شاعر قرن هشتم [[هجری قمری]]، مرید و داماد شیخ زاهد گیلانی، جدّ بزرگ پادشاهان صفوی و نیای [[شاه اسماعیل]] اول مؤسس سلسله صفویان. یکی از [[مشایخ صوفیه]] در زمان [[ایلخانان‌ مغول]] بود.  نیز هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرین‌کلاه بود. که در منطقه [[مغان]] مقیم شده بود. صفی‌الدین اشعاری به زبان آذری در کتاب صفوةالصفا و سلسلةالنسب سروده‌است. او پایه‌گذار [[خانقاه]] صفوی در [[اردبیل]] بود که با گذشت زمان پیروان بسیاری به دست آورد.  
شیخ صفی در پایان زندگی به [[حج]] رفت و پیش از رفتن، پسرش صدرالدین را به جای خود گماشت. وی در بازگشت از این سفر بیمار شد و پس از دوازده روز بیماری، در صبح روز دوشنبه ۱۲ [[محرم الحرام|محرم]] ۷۳۵ق در ۸۵ سالگی، در اردبیل زندگی را بدرود گفت. فرزندان او، به‌ویژه پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به [[بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی]] معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی [[ایران]] به‌شمار می‌رود.


=زندگی‌نامه=
== همسران و فرزندان ==
همسر اول شیخ صفی الدین، بی‌بی فاطمه دختر [[شیخ زاهد گیلانی]] است که سه پسرش به‌نام‌های محیی‌الدین (د. ۷۲۴ ق)، صدرالدین موسی (د. ۷۹۴ ق) و ابوسعید از او است. بدین ترتیب، نیای مادری صفویان، زاهد گیلانی است که مراد شیخ صفی بوده است. همسر دوم او، دختر اخی‌سلیمان کلخورانه بوده و دو پسر به نام‌های علاءالدین و شرف‌الدین از او داشته است. نسل پادشاهان صفوی از شیخ صدرالدین، پسر دوم شیخ صفی است.


صفی‌الدین فرزند مردی زارع بود و در سال ۶۵۰ق در روستای کلخوران، واقع در شمال‌غربی اردبیل، زاده شد. به‌جز مدتی که به [[فارس]] و [[گیلان]] سفر کرد، تا پایان عمر در همان روستا ساکن بود. شیخ صفی در کودکی توجه خاصی به امور مذهبی نشان می‌داد. در جوانی [[قرآن]] را حفظ کرد و ضمن تحصیل علوم مقدماتی به زهد و ریاضت پرداخت. گاهی در مزار شیخ فرج اردبیلی و گاهی در مرقد شیخ ابوسعید اردبیلی به عبادت مشغول می‌شد
== مذهب شیخ صفی ==
درباره مذهب شیخ صفی، تردیدهایی وجود دارد. بنابر منابع زندگی‌نامه وی، از جمله کتاب صفوةالصفا، نوشته [[ابن بزّاز]]، که مهمترین و قدیم‌ترین کتاب در این باب است، او [[شیعه]] بوده ولی برخی پژوهش‌گران معاصر قرائنی بر [[شافعی]] بودن او یافته‌اند. ابن بزّاز از اهالی اردبیل و با شیخ صدرالدین موسی پسر شیخ صفی‌الدین معاصر بوده است. او در این کتاب، حکایتی نقل می‌کند که گفته‌اند اشارتی است بر مذهب شیخ صفی‌الدین: «از شیخ صفی‌الدین پرسیدند: شیخ را [[مذهب]] چیست؟ فرمود: که ما مذهب [[ائمه]] داریم و ائمه را دوست داریم.»


شیخ صفی در پایان زندگی به [[حج]] رفت و پیش از رفتن، پسرش، صدرالدین، را به جای خود گماشت. وی در بازگشت از این سفر بیمار شد و پس از دوازده روز بیماری، در صبح روز دوشنبه ۱۲ [[محرم]] ۷۳۵ق در ۸۵ سالگی، در اردبیل، زندگی را بدرود گفت. فرزندان او، به‌ویژه پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به [[بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی]] معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی [[ایران]] به‌شمار می‌رود.
آنچه مسلم به نظر می‌رسد، این است که شیخ صفی‌الدین دوستدار [[اهل بیت|اهل‌بیت(علیه‌السلام)]] بوده و این مطلب در گفتارها و اشعار به جامانده از وی قابل اثبات است.


