بیت المال: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده: بیت المال.jpg |جایگزین= بیت المال]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده: بیت المال.jpg |جایگزین= بیت المال]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
! | !بیتالمال | ||
|- | |- | ||
| | |موضوع | ||
| | |فقهی | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
[[ | '''بیتالمال''' به معنی «خانه دارایی» یا جایی است که اموالی در آنجا نگهداری میشود. در [[صدر اسلام]] بیتالمال به همین معنا بود یعنی جایی که در آن اموالی را که همه [[مسلمانان]] در آن حق داشتند مینهادند. | ||
[[ | بیتالمال، اصطلاحی در [[فقه]] و نام یکی از نهادهای تاریخی دولت اسلامی است. ولی امروز در زبان فارسی بیتالمال به معنی هر مالی است که همه مردم در آن سهم دارند، و غالباً به اموال دولتی گفته میشود. | ||
[[رده: | |||
[[رده: | == معنای بیتالمال== | ||
دهخدا در فرهنگ خود بیتالمال را چنین تعریف میکند: خزانه اسلام و در لطائف به معنی آن مالی است که همه مسلمانان را در آن حقّ باشد. جایی که در آن مالی را گذارند که همه مسلمانان را در آن حقّی باشد<ref>فرهنگ دهخدا، تهران، چاپ دانشگاه، ج4، ص5144،.</ref>. | |||
خلفای صدر اسلام از همان زمانی که در نتیجه فتوحات خود به غنایم و اموال بسیاری دست یافتند، برای حفظ آنها در صدد وسیلهای بر آمدند تا آن غنایم را نگهداری و به تدریج آنها را در راه مصالح جامعه اسلامی صرف کنند و از این رو بیتالمال را تأسیس کردند<ref>بیت المال، پیدایش و تحوّلات آن، ص 15.</ref>. همان گونه که بیان خواهد شد، بیتالمال در صدر اسلام شامل [[خمس]]، [[زكات|زکات]]، [[صدقات]]، [[جزیه]]، فیء و مالیاتهای دیگر دولت اسلامی آن زمان میشد، ولی در این زمان خمس، زکات، صدقات و کفّارات که به نوعی از بیتالمال هستند، در اختیار دولت جمهوری اسلامی قرار نمیگیرد بلکه در اختیار مراجع و فقهای عظام تقلید قرار میگیرد و آن بزرگواران آنها را در مصارف خود مصرف مینمایند؛ امّا مالیاتها، انفال، مصارف و ... در اختیار دولت جمهوری اسلامی است که تحت عنوان بیتالمال در خزانهداری کلّ جمع میگردد. | |||
بنابراین، بیتالمال در معنای عام خود شامل هر دو مورد میگردد، امّا در معنای خاص خود فقط اموال و داراییهای دولت [[جمهوری اسلامی ایران]] را در بر میگیرد که وزارت دارایی عهدهدار حساب و کتاب آن است. | |||
==تاریخچه بیتالمال == | |||
اما در مورد نحوه تقسیم اموال بیتالمال، [[ابن ابی الحدید]] در شرح نهجالبلاغه مینویسد: چون مردم گرد [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] اجتماع نمودند، هدایایی بین زنهای [[مهاجران|مهاجرین]] و [[انصار]] توزیع نمود ، اما هنگامی که عمر به خلافت رسید، بعضی از مردم را بر بعضی دیگر ترجیح داد، پیشینیان از [[مسلمین]] را بر دیگران ترجیح داد، همه مهاجرین را بر انصار، عرب را بر عجم و آزاد را بر برده ترجیح داد<ref>نهجالبلاغه: خطبه 126.</ref>. | |||
لیکن در زمان [[عثمان]] از این بدتر عمل شد و شیوهای که او اتخاذ کرد، در تضاد کامل با دستورات [[قرآن]] و روش پیامبر و حتّی دو خلیفه قبل از خود عمل نمود و رسماً اعلام میکرد که ما نیازمندیهای خود را از این مال برداشت میکنیم گرچه بینی عدّهای به خاک مالیده شود<ref>سنن بیهقی، ج 6، ص 351.</ref>. او درآمدهای بیتالمال را بین خویشان و بستگان خود توزیع میکرد و هیچ گونه اشکالی در این مسأله نمیدید و این روش او سبب آشوبهایی علیه او گردید و در زمان او اموال [[بنی امیه|بنیامیه]] تا مقدار زیادی بالا رفته بود و اوضاع بیتالمال در نهایت آشفتگی قرار داشت. تا آن که نوبت به خلافت [[علی بن ابیطالب|حضرت علی (علیهالسلام)]] رسید، آن حضرت در توزیع بیتالمال بسیار دقیق و حساب شده برخورد میکرد و بر خلاف خلفای قبل از خود، نهایت عدالت و مساوات را به کار میگرفت و همین مسأله باعث گردید که دنیاپرستان و سودجویان نتوانستند شیوه آن حضرت را تحمّل نمایند. | |||
