ابوسلیمان دارانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - '[[رده: ' به '[[رده:')
جز (تمیزکاری)
 
خط ۴۸: خط ۴۸:
از این رو هر کس که وجه تعیش طلب کند، یا زن خواهد، یا به نوشتن حدیث مشغول شود، میل به دنیا دارد<ref>مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۱، ص۳۱۹، قاهره، مکتبة البالی الحلبی</ref>.
از این رو هر کس که وجه تعیش طلب کند، یا زن خواهد، یا به نوشتن حدیث مشغول شود، میل به دنیا دارد<ref>مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۱، ص۳۱۹، قاهره، مکتبة البالی الحلبی</ref>.
وی نسبت به تشکیل خانواده و داشتن فرزند نیز نظر خوشی نداشت و می‌گفت هر کس فرزند بخواند، نادان است، زیرا فرزند انسان را از عبادت خداوند دور می‌دارد <ref>ابن جوزی، ‌عبدالرحمن بن علی، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۲۱۰، ترجمه علیرضا ذکاوتی، تهران، ۱۳۶۸ ش</ref>. و اگر دوستی دنیا در دل قرار گرفت، دوستی آخرت از دل برود<ref>قشیری، عبدالکریم، ترجمه رسالة قشیریه از ابوعلی حسن بن احمد عثمان، ص۴۱۱، به کوشش بدیع الزمان فروزانفر، تهران، ۱۳۶۱ ش</ref>.
وی نسبت به تشکیل خانواده و داشتن فرزند نیز نظر خوشی نداشت و می‌گفت هر کس فرزند بخواند، نادان است، زیرا فرزند انسان را از عبادت خداوند دور می‌دارد <ref>ابن جوزی، ‌عبدالرحمن بن علی، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۲۱۰، ترجمه علیرضا ذکاوتی، تهران، ۱۳۶۸ ش</ref>. و اگر دوستی دنیا در دل قرار گرفت، دوستی آخرت از دل برود<ref>قشیری، عبدالکریم، ترجمه رسالة قشیریه از ابوعلی حسن بن احمد عثمان، ص۴۱۱، به کوشش بدیع الزمان فروزانفر، تهران، ۱۳۶۱ ش</ref>.
وی مقامات را بر ۳ نوع می‌دانست: زهد، ورع و رضا<ref>مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۲، ص۸۷، قاهره، مکتبة البالی الحلبی</ref>.و اساس اعمال سالک را نیز بر ۴ رکن، خوف، رجا، تعظیم و حیا<ref>کاشانی، محمود بن علی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ج۱، ص۴۲۱، به کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، ۱۳۲۳ ش</ref>.ابوسلیمان با سماع چندان موافق نبودو می‌گفت هرکه از آواز خوش از جای درآید، دل او ضعیف بود و باید آن را مدارا کرد.چنین کسی چون کودکی است که به آواز خوش او را می‌خسبانند<ref>ابن ملقن، عمر بن علی، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۳۸۷، به کوشش نورالدین شربیه، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶ م</ref>. در نظر او هر چه در دل نباشد، به سماع نیز پیدا نشود<ref>باخرزی، یحیی، اورادلاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۱۸۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ ش</ref>.
وی مقامات را بر ۳ نوع می‌دانست: زهد، ورع و رضا<ref>مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۲، ص۸۷، قاهره، مکتبة البالی الحلبی</ref>.و اساس اعمال سالک را نیز بر ۴ رکن، خوف، رجا، تعظیم و حیا<ref>کاشانی، محمود بن علی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ج۱، ص۴۲۱، به کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، ۱۳۲۳ ش</ref>.ابوسلیمان با سماع چندان موافق نبودو می‌گفت هرکه از آواز خوش از جای درآید، دل او ضعیف بود و باید آن را مدارا کرد. چنین کسی چون کودکی است که به آواز خوش او را می‌خسبانند<ref>ابن ملقن، عمر بن علی، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۳۸۷، به کوشش نورالدین شربیه، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶ م</ref>. در نظر او هر چه در دل نباشد، به سماع نیز پیدا نشود<ref>باخرزی، یحیی، اورادلاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۱۸۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ ش</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
۴٬۹۳۳

ویرایش