=همسران و فرزندان=
== طریقت صفوی ==
صَفی‌ُالدّین اَردبیلی (۶۵۰-۷۳۵ق)، معروف به شیخ صفی اردبیلی، عارف و شاعر قرن هشتم هجری قمری، مرید و داماد شیخ زاهد گیلانی و نیای شاه اسماعیل اول مؤسس سلسله صفویان.


همسر اول شیخ صفی الدین، بی‌بی فاطمه دختر [[شیخ زاهد گیلانی]] است که سه پسرش به‌نام‌های محیی‌الدین (د.۷۲۴ ق)، صدرالدین موسی (د.۷۹۴ ق) و ابوسعید از او است. بدین ترتیب، نیای مادری صفویان، زاهد گیلانی است که مراد شیخ صفی بوده است. همسر دوم او، دختر اخی‌سلیمان کلخورانه بوده و دو پسر به نام‌های علاءالدین و شرف‌الدین از او داشته است. نسل پادشاهان صفوی از شیخ صدرالدین، پسر دوم شیخ صفی است.
درباره سیادت و تشیع صفی الدین، بین مورخان و محققان اختلافاتی وجود دارد. پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی ایران به‌شمار می‌رود.


=طریقت صفوی=
نسب صفی الدین را با ۱۹ واسطه به [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم(علیه‌السلام)]]، [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام هفتم]] [[مذهب شیعه|شیعیان]] [[امامیه]] رسانده‌اند. در ریحانة‌الادب، صفاتی چون «برهان الاصفیاء»، «قطب‌الاقطاب» و «شیخ‌العارفین» برای او ذکر شده است.


صَفی‌ُالدّین اَردبیلی (۶۵۰-۷۳۵ق)، معروف به شیخ صفی اردبیلی، عارف و شاعر قرن هشتم هجری قمری، مرید و داماد شیخ زاهد گیلانی و نیای شاه اسماعیل اول مؤسس سلسله صفویان.
ابدال زاهدی(درگذشته ۱۱۰۰ق) در کتاب سلسلة النسب صفویه، نسب شیخ صفی‌الدین را تا امام کاظم (علیه‌السلام) نام برده است. خواندمیر نیز شجره‌نامۀ صفی الدین را همانند زاهدی ذکر کرده با این تفاوت که یکی از اجدادش را به جای «محمد بن حسن»، «محمد بن حسین» نام برده است.
 
وجود القابی چون سید برای شیخ صفی، در برخی اسناد قدیمی (قبل از تاسیس سلسلۀ صفویه)، نشان از سیادت وی داشته است. القابی که بعضاً در مکاتباتِ مخالفان این خاندان هم یافت می‌شده است. به عنوان نمونه، شروانشاه خلیل الله، جنید (جدّ [[شاه اسماعیل]]) را در نامه‌ای (که موجود است) از زمره [[سادات]] برشمرده است؛ یا سلطان بایزید دوم [[عثمانی]] نیز، درباره شیخ حیدر از عناوینی استفاده می‌کند که نشان‌دهنده سید بودن این خاندان است.


درباره سیادت و تشیع صفی الدین، بین مورخان و محققان اختلافاتی وجود دارد. پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی ایران به‌شمار می‌رود.
برخی پژوهش‌گران معاصر، در سیادت و تشیع شیخ صفی الدین تردید دارند و معتقدند که در دوره [[صفویان]]، برخی منابع مربوط به زندگی‌نامه و نسب شیخ صفی را به صورت هدفمند تحریف کرده‌اند. ادوارد براون نوشته است که کتاب صفوة الصفا(منبع اصلی زندگی‌نامه صفی الدین) در زمان [[شاه طهماسب]] و به امر او به دست ابوالفتح حسینی تصحیح شد. ابوالفتح رنگ [[تسنن]] را از آن محو کرد و کلمه سید را برای اسامی شاهان صفویه افزود.


نسب صفی الدین را با ۱۹ واسطه به [[امام موسی کاظم(ع)]]، امام هفتم [[شیعیان]] [[امامیه]] رسانده‌اند. در ریحانة‌الادب، صفاتی چون «برهان الاصفیاء»، «قطب‌الاقطاب» و «شیخ‌العارفین» برای او ذکر شده است.
اخیرا برخی پژوهش‌گران مدعی شده‌اند که مدارکی دیگر دال بر سیادت صفویان یافته‌اند و در‌این‌باره مقالاتی نیز نوشته‌اند یک محقق ایرانی نیز اظهار داشته است که قدیمی‌ترین سنگ نوشته مرتبط با گرایش مذهبی و سیادت شیخ صفی را در اردبیل کشف کرده که سیادت او و خاندانش را اثبات می‌کند.


