زین الدین قادری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
خط ۱۶: خط ۱۶:
=نسب=
=نسب=


زین الدین القادری بن شرف الدین بن شمس الدین محمد بن نور الدین علی بن عز الدین حسین بن شمس الدین محمد الأكحل بن حسام الدین شرشیق<ref>قال ابن الجزري في تاريخه: ورد الشيخ الصالح شمس الدين محمد الأكحل إلى دمشق سنة 722هـ/ 1322م ونزل بالزاوية السلارية قاصداً الحج. هو مشهور في دياره وله سماط ممدود ولأولاده وأصحاب البلاد، والرعايا يعظمونهم ويكرمونهم، ويقصدون زيارتهم، وتلبس الناس الخرقة منهم</ref>بن جمال الدین محمد الهتاك بن عبد العزیز بن الشیخ عبد القادر الجیلانی<ref>مخطوطة:سلسلة نسب ال يحيى بن حسام الدين الكيلاني وذريته، 1790 م، محفوظة عند الاسرة الكيلانية في ديالى، وطولها ،7 متر، تحقيق :المهندس عبد الستار هاشم سعيد الكيلاني والدكتور جمال الدين فالح الكيلاني ،1999</ref>  بن موسى الثالث بن عبد الله الجیلی بن یحیى الزاهد بن محمد المدنی بن داود أمیر مكة بن موسى الثانی بن عبد الله الصالح بن موسى الجون بن عبد الله المحض بن الحسن المثنى بن [[حسن|الحسن]] المجتبى بن [[علی بن ابی طالب|علی بن أبی طالب]]<ref>كتاب :الانساب الهاشمية في العراق ،عبد القادر فتحي سلطان، نقيب اشراف القدس الشريف، مكتبة الامل ،بيروت ،ج3،ص242،2010</ref><ref>كتاب :كشف الكربة برفع الطلبة ،للانصاري ،تحقيق عبد الرحيم عبد الرحمن عبد الرحيم، المجلة التاريخية ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص54</ref>.
زین الدین القادری بن شرف الدین بن شمس الدین محمد بن نور الدین علی بن عز الدین حسین بن شمس الدین محمد الأكحل بن حسام الدین شرشیق<ref>قال ابن الجزری فی تاریخه: ورد الشیخ الصالح شمس الدین محمد الأكحل إلى دمشق سنة 722هـ/ 1322م ونزل بالزاویة السلاریة قاصداً الحج. هو مشهور فی دیاره وله سماط ممدود ولأولاده وأصحاب البلاد، والرعایا یعظمونهم ویكرمونهم، ویقصدون زیارتهم، وتلبس الناس الخرقة منهم</ref>بن جمال الدین محمد الهتاك بن عبد العزیز بن الشیخ عبد القادر الجیلانی<ref>مخطوطة:سلسلة نسب ال یحیى بن حسام الدین الكیلانی وذریته، 1790 م، محفوظة عند الاسرة الكیلانیة فی دیالى، وطولها ،7 متر، تحقیق :المهندس عبد الستار هاشم سعید الكیلانی والدكتور جمال الدین فالح الكیلانی ،1999</ref>  بن موسى الثالث بن عبد الله الجیلی بن یحیى الزاهد بن محمد المدنی بن داود أمیر مكة بن موسى الثانی بن عبد الله الصالح بن موسى الجون بن عبد الله المحض بن الحسن المثنى بن [[حسن|الحسن]] المجتبى بن [[علی بن ابی طالب|علی بن أبی طالب]]<ref>كتاب :الانساب الهاشمیة فی العراق ،عبد القادر فتحی سلطان، نقیب اشراف القدس الشریف، مكتبة الامل ،بیروت ،ج3،ص242،2010</ref><ref>كتاب :كشف الكربة برفع الطلبة ،للانصاری ،تحقیق عبد الرحیم عبد الرحمن عبد الرحیم، المجلة التاریخیة ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص54</ref>.