آن حضرت نظریه خود را در مورد بیتالمال در یک جمله کوتاه چنین بیان میکند: «آگاه باشید که بخشیدن بیتالمال در غیر حقّ خود [[اسراف]] و تبذیر است، در حالی که این عمل باعث بالا بردن منزلت انسان در دنیا و پائین آوردن درجه او در آخرت است، او را نزد مردم گرامی میدارد و نزد [[خداوند]] خوار مینماید.» هم چنین میفرماید: «اگر بیتالمال متعلّق به خودم بود آن را به گونهای مساوی توزیع میکردم، چه رسد به این که بیتالمال متعلّق به خداوند است و اختیار آن در دست من نیست و باید به همان گونهای که خداوند دستور داده عمل شود<ref>نهجالبلاغه: خطبه 126.</ref>. | |||
اوضاع و احوال بیتالمال در ابتدای خلافت حضرت به قدری آشفته بود که آن حضرت میفرمودند: اگر اموال بیتالمال را مهر و کابین زنان خود کرده باشید، آنها را باز پس میگیرم. و آن حضرت تمامی امتیازاتی را که تا آن زمان پیدا شده بود لغو نمود و حتی به برادرش عقیل که برای طلب نزد او آمده بود آهن گداخته نشان میدهد و هیچ گاه حاضر نشد که عدل و مساوات را کنار گذارد. | |||
==بودجه و در آمد بیتالمال== | |||
=== فیء=== | |||
که مهمترین درآمد مالی دولت اسلامی بود. که مطابق فرمان خداوند [[انفال]] و فیء را از آن خداوند و پیامبر میداند که به منظور اصلاح ذات النبی در اختیار پیامبر قرار میگیرد<ref>سوره انفال/آیه 1</ref>. علما و دانشمندان اسلامی در تعریف انفال و فیء گفتهاند: انفال جمع نَفل به معنای زیاده است و عبارت از اموال زیر میباشد: | |||
اراضی انفال، جنگلهای طبیعی و نیزارها و نظایر آنها، اموال کسی که [[وارث]] قانونی ندارد، اموال شخصی رؤسای ممالک خارجی که در جنگ با حکومت اسلامی مغلوب میشوند، اشیاء مطلوب و بندگان خوب و زیبا که از [[غنمیت]] جنگ قبل از تسلیم آن، خود پیامبر (ص) یا امام (علیهالسلام) جدا کند که آنها را صفایا مینامند، غنیمت جنگی در جنگی که بدون دستور امام صورت گرفته باشد، دریاها و اقیانوسها و رودهای طبیعی که ملک اشخاص شناخته شده نیست و آن چه که از دریاها و رودها صید میشود، مانند مروارید، ماهی و غیره<ref>جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش 730، ص 94.</ref>. | |||
هم اکنون نیز این مورد به عنوان یکی از منابع درآمدی بیتالمال جمهوری اسلامی ایران میباشد که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 45 بدان اشاره شده است. | |||
و بر اساس این اصل، در آمدهای نفتی و گازی حاصل برای جمهوری اسلامی نیز جزء انفال بوده و به عنوان یکی از منابع در آمدی بیتالمال محسوب میشود. | |||
===جزیه و خراج=== | |||
جزیه عبارت بود از سرانهای که اهل ذمّه به دولت اسلامی در عوض زکات و خمس میپرداختند و در سوره مبارکه توبه، آیه 29 ذکر شده است<ref>همان، ش 2057، ص 260.</ref>. وخراج مالیات مخصوص اراضی که دولت اسلامی از مسلمین یا اجانب تحت مقررات معین میگرفت مکه از سه نوع زمین دریافت میشد: زمینهای مفتوحه عنوه، زمینهایی که به زور به تصرف مسلمانان در میآمد، زمینهایی که از طریق مصالحه به اختیار مسلمانان در میآمد و زمینهایی که در اثنای فتوحات، صاحبان آنها کوچ میکردند و به مسلمانان انتقال مییافت<ref>ماوردی، الأحكام، ص 146؛ محمودی گلپایگانی، سید محمود، فقه اقتصاد اسلامی، ص 134؛ بیات، اسداله، منابع مالی دولت اسلامی، ص 219.</ref>. | |||
