مالک اشتر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
آن حضرت چند روز در فقدان مالک می گریست و می فرمود: «دیگر کسی هم چون مالک را نخواهم دید.» <ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص ۸۱٫</ref> | آن حضرت چند روز در فقدان مالک می گریست و می فرمود: «دیگر کسی هم چون مالک را نخواهم دید.» <ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص ۸۱٫</ref> | ||
=نامه على (ع) به مردم مصر، در شان | =نامه على (ع) به مردم مصر، در شان مالک اشتر= | ||
[[امام علی|امير مومنان على (ع)]] نامهاى به مردم مصر در شان و مقام | [[امام علی|امير مومنان على (ع)]] نامهاى به مردم مصر در شان و مقام مالک اشتر نوشت. در اين نامه مالک با ويژگىهاى دهگانه زير توصيف فرمود به سوى شما فرستادم : | ||
1- بندهاى از بندگان خدا را | 1- بندهاى از بندگان خدا را | ||
2- او | 2- او کسى است که به هنگام خوف (مردم از جنگ) خواب به چشمش راه نيابد. | ||
3- در ساعت ترس و وحشت، از دشمن هراس ندارد. | 3- در ساعت ترس و وحشت، از دشمن هراس ندارد. | ||
4- نسبت به | 4- نسبت به بدکاران از شعله، سوزندهتر است. | ||
5-گفتار ائ با گوش جان بشنويد و از او پيروى | 5-گفتار ائ با گوش جان بشنويد و از او پيروى کنيد. | ||
6- او شمشيرى از شمشيرهاى خدا است ، | 6- او شمشيرى از شمشيرهاى خدا است ، که تيزى آن کندى ندارد و برندگى آن اثر بخش است. | ||
7- گوش به فرمان او باشيد، من شما را در انتخاب او براى ولايت بر شما از ديگران مقدم داشتم. | 7- گوش به فرمان او باشيد، من شما را در انتخاب او براى ولايت بر شما از ديگران مقدم داشتم. | ||
8- او تسليم فرمان من است، و بر اساس شيوه من رفتار | 8- او تسليم فرمان من است، و بر اساس شيوه من رفتار مىکند. | ||
9- او ناصح و خير خواه شما است | 9- او ناصح و خير خواه شما است | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
10- او نسبت به دشمنانتان سختگيرتر است. <ref>اقتباس از نهج البلاغه، نامه 38</ref> | 10- او نسبت به دشمنانتان سختگيرتر است. <ref>اقتباس از نهج البلاغه، نامه 38</ref> | ||
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه اين نامه را به | ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه اين نامه را به اندکى تفاوت نقل نموده که چه ويژگى زير در آن از زبان حضرت على (ع) افزوده شده است : | ||
من اشد عباداللَّه باسا، و | من اشد عباداللَّه باسا، و اکرمهم حسبا، و ابعد الناس من دنس و عار، حسام صارم حليم فى التسلم رزين فى الحراب ذو راى اصيل و صبر جميل | ||
مالک اشتر، نبرد با دشمن از سختگيرترين بندگان خدا است، او از کريمترين دودمان برخاسته و از همگان نسبت به ناپاکيها و ننگها، دورتر است، او شمشير بران و تيز است. هنگام آرامش بردبار و خويشتن دار و در جنگ انسان سنگين و با وقار است، صاحب نظر اصيل و صبر و نيکو است. <ref> شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 6، ص 75</ref> | |||
=شهادت مالک= | =شهادت مالک= |
نسخهٔ ۱۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۰۵
نام | مالک اشتر |
---|---|
نام کامل | مالک بن حارث نخعی معروف به مالک اَشتَر نَخَعی |
لقب | اشتر • کبش العراق |
محل ولادت | یمن |
محل زندگی | یمن • کوفه |
نسب | تیره نخع از قبیله مذحج |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
یار | امام علی(ع) |
فعالیتها | فرمانده جنگی • از مخالفان عثمان • والی منصوب مصر |
شهادت | ۳۹ق • قلزم |
علت شهادت | مسموم شدن به دستور معاویه |
محل دفن | مصر • شهر الخانکة (شمال شرقی قاهره) |
مالک بن حارث نَخعی معروف به مالک اشتر در تاریخِ اسلام و تشیع جایگاهی مهم و زندگی پر فراز و نشیبی دارد. مالک در دوره جاهلیت متولد گشت. او در سال های پایانی زندگی پیامبر(ص) اسلام آورد و در عهد خلافت راشدین به شام مهاجرت نمود.
