ولی الدین قادری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
جز (تمیزکاری)
خط ۱۲: خط ۱۲:
|-
|-
|استادان
|استادان
|شیخ عثمان بن یحیی، ابوبکر بن یحیی
|شیخ عثمان بن یحیی، ابوبکر بن یحیی  
|-
|-
|آثار
|آثار
خط ۳۶: خط ۳۶:


ولی‌الدین محمد بن عثمان بن یحیی القادری بغدادی و مرشد بزرگ [[قادریه]] در عصر خود بوده و معروف به (صاحب المراد) است.
ولی‌الدین محمد بن عثمان بن یحیی القادری بغدادی و مرشد بزرگ [[قادریه]] در عصر خود بوده و معروف به (صاحب المراد) است.
او از بزرگان طریقت قادریه و شعبه‌هایی از جمله بریفکانیه، حذیفیه، عزایمیه، هرریه حبشیه و ... <ref>مذكرات شيخ الطريقة القادرية في الصين الشيخ محمد عثمان القادري ، تحقيق عند السيد عبد الرحيم العبيد ،الخرطوم ، 2013 ،ص 151</ref><ref>الطريقة القادرية ، الشيخ باسم البريفكاني الحسيني ، بغداد ، 1992 ، ص56</ref>.
او از بزرگان طریقت قادریه و شعبه‌هایی از جمله بریفکانیه، حذیفیه، عزایمیه، هرریه حبشیه و ... <ref>مذكرات شيخ الطريقة القادرية في الصين الشيخ محمد عثمان القادري، تحقيق عند السيد عبد الرحيم العبيد ،الخرطوم، 2013 ،ص 151</ref><ref>الطريقة القادرية، الشيخ باسم البريفكاني الحسيني، بغداد، 1992، ص56</ref>.
[[طریقت]] را از پدرش و شیخ عثمان بن یحیی، شیخ قادریه در زمان خود و عمویش ابوبکر بن یحیی، نقیب اشراف در [[بغداد]] در سال 1703 میلادی در زمان سلطان عثمانی احمد سوم گرفت، که ابوبکر را به هنگام تصدی سلطنت به عنوان نقیب منصوب کرد و این در حضور یوسف پاشا والی بغداد بود<ref>كتاب :كشف الكربة برفع الطلبة ،للانصاري ،تحقيق عبد الرحيم عبد الرحمن عبد الرحيم، المجلة التاريخية ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص123</ref><ref>كتاب: نزهة المشتاق في علماء العراق، محمد بن عبد الغفور البغدادي، مخطوط، في مكتبة المتحف العراقي برقم9420 ،ورقة 76</ref>.
[[طریقت]] را از پدرش و شیخ عثمان بن یحیی، شیخ قادریه در زمان خود و عمویش ابوبکر بن یحیی، نقیب اشراف در [[بغداد]] در سال 1703 میلادی در زمان سلطان عثمانی احمد سوم گرفت، که ابوبکر را به هنگام تصدی سلطنت به عنوان نقیب منصوب کرد و این در حضور یوسف پاشا والی بغداد بود<ref>كتاب :كشف الكربة برفع الطلبة ،للانصاري ،تحقيق عبد الرحيم عبد الرحمن عبد الرحيم، المجلة التاريخية ،مجلد32،لسنة 1976 ،ص123</ref><ref>كتاب: نزهة المشتاق في علماء العراق، محمد بن عبد الغفور البغدادي، مخطوط، في مكتبة المتحف العراقي برقم9420 ،ورقة 76</ref>.


