جمادی الاول
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۰:۲۵، ۳۰ اکتبر ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام | جمادی الاول |
---|---|
نام کامل | جَمادیالاولی •جُمادیالاَوَّل |
جنگ ها | جنگ جمل |
از ماههای | حرام نمی باشد |
مناسبتها و وقایع | شهادت حضرت فاطمه(س) |
ماه جمادی الاول (یا ماه جمادی الاولی) پنجمین ماه از ماههای قمری است. دلیل نام این ماه و جمادی الثانی این است که چون در هنگام نامگذاری ماههای عربی، این دو ماه در فصل سرما و یخبندان قرار گرفتند جمادی (یعنی انجماد و یخبندان) نام گرفتند.
حوادث زیادی در این ماه روی داده است که مهمترین آنها جنگ جمل بود که در سال 36 قمری بین حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) و عایشه و طلحه و زبیر رخ داد که در نهایت به شکست سپاه جمل منتهی گشت. حادثه عظیم دیگر شهادت بانوی اسلام حضرت زهرا (س) است که بنا بر روایتی در سال 11 قمری روی داد. از دیگر رویدادهای این ماه سوزاندن محمد بن ابی بکر، استاندار علوی مصر، توسط عوامل معاویه اشاره کرد که در سال 38 قمری است.
تعریف اصطلاحی
نام ماه پنجم را جُمادَی الاولی ، جمادی خمسه، جمادی اول، جمادی، نخستین نام ماه مقارن آن، در دوران پیش از اسلام در عربستان ، حَنْتَمْ، حَنِین [۱] یا حِنّین [۲] بوده است و طول آن را سی روز در نظر میگرفته اند. ماه ششم را نیز جُمادی الاخِرَة ، جمادی سته، جمادی آخر، جمادی ثانی، جُمادَی الثانیة و جمادی دیگر نامیدهاند. [۳] و طول آن ۲۹ روز بوده است.
زمان آغاز و پایان
در تقویم شرعی اسلامی، آغاز هریک از ماه های جمادی، همانند دیگر ماه های قمری ، از لحظه رؤیت ماه نو ( هلال ) پس از غروب خورشید ، در نخستین شبی که پس از مُحاق ، ماه رؤیت میشود، آغاز میگردد و طول هر ماه را از آن لحظه تا رؤیت هلال بعد حساب میکنند.
شیوه تعیین طول ماه را به این روش، هلالی یا برحسب رؤیت نامیده اند. بنابراین، آغاز و پایان ماه به رؤیت هلال بستگی دارد، نه به محاسبه و تعیین طول ماه به روشی که منجمان آن را روش «حسابی» یا برحسب «امر اوسط» می نامند. [۴]
اعمال مشترک اول هر ماه
۱ـ دعا
در زمان دیدن هلال خواندن دعاى هلال وارد شده است و أقلّش آن است که سه مرتبه بگوید اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا. بهترین دعاى زمان رؤیت هلال دعاى ۴۳ صحیفه سجّادیه است. [۵]
۲ـ قرآن
خواندن هفت مرتبه سوره «حمد». [۶]
۳ـ روزه
از امورى که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم علّامه مجلسى(رحمه الله) در «زادالمعاد» مى گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اوّل ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اوّل از دهه وسط ماه است. [۷]
۴ـ نماز
شب اوّل ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره «انعام» را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسى و هر دردى ایمن گرداند.
روز اوّل ماه: خواندن نماز اوّل ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوّم بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه اى در راه خدا بدهد; هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است. [۸]
اعمال مخصوص ماه جمادی الاول
۱- سیّد بن طاووس(رض) برای رؤیت هلال ماه جمادی الاولی، این دعای را نقل کرده:
اللَّهُمَّ أَنْتَ اللَّهُ وَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ وَ أَنْتَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ وَ أَنْتَ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ وَ أَنْتَ الْمُهَيْمِنُ
خداوندا! تو اللّه و تو رحمتگستر و مهربانى و تو فرمانرواى بسيار پاكيزهاى و تو ايمن و ايمنى بخشى و تو نگاهبان چيرهاى
وَ أَنْتَ الْعَزِيزُ وَ أَنْتَ الْجَبَّارُ وَ أَنْتَ الْمُتَكَبِّرُ وَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنْتَ الْبَارِئُ وَ أَنْتَ الْمُصَوِّرُ وَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ و تو سربلندى و تو باشكوه چيرهاى و تو بزرگمنشى و تو آفرينندهاى و تو پديدآورندهاى و تو چهرهنگارى، و تو سرفراز و حكيمى
وَ أَنْتَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ لَكَ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى. و تو اول و آخر و آشكار و پنهان هستى و نامهاى نيك منحصر از آن توست.