مالک اشتر در فتوحات اسلامی عهد خلیفه اول و دوم، مخصوصا در از پای در آوردن هماوردان نقش مهمی داشت. او ظاهرا پس از نبرد قادسیه در کوفه اقامت گزید. مالک که از بزرگان یمانی کوفه محسوب می گردید، در دوره خلافت عثمان به مقابله با زیاده خواهی های حکام اموی برخاست و از حقوق جهادگران دفاع می نمود. او مردی بسیار قوی و از رهبران و بزرگان شیعه است و بسیار عالم و زاهد بود و با فقر زندگی می کرد، بر قوم خود ریاست داشت و با جماعت کوفی برای مطالبه حقوق خودشان به نزد خلیفه سوم (عثمان) رفت.
مالک مردم را برای بیعت با حضرت علی(ع) رهبری کرد. در جنگ جمل صفین و نهروان امام را همراهی کرد. رشادتها و جان فشانی های او در این جنگ ها در تاریخ ثبت است.
مالک اشتر کیست
مالک بن حارث اشتر نخعی زبده ترین یار حضرت علی (ع) بود. وی از طایفه «نَخَع» و اهل یمن بود. ولادتش را چند سال قبل از بعثت پیامبر خدا (ص) نوشته اند.[۱] دوران نوجوانی او همراه با سال های نخست طلوع اسلام در حجاز بود. لیکن توفیق دیدار پیامبر را نداشت. در عین حال جوانی مؤمن با صلابت و استوار شناخته می شد که به آیین اسلام گرویده بود. یک بار در حضور پیامبر (ص) از او نام برده شد، حضرت فرمود: «او مؤمنی راستین است». [۲] این گواهی از زبان پیامبر خدا (ص)، شخصیت بارز او را نشان می دهد.
این که به او اَشتر می گویند، به دلیل ضربه ای بود که در جنگ یرموک به چشم او وارد شد [۳] و به همین سبب به مالک اشتر شهرت یافت.
آنان که درباره او سخن گفته اند، وی را مردی هوش مند، زیرک، شجاع، شاعر، سخنور، با ایمان، استوار و قاطع دانسته اند. همه این اوصاف، از او چهره ای محبوب پدید آورده بود.
ابن ابی الحدید درباره اش می نویسد: مالک اشتر مردی جنگ جو و شجاع بود و جزو بزرگان و رؤسای شیعه و از دوست داران شدید امیرالمؤمنین و یاری دهندگان او بود. اگر انسان قسم بخورد که خداوند، میان عرب و عجم شجاع تر از او جز استادش امیرالمؤمنین نیافریده، من گمان نمی کنم که گناه کرده باشد. [۴]
تولد و اسلام
به اتفاق سیرهنویسان مالک اشتر در عصر جاهلیت متولد شد؛ ولی زمان دقیق آن مشخص نیست.
