۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اَنْصار''' یا انصارالنبی(ص) لقب [[مسلمانان]] [[مدینه]] از تیرههای [[اوس]] و [[خزرج]] که پیش از هجرت، با [[پیامبر اکرم(ص)]] هم پیمان شدند و پس از هجرت در حمایت و یاری آن حضرت و [[مهاجران]] | '''اَنْصار''' یا انصارالنبی(ص) لقب [[مسلمانان]] [[مدینه]] از تیرههای [[اوس]] و [[خزرج]] که پیش از هجرت، با [[پیامبر اکرم(ص)]] هم پیمان شدند و پس از هجرت در حمایت و یاری آن حضرت و [[مهاجران]] پایداری کردند. در دوره خلافت [[امیرالمومنین]](ع) جایگاه خاصی نزد حضرت داشتند و آنان نیز همواره از ایشان حمایت میکردند. | ||
=معنی انصار= | =معنی انصار= | ||
انصار جمع ناصر به معنای یاریکننده است. هر کمکی را نصرت | انصار جمع ناصر به معنای یاریکننده است. هر کمکی را نصرت نمیگویند؛ <ref>العین، ص808؛ معجم مقاییس اللغه، ج5، ص435؛ لسانالعرب، ج14، ص160، «نصر.</ref> بلکه یاریرسانی بهگروهی در برابر گروهی دیگر را نصرت گویند. <ref>معجم الفروق اللغویه، ص540</ref> بر این اساس، پیوستن اهالی یثرب به پیامبر در مواجهه او با [[قریش]] و دیگر کافران را نصرت دانستهاند. | ||
=واژه انصار= | =واژه انصار= | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
نخستین شخصی که از دو قبیله اوس و خزرج اسلام آورد، [[سوید بن صامت]] از قبیله اوس بود که پس از بازگشت به یثرب در جنگ بُعاث <ref> بُعاث نام محلی در جنوب شرقی مدینه است که شهرت آن بدلیل جنگی است که پیش از هجرت میان دو قبیله مهم یثرب یعنی اوس و خزرج در آن محل روی داده است. برخی معتقدند که جنگ بعاث تبعات آن که اهل یثرب را به ستوه آورده بود، زمینههای روانی لازم برای هجرت پیامبر به یثرب را فراهم آورده است.</ref> به دست خزرجیان کشته شد. پس از آن جوانی به نام ایاس بن معاذ اسلام آورد. | نخستین شخصی که از دو قبیله اوس و خزرج اسلام آورد، [[سوید بن صامت]] از قبیله اوس بود که پس از بازگشت به یثرب در جنگ بُعاث <ref> بُعاث نام محلی در جنوب شرقی مدینه است که شهرت آن بدلیل جنگی است که پیش از هجرت میان دو قبیله مهم یثرب یعنی اوس و خزرج در آن محل روی داده است. برخی معتقدند که جنگ بعاث تبعات آن که اهل یثرب را به ستوه آورده بود، زمینههای روانی لازم برای هجرت پیامبر به یثرب را فراهم آورده است.</ref> به دست خزرجیان کشته شد. پس از آن جوانی به نام ایاس بن معاذ اسلام آورد. | ||
در حدود سال ۱۰ [[بعثت]] / | در حدود سال ۱۰ [[بعثت]] /۶۱۹م، شش نفر از خزرجیان با پیامبر(ص) در موسم [[حج]] دیدار کردند و اسلام را پذیرفتند. <ref> ابن هشام، ج۲، ص۲۹۲-۲۹۳؛ ابن اثیر، ج۲، ص۹۴-۹۶</ref> | ||
