جمادی الاول: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'جلال الدین' به 'جلال‌الدین')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
</div>
</div>


'''ماه جمادی الاول''' (یا ماه جمادی الاولی) پنجمین ماه از ماههای قمری است. دلیل نام این ماه و جمادی الثانی این است که چون در هنگام نام‌گذاری ماه‌های عربی، این دو ماه در فصل سرما و یخبندان قرار گرفتند <big>جمادی</big> (یعنی انجماد و یخبندان) نام گرفتند. حوادث زیادی در این ماه روی داده است که مهمترین آنها [[جنگ جمل]] بود که در سال 36 قمری بین [[حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)]] و [[عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]] رخ داد که در نهایت به شکست سپاه جمل منتهی گشت. از جمله وقائع مهم دیگر در این ماه [[شهادت]] بانوی [[اسلام]] [[حضرت زهرا (س)]] بنا بر روایت [[شیعه|شیعی]] و ارتحال آن بانوی گرامی بر اثر بیماری بنا بر نقل [[اهل سنت]] می‌باشد، که بنا بر روایتی در سال 11 قمری روی داد. از دیگر رویدادهای این ماه سوزاندن [[محمد بن ابی بکر|محمد بن ابی‌بکر]]، استاندار [[علوی]] [[مصر]]، توسط عوامل [[معاویه]] اشاره کرد که در سال 38 قمری واقع است.
'''ماه جمادی الاول''' (یا ماه جمادی الاولی) پنجمین ماه از ماه‌های قمری است. دلیل نام این ماه و جمادی الثانی این است که چون در هنگام نام‌گذاری ماه‌های عربی، این دو ماه در فصل سرما و یخبندان قرار گرفتند <big>جمادی</big> (یعنی انجماد و یخبندان) نام گرفتند. حوادث زیادی در این ماه روی داده است که مهمترین آنها [[جنگ جمل]] بود که در سال 36 قمری بین [[حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)]] و [[عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]] رخ داد که در نهایت به شکست سپاه جمل منتهی گشت. از جمله وقائع مهم دیگر در این ماه [[شهادت]] بانوی [[اسلام]] [[حضرت زهرا (س)]] بنا بر روایت [[شیعه|شیعی]] و ارتحال آن بانوی گرامی بر اثر بیماری بنا بر نقل [[اهل سنت]] می‌باشد، که بنا بر روایتی در سال 11 قمری روی داد. از دیگر رویدادهای این ماه سوزاندن [[محمد بن ابی بکر|محمد بن ابی‌بکر]]، استاندار [[علوی]] [[مصر]]، توسط عوامل [[معاویه]] اشاره کرد که در سال 38 قمری واقع است.


=تعریف اصطلاحی=
=تعریف اصطلاحی=


نام ماه پنجم را جُمادَی الاولی ، جمادی خمسه، جمادی اول، جمادی، نخستین نام ماه مقارن آن، در دوران پیش از اسلام در [[عربستان]] ، حَنْتَمْ، حَنِین <ref> ابوریحان بیرونی، الاثار الباقیة عن القرون الخالیة، ج۱، ص۶۱، چاپ ادوارد زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳</ref> یا حِنّین <ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۸</ref> بوده است و طول آن را سی روز در نظر می‌گرفته اند. ماه ششم را نیز جُمادی الاخِرَة ، جمادی سته، جمادی آخر، جمادی ثانی، جُمادَی الثانیة و جمادی دیگر نامیده‌اند. <ref> ابوریحان بیرونی، کتاب التفهیم لاوائل صناعة التنجیم، ج۱، ص۲۲۷ـ ۲۲۸ پانویس ۵، چاپ جلال‌الدین همائی، تهران ۱۳۶۲ ش</ref> و طول آن ۲۹ روز بوده است.
نام ماه پنجم را جُمادَی الاولی، جمادی خمسه، جمادی اول، جمادی، نخستین نام ماه مقارن آن، در دوران پیش از اسلام در [[عربستان]]، حَنْتَمْ، حَنِین <ref> ابوریحان بیرونی، الاثار الباقیة عن القرون الخالیة، ج۱، ص۶۱، چاپ ادوارد زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳</ref> یا حِنّین <ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۸</ref> بوده است و طول آن را سی روز در نظر می‌گرفته‌اند. ماه ششم را نیز جُمادی الاخِرَة، جمادی سته، جمادی آخر، جمادی ثانی، جُمادَی الثانیة و جمادی دیگر نامیده‌اند. <ref> ابوریحان بیرونی، کتاب التفهیم لاوائل صناعة التنجیم، ج۱، ص۲۲۷ـ ۲۲۸ پانویس ۵، چاپ جلال‌الدین همائی، تهران ۱۳۶۲ ش</ref> و طول آن ۲۹ روز بوده است.