أَسْأَلُكَ يَا رَبِّ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ أَسْمَائِكَ كُلِّهَا أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ اى پروردگار من! به حقّ اين اسمها و به حقّ همۀ اسمهايت از تو درخواست مىكنم كه بر محمد و آل محمد درود فرستى
وَ آتِنَا اللَّهُمَّ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِي سَبِيلِكَ و اى خدا نيكى دنيا و آخرت را به ما عطا كنى و كار ما را به نيكبختى و شهادت در راهت پايان بخش
وَ عَرِّفْنَا بَرَكَةَ شَهْرِنَا هَذَا وَ يُمْنَهُ وَ ارْزُقْنَا خَيْرَهُ وَ اصْرِفْ عَنَّا شَرَّهُ و ما را با بركت و فرخندگى اين ماه آشنا ساز و خير آن را روزيمان كن و از شرّ آن بازدار
وَ اجْعَلْنَا فِيهِ مِنَ الْفَائِزِينَ وَ قِنَا بِرَحْمَتِكَ عَذَابَ النَّارِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. و ما را در آن از رستگاران قرار ده و به رحمت خود ما را از عذاب آتش جهنم نگاه دار، اى مهربانترين مهربانان! به راستى كه تو بر هرچيزى توانايى.
(الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ)(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ «ستايش خداى را كه پروردگار جهانيان است.» «ستايش خداى راست كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكىها و روشنايى را مقرّر داشت (و با آنكه نظم آسمان و زمين دليل يكتايى اوست)
ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضى أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ باز كافران به پروردگار خود شرك مىآورند، اوست خدايى كه شما را از گلى آفريد، پس فرمان اجل و مرگ را بر همه كس معين كرد و اجلى كه معين و معلوم است به نزد اوست،
ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهْرَكُمْ وَ يَعْلَمُ ما تَكْسِبُونَ) باز شما در آيات او شك مىكنيد و اوست خدا در همۀ آسمانها و در زمين كه از نهان و آشكار شما با خبر است و بدانچه مىكنيد آگاه است.»
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً قَيِّماً لِيُنْذِرَ بَأْساً شَدِيداً مِنْ لَدُنْهُ [وَ يُبَشِّرَ اَلْمُؤْمِنِينَ اَلَّذِينَ يَعْمَلُونَ اَلصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً* ماكِثِينَ فِيهِ أَبَداً* وَ يُنْذِرَ اَلَّذِينَ قالُوا اِتَّخَذَ اَللّهُ وَلَداً* ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَ لا لِآبائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً
تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلاّ كَذِباً «ستايش و سپاس مخصوص خداست كه بر بندۀ خود (محمّد-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) كتاب (قرآن) را نازل كرد و در آن هيچ نقص و كژى ننهاد، كتابى است در نهايت استوارى تا (به اين كتاب بزرگ خلق را) از عذاب سخت خود بترساند.»
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ) «ستايش و سپاس مخصوص خداست كه هرآنچه در آسمانها و زمين است همه ملك اوست و در عالم آخرت نيز شكر و سپاس مخصوص خداست (زيرا نعمتهاى دنيا و آخرت همه عطاى اوست) و او حكيم و آگاه است.»
(الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «سپاس خداى راست كه آفرينندۀ آسمانها و زمين است و فرشتگان را فرستادگان داراى دو و سه و چهار بال (قدرت) قرار داد، هرچه بخواهد در آفرينش مىافزايد كه خدا بر (بعث و ايجاد) هرچيز قادر است،
ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ) درى كه خدا از رحمت به روى مردم بگشايد هيچكس نتواند بست و آن در كه او ببندد هيچكس جز او نتواند گشود و اوست خداى بىهمتاى باحكمت و اقتدار.»
