پرش به محتوا

جنبش عدم تعهد

از ویکی‌وحدت
(تغییرمسیر از جنبش غیرمتعهدها)
جنبش عدم تعهد
نام رویدادجنبش عدم تعهد
تاریخ رویداد1961 م
مکان رویداد
  • بلگراد یوگسلاوی
عوامل
  • کشورهای غیر متعهد به بلوک شرق و بلوک غرب
دلیل اهمیت
  • احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاکمیت سرزمین یکدیگر
  • عدم تجاوز
  • عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر
  • عدالت و نفع متقابل
  • همزیستی مسالمت‌آمیز
پیامدها
  • احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی
  • کاهش تشنج در روابط بین‌المللی
  • مخالفت با پیوستن به اتحادیه‌های نظامی
  • پشتیبانی از منشور سازمان ملل متحد
  • خودمختاری و آزادی همه ملت‌ها از بند استعمار
  • همکاری مثبت بین‌المللی
  • حل مسألمت‌آمیز اختلافات
  • مبارزه با نژادپرستی
  • لزوم خلع سلاح با نظارت بین‌المللی و امضای قرارداد خلع سلاح از سوی قدرت‌های بزرگ
  • مداخله نکردن در امور داخلی دیگر کشورها
  • ایجاد سنتزی از ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم برای گسترش روابط با کشورهای جهان سوم
  • مبارزه با عقب‌ماندگی
  • سیاست عدم وابستگی

جنبش عدم تعهد، (Non-Aligned Movement)، یک سازمان بین‌المللی و بین‌ دولتی است که در دوران جنگ سرد توسط جمعی از کشورهای تازه استقلال‌یافته جهان سوم با هدف مبارزه با هر نوع استعمار، استثمار و امپریالیسم بلوک شرق به رهبری شوروی سابق (روسیه) با اندیشۀ کمونیسم، و بلوک غرب به سردمداری آمریکا با تفکر اقتصاد سرمایه‌داری و لیبرال دمکراسی، و با هدف احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی، کاهش تشنج در روابط بین‌المللی، مخالفت با پیوستن به اتحادیه‌های نظامی، پشتیبانی از منشور سازمان ملل متحد، خودمختاری و آزادی همۀ ملت‌ها از بند استعمار همکاری مثبت بین‌المللی، حل مسألمت‌آمیز اختلافات، مبارزه با نژادپرستی، لزوم خلع سلاح با نظارت بین‌المللی و امضای قرارداد خلع سلاح از سوی قدرت‌های بزرگ، مداخله نکردن در امور داخلی دیگر کشورها، ایجاد سنتزی از ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم برای گسترش روابط با کشورهای جهان سوم، مبارزه با عقب‌ماندگی، و سیاست عدم وابستگی، و با ایده و ابتکار یوسیپ بروز تیتو رئیس‌جمهور یوگسلاوی، قوام نکرومه رئیس‌جمهور غنا، جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور مصر، جواهر لعل نهرو نخست‌وزیر هند و احمد سوکارنو رئیس‌جمهور اندونزی ایجاد شد. در این میان، ایران به دلیل پیوستن رژیم پهلوی به پیمان نظامی بغداد نتوانست در نخستین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد، بلگراد ۱۹۶۱ م، حضور یابد و در سال ۱۳۵۷ ش، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ششمین نشست سران جنبش عدم تعهد در هاوانا، ایران براساس آموزه‌های اصلی امام خمینی، یعنی دکترین «نه شرقی نه غربی» که به اندیشۀ عدم تعهد نزدیک بود، به عضویت این سازمان درآمد. مهم‌ترین اقدام حمایتی جنبش غیرمتعهدها در قبال کشورمان تلاش برای محکوم نشدن ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود و در نشست‌های شورای حکام آژانس که به منظور بررسی فعالیت‌های هسته‌ای ایران برگزار شد، غیرمتعهدها با موضع‌گیری خود از این شورا خواستند به دور از فشارهای سیاسی به بررسی دقیق وضع تسلیحاتی همه کشورهای عضو بپردازد.

تاریخچه

در سال‌های دهۀ پنجاه میلادی تقابل دو ایدئولوژی لیبرالیسم و کمونیسم پدیده‌ای غالب بود. در این دوره رقابت میان آمریکا به‌عنوان رهبر بلوک غرب که باورمندان به اقتصاد سرمایه‌داری و لیبرال دمکراسی را دربر می‌گرفت از یک‌سو و شوروی به‌عنوان رهبر بلوک شرق و باورمندان کمونیسم ازسوی دیگر در تمامی عرصه‌ها در نهایت شدت و حدت جریان داشت. مسکو و واشنگتن هر یک، کشورهای همسو با خود را گردآورده، با تشکیل بلوک‌های سیاسی به رویارویی با اردوگاه طرف مقابل دست زده بودند. دو ابرقدرت به این امر بسنده نکرده و می‌کوشیدند با ایجاد پیمان‌های نظامی و کمک‌های اقتصادی نفوذ خود را در میان کشورهای جهان سوم به‌ویژه کشورهای نو استقلال‌یافته و تازه رهاشده از چنگال استعمار گسترش دهند، امری که به هیچ عنوان مطلوب این کشورها نبود. آنانکه به تازگی پس از یک مبارزۀ سخت با استعمارگران توانسته بودند استقلال خویش را بازیابند پیوستن به یکی از دو بلوک شرق و غرب را به معنای استقرار مجدد سلطه ابرقدرت‌ها می‌دانستند. بر این اساس، جریان سومی پیدا شد که ازسوی کریشنامنون سیاستمدار هندی طی اجلاسی در سازمان ملل متحد در سال 1953 م، به عدم تعهد موسوم گشت. جریانی که چنانچه از نامش پیداست بر عدم تعهد به دو بلوک شرق و غرب تأکید نموده، خط مشی مستقلانه‌ای را در عرصۀ بین‌المللی دنبال می‌کرد. ایده تشکیل این جنبش تا حد زیادی به ابتکار یوسیپ بروز تیتو رئیس‌جمهور یوگسلاوی، قوام نکرومه رئیس‌جمهور غنا، جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور مصر، جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند و احمد سوکارنو رئیس‌جمهور اندونزی شکل گرفته بود. مقدمات شکل‌گیری این جنبش در اجلاس کشورهای آسیایی آفریقایی در باندونگ اندونزی در سال 1955 م، فراهم گردید و نهایتاً در سال 1961 م، در بلگراد یوگسلاوی به‌طور رسمی اعلام موجودیت کرد.

