الملل و النحل (کتاب)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۱۸ توسط Wikivahdat (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '=منابع=↵↵#' به '== منابع == #')

المِلل و النحل کتابی از محمد بن عبدالکریم شهرستانی (متوفی ۵۴۸ق) به زبان عربی در معرفی دین‌ها و فرقه‌ها است. شهرستانی در این کتاب که مشهور‌ترین اثر اوست، عقاید، آیین‌ها و نحله‌های مختلف را به شیوه‌ای سنجیده گزارش کرده است. الملل در عصر مؤلفش اثری بدیع و پرنفوذ بود و در حوزه ادیان و عقاید، دانشنامه‌ای واقعی به شمار می‌رفت. امروزه این کتاب یکی از منابع معتبر برای شناخت ادیان و فرقه‌هاست. مذهب نویسنده را سنی اشعری یا شیعه اسماعیلی دانسته‌اند.

کتاب الملل والنحل
کتاب الملل والنحل
نام نویسنده عبدالکریم شهرستانی
تحقیق محمد بدران
موضوع فرق و مذاهب
زبان کتاب عربی‌
ناشر الشریف الرضی
تعداد جلد 2 جلد
مکان چاپ قم

درباره مؤلف

محمد بن عبدالکریم شهرستانی در ۴۷۹ قمری در یکی از شهرهای خراسان به نام شهرستان که اکنون در جمهوری ترکمنستان قرار دارد به دنیا آمد و در همان شهر آموزش‌های سنتی را فراگرفت. سپس به نیشابور رفت و نزد شاگردان جوینی به تحصیل پرداخت. در آنجا قاضی ابوالمظفر احمد بن محمد خوافی (متوفی ۵۰۰) که با غزالی دوستی داشت، فقه شافعی را بدو آموخت. ابوالقاسم سلیمان بن ناصر انصاری (متوفی ۵۲۱)، کلام اشعری را به او معرفی کرد. شهرستانی شوق وافری به فراگیری علم تفسیر داشت. در نیشابور صوفی ناشناخته‌ای که احتمالا شیعه اسماعیلی بود، او را با معانی باطنی قرآن آشنا کرد[۱].

مذهب شهرستانی

ویلیام کیورتن (متوفی۱۲۸۱/ ۱۸۶۴)، مصحح کتاب الملل، مانند اغلب محققان معاصر خود، زندگی‌نامه شهرستانی در وفیات الاعیان ابن‌خلّکان را صحیح پنداشته و بر همان اساس، شهرستانی را متکلم اشعری معرفی کرده است. پژوهشگران غربی نخستین بار از طریق ترجمه تئودور هاربروکر از الملل و النحل [۲] با شهرستانی آشنا شدند. در ۱۳۴۶ش محمدتقی دانش‌پژوه معتقد شد که شهرستانی اسماعیلی بوده و از همین رو در کتاب خود با هر دو گروه اشاعره و اسماعیلیه همدلی داشته است. اینکه شهرستانی ۱۱ درصد از متن کتاب را به صابئین اختصاص داده، مایه تعجب بسیاری از محققان شده بود. اما با توجه به اسماعیلی بودن او، این امر دور از انتظار نیست، زیرا مطابق نظر ایومارکه، صابئین حرّان آگاهی از فلسفه یونانی را به اخوان الصفای اسماعیلی منتقل کردند و اسماعیلیه، هِرمِس عظیم را که نزد بیشتر صابئین مورد تکریم بود، صاحب مقام امامت در معنای شیعی آن می‌دانستند و او را نیای حکمت و فرزانگی در فلسفه مشرقی اشراقیون به شمار می‌آوردند. در نظر شهرستانی، فیلسوفان راستین گذشته، شاگردان ۷ رکن حکمت (تالس، آناکساگوراس، آناکسیمنس، امپدوکلس، فیثاغورث، سقراط و افلاطون) بودند. اسماعیلیه تأکید می‌کنند که تفکرشان با برخی حکمای باستان هماهنگی دارد و از همین روست که شهرستانی حجم عظیمی از الملل و النحل را به فلاسفه اختصاص داده است. همچنان‌که پال کراوس نشان داده، بخش درخور توجهی از آنچه درباره فیلسوفان پیش از سقراط در این کتاب آمده، از کتاب اعلام النبوة ابوحاتم رازی اسماعیلی گرفته شده است.