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِ) «ستايش خداى را كه ما را بر اين مقام راهنمايى كرد كه اگر هدايت و لطف الهى نبود ما خود به اين مقام راه نمىيافتيم، همانا رسولان خدايمان به حق آمدند (و ما را بر اين مقام رهبرى كردند) .»
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ) (الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ) «ستايش خداى را كه به من در زمان پيرى دو فرزندم اسماعيل و اسحاق را عطا فرمود (و درخواست مرا اجابت كرد) كه پروردگار من البته دعاى بندگان را شنواست.» «ستايش مخصوص خداست وليكن اكثر مردم آگاه نيستند.»
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ)(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنا عَلى كَثِيرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِينَ) «ستايش خداى را كه ما را از (ظلم) ستمكاران نجات داد.» «ستايش و سپاس خداى را كه ما را بر بسيارى از بندگان باايمانش فضيلت و برترى عطا فرمود.»
(الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آياتِهِ فَتَعْرِفُونَها وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ) (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ) «ستايش مخصوص خداست، بزودى آيات (قدرت) خود را به شما ارائه خواهد داد پس آن را بشناسيد و خداى تو هرگز غافل از كردار شما نيست.» «حمد خدا را كه حزن و اندوه ما برد، همانا خداى ما بسيار بخشندۀ جرم گناهكاران و پاداشدهندۀ سپاس شكرگزاران است.»
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ* «ستايش خداى را كه وعدۀ لطف و رحمتش را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همۀ سرزمين بهشت گردانيد كه هر جاى آن بخواهيم منزل گزينيم، (بلى آن روز) پاداش نيكوكاران بسيار نيكو خواهد بود.»
وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ) «و (در آن روز) فرشتگان (رحمت) را مشاهده مىكنى كه گرداگرد عرش (باعظمت الهى) در آمده و به تسبيح و ستايش خدايشان مشغولاند و ميان اهل بهشت و دوزخ به حق حكم مىشود و (همه زبان به حمد خدا مىگشايند و) مىگويند: سپاس و ستايش خاصّ خداى يكتا پروردگار جهانيان است.»
(فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ) «بارى ستايش و سپاس مخصوص خداست كه به يكتايى آفرينندۀ آسمانها و زمين و همۀ جهانهاى بىنهايت است.» «و مقام جلال و كبريايى در آسمانها و زمين مخصوص اوست و او يكتا خداى مقتدر حكيم است.»
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً) «ستايش مخصوص خداست كه نه هرگز فرزندى برگرفته و نه شريكى در ملك خود دارد و نه هرگز عزت و اقتدار او را نقصى رسد كه به دوست و مددكارى نيازمند شود و پيوسته ذات الهى را به بزرگترين اوصاف كمال ستايش كن.»
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِي وَ تَدَارَكْنِي فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِي وَ قَوِّ ضَعْفِي لِلَّذِي خَلَقْتَنِي لَهُ خدايا! گناهان گذشتۀ مرا بيامرز و در مقدار باقى ماندۀ از عمرم درياب و در آنچه مرا آفريدهاى نيرو بخش
وَ حَبِّبْ إِلَيَّ الْإِيمَانَ وَ زَيِّنْهُ فِي قَلْبِي، وَ قَدْ دَعَوْتُكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي. و ايمان را محبوب من گردان و آن را در دلم بيارا، آنگونه كه دستور دادى تو را خواندم، پس آنگونه كه وعده دادى اجابت فرما.
