برید بن معاویه
برید بن معاویة المعجلی مكنی به ابوالقاسم از بزرگان فقهای اصحاب و فردی ثقه و جلیلالقدر و از حواریین امام باقر (علیهالسلام) و امام صادق(علیهالسلام) میباشد. او از اصحاب اجماع است. راویان حدیث، با حفظ احادیث و نقل سینه به سینه آن، امکان بهرهبرداری از سخنان گهربار اهلبیت(علیهالسلام) را برای آیندگان فراهم آوردهاند.
بُرَید بن مُعاویه عِجْلی | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
روز درگذشت | سال ۱۴۸ یا ۱۵۰ق. |
دین | اسلام، شیعه |
آثار |
|
فعالیتها | از اصحاب برجسته و معتمد امام باقر(علیهالسلام) و امام صادق(علیهالسلام) |
خاندان
برید، فرزند معاویه، از قبیله بنیعجل است که در کوفه ساکن بودهاند؛ قبیله بنیعجل از نژاد اعراب قحطانی میباشند که به کوفه هجرت کرده و در آن جا سکنا گزیدهاند[۱]. در کتب رجال اشارهای به تاریخ ولادت او نشده است. برید فرزندی دارد به نام «قاسم» که وی نیز از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) بوده است. قاسم بن برید از نگاه بزرگان علم رجال، ثقه و مورد اعتماد میباشد[۲].
برید از نگاه بزرگان
برید بن معاویه عجلی، صحابی امام باقر(علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) میباشد[۳]. وی غیر از این که راوی ثقه احادیث اهل بیت (علیهالسلام) است، فقیه هم بوده است[۴]. وی از دید بزرگان علم رجال یکی از اصحاب اجماع است[۵]. احمدبن حسین میگوید: برید، کتابی نوشت به خطّ ابن عباس که من کتاب را دیدهام ولی نام کتاب را ذکر نمیکند. تمام صاحبان کتب علم رجال برید را ثقه میدانند و کسی در مورد ثقه بودن وی شک ندارد.
استادان
برید بن معاویه شاگرد امام باقر(علیهالسلام) و صادق (علیهالسلام) بوده است و بیشتر از محضر این دو بزرگوار بهرهمند شده است. نقل مستقیم اکثر روایات از معصوم (علیهالسلام)، گواه این مدعاست. غیر از امام باقر(علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) وی از محضر محمدبن مسلم استفاده کرده و روایاتی از طریق ایشان نقل میکند.
شاگردان
افراد زیادی از محضر برید بن معاویه استفاده کردهاند؛ از جمله:
- جمیل بن صالح.
- عمر بن اذینه.
- عبدالکریم بن یحیی.
- الخثعمی.
- داوود بن فرقد.
- ثعلبة بن میمون.
- علی بن عقبه.
از منظر معصومان
روایات رسیده از اهلبیت(علیهالسلام) درمورد برید، نشان میدهد که ایشان مقام والایی در نزد ائمه(علیهمالسلام) داشته است، که به برخی از روایات استناد میکنیم:
- جمیل بن درّاج میگوید: روزی وارد منزل امام صادق (علیهالسلام) شدم. هنگام ورود، مردی از اهل کوفه را مشاهده کردم که از اطاق امام بیرون آمد و خارج شد. وارد اطاق امام شدم و گفتم: مردی کوفی را مشاهده کردم که از دیدار شما برمیگشت. حضرت فرمود: خداوند روحش را مقدس گرداند، وی مورد اطمینان پدرم بود. امروز هم وی مورد اطمینان و رازدار من است. حضرت ادامه داد: زمانی که خداوند اراده کند بدی به اهل زمین برساند، به واسطه آنها آن بدی را برطرف میکند. آنها ستارگان شیعیان ما هستند. آنها باعث میشوند نام و یاد پدرم در همه جا زنده بماند. هر بدعتی را کشف میکنند و به مقابله برمیخیزند و بدعتها را از دین میزدایند. در این هنگام حضرت گریه کردند. من پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟! فرمود: درود خداوند بر آنها باد! آنها «برید بن معاویه عجلی، زرارة بن اعین، ابوبصیر و محمد بن مسلم» هستند[۶].
