قیام ۱۵ خرداد
قیام ۱۵ خرداد که در پی دستگیری امام خمینی در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ ش، رخ داد و به دنبال آن، کشتار رژیم شاهنشاهی در خیابانهای تهران و سراسر کشور به وقوع پیوست در حقیقت بسترساز و منشا انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ ش، بود و نخستین جرقههای سرنگونی رژیم شاهنشاهی را رقم زد.
قیام 15خرداد | |
---|---|
نام رویداد | قیام 15خرداد |
تاریخ رویداد | 15 خرداد 1342 ش |
روز رویداد | 15 خردادماه |
مکان رویداد | ایران، تهران و سراسر کشور |
عوامل | دستگیری امام خمینی |
پیامدها | رشد و آگاهی تودههای مردم و تکامل مبارزات آنان که منجر به حمایت از امام و انقلاب اسلامی شد. |
انگیزهها و اهداف قیام پانزده خرداد
منشا و خاستگاه قیام پانزده خرداد اندیشههای روحانیت مبارز شیعه، به رهبری حضرت امام خمینی بود. در اندیشهها و تفکر آن حضرت، تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام جایگاه خاصی داشت. بر این اساس، پیاده شدن قوانین اسلام در حوزههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع از انگیزههای اصولی نیروهای مذهبی محسوب میشد. اما با توجه به تخطی رژیم شاه از حدود الهی و عدم اجرای احکام اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از سنتها و ارزشهای اسلامی، مقابله با برنامههای استعماری آمریکا و اسرائیل، مبارزه با حاکمیت و گسترش فرهنگ غربی که منافی با معیارهای فرهنگ اسلام ناب محمدی بود، از انگیزههای نسل جدید روحانیت، برای ورود به عرصه سیاسی کشور و وقوع قیام پانزده خرداد به شمار میرفت[۱].
امام خمینی در مرحله اول مبارزه خود، درصدد پیشگیری و کنترل حرکتهای ضد مذهبی رژیم شاه برآمد. اما هنگامی که این رژیم تهاجم همهجانبه خود را بر علیه حضرت امام و پیروانش آغاز کرد، شیوه دیگری برای مبارزه برگزیده شد که همانا رویارویی با اصل نظام شاهنشاهی بود.
انگیزه دیگر امام، مبارزه با صهیونیسم جهانی و عوامل داخلی آنها و صیانت از احکام اسلام و قرآن و حفاظت از استقلال کشور و جلوگیری از نفوذ بیشتر اعضای فرقه ضاله بهائیت به عنوان ستون پنجم اسرائیل در ایران بود. رژیم شاه در سال ۱۳۲۸، به طور غیر رسمی (دوفاکتور) اسرائیل را به رسمیت شناخته بود و زمینه نفوذ عوامل صهیونیسم را در ایران فراهم ساخته بود[۲].
امام خمینی در پاسخ به تلگراف علمای همدان، در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۲، دراینباره فرمودند:
«... خطر اسرائیل و عمال ننگین آن اسلام و ایران را تهدید به زوال میکند. من برای چند روز زندگی با عار و ننگ ارزشی قائل نیستم و از علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم که با تشریک مساعی قرآن و اسلام را از خطری که در پیش است نجات دهند . . .»[۳].
بنابراین، نیروهای مذهبی که از امام خمینی پیروی میکردند، با انگیزه اولیه مخالفت با دستگیری امام خمینی و انگیزههای اصلی دفاع از دین اسلام و ارزشها و احکام آن، در قیام پانزده خرداد شرکت کردند و اهداف رهبری نهضت که در طول دو سال مبارزه (۱۳۴۲ - ۱۳۴۱) بیان شده بود را پیگیری کردند. اهداف اصلی امام خمینی حاکمیت قوانین اسلام و اجرای شریعت اسلامی و قطع زنجیرهای وابستگی کشور از کشورهای استعمارگر و استکباری آمریکا و اسرائیل و. . . بود. خلع ایادی داخلی آنها و براندازی اصل نظام شاهنشاهی و جایگزینی حکومت اسلامی برای جامه عمل پوشاندن به اهداف نهضت ضروری بود که امام خمینی تلاش برای تحقق آنها را پیشه راه خود ساخته بود.
ماهیت قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲
با توجه به اینکه ماهیت اصلی سیاستها و برنامههای رژیم شاه، مبارزه با فرهنگ مذهبی مردم ایران بود[۴]. و این مساله با روحیه مذهبی مردم سازگار نبود، به طور طبیعی قیام پانزده خرداد دارای ماهیت اصیل دینی و مذهبی بود؛ زیرا این قیام برای دفاع از فرهنگ اسلامی و ارزشها و هنجارهای مذهبی مردم ایران به وقوع میپیوست.