ابدال زاهدی(درگذشته ۱۱۰۰ق) در کتاب سلسلة النسب صفویه، نسب شیخ صفی‌الدین را تا امام کاظم (ع) نام برده است. خواندمیر نیز شجره‌نامۀ صفی الدین را همانند زاهدی ذکر کرده با این تفاوت که یکی از اجدادش را به جای «محمد بن حسن»، «محمد بن حسین» نام برده است.
== آموزش و تدریس ==
صفی‌الدین نخست در اردبیل دانش آموخت. چون از دانشمندان آن شهر بی‌نیاز شد، در پی پیری می‌گشت که او را ارشاد کند و چون شنید که شیخ نجیب‌الدّین بُزغُش شیرازی در [[شیراز]] حلقه تصوف دارد، به شیراز رفت. اما وقتی به آنجا رسید که شیخ نجیب‌الدین وفات یافته بود. گفته شده که وی با [[سعدی |سعدی شیرازی]] در شیراز ملاقات کرده است.


وجود القابی چون سید برای شیخ صفی، در برخی اسناد قدیمی (قبل از تاسیس سلسلۀ صفویه)، نشان از سیادت وی داشته است. القابی که بعضاً در مکاتباتِ مخالفان این خاندان هم یافت می‌شده است. به عنوان نمونه، شروانشاه خلیل الله، جنید (جدّ [[شاه اسماعیل]]) را در نامه‌ای (که موجود است) از زمره [[سادات]] برشمرده است؛ یا سلطان بایزید دوم [[عثمانی]] نیز، درباره شیخ حیدر از عناوینی استفاده می‌کند که نشان دهنده سید بودن این خاندان است.
شیخ صفی چندی در حلقه مریدان مشایخ معروف آن دوران، شیخ رکن‌الدین بیضاوی و امیرعبدالله، درآمد و امیرعبدالله او را به شیخ تاج‌الدین ابراهیم، معروف به دیدار با شیخ زاهد گیلانی، عارف مشهور آن زمان که در گیلان می‌زیست، تشویق کرد و شیخ صفی چهار سال در پی شیخ زاهد می‌گشت تا اینکه در روستایی، در منطقه گیلان، به او رسید و تا زمان مرگ شیخ زاهد، مدت ۲۵ سال، در حلقه مریدان او بود و از او اخذ انابت و فنون طریقت کرد و دست ارادت بدو داد و داماد او شد و پس از مرگ او، در همان طریقت، جانشین وی شد. شیخ صفی در این زمان گاهی در [[لاهیجان]] و گاهی در اردبیل زندگی می‌کرد. او همچنین معاصر شیخ علاءالدوله سمنانی بود و منابع از ارتباط معنوی ایشان سخن گفته‌اند.


برخی پژوهشگران معاصر، در سیادت و تشیع شیخ صفی الدین تردید دارند و معتقدند که در دوره [[صفویان]]، برخی منابع مربوط به زندگی نامه و نسب شیخ صفی را به صورت هدفمند تحریف کرده اند.ادوارد براون نوشته است که کتاب صفوة الصفا(منبع اصلی زندگی نامه صفی الدین) در زمان [[شاه طهماسب]] و به امر او به دست ابوالفتح حسینی تصحیح شد. ابوالفتح رنگ [[تسنن]] را از آن محو کرد و کلمه سید را برای اسامی شاهان صفویه افزود.
شیخ صفی بیش از ۳۰ سال به هدایت و ارشاد طالبان اشتغال داشت و گفته‌اند که بیش از ۱۰۰ هزار نفر را تربیت کرد. نیز آورده‌اند که تعداد مریدان و توسعه نفوذ او در [[آسیای صغیر]] نیز بسیار بوده است.


