سید حسن نصرالله
سید حسن نصرالله، رهبر جبهۀ مقاومت اسلامی لبنان و سومین دبیرکل حزبالله لبنان پس از ترور شدن سید عباس موسوی به دست نیروهای نظامی اسرائیل در سال ۱۹۹۲ میلادی، است. ایشان یکی از چهرههای محبوب جهان اسلام در مبارزۀ با رژیم اشغالگر قدس میباشد. وی خود را از مقلدان اندیشهای و عملی رهبر جمهوری اسلامی ایران (سیدعلی حسینی خامنهای) میداند. از جمله اصول اساسی اندیشهای و رفتاری سیدحسن نصرالله دفاع و پیگیری تفکر وحدت امت اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی نوین در جهان اسلام است.
سید حسن نصرالله | |
---|---|
نام کامل | سید حسن نصرالله |
نامهای دیگر | سید مقاومت |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1960 م، ۱۳۳۸ ش، ۱۳۷۹ ق |
محل تولد | بیروت |
دین | اسلام، شیعه |
زندگینامه
سیدحسن نصرالله در سال 1960 میلادی، در شهرک البازوریه واقع در ۱۰ کیلومتری شرق بیروت به دنیا آمد.
او به دلیل فشارهای اقتصادی جنوب لبنان به همراه خانواده به بیروت مهاجرت کرد و در حاشیۀ پایتخت در محلۀ کرنتینا سکنی گزید.
وی میگوید: «در کودکی شال مشکی و بلند مادر بزرگش را دور سر میپیچانده و به حاضران میگفته من روحانی هستم، پشت سرم نماز بخوانید». شخصیت نصرالله در محلۀ کرنتینا شکل گرفت. وی در نوجوانی در نزد پدرش در مغازۀ میوهفروشی کار میکرده. سید برخلاف دوستانش که همیشه راهی زمینهای فوتبال و سواحل توریستی بیروت بودند، به مناطق مجاور کرنتینا همانند، النبعه، سن الفیل و برج حمود میرفت تا از فضای معنوی مساجد آنها استفاده کند.
تحصیلات
سیدحسن از کودکی علاقۀ فراوانی به مطالعه داشت و در زمینۀ دین مطالعات زیادی انجام داده است. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسههای کوی النجاح و سن الفیل پشت سر گذاشت و همزمان با جنگهای داخلی لبنان به اتفاق خانواده به بازوریه زادگاه خود بازگشت و در شهر صور دوران دبیرستان را تمام کرد. او تحصیلاتش را در نجف نزد موسوی و آیتالله صدر ادامه داد و در سال ۱۹۷۸ مقدمات را به پایان رساند. در این دوران در کشور عراق تحولات سیاسی و امنیتی فراگیر شده بود. در این تحولات طلاب علوم دینی حوزه نجف همواره تحت تعقیب بودند. طلبههای لبنانی نیز در این دوران با اتهامات مختلفی از جمله همکاری با حزب الدعوه عراق، همکاری با جنبش امل در لبنان و یا ارتباط با حزب بعث حاکم بر سوریه مواجه بودند.
فعالیتها
جنبشهای چپ مارکسیستی و کمونیستی در آن دوران در البازوریه بسیار فعال بودند؛ اما وی به جنبش اسلامی امل که امام موسی صدر آن را در لبنان پایهریزی کرده بود، پیوست. دیری نگذشت که سیدحسن بهعنوان نمایندۀ امل در البازوریه فعالیت سیاسیاش را گسترش داد. او در مسجد صدر شهر صور با یک روحانی مدرس علوم دینی به نام سیدمحمد الغروی آشنا شد و با کمک او برای ادامه تحصیلات حوزوی به نجف رفت. او در آنجا سراغ آیتالله سیدمحمد باقر صدر را گرفت اما او را به شخصی به نام سیدعباس موسوی معرفی کردند و در اولین دیدارش با موسوی در ابتدای گفتوگو سعی کرد از لهجۀ لبنانی دوری کند و با عربی فصیح صحبتش را آغاز کرد.
نصرالله به دلیل فشارهای موجود در عراق به لبنان برگشت و در حوزۀ علمیه بعلبک مشغول به تحصیل و تدریس شد. در کنار تحصیلات حوزوی، سید از آموزشهای نظامی غافل نماند و دورههای مختلف چریکی را پشتسر گذاشت. سیدحسن نصرالله به دلیل توانایی در مدیریت و فرماندهی، بهعنوان نماینده جنبش امل در درۀ بقاع منصوب شد. در سال ۱۹۸۲ با آغاز اشغال لبنان، جنبش امل به ۲ جریان تقسیم شد، جریان اول به رهبری نبیه بری، خواهان قرارگرفتن نیروهای جنبش در کنار جبهه نجات ملی بود و جریان دوم که سیدعباس موسوی و سیدحسن نصرالله آن را رهبری میکردند، خواستار حفظ نیروهای اصولگرای شیعی و سازماندهی آنها برای رویارویی با اشغالگران اسرائیلی بود.