=زندگی=
=زندگی=
خط ۲۲: خط ۲۲:
زین الدین کبیر: [[سادات|نقیب]] سادات در [[بغداد]] بود.سید زین الدین کیلانی در 15 شوال 891 هجری قمری / 1486 م در بغداد به دنیا آمد.وی با اعتبار و منزلت، عالمی فعال، در زمانی که فارغ التحصیل از علوم مختلف شد به کسوت  شیخ السجادة القادریة درآمد و مشغول عبادت شد.
زین الدین کبیر: [[سادات|نقیب]] سادات در [[بغداد]] بود.سید زین الدین کیلانی در 15 شوال 891 هجری قمری / 1486 م در بغداد به دنیا آمد.وی با اعتبار و منزلت، عالمی فعال، در زمانی که فارغ التحصیل از علوم مختلف شد به کسوت  شیخ السجادة القادریة درآمد و مشغول عبادت شد.
و اوّل نقیب سادات در بغداد شد. و فردی سخاوتمند، خیرخواه و صاحب مال و منزلت فراوان بود.
و اوّل نقیب سادات در بغداد شد. و فردی سخاوتمند، خیرخواه و صاحب مال و منزلت فراوان بود.
او در سال 914 هجری قمری / 1508 م تا سال 941 هجری قمری / 1534 م در دوران اشغال بغداد نقش بسزایی داشت.او بسیار مشتاق خدمت به کشور و حکومت <ref>كتاب: محاظرات في التاريخ الإسلامي ،د/ جمال الدين فالح الكيلاني ،مكتبة المصطفى ،القاهرة ،2011 ،ص672</ref>به ویژه در زمان حضور در مسجد جدش شیخ [[عبدالقادر گیلانی]] بود.
او در سال 914 هجری قمری / 1508 م تا سال 941 هجری قمری / 1534 م در دوران اشغال بغداد نقش بسزایی داشت.او بسیار مشتاق خدمت به کشور و حکومت <ref>كتاب: محاظرات فی التاریخ الإسلامی ،د/ جمال الدین فالح الكیلانی ،مكتبة المصطفى ،القاهرة ،2011 ،ص672</ref>به ویژه در زمان حضور در مسجد جدش شیخ [[عبدالقادر گیلانی]] بود.
او به خانه خلافت اسلامی استانبول سفر کرد و پس از فتح در بغداد و در استانبول با سلطان سلیمان بزرگ ملاقات کرد.
او به خانه خلافت اسلامی استانبول سفر کرد و پس از فتح در بغداد و در استانبول با سلطان سلیمان بزرگ ملاقات کرد.
صاحب قلائد الجواهر ص 55  گفته است:و در بغداد جماعتی در حرم استاد ما شیخ عبدالقادر به ادّعای این که از اولاد او رضی الله عنهم نزد عوام شناخته می شدند و نزد آنان منزلت و حرمت داشتند و رزق و روزی و حقوقی داشتند. تا به فقرا و کسانی که به زاویه رفت و آمد می کردند کمک و خدمت کنند.
صاحب قلائد الجواهر ص 55  گفته است:و در بغداد جماعتی در حرم استاد ما شیخ عبدالقادر به ادّعای این که از اولاد او رضی الله عنهم نزد عوام شناخته می شدند و نزد آنان منزلت و حرمت داشتند و رزق و روزی و حقوقی داشتند. تا به فقرا و کسانی که به زاویه رفت و آمد می کردند کمک و خدمت کنند.
خط ۲۹: خط ۲۹:
وی عالمی فاضل، زاهد و وارسته بود، نزد پدرش تحصیل کرد و پس از آنکه پدرش اداره جامع جدش سید شیخ عبدالقادر گیلانی را بر عهده گرفت.
وی عالمی فاضل، زاهد و وارسته بود، نزد پدرش تحصیل کرد و پس از آنکه پدرش اداره جامع جدش سید شیخ عبدالقادر گیلانی را بر عهده گرفت.
و اوست که به غریبان و در راه ماندگان را اجازه داد تا گوشه جدش قطب العارفین را برای سکونت غریبانی از مسلمانان قرار داد.
و اوست که به غریبان و در راه ماندگان را اجازه داد تا گوشه جدش قطب العارفین را برای سکونت غریبانی از مسلمانان قرار داد.
و به آنان طعام می داد و نیکو و صالح با آنان رفتار می کرد و در سال 1027 ق / 1617 م وفات یافت. او در مقبره گیلانی به خاک سپرده شد<ref>كتاب :جامع الانوار في مناقب الابرار، نظمي زادة،ورقة 231 ،مخطوطة متحف طوب قابي باسطنبول، برقم1204e.h</ref>.
و به آنان طعام می داد و نیکو و صالح با آنان رفتار می کرد و در سال 1027 ق / 1617 م وفات یافت. او در مقبره گیلانی به خاک سپرده شد<ref>كتاب :جامع الانوار فی مناقب الابرار، نظمی زادة،ورقة 231 ،مخطوطة متحف طوب قابی باسطنبول، برقم1204e.h</ref>.
پس از او پسرش نورالدین ابن الشیخ، ولی الدین گیلانی: سومین نقیب اشراف در بغداد: دانشمند، عامل، سخنوری فصیح و خطیبی تیزبین بود.