=زمان آغاز و پایان=
=زمان آغاز و پایان=


در تقویم شرعی اسلامی، آغاز هریک از ماه های جمادی، همانند دیگر [[ماه قمری|ماه‌های قمری]] ، از لحظه رؤیت ماه نو ( هلال ) پس از غروب خورشید، در نخستین شبی که پس از مُحاق ماه رؤیت می‌شود، آغاز می‌گردد و طول هر ماه را از آن لحظه تا رؤیت هلال بعد حساب می‌کنند. شیوه تعیین طول ماه را به این روش، <big>هلالی</big> یا برحسب <big>رؤیت</big> نامیده اند. بنابراین، آغاز و پایان ماه به رؤیت هلال بستگی دارد، نه به محاسبه و تعیین طول ماه به روشی که منجمان آن را روش «حسابی» یا برحسب «امر اوسط» می نامند. <ref>امین، اعیان الشیعة</ref>
در تقویم شرعی اسلامی، آغاز هریک از ماه های جمادی، همانند دیگر [[ماه قمری|ماه‌های قمری]]، از لحظه رؤیت ماه نو ( هلال ) پس از غروب خورشید، در نخستین شبی که پس از مُحاق ماه رؤیت می‌شود، آغاز می‌گردد و طول هر ماه را از آن لحظه تا رؤیت هلال بعد حساب می‌کنند. شیوه تعیین طول ماه را به این روش، <big>هلالی</big> یا برحسب <big>رؤیت</big> نامیده‌اند. بنابراین، آغاز و پایان ماه به رؤیت هلال بستگی دارد، نه به محاسبه و تعیین طول ماه به روشی که منجمان آن را روش «حسابی» یا برحسب «امر اوسط» می‌نامند. <ref>امین، اعیان الشیعة</ref>
{{تقویم ماه قمری}}
{{تقویم ماه قمری}}


خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:


(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِ‏)
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِ‏)
«ستایش خداى را که ما را بر این مقام راهنمایى کرد که اگر هدایت و لطف الهى نبود ما خود به این مقام راه نمى‌یافتیم، همانا رسولان خد[[ایمان]] به حق آمدند (و ما را بر این مقام رهبرى کردند) .»
«ستایش خداى را که ما را بر این مقام راهنمایى کرد که اگر هدایت و لطف الهى نبود ما خود به این مقام راه نمى‌یافتیم، همانا رسولان خد[[ایمان]] به حق آمدند (و ما را بر این مقام رهبرى کردند).»


(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعاءِ) (الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ)
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعاءِ) (الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ)
خط ۲۴۰: خط ۲۴۰:
و به رحمتت، ایمن در بهشت وارد گردانى و اول این ماه را برایم صلاح و وسط آن را رستگارى و آخرت آن را کام‌یابى قرار دهى، براستى که تو از همۀ امور پنهانى آگاهى. <ref> الاقبال بالاعمال الحسنه ، ج۳ ، ص ۱۵۱</ref>
و به رحمتت، ایمن در بهشت وارد گردانى و اول این ماه را برایم صلاح و وسط آن را رستگارى و آخرت آن را کام‌یابى قرار دهى، براستى که تو از همۀ امور پنهانى آگاهى. <ref> الاقبال بالاعمال الحسنه ، ج۳ ، ص ۱۵۱</ref>


۲- [[شیخ عباس قمی]](رض) خواندن [[زیارت نامه]] [[حضرت صدیقه کبری(س)]] را در روزهای سیزدهم ، چهاردهم و پانزدهم این ماه شایسته و بایسته ذکر کرده است. <ref>مفاتیح الجنان؛ اعمال ماه ها</ref>
۲- [[شیخ عباس قمی]](رض) خواندن [[زیارت نامه]] [[حضرت صدیقه کبری(س)]] را در روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم این ماه شایسته و بایسته ذکر کرده است. <ref>مفاتیح الجنان؛ اعمال ماه ها</ref>


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۳

جمادی الاول
نام جمادی الاول
نام کامل جَمادی‌الاولی •جُمادی‌الاَوَّل
جنگ ها جنگ جمل
از ماه‌های حرام نمی‌باشد
مناسبت‌ها و وقایع شهادت حضرت فاطمه(س)

ماه جمادی الاول (یا ماه جمادی الاولی) پنجمین ماه از ماه‌های قمری است. دلیل نام این ماه و جمادی الثانی این است که چون در هنگام نام‌گذاری ماه‌های عربی، این دو ماه در فصل سرما و یخبندان قرار گرفتند جمادی (یعنی انجماد و یخبندان) نام گرفتند. حوادث زیادی در این ماه روی داده است که مهمترین آنها جنگ جمل بود که در سال 36 قمری بین حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) و عایشه و طلحه و زبیر رخ داد که در نهایت به شکست سپاه جمل منتهی گشت. از جمله وقائع مهم دیگر در این ماه شهادت بانوی اسلام حضرت زهرا (س) بنا بر روایت شیعی و ارتحال آن بانوی گرامی بر اثر بیماری بنا بر نقل اهل سنت می‌باشد، که بنا بر روایتی در سال 11 قمری روی داد. از دیگر رویدادهای این ماه سوزاندن محمد بن ابی‌بکر، استاندار علوی مصر، توسط عوامل معاویه اشاره کرد که در سال 38 قمری واقع است.

