مالک اشتر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
امام علی (ع) چه در نامه هایی که خطاب به مالک اشتر یا درباره او نوشته و چه در سخنانی که در سوک وی بر زبان آورده، به مقام والا و فضیلت های بی نظیر او اشاره کرده است. به چند نمونه اشاره می کنیم: | امام علی (ع) چه در نامه هایی که خطاب به مالک اشتر یا درباره او نوشته و چه در سخنانی که در سوک وی بر زبان آورده، به مقام والا و فضیلت های بی نظیر او اشاره کرده است. به چند نمونه اشاره می کنیم: | ||
۱. امام پس از ماجرای [[حکمیت]] در جنگ صفّین، در نامه ای خطاب به مالک اشتر نوشت: «تو از کسانی هستی که پشت گرمی من در استوارسازی دین و سرکوبی غرور تبه کاران و نگهبانی مرزهای پر خطر به توست…. » <ref> انّک ممّن استظهر به علی اقامه الدّین… (شرح ابن ابی الحدید، ج ۶، ص ۷۴)</ref> | ۱. امام پس از ماجرای [[حکمیت]] در جنگ صفّین، در نامه ای خطاب به مالک اشتر نوشت: «تو از کسانی هستی که پشت گرمی من در استوارسازی دین و سرکوبی غرور تبه کاران و نگهبانی مرزهای پر خطر به توست….» <ref> انّک ممّن استظهر به علی اقامه الدّین… (شرح ابن ابی الحدید، ج ۶، ص ۷۴)</ref> | ||
۲. آن حضرت در نامه ای خطاب به مردم مصر نوشت: «… یکی از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در ایام خوف و هراس، نمی خوابد و در لحظات دشوارِ مقابله با دشمن، از نبرد روی بر نمیگرداند. کسی که بر تبه کاران فاجر، از شعله های آتش، سخت تر و سوزان تر است؛ یعنی مالک اشتر را. پس گوش به فرمان او باشید و در راه حق از او اطاعت کنید، چرا که او یکی از شمشیرهای برّان الهی است که نه کند می شود و نه از اثر می افتد…. » <ref>نهج البلاغه صبحی صالح، نامه ۳۸؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۸۰٫</ref> | ۲. آن حضرت در نامه ای خطاب به مردم مصر نوشت: «… یکی از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در ایام خوف و هراس، نمی خوابد و در لحظات دشوارِ مقابله با دشمن، از نبرد روی بر نمیگرداند. کسی که بر تبه کاران فاجر، از شعله های آتش، سخت تر و سوزان تر است؛ یعنی مالک اشتر را. پس گوش به فرمان او باشید و در راه حق از او اطاعت کنید، چرا که او یکی از شمشیرهای برّان الهی است که نه کند می شود و نه از اثر می افتد….» <ref>نهج البلاغه صبحی صالح، نامه ۳۸؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۸۰٫</ref> | ||
۳. وقتی خبر شهادت مالک اشتر در مسیر عزیمت به مصر به امام علی (ع) رسید، با اندوه و تأسف چنین فرمود: «خداوند، مالک را پاداشی نیکو دهد! اگر کوه بود، کوهی عظیم و با صلابت بود، و اگر سنگ بود، سنگی سخت و استوار بود… خدا مالک را رحمت کند. به عهد و پیمانش وفا کرد و سرانجام به دیدار خدا رفت. با این که پس از رحلت [[رسول خدا(ص)]] تعهّد کرده بودیم که بر هر مصیبتی صبر کنیم، ولی مصیبت مالک، بسی عظیم است.» <ref>امالی مفید، ص ۸۳؛ نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت ۴۴۳ (با اندکی تفاوت در تعبیر)</ref> | ۳. وقتی خبر شهادت مالک اشتر در مسیر عزیمت به مصر به امام علی (ع) رسید، با اندوه و تأسف چنین فرمود: «خداوند، مالک را پاداشی نیکو دهد! اگر کوه بود، کوهی عظیم و با صلابت بود، و اگر سنگ بود، سنگی سخت و استوار بود… خدا مالک را رحمت کند. به عهد و پیمانش وفا کرد و سرانجام به دیدار خدا رفت. با این که پس از رحلت [[رسول خدا(ص)]] تعهّد کرده بودیم که بر هر مصیبتی صبر کنیم، ولی مصیبت مالک، بسی عظیم است.» <ref>امالی مفید، ص ۸۳؛ نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت ۴۴۳ (با اندکی تفاوت در تعبیر)</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