اللَّهُمَّ أَصْبَحْتُ لَكَ عَبْداً لَا أَسْتَطِيعُ دَفْعَ مَا أَكْرَهُ وَ لَا أَمْلِكُ مَا أَرْجُو وَ أَصْبَحْتُ مُرْتَهَناً بِعَمَلِي وَ لَا فَقِيراً أَفْقَرُ مِنِّي إِلَيْكَ خداوندا! صبح كردم در حالى كه بندۀ توام و توان آن را ندارم آنچه را كه ناخوشايند من است از خود برانم و آنچه را كه بدان اميد دارم در اختيار خود درآورم و صبح كردم در حالى كه در گرو عمل خود هستم و هيچ نيازمندى نيازمندتر از من نيست،
يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ، أَسْأَلُكَ أَنْ تَسْتَعْمِلَنِي عَمَلَ مَنِ اسْتَيْقَنَ حُضُورَ أَجَلِهِ لَا اى پروردگار جهانيان از تو درخواست مىكنم همانند كسى كه يقين به رسيدن اجل و سرآمد عمرش دارد،
بَلْ عَمَلَ مَنْ قَدْ مَاتَ فَرَأَى عَمَلَهُ وَ نَظَرَ إِلَى ثَوَابِ عَمَلِهِ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. بلكه همانند كسى كه گويى مرده است و به عمل خود و به پاداش آن نگريسته است كه مرا به عمل وادارى، براستى كه تو بر هرچيز توانايى.
اللَّهُمَّ هَذَا مَكَانُ الْعَائِذِ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذَابِكَ، وَ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِمُعَافَاتِكَ مِنْ غَضَبِكَ، خدايا اين جايگاه كسى است كه از عذاب تو به رحمتت و از خشم تو به عافيتت پناه آورده است.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِمَّنْ دَعَاكَ فَأَجَبْتَهُ وَ سَأَلَكَ فَأَعْطَيْتَهُ وَ آمَنَ بِكَ فَهَدَيْتَهُ خدايا! پس مرا از كسانى قرار ده كه تو را خواندند و دعايشان را اجابت نمودى و از تو درخواست كردند و به آنان عطا كردى و به تو ايمان آوردند و تو هدايتشان كردى
وَ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ فَكَفَيْتَهُ وَ تَقَرَّبَ إِلَيْكَ فَأَدْنَيْتَهُ وَ افْتَقَرَ إِلَيْكَ فَأَغْنَيْتَهُ وَ اسْتَغْفَرَكَ فَغَفَرْتَ لَهُ و بر تو توكل نمودند و تو كفايتشان نمودى و به درگاه تو نزديكى جستند و مقرب درگاهشان كردى و به تو اظهار نياز كردند و بىنيازشان ساختى و از تو طلب آمرزش نمودند و آنها را آمرزيدى
وَ رَضِيتَ عَنْهُ وَ أَرْضَيْتَهُ وَ هَدَيْتَهُ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِطَاعَتِكَ وَ لِذَلِكَ فَرَّغْتَهُ أَبَداً مَا أَحْيَيْتَهُ. و از آنان خوشنود گرديدى و آنان را خوشنود ساختى و به خوشنودىات هدايت ساختى و آنان را در طاعتت به كار گرفتى و تا زمانى كه زنده نگاهشان داشتى همواره آنان را براى طاعتت فارغ البال كردى.
فَتُبْ عَلَيَّ يَا رَبِّ وَ أَعْطِنِي سُؤْلِي وَ لَا تَحْرِمْنِي شَيْئاً مِمَّا سَأَلْتُكَ پس اى پروردگار من! توبۀ مرا بپذير و خواستهام را عطا كن و در هيچ يك از خواستههايى كه از تو درخواست نمودم، محرومم مكن
وَ اكْفِنِي شَرَّ مَا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ فِي الْأَرْضِ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الَّذِي لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا هُوَ. و از شر عمل كرد ستمگران در روى زمين كفايتم فرما و آمرزش مىطلبم از خدايى كه معبودى جز او نيست و جز او نمىتواند گناهان را ببخشد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِنِّي عَلَى الدُّنْيَا وَ ارْزُقْنِي خَيْرَهَا وَ كَرِّهْ إِلَيَّ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيَانَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الرَّاشِدِينَ. خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا بر (مشكلات) دنيا يارىام ده و خير دنيا را روزىام كن و كفر، نافرمانى و عصيان را نزد من ناخوشايند جلوه ده و مرا از راهيافتگان قرار ده.
اللَّهُمَّ قَوِّنِي لِعِبَادَتِكَ وَ اسْتَعْمِلْنِي فِي طَاعَتِكَ وَ بَلِّغْنِي الَّذِي أَرْجُو مِنْ رَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. خدايا! مرا براى انجام عبادتت نيرو بخش و در طاعتت به كار گير و به آن مقدار از رحمتت كه اميد دارم نايل گردان، اى مهربانترين مهربانان!