- امام صادق (علیهالسلام) میفرمود: محبوبترین مردم نزد ما، چه در این دنیا باشیم و چه نباشیم، چهار نفرند: «زرارةبن اعین، برید بن معاویه عجلی، محمد بن مسلم و ابو جعفر احول «مؤمن طاق»»[۷].
- داوود بن سرحان نقل میکند: شنیدم از امام صادق (علیهالسلام) که فرمود: همانا اصحاب پدرم زینت ما هستند؛ بدانید آنها «زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، برید بن معاویه و لیث مرادی» هستند. اینها همیشه با عدالت و قسط رفتار میکنند. اینها همیشه راست میگویند و در کلام صادقند. اینها سبقت گیرندگان مقرّب درگاه الهی هستند[۸].
- جمیل بن درّاج میگوید: شنیدم از امام صادق (علیهالسلام) که فرمود: استواران در زمین و پرچمداران دین خداوند، چهارنفرند: «محمد بن مسلم، برید بن معاویه، زرارة بن اعین و لیث بن البختری[۹].»
- حذیفة بن اسید غفاری نقل میکند: از امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که فرمود: روز قیامت شیعیان و اهل بیت (علیهالسلام) ندا میدهند: اینان «برید بن معاویه، زرارة بن اعین، محمد بن مسلم و احول» اولین سبقتگیرندگان و اولین مقرّبان بودند[۱۰].
- علی بن اسباط نقل میکند از پدرش و اسباط نقل میکند از امام موسی (علیهالسلام) که فرمود: روز قیامت منادی ندا: میدهد حواریون امام محمد بن علی و جعفربن محمد چه کسانی هستند؟! در این هنگام چهارنفر بلند میشوند: «برید بن معاویه، زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، لیث بن البختری.» که منظور ابوبصیر است[۱۱].
- جمیل بن درّاج میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که فرمود: بشارت ده مخبتین را به بهشت! «برید بن معاویه، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زرارة بن اعین». این چهارنفر از نجیبان و پاکاناند. اینها امین خداوند در بیان احکام الهی هستند. اگر اینها نبودند، آثار نبوت از بین میرفت[۱۲].
نکوهش برید
در کنار این احادیث ـ که در بیان فضیلت برید نقل شده است ـ چند روایت در مذمّت برید از معصوم (علیهالسلام) نقل شده است که بدین قرار است:
- ابیالصباح میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که فرمود: خداوند هلاک کند کسانی را که در دینشان شک میورزند. «زرارة بن اعین و برید بن معاویه و محمد بن مسلم و اسماعیل جعفی» از کسانی هستند که در دینشان شک میورزند[۱۳].
- یونس نقل میکند از مسمع که از ابن ابیسیّار شنیدم که اباعبداللّهی میفرمود: خداوند لعنت کند برید را، خداوند لعنت کند زرارة بن اعین را[۱۴].
در تحلیل این روایات، سه پاسخ داده شده است:
- در سند روایاتی که در مذمّت برید نقل شده است، جبرئیل بن احمد قرار دارد که نه ممدوح است و نه ثقه.
- روایات مدح، فراوان است و قطعاً از اهل بیت (علیهالسلام) رسیده است و از حیث سند معتبر است. پس اعتنایی به روایات شاذ که در مذمّت برید نقل شده است، نمیشود.
- در صحیحه عبداللّه بن زرارة آمده است که حضرت امام صادقی فرمود: من عیب شما را میگویم و با این که شما را مذمّت میکنم، از شما دفاع میکنم چون میترسم دشمن به شما آسیب برساند و موجب حسد مردم و اذیت رساندن به شما شود[۱۵].
روایات
برید بن معاویه 58 حدیث را مستقیم از امام نقل کرده و 32 حدیث را از طریق محمدبن مسلم از امام نقل کرده است[۱۶]. در اینجا به نقل برخی از روایات وی تبرّک میجوییم:
- برید بن معاویه میگوید: شنیدم از امام صادق (علیهالسلام) که ایشان فرمود: من از پدرم و پدرم از پدرش... و امام علی (علیهالسلام) از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و آن حضرت از جبرئیل و ایشان از خداوند شنید که خداوند فرموده است: زمانی که اراده کنم جمع کنم برای مسلمانی خیردنیا و آخرت را، قرار میدهم برای او قلبی خاشع؛ زبانی ذاکر؛ جسدی بر بلاصا بر و زن مؤمنهای که وقتی به او نگاه کند، خوشحال شود و وقتی از او دور است، خود را حفظ کند[۱۷]. همراه حضرت صادق (علیهالسلام) نشسته و مشغول صحبت بودیم که مردی وارد شد و گفت: من از خراسان برای دیدن شما آمدهام. (آنگاه پای خود را به حضرت نمایاند و گفت) به خدا قسم! نیامدم مگر به عشق شما؛ ببین چگونه پایم تاول زده است!