مهمترین دلیل نیروهای اصولگرای شیعی در ملحق نشدن به نیروهای جبهه نجات ملی وجود شخصیتی چون بشیر جمیل بود. چرا که بشیر جمیل در کنار روابطش با اسرائیل به دنبال ریاستجمهوری لبنان بود. از اینجا بود که هستههای اولیه حزبالله شکلگرفت و با ملحق شدن نیروهای اصولگرا به تشکیلات جدید، این سازمان در ساختار سیاسی - نظامی لبنان عرض اندام کرد. در ابتدای تشکیل حزبالله، سیدحسن ۲۲ ساله بود و بهعنوان یک نیروی تبلیغاتی برای جذب جوانان شیعی برای پیوستن به حزب کار میکرد. پس از مدتی وی به سمت معاون دفتر حزب در بیروت در کنار ابراهیم امین السید ایفای مسئولیت کرد تا اینکه معاونت اجرایی حزب که به منظور تنفیذ مصوبات شورای مرکزی حزبالله ایجاد شده بود، تأسیس شد. سید حسن نصرالله در این زمان به سمت معاون اجرایی حزب مشغول به کار شد. پس از آن برای ادامه تحصیلات حوزوی راهی قم شد و پس از مدتی به دلیل اختلافات تنشزای جنبش امل و حزبالله دوباره به لبنان برگشت.
مبارزه علیه اسرائیل
سیدحسن نصرالله از همان آغاز هدایت حزبالله لبنان موضعی تهاجمی علیه اسرائیل اتخاذ کرد. یک سال پس از دبیرکلی وی در حزبالله در سال ۱۹۹۳ م، تعداد ۲۶ سرباز اسرائیلی در نزاع طرفین توسط حزبالله کشته شدند. جنگ حزبالله علیه اسرائیل برای عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان ادامه پیدا کرد. تعداد کشتههای سربازان اسرائیلی در سال ۱۹۹۷ م، به ۴۰ تن رسید. با سخت شدن شرایط اسرائیل مجبور به ترک خاک لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی شد. پیروزی حزبالله در خارج کردن اسرائیل از جنوب لبنان و کشته شدن پسرش سیدهادی در جنگ در سال ۱۹۹۷ م، موجب محبوبیت سیدحسن نصرالله در جنوب لبنان شد.
سیدحسن نصرالله به دلیل همین تهدیدات در سالهای اخیر کمتر در انظار عمومی حاضر میشود و تیم حفاظتی ۱۵۰ نفره مسئولیت حفاظت وی را بر عهده دارد. این تیم حفاظت را عماد مغنیه ایجاد کرد. و اکنون ابو علی جواد مسئولیت این تیم را بر عهده دارد. وی که داماد سیدحسن نصرالله است و به سپر سید معروف است دورههای متعدد و پیچیده نظامی را در ایران گذرانده است.
دبیرکل حزب الله
در سال ۱۹۹۲ م، سیدعباس موسوی دبیرکل حزبالله لبنان و استاد سیدحسن به دست صهیونیستها ترور شد. با آمدن نصرالله به صدر حزب، تشکیلات شیعه لبنان از جرگه دفاعی و نظامی امنیتی فراتر رفت و حوزه جدیدی برای حضور حزبالله در ساختار سیاسی لبنان تعریف کرد. بهگونهای که در انتخابات پارلمانی لبنان در سالهای ۱۹۹۶، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ م، همواره بر حضور نمایندگان جنبش حزبالله در پارلمان افزوده شده است.
پیروزی چشمگیر حزبالله به رهبری سیدحسن نصر الله و اخراج نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان در سال۲۰۰۰ م، هیچ وقت از خاطرهها فراموش نخواهد شد.
سیدحسن نصر الله پس از صبحی الطفیلی و سیدعباس موسوی، سومین دبیرکل حزبالله لبنان است و همواره یکی از اهداف اصلی سرویسهای جاسوسی و تروریستی رژیم صهیونیستی به حساب میآید. وی در سال ۱۹۹۷ م، سیدهادی پسر ارشدش را در رویارویی با نیروهای اسرائیلی در جنوب لبنان از دست داد[۱].
نگارخانه
در کنار سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس
آخرین دیدار با سردار قاسم سلیمانی