تعریف اصطلاحی

نام ماه پنجم را جُمادَی الاولی، جمادی خمسه، جمادی اول، جمادی، نخستین نام ماه مقارن آن، در دوران پیش از اسلام در عربستان، حَنْتَمْ، حَنِین [۱] یا حِنّین [۲] بوده است و طول آن را سی روز در نظر می‌گرفته‌اند. ماه ششم را نیز جُمادی الاخِرَة، جمادی سته، جمادی آخر، جمادی ثانی، جُمادَی الثانیة و جمادی دیگر نامیده‌اند. [۳] و طول آن ۲۹ روز بوده است.

زمان آغاز و پایان

در تقویم شرعی اسلامی، آغاز هریک از ماه های جمادی، همانند دیگر ماه‌های قمری، از لحظه رؤیت ماه نو ( هلال ) پس از غروب خورشید، در نخستین شبی که پس از مُحاق ماه رؤیت می‌شود، آغاز می‌گردد و طول هر ماه را از آن لحظه تا رؤیت هلال بعد حساب می‌کنند. شیوه تعیین طول ماه را به این روش، هلالی یا برحسب رؤیت نامیده‌اند. بنابراین، آغاز و پایان ماه به رؤیت هلال بستگی دارد، نه به محاسبه و تعیین طول ماه به روشی که منجمان آن را روش «حسابی» یا برحسب «امر اوسط» می‌نامند. [۴]

ماه‌های قمری
محرم صفر المظفر
ربیع الاول ربیع الثانی
جمادی الاول جمادی الثانی
رجب شعبان
رمضان شوال
ذی القعده ذی الحجه


اعمال مشترک اول هر ماه

۱ـ دعا

در زمان دیدن هلال خواندن دعاى هلال وارد شده است و أقلّش آن است که سه مرتبه بگوید اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا. بهترین دعاى زمان رؤیت هلال دعاى ۴۳ صحیفه سجّادیه است. [۵]

۲ـ قرآن

خواندن هفت مرتبه سوره «حمد». [۶]

۳ـ روزه

از امورى که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم علّامه مجلسى(رحمه الله) در «زادالمعاد» مى‌گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اوّل ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اوّل از دهه وسط ماه است. [۷]

۴ـ نماز

شب اوّل ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره «انعام» را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسى و هر دردى ایمن گرداند.

روز اوّل ماه: خواندن نماز اوّل ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوّم بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه اى در راه خدا بدهد; هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است. [۸]

اعمال مخصوص ماه جمادی الاول

۱- سیّد بن طاووس(رض) برای رؤیت هلال ماه جمادی الاولی، این دعای را نقل کرده:


اللَّهُمَّ أَنْتَ اللَّهُ وَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ وَ أَنْتَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ وَ أَنْتَ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ وَ أَنْتَ الْمُهَیْمِنُ خداوندا! تو اللّه و تو رحمت‌گستر و مهربانى و تو فرمان‌رواى بسیار پاکیزه‌اى و تو ایمن و ایمنى بخشى و تو نگاهبان چیره‌اى

وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنْتَ الْجَبَّارُ وَ أَنْتَ الْمُتَکَبِّرُ وَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنْتَ الْبَارِئُ وَ أَنْتَ الْمُصَوِّرُ وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ و تو سربلندى و تو باشکوه چیره‌اى و تو بزرگ‌منشى و تو آفریننده‌اى و تو پدیدآورنده‌اى و تو چهره‌نگارى، و تو سرفراز و حکیمى

وَ أَنْتَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ لَکَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى. و تو اول و آخر و آشکار و پنهان هستى و نام‌هاى نیک منحصر از آن توست.

أَسْأَلُکَ یَا رَبِّ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ أَسْمَائِکَ کُلِّهَا أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ اى پروردگار من! به حقّ این اسم‌ها و به حقّ همۀ اسم‌هایت از تو درخواست مى‌کنم که بر محمد و آل محمد درود فرستى

وَ آتِنَا اللَّهُمَّ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِکَ و اى خدا نیکى دنیا و آخرت را به ما عطا کنى و کار ما را به نیک‌بختى و شهادت در راهت پایان بخش

وَ عَرِّفْنَا بَرَکَةَ شَهْرِنَا هَذَا وَ یُمْنَهُ وَ ارْزُقْنَا خَیْرَهُ وَ اصْرِفْ عَنَّا شَرَّهُ و ما را با برکت و فرخندگى این ماه آشنا ساز و خیر آن را روزیمان کن و از شرّ آن بازدار

وَ اجْعَلْنَا فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ وَ قِنَا بِرَحْمَتِکَ عَذَابَ النَّارِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ. و ما را در آن از رستگاران قرار ده و به رحمت خود ما را از عذاب آتش جهنم نگاه دار، اى مهربان‌ترین مهربانان! به راستى که تو بر هرچیزى توانایى.

(الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏)(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ «ستایش خداى را که پروردگار جهانیان است.» «ستایش خداى راست که آسمان‌ها و زمین را آفرید و تاریکى‌ها و روشنایى را مقرّر داشت (و با آن‌که نظم آسمان و زمین دلیل یکتایى اوست)

ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ باز کافران به پروردگار خود شرک مى‌آورند، اوست خدایى که شما را از گلى آفرید، پس فرمان اجل و مرگ را بر همه کس معین کرد و اجلى که معین و معلوم است به نزد اوست،

ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ وَ هُوَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَ جَهْرَکُمْ وَ یَعْلَمُ ما تَکْسِبُونَ‏) باز شما در آیات او شک مى‌کنید و اوست خدا در همۀ آسمان‌ها و در زمین که از نهان و آشکار شما با خبر است و بدانچه مى‌کنید آگاه است.»

(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلى‏ عَبْدِهِ الْکِتابَ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً قَیِّماً لِیُنْذِرَ بَأْساً شَدِیداً مِنْ لَدُنْهُ‏ [وَ یُبَشِّرَ اَلْمُؤْمِنِینَ اَلَّذِینَ یَعْمَلُونَ اَلصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً* ماکِثِینَ فِیهِ أَبَداً* وَ یُنْذِرَ اَلَّذِینَ قالُوا اِتَّخَذَ اَللّهُ وَلَداً* ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَ لا لِآبائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَةً

تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ یَقُولُونَ إِلاّ کَذِباً «ستایش و سپاس مخصوص خداست که بر بندۀ خود (محمّد-صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) کتاب (قرآن) را نازل کرد و در آن هیچ نقص و کژى ننهاد، کتابى است در نهایت استوارى تا (به این کتاب بزرگ خلق را) از عذاب سخت خود بترساند.»

(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ) «ستایش و سپاس مخصوص خداست که هرآنچه در آسمان‌ها و زمین است همه ملک اوست و در عالم آخرت نیز شکر و سپاس مخصوص خداست (زیرا نعمت‌هاى دنیا و آخرت همه عطاى اوست) و او حکیم و آگاه است.»

(الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ «سپاس خداى راست که آفرینندۀ آسمان‌ها و زمین است و فرشتگان را فرستادگان داراى دو و سه و چهار بال (قدرت) قرار داد، هرچه بخواهد در آفرینش مى‌افزاید که خدا بر (بعث و ایجاد) هرچیز قادر است،

ما یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‏) درى که خدا از رحمت به روى مردم بگشاید هیچ‌کس نتواند بست و آن در که او ببندد هیچ‌کس جز او نتواند گشود و اوست خداى بى‌همتاى باحکمت و اقتدار.»

(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِ‏) «ستایش خداى را که ما را بر این مقام راهنمایى کرد که اگر هدایت و لطف الهى نبود ما خود به این مقام راه نمى‌یافتیم، همانا رسولان خدایمان به حق آمدند (و ما را بر این مقام رهبرى کردند).»

(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعاءِ) (الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ) «ستایش خداى را که به من در زمان پیرى دو فرزندم اسماعیل و اسحاق را عطا فرمود (و درخواست مرا اجابت کرد) که پروردگار من البته دعاى بندگان را شنواست.» «ستایش مخصوص خداست ولیکن اکثر مردم آگاه نیستند.»

(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ)(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلى‏ کَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ) «ستایش خداى را که ما را از (ظلم) ستمکاران نجات داد.» «ستایش و سپاس خداى را که ما را بر بسیارى از بندگان باایمانش فضیلت و برترى عطا فرمود.»

(الْحَمْدُ لِلَّهِ سَیُرِیکُمْ آیاتِهِ فَتَعْرِفُونَها وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ) (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ) «ستایش مخصوص خداست، بزودى آیات (قدرت) خود را به شما ارائه خواهد داد پس آن را بشناسید و خداى تو هرگز غافل از کردار شما نیست.» «حمد خدا را که حزن و اندوه ما برد، همانا خداى ما بسیار بخشندۀ جرم گناهکاران و پاداش‌دهندۀ سپاس شکرگزاران است.»

(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ* «ستایش خداى را که وعدۀ لطف و رحمتش را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همۀ سرزمین بهشت گردانید که هر جاى آن بخواهیم منزل گزینیم، (بلى آن روز) پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود.»

