حسن بن احمد بن حسن ناصر (ناصر صغیر)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۷ توسط Hoosinrasooli (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شخصیت | عنوان = حسن بن احمد بن حسن ناصر(ناصر صغیر) | تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg | نام = حسن بن احمد بن حسن ناصر | نام‌های دیگر = {{فهرست جعبه افقی |ناصر صغیر |حسین }} | سال تولد = | تاریخ تولد = | محل تولد = | سال درگذشت = | تاریخ در...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
حسن بن احمد بن حسن ناصر(ناصر صغیر)
احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
نام کاملحسن بن احمد بن حسن ناصر
نام‌های دیگر
  • ناصر صغیر
  • حسین
اطلاعات شخصی
روز درگذشت368ق.
محل درگذشتبغداد
دیناسلام، شیعه
فعالیت‌ها

حسن بن احمد بن حسن ناصر، مشهور به «ناصر صغیر». عالم شیعی و نقیب علویان در بغداد. پدرش ابوالحسین احمد بن ناصر موسوی از رؤسای زمان خود و نقیب سادات در بغداد بود. دخترش «فاطمه» مادر سید رضی و سید مرتضی است. شیخ مفید کتاب احکام النساء را برای دخترش فاطمه نوشت.

معرفی اجمالی

حسن بن احمد بن حسن ناصر، مشهور به «ناصر صغیر». عالم شیعی و نقیب علویان در بغداد. در برخی از منابع نام او «حسین» ضبط شده چنان‌که نام پدر او به جای احمد، «علی» ضبط شده است. تاریخ تولد او در دست نیست اما وفات او در 368هجری در بغداد روی داد. پدرش ابوالحسین احمد بن ناصر موسوی از رؤسای زمان خود و نقیب سادات در بغداد بود. جدش «ناصر کبیر» مشهور به «اطروش» فرمانروای طبرستان بود که در 304هجری در آمل درگذشت.

برادرش «ابوجعفر محمد بن ناصر» مشهور به «صاحب قلنسوه» فرمانروای دیلم و جیلان بود. دخترش «فاطمه» مادر سید رضی و سید مرتضی است و کسی است که نزد «شیخ مفید» از احترام زیادی برخوردار بود و شیخ مفید کتاب احکام النساء را برای دخترش فاطمه نوشت. همین دخترش با ابواحمد حسین بن موسی موسوی(پدر سید مرتضی و سید رضی) ازدواج کرد، بنابراین وی (یعنی ناصر صغیر) پدر مادر «سید رضی» و سیدمرتضی علم الهدی می‌باشد. سیدمرتضی در باره پدر بزرگش ناصر صغیر می‌گوید: «پدر بزرگم را دیده‌ام و با او حشر و نشر داشتم تا این‌که در سال 362ق بعد از کناره‌گیری پدرم، مسئولیت نقابت علویان بغداد را پدر مادرم بر عهده گرفت و در 368ق در بغداد وفات یافت. او مردی نیکوکار، اهل دانش، پاک‌ طینت و دارای اخلاق پسندیده‌ای بود. در ایام «معزالدوله»(حکومت: 334 تا 356ق) چنان عظمت و هیبتی داشت که او را در همه امور مقدم می‌داشتند».

مسئولیت نقابت علویان به ویژه در بغداد که مرکز خلافت اسلامی به شمار می‌آمد، یکی از موقعیت‌های مهم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بود و کسی که به این منصب گماشته می‌شد، می‌بایست لیاقت رهبری و هدایت سادات را دارا بوده و بتواند از عهده مشکلات و اموری که به نحوی به سادات و علویان مربوط می‌شود، بر آید. موقعیت او به عنوان نقیب نقبای بغداد، حاکی از شایستگی‌های فراوان او در مدیریت و رهبری سادات است و بدیهی است چنین شخصیتی از نظر علمی نیز می‌بایست دارای مقام و منزلت ویژه‌ای بوده باشد تا بتواند در برابر انبوه مشکلات و کشمکش‌های فرقه‌ای و مذهبی که در آن زمان فزاینده بود، فائق آید. با این‌حال در هیچ‌ یک از منابع کهن، در باره میزان تحصیلات و سطح علمی او، سخنی به میان نیامده است، بنابراین با توجه به پوشیده‌ بودن حیات علمی او، امکان شناسایی اساتید و شاگردان او برای ما وجود ندارد چنان‌که از آثار تألیفی او نیز گزارشی دیده نشده است.

منابع

  • الانتصار، شریف مرتضی، تحقیق موسسه النشر الاسلامی، ص12؛
  • طبقات اعلام الشیعه، ج1ص82؛
  • عمده الطالب، ابن عنبه، ص310؛
  • الفوائد الرجالیه، ج3صص96 و97؛
  • المجدی فی انساب الطالبیین، ص155.