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الرَّيَّ يَوْمَ الظَّمَاءِ وَ النَّجَاةَ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ وَ الْفَوْزَ يَوْمَ الْحِسَابِ وَ الْأَمْنَ يَوْمَ الْخَوْفِ خدايا! سيرابى در روز تشنگى و نجات در روز بزرگترين هراس و رستگارى در روز حساب و ايمنى در روز بيم را از تو خواهانم
وَ أَسْأَلُكَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَ الْخُلُودَ فِي جَنَّتِكَ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِكَ وَ السُّجُودَ يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ و نيز نگريستن به روى (ذات يا اسماء و صفات) گرامىات و جاودانه ماندن در بهشتت در سراى پاينده از تفضلت و سجده و كرنش در برابر تو آنگاه كه پرده به كنار مىرود (و تو خود را آنچنان كه بايد آشكار مىسازى)
وَ الظِّلَّ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّكَ وَ مُرَافَقَةَ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ. و سايه در آن روز كه جز سايۀ تو سايهاى وجود ندارد و همدمى با پيامبران، رسولان و دوستانت را از تو درخواست مىنمايم.
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْتُ مِنْ ذُنُوبِي وَ مَا أَخَّرْتُ وَ مَا أَسْرَرْتُ وَ مَا أَعْلَنْتُ وَ مَا أَسْرَفْتُ عَلَى نَفْسِي وَ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي خدايا! گناهان گذشته و آيندهام و آنچه پنهان داشتهام يا آشكار ساختهام و يا عليه خويشتن زيادهروى نمودهام و آنچه تو از من بدان آگاهترى را بيامرز
وَ ارْزُقْنِي التُّقَى وَ الْهُدَى وَ الْعَفَافَ وَ الْغِنَى وَ وَفِّقْنِي لِلْعَمَلِ بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى. و تقوا، هدايت، پاكدامنى و بىنيازى را روزىام كن و براى عمل به آنچه دوست دارى و مىپسندى و موفقم گردان.
اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِي دِينِيَ الَّذِي هُوَ عِصْمَةُ أَمْرِي وَ أَصْلِحْ لِي دُنْيَايَ الَّتِي فِيهَا مَعَاشِي وَ أَصْلِحْ لِي آخِرَتِيَ الَّتِي إِلَيْهَا مُنْقَلَبِي خدايا! دين مرا كه نگاهدارندۀ همۀ امور من است و دنيايم را كه روزى من در آن است و آخرتم را كه بازگشتم به سوى آن است، اصلاح گردان
وَ اجْعَلِ الْحَيَاةَ زِيَادَةً لِي فِي كُلِّ خَيْرٍ وَ اجْعَلِ الْمَوْتَ رَاحَةً لِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ. و زندگى را براى من افزونى از همۀ خيرات و مرگ را آسودگى از همۀ بدىها بگردان.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ وَ يَا سَيِّدَ السَّادَاتِ وَ يَا مَلِكَ الْمُلُوكِ، أَنْ تَرْحَمَنِي وَ تَسْتَجِيبَ لِي وَ تُصْلِحَنِي خداوندا! اى پروردگار پرورشدهندگان و اى سرور سروران و اى مالك پادشاهان! از تو خواستارم كه بر من رحم كنى و دعايم را مستجاب نمايى و مرا اصلاح گردانى؛
فَإِنَّهُ لَا يُصْلِحُ مَنْ صَلُحَ مِنْ عِبَادِكَ إِلَّا أَنْتَ، فَإِنَّكَ أَنْتَ رَبِّي وَ ثِقَتِي وَ رَجَائِي وَ مَوْلَايَ وَ مَلْجَئِي زيرا هريك از بندگانت را كه شايسته شده است، جز تو اصلاح ننموده است؛ زيرا تو پروردگار، مورد اعتماد، اميد، مولى و پناهگاه من هستى