اخیرا برخی پژوهشگران مدعی شده‌اند که مدارکی دیگر دال بر سیادت صفویان یافته‌اند و در این باره مقالاتی نیز نوشته‌اند یک محقق ایرانی نیز اظهار داشته است که قدیمی‌ترین سنگ نوشته مرتبط با گرایش مذهبی و سیادت شیخ صفی را در اردبیل کشف کرده که سیادت او و خاندانش را اثبات می‌کند.
== آثار ==
از شیخ صفی کتاب مستقلی برجای نمانده است، ولی بنابر باب چهارم از کتاب ابن‌بزاز، که به تفسیرهای عرفانی صفی‌الدین اردبیلی از آیات قرآنی و [[احادیث نبوی]] اختصاص دارد، او، در علوم دینی و شعر دستی داشته است. وی در این تفسیرها به اشعار [[سنایی]]، [[عطار]]، [[عراقی]]، [[مولوی]] و [[سعدی]] استشهاد می‌کند.


=آموزش و تدریس=
کتابی به نام قُرّاء مجموعه را نیز به شیخ نسبت داده‌اند. شیخ صفی به لهجه گیلانی و زبان رایج فارسی شعر می‌سرود که از اشعار او چند بیتی به جا مانده است


صفی‌الدین نخست در اردبیل دانش آموخت. چون از دانشمندان آن شهر بی‌نیاز شد، در پی پیری می‌گشت که او را ارشاد کند و چون شنید که شیخ نجیب‌الدّین بُزغُش شیرازی در [[شیراز]] حلقه تصوف دارد، به شیراز رفت. اما وقتی به آنجا رسید که شیخ نجیب‌الدین وفات یافته بود. گفته شده که وی با [[سعدی شیرازی]] در شیراز ملاقات کرده است.
== جایگاه شیخ صفی ==
شیخ صفی از عارفان نامی عهد اولجایتو و پسرش، ابوسعید بهادرخان ایلخانی، بود که با مریدان خود در آن ایام در کلخوران، در اطراف مقبره پدر خود، می‌زیست. شیخ صفی، به سبب مقام بلند عرفانی خود، همواره از توجه ایلخانان [[مغول]] برخوردار بود. وی در دستگاه [[غازان‌خان]] به اعتبار مُراد مقتدر خود، شیخ زاهد، قرب و منزلتی داشت. [[خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی]] وزیر به او احترام می‌گذاشت و هر ساله برای مخارج خانوار او نقد و جنس فراوان می‌فرستاد. خواجه رشیدالدین در مکتوبی به پسر خود، امیراحمد حاکم اردبیل، توصیه کرده است که در معامله خود با مردم اردبیل چنان کند که شیخ صفی‌الدین از او راضی و شاکر باشد.


شیخ صفی چندی در حلقه مریدان مشایخ معروف آن دوران، شیخ رکن‌الدین بیضاوی و امیرعبدالله، درآمد و امیرعبدالله او را به شیخ تاج‌الدین ابراهیم، معروف به دیدار با شیخ زاهد گیلانی، عارف مشهور آن زمان که در گیلان می‌زیست، تشویق کرد و شیخ صفی چهار سال در پی شیخ زاهد می‌گشت تا اینکه در روستایی، در منطقه گیلان، به او رسید و تا زمان مرگ شیخ زاهد، مدت ۲۵ سال، در حلقه مریدان او بود و از او اخذ انابت و فنون طریقت کرد و دست ارادت بدو داد و داماد او شد و پس از مرگ او، در همان طریقت، جانشین وی شد. شیخ صفی در این زمان گاهی در [[لاهیجان]] و گاهی در اردبیل زندگی می‌کرد. او همچنین معاصر شیخ علاءالدوله سمنانی بود و منابع از ارتباط معنوی ایشان سخن گفته‌اند.
== تاثیرات سیاسی ==
صفی‌الدین مؤسس طریقت صوفیانه «صفوی» است که پیروان آن کلاه سرخ دوازده تَرَکی بر سر می‌گذاشتند و برای همین [[قزل‌باش]]، یعنی سرسرخ، نامیده می‌شوند. صفویه، چون به یاری ایشان به پادشاهی رسیدند، همان کلاه را تاج سلطنت خود کردند.