ارکان

جنبش عدم تعهد به لحاظ ساختاری با دیگر سازمان‌های بین‌المللی میان دولتی متفاوت بوده، حتی فاقد شخصیت حقوقی بین‌المللی است. این سازمان فاقد دبیرخانه دائمی و اعضا مکلف به پرداخت حق عضویت به آن نیستند و کشورها تنها در دورۀ ریاست خود بر این تشکل هزینه‌های مربوط به آن را عهده‌دار می‌گردند. با این وجود این سازمان دربرگیرنده تجمعاتی چند در سطوح گوناگون و گروه‌های مختلف می‌باشد که می‌توان آنها را به نوعی ارکان این نهاد به حساب آورد.

  • اجلاس سران: اجلاس سران بالاترین و عالی‌ترین گردهمایی جنبش عدم تعهد به‌شمار می‌آید که معمولا هر سه سال یکبار در پایتخت یکی از کشورهای عضو برگزار می‌شود و آن کشور از آن پس میزبانی ریاست جنبش را برعهده می‌گیرد. با توجه به فقدان دبیرخانه دائمی جنبش عدم تعهد کشوری که مسئولیت ریاست آن را عهده‌دار می‌شود الزاماً باید بخش عمدهای از وظایف وزارت خارجه خود را به جنبش عدم تعهد اختصاص دهد.
  • کنفرانس وزرا: کنفرانس وزرای امور خارجۀ عضو جنبش عدم تعهد به منظور پیگیری و اجرای مصوبات و تصمیمات اجلاس سران، 18 ماه پس از اجلاس سران برگزار می‌شود. در اجلاس وزرا همچنین موضوعاتی که از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند مورد بررسی قرار می‌گیرند.
  • دفتر هماهنگی: با توجه به عدم وجود تشکیلات منظم و ستادی در جنبش عدم تعهد، به منظور استمرار فعالیت‌های جنبش و ایجاد هماهنگی بین جنبش و سازمان ملل متحد، رکن جدیدی تحت عنوان دفتر هماهنگی در نیویورک تشکیل شد که در دو سطح نمایندگان دائم کشورهای عضو در سازمان ملل و وزرای خارجه اعضای جنبش به فعالیت می‌پردازند.
  • اجلاس فوق‌العاده وزرا: در صورت لزوم به پیشنهاد دفتر هماهنگی جنبش عدم تعهد، اجلاس فوق‌العاده وزرای خارجه جنبش به منظور بررسی یک موضوع خاص تشکیل می‌گردد که در این صورت دستورکار اجلاس وزرای خارجه صرفاً محدود به موضوع مورد نظر خواهد بود. افزون بر این چهار رکن، ارکان دیگری شامل:
  1. اجلاس وزرا در حاشیه اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک؛
  2. اجلاس وزرای خارجه دفتر هماهنگی؛
  3. تروئیکا؛
  4. کمیتۀ دائم همکاری‌های اقتصادی؛
  5. گروه‌های هماهنگی بین کشورها؛
  6. اجلاس‌های وزرا برای همکاری‌های بین‌المللی در زمینه‌های مختلف؛
  7. کمیتۀ هماهنگی مشترک جنبش عدم تعهد و گروه 77؛
  8. گروه کشورهای عضو عدم تعهد در شورای امنیت؛
  9. گروه‌های کاری، گروه‌های تماس، نیروی اقدام و کمیته‌های جنبش عدم تعهد نیز وجود دارند که در راستای پیگیری اهداف و مصوبات اعضا و به‌طور کلی پیشبرد امور جنبش عدم تعهد فعالیت می‌کنند.

اصول

اصول پنج‌گانه در توافق میان هند و چین در سال 1954 م، نمود یافته و ازسوی جنبش عدم تعهد نیز مورد پذیرش قرار گرفت. وجود چنین دیدگاه‌هایی میان این کشورهای نو استقلال یافته، نشست‌هایی را میان مقامات آنها موجب شد. در این بین نشست کشورهای آسیایی، آفریقایی در باندونگ اندونزی در سال 1955 م، نقطۀ عطفی به‌شمار می‌آید. در نشست باندونگ زمینه‌های ایجاد جنبش عدم تعهد فراهم شد و سرانجام این نهاد در سال 1961 م، در نشست بلگراد در یوگسلاوی موجودیت یافت.

  • احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاکمیت سرزمین یکدیگر؛
  • عدم تجاوز؛
  • عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر؛
  • عدالت و نفع متقابل؛
  • همزیستی مسالمت‌آمیز.

اهداف

  • احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی؛
  • کاهش تشنج در روابط بین‌المللی؛
  • مخالفت با پیوستن به اتحادیه‌های نظامی؛
  • پشتیبانی از منشور سازمان ملل متحد؛
  • خودمختاری و آزادی همۀ ملت‌ها از بند استعمار؛
  • همکاری مثبت بین‌المللی؛
  • حل مسألمت‌آمیز اختلافات؛
  • مبارزه با نژادپرستی؛
  • لزوم خلع سلاح با نظارت بین‌المللی و امضای قرارداد خلع سلاح از سوی قدرت‌های بزرگ؛
  • مداخله نکردن در امور داخلی دیگر کشورها؛
  • ایجاد سنتزی از ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم برای گسترش روابط با کشورهای جهان سوم؛
  • مبارزه با عقب‌ماندگی؛
  • سیاست عدم وابستگی[۱].

اعضا

جمهوری اسلامی ایران و جنبش عدم تعهد

ایران به دلیل پیوستن رژیم پهلوی به پیمان نظامی بغداد نتوانست در نخستین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد، بلگراد ۱۹۶۱ م، حضور یابد و از آن تاریخ به بعد نیز مسألۀ عضویت ایران در این جنبش مطرح نشد. در سال ۱۳۵۷ ش، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ششمین نشست سران جنبش عدم تعهد در هاوانا، ایران به عضویت این سازمان درآمد. جمهوری اسلامی ایران براساس آموزه‌های اصلی امام خمینی، یعنی دکترین «نه شرقی نه غربی» که به اندیشۀ عدم تعهد نزدیک است، ترجیح می‌دهد این جنبش با حفظ استقلال عملی و پویایی موضع‌گیری، به بازنگری در متن معادلات جهانی مبادرت ورزد. این، فصل مشترک مواضع و سخنرانی‌های مسئولان ایران در نشست‌های متعدد سران و وزیران خارجه کشورمان از سال ۱۳۵۷ ش، تاکنون بوده است.