موضوع کتاب

شهرستانی در این کتاب که مشهور‌ترین اثر اوست، عقاید آیین‌ها و نحله‌های مختلف را به شیوه‌ای سنجیده گزارش کرده است. الملل در عصر مؤلفش اثری بدیع و پرنفوذ بود و در حوزه ادیان و عقاید، دانشنامه‌ای واقعی به شمار می‌رفت که از آثار مشابه پیشین- مانند الفرق بین الفرق عبدالقاهر بغدادی (متوفی ۴۲۹) و الفصل بین الملل و الاهواء و النحل ابن حزم (متوفی ۴۵۶) - رویکرد عینی‌تری داشت. این ویژگی البته بدین معنا نیست که مؤلف از همه نحله‌ها، با ارزش و اعتباری یکسان سخن گفته است.

روش مؤلف

شهرستانی انسان‌ها را به دو گروه تقسیم کرده است؛ پیروان ادیان دارای کتاب («اهل الدیانات و الملل») مانند یهودیان، مسیحیان، مسلمانان، زردشتیان، مانویان، و پیروان عقاید خودسرانه («اهل الاهواء و النحل») نظیر فیلسوفان، دهریان، صابئین مذکور در قرآن، بت‌پرستان و برهمنان. گروه نخست، یعنی اهل دیانات، کسانی‌اند که از کتاب‌های مُنزَّل و وحیانی (تورات، انجیل و قرآن) یا آثاری مانند کتاب‌های مانی و اوستا و امثال آنها پیروی می‌کنند. گروه دوم، یا اهل اهواء، به جای آنکه اعتقاد خویش را از مرجعی گرفته باشند، به باورهای بشری و میل و هوای شخصی تکیه دارند و به خودرأیی («الاستبداد بالرأی») دچارند. شهرستانی، عقاید و آموزه‌ها را در سلسله‌مراتبی از پیش تعیین شده تنظیم و عرضه کرده است. او در هر فصل و بخش از این کتاب به تدریج از مباحث کلی‌تر و عام به طرف مباحث جزئی و خاص پیش رفته است.

شهرستانی در زمان خود انسانی با اندیشه باز و عاری از تعصب بود و می‌کوشید عقاید گروه‌های مختلف را به دقت، مطابق آنچه در متونشان دیده می‌شود، نشان دهد. در الملل توصیف باورهای متعدد دینی با تحلیل‌های انتقادی درباره وجوهی که مؤلف آنها را غیرعقلانی تلقی کرده درآمیخته است. بنابر آنچه در الملل آمده، این کتاب در حدود سال ۵۲۱ در دوره‌ رونق و شکوفایی فکری نوشته شده است.
شهرستانی دیدگاه اصلی هر فرقه را توضیح داده و روش او بیشتر فلسفی و فکری است تا تاریخی. شیوه گزارش او از عقاید، غالبا به روش مورخی که به تاریخچه اندیشه‌ها با قید زمان و مکان معین می‌پردازد، شباهتی ندارد، بلکه در تلقی او این عقاید به منزله پاسخ‌های ممکن به سؤال‌هایی است که فیلسوف در قلمرو مابعدالطبیعه از خود می‌پرسد.

ساختار کتاب

بخش‌هایی از کتاب به طرز مشهودی نامتناسب‌اند. مثلاً قسمت مربوط به اسلام ۱۳۵ صفحه است، اما بخش یهودیان و مسیحیان از ۱۸ صفحه تجاوز نمی‌کند. بخش دوم که دربارۀ فیلسوفان است ۱۸۰ صفحه است و نزدیک به نیمی از آن به ابن سینا اختصاص دارد، اما بخش راجع به ادیان هند از ۱۵ صفحه فرا‌تر نمی‌رود. این واقعیت که شهرستانی سهم زیادی از این کتاب را به فلسفه اختصاص داده است، قرابت او را به سنّت شیعی نشان می‌دهد. هر بخش از الملل به چند بخش فرعی تقسیم شده است. مسلمانان به دو گروه متکلمان («اهل الاصول») و فقیهان («اهل الفروع») تقسیم شده‌اند. به همان شیوه، ادیان دیگر در دو دسته قرار گرفته‌اند: آنهایی که دارای کتاب مسلّم مانند تورات و انجیل اند و در قرآن اهل کتاب خوانده شده‌اند، و پیروان ادیانی که در اصالت کتاب‌هایشان (مانند اوستا و کتاب‌های مانی) تردید وجود دارد. در بخشی دیگر، صابئین به سه گروه، فیلسوفان به چهار گروه و هندیان به پنج گروه تقسیم شده‌اند. مطابق تقسیم‌بندی کتاب، متکلمان مسلمان در این سه دسته قرار می‌گیرند: 1. معتزله و جبریه و صفاتیه؛ 2. خوارج و مرجئه؛ 3. شیعیان. به همین نحو، از غیرمسلمانان در ذیل دو بخش کلی بحث می‌شود: یهودیان و مسیحیان، و زردشتیان و ثنویان. این بی‌تناسبی در برخی موارد ناشی از قصد آگاهانۀ مؤلف است [۳] اما در مواردی نیز به سبب در دسترس نبودن منابع است.