شیخ صفی بیش از ۳۰ سال به هدایت و ارشاد طالبان اشتغال داشت و گفته‌اند که بیش از ۱۰۰ هزار نفر را تربیت کرد. نیز آورده‌اند که تعداد مریدان و توسعه نفوذ او در [[آسیای صغیر]] نیز بسیار بوده است.  
با رهبری شیخ صفی، به‌رغم مخالفت‌ها و کارشکنی‌های فرزندان شیخ زاهد و پیروان او، نام [[فرقه زاهدیه]] زیر نام جدید صفویه ظاهر شد و به سبب وسعت و اهمیتی که یافته بود از صورت یک فرقه صوفیانه به شکل نهضتی مذهبی در اردبیل درآمد و به صورت دعوتی در سراسر ایران، [[سوریه]] و آسیای صغیر پراکنده شد و حتی به [[سیلان]] نیز رسید. صفی‌الدین حتی در دوره حیات خود تأثیر سیاسی بسیاری بر جای نهاد. تعیین پسرش، صدرالدین موسی، به جانشینی خود نشان می‌دهد که او قصد داشته قدرت سیاسی را در دودمان صفوی حفظ کند


=پانویس=
== منابع ==
{{پانویس|2}}
[https://ardebil.farhang.gov.ir/fa/person/detail/701 برگرفته از سایت شیخ صفی الدین اردبیلی | اردبیل]


[[رده:صفویان]]
[[رده:صفویه]]
[[رده:رهبران فرقه‌های اسلامی]]
[[رده:ادیان و آیین‌ها]]
[[رده:مسلمانان سنی اهل ایران]]
[[رده:ایران]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۳

شیخ صفی‌الدین اردبیلی
شیخ صفی‌الدین اردبیلی.jpg
نام کاملصفی‌الدین ابوالفتح اسحاق اردبیلی
نام‌های دیگر
  • شیخ صفی
  • شروانشاه خلیل الله، جنید (جدّ شاه اسماعیل)
اطلاعات شخصی
روز درگذشتدوشنبه ۱۲ محرم، ۷۳۵ قمری
محل درگذشتاردبیل، بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی
دیناسلام، شیعه
استادانشیخ زاهد گیلانی
فعالیت‌هامؤسس طریقت صوفیانه «صفوی» عارف، شاعر

شیخ صفی‌الدین اردبـیلی‌ عارف و شاعر قرن هشتم هجری قمری، مرید و داماد شیخ زاهد گیلانی، جدّ بزرگ پادشاهان صفوی و نیای شاه اسماعیل اول مؤسس سلسله صفویان. یکی از مشایخ صوفیه در زمان ایلخانان‌ مغول بود. نیز هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرین‌کلاه بود. که در منطقه مغان مقیم شده بود. صفی‌الدین اشعاری به زبان آذری در کتاب صفوةالصفا و سلسلةالنسب سروده‌است. او پایه‌گذار خانقاه صفوی در اردبیل بود که با گذشت زمان پیروان بسیاری به دست آورد.

زندگی‌نامه

صفی‌الدین فرزند مردی زارع بود و در سال ۶۵۰ق در روستای کلخوران، واقع در شمال‌غربی اردبیل، زاده شد. به‌جز مدتی که به فارس و گیلان سفر کرد، تا پایان عمر در همان روستا ساکن بود. شیخ صفی در کودکی توجه خاصی به امور مذهبی نشان می‌داد. در جوانی قرآن را حفظ کرد و ضمن تحصیل علوم مقدماتی به زهد و ریاضت پرداخت. گاهی در مزار شیخ فرج اردبیلی و گاهی در مرقد شیخ ابوسعید اردبیلی به عبادت مشغول می‌شد

شیخ صفی در پایان زندگی به حج رفت و پیش از رفتن، پسرش صدرالدین را به جای خود گماشت. وی در بازگشت از این سفر بیمار شد و پس از دوازده روز بیماری، در صبح روز دوشنبه ۱۲ محرم ۷۳۵ق در ۸۵ سالگی، در اردبیل زندگی را بدرود گفت. فرزندان او، به‌ویژه پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی ایران به‌شمار می‌رود.

همسران و فرزندان

همسر اول شیخ صفی الدین، بی‌بی فاطمه دختر شیخ زاهد گیلانی است که سه پسرش به‌نام‌های محیی‌الدین (د. ۷۲۴ ق)، صدرالدین موسی (د. ۷۹۴ ق) و ابوسعید از او است. بدین ترتیب، نیای مادری صفویان، زاهد گیلانی است که مراد شیخ صفی بوده است. همسر دوم او، دختر اخی‌سلیمان کلخورانه بوده و دو پسر به نام‌های علاءالدین و شرف‌الدین از او داشته است. نسل پادشاهان صفوی از شیخ صدرالدین، پسر دوم شیخ صفی است.