سال بعد ۱۲ تن برای حج از [[یثرب]] به [[مکه]] رفتند و با [[پیامبر(ص)]] دیدار کردند و با او پیمانی بستند که به [[پیمان عقبه اول]] مشهور شد. مطابق این پیمان، مسلمانان یثرب متعهد شدند که شرک نورزند، دزدی و زنا نکنند، فرزندانشان را نکشند، [[تهمت]] نزنند و کار خلافی نکنند. پس از انعقاد این پیمان، پیامبر(ص)، مصعب بن عمیر را برای تبلیغ اسلام به یثرب فرستاد. <ref>بلاذری، انساب...، ج۱، ص۲۳۹؛ ابن اثیر، ج۲، ص۹۶- ۹۸</ref> | سال بعد ۱۲ تن برای حج از [[یثرب]] به [[مکه]] رفتند و با [[پیامبر(ص)]] دیدار کردند و با او پیمانی بستند که به [[پیمان عقبه اول]] مشهور شد. مطابق این پیمان، مسلمانان یثرب متعهد شدند که شرک نورزند، دزدی و زنا نکنند، فرزندانشان را نکشند، [[تهمت]] نزنند و کار خلافی نکنند. پس از انعقاد این پیمان، پیامبر(ص)، مصعب بن عمیر را برای تبلیغ اسلام به یثرب فرستاد. <ref>بلاذری، انساب... ، ج۱، ص۲۳۹؛ ابن اثیر، ج۲، ص۹۶- ۹۸</ref> | ||
از آن پس، شمار مسلمانان در آنجا روی به افزایش نهاد و از جمله [[سعد بن معاذ]]، رئیس اوس اسلام آورد. | از آن پس، شمار مسلمانان در آنجا روی به افزایش نهاد و از جمله [[سعد بن معاذ]]، رئیس اوس اسلام آورد. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
=انصار در زمان پیامبر= | =انصار در زمان پیامبر= | ||
درباره حمایت انصار از پیامبر نیز گزارشهای فراوان در دست است. ابوایوب انصاری تا ساخته شدن [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref>، چند ماه یک طبقه از خانه خود را در اختیار پیامبر نهاد. <ref> الطبقات، ج1، ص172؛ انسابالاشراف، ج1، ص266-267</ref> وی و برخی از انصار چون [[سعد بن عباده]]، سعد بن مُعاذ و [[عمارة بن حزم]] برای پیامبر غذا میفرستادند. <ref> الطبقات، ج8، ص163</ref> نیز پیامبر مسجد مرکزی خود را در زمینهای انصاریان خزرجی [[طایفه بنینجار]] بنا کرد. بهرغم میل آنان، پیامبر هزینه زمین را پرداخت کرد. <ref> السیرةالنبویه، ابنکثیر، ج2، ص303؛ الطبقات، ج1، ص239</ref> در نخستین مرحله به سال دوم ق. | درباره حمایت انصار از پیامبر نیز گزارشهای فراوان در دست است. ابوایوب انصاری تا ساخته شدن [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref>، چند ماه یک طبقه از خانه خود را در اختیار پیامبر نهاد. <ref> الطبقات، ج1، ص172؛ انسابالاشراف، ج1، ص266-267</ref> وی و برخی از انصار چون [[سعد بن عباده]]، سعد بن مُعاذ و [[عمارة بن حزم]] برای پیامبر غذا میفرستادند. <ref> الطبقات، ج8، ص163</ref> نیز پیامبر مسجد مرکزی خود را در زمینهای انصاریان خزرجی [[طایفه بنینجار]] بنا کرد. بهرغم میل آنان، پیامبر هزینه زمین را پرداخت کرد. <ref> السیرةالنبویه، ابنکثیر، ج2، ص303؛ الطبقات، ج1، ص239</ref> در نخستین مرحله به سال دوم ق. | ||