دیدگاه‌های مؤلف

شهرستانی حتی با التزام به روش بی‌طرفانه‌اش، باز در انتقاد از معتزله – به سبب تأثیر فراوانی که از فلاسفۀ اسلامی پذیرفته‌اند – تردید روا نمی‌داشت. به بیان صریح او، خوارج در آرای مختلف خود بدعت‌گذارند و کیسانیه، امامیه و غلات، گمراه (تَیهان) هستند. او مفاهیم شیعۀ دوازده امامی، مانند غیبت، رجعت (بازگشت امام غایب) و بداء، را نقد کرده، اما ظاهرا اسماعیلیۀ نزاری را تأیید نموده است، زیرا او به وجود امام زنده، که پیوسته در این عالم حاضر و در دسترس باشد اعتقاد داشته است. او در مفاتیح الاسرار تعبیر «خدای ما خدای محمّد است» (إلهُنا إلهُ محمّد) را به مؤمنان راستین نسبت داده است. همین عبارت در بخش اسماعیلیۀ نزاری در الملل نیز وجود دارد.
شهرستانی همچنین اثری از حسن صبّاح اسماعیلی نزاری را از فارسی به عربی ترجمه کرد و نخستین بار در اختیار خوانندگان عربی‌زبان قرار داد. شهرستانی در الملل دربارۀ ضرورت برخورداری پیشوایان دینی از موهبت عصمت، موضع حنفا را در برابر صابئین مذکور در قرآن قرار داده است. در این کتاب او مطاعن شیعه را دربارۀ اعمال سه خلیفۀ اول، در هنگام بیماری منجر به رحلت پیامبراکرم صلی‌الله علیه و آ‌له، بازگو کرده است. وی همچنین حضرت علی(ع) را «امیرالمؤمنین» خوانده و حدیث «علی مع‌الحقّ و الحقّ معه» را نقل کرده است.

چاپ و ترجمه

الملل و النحل را نخستین بار افضل‌الدین محمدبن صدر ترکۀ اصفهانی در ۸۴۲ ۸۴۳ از عربی به فارسی ترجمه کرد و آن را تنقیح الادلة و العلل فی ترجمة الملل و النحل نامید. مصطفی خالق‌داد هاشمی نیز در ۱۰۲۰-۱۰۲۱ در لاهور آن را با نام توضیح الملل به فارسی برگرداند. نوح‌ بن مصطفی (متوفی ۱۰۷۰) نیز آن را به ترکی عثمانی ترجمه کرد. ویلیام کیورتن نخستین بار در۱۲۶۲/ ۱۸۴۶متن عربی الملل را در انگلستان منتشر کرد که در۱۳۰۱ش/ ۱۹۲۳ در لایپزیگ تجدید چاپ شد. ترجمۀ آلمانی این کتاب نیز به قلم تئودور هاربروکر در۱۲۶۶ /۱۸۵۰ انتشار یافت [۴] د. ژیماره، ژ. ژولیوه و ژ. مونو، مشترکاً، الملل را به زبان فرانسه ترجمه کردند و همراه با مقدمه و یادداشت‌هایی در۱۳۶۵-۱۳۷۲ش /۱۹۸۶ ۱۹۹۳ به چاپ رساندند. تصحیح‌های متعددی از الملل در مصر و ایران و هند چاپ شده است.

منابع

  1. محمدتقی دانش‌پژوه، «داعی‌الدعاة تاج‌الدین شهرستانه»، نامه آستان قدس، دورۀ ۷، ش۲ و ۳ (۱۳۴۶ش).
  2. محمدتقی دانش‌پژوه، «داعی‌الدعاة تاج‌الدین شهرستانه»، نامه آستان قدس، دورۀ ۸، ش۴ (۱۳۴۷ش).
  3. شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل و النحل، چاپ محمدبن فتح‌الله بدران، قاهره، افست قم ۱۳۶۷ش.
  4. شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، ‌الملل و النحل، ترجمۀ‌ افضل‌الدین صدر ترکۀ اصفهانی، چاپ محمدرضا جلالی نائینی، تهران ۱۳۳۵ش.
  5. شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، مفاتیح‌الاسرار، تهران ۱۳۶۸ش.

پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام؛ مدخل شهرستانی.
  2. الملل، چاپ ۱۸۴۶.
  3. رجوع کنید به همان، ج ۱، ص ۳۸ ۴۲.
  4. شهرستانی، مقدمۀ جلالی نائینی، ص ۱۴ ۱۵.