پس از او پسرش نورالدین ابن الشیخ، ولی الدین گیلانی: سومین نقیب اشراف در بغداد: دانشمند، عامل، سخنوری فصیح و خطیبی تیزبین بود.
او امام جماعت  مسجد جدش  عبدالقادر گیلانی نماز می خواند بود و او بود که در یازدهم ربیع الثانی در ولادت عبدالقادر گیلانی در مسجد گیلانی دستور به خواندن مولودی داد.  
او امام جماعت  مسجد جدش  عبدالقادر گیلانی نماز می خواند بود و او بود که در یازدهم ربیع الثانی در ولادت عبدالقادر گیلانی در مسجد گیلانی دستور به خواندن مولودی داد.  
او به پاکدامنی و پرهیزگاری معروف بود و در سال 1075 هجری قمری / 1664 م در بغداد درگذشت<ref>كتاب :كشف الكربة برفع الطلبة ،للانصاري ،تحقيق عبد الرحيم عبد الرحمن عبد الرحيم، المجلة التاريخية ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص123</ref>.
او به پاکدامنی و پرهیزگاری معروف بود و در سال 1075 هجری قمری / 1664 م در بغداد درگذشت<ref>كتاب :كشف الكربة برفع الطلبة ،للانصاری ،تحقیق عبد الرحیم عبد الرحمن عبد الرحیم، المجلة التاریخیة ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص123</ref>.
پس از او حسام الدین بن الشیخ نورالدین گیلانی: او مصداق پرهیزکاری و درستکاری، مرجع شکایت در خانه اش بود، عالم، نیکوکار، عادل و بسیار ترسان از خدای متعال بود.  
پس از او حسام الدین بن الشیخ نورالدین گیلانی: او مصداق پرهیزکاری و درستکاری، مرجع شکایت در خانه اش بود، عالم، نیکوکار، عادل و بسیار ترسان از خدای متعال بود.  
برخی از معاصران او درباره او گفته اند: مدت زیادی با شیخ حسام الدین قدری همراهی کردیم و در بغداد باتقواتر و پاکتر از شیخ حسام الدین قادری ندیدیم.
برخی از معاصران او درباره او گفته اند: مدت زیادی با شیخ حسام الدین قدری همراهی کردیم و در بغداد باتقواتر و پاکتر از شیخ حسام الدین قادری ندیدیم.
در سال 1145 هجری قمری / 1732 م باران قطع شد و در بغداد خوشکسالی اوج گرفت، پس هر چه داشت بیرون آورد و بین فقرا و نیازمندان تقسیم کرد. وی در سال 1163 هجری قمری / 1749م در بغداد درگذشت و در صحن مقبره گیلانی به خاک سپرده شد. (این حسام الدین نقیب دو پسر داشت به نام های محمد درویش بن حسام الدین و از فرزندان نقیب عبدالرحمن گیلانی بودند)<ref>كتاب:الاسر الحاكمة في العراق في العصور المتاخرة ،د/عماد عبد السلام رؤوف، دار الحكمة ،بغداد،1998 ،ص164</ref>.در بغداد خاندان مصطفی الحجی آلوسی و حسام الدین پسر دیگر به نام یحیی بن حسام الدین است و از اولاد او الحجیه فرزند ولی الدین قادری است وآل المطلك از فرزندان ابوبکر بن یحیی در دیالی است<ref>مخطوطة:سلسلة نسب ال يحيى بن حسام الدين الكيلاني وذريته، 1790 م، محفوظة عند الاسرة الكيلانية في ديالى، وطولها ،7 متر، تحقيق :المهندس عبد الستار هاشم سعيد الكيلاني والدكتور جمال الدين فالح الكيلاني ،1999</ref>.
در سال 1145 هجری قمری / 1732 م باران قطع شد و در بغداد خوشکسالی اوج گرفت، پس هر چه داشت بیرون آورد و بین فقرا و نیازمندان تقسیم کرد. وی در سال 1163 هجری قمری / 1749م در بغداد درگذشت و در صحن مقبره گیلانی به خاک سپرده شد. (این حسام الدین نقیب دو پسر داشت به نام های محمد درویش بن حسام الدین و از فرزندان نقیب عبدالرحمن گیلانی بودند)<ref>كتاب:الاسر الحاكمة فی العراق فی العصور المتاخرة ،د/عماد عبد السلام رؤوف، دار الحكمة ،بغداد،1998 ،ص164</ref>.در بغداد خاندان مصطفی الحجی آلوسی و حسام الدین پسر دیگر به نام یحیی بن حسام الدین است و از اولاد او الحجیه فرزند ولی الدین قادری است وآل المطلك از فرزندان ابوبکر بن یحیی در دیالی است<ref>مخطوطة:سلسلة نسب ال یحیى بن حسام الدین الكیلانی وذریته، 1790 م، محفوظة عند الاسرة الكیلانیة فی دیالى، وطولها ،7 متر، تحقیق :المهندس عبد الستار هاشم سعید الكیلانی والدكتور جمال الدین فالح الكیلانی ،1999</ref>.


