احمد بن محمد بن طرخان کندی جرجرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
خط ۳۰: خط ۳۰:


== شاگردان ==
== شاگردان ==
از شاگردان او «[[محمد بن محمد بن نعمان]]» معروف به «شیخ مفید»(م413ق) است که در [[امالی (کتاب)|کتاب أمالی]] خود، چند حدیث از او نقل کرده است. از شاگردی «شیخ مفید» نزد او بر می‌‏آید که وی از چهره‌‏های علمی در بغداد بوده و احتمالاً بزرگان دیگری نیز در مجلس درس او شرکت داشتند که نام و نشان آنها بر ما مخفی مانده است. از معاصران یا شاگردان دیگر او «[[نجاشی|ابوالعباس نجاشی]]»(م450ق) است که وی را از دوستان خود معرفی نموده و بر درستی [[حدیث|احادیث]] او تأکید کرده است. هم‌چنین از شاگردان با واسطه او «[[شیخ طوسی]]» (م460ق) است که در بعضی از منابع حدیثی گاهی احادیث او به‏ طور مستقیم از وی نقل می‌‏شود.  
از شاگردان او «[[محمد بن محمد بن نعمان]]» معروف به «شیخ مفید»(م413ق) است که در [[امالی (کتاب)|کتاب أمالی]] خود، چند حدیث از او نقل کرده است. از شاگردی «شیخ مفید» نزد او بر می‌‏آید که وی از چهره‌‏های علمی در بغداد بوده و احتمالاً بزرگان دیگری نیز در مجلس درس او شرکت داشتند که نام و نشان آنها بر ما مخفی مانده است. از معاصران یا شاگردان دیگر او «[[نجاشی|ابوالعباس نجاشی]]»(م450ق) است‌که وی را از دوستان خود معرفی نموده و بر درستی [[حدیث|احادیث]] او تأکید کرده است. هم‌چنین از شاگردان با واسطه او «[[شیخ طوسی]]» (م460ق) است که در بعضی از منابع حدیثی گاهی احادیث او به‏ طور مستقیم از وی نقل می‌‏شود.


== آثار ==
== آثار ==

نسخهٔ ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۸

احمد بن محمد بن طرخان کندی جرجرایی
عالمان شیعه.jpg
نام کاملاحمد بن محمد بن طرخان کندی جرجرایی
اطلاعات شخصی
سال درگذشت399 ق، ۳۸۷ ش‌، ۱۰۰۹ م
دیناسلام، شیعه
استاداناسحاق بن عبدون
شاگردانمحمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)
آثارایمان ابی طالب (علیه السلام)

احمد بن محمد بن طرخان کندی جرجرایی، (000 – حدود 399ق) ابوالحسین. وی در بغداد نزد اساتید متعددی علوم حدیث را فرا گرفت، اما اکنون از استادان او تنها «اسحاق بن عبدون» را می‏‌شناسیم که خود از «محمد بن عبدالله بن سلیمان حضرمی» روایت دارد.

معرفی اجمالی

احمد بن محمد بن طرخان کندی جرجرایی، ابوالحسین. نویسنده و محدث شیعی در اواخر قرن چهارم هجری. در‌باره اصالت خانوادگی او این اندازه روشن است‌که جد او «طرخان کندی» از رؤسای اقوام عرب بوده و چون ملزم به پرداخت مالیات نبود «طرخان» لقب گرفت. اما از این مطلب هیچ‏‌گاه نمی‌‏توان استفاده نمود که وی دارای ریشه و اصالت عربی است، زیرا «طرخان» واژه‏ای فارسی است و به رئیس قبیله‌‏ای اطلاق می‏‌گردد که پنج‏ هزار انسان زیر دست او باشند، در مقابل کلمه «بطریق» که واژه‏ای رومی است و به کسی گفته می‌‏شود که ده‏ هزار انسان زیر دست خود داشته باشد، چنان‌که «قومس» نیز به کسی گفته می‌‏شود که دویست نفر را در اختیار داشته باشد. این موضوع، با توجه به این‌که نام او در منابع رجالی به صورت «ابوالحسن احمد بن محمد جرجانی» نیز آمده است، احتمال غیر عربی‏ بودن وی را بیشتر تقویت می‏‌کند.

در‌باره تاریخ ولادت و وفات او گزارشی در منابع نیامده است. از نسبت «جرجرایی»(بر وزن قه‌قرایی) استفاده می‌‏شود که محل تولد او در ناحیه پایین ‏دست نهروان بین واسط و بغداد بوده است. به گفته نجاشی شخصی معروف به «ابن ابی‌‏العباس»، وی را به دلیل این‌که از علویان بود، به قتل رسانده است، اما تاریخ این حادثه روشن نیست. بنابراین در‌باره ولادت و وفات او زمان دقیقی نمی‌‏توان ارائه داد، ولی با توجه به این‌که وی از اساتید «شیخ مفید» (م413ق) بوده است می‏‌بایست وفات او تقریبا در اواخر قرن چهارم روی داده باشد. وی ظاهرا دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و پس از آن برای کسب علوم و معارف دینی به بغداد آمد و آن‌جا را مسکن دائمی خود قرار داد.

اساتید

وی در بغداد نزد اساتید متعددی علوم حدیث را فرا گرفت، اما اکنون از استادان او تنها «اسحاق بن عبدون» را می‏‌شناسیم که خود از «محمد بن عبدالله بن سلیمان حضرمی» روایت دارد.

شاگردان

از شاگردان او «محمد بن محمد بن نعمان» معروف به «شیخ مفید»(م413ق) است که در کتاب أمالی خود، چند حدیث از او نقل کرده است. از شاگردی «شیخ مفید» نزد او بر می‌‏آید که وی از چهره‌‏های علمی در بغداد بوده و احتمالاً بزرگان دیگری نیز در مجلس درس او شرکت داشتند که نام و نشان آنها بر ما مخفی مانده است. از معاصران یا شاگردان دیگر او «ابوالعباس نجاشی»(م450ق) است‌که وی را از دوستان خود معرفی نموده و بر درستی احادیث او تأکید کرده است. هم‌چنین از شاگردان با واسطه او «شیخ طوسی» (م460ق) است که در بعضی از منابع حدیثی گاهی احادیث او به‏ طور مستقیم از وی نقل می‌‏شود.

آثار

از تألیفات او کتاب «ایمان ابی طالب (علیه السلام)» معرفی شده است.

منابع

  1. رجال نجاشی، ص87 شماره 210؛
  2. وسایل الشیعه(اسلامیه)، ج8ص607 حدیث7؛
  3. مستدرک الوسایل، ج9ص132 حدیث 10460؛
  4. تهذیب المقال، ج3ص398 شماره 208؛
  5. طبقات اعلام الشیعه، ج1ص40؛
  6. تاج العروس، زبیدی، ذیل ماده طرخان.