وَ تَرَى الْمَلائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ) «و (در آن روز) فرشتگان (رحمت) را مشاهده مى‌کنى که گرداگرد عرش (باعظمت الهى) در آمده و به تسبیح و ستایش خدایشان مشغول‌اند و میان اهل بهشت و دوزخ به حق حکم مى‌شود و (همه زبان به حمد خدا مى‌گشایند و) مى‌گویند: سپاس و ستایش خاصّ خداى یکتا پروردگار جهانیان است.»

(فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ لَهُ الْکِبْرِیاءُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‏) «بارى ستایش و سپاس مخصوص خداست که به یکتایى آفرینندۀ آسمان‌ها و زمین و همۀ جهان‌هاى بى‌نهایت است.» «و مقام جلال و کبریایى در آسمان‌ها و زمین مخصوص اوست و او یکتا خداى مقتدر حکیم است.»

(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً) «ستایش مخصوص خداست که نه هرگز فرزندى برگرفته و نه شریکى در ملک خود دارد و نه هرگز عزت و اقتدار او را نقصى رسد که به دوست و مددکارى نیازمند شود و پیوسته ذات الهى را به بزرگ‌ترین اوصاف کمال ستایش کن.»

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی وَ تَدَارَکْنِی فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی وَ قَوِّ ضَعْفِی لِلَّذِی خَلَقْتَنِی لَهُ خدایا! گناهان گذشتۀ مرا بیامرز و در مقدار باقى ماندۀ از عمرم دریاب و در آنچه مرا آفریده‌اى نیرو بخش

وَ حَبِّبْ إِلَیَّ الْإِیمَانَ وَ زَیِّنْهُ فِی قَلْبِی، وَ قَدْ دَعَوْتُکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا وَعَدْتَنِی. و ایمان را محبوب من گردان و آن را در دلم بیارا، آن‌گونه که دستور دادى تو را خواندم، پس آن‌گونه که وعده دادى اجابت فرما.

اللَّهُمَّ أَصْبَحْتُ لَکَ عَبْداً لَا أَسْتَطِیعُ دَفْعَ مَا أَکْرَهُ وَ لَا أَمْلِکُ مَا أَرْجُو وَ أَصْبَحْتُ مُرْتَهَناً بِعَمَلِی وَ لَا فَقِیراً أَفْقَرُ مِنِّی إِلَیْکَ خداوندا! صبح کردم در حالى که بندۀ توام و توان آن را ندارم آن‌چه را که ناخوشایند من است از خود برانم و آنچه را که بدان امید دارم در اختیار خود درآورم و صبح کردم در حالى که در گرو عمل خود هستم و هیچ نیازمندى نیازمندتر از من نیست،

یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ، أَسْأَلُکَ أَنْ تَسْتَعْمِلَنِی عَمَلَ مَنِ اسْتَیْقَنَ حُضُورَ أَجَلِهِ لَا اى پروردگار جهانیان از تو درخواست مى‌کنم همانند کسى که یقین به رسیدن اجل و سرآمد عمرش دارد،

بَلْ عَمَلَ مَنْ قَدْ مَاتَ فَرَأَى عَمَلَهُ وَ نَظَرَ إِلَى ثَوَابِ عَمَلِهِ، إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ. بلکه همانند کسى که گویى مرده است و به عمل خود و به پاداش آن نگریسته است که مرا به عمل وادارى، براستى که تو بر هرچیز توانایى.

اللَّهُمَّ هَذَا مَکَانُ الْعَائِذِ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذَابِکَ، وَ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِمُعَافَاتِکَ مِنْ غَضَبِکَ، خدایا این جایگاه کسى است که از عذاب تو به رحمتت و از خشم تو به عافیتت پناه آورده است.

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِمَّنْ دَعَاکَ فَأَجَبْتَهُ وَ سَأَلَکَ فَأَعْطَیْتَهُ وَ آمَنَ بِکَ فَهَدَیْتَهُ خدایا! پس مرا از کسانى قرار ده که تو را خواندند و دعایشان را اجابت نمودى و از تو درخواست کردند و به آنان عطا کردى و به تو ایمان آوردند و تو هدایتشان کردى

وَ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ فَکَفَیْتَهُ وَ تَقَرَّبَ إِلَیْکَ فَأَدْنَیْتَهُ وَ افْتَقَرَ إِلَیْکَ فَأَغْنَیْتَهُ وَ اسْتَغْفَرَکَ فَغَفَرْتَ لَهُ و بر تو توکل نمودند و تو کفایتشان نمودى و به درگاه تو نزدیکى جستند و مقرب درگاهشان کردى و به تو اظهار نیاز کردند و بى‌نیازشان ساختى و از تو طلب آمرزش نمودند و آنها را آمرزیدى

وَ رَضِیتَ عَنْهُ وَ أَرْضَیْتَهُ وَ هَدَیْتَهُ إِلَى مَرْضَاتِکَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِطَاعَتِکَ وَ لِذَلِکَ فَرَّغْتَهُ أَبَداً مَا أَحْیَیْتَهُ. و از آنان خوشنود گردیدى و آنان را خوشنود ساختى و به خوشنودى‌ات هدایت ساختى و آنان را در طاعتت به کار گرفتى و تا زمانى که زنده نگاهشان داشتى همواره آنان را براى طاعتت فارغ البال کردى.