=نامه على (ع) به مردم مصر، در شان مالک اشتر= | =نامه على (ع) به مردم مصر، در شان مالک اشتر= | ||
[[امام علی|امیر مومنان على (ع)]] نامهاى به مردم مصر در شان و مقام مالک اشتر نوشت. در این نامه مالک با ویژگىهاى دهگانه زیر توصیف فرمود به سوى شما فرستادم : | [[امام علی|امیر مومنان على (ع)]] نامهاى به مردم مصر در شان و مقام مالک اشتر نوشت. در این نامه مالک با ویژگىهاى دهگانه زیر توصیف فرمود به سوى شما فرستادم: | ||
1- بندهاى از بندگان خدا را | 1- بندهاى از بندگان خدا را | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
5-گفتار ائ با گوش جان بشنوید و از او پیروى کنید. | 5-گفتار ائ با گوش جان بشنوید و از او پیروى کنید. | ||
6- او شمشیرى از شمشیرهاى خدا | 6- او شمشیرى از شمشیرهاى خدا است، که تیزى آن کندى ندارد و برندگى آن اثر بخش است. | ||
7- گوش به فرمان او باشید، من شما را در انتخاب او براى ولایت بر شما از دیگران مقدم داشتم. | 7- گوش به فرمان او باشید، من شما را در انتخاب او براى ولایت بر شما از دیگران مقدم داشتم. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
10- او نسبت به دشمنانتان سخت گیرتر است. <ref>اقتباس از نهج البلاغه، نامه 38</ref> | 10- او نسبت به دشمنانتان سخت گیرتر است. <ref>اقتباس از نهج البلاغه، نامه 38</ref> | ||
ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه این نامه را به اندکى تفاوت نقل نموده که چه ویژگى زیر در آن از زبان حضرت على (ع) افزوده شده است : | ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه این نامه را به اندکى تفاوت نقل نموده که چه ویژگى زیر در آن از زبان حضرت على (ع) افزوده شده است: | ||
من اشد عباداللَّه باسا، و اکرمهم حسبا، و ابعد الناس من دنس و عار، حسام صارم حلیم فى التسلم رزین فى الحراب ذو راى اصیل و صبر جمیل | من اشد عباداللَّه باسا، و اکرمهم حسبا، و ابعد الناس من دنس و عار، حسام صارم حلیم فى التسلم رزین فى الحراب ذو راى اصیل و صبر جمیل | ||
مالک اشتر، نبرد با دشمن از سختگیرترین بندگان خدا است، او از کریمترین دودمان برخاسته و از همگان نسبت به ناپاکیها و ننگها، دورتر است، او شمشیر بران و تیز است. هنگام آرامش بردبار و خویشتن دار و در جنگ انسان سنگین و با وقار است، صاحب نظر اصیل و صبر و نیکو است. <ref> شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 6، ص 75</ref> | مالک اشتر، نبرد با دشمن از سختگیرترین بندگان خدا است، او از کریمترین دودمان برخاسته و از همگان نسبت به ناپاکیها و ننگها، دورتر است، او شمشیر بران و تیز است. هنگام آرامش بردبار و خویشتن دار و در جنگ انسان سنگین و با وقار است، صاحب نظر اصیل و صبر و نیکو است. <ref> شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 6، ص 75</ref> | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
=شهادت مالک= | =شهادت مالک= | ||
پس از پیکار بزرگ صفین چون اوضاع [[مصر]] آشفته شد، امیرالمؤمنین(ع) او را به حکومت مصر منصوب کرد. اما وی در مسیر مصر در محلی به نام قلزم به دست مزدوران [[معاویه]] مسموم شد. ظاهراً این واقعه قبل از جنگ نهروان رخ داد، زیرا با بررسی منابع، نامی از مالک در نبرد با [[خوارج]] دیده نمیشود. <ref>الغارات، | پس از پیکار بزرگ صفین چون اوضاع [[مصر]] آشفته شد، امیرالمؤمنین(ع) او را به حکومت مصر منصوب کرد. اما وی در مسیر مصر در محلی به نام قلزم به دست مزدوران [[معاویه]] مسموم شد. ظاهراً این واقعه قبل از جنگ نهروان رخ داد، زیرا با بررسی منابع، نامی از مالک در نبرد با [[خوارج]] دیده نمیشود. <ref>الغارات، ثقفی، ج ۱، صص ۲۶۳-۲۶۴</ref> | ||