وَ لَا رَاحِمَ لِي غَيْرُكَ وَ لَا مُغِيثَ لِي سِوَاكَ وَ لَا مَالِكَ سِوَاكَ وَ لَا مُجِيبَ إِلَّا أَنْتَ، و هيچكس جز تو بر من رحم نمىكند و هيچكس جز تو به فرياد من نمىرسد و هيچ مالك و اجابتكنندهاى جز تو نيست،
أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ أَمَتِكَ الْخَاطِئُ الَّذِي وَسِعَتْهُ رَحْمَتُكَ من بندۀ خطاكار تو و فرزند دو بندۀ (يعنى پدر و مادرم كه بندۀ تو هستند) توام كه رحمتت مرا فراگرفته است
وَ أَنْتَ الْعَالِمُ بِحَالِي وَ حَاجَتِي وَ كَثْرَةِ ذُنُوبِي وَ الْمُطَّلَعُ عَلَى أُمُورِي كُلِّهَا، و از حال، حاجت و فراوانى گناهانم آگاهى و از همۀ امورم اطلاع دارى،
فَأَسْأَلُكَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَنْ تَغْفِرَ لِي مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِي وَ مَا تَأَخَّرَ. پس اى خدايى كه معبودى جز تو نيست! از تو درخواست مىكنم كه گناهان گذشته و آيندۀ مرا بيامرزى.
اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ لِي ذَنْباً إِلَّا غَفَرْتَهُ وَ لَا هَمّاً إِلَّا فَرَّجْتَهُ وَ لَا حَاجَةً هِيَ لَكَ رِضًا إِلَّا قَضَيْتَهَا وَ لَا عَيْباً إِلَّا أَصْلَحْتَهُ. خدايا! گناهى براى من مگذار جز آنكه بيامرزى و نه اندوهى جز آنكه برطرف نمايى و نه حاجتى كه مورد پسند توست مگر آنكه برآورى و نه عيبى جز آنكه اصلاح كنى.
اللَّهُمَّ وَ آتِنِي فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنِي عَذَابَ النَّارِ. خدايا، نيكى دنيا و آخرت را به من (ما) عطا كن و از عذاب آتش جهنم نگاه دار.
اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَى أَهْوَالِ الدُّنْيَا وَ بَوَائِقِ الدُّهُورِ وَ مُصِيبَاتِ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ خدايا! در برابر امور هولناك دنيا، گرفتارىهاى روزگار (سختىهاى زمان، اندوههاى آخرت) و مصايب شبها و روزها به من يارى رسان.
اللَّهُمَّ وَ احْرُسْنِي مِنْ شَرِّ مَا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ فِي الْأَرْضِ فَإِنَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِكَ. خدايا! مرا از عملكردهاى زشت ستمگران در زمين نگاه دار؛ زيرا هيچ دگرگونى و نيرويى جز به تو تحقق نمىيابد.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ إِيمَاناً ثَابِتاً وَ عَمَلًا مُتَقَبَّلًا وَ دُعَاءً مُسْتَجَاباً وَ يَقِيناً صَادِقاً وَ قَوْلًا طَيِّباً وَ قَلْباً شَاكِراً وَ بَدَناً صَابِراً وَ لِسَاناً ذَاكِراً. خداوندا! از تو ايمان استوار، عمل پذيرفته، دعاى مستجاب، يقين درست، سخن پاكيزه، دل سپاسگزار، تن شكيبا و زبانى كه به ياد تو باشد، درخواست مىكنم.
اللَّهُمَّ انْزِعْ حُبَّ الدُّنْيَا وَ مَعَاصِيَهَا وَ ذِكْرَهَا وَ شَهْوَتَهَا مِنْ قَلْبِي. خدايا! دوستى دنيا و گناهان و ياد و هوس دنيا را از دلم بركن.
اللَّهُمَّ إِنَّكَ بِكَرَمِكَ تَشْكُرُ الْيَسِيرَ مِنْ عَمَلِي فَاغْفِرْ لِيَ الْكَثِيرَ مِنْ ذُنُوبِي وَ كُنْ لِي وَلِيّاً وَ نَصِيراً وَ مُعِيناً وَ حَافِظاً. خدايا! به كرم خود از عمل اندك من سپاسگزارى مىكنى، پس از گناهان بسيار من درگذر (بيامرز) و خود، سرپرست، يارىكننده، استوارىبخش (ياور) و نگاهدار من باش.