فَتُبْ عَلَیَّ یَا رَبِّ وَ أَعْطِنِی سُؤْلِی وَ لَا تَحْرِمْنِی شَیْئاً مِمَّا سَأَلْتُکَ پس اى پروردگار من! توبۀ مرا بپذیر و خواسته‌ام را عطا کن و در هیچ یک از خواسته‌هایى که از تو درخواست نمودم، محرومم مکن

وَ اکْفِنِی شَرَّ مَا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ فِی الْأَرْضِ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الَّذِی لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا هُوَ. و از شر عمل کرد ستمگران در روى زمین کفایتم فرما و آمرزش مى‌طلبم از خدایى که معبودى جز او نیست و جز او نمى‌تواند گناهان را ببخشد.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِنِّی عَلَى الدُّنْیَا وَ ارْزُقْنِی خَیْرَهَا وَ کَرِّهْ إِلَیَّ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الرَّاشِدِینَ. خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا بر (مشکلات) دنیا یارى‌ام ده و خیر دنیا را روزى‌ام کن و کفر، نافرمانى و عصیان را نزد من ناخوشایند جلوه ده و مرا از راه‌یافتگان قرار ده.

اللَّهُمَّ قَوِّنِی لِعِبَادَتِکَ وَ اسْتَعْمِلْنِی فِی طَاعَتِکَ وَ بَلِّغْنِی الَّذِی أَرْجُو مِنْ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. خدایا! مرا براى انجام عبادتت نیرو بخش و در طاعتت به کار گیر و به آن مقدار از رحمتت که امید دارم نایل گردان، اى مهربان‌ترین مهربانان!

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّیَّ یَوْمَ الظَّمَاءِ وَ النَّجَاةَ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ وَ الْفَوْزَ یَوْمَ الْحِسَابِ وَ الْأَمْنَ یَوْمَ الْخَوْفِ خدایا! سیرابى در روز تشنگى و نجات در روز بزرگ‌ترین هراس و رستگارى در روز حساب و ایمنى در روز بیم را از تو خواهانم

وَ أَسْأَلُکَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ الْخُلُودَ فِی جَنَّتِکَ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِکَ وَ السُّجُودَ یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ و نیز نگریستن به روى (ذات یا اسماء و صفات) گرامى‌ات و جاودانه ماندن در بهشتت در سراى پاینده از تفضلت و سجده و کرنش در برابر تو آن‌گاه که پرده به کنار مى‌رود (و تو خود را آن‌چنان که باید آشکار مى‌سازى)

وَ الظِّلَّ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّکَ وَ مُرَافَقَةَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ أَوْلِیَائِکَ. و سایه در آن روز که جز سایۀ تو سایه‌اى وجود ندارد و همدمى با پیامبران، رسولان و دوستانت را از تو درخواست مى‌نمایم.

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا قَدَّمْتُ مِنْ ذُنُوبِی وَ مَا أَخَّرْتُ وَ مَا أَسْرَرْتُ وَ مَا أَعْلَنْتُ وَ مَا أَسْرَفْتُ عَلَى نَفْسِی وَ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی خدایا! گناهان گذشته و آینده‌ام و آنچه پنهان داشته‌ام یا آشکار ساخته‌ام و یا علیه خویشتن زیاده‌روى نموده‌ام و آنچه تو از من بدان آگاه‌ترى را بیامرز

وَ ارْزُقْنِی التُّقَى وَ الْهُدَى وَ الْعَفَافَ وَ الْغِنَى وَ وَفِّقْنِی لِلْعَمَلِ بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى. و تقوا، هدایت، پاکدامنى و بى‌نیازى را روزى‌ام کن و براى عمل به آن‌چه دوست دارى و مى‌پسندى و موفقم گردان.

اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِی دِینِیَ الَّذِی هُوَ عِصْمَةُ أَمْرِی وَ أَصْلِحْ لِی دُنْیَایَ الَّتِی فِیهَا مَعَاشِی وَ أَصْلِحْ لِی آخِرَتِیَ الَّتِی إِلَیْهَا مُنْقَلَبِی خدایا! دین مرا که نگاه‌دارندۀ همۀ امور من است و دنیایم را که روزى من در آن است و آخرتم را که بازگشتم به سوى آن است، اصلاح گردان

وَ اجْعَلِ الْحَیَاةَ زِیَادَةً لِی فِی کُلِّ خَیْرٍ وَ اجْعَلِ الْمَوْتَ رَاحَةً لِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ. و زندگى را براى من افزونى از همۀ خیرات و مرگ را آسودگى از همۀ بدى‌ها بگردان.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا رَبَّ الْأَرْبَابِ وَ یَا سَیِّدَ السَّادَاتِ وَ یَا مَلِکَ الْمُلُوکِ، أَنْ تَرْحَمَنِی وَ تَسْتَجِیبَ لِی وَ تُصْلِحَنِی خداوندا! اى پروردگار پرورش‌دهندگان و اى سرور سروران و اى مالک پادشاهان! از تو خواستارم که بر من رحم کنى و دعایم را مستجاب نمایى و مرا اصلاح گردانى؛

فَإِنَّهُ لَا یُصْلِحُ مَنْ صَلُحَ مِنْ عِبَادِکَ إِلَّا أَنْتَ، فَإِنَّکَ أَنْتَ رَبِّی وَ ثِقَتِی وَ رَجَائِی وَ مَوْلَایَ وَ مَلْجَئِی زیرا هریک از بندگانت را که شایسته شده است، جز تو اصلاح ننموده است؛ زیرا تو پروردگار، مورد اعتماد، امید، مولى و پناهگاه من هستى

وَ لَا رَاحِمَ لِی غَیْرُکَ وَ لَا مُغِیثَ لِی سِوَاکَ وَ لَا مَالِکَ سِوَاکَ وَ لَا مُجِیبَ إِلَّا أَنْتَ، و هیچ‌کس جز تو بر من رحم نمى‌کند و هیچ‌کس جز تو به فریاد من نمى‌رسد و هیچ مالک و اجابت‌کننده‌اى جز تو نیست،

أَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ‏ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ الْخَاطِئُ الَّذِی وَسِعَتْهُ رَحْمَتُکَ من بندۀ خطاکار تو و فرزند دو بندۀ (یعنى پدر و مادرم که بندۀ تو هستند) توام که رحمتت مرا فراگرفته است

وَ أَنْتَ الْعَالِمُ بِحَالِی وَ حَاجَتِی وَ کَثْرَةِ ذُنُوبِی وَ الْمُطَّلَعُ عَلَى أُمُورِی کُلِّهَا، و از حال، حاجت و فراوانى گناهانم آگاهى و از همۀ امورم اطلاع دارى،

فَأَسْأَلُکَ یَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَنْ تَغْفِرَ لِی مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِی وَ مَا تَأَخَّرَ. پس اى خدایى که معبودى جز تو نیست! از تو درخواست مى‌کنم که گناهان گذشته و آیندۀ مرا بیامرزى.

اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ لِی ذَنْباً إِلَّا غَفَرْتَهُ وَ لَا هَمّاً إِلَّا فَرَّجْتَهُ وَ لَا حَاجَةً هِیَ لَکَ رِضًا إِلَّا قَضَیْتَهَا وَ لَا عَیْباً إِلَّا أَصْلَحْتَهُ. خدایا! گناهى براى من مگذار جز آن‌که بیامرزى و نه اندوهى جز آن‌که برطرف نمایى و نه حاجتى که مورد پسند توست مگر آن‌که برآورى و نه عیبى جز آن‌که اصلاح کنى.

اللَّهُمَّ وَ آتِنِی فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنِی عَذَابَ النَّارِ. خدایا، نیکى دنیا و آخرت را به من (ما) عطا کن و از عذاب آتش جهنم نگاه دار.

اللَّهُمَّ أَعِنِّی عَلَى أَهْوَالِ الدُّنْیَا وَ بَوَائِقِ الدُّهُورِ وَ مُصِیبَاتِ اللَّیَالِی وَ الْأَیَّامِ خدایا! در برابر امور هولناک دنیا، گرفتارى‌هاى روزگار (سختى‌هاى زمان، اندوه‌هاى آخرت) و مصایب شب‌ها و روزها به من یارى رسان.

اللَّهُمَّ وَ احْرُسْنِی مِنْ شَرِّ مَا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ فِی الْأَرْضِ فَإِنَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِکَ. خدایا! مرا از عمل‌کردهاى زشت ستمگران در زمین نگاه دار؛ زیرا هیچ دگرگونى و نیرویى جز به تو تحقق نمى‌یابد.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ إِیمَاناً ثَابِتاً وَ عَمَلًا مُتَقَبَّلًا وَ دُعَاءً مُسْتَجَاباً وَ یَقِیناً صَادِقاً وَ قَوْلًا طَیِّباً وَ قَلْباً شَاکِراً وَ بَدَناً صَابِراً وَ لِسَاناً ذَاکِراً. خداوندا! از تو ایمان استوار، عمل پذیرفته، دعاى مستجاب، یقین درست، سخن پاکیزه، دل سپاس‌گزار، تن شکیبا و زبانى که به یاد تو باشد، درخواست مى‌کنم.