ابعاد این زمین، نزدیک 30 در 35 متر بود. <ref>التعریف بتاریخ، ص20</ref> پنج سال بعد زمینهایی دیگر خریداری و به مساحت مسجد افزوده شد. این افزایش به دلیل گسترش اسلام و افزایش جمعیت مسلمانان رخ داد. در دوره خلافت [[عمر]]<ref>ر.ک:مقاله عمر</ref> بن خطاب، وی بسیاری از زمینهای پیرامون مسجد را خریداری کرد و شماری فراوان از انصار نیز زمینهای خود را هدیه کردند. <ref>التعریف بتاریخ، ص226-240</ref> به سال 29ق. نیز انصار زمینهایی را برای گسترش حرم نبوی بخشیدند. | ابعاد این زمین، نزدیک 30 در 35 متر بود. <ref>التعریف بتاریخ، ص20</ref> پنج سال بعد زمینهایی دیگر خریداری و به مساحت مسجد افزوده شد. این افزایش به دلیل گسترش اسلام و افزایش جمعیت مسلمانان رخ داد. در دوره خلافت [[عمر]]<ref>ر. ک:مقاله عمر</ref> بن خطاب، وی بسیاری از زمینهای پیرامون مسجد را خریداری کرد و شماری فراوان از انصار نیز زمینهای خود را هدیه کردند. <ref>التعریف بتاریخ، ص226-240</ref> به سال 29ق. نیز انصار زمینهایی را برای گسترش حرم نبوی بخشیدند. | ||
افزون بر مسجد نبوی، دیگر مساجد مدینه چون قبا، قبلتین، فضیخ و مسجدهایی که پیامبر در آن [[نماز]] گزاردند، در زمینهای اهدایی انصار بنا شد. | افزون بر مسجد نبوی، دیگر مساجد مدینه چون قبا، قبلتین، فضیخ و مسجدهایی که پیامبر در آن [[نماز]] گزاردند، در زمینهای اهدایی انصار بنا شد. | ||
[[حارثة بن نعمان]] چند خانه در اختیار مهاجران نهاد که برخی زنان و نیز دختر پیامبر، [[فاطمه(س)]]<ref>ر.ک:مقاله فاطمه(س)</ref> و [[علی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله علی (ع)</ref> در آن جای داشتند. <ref>الطبقات، ج8، ص166؛ المنتظم، ج3، ص87</ref> زنان انصاری همسایه پیامبر، برای ایشان و همسرانش شیر میفرستادند <ref>الطبقات، ج1، ص401، 403</ref> و برخی از آنان که زندگی ساده پیامبر را دیدند، برایشان رختخواب و لباس بافتنی فراهم کردند. <ref>الطبقات، ج1، ص457</ref> برخی نیز فرزندان خود را به خدمتکاری نزد ایشان فرستادند و برای شیردهی به ابراهیم، فرزند پیامبر(ص)، با یکدیگر رقابت میکردند. <ref>الطبقات، ج1، ص136</ref> همچنین آنان در وفات پیامبر به سر و صورت خود میزدند و به دلیل شیون و نالههای بسیار، صدایشان گرفته بود. <ref>انساب الاشراف، ج1، ص574</ref> | [[حارثة بن نعمان]] چند خانه در اختیار مهاجران نهاد که برخی زنان و نیز دختر پیامبر، [[فاطمه(س)]]<ref>ر. ک:مقاله فاطمه(س)</ref> و [[علی(ع)]]<ref>ر. ک:مقاله علی (ع)</ref> در آن جای داشتند. <ref>الطبقات، ج8، ص166؛ المنتظم، ج3، ص87</ref> زنان انصاری همسایه پیامبر، برای ایشان و همسرانش شیر میفرستادند <ref>الطبقات، ج1، ص401، 403</ref> و برخی از آنان که زندگی ساده پیامبر را دیدند، برایشان رختخواب و لباس بافتنی فراهم کردند. <ref>الطبقات، ج1، ص457</ref> برخی نیز فرزندان خود را به خدمتکاری نزد ایشان فرستادند و برای شیردهی به ابراهیم، فرزند پیامبر(ص)، با یکدیگر رقابت میکردند. <ref>الطبقات، ج1، ص136</ref> همچنین آنان در وفات پیامبر به سر و صورت خود میزدند و به دلیل شیون و نالههای بسیار، صدایشان گرفته بود. <ref>انساب الاشراف، ج1، ص574</ref> | ||