- پس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را روز قیامت همراه ما محشور میدارد! و آیا «دین» چیزی جز حبّ هست؟ (دین بدون محبّت نیست)[۱۸].
- برید میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) پرسیدم، منظور خداوند از «صادقین» در آیه «اتقوا اللّه و کونوا مع الصادقین» چیست؟ فرمود: مقصود خداوند فقط شامل ما میشود[۱۹].
- برید میگوید: امام صادق (علیهالسلام) هر وقت اراده سفر میکرد، همه اهل و عیال خود را در خانهای دعوت میکرد و دست را به دعا میداشت و میفرمود: «اللّهم انّی استودعک الغداة نفسی و مالی و اهلی و ولدی الشاهد منّا و الغائب، اللّهمّ احفظنا و احفظ علینا اجعلنا فیجورارک، اللّهم لاتسلبنا نعمتک و لا تغیّر ما بنا من عافیتک و فضلک[۲۰]؛ پروردگارا! امروز جان و مال و اهل و فرزندان حاضر و غایبم را به تو میسپارم. خدایا! ما را از شر حفظ کن و اموال ما را برای ما حفظ کن. خدایا! ما را در جوارِ خودت قرار ده. خدایا! نعمتت را از ما نگیر و احسان و فضلی را که به ما مرحمت فرمودهای، تغییر مده».
- برید میگوید: از حضرت صادق (علیهالسلام) شنید که فرمود: از پدرم و او از پدرش... از علی (علیهالسلام) و او از رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که رسول اللّه صلی الله علیه فرمودند: مرز اسلام و کفر چیزی نیست مگر ترک نماز واجبی که عمدی ترک شود، یا نماز را سبک بشمارد و اگر چنین کند، مثل آن است که نماز نخوانده باشد[۲۱].
- برید میگوید: از امام درمورد آیه «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا....»، سؤال کردم. حضرت فرمود: صبر کنید بر انجام تکالیف و وظایف شرعی، و بردشمنی دشمنانتان صابر باشید و با امام موعود ارتباط داشته باشید[۲۲].
وفات
در تاریخ وفات برید بن معاویه، اختلاف است؛ بعضی فوت او را در زمان امام صادق (علیهالسلام) دانستهاند. اما قول قوی که اکثر کتب رجال نقل کردهاند، این است که وی در سال 150 ه .ق. رحلت کرده است[۲۳].
پانویس
- ↑ معجم قبایل عرب، باب بنیعجل.
- ↑ رجال نجاشی، ص 313.
- ↑ قاموس الرجال، ج 2، ص 276.
- ↑ اعیان الشیعه، ج 3، ص 558.
- ↑ تنقیح المقال، مامقانی، ص 165.
- ↑ قاموس الرجال، ج 2، ص 277.
- ↑ وسایل الشیعه، ج 27، ص 143.
- ↑ . اعیان الشیعه، ج 3، ص 559.
- ↑ رجال کشی، ص 135.
- ↑ همان، ص 10.
- ↑ بحارالانوار، ج 46، ص 243.
- ↑ رجال کشی، ص 170.
- ↑ اعیان الشیعه، ج 3، ص 559.
- ↑ قاموس الرجال، ج 2، ص 276.
- ↑ معجم الرجال، خویی، ج 4، ص 198.
- ↑ تنقیح المقال، مامقانی، ص 165.
- ↑ وسایل الشیعه، ج 20، ص 40.
- ↑ بحارالانوار، ج 27، ح 57.
- ↑ اصول کافی، ج 1، ص 208.
- ↑ همان، ص 283.
- ↑ وسایل الشیعه، ج 4، ص 42.
- ↑ تأویل الآیات، ص 86.
- ↑ تنقیح المقال، ص 165.
منابع
برگرفته از سایت برید بن معاویه عجلی - پرتال جامع علوم انسانیhttp://ensani.ir