اللَّهُمَّ انْزِعْ حُبَّ الدُّنْیَا وَ مَعَاصِیَهَا وَ ذِکْرَهَا وَ شَهْوَتَهَا مِنْ قَلْبِی. خدایا! دوستى دنیا و گناهان و یاد و هوس دنیا را از دلم برکن.

اللَّهُمَّ إِنَّکَ بِکَرَمِکَ تَشْکُرُ الْیَسِیرَ مِنْ عَمَلِی فَاغْفِرْ لِیَ الْکَثِیرَ مِنْ ذُنُوبِی وَ کُنْ لِی وَلِیّاً وَ نَصِیراً وَ مُعِیناً وَ حَافِظاً. خدایا! به کرم خود از عمل اندک من سپاس‌گزارى مى‌کنى، پس از گناهان بسیار من درگذر (بیامرز) و خود، سرپرست، یارى‌کننده، استوارى‌بخش (یاور) و نگاه‌دار من باش.

اللَّهُمَّ هَبْ لِی قَلْباً أَشَدَّ رَهْبَةً لَکَ مِنْ قَلْبِی وَ لِسَاناً أَدْوَمَ لَکَ ذِکْراً مِنْ لِسَانِی وَ جِسْماً أَقْوَى عَلَى طَاعَتِکَ وَ عِبَادَتِکَ مِنْ جِسْمِی. خدایا! دلى هراسناک‌تر از دل من و زبانى که پیوسته‌تر از زبانم به یاد تو باشد و تنى نیرومندتر از جسم من بر انجام طاعت و عبادتت به من ارزانى دار.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ زَوَالِ نِعْمَتِکَ وَ مِنْ فُجَاءَةِ نِقْمَتِکَ وَ مِنْ تَحْوِیلِ عَافِیَتِکَ وَ مِنْ حُلُولِ غَضَبِکَ خداوندا! به تو پناه مى‌برم از زوال نعمتت و به طور ناگهانى در رسیدن کیفرت و از دگرگون شدن عافیتت و از هول و هراس خشمت

وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ جَهْدِ الْبَلَاءِ وَ دَرَکِ الشَّقَاءِ وَ مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ وَ سُوءِ الْقَضَاءِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ. و به تو پناه مى‌برم از بلاى طاقت‌فرسا و از در رسیدن بدبختى و از شادى دشمنان و سرنوشت حتمى بد در دنیا و آخرت.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْکَرِیمِ وَ عَرْشِکَ الْعَظِیمِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا وَهَّابَ الْعَطَایَا وَ یَا مُطْلِقَ الْأُسَارَى خدایا! به اسم گرامى‌ات و عرش بزرگت و فرمانروایى دیرینه‌ات از تو درخواست مى‌کنم، اى عطابخش و اى آزادکنندۀ اسیران

وَ یَا فَکَّاکَ الرِّقَابِ وَ یَا کَاشِفَ الْعَذَابِ أَسْأَلُکَ أَنْ تُخْرِجَنِی مِنَ الدُّنْیَا سَالِماً غَانِماً و اى آزادکنندۀ جان‌ها از آتش جهنم و اى برطرف کنندۀ عذاب! از تو خواستارم که مرا سالم و در حالى که از دنیا بهره برگرفته‌ام از آن بیرون برى

وَ أَنْ تُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ آمِناً وَ أَنْ تَجْعَلَ أَوَّلَ شَهْرِی هَذَا صَلَاحاً وَ أَوْسَطَهُ فَلَاحاً وَ آخِرَهُ نَجَاحاً إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ. و به رحمتت، ایمن در بهشت وارد گردانى و اول این ماه را برایم صلاح و وسط آن را رستگارى و آخرت آن را کام‌یابى قرار دهى، براستى که تو از همۀ امور پنهانى آگاهى. [۹]

۲- شیخ عباس قمی(رض) خواندن زیارت نامه حضرت صدیقه کبری(س) را در روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم این ماه شایسته و بایسته ذکر کرده است. [۱۰]

پانویس

  1. ابوریحان بیرونی، الاثار الباقیة عن القرون الخالیة، ج۱، ص۶۱، چاپ ادوارد زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳
  2. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۸
  3. ابوریحان بیرونی، کتاب التفهیم لاوائل صناعة التنجیم، ج۱، ص۲۲۷ـ ۲۲۸ پانویس ۵، چاپ جلال‌الدین همائی، تهران ۱۳۶۲ ش
  4. امین، اعیان الشیعة
  5. وقایع الایّام، صفحه ۱۱٫
  6. مفاتیح نوین، صفحه ۵۷۹
  7. مفاتیح نوین، صفحه ۵۸۰
  8. مفاتیح نوین، صفحه ۵۷۹٫
  9. الاقبال بالاعمال الحسنه ، ج۳ ، ص ۱۵۱
  10. مفاتیح الجنان؛ اعمال ماه ها