انصار دلبستگی ویژهای به پیامبر داشتند. برای نمونه، در نبرد [[احد]] (3ق.) هنگامی که جان پیامبر بهخطر افتاد و به مدافعان خود وعده بهشت داد، تنها انصاریان در دفاع از پیامبر به استقبال [[شهادت]] رفتند که مایه گلایه پیامبر از بیشتر مهاجران شد. <ref>صحیح مسلم، ج5، ص178؛ السنن الکبری، ج9، ص44</ref> هنگام توزیع سهم پیامیر از [[خمس]]<ref>ر.ک:مقاله خمس</ref> [[غنیمت]]های [[حنین]] (8ق.) میان تازه مسلمانان مکه (مؤلفة قلوبهم)، انصار در پی سخنان پیامبر که اعلام کرد با وجود فتح زادگاهش مکه، همراه ایشان به مدینه بازخواهد گشت، به این تقسیم پیامبر خشنود شدند. <ref>صحیح البخاری، ج4، ص59؛ الارشاد، ج1، ص145-146</ref> ایشان چون انصار را راضی دید، جدایی ناپذیری خود از آنان را هر چند بر خلاف همه مردم باشد، تکرار کرد. <ref> الطبقات، ج2، ص251</ref> این سخن نشان میدهد که ایمان و رفتار انصار نزد پیامبر در اواخر زندگانی ایشان از چه اعتباری برخوردار بوده است. ایشان سپس مسلمانان را سفارش کرد تا پس از حیاتش به انصار نیکی کنند <ref> الآحاد و المثانی، ج3، ص351؛ سنن الترمذی، ج5، ص371</ref> و دشمنی با آنها را نشانه نفاق دانست. <ref>صحیح البخاری، ج1، ص10؛ الآحاد و المثانی، ج3، ص328</ref> | انصار دلبستگی ویژهای به پیامبر داشتند. برای نمونه، در نبرد [[احد]] (3ق.) هنگامی که جان پیامبر بهخطر افتاد و به مدافعان خود وعده بهشت داد، تنها انصاریان در دفاع از پیامبر به استقبال [[شهادت]] رفتند که مایه گلایه پیامبر از بیشتر مهاجران شد. <ref>صحیح مسلم، ج5، ص178؛ السنن الکبری، ج9، ص44</ref> هنگام توزیع سهم پیامیر از [[خمس]]<ref>ر. ک:مقاله خمس</ref> [[غنیمت]]های [[حنین]] (8ق.) میان تازه مسلمانان مکه (مؤلفة قلوبهم)، انصار در پی سخنان پیامبر که اعلام کرد با وجود فتح زادگاهش مکه، همراه ایشان به مدینه بازخواهد گشت، به این تقسیم پیامبر خشنود شدند. <ref>صحیح البخاری، ج4، ص59؛ الارشاد، ج1، ص145-146</ref> ایشان چون انصار را راضی دید، جدایی ناپذیری خود از آنان را هر چند بر خلاف همه مردم باشد، تکرار کرد. <ref> الطبقات، ج2، ص251</ref> این سخن نشان میدهد که ایمان و رفتار انصار نزد پیامبر در اواخر زندگانی ایشان از چه اعتباری برخوردار بوده است. ایشان سپس مسلمانان را سفارش کرد تا پس از حیاتش به انصار نیکی کنند <ref> الآحاد و المثانی، ج3، ص351؛ سنن الترمذی، ج5، ص371</ref> و دشمنی با آنها را نشانه نفاق دانست. <ref>صحیح البخاری، ج1، ص10؛ الآحاد و المثانی، ج3، ص328</ref> | ||
=انصار پس از پیامبر= | =انصار پس از پیامبر= | ||
