صارلیه
صارلیه از فرق «شبک» و «غلاة» هستند که در عراق در اطراف موصل ساکناند و به زبانی آمیخته از کُردی، پارسی، ترکی و نیز عربی سخن میگویند.
پیشینه
یکی از دانشمند معروف عراق نوشته است که صارلیه قبیلهای از ترکمانان هستند که از اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری قمری در این نواحی زندگی میکردند و سارلو خوانده میشدند. تیمور در لشکرکشی خود عدهای از ایشان را به قتل رساند و سلطان احمد جلایر در سال 795 هجری قمری به این قوم حمله کرد و از آنان باج گرفت. بنابراین اگر این فرقه نام خود را مشتق از صارت الجنة لی گرفتهاند درست نیست و سخنی خرافی و ساختگی است و باید آنان را با حرف سین و سارلو خواند. [۱]
آیین
ایشان از غلاة شیعهاند. نماز نمیخوانند. روزه نمیگیرند. هنگام درو محصول شیخ آنها میآید و بهشت را بر آنان عرضه میکند و آنها مطابق با مقدار ثروت خود چند زرعی از بهشت را از وی میخرند و در نتیجه شیخ سندی در اختیارشان قرار میدهد که در آن نوشته شده است: «این مقدار از زمین بهشت را نقدا به فلان، پسر فلان فروختم»، سپس آن سند را با انگشتری خود مهر کرده به مشتری تحویل میدهد تا بعد از مرگ آن را همراه با متوفی ذفن کنند و او سند را به دربان بهشت نشان دهد و زمینی را که خریده است تحویل بگیرد.
علت نامگذاری
آنچه بین عوام رایج است سبب نامگذاری این فرقه به صارلیه بهشتفروشی است و میگویند که: صارت الجنة لی بالابتیاع یعنی بهشت در نتیجه این نوع معامله در اختیار من قرار گرفت.
اعتقادات
از شعائر صارلیه آن است که در آغاز هر سال قمری هر مردی که دارای همسر است میبایستی باید خروسی را بکشد و با برنج یا گندم یا طعام دیگری طبخ کند و سفره بزرگی بگستراند مردان در طرفی و زنان طرف دیگر بنشینند و شیخ ایشان بیاید و طعام حاضر در سفره را تبرک کند، آن سفره را خوان محبت نامیدهاند و چون سفره برچیده شود چراغها را خاموش کرده مردان و زنان به هم آویزند و آن شب را لیلة الکفشه خوانند زیرا کفش در لغت ایشان به معنای گرفتن است. البته پیروان این فرقه چنین امری را انکار میکنند. [۲] صارلیه معتقدند که شیخ نباید سبیل و ریش خود را بتراشد از این جهت میبایستی ریش او از دیگر ریشها بلندتر باشد و اگر بخواهد به سفر برود، ریش خود را در کیسهای قرار دهد تا باد آن را پراکنده نکند. در نزد صارلیه طلاق جایز نیست و همچنین کتاب دینی ایشان به زبان پارسی است و شغل و کارشان کشاورزی است.[۳]
تفاوت با فرقه شبک
با توجه به آن چه درباره این فرقه گزارش شده است، میتوان گفت ایشان نسبت به فرقه شبک، از اسلام فاصله بیشتری دارند چرا که پیروان شبک به پیامبری حضرت خاتم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اثنی عشر (علیهمالسلام) معتقدند در حالی که درباره این فرقه علیرغم آن که اعتقاد به پیامبری برخی از پیامبران دارند اما به این که این پیامبران کداماند، تصریح نشده است.