شاید بتوان گفت جنبش عدم تعهد یکی از مفیدترین سازمان‌های بین‌المللی است که ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت آن درآمده است. پس از تثبیت اوضاع سیاسی کشور از سال ۱۳۶۰ ش، ایران بر حضور خود در این جنبش افزود و این جنبش نیز متقابلا اقدامات مثبتی به سود ایران انجام داد که از آن جمله می توان به تلاش برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق، محکوم کردن حملۀ آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران در تیر ۱۳۶۷ ش، حمایت از اجرای قطعنامه ۵۹۸ و سایر موضع گیری‌هایی که با سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران انطباق داشته‌اند، اشاره کرد. موضوعاتی چون فلسطین، مخالفت با مذهب‌ستیزی و نژادپرستی، تقاضا برای گشودن بازار کشورهای شمال به روی صادرات کشورهای جنوب از جمله این اقدامات بوده است. مهم‌ترین اقدام حمایتی جنبش غیرمتعهدها در قبال کشورمان تلاش برای محکوم نشدن ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده است. در نشست‌های شورای حکام آژانس که به منظور بررسی فعالیت‌های هسته‌ای ایران برگزار شده است غیرمتعهدها با موضع‌گیری خود از این شورا خواسته‌اند به دور از فشارهای سیاسی به بررسی دقیق وضع تسلیحاتی همۀ کشورهای عضو بپردازد.

این جنبش همچنین در پایان چهاردهمین نشست سران در هاوانا در بیانیۀ جداگانه‌ای ضمن حمایت از فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، پیوستن رژیم صهیونیستی را به معاهدۀ منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان پی تی) خواستار شد. در نگاه کلی می‌توان گفت با پیوستن ایران به این جنبش، اندیشه حمایت از تبدیل جنبش به یک سازوکار تأثیرگذار در معادلات جهانی تقویت شده است؛ به‌ویژه آنکه جمهوری اسلامی ایران به همراه کوبا، مالزی و آفریقای جنوبی در ردیف چهار کشور پیشرو در زمینۀ بیداری غیرمتعهدها قرار دارد که از زمان پیوستن به این سازمان همواره به ضرورت عملی شدن خواسته‌های جنبش اهتمام و بر آن تأکید کرده است[۳].

اجلاس‌ها

  • اجلاس اول، یوگسلاوی
  • اجلاس دوم، مصر
  • اجلاس سوم،‌ زامبیا
  • اجلاس چهارم، الجزایر
  • اجلاس پنجم، سریلانکا
  • اجلاس ششم، کوبا
  • اجلاس هفتم، هند
  • اجلاس هشتم، زیمبابوه
  • اجلاس نهم، یوگسلاوی
  • اجلاس دهم، اندونزی
  • اجلاس یازدهم، کلمبیا
  • اجلاس دوازدهم، آفریقای جنوبی
  • اجلاس سیزدهم،‌ مالزی
  • اجلاس چهاردهم، کوبا
  • اجلاس پانزدهم، مصر
  • اجلاس شانزدهمین، ایران

اجلاس اول، یوگسلاوی

نخستین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در 6 سپتامبر 1961 م، در بلگراد تشکیل شد. بنابر شرایطی که برای شناخت کشورهای غیرمتعهد تعیین شده بود از 25 کشور برای شرکت در کنفرانس دعوت به عمل آمد. جو بین‌المللی آن زمان، دورۀ جنگ سرد و تشدید تشنجات بین‌المللی، بیم برخورد بلوک‌ها و آغاز جنگ جهانی سوم را به وجود آورده بود، لذا تاکید کنفرانس بیشتر بر حفظ صلح و امنیت جهانی و رفع اختلافات از طریق صلح و همکاری بین‌المللی بود. اکثریت شرکت‌کنندگان را کشورهای تازه استقلال‌یافته با خاطرات تلخ از استعمار غرب تشکیل می‌دادند. به همین دلیل نسبت به غرب بدبین بوده و بیشتر به شرق تمایل داشتند.

جلاس دوم، مصر

دومین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد از 5 تا 10 اکتبر 1964 م، در قاهره پایتخت مصر تشکیل شد. در این کنفرانس سران 47 کشور شرکت کرده بودند. اغلب اعضای جدید را کشورهای تازه استقلال‌یافته تشکیل می‌دادند. هدف اصلی کنفرانس بررسی بحران‌های جهانی و چگونگی یافتن راهی جهت تامین و استقرار صلح بود.

اجلاس سوم،‌ زامبیا

با آنکه قرار بود کنفرانس سران عدم تعهد هر سه سال یک بار تشکیل شود، اما به علت اوضاع و احوال جهانی، سومین کنفرانس سران جنبش عدم تعهد شش سال بعد از اجلاس دوم یعنی از هشتم تا دهم سپتامبر 1970 م، در لوزاکا پایتخت زامبیا با شرکت 53 کشور عضو تشکیل شد. این کنفرانس ضمن پرداختن به مسائل مربوط به حفظ صلح و امنیت بین‌المللی بر ضرورت استقلال کلیۀ ملل به‌خصوص مستعمرات پرتغال در جنوب آفریقا تاکید کرد. در زمینۀ مسائل اقتصادی از افزایش شکاف بین کشورهای غنی و فقیر اظهار تأسف شد و تنزل سهم کشورهای در حل توسعه در زمینۀ صادرات طی دهه‌های 50 و 60 میلادی مورد توجه قرار گرفت.

اجلاس چهارم، الجزایر

چهارمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد از 5 تا 9 سپتامبر 1973 م، در الجزیره تشکیل شد. شرکت‌کنندگان در این کنفرانس 75 کشور بودند و مصوبات آن در زمینۀ مسائل سیاسی از جمله تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی، رودزیا، کامبوج، کره، حقوق دریاها و مواد مخدر بود. در زمینۀ مسائل اقتصادی به موضوعاتی چون روابط کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، انتقال تکنولوژی و سیستم بین‌المللی مالی و پولی توجه داشت.

اجلاس پنجم، سریلانکا

پنجمین کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در کلمبو پایتخت سریلانکا از تاریخ 16 تا 19 اوت 1976 م، برگزار شد. 86 کشور به‌عنوان عضو، 9 کشور و 12 سازمان بین‌المللی به‌عنوان ناظر و 7 کشور به‌عنوان میهمان در این کنفرانس شرکت داشتند. اختلاف نظرهایی که از قبل در جنبش عدم تعهد موجود بود از این کنفرانس شکل روشن‌تری به خود گرفت و به‌طور کلی کشورهای شرکت‌کننده به دو گروه تندرو یا مترقی و میانه‌رو یا معتدل تقسیم شدند. اگر چه تعداد کشورهای میانه‌رو که بیشتر طرفدار غرب بودند زیادتر بود ولی فعالیت سازمان‌یافته گروه‌های تندرو تاثیر زیادی بر مصوبات کنفرانس گذاشت. با این همه تصمیمات کنفرانس کلمبو را می‌توان نسبتا معتدل و به دور از تندروی دانست. در این اجلاس بر سر تصاحب کرسی‌های دفتر هماهنگی جنبش عدم تعهد که تعداد آن از 17 عضو به 25 عضو افزایش یافته بود رقابت شدیدی درگرفت.