رابطه گسترده انصار با پیامبر موجب شد تا ایشان میراثدار بخشی گسترده از تعالیم نبوی شوند. برای نمونه، بیشتر کسانی که در دوران پیامبر قرآن را جمع کردند، انصاری بودند که [[خلیفه دوم]] در پی فتح [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref>، سه تن از ایشان را برای تعلیم قرآن بهتازه مسلمانان بدانجا فرستاد. <ref>الطبقات، ج2، ص355</ref> بسیاری از مفتیان برجسته <ref> الطبقات، ج2، ص350</ref> انصاری بودند و فرزندان آنها نیز [[فتوا]] میدادند. در دوره تابعان 120 انصاری به سؤالهای دینی پاسخ میدادند. <ref>الطبقات، ج2، ص3؛ الطبقات، ج2، ص379</ref> ابن عباس بسیاری از حدیثهای نبوی را نزد آنان یافت و از ایشان دریافت کرد. <ref> الطبقات، ج6، ص109-110</ref> | رابطه گسترده انصار با پیامبر موجب شد تا ایشان میراثدار بخشی گسترده از تعالیم نبوی شوند. برای نمونه، بیشتر کسانی که در دوران پیامبر قرآن را جمع کردند، انصاری بودند که [[خلیفه دوم]] در پی فتح [[شام]]<ref>ر. ک:مقاله شام</ref>، سه تن از ایشان را برای تعلیم قرآن بهتازه مسلمانان بدانجا فرستاد. <ref>الطبقات، ج2، ص355</ref> بسیاری از مفتیان برجسته <ref> الطبقات، ج2، ص350</ref> انصاری بودند و فرزندان آنها نیز [[فتوا]] میدادند. در دوره تابعان 120 انصاری به سؤالهای دینی پاسخ میدادند. <ref>الطبقات، ج2، ص3؛ الطبقات، ج2، ص379</ref> ابن عباس بسیاری از حدیثهای نبوی را نزد آنان یافت و از ایشان دریافت کرد. <ref> الطبقات، ج6، ص109-110</ref> | ||
حضور پویای انصار در صحنههای نبرد اسلام با مشرکان مکه، زمینه را برای کینهتوزی و اختلاف میان قریشیان و انصار که سابقه اختلاف میان اعراب شمالی عدنانی (قریش مکه) و جنوبی یمانی (اهل مدینه) داشتند، بیش از پیش فراهم کرد. نگرانی از این اختلاف، در روایتی مشهور از پیامبر که بیمهری به انصار را در پی رحلت خود پیشگویی کرد، <ref>الطبقات، ج2، ص368؛ انساب الاشراف، ج4، ص34</ref> هویدا است. باتوجه به همین جنبه است که میتوان اجتماع انصار در سقیفه بنیساعده برای پیشدستی در تعیین جانشین پیامبر از میان انصار یا پیشنهاد امارت مشترک میان انصار و مهاجر را تبیین کرد. البته این پیشنهاد با مخالفت عمر و [[ابوبکر]]<ref>ر.ک:مقاله ابوبکر</ref> رویارو و به بیعت با ابوبکر منتهی شد. این موضعگیری انصار، قریشیان طرفدار خلافت را واداشت تا [[عمرو عاص]] را بهسرزنش انصار تشویق نمایند. | حضور پویای انصار در صحنههای نبرد اسلام با مشرکان مکه، زمینه را برای کینهتوزی و اختلاف میان قریشیان و انصار که سابقه اختلاف میان اعراب شمالی عدنانی (قریش مکه) و جنوبی یمانی (اهل مدینه) داشتند، بیش از پیش فراهم کرد. نگرانی از این اختلاف، در روایتی مشهور از پیامبر که بیمهری به انصار را در پی رحلت خود پیشگویی کرد، <ref>الطبقات، ج2، ص368؛ انساب الاشراف، ج4، ص34</ref> هویدا است. باتوجه به همین جنبه است که میتوان اجتماع انصار در سقیفه بنیساعده برای پیشدستی در تعیین جانشین پیامبر از میان انصار یا پیشنهاد امارت مشترک میان انصار و مهاجر را تبیین کرد. البته این پیشنهاد با مخالفت عمر و [[ابوبکر]]<ref>ر. ک:مقاله ابوبکر</ref> رویارو و به بیعت با ابوبکر منتهی شد. این موضعگیری انصار، قریشیان طرفدار خلافت را واداشت تا [[عمرو عاص]] را بهسرزنش انصار تشویق نمایند. | ||