مذهب شیخ صفی

درباره مذهب شیخ صفی، تردیدهایی وجود دارد. بنابر منابع زندگی‌نامه وی، از جمله کتاب صفوةالصفا، نوشته ابن بزّاز، که مهمترین و قدیم‌ترین کتاب در این باب است، او شیعه بوده ولی برخی پژوهش‌گران معاصر قرائنی بر شافعی بودن او یافته‌اند. ابن بزّاز از اهالی اردبیل و با شیخ صدرالدین موسی پسر شیخ صفی‌الدین معاصر بوده است. او در این کتاب، حکایتی نقل می‌کند که گفته‌اند اشارتی است بر مذهب شیخ صفی‌الدین: «از شیخ صفی‌الدین پرسیدند: شیخ را مذهب چیست؟ فرمود: که ما مذهب ائمه داریم و ائمه را دوست داریم.»

آنچه مسلم به نظر می‌رسد، این است که شیخ صفی‌الدین دوستدار اهل‌بیت(علیه‌السلام) بوده و این مطلب در گفتارها و اشعار به جامانده از وی قابل اثبات است.

طریقت صفوی

صَفی‌ُالدّین اَردبیلی (۶۵۰-۷۳۵ق)، معروف به شیخ صفی اردبیلی، عارف و شاعر قرن هشتم هجری قمری، مرید و داماد شیخ زاهد گیلانی و نیای شاه اسماعیل اول مؤسس سلسله صفویان.

درباره سیادت و تشیع صفی الدین، بین مورخان و محققان اختلافاتی وجود دارد. پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی ایران به‌شمار می‌رود.

نسب صفی الدین را با ۱۹ واسطه به امام موسی کاظم(علیه‌السلام)، امام هفتم شیعیان امامیه رسانده‌اند. در ریحانة‌الادب، صفاتی چون «برهان الاصفیاء»، «قطب‌الاقطاب» و «شیخ‌العارفین» برای او ذکر شده است.

ابدال زاهدی(درگذشته ۱۱۰۰ق) در کتاب سلسلة النسب صفویه، نسب شیخ صفی‌الدین را تا امام کاظم (علیه‌السلام) نام برده است. خواندمیر نیز شجره‌نامۀ صفی الدین را همانند زاهدی ذکر کرده با این تفاوت که یکی از اجدادش را به جای «محمد بن حسن»، «محمد بن حسین» نام برده است.

وجود القابی چون سید برای شیخ صفی، در برخی اسناد قدیمی (قبل از تاسیس سلسلۀ صفویه)، نشان از سیادت وی داشته است. القابی که بعضاً در مکاتباتِ مخالفان این خاندان هم یافت می‌شده است. به عنوان نمونه، شروانشاه خلیل الله، جنید (جدّ شاه اسماعیل) را در نامه‌ای (که موجود است) از زمره سادات برشمرده است؛ یا سلطان بایزید دوم عثمانی نیز، درباره شیخ حیدر از عناوینی استفاده می‌کند که نشان‌دهنده سید بودن این خاندان است.

برخی پژوهش‌گران معاصر، در سیادت و تشیع شیخ صفی الدین تردید دارند و معتقدند که در دوره صفویان، برخی منابع مربوط به زندگی‌نامه و نسب شیخ صفی را به صورت هدفمند تحریف کرده‌اند. ادوارد براون نوشته است که کتاب صفوة الصفا(منبع اصلی زندگی‌نامه صفی الدین) در زمان شاه طهماسب و به امر او به دست ابوالفتح حسینی تصحیح شد. ابوالفتح رنگ تسنن را از آن محو کرد و کلمه سید را برای اسامی شاهان صفویه افزود.

اخیرا برخی پژوهش‌گران مدعی شده‌اند که مدارکی دیگر دال بر سیادت صفویان یافته‌اند و در‌این‌باره مقالاتی نیز نوشته‌اند یک محقق ایرانی نیز اظهار داشته است که قدیمی‌ترین سنگ نوشته مرتبط با گرایش مذهبی و سیادت شیخ صفی را در اردبیل کشف کرده که سیادت او و خاندانش را اثبات می‌کند.

آموزش و تدریس

صفی‌الدین نخست در اردبیل دانش آموخت. چون از دانشمندان آن شهر بی‌نیاز شد، در پی پیری می‌گشت که او را ارشاد کند و چون شنید که شیخ نجیب‌الدّین بُزغُش شیرازی در شیراز حلقه تصوف دارد، به شیراز رفت. اما وقتی به آنجا رسید که شیخ نجیب‌الدین وفات یافته بود. گفته شده که وی با سعدی شیرازی در شیراز ملاقات کرده است.