اجلاس ششم، کوبا

ششمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد 4 الی 9 سپتامبر در هاوانا پایتخت کوبا، با حضور 94 کشور عضو، 20 کشور و سازمان ناظر و 18 کشور و سازمان میهمان در حالیکه چند ماه بیشتر پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود برگزار شد، مراحل نهایی عضویت جمهوری اسلامی ایران در جنبش پایان یافت و جمهوری اسلامی ایران رسما به عضویت این جنبش درآمد. در این اجلاس موضوعاتی همچون اوضاع در خاورمیانه، پیشنهاد اخراج مصر از جنبش، به خاطر امضای قرارداد صلح کمپ دیوید با اسرائیل، عضویت کامبوج و اوضاع اقتصادی بین‌المللی مورد بحث قرار گرفت. در این اجلاس وقتی پیشنهاد پشتیبانی از خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران علیه آمریکا مطرح شد، تعدادی از کشورها تأکید کردند که بایستی تجاوزات آمریکا به ایران و دخالت نظامی شوروی در افغانستان هر دو با هم در جلسات جنبش مطرح و بررسی شود. بندهای 139، 140 و 141 بیانیۀ پایانی این ششمین اجلاس سران عدم تعهد به‌طور کلی به ایران اختصاص یافت و در آنها نسبت به پیروزی تاریخی انقلاب مردم ایران در سرنگون کردن رژیم پیشین و ایجاد امیدواری برای تمام مردم جهان در به دست‌آوردن آزادی و تحکیم استقلال، ابراز مسرت و خشنودی شد. همچنین در بیانیۀ پایانی اجلاس‌ هاوانا، از قطع روابط ایران با اسرائیل و آفریقای جنوبی و نیز خروج ایران از پیمان سنتو استقبال به‌عمل آمد. در اجلاس هاوانا، پیشنهاد عراق برای میزبانی اجلاس هفتم سران یعنی بعد از کوبا مورد تصویب قرار گرفت.

اجلاس هفتم، هند

هفتمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از 7 الی 11 مارس 1983 م، در دهلی نو پایتخت هند، با حضور 100 کشور عضو، 15 کشور و سازمان ناظر و 25 کشور و سازمان میهمان برگزار شد. یک سال و نیم پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، وزارت امور خارجۀ کشورمان خواستار تغییر محل برگزاری اجلاس شد و تهدید کرد در صورت برگزاری در عراق در اجلاس مذکور شرکت نخواهد کرد و ریاست دوره‌ای عدم تعهد را به رسمیت نخواهد شناخت. جمهوری اسلامی ایران تلاش‌های دیپلماتیک بسیاری را برای ترغیب کشورهای عضو مصروف داشت. عراق نیز متقابلا اقدامات بسیاری را برای جلب توجه کشورها به برگزاری اجلاس در این کشور به‌عمل آورد از جمله اینکه اقدام به احداث ساختمان و مجموعه‌ای با هزینه‌ای بالغ بر یک میلیارد دلار کرد.

این کشور حتی پیش‌نویس بیانیۀ پایانی اجلاس را به سه زبان تهیه و پرچم کشورهای عضو جنبش را در بغداد به اهتزاز درآورده بود. ولی با ورود نیروهای ایران به خاک عراق در عملیات رمضان، ژوئیه 1982، و متعاقب آن حملۀ هوایی جنگنده‌های ایران به بغداد وضعیت جدیدی به‌وجود آمد. با توجه به نزدیک بودن زمان برگزاری اجلاس سپتامبر 1982، فیدل کاسترو رهبر کوبا در ماه اوت پیشنهاد تشکیل اجلاس وزرای جنبش عدم تعهد و تعیین محل دیگری برای برگزاری هفتمین اجلاس سران را مطرح کرد. با توجه به حوادث فوق و پیگیری‌های جمهوری اسلامی ایران، موضوع تغییر محل اجلاس سران از بغداد به‌جای دیگر به‌صورت جدی مورد توجه قرار گرفت و نهایتا محل کنفرانس از بغداد به دهلی نو تغییر یافت.

اجلاس هشتم، زیمبابوه

هشتمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، 1 الی 6 سپتامبر 1986 م، در حراره پایتخت زیمبابوه با حضور 101 کشور آغاز به کار کرد. این اجلاس با حضور امام خامنه‌ای، ریاست‌جمهوری وقت در حالی که خانم ایندریا گاندی ریاست اجلاس را به عهده داشت، برگزار شد. یکی از بحث‌‌انگیزترین موضوعات مطرح شده در این اجلاس مسأله جنگ ایران و عراق بود. هیئت جمهوری اسلامی ایران در این اجلاس با موفقیت توانست از تصویب بیانیه‌ای که به ابتکار کشورهای عرب حامی عراق تنظیم شده و خواستار توقف بدون قید و شرط جنگ بود جلوگیری کند. در آن زمان هنوز بخشی از خاک ایران در تصرف عراق بود.

اجلاس نهم، یوگسلاوی

نهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، 4 الی 7 سپتامبر 1989 م، بلگراد با حضور 102 کشور برگزار شد. این دومین بار بود که ریاست اجلاس سران عدم تعهد به یوگسلاوی می‌رسید. برگزاری این اجلاس مصادف با تحولات عمده در نظام دو قطبی جهان و از بین رفتن جنگ سرد بود. با توجه به وضعیت جدید، اعضای جنبش در خصوص نحوۀ اداره و ادامۀ کار آن دچار اختلاف شده بودند. عده‌ای با استناد به اینکه قطب بندی‌های دوران جنگ سرد از میان رفته و جنبش، فلسفه‌ وجودی خود را از دست داده است، پیشنهاد تغییر نام یا ادغام آن با گروه 77 را مطرح می‌کردند در حالیکه جمع کثیری از اعضا ضمن تایید ایجاد تغییرات در صحنۀ بین‌المللی معتقد بودند که جنبش، زنده است و برای تحقق اهداف خود راه درازی در پیش دارد.