=سند اجازه طریقت=
=سند اجازه طریقت=


زین الدین الكبیرالقادری از شیخ و پدرش السید شرف الدین القادری از شیخ و پدرش السید شمس الدین القادری از شیوخ واجدادش از جدشان السید محمد الهتاك از شیخ و پدرش السید عبد العزیز القادری از شیخ و پدرش سلطان الأولیاء والعارفین السید الشیخ [[عبدالقادر گیلانی|عبد القادر الجیلانی]] از القاضی الشیخ أبو سعید المبارك المخزومی از الشیخ علی الحكاری از الشیخ أبو فرج الطوسی از الشیخ [[شبلی|أبو بكر الشبلی]] از الشیخ عبد الواحد التمیمی از شیخ الطائفتین [[جنید بغدادی|الشیخ الجنید]] از داییش [[سری سقطی|السری السقطی]] از الشیخ معروف الكرخی از الشیخ داود الطائی از الشیخ حبیب العجمی از الشیخ التابعی [[حسن بصری|الحسن البصری]] از [[امیر المؤمنین|أمیر المؤمنین]] [[علی بن ابی طالب|علی بن أبی طالب]]<ref>كتاب: محاظرات في التاريخ الإسلامي ،د/ جمال الدين فالح الكيلاني ،مكتبة المصطفى ،القاهرة ،2011 ،ص672</ref><ref>كتاب :جامع الأنوار في مناقب الابرار، نظمي زادة ،مخطوطة متحف طوب قابي بإسطنبول، برقم1204e.h</ref>.
زین الدین الكبیرالقادری از شیخ و پدرش السید شرف الدین القادری از شیخ و پدرش السید شمس الدین القادری از شیوخ واجدادش از جدشان السید محمد الهتاك از شیخ و پدرش السید عبد العزیز القادری از شیخ و پدرش سلطان الأولیاء والعارفین السید الشیخ [[عبدالقادر گیلانی|عبد القادر الجیلانی]] از القاضی الشیخ أبو سعید المبارك المخزومی از الشیخ علی الحكاری از الشیخ أبو فرج الطوسی از الشیخ [[شبلی|أبو بكر الشبلی]] از الشیخ عبد الواحد التمیمی از شیخ الطائفتین [[جنید بغدادی|الشیخ الجنید]] از داییش [[سری سقطی|السری السقطی]] از الشیخ معروف الكرخی از الشیخ داود الطائی از الشیخ حبیب العجمی از الشیخ التابعی [[حسن بصری|الحسن البصری]] از [[امیر المؤمنین|أمیر المؤمنین]] [[علی بن ابی طالب|علی بن أبی طالب]]<ref>كتاب: محاظرات فی التاریخ الإسلامی ،د/ جمال الدین فالح الكیلانی ،مكتبة المصطفى ،القاهرة ،2011 ،ص672</ref><ref>كتاب :جامع الأنوار فی مناقب الابرار، نظمی زادة ،مخطوطة متحف طوب قابی بإسطنبول، برقم1204e.h</ref>.