او در خطابهای، انصار را به جاهطلبی و فراموشی نقش و جایگاه قریش در هدایت و به سامان رسیدن اوضاع آنان متهم کرد. اما [[امام علی(ع)]] سخنان عمرو بن عاص را تخطئه کرد و دوستی با انصار را نشانه ایمان و دشمنی با آنان را نفاق دانست و خدمات انصار به اسلام و [[پیامبر]] را یادآور شد و از پسر عمویش فضل بن عباس خواست تا با سرودههایی عمرو را پاسخ دهد. حسان بن ثابت با سپاس از این حمایت امام، در سرودههایی از ایشان قدردانی کرد. <ref> انساب الاشراف، ج4، ص53؛ عیون الاثر، ج2، ص355</ref> بههمین جهت، در دوره خلفای نخستین، منصبی مهم به انصار واگذار نشد و بزرگ ایشان، سعد بن عباده، که با خلیفه وقت بیعت نکرده بود، بهگونهای شکبرانگیز در دوران خلافت عمر کشته شد. <ref>الاستیعاب، ج2، ص599؛ تهذیب الکمال، ج7، ص92-95؛ الاصابه، ج3، ص56</ref> | او در خطابهای، انصار را به جاهطلبی و فراموشی نقش و جایگاه قریش در هدایت و به سامان رسیدن اوضاع آنان متهم کرد. اما [[امام علی(ع)]] سخنان عمرو بن عاص را تخطئه کرد و دوستی با انصار را نشانه ایمان و دشمنی با آنان را نفاق دانست و خدمات انصار به اسلام و [[پیامبر]] را یادآور شد و از پسر عمویش فضل بن عباس خواست تا با سرودههایی عمرو را پاسخ دهد. حسان بن ثابت با سپاس از این حمایت امام، در سرودههایی از ایشان قدردانی کرد. <ref> انساب الاشراف، ج4، ص53؛ عیون الاثر، ج2، ص355</ref> بههمین جهت، در دوره خلفای نخستین، منصبی مهم به انصار واگذار نشد و بزرگ ایشان، سعد بن عباده، که با خلیفه وقت بیعت نکرده بود، بهگونهای شکبرانگیز در دوران خلافت عمر کشته شد. <ref>الاستیعاب، ج2، ص599؛ تهذیب الکمال، ج7، ص92-95؛ الاصابه، ج3، ص56</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
بسیاری از انصار نیز در جنگهای رِدّه (11-12ق.) کشته شدند. <ref>الاستیعاب، ج3، ص1362-1412؛ اسدالغابه، ج1، ص231؛ اسدالغابه، ج1، ص280؛ الاصابه، ج1، ص210-236</ref> برخی از انصار در نبرد سرنوشتساز یرموک در جبهه شام نیز حضور داشتند. <ref> فتوح البلدان، ص138</ref> در لشکرکشی خالد به عراق، عمیر بن سعد انصاری اوسی شرکت داشت. با نامه ابوبکر به خالد به سال 13ق. برای پیوستن به ابوعبیده، فرمانده مسلمانان در شام، عمیر مامور شد زنان و ناتوانان سپاه عراق را به مدینه بازگرداند. <ref>تاریخ طبری، ج3، ص415</ref> وی در فتح قبرس نیز حضور داشت. <ref>فتوح البلدان، ص15</ref> به سال 21ق. و در پی درگذشت فرماندهان این محور، ابوعبیده و عیاض، فرماندهی به او واگذار شد. همو در پی فتح عینُ الوَردَه، نخستین لشکرکشی تابستانه بر ضد بیزانس را برعهده گرفت. <ref>فتوح البلدان، ص138؛ فتوح البلدان، ص177؛ الکامل، ج3، ص117</ref> | بسیاری از انصار نیز در جنگهای رِدّه (11-12ق.) کشته شدند. <ref>الاستیعاب، ج3، ص1362-1412؛ اسدالغابه، ج1، ص231؛ اسدالغابه، ج1، ص280؛ الاصابه، ج1، ص210-236</ref> برخی از انصار در نبرد سرنوشتساز یرموک در جبهه شام نیز حضور داشتند. <ref> فتوح البلدان، ص138</ref> در لشکرکشی خالد به عراق، عمیر بن سعد انصاری اوسی شرکت داشت. با نامه ابوبکر به خالد به سال 13ق. برای پیوستن به ابوعبیده، فرمانده مسلمانان در شام، عمیر مامور شد زنان و ناتوانان سپاه عراق را به مدینه بازگرداند. <ref>تاریخ طبری، ج3، ص415</ref> وی در فتح قبرس نیز حضور داشت. <ref>فتوح البلدان، ص15</ref> به سال 21ق. و در پی درگذشت فرماندهان این محور، ابوعبیده و عیاض، فرماندهی به او واگذار شد. همو در پی فتح عینُ الوَردَه، نخستین لشکرکشی تابستانه بر ضد بیزانس را برعهده گرفت. <ref>فتوح البلدان، ص138؛ فتوح البلدان، ص177؛ الکامل، ج3، ص117</ref> | ||
عبادة بن صامت انصاری خزرجی در محور شام حضور داشت و والی حمص گردید. <ref>فتوح البلدان، ص133</ref> او در فتح قبرس نیز حضور داشت و لاذقیه، انطرطوس و جبله را فتح کرد. <ref>فتوح البلدان، ص135؛ فتوح البلدان، ص155</ref> مسجد جامع لاذقیه به کوشش او ساخته شد. <ref>الکامل، ج2، ص395</ref> وی در پی درگیری با [[معاویه]]<ref>ر.ک:مقاله معاویه</ref> به مدینه بازگشت؛ ولی عمر او را بازگرداند و ولایت معاویه را از او برداشت. وی که قرآن را در زمان پیامبر گردآورده بود، از دانشوران برجسته دوران خود در شام بهشمار میآمد و نخستین قاضی فلسطین بود و در قیام مردم بر ضد عثمان، آنان را به حمایت از وی فراخواند.<ref>الاستیعاب، ج2، ص808</ref> | عبادة بن صامت انصاری خزرجی در محور شام حضور داشت و والی حمص گردید. <ref>فتوح البلدان، ص133</ref> او در فتح قبرس نیز حضور داشت و لاذقیه، انطرطوس و جبله را فتح کرد. <ref>فتوح البلدان، ص135؛ فتوح البلدان، ص155</ref> مسجد جامع لاذقیه به کوشش او ساخته شد. <ref>الکامل، ج2، ص395</ref> وی در پی درگیری با [[معاویه]]<ref>ر. ک:مقاله معاویه</ref> به مدینه بازگشت؛ ولی عمر او را بازگرداند و ولایت معاویه را از او برداشت. وی که قرآن را در زمان پیامبر گردآورده بود، از دانشوران برجسته دوران خود در شام بهشمار میآمد و نخستین قاضی فلسطین بود و در قیام مردم بر ضد عثمان، آنان را به حمایت از وی فراخواند.<ref>الاستیعاب، ج2، ص808</ref> | ||
بشیر بن سعد انصاری در پی فتح عین تمر از دنیا رفت و همانجا دفن شد. <ref> الکامل، ج2، ص395</ref> رویفع بن ثابت انصاری، طرابلس افریقیه را به سال 47ق. فتح کرد. <ref>شذرات الذهب، ج1، ص240</ref> | بشیر بن سعد انصاری در پی فتح عین تمر از دنیا رفت و همانجا دفن شد. <ref> الکامل، ج2، ص395</ref> رویفع بن ثابت انصاری، طرابلس افریقیه را به سال 47ق. فتح کرد. <ref>شذرات الذهب، ج1، ص240</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
[[رده:اصطلاحات اسلامی]] | [[رده:اصطلاحات اسلامی]] | ||
[[رده: اصحاب پیامبر ص]] | [[رده:اصحاب پیامبر ص]] |