ولی امروزه مالیاتی به عنوان جزیه و خراج معمول نبوده است و اهل کتاب نیز همانند سایر مسلمانان تابع قوانین مالیاتی جمهوری اسلامی بوده و همانند مسلمین مالیات میپردازند که در بخش دولت جدید و مالیاتها به آن خواهیم پرداخت. | |||
===درآمد تأسیسات عمومی=== | |||
در آن زمان دولت دست به ایجاد بسیاری بازارها، خانهها، کاروان سراها و ... میزد و آنها را در برابر مبلغی معیّن اجاره میداد. امروزه نیز دولت دست به احداث برخی کارخانهها و کارگاهها و ... میزند که انحصار آنها، مانند کارخانههای پتروشیمی، پالایشگاهها و ... به دست دولت است و درآمدهای حاصل از آنها به خزانهداری کل واریز میشود و یکی از منابع درآمدی بیتالمال است و همین گونه است در آمدهای شهرداری. | |||
==مالیات== | |||
آنچه در مورد مالیات میتوان گفت؛ مالیات، سهمی است که به موجب اصل تعاون ملّی و بر وفق مقرّرات، هر یک از سکنه کشور موظّف است از ثروت و در آمد خود به منظور تأمین هزینههای عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی کشور به قدر قدرت و توانایی خود به دولت بدهد<ref>جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ص 601، ش 4730.</ref>. مالیات جنبه ارادی، اختیاری و داوطلبانه ندارد، بلکه پدیدهای است قاهرانه قانونی و استثنای بر اصل تسلّط اشخاص بر اموال خود. در طبقه بندی جدید، مالیات به دو نوع مستقیم و غیر مستقیم تقسیم میشود. در نوع اول مالیات به طور مستقیم از خود مؤدّی گرفته میشود که قواعد و مقرّرات مربوط به آن در یک قانون خاصّ و مدوّن به نام قانون مالیاتهای مستقیم مشخص شدهاند. | |||
امّا در قسم دوم مالیات از شخصی که مؤدّی محسوب میشود، وصول میگردد و به طور غیر مستقیم به مؤدّی واقعی تحمیل میشود و قانونگذار در قوانین مختلف، مانند قانون وصول مالیات غیرمستقیم برخی کالاها و خدمات مصوب 1374 و یا قانون بودجه هر سال، مواردی را به عنوان منبع مالیاتهای غیر مستقیم پیشبینی میکند. | |||
1. دسته دیگر در آمدهای غیرمالیاتی میباشند که یا ناشی از فعالیتهای اقتصادی و خدماتی دولت است که ذکر آن گذشت یا در نتیجه بهرهبرداری از منابع خالصه، انحصارات دولتی، استقراض و انتشار پول تحصیل میشوند. | |||
2. به عنوان آخرین منبع در آمد دولت، باید به اصل 49 قانون اساسی اشاره نمود؛ این اصل مقرّر میدارد: «دولت موظف است ثروتهای ناشی از [[ربا]]، [[غصب]]، [[رشوه]]، [[اختلاس]]، سرقت، [[قمار]]، سوءاستفاده از [[موقوفات]]، سوءاستفاده از مقاطعه کاریها و معاملات دولتی، فروش زمینهای موات و مباحات اصلی، دائر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیر مشروع را گرفته و به صاحب حق ردّ کند و در صورت معلوم نبودن او به بیتالمال بدهد.» | |||
البته مهمترین منبع در آمدی بیتالمال در جمهوری اسلامی ایران، در آمدهای حاصل از فروش نفت و گاز میباشد که جزو انفال محسوب میشوندو پس از آن مالیات در رتبه بعدی قرار دارد. | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۲۰
بیتالمال به معنی «خانه دارایی» یا جایی است که اموالی در آنجا نگهداری میشود. در صدر اسلام بیتالمال به همین معنا بود یعنی جایی که در آن اموالی را که همه مسلمانان در آن حق داشتند مینهادند. بیتالمال، اصطلاحی در فقه و نام یکی از نهادهای تاریخی دولت اسلامی است. ولی امروز در زبان فارسی بیتالمال به معنی هر مالی است که همه مردم در آن سهم دارند، و غالباً به اموال دولتی گفته میشود.