=وفات=
=وفات=


وی در سال 1027 ق / 1617 م درگذشت و او در صحن مقبره جدش عبدالقادر گیلانی به خاک سپردند<ref>كتاب :تاريخ الاسرة الكيلانية في ديالى، منصور الكيلاني، مكتبة الأندلس ،بيروت،1958 ،ص612</ref>.
وی در سال 1027 ق / 1617 م درگذشت و او در صحن مقبره جدش عبدالقادر گیلانی به خاک سپردند<ref>كتاب :تاریخ الاسرة الكیلانیة فی دیالى، منصور الكیلانی، مكتبة الأندلس ،بیروت،1958 ،ص612</ref>.


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۴۲

حسن بصری
نام زین الدین القادری الحسنی البغدادی
نام‎های دیگر زین الدین قادری
درگذشت 1027ق

زین الدین القادری الحسنی البغدادی امام وعالم دین از شیوخ صوفیه در شهر بغداد در زمان حکومت عثمانی و از بزرگان طریقه قادریه و از خاندان گیلانی، عالم، فقیه، محدث. او در عصری می‌زیست که در جهان اسلام انواع آشفتگی‌های سیاسی و مذهبی وجود داشت.

نسب

زین الدین القادری بن شرف الدین بن شمس الدین محمد بن نور الدین علی بن عز الدین حسین بن شمس الدین محمد الأكحل بن حسام الدین شرشیق[۱]بن جمال الدین محمد الهتاك بن عبد العزیز بن الشیخ عبد القادر الجیلانی[۲] بن موسى الثالث بن عبد الله الجیلی بن یحیى الزاهد بن محمد المدنی بن داود أمیر مكة بن موسى الثانی بن عبد الله الصالح بن موسى الجون بن عبد الله المحض بن الحسن المثنى بن الحسن المجتبى بن علی بن أبی طالب[۳][۴].