برخی از تراجمنگاران در شرححال مالک اشتر آوردهاند: «ادرک الجاهلیه؛ مالک عصر جاهلیت را درک کرد.» [۵] و برخی دیگر از منابع درباره او نوشتهاند: «لم ادرک و کان رئیس قومه؛ او جاهلیت را درک نکرد بلکه آغاز زمان بعثت پیامبر(ص) را درک کرد و رئیس قوم خود بود.» [۶]
به هرحال، مالک اشتر پس از تولد در زادگاه در اواخر عصر رسول الله(ص) و زمان ماموریت امام علی(ع) در یمن، یعنی در سال دهم هجری مسلمان شد. [۷]
براساس گزارشی، هنگام اقامت امام علی(ع) در یمن، برخی بزرگان نخع از جمله مالک اشتر، آن حضرت را در حوادث آن دوران همراهی کردند. [۸] باوجود مسلمان شدن مالک اشتر در عصر رسول الله(ص)، از او در شمار صحابه یاد نکردهاند، چون دقیقاً مشخص نیست که موفق به دیدار پیامبر شد یا نه؛ با توجه به این که هرکس اگر حتی یک بار پیامبر را ملاقات نموده باشد جزء صحابه محسوب میگردد. بر همین اساس از مالک در اکثر منابع با نام تابعی یاد شده است. [۹]
پیامبر اکرم(ص) و مالک اشتر
مالک اشتر در یمن اسلام آورد. او هیچ وقت به محضر پیامبر نرسید. اما گفته شده است روزی در حضور پیامبر از او سخن به میان آمد٬ پیامبر فرمود: او حقیقتا مومن است. [۱۰] نیز ابن ابی الحدید حدیثی از پیامبر(ص) نقل میکند که در آن آمده است گروهی از مؤمنان بر جنازه ابوذر غفاری حاضر میشوند. از آنجا که مالک اشتر در میان گروهی بود که بر جنازه ابوذر در تبعیدگاه ربذه حاضر شدند و به غسل و کفن و دفن ابوذر پرداختند، ابن ابی الحدید این حدیث را شهادت قطعی از پیامبر(ص) بر مؤمنبودن مالک اشتر میداند و نتیجه میگیرد مالک اشتر، طبق آنچه پیامبر(ص) فرموده است مؤمن است. [۱۱] در دفن ابوذر، گروهی که حاضر بودند در نماز بر ابوذر، مالک اشتر را امام قرار داده و به وی اقتدا کردند. [۱۲]
مالک اشتر از نگاه امام علی (ع)
امام علی (ع) چه در نامه هایی که خطاب به مالک اشتر یا درباره او نوشته و چه در سخنانی که در سوک وی بر زبان آورده، به مقام والا و فضیلت های بی نظیر او اشاره کرده است. به چند نمونه اشاره می کنیم:
۱. امام پس از ماجرای حکمیت در جنگ صفّین، در نامه ای خطاب به مالک اشتر نوشت: «تو از کسانی هستی که پشت گرمی من در استوارسازی دین و سرکوبی غرور تبه کاران و نگهبانی مرزهای پر خطر به توست…. » [۱۳]
۲. آن حضرت در نامه ای خطاب به مردم مصر نوشت: «… یکی از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در ایام خوف و هراس، نمی خوابد و در لحظات دشوارِ مقابله با دشمن، از نبرد روی بر نمی گرداند. کسی که بر تبه کاران فاجر، از شعله های آتش، سخت تر و سوزان تر است؛ یعنی مالک اشتر را. پس گوش به فرمان او باشید و در راه حق از او اطاعت کنید، چرا که او یکی از شمشیرهای برّان الهی است که نه کند می شود و نه از اثر می افتد…. » [۱۴]
۳. وقتی خبر شهادت مالک اشتر در مسیر عزیمت به مصر به امام علی (ع) رسید، با اندوه و تأسف چنین فرمود: «خداوند، مالک را پاداشی نیکو دهد! اگر کوه بود، کوهی عظیم و با صلابت بود، و اگر سنگ بود، سنگی سخت و استوار بود… خدا مالک را رحمت کند. به عهد و پیمانش وفا کرد و سرانجام به دیدار خدا رفت. با این که پس از رحلت رسول خدا(ص) تعهّد کرده بودیم که بر هر مصیبتی صبر کنیم، ولی مصیبت مالک، بسی عظیم است.» [۱۵]
۴. در سخنی دیگر در پی شهادت مالک اشتر فرمود: «آیا زنان، فرزندی هم چون مالک به دنیا خواهد آورد؟ آیا کسی مانند مالک هست؟»
آن حضرت چند روز در فقدان مالک می گریست و می فرمود: «دیگر کسی هم چون مالک را نخواهم دید.» [۱۶]
نامه على (ع) به مردم مصر، در شان مالک اشتر
امير مومنان على (ع) نامهاى به مردم مصر در شان و مقام مالک اشتر نوشت. در اين نامه مالک با ويژگىهاى دهگانه زير توصيف فرمود به سوى شما فرستادم :
1- بندهاى از بندگان خدا را
2- او کسى است که به هنگام خوف (مردم از جنگ) خواب به چشمش راه نيابد.