معنای بیتالمال
دهخدا در فرهنگ خود بیتالمال را چنین تعریف میکند: خزانه اسلام و در لطائف به معنی آن مالی است که همه مسلمانان را در آن حقّ باشد. جایی که در آن مالی را گذارند که همه مسلمانان را در آن حقّی باشد[۱]. خلفای صدر اسلام از همان زمانی که در نتیجه فتوحات خود به غنایم و اموال بسیاری دست یافتند، برای حفظ آنها در صدد وسیلهای بر آمدند تا آن غنایم را نگهداری و به تدریج آنها را در راه مصالح جامعه اسلامی صرف کنند و از این رو بیتالمال را تأسیس کردند[۲]. همان گونه که بیان خواهد شد، بیتالمال در صدر اسلام شامل خمس، زکات، صدقات، جزیه، فیء و مالیاتهای دیگر دولت اسلامی آن زمان میشد، ولی در این زمان خمس، زکات، صدقات و کفّارات که به نوعی از بیتالمال هستند، در اختیار دولت جمهوری اسلامی قرار نمیگیرد بلکه در اختیار مراجع و فقهای عظام تقلید قرار میگیرد و آن بزرگواران آنها را در مصارف خود مصرف مینمایند؛ امّا مالیاتها، انفال، مصارف و ... در اختیار دولت جمهوری اسلامی است که تحت عنوان بیتالمال در خزانهداری کلّ جمع میگردد. بنابراین، بیتالمال در معنای عام خود شامل هر دو مورد میگردد، امّا در معنای خاص خود فقط اموال و داراییهای دولت جمهوری اسلامی ایران را در بر میگیرد که وزارت دارایی عهدهدار حساب و کتاب آن است.
تاریخچه بیتالمال
اما در مورد نحوه تقسیم اموال بیتالمال، ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه مینویسد: چون مردم گرد ابوبکر اجتماع نمودند، هدایایی بین زنهای مهاجرین و انصار توزیع نمود ، اما هنگامی که عمر به خلافت رسید، بعضی از مردم را بر بعضی دیگر ترجیح داد، پیشینیان از مسلمین را بر دیگران ترجیح داد، همه مهاجرین را بر انصار، عرب را بر عجم و آزاد را بر برده ترجیح داد[۳].
لیکن در زمان عثمان از این بدتر عمل شد و شیوهای که او اتخاذ کرد، در تضاد کامل با دستورات قرآن و روش پیامبر و حتّی دو خلیفه قبل از خود عمل نمود و رسماً اعلام میکرد که ما نیازمندیهای خود را از این مال برداشت میکنیم گرچه بینی عدّهای به خاک مالیده شود[۴]. او درآمدهای بیتالمال را بین خویشان و بستگان خود توزیع میکرد و هیچ گونه اشکالی در این مسأله نمیدید و این روش او سبب آشوبهایی علیه او گردید و در زمان او اموال بنیامیه تا مقدار زیادی بالا رفته بود و اوضاع بیتالمال در نهایت آشفتگی قرار داشت. تا آن که نوبت به خلافت حضرت علی (علیهالسلام) رسید، آن حضرت در توزیع بیتالمال بسیار دقیق و حساب شده برخورد میکرد و بر خلاف خلفای قبل از خود، نهایت عدالت و مساوات را به کار میگرفت و همین مسأله باعث گردید که دنیاپرستان و سودجویان نتوانستند شیوه آن حضرت را تحمّل نمایند.