اللَّهُمَّ هَبْ لِي قَلْباً أَشَدَّ رَهْبَةً لَكَ مِنْ قَلْبِي وَ لِسَاناً أَدْوَمَ لَكَ ذِكْراً مِنْ لِسَانِي وَ جِسْماً أَقْوَى عَلَى طَاعَتِكَ وَ عِبَادَتِكَ مِنْ جِسْمِي. خدايا! دلى هراسناكتر از دل من و زبانى كه پيوستهتر از زبانم به ياد تو باشد و تنى نيرومندتر از جسم من بر انجام طاعت و عبادتت به من ارزانى دار.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ زَوَالِ نِعْمَتِكَ وَ مِنْ فُجَاءَةِ نِقْمَتِكَ وَ مِنْ تَحْوِيلِ عَافِيَتِكَ وَ مِنْ حُلُولِ غَضَبِكَ خداوندا! به تو پناه مىبرم از زوال نعمتت و به طور ناگهانى در رسيدن كيفرت و از دگرگون شدن عافيتت و از هول و هراس خشمت
وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ جَهْدِ الْبَلَاءِ وَ دَرَكِ الشَّقَاءِ وَ مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ وَ سُوءِ الْقَضَاءِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. و به تو پناه مىبرم از بلاى طاقتفرسا و از در رسيدن بدبختى و از شادى دشمنان و سرنوشت حتمى بد در دنيا و آخرت.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْكَرِيمِ وَ عَرْشِكَ الْعَظِيمِ وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا وَهَّابَ الْعَطَايَا وَ يَا مُطْلِقَ الْأُسَارَى خدايا! به اسم گرامىات و عرش بزرگت و فرمانروايى ديرينهات از تو درخواست مىكنم، اى عطابخش و اى آزادكنندۀ اسيران
وَ يَا فَكَّاكَ الرِّقَابِ وَ يَا كَاشِفَ الْعَذَابِ أَسْأَلُكَ أَنْ تُخْرِجَنِي مِنَ الدُّنْيَا سَالِماً غَانِماً و اى آزادكنندۀ جانها از آتش جهنم و اى برطرف كنندۀ عذاب! از تو خواستارم كه مرا سالم و در حالى كه از دنيا بهره برگرفتهام از آن بيرون برى
وَ أَنْ تُدْخِلَنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ آمِناً وَ أَنْ تَجْعَلَ أَوَّلَ شَهْرِي هَذَا صَلَاحاً وَ أَوْسَطَهُ فَلَاحاً وَ آخِرَهُ نَجَاحاً إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ. و به رحمتت، ايمن در بهشت وارد گردانى و اول اين ماه را برايم صلاح و وسط آن را رستگارى و آخرت آن را كاميابى قرار دهى، براستى كه تو از همۀ امور پنهانى آگاهى. [۹]
۲- شیخ عباس قمی(رض) خواندن زیارت نامه حضرت صدیقه کبری(س) را در روزهای سیزدهم ، چهاردهم و پانزدهم این ماه شایسته و بایسته ذکر کرده است. [۱۰]
پانویس
- ↑ ابوریحان بیرونی، الاثار الباقیة عن القرون الخالیة، ج۱، ص۶۱، چاپ ادوارد زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۸
- ↑ ابوریحان بیرونی، کتاب التفهیم لاوائل صناعة التنجیم، ج۱، ص۲۲۷ـ ۲۲۸ پانویس ۵، چاپ جلال الدین همائی، تهران ۱۳۶۲ ش
- ↑ امین، اعیان الشیعة
- ↑ وقایع الایّام، صفحه ۱۱٫
- ↑ مفاتیح نوین، صفحه ۵۷۹
- ↑ مفاتیح نوین، صفحه ۵۸۰
- ↑ مفاتیح نوین، صفحه ۵۷۹٫
- ↑ الاقبال بالاعمال الحسنه ، ج۳ ، ص ۱۵۱
- ↑ مفاتیح الجنان؛ اعمال ماه ها