یوگسلاوی در مقام رئیس در این اجلاس تلاش کرد موضوعات اساسی در اسناد از جمله مباحث مربوط به استعمار و استعمارزدایی و برقراری نظام نوین اطلاعات و ارتباطات را از دستور کار حذف کند که با تلاش کشورهای چپ از جمله کوبا مجددا به آن اضافه شد. در این اجلاس نهم از سوی طرفداران دو ایده مذکور بحث‌های زیادی صورت گرفت، ولی در نهایت در این اجلاس کشورهای عضو تصمیم گرفتند ضمن پایبندی به اصول جنبش، به فعالیت‌های دسته‌جمعی خود ادامه داده و در گسترش همکاری با کشورهای توسعه یافته تلاش کنند.

اجلاس دهم، اندونزی

دهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد ، 1 الی 6 سپتامبر 1992 م، در جاکارتا پایتخت اندونزی با حضور 108 کشور آغاز به کار کرد. از جمهوری اسلامی ایران، هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور وقت کشورمان در راس هیئتی شرکت کرد. مهمترین موضوع بحث در این اجلاس، موضوع تغییر نظام حاکم بر روابط بین‌الملل و چگونگی برخورد جنبش با آن بود. نتیجۀ مباحث مذکور حاکی از آن بود که جنبش عدم تعهد نه تنها موفق به حفظ هویت و ماهیت خویش گردیده بلکه با گذار از این دورۀ بحرانی آماده رویارویی و مواجهه با چالش‌های جدید در جهان شده است.

از این نظر اجلاس دهم را می‌توان یک مقطع مهم در تاریخ جنبش عدم تعهد به حساب آورد چرا که جنبش به دلیل اجماع نظر میان کشورهای عضو در خصوص ضرورت تداوم حیات خود و ارتقای نقش آن در عرصۀ بین‌المللی، هویت وجودی خود را در دوران پس از جنگ سرد بازیافت. مهمترین مسائل منطقه‌ای مطرح شده در این اجلاس عبارت بودند از: مسائل مربوط به آسیای جنوب شرقی، افغانستان، درگیری اعراب و اسرائیل، لبنان، بوسنی و هرزگوین، آفریقای جنوبی، قاچاق مواد مخدر، تروریسم، استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌‌ای، همکاری بین‌المللی اقتصادی برای توسعۀ محیط زیست.

اجلاس یازدهم، کلمبیا

یازدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از تاریخ 14 الی 20 اکتبر 1995 م، در شهر کارتاهنا در کلمبیا با حضور 109 کشور برگزار شد. این اجلاس علاوه بر بیانیۀ پایانی خود یک بیانیه در خصوص آنکتاد و یونیدو صادر کرد و در طول اجلاس مسائل متعددی مورد بررسی قرار گرفت که اهم آنها عبارتند از: تجدید ساختار سازمان ملل، خاتمۀ دوران جنگ سرد و مشکلات اقتصادی و اجتماعی موجود در جهان سوم، خلع سلاح و امنیت بین‌المللی، همکاری بین‌المللی برای توسعه، ضرورت برخورد مناسب جنبش، با تحولات بین‌المللی، همکاری‌های اقتصادی و تروریسم.

اجلاس دوازدهم، آفریقای جنوبی

دوازدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از تاریخ 29 آگوست لغایت 3 سپتامبر 1998 م، در شهر دوربان آفریقای جنوبی با حضور 114 کشور به ریاست آقای نلسون ماندلا برگزار شد. در این اجلاس بلاروس به‌عنوان عضو جدید جنبش عدم تعهد پذیرفته شد. ریاست کمیتۀ سیاسی اجلاس به عهده ظریف، معاون امور بین‌الملل وزارت امور خارجه کشورمان بود. مهمترین موضوعاتی که در این اجلاس مورد بررسی قرار گرفت و در بیانیۀ نهایی گنجانده شد عبارت بود از: نقش جنبش عدم تعهد، گفت‌ وگوی بین تمدن‌ها، تجدید ساختار سازمان ملل، وضعیت مالی سازمان ملل، تروریسم، بدهی‌های خارجی، محیط زیست و توسعه، علوم و تکنولوژی، همکاری‌های جنوب، کشورهای کمتر توسعه یافته، نژادپرستی، تبعیض نژادی و مواد مخدر.

اجلاس سیزدهم،‌ مالزی

سیزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از تاریخ 20 الی 25 فوریه 2003 م، در شهر کوالالامپور مالزی با حضور 16 کشور برگزار شد. با انصراف بنگلادش که در اجلاس قبلی به‌عنوان میزبان اجلاس بعدی انتخاب شد و سپس انصراف اردن از برگزاری اجلاس سران، اجلاس مزبور در مالزی برگزار شد. این اجلاس با حضور سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت کشورمان در راس هیئتی از ایران برگزار شد. این اجلاس نخستین اجلاس سران عدم تعهد بعد از واقعۀ یازدهم سپتامبر بود و لذا موضوع تروریسم به یکی از مباحث عمده اجلاس سیزدهم تبدیل شد. از آنجا که اجلاس کوالالامپور یک ماه پیش از حملۀ آمریکا به عراق و در بحبوحۀ مباحث شورای امنیت سازمان ملل در خصوص عراق برگزار شد، به‌طور طبیعی مسأله عراق از اصلی‌ترین موضوعات مطرح در سخنرانی سران کشورهای شرکت‌کننده در اجلاس بود.

اجلاس چهاردهم، کوبا

چهاردهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از تاریخ 12 الی 16 سپتامبر 2006 م، در هاوانا پایتخت کوبا با حضور 58 کشور سطح سران برگزار شد. پیش از برگزاری اجلاس چهاردهم سران در کوبا، اجلاس وزرای امور خارجه دفتر هماهنگی عدم تعهد در کوالالامپور و به ریاست کشور مالزی به‎عنوان رئیس اجلاس سیزدهم در خرداد ماه 1385 ش، مطابق می 2006 م، برگزار شد. دو روز نخست آن در جلسات کارشناسان ارشد، به تدوین پیش‌نویس بیانیۀ نهایی اجلاس سران اختصاص یافت. اعلامیه پوتراجایا، بیانیۀ فلسطین، بیانیۀ مربوط به فعالیت‌های هسته‌‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران و بیانیه ابراز همدردی با قربانیان زلزله در اندونزی صادر شد.

صدور بیانیه جداگانه در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌‌ای جمهوری اسلامی ایران، مهمترین موضوع مورد توجه رسانه‌های گروهی در این اجلاس بود و پیوستن دو کشور دومینیکا و آنتیگوا باربودا به جنبش عدم تعهد، اختلاف مصر و لیبی برای میزبانی اجلاس بعدی سران، اختلاف الجزایر و صحرا در خصوص بندهای مربوط به مسأله صحرا و بالاخره اختلاف پاکستان و افغانستان و هند در خصوص پاراگراف‌های مربوط به فعالیت گروه‌های تروریستی در مناطق مرزی جنوب و شرق افغانستان از دیگر نکات قابل ذکر در این اجلاس بود. تلاش لیبی برای جلوگیری از تصویب میزبانی مصر بی‌نتیجه ماند، اما بندهای مربوط به صحرا و دو پاراگراف مربوط به افغانستان در بیانیۀ پایانی اجلاس در هلال () باقی ماند و تصمیم‌گیری در خصوص آنها به اجلاس سران در هاوانا موکول شد.