آن حضرت نظریه خود را در مورد بیتالمال در یک جمله کوتاه چنین بیان میکند: «آگاه باشید که بخشیدن بیتالمال در غیر حقّ خود اسراف و تبذیر است، در حالی که این عمل باعث بالا بردن منزلت انسان در دنیا و پائین آوردن درجه او در آخرت است، او را نزد مردم گرامی میدارد و نزد خداوند خوار مینماید.» هم چنین میفرماید: «اگر بیتالمال متعلّق به خودم بود آن را به گونهای مساوی توزیع میکردم، چه رسد به این که بیتالمال متعلّق به خداوند است و اختیار آن در دست من نیست و باید به همان گونهای که خداوند دستور داده عمل شود[۵]. اوضاع و احوال بیتالمال در ابتدای خلافت حضرت به قدری آشفته بود که آن حضرت میفرمودند: اگر اموال بیتالمال را مهر و کابین زنان خود کرده باشید، آنها را باز پس میگیرم. و آن حضرت تمامی امتیازاتی را که تا آن زمان پیدا شده بود لغو نمود و حتی به برادرش عقیل که برای طلب نزد او آمده بود آهن گداخته نشان میدهد و هیچ گاه حاضر نشد که عدل و مساوات را کنار گذارد.
بودجه و در آمد بیتالمال
فیء
که مهمترین درآمد مالی دولت اسلامی بود. که مطابق فرمان خداوند انفال و فیء را از آن خداوند و پیامبر میداند که به منظور اصلاح ذات النبی در اختیار پیامبر قرار میگیرد[۶]. علما و دانشمندان اسلامی در تعریف انفال و فیء گفتهاند: انفال جمع نَفل به معنای زیاده است و عبارت از اموال زیر میباشد: اراضی انفال، جنگلهای طبیعی و نیزارها و نظایر آنها، اموال کسی که وارث قانونی ندارد، اموال شخصی رؤسای ممالک خارجی که در جنگ با حکومت اسلامی مغلوب میشوند، اشیاء مطلوب و بندگان خوب و زیبا که از غنمیت جنگ قبل از تسلیم آن، خود پیامبر (ص) یا امام (علیهالسلام) جدا کند که آنها را صفایا مینامند، غنیمت جنگی در جنگی که بدون دستور امام صورت گرفته باشد، دریاها و اقیانوسها و رودهای طبیعی که ملک اشخاص شناخته شده نیست و آن چه که از دریاها و رودها صید میشود، مانند مروارید، ماهی و غیره[۷]. هم اکنون نیز این مورد به عنوان یکی از منابع درآمدی بیتالمال جمهوری اسلامی ایران میباشد که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 45 بدان اشاره شده است. و بر اساس این اصل، در آمدهای نفتی و گازی حاصل برای جمهوری اسلامی نیز جزء انفال بوده و به عنوان یکی از منابع در آمدی بیتالمال محسوب میشود.
جزیه و خراج
جزیه عبارت بود از سرانهای که اهل ذمّه به دولت اسلامی در عوض زکات و خمس میپرداختند و در سوره مبارکه توبه، آیه 29 ذکر شده است[۸]. وخراج مالیات مخصوص اراضی که دولت اسلامی از مسلمین یا اجانب تحت مقررات معین میگرفت مکه از سه نوع زمین دریافت میشد: زمینهای مفتوحه عنوه، زمینهایی که به زور به تصرف مسلمانان در میآمد، زمینهایی که از طریق مصالحه به اختیار مسلمانان در میآمد و زمینهایی که در اثنای فتوحات، صاحبان آنها کوچ میکردند و به مسلمانان انتقال مییافت[۹]. ولی امروزه مالیاتی به عنوان جزیه و خراج معمول نبوده است و اهل کتاب نیز همانند سایر مسلمانان تابع قوانین مالیاتی جمهوری اسلامی بوده و همانند مسلمین مالیات میپردازند که در بخش دولت جدید و مالیاتها به آن خواهیم پرداخت.