در بررسی پدیدههای اجتماعی، توجه به عناصر آن بسیار مهم هستند. عناصر اصلی این قیام شامل نیروهای قیام و به بیان دیگر، رهبری قیام و مردم است که توسط ایدئولوژی و اندیشه نهضت به همدیگر پیوند خوردهاند. ایدئولوژی و تفکر قیام، همانا اندیشههای ناب مذهبی بود. در واقع، اندیشهها و افکار، انگیزهها و اهداف و آرمانها و آرزوهای مردم ایران، از زبان رهبر نهضت؛ یعنی امام خمینی بیان میشد.
قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، دارای ویژگیهایی بود که هیچ یک از جنبشهای سیاسی - اجتماعی پیشین ایران، واجد همه این خصوصیات نبودند. این مساله، قیام پانزده خرداد را یک حرکت سیاسی - اجتماعی و فکری - فرهنگی منحصر به فرد میسازد که نقطه عطفی در سیر تحولات سیاسی - اجتماعی ایران پدید آورد و سمت و سوی مذهبی بدان بخشید.
ویژگی اصلی قیام پانزده خرداد، جنبه مذهبی آن بود که با حضور رهبران مذهبی و روحانیت معظم شیعه، تودههای مختلف مردم ایران نیز در آن مشارکت جستند.
"بنابراین، در این مورد که حرکت پانزدهم خرداد، یک قیام صددرصد اسلامی - مردمی بوده هیچ تردیدی نیست. در واقع مرجعیت تقلید به شکلی کاملا روشن عامل مذهب را عامل اصلی مبارزه مردم علیه رژیم معرفی نمود. از طرفی چون اکثریت مردم ایران مسلمان هستند و انگیزههای مذهبی بیشتر از هر چیز دیگری در آنها تاثیر دارد، به پیروی از اصول اسلامی و به تبعیت از دستورات ائمه اطهار آماده بودند تا پا به میدان مبارزه بگذارند[۵]."
ویژگیهای دیگر نهضت
- قرار گرفتن مرجعیت شیعه در سطح رهبری نیروهای مذهبی؛ هنگامی که امام خمینی به عنوان یک مرجع تقلید، رهبری یک جنبش سیاسی - اجتماعی و فکری - فرهنگی را بر عهده گرفت، دیگر مراجع را نیز با خود همراه کرد.
- فراگیری و پوشش دادن به حرکتهای سیاسی موجود؛ حضور امام خمینی نیروهای مذهبی را گردهم آورد و از تفرقه آنها جلوگیری کرد.
- رویارویی با اصل نظام شاهنشاهی؛ در حالی که جنبشهای پیشین دارای این ویژگی نبودند.
- ضد امپریالیسم و ضد صهیونیسم بودن مبارزه؛ امام خمینی از ابتدای نهضت، قدرتهای استعماری شرق و غرب و صهیونیسم جهانی و اسرائیل را به مبارزهطلبید.
- ممانعت از اجرای سیاست دموکراسی کنترل شده کندی که در دیگر کشورهای وابسته جهان سوم در حال اجرا بود.
- آشکار شدن قدرت مذهب به وسیله بسیج گسترده مردمی و مقاومت در مقابل برنامههای نامشروع شاه[۶].
فرایند قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲
اولین شعلههای آتش مخالفت با سیاستهای ضداسلامی و غیرمردمی رژیم شاه، پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی برافروخته شد؛ زیرا براساس این تصویبنامه که به صورت غیر قانونی و به هنگام تعطیلی مجلسهای شورای ملی و سنا در هیات دولت اسدالله علم تهیه، تنظیم و تصویب شده بود، رسمیت دین اسلام از قانون اساسی کشور لغو میشد. نمایندگان انجمنهای مذکور، در مراسم تحلیف به جای قرآن مجید به کتاب آسمانی سوگند یاد میکردند و بدین ترتیب، زمینههای حقوقی و قانونی به قدرت رسیدن بهائیان و عوامل اسرائیل در ایران فراهم میشد. اما رژیم شاه به دلیل مخالفت گسترده نیروهای مذهبی، مجبور به لغو رسمی این تصویبنامه شد.
با این حال اعتراض به رژیم شاه ادامه یافت و با اعلام رفراندوم "انقلاب سفید" اوج گرفت. برای خاموشی صدای مخالفین، نیروهای مسلح و عوامل امنیتی رژیم شاه به مدرسه فیضیه قم که در آن مجلس بزرگداشت شهادت جعفر بن محمد (صادق) برپا بود حمله کردند، این واقعه خونین و حوادث بعدی، مانند دستگیری طلاب و اعزام آنان به سربازی، بر آتش خشم مردم دامن زد. سخنرانی پرشور و تاریخی حضرت امام خمینی، در عصر عاشورای ۱۳۸۳ (۱۳ خرداد ۱۳۴۲) که در آن شدیدترین حملات خود را متوجه شخص شاه، آمریکا و اسرائیل نمود و آنها را عامل بدبختی مملکت دانست، تاب و توان رژیم شاه را به پایان رساند. این رژیم، در یک حرکت انفعالی، اقدام به دستگیری و انتقال امام به تهران نمود. پخش خبر دستگیری آن حضرت، موج اعتراض اقشار گوناگون مردم ایران را به گونهای باور نکردنی برانگیخت.