[[امام علی(ع)]] پس از شهادت مالک نیز ضمن طلب رحمت و رضوان الهی برای او فرمود: «او برای ما مردی خیرخواه و بر دشمنان ما سختگیر بود <ref>نهج البلاغه نامه ٣4</ref> و برای من همانگونه بود که من برای [[رسول خدا]] بودم». <ref>شرح نهج البلاغه، ج١5، ص٩٧؛ الغدیر، ج٩، ص4٠</ref> | [[امام علی(ع)]] پس از شهادت مالک نیز ضمن طلب رحمت و رضوان الهی برای او فرمود: «او برای ما مردی خیرخواه و بر دشمنان ما سختگیر بود <ref>نهج البلاغه نامه ٣4</ref> و برای من همانگونه بود که من برای [[رسول خدا]] بودم». <ref>شرح نهج البلاغه، ج١5، ص٩٧؛ الغدیر، ج٩، ص4٠</ref> |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۵۲
نام | مالک اشتر |
---|---|
نام کامل | مالک بن حارث نخعی معروف به مالک اَشتَر نَخَعی |
لقب | اشتر • کبش العراق |
محل ولادت | یمن |
محل زندگی | یمن • کوفه |
نسب | تیره نخع از قبیله مذحج |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
یار | امام علی(ع) |
فعالیتها | فرمانده جنگی • از مخالفان عثمان • والی منصوب مصر |
شهادت | ۳۹ق • قلزم |
علت شهادت | مسموم شدن به دستور معاویه |
محل دفن | مصر • شهر الخانکة (شمال شرقی قاهره) |
مالک بن حارث نَخعی معروف به مالک اشتر در تاریخِ اسلام و تشیع جایگاهی مهم و زندگی پر فراز و نشیبی دارد. مالک در دوره جاهلیت متولد گشت. او در سالهای پایانی زندگی پیامبر(ص) اسلام آورد و در عهد خلافت راشدین به شام مهاجرت نمود. مالک اشتر در فتوحات اسلامی عهد خلیفه اول و دوم، مخصوصا در از پای در آوردن هماوردان نقش مهمیداشت. او ظاهرا پس از نبرد قادسیه در کوفه اقامت گزید. مالک که از بزرگان یمانی کوفه محسوب میگردید، در دوره خلافت عثمان به مقابله با زیاده خواهی های حکام اموی برخاست و از حقوق جهادگران دفاع مینمود. او مردی بسیار قوی و از رهبران و بزرگان شیعه است و بسیار عالم و زاهد بود و با فقر زندگی می کرد، بر قوم خود ریاست داشت و با جماعت کوفی برای مطالبه حقوق خودشان به نزد خلیفه سوم (عثمان) رفت. مالک مردم را برای بیعت با حضرت علی(ع) رهبری کرد. در جنگ جمل صفین و نهروان امام را همراهی کرد. رشادتها و جان فشانی های او در این جنگ ها در تاریخ ثبت است.
مالک اشتر کیست
مالک بن حارث اشتر نخعی زبده ترین یار حضرت علی (ع) بود. وی از طایفه «نَخَع» و اهل یمن بود. ولادتش را چند سال قبل از بعثت پیامبر خدا (ص) نوشته اند.[۱] دوران نوجوانی او همراه با سالهای نخست طلوع اسلام در حجاز بود. لیکن توفیق دیدار پیامبر را نداشت. در عین حال جوانی مؤمن با صلابت و استوار شناخته می شد که به آیین اسلام گرویده بود. یک بار در حضور پیامبر (ص) از او نام برده شد، حضرت فرمود: «او مؤمنی راستین است». [۲] این گواهی از زبان پیامبر خدا (ص)، شخصیت بارز او را نشان میدهد.
این که به او اَشتر میگویند، به دلیل ضربه ای بود که در جنگ یرموک به چشم او وارد شد [۳] و به همین سبب به مالک اشتر شهرت یافت.
آنان که درباره او سخن گفتهاند، وی را مردی هوش مند، زیرک، شجاع، شاعر، سخنور، با ایمان، استوار و قاطع دانستهاند. همه این اوصاف، از او چهره ای محبوب پدید آورده بود.
ابن ابی الحدید درباره اش مینویسد: مالک اشتر مردی جنگ جو و شجاع بود و جزو بزرگان و رؤسای شیعه و از دوست داران شدید امیرالمؤمنین و یاری دهندگان او بود. اگر انسان قسم بخورد که خداوند، میان عرب و عجم شجاع تر از او جز استادش امیرالمؤمنین نیافریده، من گمان نمی کنم که گناه کرده باشد. [۴]
تولد و اسلام
به اتفاق سیرهنویسان مالک اشتر در عصر جاهلیت متولد شد؛ ولی زمان دقیق آن مشخص نیست.