زندگی

زین الدین کبیر: نقیب سادات در بغداد بود.سید زین الدین کیلانی در 15 شوال 891 هجری قمری / 1486 م در بغداد به دنیا آمد.وی با اعتبار و منزلت، عالمی فعال، در زمانی که فارغ التحصیل از علوم مختلف شد به کسوت شیخ السجادة القادریة درآمد و مشغول عبادت شد. و اوّل نقیب سادات در بغداد شد. و فردی سخاوتمند، خیرخواه و صاحب مال و منزلت فراوان بود. او در سال 914 هجری قمری / 1508 م تا سال 941 هجری قمری / 1534 م در دوران اشغال بغداد نقش بسزایی داشت.او بسیار مشتاق خدمت به کشور و حکومت [۵]به ویژه در زمان حضور در مسجد جدش شیخ عبدالقادر گیلانی بود. او به خانه خلافت اسلامی استانبول سفر کرد و پس از فتح در بغداد و در استانبول با سلطان سلیمان بزرگ ملاقات کرد. صاحب قلائد الجواهر ص 55 گفته است:و در بغداد جماعتی در حرم استاد ما شیخ عبدالقادر به ادّعای این که از اولاد او رضی الله عنهم نزد عوام شناخته می شدند و نزد آنان منزلت و حرمت داشتند و رزق و روزی و حقوقی داشتند. تا به فقرا و کسانی که به زاویه رفت و آمد می کردند کمک و خدمت کنند. در ص 56 گفته: یکی از آنها را در شهر قسطنطنیه در سال 946 ق / 1539 م ملاقات کردم و او را شیخ زین الدین نامیدند.و مقامات او بیشتر به برکت جدش استاد ما شیخ عبدالقادر رضی الله عنه بود. در همان سال در گوشه جدش به بغداد بازگشت و در همه امور خیریه مشارکت داشت.از جمله اینکه تمام دارایی خود را در داخل و خارج بغداد وقف کرد و این وقف در متن آن در نامه واو ذکر خواهد شد و سلطان سلیمان با تصرف نقابت سادات در بغداد او را به این امر منصوب کرد.او یک پسر داشت، ولی الدین بن الشیخ زین الدین کیلانی: دومین نقیب اشراف در بغداد بود: وی عالمی فاضل، زاهد و وارسته بود، نزد پدرش تحصیل کرد و پس از آنکه پدرش اداره جامع جدش سید شیخ عبدالقادر گیلانی را بر عهده گرفت. و اوست که به غریبان و در راه ماندگان را اجازه داد تا گوشه جدش قطب العارفین را برای سکونت غریبانی از مسلمانان قرار داد. و به آنان طعام می داد و نیکو و صالح با آنان رفتار می کرد و در سال 1027 ق / 1617 م وفات یافت. او در مقبره گیلانی به خاک سپرده شد[۶]. پس از او پسرش نورالدین ابن الشیخ، ولی الدین گیلانی: سومین نقیب اشراف در بغداد: دانشمند، عامل، سخنوری فصیح و خطیبی تیزبین بود. او امام جماعت مسجد جدش عبدالقادر گیلانی نماز می خواند بود و او بود که در یازدهم ربیع الثانی در ولادت عبدالقادر گیلانی در مسجد گیلانی دستور به خواندن مولودی داد. او به پاکدامنی و پرهیزگاری معروف بود و در سال 1075 هجری قمری / 1664 م در بغداد درگذشت[۷]. پس از او حسام الدین بن الشیخ نورالدین گیلانی: او مصداق پرهیزکاری و درستکاری، مرجع شکایت در خانه اش بود، عالم، نیکوکار، عادل و بسیار ترسان از خدای متعال بود. برخی از معاصران او درباره او گفته اند: مدت زیادی با شیخ حسام الدین قدری همراهی کردیم و در بغداد باتقواتر و پاکتر از شیخ حسام الدین قادری ندیدیم. در سال 1145 هجری قمری / 1732 م باران قطع شد و در بغداد خوشکسالی اوج گرفت، پس هر چه داشت بیرون آورد و بین فقرا و نیازمندان تقسیم کرد. وی در سال 1163 هجری قمری / 1749م در بغداد درگذشت و در صحن مقبره گیلانی به خاک سپرده شد. (این حسام الدین نقیب دو پسر داشت به نام های محمد درویش بن حسام الدین و از فرزندان نقیب عبدالرحمن گیلانی بودند)[۸].در بغداد خاندان مصطفی الحجی آلوسی و حسام الدین پسر دیگر به نام یحیی بن حسام الدین است و از اولاد او الحجیه فرزند ولی الدین قادری است وآل المطلك از فرزندان ابوبکر بن یحیی در دیالی است[۹].