درآمد تأسیسات عمومی
در آن زمان دولت دست به ایجاد بسیاری بازارها، خانهها، کاروان سراها و ... میزد و آنها را در برابر مبلغی معیّن اجاره میداد. امروزه نیز دولت دست به احداث برخی کارخانهها و کارگاهها و ... میزند که انحصار آنها، مانند کارخانههای پتروشیمی، پالایشگاهها و ... به دست دولت است و درآمدهای حاصل از آنها به خزانهداری کل واریز میشود و یکی از منابع درآمدی بیتالمال است و همین گونه است در آمدهای شهرداری.
مالیات
آنچه در مورد مالیات میتوان گفت؛ مالیات، سهمی است که به موجب اصل تعاون ملّی و بر وفق مقرّرات، هر یک از سکنه کشور موظّف است از ثروت و در آمد خود به منظور تأمین هزینههای عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی کشور به قدر قدرت و توانایی خود به دولت بدهد[۱۰]. مالیات جنبه ارادی، اختیاری و داوطلبانه ندارد، بلکه پدیدهای است قاهرانه قانونی و استثنای بر اصل تسلّط اشخاص بر اموال خود. در طبقه بندی جدید، مالیات به دو نوع مستقیم و غیر مستقیم تقسیم میشود. در نوع اول مالیات به طور مستقیم از خود مؤدّی گرفته میشود که قواعد و مقرّرات مربوط به آن در یک قانون خاصّ و مدوّن به نام قانون مالیاتهای مستقیم مشخص شدهاند.
امّا در قسم دوم مالیات از شخصی که مؤدّی محسوب میشود، وصول میگردد و به طور غیر مستقیم به مؤدّی واقعی تحمیل میشود و قانونگذار در قوانین مختلف، مانند قانون وصول مالیات غیرمستقیم برخی کالاها و خدمات مصوب 1374 و یا قانون بودجه هر سال، مواردی را به عنوان منبع مالیاتهای غیر مستقیم پیشبینی میکند.
1. دسته دیگر در آمدهای غیرمالیاتی میباشند که یا ناشی از فعالیتهای اقتصادی و خدماتی دولت است که ذکر آن گذشت یا در نتیجه بهرهبرداری از منابع خالصه، انحصارات دولتی، استقراض و انتشار پول تحصیل میشوند.
2. به عنوان آخرین منبع در آمد دولت، باید به اصل 49 قانون اساسی اشاره نمود؛ این اصل مقرّر میدارد: «دولت موظف است ثروتهای ناشی از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوءاستفاده از موقوفات، سوءاستفاده از مقاطعه کاریها و معاملات دولتی، فروش زمینهای موات و مباحات اصلی، دائر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیر مشروع را گرفته و به صاحب حق ردّ کند و در صورت معلوم نبودن او به بیتالمال بدهد.» البته مهمترین منبع در آمدی بیتالمال در جمهوری اسلامی ایران، در آمدهای حاصل از فروش نفت و گاز میباشد که جزو انفال محسوب میشوندو پس از آن مالیات در رتبه بعدی قرار دارد.
پانویس
- ↑ فرهنگ دهخدا، تهران، چاپ دانشگاه، ج4، ص5144،.
- ↑ بیت المال، پیدایش و تحوّلات آن، ص 15.
- ↑ نهجالبلاغه: خطبه 126.
- ↑ سنن بیهقی، ج 6، ص 351.
- ↑ نهجالبلاغه: خطبه 126.
- ↑ سوره انفال/آیه 1
- ↑ جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش 730، ص 94.
- ↑ همان، ش 2057، ص 260.
- ↑ ماوردی، الأحكام، ص 146؛ محمودی گلپایگانی، سید محمود، فقه اقتصاد اسلامی، ص 134؛ بیات، اسداله، منابع مالی دولت اسلامی، ص 219.
- ↑ جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ص 601، ش 4730.