برخی از تراجمنگاران در شرححال مالک اشتر آوردهاند: «ادرک الجاهلیه؛ مالک عصر جاهلیت را درک کرد.» [۵] و برخی دیگر از منابع درباره او نوشتهاند: «لم ادرک و کان رئیس قومه؛ او جاهلیت را درک نکرد بلکه آغاز زمان بعثت پیامبر(ص) را درک کرد و رئیس قوم خود بود.» [۶]
به هرحال، مالک اشتر پس از تولد در زادگاه در اواخر عصر رسول الله(ص) و زمان ماموریت امام علی(ع) در یمن، یعنی در سال دهم هجری مسلمان شد. [۷]
براساس گزارشی، هنگام اقامت امام علی(ع) در یمن، برخی بزرگان نخع از جمله مالک اشتر، آن حضرت را در حوادث آن دوران همراهی کردند. [۸] باوجود مسلمان شدن مالک اشتر در عصر رسول الله(ص)، از او در شمار صحابه یاد نکردهاند، چون دقیقاً مشخص نیست که موفق به دیدار پیامبر شد یا نه؛ با توجه به این که هرکس اگر حتی یک بار پیامبر را ملاقات نموده باشد جزء صحابه محسوب میگردد. بر همین اساس از مالک در اکثر منابع با نام تابعی یاد شده است. [۹]
پیامبر اکرم(ص) و مالک اشتر
مالک اشتر در یمن اسلام آورد. او هیچ وقت به محضر پیامبر نرسید. اما گفته شده است روزی در حضور پیامبر از او سخن به میان آمد٬ پیامبر فرمود: او حقیقتا مومن است. [۱۰] نیز ابن ابی الحدید حدیثی از پیامبر(ص) نقل میکند که در آن آمده است گروهی از مؤمنان بر جنازه ابوذر غفاری حاضر میشوند. از آنجا که مالک اشتر در میان گروهی بود که بر جنازه ابوذر در تبعیدگاه ربذه حاضر شدند و به غسل و کفن و دفن ابوذر پرداختند، ابن ابی الحدید این حدیث را شهادت قطعی از پیامبر(ص) بر مؤمنبودن مالک اشتر میداند و نتیجه میگیرد مالک اشتر، طبق آنچه پیامبر(ص) فرموده است مؤمن است. [۱۱] در دفن ابوذر، گروهی که حاضر بودند در نماز بر ابوذر، مالک اشتر را امام قرار داده و به وی اقتدا کردند. [۱۲]
مالک اشتر از نگاه امام علی (ع)
امام علی (ع) چه در نامه هایی که خطاب به مالک اشتر یا درباره او نوشته و چه در سخنانی که در سوک وی بر زبان آورده، به مقام والا و فضیلت های بی نظیر او اشاره کرده است. به چند نمونه اشاره می کنیم:
۱. امام پس از ماجرای حکمیت در جنگ صفّین، در نامه ای خطاب به مالک اشتر نوشت: «تو از کسانی هستی که پشت گرمی من در استوارسازی دین و سرکوبی غرور تبه کاران و نگهبانی مرزهای پر خطر به توست….» [۱۳]
۲. آن حضرت در نامه ای خطاب به مردم مصر نوشت: «… یکی از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در ایام خوف و هراس، نمی خوابد و در لحظات دشوارِ مقابله با دشمن، از نبرد روی بر نمیگرداند. کسی که بر تبه کاران فاجر، از شعله های آتش، سخت تر و سوزان تر است؛ یعنی مالک اشتر را. پس گوش به فرمان او باشید و در راه حق از او اطاعت کنید، چرا که او یکی از شمشیرهای برّان الهی است که نه کند می شود و نه از اثر می افتد….» [۱۴]
۳. وقتی خبر شهادت مالک اشتر در مسیر عزیمت به مصر به امام علی (ع) رسید، با اندوه و تأسف چنین فرمود: «خداوند، مالک را پاداشی نیکو دهد! اگر کوه بود، کوهی عظیم و با صلابت بود، و اگر سنگ بود، سنگی سخت و استوار بود… خدا مالک را رحمت کند. به عهد و پیمانش وفا کرد و سرانجام به دیدار خدا رفت. با این که پس از رحلت رسول خدا(ص) تعهّد کرده بودیم که بر هر مصیبتی صبر کنیم، ولی مصیبت مالک، بسی عظیم است.» [۱۵]
۴. در سخنی دیگر در پی شهادت مالک اشتر فرمود: «آیا زنان، فرزندی هم چون مالک به دنیا خواهد آورد؟ آیا کسی مانند مالک هست؟»
آن حضرت چند روز در فقدان مالک می گریست و میفرمود: «دیگر کسی هم چون مالک را نخواهم دید.» [۱۶]
نامه على (ع) به مردم مصر، در شان مالک اشتر
امیر مومنان على (ع) نامهاى به مردم مصر در شان و مقام مالک اشتر نوشت. در این نامه مالک با ویژگىهاى دهگانه زیر توصیف فرمود به سوى شما فرستادم:
1- بندهاى از بندگان خدا را
2- او کسى است که به هنگام خوف (مردم از جنگ) خواب به چشمش راه نیابد.