سند اجازه طریقت

زین الدین الكبیرالقادری از شیخ و پدرش السید شرف الدین القادری از شیخ و پدرش السید شمس الدین القادری از شیوخ واجدادش از جدشان السید محمد الهتاك از شیخ و پدرش السید عبد العزیز القادری از شیخ و پدرش سلطان الأولیاء والعارفین السید الشیخ عبد القادر الجیلانی از القاضی الشیخ أبو سعید المبارك المخزومی از الشیخ علی الحكاری از الشیخ أبو فرج الطوسی از الشیخ أبو بكر الشبلی از الشیخ عبد الواحد التمیمی از شیخ الطائفتین الشیخ الجنید از داییش السری السقطی از الشیخ معروف الكرخی از الشیخ داود الطائی از الشیخ حبیب العجمی از الشیخ التابعی الحسن البصری از أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب[۱۰][۱۱].

وفات

وی در سال 1027 ق / 1617 م درگذشت و او در صحن مقبره جدش عبدالقادر گیلانی به خاک سپردند[۱۲].

پانویس

  1. قال ابن الجزری فی تاریخه: ورد الشیخ الصالح شمس الدین محمد الأكحل إلى دمشق سنة 722هـ/ 1322م ونزل بالزاویة السلاریة قاصداً الحج. هو مشهور فی دیاره وله سماط ممدود ولأولاده وأصحاب البلاد، والرعایا یعظمونهم ویكرمونهم، ویقصدون زیارتهم، وتلبس الناس الخرقة منهم
  2. مخطوطة:سلسلة نسب ال یحیى بن حسام الدین الكیلانی وذریته، 1790 م، محفوظة عند الاسرة الكیلانیة فی دیالى، وطولها ،7 متر، تحقیق :المهندس عبد الستار هاشم سعید الكیلانی والدكتور جمال الدین فالح الكیلانی ،1999
  3. كتاب :الانساب الهاشمیة فی العراق ،عبد القادر فتحی سلطان، نقیب اشراف القدس الشریف، مكتبة الامل ،بیروت ،ج3،ص242،2010
  4. كتاب :كشف الكربة برفع الطلبة ،للانصاری ،تحقیق عبد الرحیم عبد الرحمن عبد الرحیم، المجلة التاریخیة ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص54
  5. كتاب: محاظرات فی التاریخ الإسلامی ،د/ جمال الدین فالح الكیلانی ،مكتبة المصطفى ،القاهرة ،2011 ،ص672
  6. كتاب :جامع الانوار فی مناقب الابرار، نظمی زادة،ورقة 231 ،مخطوطة متحف طوب قابی باسطنبول، برقم1204e.h
  7. كتاب :كشف الكربة برفع الطلبة ،للانصاری ،تحقیق عبد الرحیم عبد الرحمن عبد الرحیم، المجلة التاریخیة ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص123
  8. كتاب:الاسر الحاكمة فی العراق فی العصور المتاخرة ،د/عماد عبد السلام رؤوف، دار الحكمة ،بغداد،1998 ،ص164
  9. مخطوطة:سلسلة نسب ال یحیى بن حسام الدین الكیلانی وذریته، 1790 م، محفوظة عند الاسرة الكیلانیة فی دیالى، وطولها ،7 متر، تحقیق :المهندس عبد الستار هاشم سعید الكیلانی والدكتور جمال الدین فالح الكیلانی ،1999
  10. كتاب: محاظرات فی التاریخ الإسلامی ،د/ جمال الدین فالح الكیلانی ،مكتبة المصطفى ،القاهرة ،2011 ،ص672
  11. كتاب :جامع الأنوار فی مناقب الابرار، نظمی زادة ،مخطوطة متحف طوب قابی بإسطنبول، برقم1204e.h
  12. كتاب :تاریخ الاسرة الكیلانیة فی دیالى، منصور الكیلانی، مكتبة الأندلس ،بیروت،1958 ،ص612