جمعیت انبوهی از مردم ایران، در شهرهای تهران، قم، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، ورامین و... به تظاهرات و راهپیمایی پرداختند، این راهپیمایی با شدت هرچه تمامتر به خاک و خون کشیده شد و تعداد زیادی از تظاهرکنندگان به شهادت رسیدند، رژیم شاه برای چندمین بار توانست، با کشتار مردم ایران حاکمیت خود را برای پانزده سال دیگر تضمین کند. حاکمیتی که با خفقان مطلق و استبداد کامل همراه بود. حاکمیتی که به بهای کشتار قابل توجهی از فرزندان این ملت و تبعید رهبر قیام به دست آمده بود.
نتایج و پیامدهای قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲
قیام پانزده خرداد اگرچه توسط رژیم سرکوب شد، اما تاثیرات بلند مدت خود را بر روند سیاسی و اجتماعی ایران باقی گذاشت. این تاثیرات عمیق ناشی از ویژگیهای ناب این قیام بود که عبارتند از مذهبی بودن نهضت و حضور نیروهای مذهبی در آن که موجب حضور گسترده مردم در جریان مبارزه شد، پیروی از مبانی دین اسلام در جریان مبارزه، مشخص بودن رهبری مبارزه که در وجود امام خمینی تجلی یافته بود، اخلاص و قاطعیت رهبر نهضت و جبنه بیگانه ستیزی جنبش که لبه تیز آن متوجه آمریکا، اسرائیل و شخص شاه بود.
با توجه به این خصوصیات، نتایج و پیامدهای قیام را میتوان به اختصار اینگونه برشمرد:
- افزایش رشد سیاسی روحانیت و حوزههای علمیه و ورود آنها به عرصه سیاست کشور،
- الگو قرار گرفتن مذهب برای مبارزه و رویکرد بیشتر نیروهای مبارز به مذهب،
- رشد و آگاهی تودههای مردم و تکامل مبارزات آنان،
- افشای چهره منافقانه و ریاکارانه شاه و روشن شدن ماهیت رژیم وی برای مردم،
- بی اعتبار شدن شرق و غرب، به دلیل موضعگیریهای منفی آمریکا و شوروی در مقابل قیام مذکور،
- تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی با تایید مراجع و علما و حمایت و پشتیبانی مردم،
- روشن شدن ماهیت گروههای سیاسی وابسته و لیبرال و محو شدن جاذبه گروههای سیاسی غیر مذهبی،
- توسل به شیوه مبارزه قهرآمیز توسط برخی گروههای مبارز،
- احساس ضرورت ایجاد تشکل برای ادامه مبارزه با رژیم.
به طور کلی قیام مردم ایران در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، باعث افزایش آگاهی سیاسی مردم و حضور بیشتر آنها در صحنه شد و با تثبیت رهبری امام خمینی، گروههای سیاسی غیر مذهبی به حاشیه رانده شدند، امام خمینی با دمیدن روح خودباوری و نفی از خودبیگانگی، زمینههای بازگشت به اسلام اصیل را در میان قشر جوان و روشنفکر دانشگاهی فراهم ساخت و باعث رویکرد نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور به سوی مذهب شد. بنابراین، قیام پانزده خرداد به رهبری امام خمینی در واقع، آماده سازی شرایط و زمینههای لازم برای وقوع و شکلگیری انقلاب اسلامی را در دامن خود پرورش داد[۷].
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ر. ک. علی بابابی، غلامرضا. فرهنگ علوم سیاسی، دو جلد، چاپ دوم، تهران: شرکت نشر و پخش ویس، ۱۳۶۹، جلد دوم، ص. ۱۴۷.
- ↑ ر. ک. ازغندی، علیرضا. روابط خارجی ایران، "دولت دست نشانده"، ۱۳۵۷ - ۱۳۲۰، تهران: نشر قومس، ۱۳۷۶، ص. ص. ۴۲۰ - ۴۰۹.
- ↑ خمینی، امام (روحالله). صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، تهران: مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۱، جلد اول، ص. ص. ۵۱ - ۵۰.
- ↑ ر. ک. عمید زنجانی، عباسعلی. انقلاب اسلامی و ریشههای آن، چاپ سوم، تهران: نشر کتاب سیاسی، ۱۳۶۹، ص. ص. ۴۴۸ - ۴۴۷.
- ↑ باقری، علی. خاطرات پانزده خرداد، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴، جلد دوم، ص. ص. ۲۰ - ۱۹.
- ↑ ر. ک. پارسانیا، حمید. حدیث پیمانه، پژوهشی در انقلاب اسلامی، چاپ دوم، (قم): معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، ۱۳۷۶، ص. ص. ۳۰۵ - ۳۰۳.
- ↑ عباس خلجی حضور، شماره ۳۵.
منابع
- مروری بر قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، خبرگزاری حوزه، تاریخ درج مطلب: 15 خرداد 1400 ش، تاریخ مشاهدۀ مطلب: 12 خرداد 1403 ش.