3- در ساعت ترس و وحشت، از دشمن هراس ندارد.
4- نسبت به بدکاران از شعله، سوزندهتر است.
5-گفتار ائ با گوش جان بشنويد و از او پيروى کنيد.
6- او شمشيرى از شمشيرهاى خدا است ، که تيزى آن کندى ندارد و برندگى آن اثر بخش است.
7- گوش به فرمان او باشيد، من شما را در انتخاب او براى ولايت بر شما از ديگران مقدم داشتم.
8- او تسليم فرمان من است، و بر اساس شيوه من رفتار مىکند.
9- او ناصح و خير خواه شما است
10- او نسبت به دشمنانتان سختگيرتر است. [۱۷]
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه اين نامه را به اندکى تفاوت نقل نموده که چه ويژگى زير در آن از زبان حضرت على (ع) افزوده شده است : من اشد عباداللَّه باسا، و اکرمهم حسبا، و ابعد الناس من دنس و عار، حسام صارم حليم فى التسلم رزين فى الحراب ذو راى اصيل و صبر جميل مالک اشتر، نبرد با دشمن از سختگيرترين بندگان خدا است، او از کريمترين دودمان برخاسته و از همگان نسبت به ناپاکيها و ننگها، دورتر است، او شمشير بران و تيز است. هنگام آرامش بردبار و خويشتن دار و در جنگ انسان سنگين و با وقار است، صاحب نظر اصيل و صبر و نيکو است. [۱۸]
شهادت مالک
پس از پیکار بزرگ صفین چون اوضاع مصر آشفته شد، امیرالمؤمنین(ع) او را به حکومت مصر منصوب کرد. اما وی در مسیر مصر در محلی به نام قلزم به دست مزدوران معاویه مسموم شد. ظاهراً این واقعه قبل از جنگ نهروان رخ داد، زیرا با بررسی منابع، نامی از مالک در نبرد با خوارج دیده نمیشود. [۱۹]
امام علی(ع) پس از شهادت مالک نیز ضمن طلب رحمت و رضوان الهی برای او فرمود: «او برای ما مردی خیرخواه و بر دشمنان ما سختگیر بود [۲۰] و برای من همانگونه بود که من برای رسول خدا بودم». [۲۱]
پانویس
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۴۱٫
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۴۱٫
- ↑ اشتر، یعنی کسی که پلک چشمش آویزان و افتاده باشد. چشم مالک اشتر در نبرد یرموک آسیب دید و پلک پایین یک چشمش آویزان بود
- ↑ علی اکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب، ج ۲، ص ۸۵؛ به نقل از: شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۵، ص ۹۸ و سفینه البحار، ج ۱، ص ۶۸۷٫
- ↑ تهذیب التهذیب، ج١، ص١١
- ↑ الاصابه، ج6، ص٢١٢
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج٢، ص٣٠٠
- ↑ فتوح الشام، ج١، ص6٢
- ↑ الطبقات الکبری، ج٧، ص٢١٣
- ↑ امین٬ اعیان الشیعه٬ ۱۴۰۳ق٬ ج۹ ٬ ص۴۱
- ↑ ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۹۵۹ق، ج ۱۵، ص ۹۹-۱۰۰
- ↑ روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة)، ج۲، ص۲۸۴
- ↑ انّک ممّن استظهر به علی اقامه الدّین… (شرح ابن ابی الحدید، ج ۶، ص ۷۴)
- ↑ نهج البلاغه صبحی صالح، نامه ۳۸؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۸۰٫
- ↑ امالی مفید، ص ۸۳؛ نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت ۴۴۳ (با اندکی تفاوت در تعبیر)
- ↑ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۸۱٫
- ↑ اقتباس از نهج البلاغه، نامه 38
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 6، ص 75
- ↑ الغارات، ثقفی،ج ۱، صص ۲۶۳-۲۶۴
- ↑ نهج البلاغه نامه ٣4
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج١5، ص٩٧؛ الغدیر، ج٩، ص4٠