اجلاس پانزدهم، مصر

اجلاس سران جنبش عدم تعهد، 11 الی 16 جولای 2009 م، مطابق با 20 الی 25 تیرماه 1388 ش، در شرم‌الشیخ مصر با حضور 107 کشور از 118 کشور عضو و 7 سازمان بین‌المللی و منطقه‌ای به‌عنوان ناظر و 29 کشور و 14 سازمان بین‌المللی و منطقه‌ای به‌عنوان میهمان برگزار شد. از این میان 40 کشور در سطح رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر و معاون رئیس‌جمهور شرکت کردند. دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس شصت و سومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل نیز در این اجلاس شرکت داشتند. اجلاس پانزدهم سران به درخواست آرژانتین و شورای صلح جهانی برای عضویت ناظر در جنبش عدم تعهد پاسخ مثبت داد.

ریاست هیئت جمهوری اسلامی ایران در این اجلاس بر عهدۀ منوچهر متکی وزیر خارجۀ وقت قرار داشت. در پایان اجلاس 7 سند مشتمل بر سند نهایی اجلاس، اعلامیه سران شرم‌الشیخ، اعلامیۀ روز بین‌المللی نلسون ماندلا، اعلامیۀ ضرورت پایان بخشیدن تحریم‌های مالی، تجاری و اقتصادی آمریکا علیه کوبا، اعلامیۀ فلسطین، طرح عمل جنبش عدم تعهد، 2009 م الی 2012 م، و گزارش گزارشگر اجلاس به تصویب رسید. اجلاس پانزدهم سران پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران برای میزبانی شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در سال 1391 ش، مطابق با 2012 م، را به تصویب رساند. بر این اساس جمهوری اسلامی ایران به مدت 9 سال تا سال 1397 ش، مطابق با 2018 م، عضو تروئیکای جنبش بوده و از سال 1391 ش، تا 1394 م، ریاست دوره‌ای جنبش عدم تعهد را بر عهده خواهد داشت. در پانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در شرم الشیخ مصر، تیرماه 1388 م، پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران برای میزبانی شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد برای سال 1391 ش، به تصویب رسید[۴].

اجلاس شانزدهم

شانزدهمین اجلاس سران کشور عضو جنبش عدم تعهد در شهریوماه 1391 ش، در تهران برگزار و ریاست سه ساله این مجموعه از مصر به ایران واگذار شد. تهران برای برگزاری این اجلاس برای چند روز تعطیل اعلام شد تا میزبانی از سران و مقامات ارشد بیش از 100 کشور جهان به خوبی برگزار شود. استقبال خوب سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد از نشست تهران پاسخ مناسبی به تلاش‌های آمریکا و اسرائیل برای انزوای سیاسی ایران بود. بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد به رغم پیام‌های مخالفت آمریکا، اسرائیل و کانادا برای حضور در این اجلاس به تهران آمد.

در این اجلاس برای نخستین بار پس از انقلاب اسلامی ایران، محمد مرسی به‌عنوان اولین رئیس‌جمهور مصر به تهران سفر کرد و در مدت اقامت 5 ساعته، علاوه بر حضور در نشست عدم تعهد با محمود احمدی نژاد، رئیس‌جمهور ایران نیز ملاقات و گفت وگو کرد. وزارت امور خارجۀ کانادا در چهارچوب همراهی با سیاست‌های خصمانۀ آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، در روز نهم شهریور ماه سال 1391 ش، با صدور بیانیه‌ای از تعطیلی سفارت خود در تهران خبر داد. جان بیرد، وزیر امور خارجه کانادا در این بیانیه اعلام کرد کانادا سفارت خود در ایران را تعطیل کرده و اعلام کرد که دیپلمات‌های ایرانی حاضر در کانادا نیز باید خاک این کشور را ترک کنند. در ادامه این بیانیه وزیر خارجه کانادا مدعی شده بود: موضع کانادا دربارۀ حکومت ایران مشخص است و ما ایران را به عنوان تهدیدی علیه صلح جهانی و امنیت بین‌الملل می‌شناسیم.

گزیدۀ سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی ایران

سخنرانی امام خامنه‌ای در شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد
وحدت، مبنای تشکیل نشست عدم تعهد

میهمانان ما از مناطق جغرافیایی دور و نزدیک در اینجا گرد آمده و متعلق به ملیت‌ها و نژادهای گوناگون و دارای تعلقات اعتقادی و فرهنگی و تاریخی و وراثتی متنوعند؛ ولی همان‌طور که «احمد سوکارنو» یکی از بنیانگذاران این جنبش در کنفرانس معروف باندونگ در سال ۱۹۵۵ م، گفت، مبنای تشکیل عدم تعهد، نه وحدت جغرافیایی یا نژادی و دینی، بلکه وحدت نیاز است. آن روز کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، به پیوندی که بتواند آنها را از سیطرۀ شبکه‌های اقتدارگرا و مستکبر و سیری‌ناپذیر مصون بدارد، نیازمند بوده‌اند؛ امروز با پیشرفت و گسترش ابزارهای سلطه‌گری، این نیاز همچنان پابرجا است.

ساز و کار ناعادلانه سازمان ملل

شرائط کنونی جهان فرصتی شاید تکرارنشدنی برای جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتوری چند کشور غربی اداره شود. باید بتوان یک مشارکت دموکراتیک جهانی را در عرصۀ مدیریت بین‌المللی شکل داد و تضمین کرد. این است نیاز همه‌ کشورهایی که مستقیم یا غیرمستقیم از دست‌اندازی چند کشور زورگو و سلطه‌طلب زیان دیده‌اند و می‌بینند. شورای امنیت سازمان ملل دارای ساختار و سازوکاری غیرمنطقی، ناعادلانه و کاملاً غیر دموکراتیک است؛ این یک دیکتاتوری آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است. با سوء استفاده از همین ساز و کار غلط است که آمریکا و همدستانش توانسته‌اند زورگویی‌های خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند.