خط ۴۵: خط ۴۵:
=فرزندان=
=فرزندان=


واما فرزندان ابوبکر (المطلکه) در بعقوبه سکنی گزیدند و عثمان یک پسر به نام امام ولی‌الدین محمد متولد بغداد داشت که عموی نقیبش او را نزد مردم افغان به عنوان شیخ قادریه فرستاد. حدود یک دهه در آنجا ماند و به زبان‌های عربی، ترکی، اردو و دری تسلط کامل داشت. از طریق ازدواج سید محمود بن زکریا بن محمود بن علی بن فرج الله گیلانی متوفی 1258 - نقیب اشراف بغداد - از سیده طیبه بنت جوهر بن عبدالرحیم بن خمیس بن ولی‌الدین قادری و سید محمود بن زکریا نه او و نه همسر علوی دیگرش عاتکه بنت علی القادری خواهر عبدالرحمن گیلانی نقیب نسلی نداشت.
واما فرزندان ابوبکر (المطلکه) در بعقوبه سکنی گزیدند و عثمان یک پسر به نام امام ولی‌الدین محمد متولد بغداد داشت که عموی نقیبش او را نزد مردم افغان به عنوان شیخ قادریه فرستاد. حدود یک دهه در آنجا ماند و به زبان‌های عربی، ترکی، اردو و دری تسلط کامل داشت. از طریق ازدواج سید محمود بن زکریا بن محمود بن علی بن فرج الله گیلانی متوفی 1258 - نقیب اشراف بغداد - از سیده طیبه بنت جوهر بن عبدالرحیم بن خمیس بن ولی‌الدین قادری و سید محمود بن زکریا نه او و نه همسر علوی دیگرش عاتکه بنت علی القادری خواهر عبدالرحمن گیلانی نقیب نسلی نداشت.
ولی‌الدین بود که با عایشه بنت ابی‌بکر بن یحیی قادری ازدواج کرد و از او سید خمیس و علویه ذهینه به دنیا آمد.
ولی‌الدین بود که با عایشه بنت ابی‌بکر بن یحیی قادری ازدواج کرد و از او سید خمیس و علویه ذهینه به دنیا آمد.
آقای خمیس با علویه نافع بنت عبدالله بن احمد آلوسی ازدواج کرده و سید عبدالرحیم بن خمیس قادری را به دنیا آورد.
آقای خمیس با علویه نافع بنت عبدالله بن احمد آلوسی ازدواج کرده و سید عبدالرحیم بن خمیس قادری را به دنیا آورد.
خط ۵۶: خط ۵۶:
او مورد قدردانی و احترام سلطان اشرف شاه هوتاکی بود و در آنجا گوشه ای داشت که پس از چندین سال به سید حسن بن السید علی القادری - برادر عبدالرحمان رسید و در شهر [[کابل]] سکنی گزید و در سال 1894 در آنجا وفات کرد و در همان نقطه دفن شد و خانواده اش هنوز در آنجا هستند که برجسته ترین آنها پسرش احمد بن حسن گیلانی است<ref>كتاب:الاسر الحاكمة في العراق في العصور المتاخرة ،د/عماد عبد السلام رؤوف، دار الحكمة ،بغداد،1998 ،ص164</ref>.
او مورد قدردانی و احترام سلطان اشرف شاه هوتاکی بود و در آنجا گوشه ای داشت که پس از چندین سال به سید حسن بن السید علی القادری - برادر عبدالرحمان رسید و در شهر [[کابل]] سکنی گزید و در سال 1894 در آنجا وفات کرد و در همان نقطه دفن شد و خانواده اش هنوز در آنجا هستند که برجسته ترین آنها پسرش احمد بن حسن گیلانی است<ref>كتاب:الاسر الحاكمة في العراق في العصور المتاخرة ،د/عماد عبد السلام رؤوف، دار الحكمة ،بغداد،1998 ،ص164</ref>.


سید ولی‌الدین از چند شهر از جمله: دهلی، لاهور، کابل و [[استانبول]] دیدن کرد و در دهلی با شیخ ولی‌الله دهلوی ملاقات کرد و از وی کسب اجازه کرد<ref>كتاب :جامع الانوار في مناقب الابرار، نظمي زادة،ورقة 231 ،مخطوطة متحف طوب قابي باسطنبول، برقم1204e.h</ref>. در استانبول که به گفته منابع شش سال در آنجا اقامت گزید، با حاکمان ارشد از جمله سلطان محمود اول ملاقات کرد و با توجه به علم و حسب و نسبش مورد تقدیر و احترام آنان قرار گرفت.
سید ولی‌الدین از چند شهر از جمله: دهلی، لاهور، کابل و [[استانبول]] دیدن کرد و در دهلی با شیخ ولی‌الله دهلوی ملاقات کرد و از وی کسب اجازه کرد<ref>كتاب :جامع الانوار في مناقب الابرار، نظمي زادة، ورقة 231 ،مخطوطة متحف طوب قابي باسطنبول، برقم1204e.h</ref>. در استانبول که به گفته منابع شش سال در آنجا اقامت گزید، با حاکمان ارشد از جمله سلطان محمود اول ملاقات کرد و با توجه به علم و حسب و نسبش مورد تقدیر و احترام آنان قرار گرفت.
با عبدالغنی نابلسی ملاقات کرد و از او اجازه ای بر طریقه [[قادریه]] کسب نمود<ref>كتاب :جامع الأنوار في مناقب الابرار، نظمي زادة ،ورقة421،مخطوطة متحف طوب قابي بإسطنبول، برقم1204e.h</ref> اجازاتی در طریقت رفاعیه کسب کرد و این از حسن نظر صوفیان عراق نسبت به او بود<ref>كتاب: نزهة المشتاق في علماء العراق، محمد بن عبد الغفور البغدادي، مخطوط، في مكتبة المتحف العراقي برقم9420 ،ورقة 77</ref>.
با عبدالغنی نابلسی ملاقات کرد و از او اجازه ای بر طریقه [[قادریه]] کسب نمود<ref>كتاب :جامع الأنوار في مناقب الابرار، نظمي زادة ،ورقة421،مخطوطة متحف طوب قابي بإسطنبول، برقم1204e.h</ref> اجازاتی در طریقت رفاعیه کسب کرد و این از حسن نظر صوفیان عراق نسبت به او بود<ref>كتاب: نزهة المشتاق في علماء العراق، محمد بن عبد الغفور البغدادي، مخطوط، في مكتبة المتحف العراقي برقم9420 ،ورقة 77</ref>.
پس از بازگشت به بغداد بعد از وفات عمو و پدرش در باب الشیخ ساکن شد و پس از آن انزوا و انقطاع را به دور از اغتشاشات بر عبادت ترجیح داد و به سوی روستای الصباغیه فعلی حرکت کرد.  
پس از بازگشت به بغداد بعد از وفات عمو و پدرش در باب الشیخ ساکن شد و پس از آن انزوا و انقطاع را به دور از اغتشاشات بر عبادت ترجیح داد و به سوی روستای الصباغیه فعلی حرکت کرد.  
خط ۶۶: خط ۶۶:


از آثار وی نسخه خطی قرآن به قلم وی است که در سال 1997 به کتابخانه دارالعلم [[عراق]] اهدا شد و نسخه ای از دلائل الخیرات در کتابخانه شریف قادریه محفوظ است.
از آثار وی نسخه خطی قرآن به قلم وی است که در سال 1997 به کتابخانه دارالعلم [[عراق]] اهدا شد و نسخه ای از دلائل الخیرات در کتابخانه شریف قادریه محفوظ است.
نقل شده است که وی از نزدیکان نقیب اشراف بغداد سید علی بن فرج‌الله بن عبدالقادر بن ابراهیم بن شرف‌الدین گیلانی بود که در سال 1111 هجری قمری - تا تاریخ وفاتش در سال 1154 هجری قمری - بین آنها مکاتبات و سوابقی به دست آمده است.به جز این موارد از شیخ ولی الدین آثار متعددی بر جای مانده که مشهورترین آنها عبارتند از:
نقل شده است که وی از نزدیکان نقیب اشراف بغداد سید علی بن فرج‌الله بن عبدالقادر بن ابراهیم بن شرف‌الدین گیلانی بود که در سال 1111 هجری قمری - تا تاریخ وفاتش در سال 1154 هجری قمری - بین آنها مکاتبات و سوابقی به دست آمده است. به جز این موارد از شیخ ولی الدین آثار متعددی بر جای مانده که مشهورترین آنها عبارتند از:
حزب البسمله.
حزب البسمله.
منظومه في سيره رسول الله.
منظومه في سيره رسول الله.
خط ۸۸: خط ۸۸:
=درگذشت=
=درگذشت=


وی در سال 1175 هجری قمری تا 1761 میلادی در زمان سلطان مصطفی سوم عثمانی در زمان سلیمان ابولیله والی بغداد درگذشت و در زاویه خود در بلدروز به خاک سپرده شد. مزار او هنوز مورد توجه عموم مسلمانان بوده و آن را زیارت می کنند، زیرا این زیارتگاه مورد عنایت دولت وقت عثمانی بوده و گنبدی بر آن ساخته و احیای آن را به فرزندان شیخ ولی الدین سپرده و بنا به گفته و اسناد عثمانی به آل حجیه معروف اند<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D9%84%D9%8A_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86_%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%8A#cite_note-ReferenceB-13 ولي الدين القادري]</ref>.
وی در سال 1175 هجری قمری تا 1761 میلادی در زمان سلطان مصطفی سوم عثمانی در زمان سلیمان ابولیله والی بغداد درگذشت و در زاویه خود در بلدروز به خاک سپرده شد. مزار او هنوز مورد توجه عموم مسلمانان بوده و آن را زیارت می کنند، زیرا این زیارتگاه مورد عنایت دولت وقت عثمانی بوده و گنبدی بر آن ساخته و احیای آن را به فرزندان شیخ ولی الدین سپرده و بنا به گفته و اسناد عثمانی به آل حجیه معروف اند<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D9%84%D9%8A_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86_%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%8A#cite_note-ReferenceB-13 ولي الدين القادري]</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: تصوف]]
[[رده:تصوف]]
۴٬۹۳۳

ویرایش