3- در ساعت ترس و وحشت، از دشمن هراس ندارد.
4- نسبت به بدکاران از شعله، سوزندهتر است.
5-گفتار ائ با گوش جان بشنوید و از او پیروى کنید.
6- او شمشیرى از شمشیرهاى خدا است، که تیزى آن کندى ندارد و برندگى آن اثر بخش است.
7- گوش به فرمان او باشید، من شما را در انتخاب او براى ولایت بر شما از دیگران مقدم داشتم.
8- او تسلیم فرمان من است، و بر اساس شیوه من رفتار مىکند.
9- او ناصح و خیر خواه شما است
10- او نسبت به دشمنانتان سخت گیرتر است. [۱۷]
ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه این نامه را به اندکى تفاوت نقل نموده که چه ویژگى زیر در آن از زبان حضرت على (ع) افزوده شده است: من اشد عباداللَّه باسا، و اکرمهم حسبا، و ابعد الناس من دنس و عار، حسام صارم حلیم فى التسلم رزین فى الحراب ذو راى اصیل و صبر جمیل مالک اشتر، نبرد با دشمن از سختگیرترین بندگان خدا است، او از کریمترین دودمان برخاسته و از همگان نسبت به ناپاکیها و ننگها، دورتر است، او شمشیر بران و تیز است. هنگام آرامش بردبار و خویشتن دار و در جنگ انسان سنگین و با وقار است، صاحب نظر اصیل و صبر و نیکو است. [۱۸]
شهادت مالک
پس از پیکار بزرگ صفین چون اوضاع مصر آشفته شد، امیرالمؤمنین(ع) او را به حکومت مصر منصوب کرد. اما وی در مسیر مصر در محلی به نام قلزم به دست مزدوران معاویه مسموم شد. ظاهراً این واقعه قبل از جنگ نهروان رخ داد، زیرا با بررسی منابع، نامی از مالک در نبرد با خوارج دیده نمیشود. [۱۹]
امام علی(ع) پس از شهادت مالک نیز ضمن طلب رحمت و رضوان الهی برای او فرمود: «او برای ما مردی خیرخواه و بر دشمنان ما سختگیر بود [۲۰] و برای من همانگونه بود که من برای رسول خدا بودم». [۲۱]
پانویس
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۴۱٫
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۴۱٫
- ↑ اشتر، یعنی کسی که پلک چشمش آویزان و افتاده باشد. چشم مالک اشتر در نبرد یرموک آسیب دید و پلک پایین یک چشمش آویزان بود
- ↑ علی اکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابیطالب، ج ۲، ص ۸۵؛ به نقل از: شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۵، ص ۹۸ و سفینه البحار، ج ۱، ص ۶۸۷٫
- ↑ تهذیب التهذیب، ج١، ص١١
- ↑ الاصابه، ج6، ص٢١٢
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج٢، ص٣٠٠
- ↑ فتوح الشام، ج١، ص6٢
- ↑ الطبقات الکبری، ج٧، ص٢١٣
- ↑ امین٬ اعیان الشیعه٬ ۱۴۰۳ق٬ ج۹ ٬ ص۴۱
- ↑ ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۹۵۹ق، ج ۱۵، ص ۹۹-۱۰۰
- ↑ روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة)، ج۲، ص۲۸۴
- ↑ انّک ممّن استظهر به علی اقامه الدّین… (شرح ابن ابی الحدید، ج ۶، ص ۷۴)
- ↑ نهج البلاغه صبحی صالح، نامه ۳۸؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۸۰٫
- ↑ امالی مفید، ص ۸۳؛ نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت ۴۴۳ (با اندکی تفاوت در تعبیر)
- ↑ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۸۱٫
- ↑ اقتباس از نهج البلاغه، نامه 38
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 6، ص 75
- ↑ الغارات، ثقفی، ج ۱، صص ۲۶۳-۲۶۴
- ↑ نهج البلاغه نامه ٣4
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج١5، ص٩٧؛ الغدیر، ج٩، ص4٠