آنها می‌گویند حقوق بشر، و منافع غرب را اراده می‌کنند؛ می‌گویند دموکراسی، و دخالت نظامی در کشورها را به جای آن می‌نشانند؛ می‌گویند مبارزه با تروریسم، و مردم بی‌دفاع روستاها و شهرها را آماج بمب‌ها و سلاح‌های خود می‌سازند. در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجۀ یک و دو و سه تقسیم می‌شوند. جان انسان در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین ارزان، و در آمریکا و غرب اروپا گران، قیمت‌گذاری می‌شود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیه‌ بشریت بی‌اهمیت دانسته می‌شود. شکنجه و ترور اگر به دست آمریکایی و صهیونیست و دست‌نشاندگان آنها صورت گیرد، مُجاز و کاملاً قابل چشم‌پوشی است. زندان‌های مخفی آنها که در نقاط متعددی در قاره‌های گوناگون شاهد زشت‌ترین و نفرت‌انگیزترین رفتارها با زندانیان بی‌دفاع و بی‌وکیل و بی‌محاکمه است، وجدان آنان را نمی‌آزارد. بد و خوب، کاملاً گزینشی و یک‌طرفه تعریف می‌شود. منافع خود را به نام «قوانین بین‌المللی»، و سخنان تحکم‌آمیز و غیرقانونی خود را به نام «جامعه‌ جهانی» بر ملت‌ها تحمیل می‌کنند و با شبکه‌ رسانه‌ای انحصاری سازمان‌یافته، دروغ‌های خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالت‌طلبی وانمود می‌کنند و در مقابل، هر سخن حقی را که افشاگر فریب آنهاست، دروغ، و هر مطالبه‌ برحقی را یاغی‌گری می‌نامند.

انرژی هسته‌ای برای همه، سلاح هسته‌ای برای هیچ کس

سلاح هسته‌ای نه تأمین‌کننده‌ امنیت و نه مایۀ تحکیم قدرت سیاسی است، بلکه تهدیدی برای این هر دو است. حوادث دهۀ ۹۰ قرن بیستم نشان داد که داشتن این تسلیحات نمی‌تواند رژیمی همانند شوروی سابق را هم حفظ کند. امروز نیز کشورهایی را می‌شناسیم که با داشتن بمب اتم، در معرض امواج ناامنی‌های مهلکند. جمهوری اسلامی ایران استفاده از سلاح هسته‌ای و شیمیایی و نظایر آن را گناهی بزرگ و نابخشودنی می‌داند. ما شعار «خاورمیانه‌ عاری از سلاح هسته‌ای» را مطرح کرده‌ایم و به آن پایبندیم. این به معنی چشم‌پوشی از حق بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و تولید سوخت هسته‌ای نیست.

استفادۀ صلح‌آمیز از این انرژی، بر اساس قوانین بین‌المللی، حق همه‌ کشورها است. همه باید بتوانند از این انرژی سالم در مصارف گوناگون حیاتی کشور و ملت‌شان استفاده کنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند. آیا آن که در قرن بیست‌ویکم زبان به تهدید اتمی می‌گشاید و شرم نمی‌کند، از دروغگویی پرهیز و شرم خواهد کرد!؟ من تأکید می‌کنم که جمهوری اسلامی هرگز در پی تسلیحات هسته‌ای نیست، و نیز هرگز از حق ملت خود در استفاده‌ صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای چشم‌پوشی نخواهد کرد. شعار ما «انرژی هسته‌ای برای همه، و سلاح هسته‌ای برای هیچکس» است. ما بر این هر دو سخن پای خواهیم فشرد و می‌دانیم که شکستن انحصار چند کشور غربی در تولید انرژی هسته‌ای در چهارچوب معاهدۀ عدم اشاعه، به سود همۀ کشورهای مستقل و از جمله کشورهای عضو جنبش عدم تعهد است.

مقاومت ملت ایران

تجربه‌ سه دهه ایستادگی موفقیت‌آمیز در برابر زورگویی‌ها و فشارهای همه‌جانبه‌ آمریکا و متحدانش، جمهوری اسلامی را به این باور قطعی رسانده است که مقاومت یک ملت متحد و دارای عزم راسخ، قادر است بر همۀ خصومت‌ها و عنادها فائق آید و راه افتخارآمیز به سوی هدف‌های بلند خود را بگشاید. پیشرفت‌های همه‌جانبه‌ کشور ما در دو دهه‌ اخیر واقعیتی است که در برابر چشم همگان قرار دارد و رصدکنندگان رسمی بین‌المللی مکرراً بدان اذعان کرده‌اند؛ و این همه در شرائط تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی و تهاجم تبلیغاتی شبکه‌های وابسته به آمریکا و صهیونیسم اتفاق افتاده است. تحریم‌هایی که یاوه‌گویان، آن را فلج‌کننده نامیدند، نه تنها ما را فلج نکرده است و نخواهد کرد، بلکه گام‌های ما را محکم‌تر، و همت ما را بلندتر، و اطمینان ما را به درستی تحلیل‌های خود و نیز به توانایی درون‌زای ملت‌مان راسخ‌تر کرده است. ما یاری خداوند را در این چالش‌ها، بارها و بارها به چشم دیده‌ایم.

مسأله فلسطین

لازم می‌دانم در اینجا از یک مسأله‌ بسیار مهم سخن بگویم؛ که اگرچه مربوط به منطقۀ ما است، ولی ابعاد گسترده‌ آن از این منطقه فراتر رفته و سیاست‌های جهانی را در طول چندین دهه تحت تأثیر قرار داده است و آن، مسأله‌ دردآور فلسطین است. خلاصه‌ این ماجرا آن است که یک کشور مستقل و دارای شناسنامه‌ روشن تاریخی به نام «فلسطین»، بر اساس یک توطئه‌ وحشتناک غربی با سردمداری انگلیس در دهۀ ۴۰ قرن بیستم، از ملت آن، غصب و به زور سلاح و کشتار و فریب، به جماعتی که عمدتاً از کشورهای اروپایی مهاجرت داده شده‌اند، واگذار گردیده است. این غصب بزرگ که در آغاز با کشتارهای جمعی مردم بی‌دفاع در شهرها و روستاها و راندن مردم از خانه و کاشانه‌ خود به کشورهای هم‌مرز همراه بود، در طول بیش از شش دهه همچنان با همین جنایت‌ها ادامه یافته است و امروز هم ادامه دارد. این، یکی از مهمترین مسائل جامعه‌ بشریت است.