شیخ صفی چندی در حلقه مریدان مشایخ معروف آن دوران، شیخ رکن‌الدین بیضاوی و امیرعبدالله، درآمد و امیرعبدالله او را به شیخ تاج‌الدین ابراهیم، معروف به دیدار با شیخ زاهد گیلانی، عارف مشهور آن زمان که در گیلان می‌زیست، تشویق کرد و شیخ صفی چهار سال در پی شیخ زاهد می‌گشت تا اینکه در روستایی، در منطقه گیلان، به او رسید و تا زمان مرگ شیخ زاهد، مدت ۲۵ سال، در حلقه مریدان او بود و از او اخذ انابت و فنون طریقت کرد و دست ارادت بدو داد و داماد او شد و پس از مرگ او، در همان طریقت، جانشین وی شد. شیخ صفی در این زمان گاهی در لاهیجان و گاهی در اردبیل زندگی می‌کرد. او همچنین معاصر شیخ علاءالدوله سمنانی بود و منابع از ارتباط معنوی ایشان سخن گفته‌اند.

شیخ صفی بیش از ۳۰ سال به هدایت و ارشاد طالبان اشتغال داشت و گفته‌اند که بیش از ۱۰۰ هزار نفر را تربیت کرد. نیز آورده‌اند که تعداد مریدان و توسعه نفوذ او در آسیای صغیر نیز بسیار بوده است.

آثار

از شیخ صفی کتاب مستقلی برجای نمانده است، ولی بنابر باب چهارم از کتاب ابن‌بزاز، که به تفسیرهای عرفانی صفی‌الدین اردبیلی از آیات قرآنی و احادیث نبوی اختصاص دارد، او، در علوم دینی و شعر دستی داشته است. وی در این تفسیرها به اشعار سنایی، عطار، عراقی، مولوی و سعدی استشهاد می‌کند.

کتابی به نام قُرّاء مجموعه را نیز به شیخ نسبت داده‌اند. شیخ صفی به لهجه گیلانی و زبان رایج فارسی شعر می‌سرود که از اشعار او چند بیتی به جا مانده است

جایگاه شیخ صفی

شیخ صفی از عارفان نامی عهد اولجایتو و پسرش، ابوسعید بهادرخان ایلخانی، بود که با مریدان خود در آن ایام در کلخوران، در اطراف مقبره پدر خود، می‌زیست. شیخ صفی، به سبب مقام بلند عرفانی خود، همواره از توجه ایلخانان مغول برخوردار بود. وی در دستگاه غازان‌خان به اعتبار مُراد مقتدر خود، شیخ زاهد، قرب و منزلتی داشت. خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی وزیر به او احترام می‌گذاشت و هر ساله برای مخارج خانوار او نقد و جنس فراوان می‌فرستاد. خواجه رشیدالدین در مکتوبی به پسر خود، امیراحمد حاکم اردبیل، توصیه کرده است که در معامله خود با مردم اردبیل چنان کند که شیخ صفی‌الدین از او راضی و شاکر باشد.

تاثیرات سیاسی

صفی‌الدین مؤسس طریقت صوفیانه «صفوی» است که پیروان آن کلاه سرخ دوازده تَرَکی بر سر می‌گذاشتند و برای همین قزل‌باش، یعنی سرسرخ، نامیده می‌شوند. صفویه، چون به یاری ایشان به پادشاهی رسیدند، همان کلاه را تاج سلطنت خود کردند.

با رهبری شیخ صفی، به‌رغم مخالفت‌ها و کارشکنی‌های فرزندان شیخ زاهد و پیروان او، نام فرقه زاهدیه زیر نام جدید صفویه ظاهر شد و به سبب وسعت و اهمیتی که یافته بود از صورت یک فرقه صوفیانه به شکل نهضتی مذهبی در اردبیل درآمد و به صورت دعوتی در سراسر ایران، سوریه و آسیای صغیر پراکنده شد و حتی به سیلان نیز رسید. صفی‌الدین حتی در دوره حیات خود تأثیر سیاسی بسیاری بر جای نهاد. تعیین پسرش، صدرالدین موسی، به جانشینی خود نشان می‌دهد که او قصد داشته قدرت سیاسی را در دودمان صفوی حفظ کند

منابع

برگرفته از سایت شیخ صفی الدین اردبیلی | اردبیل