سران سیاسی و نظامی رژیم غاصب صهیونیست، در این مدت از هیچ جنایتی پرهیز نکرده‌اند؛ از کشتار مردم و ویران کردن خانه‌ها و مزارع آنان و دستگیری و شکنجه‌ مردان و زنان و حتی کودکان آنان، تا تحقیر و توهین به کرامت این ملت و سعی در نابودی و هضم آن در معده‌ حرام‌خوار رژیم صهیونیستی، و تا حمله به اردوگاه‌های آنان در خود فلسطین و در کشورهای همسایه که میلیون‌ها آواره را در خود جای می‌داده است. نام‌های «صبرا» و «شتیلا» و «قانا» و «دیر یاسین» و امثال اینها با خون مردم مظلوم فلسطین در تاریخ منطقه‌ ما ثبت شده است.

اکنون نیز پس از شصت و پنج سال، هنوز همچنان همین جنایت‌ها در رفتار گرگان درندۀ صهیونیست با باقیماندگان در سرزمین‌های اشغالی ادامه دارد. آنها پی درپی جنایت‌های جدیدی می‌آفرینند و منطقه را با بحران تازه‌ای روبه‌رو می‌کنند. کمتر روزی است که خبری از قتل و جرح و زندانی کردن جوان‌هایی مخابره نشود که به دفاع از وطن و کرامت خود برخاسته و به ویرانگری مزارع و خانه‌های خود اعتراض کرده‌اند. رژیم صهیونیستی که با به راه انداختن جنگ‌های فاجعه‌بار و کشتار مردم و اشغال سرزمین‌های عربی و سازماندهی تروریسم دولتی در منطقه و جهان، ده‌ها سال ترور و جنگ و شرارت به راه انداخته، ملت فلسطین را که برای احقاق حق خود به پا خاسته و مبارزه می‌کنند.

سخن ما آن است که فلسطین متعلق به فلسطینی‌ها است و ادامه‌ اشغال آن، ظلمی بزرگ، تحمل‌ناپذیر و خطری عمده برای صلح و امنیت جهانی است. همۀ راه‌هایی که غربی‌ها و وابستگان آنها برای «حل مسأله‌ فلسطین» پیشنهاد کرده و پیموده‌اند، غلط و ناموفق بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما راه‌حلی عادلانه و کاملاً دموکراتیک را پیشنهاد کرده‌ایم: همه‌ فلسطینی‌ها، چه ساکنان کنونی آن، و چه کسانی که به کشورهای دیگر رانده شده و هویت فلسطینی خود را حفظ کرده‌اند، اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی، در یک همه‌پرسی عمومی، با نظارتی دقیق و اطمینان‌بخش شرکت کنند و ساختار نظام سیاسی این کشور را انتخاب نمایند و همۀ فلسطینیانی که سال‌ها رنج آوارگی را تحمل کرده‌اند، به کشور خود باز گردند و در این همه‌پرسی و سپس تدوین قانون اساسی و انتخابات، شرکت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد.

پندی به سیاستمداران آمریکا

در اینجا مایلم پندی خیرخواهانه به سیاستمداران آمریکایی که تاکنون همواره به‌عنوان مدافع و پشتیبان رژیم صهیونیستی در صحنه حاضر شده‌اند، بدهم: این رژیم تاکنون برای شما دردسرهای بی‌شمار داشته است؛ چهرۀ شما را در میان ملت‌های منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شریک جنایات صهیونیست‌های غاصب معرفی کرده است؛ هزینه‌های مادی و معنوی که در طول سال‌های متمادی از این رهگذر به دولت و ملت آمریکا تحمیل شده است، سرسام‌آور است؛ و احتمالاً در آینده اگر همین روش ادامه یابد، هزینه‌های شما سنگین‌تر هم خواهد شد. بیایید به پیشنهاد جمهوری اسلامی دربارۀ همه‌پرسی بیاندیشید و با تصمیمی شجاعانه، خود را از گره ناگشودنی کنونی نجات دهید. بی‌شک مردم منطقه و همۀ آزاداندیشان گیتی از این اقدام استقبال خواهند کرد.

وظایف کشورهای عضو عدم تعهد

شرائط گیتی حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخی بسیار مهم است. انتظار می‌رود که نظمی نوین در حال تولد یافتن باشد. مجموعه‌ غیرمتعهدها حدود دو سوم اعضای جامعه‌ جهانی را در خود جای داده است و می‌تواند در شکل‌دهی آینده نقشی بزرگ ایفا کند. تشکیل این اجلاس بزرگ در تهران نیز خود حادثه‌ای پرمعنا است که باید در محاسبات به کار آید. ما اعضای این جنبش با هم‌افزایی امکانات و ظرفیت‌های گستردۀ خود می‌توانیم برای نجات جهان از ناامنی و جنگ و سلطه‌گری، نقشی تاریخی و ماندگار بیافرینیم.

این مقصود فقط با همکاری‌های همه‌جانبه‌ ما با یکدیگر امکان‌پذیر است. در میان ما، کشورهای بسیار ثروتمند و نیز کشورهای دارای نفوذ بین‌المللی کم نیستند. علاج مشکلات با همکاری‌های اقتصادی و رسانه‌ای و انتقال تجربه‌های پیش‌برنده و تعالی‌بخش، کاملاً امکان‌پذیر است. باید عزم‌هامان را راسخ کنیم؛ به هدف‌ها وفادار بمانیم؛ از اخم قدرت‌های زورگو نترسیم و به لبخند آنان دل خوش نکنیم؛ ارادۀ الهی و قوانین آفرینش را پشتیبان خود بدانیم؛ به شکست تجربۀ اردوگاه کمونیستی در دو دهه پیش، و شکست سیاست‌های به اصطلاح لیبرال دموکراسی غربی در حال حاضر، که نشانه‌های آن را در خیابان‌های کشورهای اروپایی و آمریکایی و گره‌های ناگشودنی اقتصاد این کشورها همه می‌بینند، با چشم عبرت بنگریم. و بالاخره سقوط دیکتاتورهای وابسته به آمریکا و همدست رژیم صهیونیستی در شمال آفریقا و بیداری اسلامی در کشورهای منطقه را فرصتی بزرگ بشماریم. ما می‌توانیم به ارتقای «بهره‌وری سیاسی جنبش عدم تعهد» در مدیریت جهانی بیاندیشیم؛ می‌توانیم برای تحول در این مدیریت، سندی تاریخی تهیه کنیم و ابزارهای اجرایی آن را فراهم نماییم؛ می‌توانیم حرکت به سمت همکاری‌های مؤثر اقتصادی را طراحی و الگوهای ارتباط فرهنگی میان خود را تعریف کنیم. بی‌شک تشکیل دبیرخانه‌ فعال و پرانگیزه‌ای برای این تشکیلات، خواهد توانست به حصول این مقاصد کمکی بزرگ و پرتأثیر تقدیم کند[۵].

جستارهای وابسته

پانویس

منابع